1

ترکیبی از سرگرمی و احساسات در رئالیتی “گل با پوچ”

سینماروزان/بهناز شیربانی: شاید درابتدا تصوراینکه یک بازی ایرانی که اغلب در جمع‌های دوستانه و خانوادگی ساعتی ما را از حال و هوای همیشگی دور می‌کند و به معنی واقعی لحظاتی مفرح ایجاد می‌کند، تبدیل به یک برنامه پر مخاطب در پلتفرمی محبوب مثل «فیلمیو» شود، دور از ذهن بود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “آرمان ملی”، ایده «گل یا پوچ» جذاب و ویژه است. دعوت از مردمانی که سابقه حضور مقابل دوربین را ندارد و برخلاف رئالیتی شو‌های مرسوم خبری از چهره‌هایی که در برنامه‌های مختلف تکرار می‌شوند نیست. اصلا توجه به این موضوع که سرگرمی شناخته شده‌ای مثل «گل یا پوچ» همچنان طرفداران و بازیگرانی حرفه‌ای دارد جالب توجه است. شاید درآغاز این برنامه کمی تردید درباره موفقیت آن وجود داشت. پرسش‌هایی شبیه به این که آیا می‌توان انتظار داشت که در مدت زمانی مشخص فقط با بازی «گل یا پوچ» بدون کمترین دیالوگ سرگرم شد و از آن لذت برد؟  اما به مرور هر چه پیش رفت، به جذابیت‌های برنامه اضافه شد. حضور آدم‌های واقعی با احساساتی در دسترس و ملموس اولین اتفاق ویژه این برنامه است.

در ابتدا به نظر می‌رسید فضای این برنامه برای شرکت کنندگانش نیز تازه و نا آشنا است. اما همین شرکت کنندگان به مرور با فضای برنامه عجین شدند. حالا شرکت کنندگان این برنامه تبدیل به چهره‌های آشنایی شدند که هر کدام خصوصیت منحصر به فردشان را دارند و شخصیت‌های نهان آن‌ها به مرور کشف و به بینندگان این برنامه شناسانده شد.

اصطلاحات و کری خوانی‌های آدم‌هایی که این بازی را حرفه‌ای و ویژه می‌دانند، دنیای متفاوتی پیش روی مخاطب می‌گذارد. هر کدام از آن‌ها خاستگاهی دارند که از نوع و لحن بیان‌شان مشخص است و همین بی‌پرده بودن پیش روی مخاطب، حضور این آدم‌ها در برنامه را ویژه کرده است. مهران مدیری بی‌شک بهترین انتخاب برای این برنامه است. شاید در قسمت‌های ابتدایی او را کمی با فاصله نسبت به جریان غالب برنامه حس می‌کردیم. اما به مرور او آنقدر با شرکت کنندگان و حال هوای‌شان عجین شد که دیالوگ‌های و نگاه‌های او یکی از جذابیت‌های «گل یا پوچ» به شمار می‌رود. حالا به نظر می‌رسد بازی «گل یا پوچ» و سرنوشت تک تک آدم‌هایی که در طول مسابقه به دست‌های آن‌ها خیره می‌شود، برای مدیری هم مهم است. مهران مدیری در این برنامه فضایی ایجاد کرد که مخاطب تمام مدت فقط سرگرم بازی هیجان‌انگیز آن‌ها نباشد و پرسش‌های شخصی از شرکت کنندگان یکی از ویژگی‌هایی است که می‌توان به دنیای تک تک آن‌ها رسید. اینکه این سرگرمی چقدر در زندگی آن‌ها جاری و ساری است؟ مربوط به کدام طبقه اجتماعی هستند؟ دغدغه‌های آن‌ها چیست؟ زندگی شخصی آن‌ها با چه هیجان‌ها و مشکلاتی گره خورده است؟ تماما ویژگی حضور مدیری به عنوان گرداننده «گل یا پوچ» است که به آن حس و حالی انسانی داده است.

بی‌تردید نباید از تیم نویسندگان و طراحان این برنامه و در عین حال حضور علی اسدزاده به عنوان تهیه‌کننده غافل شد. قطعا «گل یا پوچ» با یک ایده و طراحی ظریف و مستحکم آغاز به کار کرد و هرچه پیش رفت، بهتر و پخته‌تر شد. طراحی صحنه و لباس را می‌توان دیگر نقاط قوت این برنامه دانست. در قسمت‌های انتهایی شکل رسمی و متناسب پوشش شرکت کنندگان کاملا چشم گیر است  و صحبت‌های بی‌پرده شرکت کنندگان برنامه در پایان هر قسمت، بخش دیگری از حضور جذاب این آدم‌ها را به نمایش می‌گذارد. اما بی‌شک باید به نقطه قوت این برنامه با تاکید اشاره کرد. احساسات شرکت کنندگان برنامه و تعامل آن‌ها با مهران مدیری چنان در دسترس و واقعی است که نمی‌توان از خلق لحظات حسی برنامه غافل شد.

مثلا از اشک‌های «عمورجب» بعد از حذف از برنامه و همدلی دیگر شرکت کنندگان و مهران مدیری با او را نمی‌توان به راحتی از یاد برد. انتخاب شرکت کنندگان این برنامه و شنیدن حرف‌هایشان بیش از هر چیز، تماشای آن را دلچسب می‌کند. چرا که آدم‌هایی را می‌بینیم که دغدغه‌های آن‌ها فاصله زیادی از مردم عادی که پای تماشای این مسابقه نشسته‌اند ندارد. وقتی صحبت از برنده شدن مبلغی به عنوان جایزه به میان می‌آید، هر کدام از آن‌ها دغدغه‌هایی در زندگی‌شان را بیان می‌کنند که برای اکثر ما ملموس است.  اگر از من به عنوان مخاطب دلیل تاثیرگذاری و جذابیت این برنامه را بپرسند، قطعا پاسخ من درابتدا دیدن و حس کردن احساسات بی‌پرده و واقعی آدم‌ها در این برنامه است.

 




از محبت، پوچ‌ها گل می‌شود؟ 

سینماروزان: هفته گذشته وقتی بازی برگشت یکی از بازی‌های نیمه نهایی از مجموعه “گل یا پوچ” به تهیه‌کنندگی علی اسدزاده در پلتفرم فیلیمو منتشر شد، همه از باخت عمو رجب، یکی از بازیکن‌های محبوب این رئالیتی‌شو ناراحت شدند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه هفت صبح، مهران مدیری به عنوان گرداننده مسابقه هم در آن قسمت با بغض از عمو رجب خداحافظی کرد. حالا با پخش تازه‌ترین قسمت این مجموعه، اتفاق تازه‌تری برای عمو رجب افتاد. مهران مدیری از سوی خودش سهم عمو رجب از مبلغی را که در صورت برنده شدن به دست می‌آورد به او هدیه داد. برخی البته این حرکت خیرخواهانه و انسان دوستانه مهران مدیری را مصداقی از ریاکاری دانسته‌اند یا معتقدند بودند که چنین کاری باید به شکل پنهان صورت می‌گرفت تا غرور یک مرد و یک پدر جلوی چشم میلیون‌ها مخاطب نشکند.

برخی هم معتقد بودند که چنین صحنه‌هایی می‌تواند به ترویج نوعی ترحک برانگیزی منفی در جامعه دامن بزند و برخی هم برعکس این کار را نه حرکت نمایشی یا شوآف و خودنمایی که عملی درست و مشوقانه دانستند که می‌تواند به تبلیغ یک کنش اخلاقی پسندیده در جامعه تبدیل شود و مروج فرهنگ نوع دوستی و دستگیری و حمایت از یکدیگر و در کل ترویج فرهنگ انسان دوستی شود. آن‌ها بر این باورند که مهران مدیری با این کار معرفتی را در حق رجب آمری انجام داد که ممکن بود فرد دیگری توان یا تمایلی به انجام آن نداشته باشد.

این البته موضوعی است که باید از منظر فلسفه اخلاق و روانشناسی اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد اما فارغ از خوانش‌های گوناگونی که از این اتفاق صورت گرفت و از منظر رسانه‌ای و برنامه‌سازی باید گفت، گاهی یک اتفاق در حاشیه برنامه می‌تواند متن را در کانون توجه قرار دهد. به عبارت دیگر برخی حاشیه‌ها به رخدادی فراتر از متن تبدیل شده و خود متن را در مرکز توجه قرار می‌دهد. از این منظر خیلی‌ها که از پخش مسابقه گل یا پوچ خبر نداشتند حالا به میانجی این اتفاق، بسیاری متوجه این مسابقه شده و به مخاطبان آن اضافه شدند. این اتفاق از منظری دیگر هم قابل تحلیل است. از این منظر که جدا از برد و باخت که ماهیت و کارکرد هر مسابقه و رقابتی است، این رفاقت‌ها و همدلی‌ها و حمایت‌ها از همدیگر است که باقی می‌ماند و ماندگار می‌شود.

قطعا این قسمت از رئالیتی شو گل یا پوچ در ذهن خیلی‌ها می‌ماند همچنانکه این قسمت در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بازنشر و به اصطلاح وایرال شده است. صحنه‌ای تلخ و غم انگیز که تماشای آن حال خیلی‌ها را خوب کرد. در جهان و جامعه امروز که آدم‌ها برای جلوتر بودن از همه و برنده شدن به رقابت با هم مشغولند و گاه به بازی ناجوانمردانه و رقابت غیر اخلاقی تن می‌دهند، تماشای چنین صحنه و لحظه‌ای می‌تواند یک تلنگر باشد. یک تلنگر جمعی باشد. اینکه زیباتر از برنده بودن، یاری گری و حامی بودن است. رفاقت و همدلی و مهربانی است. با این حال باید به این نکته هم توجه داشت که آنچه باید بیش از هر چیزی در اولویت باشد رفع و حذف فقر در جامعه است. رفع فقر تا غرور و عزت و کرامت پدری مقابل دوربین نشکند و به جای اشک و بغض، عزت و لبخند رضایت و احساس کفایت پدر بودن‌اش قاب گرفته شود. در واقع این نه وظیفه مهران مدیری یا هر سلبریتی و چهره سرشناس دیگر که وظیفه دولت است که چنان مدیریت کند که مدیری‌ها به جای آن‌ها دست به جیب نشوند. گرچه دستگیری و کمک و حمایت و ارزش آن همیشه در جای خود محفوظ است و در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.

 




مهران مدیری با «گل یا پوچ» به میدان آمد

سینماروزان: «گل یا پوچ» عنوان جدیدترین مجموعه فیلیمو است که پخش آن از ۷ مرداد آغاز می‌شود.

«گل یا پوچ» با اجرای مهران مدیری در قالب یک بازی جذاب، به کارگردانی نیک یوسفی و تهیه‌کنندگی علی اسدزاده، قرار است میزبان چهره‎‌های مختلف شود، چهره‌‌هایی که این بازی نام‌آشنا را با شمائل تازه‌ای برای مخاطبان اجرا می‌کنند.

در طول هر قسمت چند گروه با هم به رقابت می‌پردازند و با این بازی و تکنیک‌هایی که هر کدام دارند، تصویر تازه‌ای از بازی گل یا پوچ را ارائه می‌دهند.

از عوامل اصلی این مجموعه که از یکشنبه ۷ مرداد از فیلیمو پخش می‌شود، ‌می‌توان به مجری طرح:محمد اسدزاده، مدیر هنری: فرید ناظرفصیحی، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، تدوین: نرگس صمیمی، کارگردان تلویزیونی: محمدرضا درخشان، طراح صحنه و دکور: سهیل دانش اشراقی، مدیر تولید: حسن صفری، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: پوپک مظفری، موسیقی: بهنام راد و طراح لباس: گلاره دربندی اشاره کرد. پوستر اصلی «گل یا پوچ» نیز توسط مجید کاشانی طراحی شده است.




مواجهه‌ی مهران مدیری با خبره‌های “گل یا پوچ”+اولین تصاویر

سینماروزان/مهدی فلاح: مهران مدیری که با مسابقه “اسکار” بازگشتی قابل قبول داشت به روزهای خوب خود و از تکرار مکررات آخرین کارهایش در تلویزیون فاصله گرفت با یک گیم شوی متفاوت به شبکه خانگی می‌آید.

مهران مدیری به زودی با گیم‌شویی به نام «گل یا پوچ» به فیلیمو میآید تا خاطره خوب اجرای مسابقه «اسکار» را این بار با یک مسابقه جذاب ادامه دهد.

گیم شوی گل یا پوچ
گیم شوی گل یا پوچ

در این مسابقه مهران مدیری داور بازی جدی و شیرین خبره‌های گل یا پوچ(!) است که روبروی هم بازی می‌کنند.

گیم شوی گل یا پوچ
گیم شوی گل یا پوچ

گیم شوی «گل یا پوچ» را علی اسدزاده تهیه کرده که علاوه بر سابقه تولید سریالهای موفق “خاتون” و “قورباغه” در تولید یا پخش آثاری مخاطب‌پسند نظیر “خوب بد جلف”، “زرد”، “لس‌آنجلس تهران”، “گینس”، “ابد و یک روز”، “شهرزاد”، “مصادره” و… نقش داشته است.

“گل یا پوچ” که تصویری تازه و غیرمعمول از یک سرگرمی نوستالژیک ایرانی است، به زودی در پلتفرم فیلیمو منتشر می‌شود.

گیم شوی گل یا پوچ
گیم شوی گل یا پوچ




آفرین به داداش کوچیکه مجیدی که برخلاف زوج متصل، راستش را گفت و سرمایه‌گذار «جان‌دار» را معرفی کرد!!

سینماروزان: در حالی که از مدتها پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر پرسشهایی جدی درباره حمایت سرمایه گذاری خاص از دو فیلم جشنواره وجود داشت ولی زوجی که صاحب یکی از این دو فیلم هستند با ادعای تأمین سرمایه توسط سرمایه گذاران بلوچ کوشیدند از پاسخگویی در این باره طفره روند.

با این حال کامران مجیدی تهیه کننده فیلم «جاندار» صداقت پیشه کرد و به صراحت سرمایه گذاران فیلمش را معرفی کرد. کامران مجیدی در نشست خبری فیلمش گفت: خیلی شفاف میگویم 50 درصد سرمایه فیلم توسط من و 50 درصد بقیه توسط علی اسدزاده که از سال 87 سرمایه گذار تولید بوده اند تامین شده است. 

راستگویی کامران مجیدی روندی است که میتواند الگویی باشد برای تمامی تهیه کنندگان پروژه های مشکوک المنابع سینمای ایران که وقتی از شخص یا نهادی حمایت می گیرند رک و راست سرمایه گذار فیلم را معرفی کنند و آلوده دروغ نشوند!

هرچند صداقت وقتی تکامل می یابد که درباره شرکای درجه اول همین سرمایه گذاران هم شفاف سازی شود ولی برای شروع هم که شده بد نیست زوج صاحب فیلم لرزان مطلوب افراطیون هم صداقت پیشه کنند و به راستی سرمایه گذاران خویش را معرفی نمایند.




مالک رایت خانگی “فروشنده” ارشاد را مسئول قاچاق فیلم دانست⇐نسخه بازبینی به قیمت ۱۰۰ هزار تومان فروخته شده!!!

سینماروزان: از روز سه شنبه اول دی ماه نسخه قاچاق فیلم سینمایی “فروشنده” به همراه لینک دانلود غیر قانونی در سایتهای اینترنتی منتشر شد. نسخه منتشر شده داراى کد بوده و بر روی آن عبارت «بازبینی وزارت ارشاد ۹۵/٣/٩» درج شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی” علی اسد‌زاده مدبر عامل شرکت تصویر گستر پاسارگاد به عنوان صاحب امتیاز پخش خانگى فیلم “فروشنده” در ایران درباره این اتفاق می‌گوید: آنچه که منتشر شده قطعا از مجاری وزارت ارشاد خارج شده است.

وی ادامه داد: حدود یک ماه پیش متوجه شدیم نسخه اى که جهت بازبینی وزارت ارشاد برای صدور پروانه سینمایی ارائه شده بود در یکى از شهرستان‌ها منتشر شده است.

وی ادامه داد: بدنبال این اتفاق با توجه به ضربه اى که انتشار قاچاق این فیلم به توزیع نمایش خانگى آن در ایران و همچنین بروز مشکلات حقوقى براى نمایش بین المللى فروشنده بوجود خواهد آورد کارگردان فیلم که بیرون از کشور بودند تلفنى موضوع را با حجت الله ایوبی در میان گذاشته و آقاى ایوبی اعلام می‌کند که قطعا پیگیری می‌کنند و بدنبال آن ایشان ستاد صیانت را مسوول پیگیری این مسئله می‌کنند.

مدیرعامل تصویرگسترپاسارگاد با اشاره به اینکه هم اکنون نسخه قاچاق بصورت گسترده منتشر شده است افزود: هرچه به سازمان سینمایی و وزارت ارشاد نامه نوشتم و پیگیری کردم هیچ جوابی نشنیدم و نتیجه‌ای حاصل نشد.

نسخه قاچاق ۱۰۰ هزار تومان فروخته شده!!!

وی ادامه داد: نتیجه پیگیر‌های محلی ما از شهرستان این بود که نسخه‌ای از فیلم{همان نسخه بازبینی} را فردی نا‌شناس که غیرمحلی بوده است به یک ویدئو کلوب به قیمت ۱۰۰ هزار تومان فروخته است.

وی ادامه داد: در نسخه‌ای که هم اکنون بصورت قاچاق عرضه شده است حتی تصحیح رنگ، موسیقی و کارهای فنی هم صورت نگرفته است. علاوه بر فیلم “فروشنده” فیلمهای “ابد و یک روز” و “یک دزدی عاشقانه” هم بصورت نسخه وزارت ارشاد جهت پروانه نمایش سینمایی قاچاق شده است.

اسدزاده در پایان افزود: تا مشخص شدن این موضوع مهم که کل شبکه نمایش خانگی را به خطر انداخته است فیلم “فروشنده” را توزیع نخواهد کرد. این موضوع به زودی باعث از بین رفتن حیات شبکه نمایش خانگی می‌شود و دیگر خرید فیلم ایرانی به هیچ عنوان ارزش سرمایه گذاری را ندارد. از طرفى باعث بى اعتمادى پخش کنندگان خارجى که قصد خرید فیلم هاى ایرانى را دارند خواهد شد. فیلم “فروشنده” هنوز در بسیارى از کشور‌ها به روى پرده نرفته است و قرار است اکران ان در آمریکا از اسفند ماه اغاز شود.

تصویری از نسخه قاچاق “فروشنده”
تصویری از نسخه قاچاق “فروشنده”



بیانیه هفت بندی تولیدکنندگان “شهرزاد۲” در واکنش به سوءظن مرتبط با چگونگی تامین سرمایه سریال

سینماروزان: بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” و بروز شایعاتی درباره ارتباط وی با ماجرای سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگیان سبب ساز آن شد که بسیاری از مخاطبان نسبت به چگونگی تامین سرمایه این سریال سوءظن پیدا کنند.

به گزارش سینماروزان این سوءظنها که در فضای مجازی به شدت گسترش یافته سبب ساز آن شده که دست اندرکاران تولید این سریال بیانیه ای هفت بندی را منتشر کنند. بیانیه ای که نه تنها سوءظنها را کاهش نمی دهد  که کلی گویی آن، سوالات را بیشتر می کند.

متن بیانیه را بخوانید:

تابع قانون باشیم

به دنبال پرسش ها و ابهاماتی که در طی چند هفته گذشته از جانب برخی ارباب قلم ، فعالان مدنی و اصحاب رسانه و علاقمندان به سریال “شهرزاد” مطرح گردیده است ، روابط عمومی این سریال توضیح چند نکته را وظیفه خود می داند:

1 – اقدام به ساخت فصل دوم سریال “شهرزاد” با عنایت به استقبال میلیونی علاقه مندان از این سریال در داخل و خارج از کشور اتخاذ گردیده است.

2 – کلیه عوامل هنری این سریال نیز همچون سایر مردم، پس از شروع فیلمبرداری فصل دوم آن از اخبار مربوط به فراخوانده شدن تهیه کننده سریال به مراجع قضایی اطلاع حاصل کردند بی آنکه در جریان دقیق موضوع قرار گرفته باشند.

3 – سوابق و پیشینه کاری عوامل هنری سریال شهرزاد بر اغلب ایرانیان علاقه مند به هنر نمایش پوشیده نیست و به نیکی آگاهند که هنرمندان مزبور در زمره ی خوشنام ترین و شریف ترین و مستقل ترین افراد حرفه ی خویش محسوب می شوند و سالیان زیادی را صرف ساختن آثارارزشمند فرهنگی و مردمی کرده اند.

4 –قانون به همه ما یادآوری میکند مادامی که اتهامی توسط مراجع ذیصلاح به اثبات نرسیده باشد، هرگونه پیش داوری در زمینه ابهامات موجود، فاقد وجاهت قانونی و مغایر با اصول اخلاقی و حقوق شهروندی میباشد.

5 – بدون شک تمامی عوامل این سریال با تأسی به افکار حقیقت طلب و عدالت محور و ضمن به رسمیت شناختن اصل پرسشگری (و نه قضاوت و پیش داوری) صبورانه منتظر روشن شدن کلیه ابهامات و شفاف سازی کامل در این زمینه می باشند.

6- متاسفانه این اولین باری نیست که در جامعه این سالهای ما، یک اثر هنری پس از موفقیتهای چشمگیر داخلی و خارجی، اینگونه آماج حملات قرار میگیرد.جالب آن که سریال “شهرزاد” از روزهای ابتدای عرضه اش تا روزهای پایانی، به دلایل گوناگون حتی یک هفته ی بی حاشیه به خود ندیده است. هنرمندان سریال “شهرزاد” ضمن احترام به همه اذهان آزاده و اخلاق محور، تنها انگیزه شان برای ساخت فصل دوم کار، استقبال و همراهی وسیع مردم صادق و صدیقی است که حامیان اصلی سریال بوده و سختی های این مسیر را، بر آنها هموار کرده و می کنند.

7 – سخن آخر اینکه عوامل سریال “شهرزاد” برای رفع هرگونه شبهه و سوتفاهم، رسما اعلام می دارند که در خصوص وقایع پیش آمده تابع رای و نظر نهایی مراجع قضایی بوده، و به نشانه ی مسؤلیت پذیری نسبت به میلیونها مخاطب ارزشمند این سریال در اقصی نقاط دنیا، و تعهد نسبت به باورهای حرفه ای خودشان تا اطلاع ثانوی به تولید سریال ادامه داده، و مطابق نص صریح قانون عمل خواهند کرد.




ادامه ماجرای درگیری تولیدکنندگان “شهرزاد”⇔محمدهادی رضوی: برند “شهرزاد” را به قیمت ۱۵ میلیارد به یک موسسه فروخته‌اند!!!/۵ میلیارد هم پیش‌پرداخت گرفته‌اند/محمد امامی برند را فروخته!!!

سینماروزان: گفتگوی دو روز قبل محمدهادی رضوی با “صبح نو” که در آن به گلایه از حسن فتحی و دست اندرکاران سریال “شهرزاد” پرداخته و  درباره جزییات شکایت خود از عوامل سریال حرف زده بود حاشیه های فراوانی را برانگیخت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان از جمله این حواشی مربوط به این جمله رضوی بود که سرمایه گذار 60 درصدی سریال و مالک 50 درصدی برند “شهرزاد” است.

رضوی حالا در گفتگو با “هفت صبح” به گلایه از این پرداخته که چرا بدون اطلاع وی برند سریال را به قیمت 15 میلیارد تومان به یک موسسه واگذار کرده اند!!!

رضوی می گوید: متوجه شدم که حق سریال “شهرزاد” را 15 میلیارد به جای دیگری فروخته اند و 5 میلیارد پیش پرداخت گرفته اند…هفته پیش متوجه شدم که امتیاز را فروخته اند آن هم در زمانی که ایشان{محمد امامی} هنوز دستگیر نشده بود!

وی ادامه می دهد: اجازه دهید نگویم{به کجا فروخته اند} اما یک موسسه است.

محمدهادی رضوی در پاسخ به این پرسش که چه کسی برند را فروخته؟ حسن فتحی یامحمد امامی بیان می دارد:  آقای امامی.

این سرمایه گذار می افزاید: آقای فتحی و آقای اسدزاده(رییس هیأت مدیره تصویرگستر پاسارگاد) در جریان هستند چه اتفاقی افتاده. دوستان مدام انکار می‌کردند تا اینکه اسناد را به چشم خودم دیدم.




توصیف ترانه علیدوستی از یک خبرگزاری اصولگرا⇐”رسانه مجبور”!!

سینماروزان: در حالی که خبرگزاری اصولگرای “فارس” خبر از تغییر نام فصل دوم سریال “شهرزاد” و سرمایه گذاری علی اسدزاده در آن داده بود(!!!) ترانه علیدوستی با نگارش متنی اجتماعی هم تغییر نام را تکذیب کرد و هم طعنه تندی زد به این خبرگزاری.

به گزارش سینماروزان ترانه علیدوستی نوشت: فصل دوم ”شهرزاد” یک ماه است در حال فیلمبرداریست، اسمش هم ”شهرزاد۲” است، هر خبری هم شد خودمان در اختیارتان میگذاریم، نگران نباشید و به شایعات توجه نکنید.

وی ادامه داد: خبرگزاریها چاره ای جز خلاقیت ندارند چون همانطور که میدانید سوژه خبر در این مملکت خیلی کم است. به اینها میگوییم رسانه های مجبور.




محمدهادی رضوی{سرمایه‌گذار “شهرزاد”} همه چیز را گفت⇐ از حذفش از “شهرزاد” بخاطر عذرخواهی از مدیرمسئول “کیهان” تا بی‌اطلاعی از وضعیت شغلی شریک بازداشتی‌اش{سیدمحمد امامی}، چگونگی آشنایی با سعید ملکان و ناراحتی از اینکه او را به نام پدرهمسرش صدا می‌کنند

سینماروزان/مسعود احمدی: پس از موفقیت مجموعه «شهرزاد» درکسب رضایت مخاطبان، اعتبار شبکه نمایش خانگی که با ساختن چند مجموعه نمایشی و نداشتن پایان‌بندی مناسب کم‌سو شده بود احیا شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبا” اما پس از پایان فصل نخست «شهرزاد» و اخبارهای که از اختلاف تهیه‌کننده سریال «شهرزاد» با محمدهادی رضوی؛ یکی از سرمایه‌گذاران پروژه شنیده می‌شد، بیشتر اخبار حول محور بازیگرانی بود که به این پروژه اضافه می‌شدند که به یک‌باره خبر بازداشت محمد امامی به اتهام پولشویی و تخلف در صندوق ذخیره فرهنگیان درصدر اخبارهفته گذشته قرار گرفت.

بازداشتی که در پس خود سوالاتی را ایجاد می‌کرد. بخشی از این سوالات مربوط به حضور محمد امامی به‌عنوان تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار در آثار سینمایی -که این آثار از مطرح‌ترین‌های حال حاضر سینما هستند- بود. یکی از زمزمه‌هایی که در پس این دستگیری ایجاد شده از احتمال وجود نام محمدهادی رضوی؛ شریک امامی در ساختن مجموعه دوم این سریال شبکه خانگی است. تمامی این حواشی‌ها و زمزمه‌ها باعث شد که سراغ سیدمحمد‌هادی رضوی برویم.

از «شهرزاد» شروع کنیم و قرارگرفتن نام شما به‌عنوان سرمایه گذار در کنار محمد امامی دراین پروژه پرمخاطب شبکه خانگی، اصلا چه شد که داماد محمد شریعتمداری، معاون اجرایی رئیس دولت یازدهم، قصد کرد که سرمایه‌گذار پروژه درام عاشقانه در فضای فیلمسازی شود و به دنیای تهیه‌کنندگی آثار تصویری بیاید؟

من محمدهادی رضوی هستم، نمی‌دانم چه علاقه‌ای وجود دارد که من را با نسبت دامادی محمد شریعتمداری صدا کنند. درحقیقت همیشه احساس می‌کنم آل سعود و صهیونیست به‌همراه شبکه‌های ترکی فارسی‌زبان همواره به‌دنبال این هستند که محتوای تولیدی خودشان را به مردم ما عرضه کنند.

در پشت پرده که داماد شریعتمداری نبودم، 12 سال از زندگی مشترک من با همسرم گذشته است و اگر من کوچک‌ترین استفاده‌ای از نام شریعتمداری کرده باشم باید دست من را قطع کنند. بیش از اندازه من را با نام داماد محمد شریعتمداری یاد می‌کنند، داماد نتانیاهو نبودم که آن‌قدر اصرار بر به‌کار بردن این نسبت فامیلی وجود دارد.

برای اطلاع از سابقه کاری خودم از شما درخواست می‌کنم، شما تنها یک بار به کارخانه تجهیزات رسانه‌ای من بياييد. ما تنها شرکت تجهیزات رسانه‌ای در کشور با قدمت سی سال هستیم که در مقابل رقباي جهانی می‌توانیم عرض اندام کنيم و بسیاری از تجهیزات رسانه‌ای کشور را این کارخانه با بیش از 150 نوع محصول تامین کرده است. پس من فردی هستم که از سال ۸۱ در این عرصه سابقه کاری دارم و یک‌دفعه از آسمان به زمین پرتاب نشده‌ام.

و اما سرمایه‌گذاری در مجموعه «شهرزاد» از سوی محمد امامی و حسن فتحی به من پیشنهاد شد، بنده هم گفتم، هستم و سابقه من هم روشن است.

اما در خصوص انگیزه‌ام برای سرمایه‌گذاری درفصل نخست «شهرزاد» باید بگویم که این مسئله نسبت مستقیمی دارد با دغدغه من که انجام‌دادن فعالیت فرهنگی به‌همراه زمینه‌های اقتصادی آن بود. افراد زیادی به‌طور دائم می‌گفتند و می‌گویند سینما در حال ورشکستگی است درحالی که تمایلی به ورود عده‌ای در عرصه تهیه و توليد آثار سینمایی وجود ندارد يا به‌صورت مداوم جملاتی به گوش می‌رسد که سینمای حکومتی، خوب نیست در حالی که درهالیوود هم دولت برای ساختن اثر سینمایی هزینه می‌کنند.

به هرحال، تمایل داشتم با سرمایه‌گذاری در این عرصه، پولم را حلال‌تر کنم. البته به شکل‌های مختلف و در مشاغل دیگری هم می‌توانستم سرمایه‌گذاری کنم ولی با ساختن سریال «شهرزاد» دوست داشتم مردم چهارهزار تومان هزینه کنند و دقایقی زندگیشان رنگ بهتری بگیرد و این‌گونه به تصورم پولم حلال‌تر می‌شد. از همه مهم‌تر این‌که با ساختن «شهرزاد» توانستیم چند ساعت مردم را از تماشای برنامه‌های ماهواره دور کنیم. باید ازتک تک عوامل سازنده این اثر چون حسن فتحی، محمد امامی و همچنين سعید ملکان که زحمت عمده کار به روی دوش وي بود، تقدیر و تشکر کنم.

بعد از روزهای ساختن وتولید و در روزهای پخش‌شدن این سریال، نامه‌ای به قلم شما،‌ خطاب به حسین شریعتمداری در آغاز اختلاف شما و حسن فتحی؛ کارگردان این اثر منتشر شد، ‌اختلافی که به کم‌رنگ شدن از شما دراین پروژه انجامید از این ماجرا بگویید؟ از آنچه تاکنون گفته نشده است و به‌طور حتم در پس این نامه نوشتن‌ها و درگیری‌ها سخن هایی دارید که هنوز گفته نشده است.

همان زمان به محمد امامی گفتم که تنها به‌خاطر «شهرزاد» صحبت نمی‌کنم اما این نکته را می‌خواهم بگویم که در سکانس‌هایی از مجموعه که در بحبوحه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان هم بود، عکس حسین شریعتمداری را در میان توده‌ای‌ها نشان دادند، من که طراح صحنه نیستم با حسن فتحی این مسئله را در میان گذاشتم که وی گفت، اشتباه سهوی رخ داده است، من هم گفتم مشکلی وجود ندارد برای این اشتباه سهوی عذرخواهی کنید. اگر عکس رئیس دولت اصلاحات و دکتر عارف هم بود، آیا شما این‌گونه برخورد می‌کردید. حسین شریعتمداری زحمت کشیده و ریشه دارد، حالا ممکن است بعضی‌ها با وی مشکل داشته باشند، این فرد مبارزه کرده و نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان است.

پس از این جریان محمد‌هادی رضوی وصله ناجور شد. در خیلی از رسانه‌های ضد انقلاب به من فحاشی کردند، به‌عنوان مثال شبکه voa سه برنامه برعلیه محمدهادی رضوی ساخت که حسن فتحی هم بابت بروز این اتفاق ناراحت بود. همین ماجراها بود و رخ داد که در پی آن با دفتر حسین شریعتمداری تماس گرفتم، نامه نوشتم و عذرخواهی کردم.این اتفاق در مجموعه‌ای رخ داده است که خانه من به حساب می‌آمده و بر من واجب بود که از حسین شریعتمداری عذرخواهی کنم. جالب است که محمد شریعتمداری هم زمانی که در جریان اتفاقات قرار گرفت گفت، اخلاق حکم می‌کرد که از حسین شریعتمداری عذرخواهی کنید.

من سرمایه‌گذار سریال «شهرزاد» بودم و بعد از پخش آن قسمت و وقوع اتفاقات به من می‌گویند «شما چه‌کاره پروژه هستید.» خيلي طبیعی است که به‌من بربخورد. فکت‌های به شما می‌دهم؛ نزدیک انتخابات، قسمت هیجدهم مجموعه پخش و عکس حسین شریعتمداری میان حزب توده نشان داده می‌شود. اصلا من می‌گویم 90 درصد این اتفاق سهوی بوده ولی برداشت عمومی این است که شيطنتی در کار وجود داشته است. بعد از این ماجرا سعی کردند من‌را از «شهرزاد» جدا کنند.

همان‌طور که گفته شد نام شما و محمد امامی به‌عنوان سرمایه‌گذاران این مجموعه گران در تولید در این پروژه مطرح است، قبل از شریک‌شدن در معاملات اقتصادی،‌ به‌طور حتم زمانی نیاز بوده تا دو سرمایه‌گذار همدیگر را بشناسند و از اخلاق و منش رفتاری و تفکری هم اطلاع پیدا کنند، شناخت اولیه شما از محمد امامی و سرمایه‌ای که برای این پروژه می‌آورد چه بود ؟ وی این سرمایه را از کجا آورده بود‌؟ به‌طور حتم بدون تحقیق وارد شراکت نشدید.

حوزه فعالیت‌های اقتصادی محمد امامی گسترده است. اطلاعات خیلی کمی در خصوص دایره فعالیت‌های اقتصادی وی داشتم ولی او را فردی نمازخوان، با ریشه، خانواده دوست دیدم. مادر و خانواده او محجبه بودند من با تماشای این قاعده با وی همکاری کردم ولی همان‌طور که وی در جریان فعالیت‌های اقتصادی من قرار نداشت من هم اطلاعات چندانی از وضعيت شغلي و درآمدي او نداشتم. محمد امامی به‌این دلیل که من فرد سیاسی محور هم هستم، در مسیر ساختن پروژه مقداری اذیت هم شد برای همین احساس کردم که در فصل دوم «شهرزاد» حضور نداشته باشم، بهتر است.

بیشترهمکاری من با محمد امامی به‌خاطر برندي بود که با سریال «شاهگوش» شکل گرفته بود، وی آدم صاحب‌سبک و موفقی در شبکه نمایش خانگی بود با توجه به این مسئله با اوهمکاری کردم. امامی درچندین حوزه اقتصادی فعال بود همین کمک کرد تا در حوزه رسانه نیز شناخته‌تر شود.

غیر از بحث «شهرزاد» شایعات دیگری درباره تخلفات دیگر اما شنیده می‌شود؛ نظر شما چیست؟

امام حسین(ع) می‌گویند: «دین نداریم آزاده باشيم.» به این مفهوم که آبروی افراد را با سخنان خود تحت تاثیر قرار ندهیم. لذا قاضی و مامور اطلاعات نیستم، همیشه کوشش کرده‌ام که مسبب ناراحتی و دل آزردگی فردی نشوم و بهتر است همه چیز را به زمان بسپاريم.

چقدر فکر می‌کنید به این دلیل که این پروژه یک مجموعه موفق بود و این موفقیت به دل خیلی‌ها خوش نیامد، امامی قربانی پاپوش و پرونده‌سازی شده است ؟

نمی‌دانم، باید برای چنین استدلال‌هایی سند و مدرک وجود داشته باشد، بالاخره سیستم قضایی هم بنا به مستندات خودش همواره عمل کرده و خواهد کرد ولی ‌به‌طورمشخص پس از کسب موفقیت مطمئنا حسادت‌هایی به‌وجود می‌آيد. «شهرزاد» درشبکه نمایش خانگی برند شد ولی جوی رسانه‌ای که برای این سریال حاکم شد هم در بروز حب و بغض‌ها بی‌تاثیر نبوده است.

«ب.ز» هم که نامش این‌روزها به عنوان یکی از بزرگ‌ترین متهمان به فساد و رانت‌خواری در تاریخ ایران مطرح است هم به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سینمایی پرداخته بود. شهرام جزایری هم که پیش‌تر در جریان بزرگ‌ترین و جنجالی‌ترین پرونده فساد اقتصادی ایران بعد از انقلاب مطرح شد و بازداشت و دوران حبس گذراند نیز بعد از آزادی از حبس به سراغ فیلمسازی رفته است.‌ به نظر شما چه می‌شود که متهمان به پرونده‌های اختلاس‌ها در کشور دستی هم در پروژه‌های سینمایی، ساختن و تولید و تهیه‌کنندگی آثار تصویری کشور دارند؟ فقط نگویید پیش می‌آید یا عشق به‌ سینما آن‌ها را جذب می‌کند.

محمد امامی در این عرصه به‌دنبال خودنمایی و عکس‌گرفتن با بازیگران نبود، طرح و ایده در این زمینه داشت. ب.ز در این زمینه تنها دو الی سه فیلم را بدون استراتژی و هدف خاصی ساخت، فرض کنیم انگار تنها بحث ورود به سینما برای وی مطرح بود، بعد هم دچار آن مسائل شد ولی امامی برند «شاهگوش» را در کارنامه داشت و دفتر پخش تصویرگستر پاسارگاد متعلق به وی بود، امامی سوابق کاری روشنی داشت، همین مسئله هم باب آشنایی من با وی شد.

بعد نیست این‌جا بگویم، بنده اولین کسی بودم که ثابت کرد از فعالیت فرهنگی می‌توان درآمدزایی کرد، اگر می‌توانستیم «شهرزاد» را در خارج از کشور توزیع کنیم به درآمد هنگفتی از این راه دست پیدا می‌کردیم که متاسفانه این اتفاق رخ نداد.

محمد امامی در حمایت از آثاری چون «نهنگ عنبر2»، «ابد و یک روز»، «گشت 2»، «فروشنده»، «محمدرسول‌ا..(ص)»، «دراکولا»، «شهرزاد» و… حضور داشته است. نگاهی به اسامی آثار ذهن را درگیر می‌کند، برای مثال «محمد‌رسول‌اله» و «فروشنده» دو اثری است که فکر را بیشتر از دیگر آثار به اضافه‌بودن وی در حضور در این فیلم‌ها درگیر چرا و چگونه می‌کند. نظر شما چیست؟ یکی از این آثار، محمد رسول‌اله، پروژه‌ای ملی است ورود به این پروژه در جایگاهی که محمد امامی بود آسان و ساده نیست.

در روزهای گذشته خیلی از عوامل این آثاری که نام بردید، گفتند که هنوز پولی از وی دریافت نکرده‌اند و در چند فیلم اصلا حضور و مشارکت وی را رد کردند، در آینده بهترمی‌توانیم متوجه تاثیرمحمد امامی روی این پروژه‌های سینمایی شویم.

در اکثر این آثار سعید ملکان نیز حضور داشته است. در پروژه «شهرزاد 1» هم بود -که البته در «شهرزاد 2» نیست- از نحوه آشنایی‌تان با سعید ملکان بگویید؟

از طریق علی اسدزاده؛ مدیرعامل شرکت تصویرگستر پاسارگاد با سعید ملکان آشنا شدم و درخصوص وی باید بگویم که فردی زحمتکش، کاربلد و همواره موفق بوده است. وی زودتر از عدم حضورم در فصل دوم از این پروژه کناره‌گیری کرده بود و من هم دغدغه ساختن فیلم دیگری را داشتم، همچنین اعتقادی به ساختن فصل دوم «شهرزاد» نیز نداشتم چون باور دارم که این دست آثار فقط قسمت و سری نخستشان موفقیت‌آمیز است.

اما سریال‌های مطرح دنیا بعد از کسب موفقیت در جلب رضایت مخاطب به ساختن فصل‌های چندگانه روی می‌آورند؟

خودتان اشاره کردید که این اتفاق درسطح دنیا رخ می‌دهد.

چرا ما به سمت این مسیر و تکرار موفقیت و استفاده از پتانسیل جاری‌شده نرویم؟

من نمی‌توانستم دیگر این ریسک را کنم و در مجموع احساس کردم که تمایلی هم به حضور من هم در فصل دوم وجود ندارد.

عدم حضورتان در فصل دوم «شهرزاد» چقدر به سناریوی این اثر ارتباط داشت؟

به‌طور حتم ارتباطی وجود دارد چرا که در «شهرزاد» با انتقاداتی از سوی بچه حزب‌الهی‌ها مواجه شدم و من جواب قانع‌کننده‌ای به آن‌ها دراین خصوص نتوانستم بدهم. یکی از انتقاداتی که به سناریوی فصل نخست وجود داشت حول محور حضور کم‌رنگ بچه‌های حزب‌الهی در وقایع کودتای 28 مرداد بود. به این دلیل که در انعقاد قرارداد با پروژه «شهرزاد» حق دخالت در سناریو از من سلب شده بود، نتوانستم در این قضیه ورود کنم چرا که روحیات کارگردان به‌هم می‌خورد و من هم نمی‌توانستم دخالت نکنم. به همین خاطرسناریویی را می‌سازم که بتوانم در متن آن دخالت کنم.

شاید حسن فتحی برای روایت کودتای 28 مرداد نیازی به روایت صدرتا ذیل آن واقعه را احساس نکرده است؟

چطور به دکترمصدق به‌صورت آشکارا اشاره شده است ولی هیچ نشانی از آیت‌اله کاشانی در آن اتفاق دیده نمی‌شود، این انتقاداتی است که بچه‌های مذهبی از من کردند ولی درمجموع حسن فتحی، فیلمساز کاربلد و با رزومه موفقی است که قادر به جذب رای نظام و مردم است اما محمدهادی رضوی فاقد چنین هنری است.

به‌عنوان یک مخاطب و نه سرمایه‌گذار سریال «شهرزاد»، با شنیدن اخبار بازداشت‌شدن محمد امامی و امکان توقف ساختن این اثر و… چه حالی پیدا می‌کردید؟

مطمئنا ناراحت شدم، خوشبختانه فیلمبرداری «شهرزاد» بدون اختلال به سمت جلو پیش می‌رود، عبداله اسکندری و حسن فتحی هم هنرمندان کاربلدی هستند و به شکرخدا بدون توقف فیلمبرداری این اثر در حال پیگیری است.

و اما از این‌روزها بگویید و حضور در پروژه‌ای دیگر در کنار بهرام توکلی و تجربه جدیدی که کسب خواهید کرد.

در حال حاضر زمان زیادی از طول هفته را من و سعید ملکان صرف سناریوی این اثر می‌کنیم تا با سناریوی سفت‌ومحکم بتوانیم فیلمبرداری را آغاز کنیم.

آثار اخیری که بهرام توکلی در سینما و تلویزیون کارگردانی کرده است با استقبال واقبال مخاطب مواجه نشده آیا این مسئله شما را برای همکاری با وی دچار تردید نکرد؟

به‌طور کامل این مسئله را قبول دارم ولی با حضورسعید ملکان که همواره موفق بوده است سعی بر ساختن اثری با شاخص‌های موفقیت داریم.

انگار سعید ملکان تاثیر زیادی بر روی شما گذاشته است؟

ملکان نگاهی سینمایی دارد، نگاهی که من فاقد آن هستم ولی من سابقه فعالیت اقتصادی و درآمدزایی دارم و همواره با تبادل نظری که میان ما حکمفرماست به موفقیت می‌اندیشیم.

با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید اگر مطالب ناگفته‌ای هست فرمایید.

به‌عنوان نکته پایانی باید خدمتتان عرض کنم که باید همواره از گروه خودتان دفاع کنید که من هم همیشه نقش حمایتی خودم از گروه خودم را سعی کردم، اثبات کنم.




پاسخ سازنده کلیپ “جدایی” چاووشی به ادعای مهرجویی

سینماژورنال: قطعه “کجایی” محسن چاووشی همچنان جزو قطعات پرمخاطب موسیقی وطنی است.

به گزارش سینماژورنال چاووشی این قطعه را برای سریال “شهرزاد” خواند و همراه با آن کلیپی مرتبط با سریال منتشر شد.

چندی قبل داریوش مهرجویی ادعا کرد که چاووشی قطعه “کجایی” را بعد از خواندن سناریوی “سنتوری2” ساخته است؛(اینجا را بخوانید) یعنی همان سناریویی که به اعتقاد تهیه کننده “شهرزاد” کیفیت پایین اش باعث رد کردن پیشنهاد همکاری با آن از سوی چاووشی شد.(اینجا را بخوانید)

حالا مسعود رفیع‌زاده کارگردان کلیپ “جدایی” با ردّ ادعای مهرجویی درباره متعلق بودن این قطعه به “سنتوری2” به “همشهری جوان” گفته است: این حرف درست نیست. قطعه “کجایی” برای “شهرزاد” بوده و مهرجویی اشتباه گفته است.

وی ادامه داده: چون این قطعه اصلا براساس اتفاقی است که علی اسدزاده(مدیرعامل تصویرگسترپاسارگاد) برای چاووشی روایت کرده بود.

رفیع زاده که آنونس فیلمهایی مانند “لانتوری” و “روزی روزگاری سینما” را ساخته افزود: از یک جایی به بعد فایلها را برای محسن چاووشی می‌فرستادند و او هم براساس تصاویری که می دید ترانه ها را می نوشت.




شکایت شرکت آمریکایی از توزیع‌کننده “شهرزاد”؟؟!

سینماژورنال: همزمان با توزیع سریال “شهرزاد” ، سریال آمریکایی “برکینگ بد” کنار آن به شبکه نمایش خانگی آمد، از قسمت هفتم به بعد اما خبری از آن نیست.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “هفت صبح” برای اطلاع از وضعیت توزیع این سریال با علی اسدزاده رییس هیات مدیره شرکت تصویرگستر پاسارگاد که توزیع همزمان “شهرزاد” و “برکینگ بد” را برعهده داشته تماس گرفته شد اما او پاسخی شفاف نداده در ادامه هم چند شائبه مطرح شده که جدی ترین آن احتمال عدم پرداخت حق رایت به شرکت سونی پیکچرز است و شکایت سونی پیکچرز از این شرکت است.

قرار بود کل سریال یکجا عرضه شود
ابتدا فلش بك بزنیم به شش ماه پیش ؛ زمانی كه برای نخستین بار با اسدزاده گفت و گو كردیم و از كم و كیف توزیع سریال پرسیدیم. آن موقع او سر حال بود و با اشتیاق از به ثمر رسیدن ایده توزیع نسخه قانونی «بركینگ بد» می گفت. مساله مان این بود كه نسخه غیر قانونی سریال را خیلی ها دیده اند ، از آن سو مردم سابقه بدی از توزیع سریال خارجی در شبكه خانگی دارند چون در میانه راه رها می شود. پرسیدیم واقعا می توان به فروش و تداوم عرضه آن دل بست؟ اسدزاده برای نخستین بار از طرحش رونمایی كرد كه كل سریال را یك جا و در قالب یك پك عرضه می كند تا خیال همه راحت باشد. با این حال درست در آخرین لحظه توزیع «شهرزاد» خبر آمد كه سریال به عنوان اشانتیون در كنار سریال حسن فتحی توزیع می شود.

این بار هم تماس گرفتیم و اسدزاده خبر را تائید كرد. حتی گفت این هدیه ای است از تصویرگستر پاسارگاد به مردم. شائبه اول درباره سرنوشت «بركینگ بد» همین جا شكل می گیرد كه پس چرا خبری از آن نیست. چرا این اشانتیون قطع شد؟ البته پاسخ به این سوال خیلی سخت و پیچیده نیست ولی اسدزاده بجای پاسخ ، برآشفت.

ارشاد مجوز می دهد؟
خبری غیر رسمی به دست مان رسید كه فصل دوم به بعد سریال «بركینگ بد» هنوز مجوز ارشاد را نگرفته. ماجرا وقتی جدی تر می شود كه بدانیم از مدت ها پیش درخواست دریافت مجوز به ارشاد فرستاده شده و قرار بوده همگی در یك پك همزمان با عید فطر توزیع شود حتی چندی پیش مجری روابط عمومی و تبلیغات «شهرزاد» درباره علت متوقف شدن توزیع مجموعه «برکینگ بد» به ایسنا گفته بود: «مجوز عرضه فصل دوم این مجموعه هنوز صادر نشده است و پس از صدور مجوز به صورت جداگانه ای توسط شرکت تصویر گستر پاسارگاد ارائه خواهد شد؛ بنابراین مخاطبان در صورت نیاز می توانند این محصول را تهیه کنند.» این «هنوز» بعد از دو هفته نرسیده؟!

دوبله پنج فصل بدون مجوز
اسدزاده پاسخ نداد؛ البته داد و در پایان گزارش می توانید بخوانید شاید چیزی دستگیرتان شد. با امیرهوشنگ زند مدیر دوبلاژ سریال تماس گرفتیم؛ گفت در حال دوبله فصل پنجم هستند و طبعا از مجوز و سرنوشت توزیع آن بی خبر بود. شائبه دیگر همین جا قوت می گیرد؛ چطور یك سریال كه فصل دوم تا چهارم آن دوبله شده، هنوز موفق به دریافت مجوز نشده؟

شائبه در پرداخت حق رایت
شش ماه پیش كه برای نخستین بار با اسدزاده گفت و گو كردیم درباره حق رایت سریال هم پرسیدم: «حق رایت «برکینگ بد» از سونی پیکچرز خریداری شده؛ مدارکش هم موجود است.» با این حال یك شائبه جدی در این باره وجود دارد؛ بعد از پی گیری فراوان به اتحادیه ویدئو رسانه رسیدیم. یكی از فعالان پاسخی داد و اصرار كرد بدون قید نامش در گزارش لحاظ شود.

گفت زمانی كه شورای اصالت رایت در اتحادیه ویدئو رسانه بوده، استعلام كردیم و متوجه شدیم تصویرگسترپاسارگاد حق رایت را به سونی پیکچرز پرداخت نكرده ؛ پس به «بركینگ بد» مجوز توزیع ندادیم. از ابتدای سال 94 وزارت ارشاد ، شورای اصالت رایت را به فارابی سپرد و آن زمان بود كه ما هم شنیدیم «بركینگ بد» قرار است در بازار قانونی توزیع شود. این توضیح را به گفته هایش افزود كه نسخه غالب فیلم های شبكه نمایش خانگی و سریال «بركینگ بد» از واسطه ها خریداری می شود و اصالت رایت ندارند.

استعلام از سونی پیكچرز
هیچ قضاوتی نمی كنیم؛ مبنا برای ما صحت ادعای جناب اسد زاده است كه می گوید حق رایت «برکینگ بد» از سونی پیکچرز خریداری شده. اندكی صبر می كنیم تا پاسخ استعلام ارسالی برای سونی پیكچرز را دریافت كنیم…




تهیه‌کننده “گینس” ایراد بزرگ فیلمش را پذیرفت

سینماژورنال: اولین فیلم سینمایی محسن تنابنده در مقام کارگردان با عنوان “گینس” از همان نخستین روزهای اکران با انتقاد روزنامه نگارانی مواجه شد که شوخیهای غیراخلاقی موجود در فیلم را نکوهش کردند.

به گزارش سینماژورنال همه واژگان سوءتفاهم برانگیز و دوپهلویی که از آنها معنای اروتیک استنباط می شود به کنار، رسانه های منتقد به این پرداخته بودند که چطور می شود در فیلمی که ممیزی اداره نظارت را پشت سر گذاشته کاراکتری وجود داشته باشد که از ابتدا تا انتهای فیلم با دهانش اصوات غیرمتعارف تولید می کند.

البته که نه کارگردان فیلم و نه نویسنده اثر و نه حتی سعید ملکان که پروانه ساخت فیلم به نام او صادر شده بود و در چهره پردازی یک سری آثار ارزشی چون “اینجا شهر دیگریست”، “خاکستر و برف” و “فرزند صبح” حضور داشته درباره این سوءتفاهمات توضیحی ندادند تا اینکه بالاخره علی اسدزاده مدیرعامل تصویرگستر پاسارگاد که بعنوان شریک تولید در پروژه حضور داشت این سکوت را شکست و به طور تلویحی هم که شده ایراد بزرگ فیلم را پذیرفت.

اصلا شوخی سخیف نداریم بجز صدایی که یکی از هنرپیشه ها ایجاد می کند

این انتظار را نداشته باشید که اسدزاده به طور صریح و واضح ایراد فیلمش را پذیرفته باشد. ایشان بعد از کلی گلایه از منتقدان و ذکر این تهمت که خیلی از منتقدان فیلم را ندیده اند و اینکه نمی داند چرا منتقدان بخاطر شوخیهای سخیف فیلمش را نقد کرده اند به “تماشاگران امروز” گفته است: می توانم بگویم تنها چیزی که چنین ذهنیتی را ایجاد کرده است صدایی است که یکی از هنرپیشه های ما با دهانش ایجاد می کند وگرنه اصلا شوخی سخیف در فیلم نداریم!

همین که این تهیه کننده که شرکت متبوعش اخیرا سریال نه چندان پرمخاطب “ابله” را به شبکه خانگی عرضه کرد و توزیع سریال “شهرزاد” را نیز در دستور کار قرار داده است به بزرگترین ایراد فیلمش در حاشیه هم که شده اشاره کرد جای قدرانی دارد و البته همین تأیید در تناقض کامل است با جمله آخرشان که گفته اند “اصلا شوخی سخیف در فیلم نداریم!”

جناب اسدزاده در کنار تمامی واژگان هنجارشکن “گینس” همین ایرادی که تأییدش کرده اید نه در یک جای فیلم که از ابتدا تا انتهایش مرتب رخ می دهد و همین یعنی نقض گفتارتان در نداشتن شوخی سخیف در فیلم.




“گینس” صدای “فارس” را هم درآورد؛ انتقاد تند این خبرگزاری از جملات رکیک “گینس” و اشاره به خلاقیت کارگردان در حمل توالت فرنگی!

سینماژورنال: اکران اولین محصول سینمایی محسن تنابنده با عنوان “گینس” از همان روزها ابتدایی تحت الشعاع مضامین سوءتفاهم برانگیز موجود در آن قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال این مضامین سبب ساز آن گشت که بسیاری از رسانه ها به عدم ممیزی درست اثر به عنوان کانالی که میتواند محصول را پالایش کند اشاره کنند.

به تازگی خبرگزاری “فارس” نیز با انتشار گزارشی با عنوان “تب تند ساخت آثار کمدی‌ با شوخی‌های رکیک و جنسی /تمایل عجیب سینمای ایران به سمت ساخت آثاری خارج از عرف” با اشاره به شوخیهای سخیف این فیلم به آن تاخته است.

سینماژورنال بخشهای خواندنی این گزارش را ارائه می دهد:

دو برادر با کله های شبیه به هم

از ابتدای سال آثار کمدی یا طنزهای اجتماعی بر پرده سینماها رفتند که  برخی در جذب مخاطب ناکام ماندند (من دیه گو مارادونا) و تعدادی نیز با استفاده از شوخی‌های سخیف، شوخی‌های  جنسی، شوخی با لهجه و شوخی با افراد فرو دست جامعه همچنین ادبیات سخیف، نامناسب و خارج از عرف- چه در فیلم‌های کمدی و چه در دیگر فیلم‌های اجتماعی – نگاه مخاطب را به خود معطوف کردند. خلاصه داستان «گینس» درباره سه برادری است که با سرهای شبیه به هم(!) قصد دارند شترمرغشان را در یک مسابقه شرکت دهند و همین است که ماجراهای فراوانی را برایشان رقم می زند.

به بهانه حضور یک عقب مانده هر دیالوگ نامناسبی به کار رفته

این خلاصه داستان روی کاغذ شاید قابل باور و بی عیب به نظر بیاید اما وقتی فیلم را در اجرا شاهد هستیم ، می‌بینیم به بهانه حضور یک برادر عقب مانده ذهنی کارگردان هر نوع دیالوگ نامناسب و رفتارهای دور از شأن یک خانواده ایرانی را برای گرفتن خنده از مخاطب به کار برده است.

کارگردان تنها به دلیل حضور یک برادر کم توان ذهنی هر نوع رفتاری را که در فیلم‌های کمدی کمتر دیده شده است را در قالب کمدی‌ای سخیف برای مخاطب خلق می کند.

نمایش صحنه هایی برای سوق دادن به سمت صحنه های مستهجن

با توجه به موازین و مقرارتی که در کشور وجود دارد کارگردان تلاش کرده صحنه‌هایی را به تصویر بکشد که ذهن مخاطب را به سمت و سوی صحنه‌های مستهجن سوق دهد (کنار هم قرار گرفتن دو برادر در شرایطی که از سوی خانواده همسر بهمن متهم به روابط نامشروع هستند).

خلاقیت در حمل توالت فرنگی و استفاده از جملات رکیک به عنوان جزء لاینفک فیلم

به نظر می رسد صحنه توالت رفتن یکی از اجزاء لاینفک فیلم‌های با موضوع کمدی است،البته در “گینس” خلاقیتی شکل گرفته و آن هم حمل یک توالت فرنگی در ماشین  است و  توالت فرنگی تفاوتی را با دیگر فیلم های این بازیگر ایجاد کرده است. متاسفانه باید گفت استفاده از جملات رکیک، صحنه توالت رفتن و روابط بدون پایه و اساس میان شخصیت‌ها به اجزاء لاینفک فیلم‌ها بدل شده است.

تأکیدات مقام معظم رهبری باید در سینما لحاظ شود

مسائل مربوط به اخلاق خانواده که در میان شعارهای مدیران سینمایی به وفور دیده می شود و جزء تاکیدات مقام معظم رهبری است  باید در آثار سینمایی لحاظ شود اما  ما شاهد بی اخلاقی در این حوزه هستیم. توجه به تولیدات فیلم های کمدی در سال‌های اخیر این مهم را به ذهن متبادر می کند که  در یک فرآیند تدریجی با شیب تند، سینمای ایران به سمت ساخت آثار کمدی حرکت کرده است که در آن عرف جامعه اسلامی رعایت نشده و شوخی‌های رکیک و جنسی دیده می شود که خارج از عرف و اخلاق در جامعه اسلامی است. در این سالها نه تنها سینمای خانوادگی و اخلاق خانوادگی ترویج نشده است بلکه بدنه  سینما (اجتماعی و کمدی) به سمت بی‌اخلاقی و  بی توجهی به رکن اصلی جامعه (خانواده) حرکت کرده است. 




ادعای مدیر یک شرکت ویدیویی: رایت “برکینگ بد” را از سونی پیکچرز خریده‌ایم!/این سریال “آینه عبرت”ایرانی است!!!/دوبلور “تن تن” مدیریت دوبلاژ را برعهده دارد

سینماژورنال: در شرایطی که اوضاع دخل و خرج سریالهای ایرانی تولید شده برای شبکه خانگی بسامان نیست برخی از شرکتهای این حیطه رجعتی داشته اند به دوبله سریالهای معروف آمریکایی برای عرضه در شبکه خانگی.

به گزارش سینماژورنال سالها پیش موسسه قرن 21 سریال دیدنی “فرار از زندان” را دوبله کرد و به بازار عرضه کرد. با این حال عرضه سریالهایی مانند “لاست” و “24” که به دنبال موفقیت عرضه “فرار از زندان” به بازار آمده بودند بازخورد مالی خوبی نداشت.

حالا شرکت تصویرگستر پاسارگاد تصمیم گرفته که سریال “برکینگ بد” محصول سونی پیکچرز که توسط “جان گیلیان” خلق شده و در فاصله زمانی سالهای 2008 تا 2013 از شبکه “اِ.اِم.سی” روی آنتن رفته را بعد از دوبله به شبکه خانگی عرضه کند.

رایت “برکینگ بد” از سونی پیکچرز خریداری شده و مدارکش هم موجود است

علی اسدزاده رییس هیات مدیره شرکت تصویرگستر پاسارگاد با ادعای اینکه رایت سریال را از سونی پیکچرز خریداری کرده است به “هفت صبح” می گوید: رایت “برکینگ بد” از سونی پیکچرز خریداری شده و مدارکش هم موجود است. البته بعد از تایید سازمان سینمایی دلار به شرکت پرداخت شده.

وی ادامه می دهد: نسخه ای که از سونی پیکچرز برای من فرستاده اند هیچ فرقی با ورسیونی که از تلویزیون پخش شده ندارد. قرارداد رسمی با سونی پیکچرز داریم که براساس آن می توانیم سریال را ادیت کنیم.

این همان “آینه عبرت” ایرانی است

توصیف اسدزاده از سریالی که داستان تولید مخدر شیشه توسط یک دبیر شیمی دبیرستان را به تصور می کشد هم جالب است. وی می گوید: این سریال ضدآمریکایی است. خوشبختانه دوستان در شورای شبکه نمایش خانگی با دید باز به سریال نگاه کردند. مهم این است که سریال چه نتیجه ای می گیرد.

وی ادامه میدهد: من “برکینگ بد” را معادل “آینه عبرت” ایران می دانم. این همان “آینه عبرت” ایرانی است که به زیبایی در آمریکا ساخته شده!!!

دوبلور “تن تن” مدیریت دوبلاژ را برعهده دارد

علی اسدزاده درباره دوبله این کار می گوید: به زودی دوبله سریال با مدیریت امیرهوشنگ زند شروع میشود. برای دوبلور نقشها تعدادی را مدنظر داریم که به زودی نهایی خواهند شد. به گزارش سینماژورنال امیرهوشنگ زند دوبلوری است که شاید بیش از هر چیز بخاطر دوبله کاراکتر “تن تن” در مجموعه انیمیشنی به همین نام شناخته می شود.

وی درباره توزیع اولین مجموعه کار می بیان می دارد: طوری برنامه ریزی کرده ایم که همزمان با عیدفطر نخستین مجموعه به بازار عرضه شود. نسخه دی.وی.دی در فروشگاهها عرضه می گردد و نسخه بلو.ری از طریق اینترنت فروخته میشود.