1

اظهار تعجب علی‌اصغر پورمحمدی از سوء‌ظن‌های مدیران شبکه‌های سه و نسیم نسبت به هم!!

سینماروزان: ساختار تلویزیون هرچند تحت مدیریت واحدی است ولی بارها شده که تفاوت دیدگاهها در ممیزی محصولات تلویزیونی شبکه‌های مختلف، نشان داده که چقدر می‌تواند میان زیرمجموعه‌های تلویزیون تفاوت باشد.

با این حال اینکه یک مدیر باسابقه تلویزیون از سوءظن‌های مدیران شبکه‌های مختلف نسبت به یکدیگر سخن گوید خیلی عجیب است.

علی‌اصغر پورمحمدی مدیر باسابقه سیما در میزگرد شفافیت مالی صداوسیما ضمن اشاره به اینکه رقابت‌های ناسالم، منفی و مخربی میان شبکه‌های تلویزیون به‌وجود آمده است، می‌گوید: نظام سرمایه‌داری بر برنامه‌های تلویزیون حاکم شده است.

علی اصغر پورمحمدی قائم مقام معاون رئیس سازمان صداوسیما در امور سیما به تسنیم گفت: نظام سرمایه‌داری بی‌رحم بر برنامه‌های تلویزیون حاکم شده است. رقابت‌های ناسالم، منفی و مخربی میان شبکه‌ها به‌وجود آمده که برای تلویزیون، سمّ مهلکی است. به همدیگر نگاه می‌کنند، من واقعاً الان از نرخ‌ها خبر ندارم، اما آنچه شنیده‌ام نرخ‌ها خیلی بالا رفته است.

مدیر سابق شبکه سه ادامه داد: هرکس هم الان بخواهد این نرخ‌ها را تعدیل کند یا جلوی پیشروی‌اش را بگیرد، نمی‌تواند.

وی در مورد علت ایجاد چنین رویه‌هایی در صدا و سیما اظهار داشت: وقتی کار به بیرون از سازمان صداوسیما می‌رود، پولش را بازرگانی و حامی مالی، فلان شرکت، توسکا یا اپلیکیشنی خاص می‌دهد، نرخ‌ها به هم می‌ریزد.

پورمحمدی با اشاره به سوءظن‌های مدیران شبکه‌ها نسبت به هم گفت: چندی پیش با مدیر شبکه ۳ (علی فروغی) جلسه داشتم، هنوز کرونا جدی نشده بود، ایشان گلایه کردند که نرخ‌های شبکه نسیم ناعادلانه است و بالا رفته و باعث شده نرخ‌ها به هم بخورد. هفته بعد با مدیر شبکه نسیم (محمد احسانی) صحبت کردم از شبکه ۳ گلایه می‌کرد که نرخ‌ها را به هم زدند.

این مدیر ارشد صدا و سیما خاطر نشان کرد: من شنیده‌ام یک منتقد در برنامه‌ای که پیش از این ۸۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان دستمزد می‌گرفت الان چند میلیون می‌گیرد که نقد کند. این نرخ واقعی نیست! چرا به او چنین پولی دادند؟ چون می‌گویند اگر این پول را ندهیم او به شبکه رقیب می‌رود. الان از ترس اینکه برود ما چه می‌شویم، این اتفاقات می‌افتد. متأسفانه یکی از اهدافشان این بود که آن شبکه رقیب زمین بخورد.

پورمحمدی در پایان تأکید کرد: همه‌چیز پول نیست، به هر حال باید این‌ها راضی و اقناع بشوند و البته تفاوتی هم بین چهره‌های مشهور و ابرچهره‌ها با افراد عادی وجود دارد، اما به هر حال یک حد و مرزی باید رعایت شود. متأسفانه شنیده‌ام خیلی از شرکت‌های وابسته به سازمان صداوسیما وضعیت مالی خوبی ندارند. من اعتقاد دارم یا باید شرکت نداشته باشیم یا باید اقتصادی باشیم. از طرفی دیگر رابطه دولت با تلویزیون هنوز خوب نیست و ما در دوران‌های مختلف مشکلات اقتصادی و مالی زیادی داشتیم و کماکان هم ادامه دارد، البته الان بیشتر هم شده است. باید هزینه‌های تلویزیون به صورت واقعی دیده شود.




رقابت گلزار-عادل یا خیمه شب بازی اصغر-غلام؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: این دوقطبی پوشالی که بر سر حمایت از گلزار-عادل به راه افتاد گلابی را وارد گلدان ترک خورده مدیران سازمان کرد که لااقل تا مدتی هم که شده حفره های رسانه ملی مان(شان؟) را کاور کنند! هرچقدر هم منتظر شدیم یک نفر نیامد که بگوید وقتی هم تثبیت عادل طی دو دهه و هم بالا آمدن گلزار طی چند ماه مرهون اتصالات است، این همه تلاش برای ارجحیت این بر آن چه فایده ای دارد؟؟

اگر حمایتهای اصغر نبود، عادل که جای خود دارد حتی اپرا وینفری هم نمیتوانست دو دهه بر کرسی نود تکیه کند!! اگر خویشاوندی با غلام نبود، جوانک نورسی نبود که بشود حامی گلزار برنزه و او را این چنین بالا بکشد! رستنگاه غلام و اصغر اپسیلونی با هم فاصله دارد، که این خیمه شب بازی را این قدر جدی میگیرید؟؟

لابد میخواهید بگویید «عادل اصغری تواناست و «گلزار غلامی» ناتوان! توانایی در رقابت شکل می‌گیرد و رقابت واقعی در فضای غیررانتی به منصه ظهور میرسد!

خروجی گلزار که در بخش خصوصی سری فیلمهای برادران بانکی است! عادل در بخش خصوصی چه رو کرده؟ چرا ایشان خیلی زود در بخش خصوصی و بی رانتهای سازمانی، ژورنالی ده برابر قدرتمندتر از نود نمی آفریند تا مشت محکمی بزند بر دهان یاوه گویانی که میخواهند استار سپاهان‌فیلم (!) را جای او به قهرمان رسانه ملی بدل کنند؟؟




بعد از افشاگری سینماروزان صورت گرفت⇐اعتراف تلویحی سازمان به عدم پرداخت حق پخش تلویزیونی جام‌جهانی بخاطر مشکلات مالی!!+تهدید بانک مرکزی به اینکه اگر پول ندهد بازی ایران-اسپانیا پخش نخواهد شد

سینماروزان: بازی نخست ایران در جام جهانی درحالی از رسانه ملی روی آنتن رفت که از یک طرف صدای استادیوم بسته شده بود و از طرف دیگر به جای پیمان یوسفی گزارشگر اعزامی سازمان به روسیه این عادل فردوسی پور بود که از تهران بازی را گزارش کرد! این اتفاقات در کنار عدم پخش فوری اتفاقات بعد از برد ایران از طریق نیروهای اعزامی به روسیه، موجبات طرح پرسش کلیدی سینماروزان درباره عدم خرید حق پخش تلویزیونی بازیها شد.(اینجا را بخوانید)

حالا علی اصغر پورمحمدی قائم مقام معاون سیمای رسانه ملی در گفتگوهایی کوتاه و با افشای اینکه قراردادی 20میلیون دلاری را برای خرید یکجای حق پخش جام جهانی و بازیهای آسیایی بسته اند از این گفته که هنوز پولی بابت این حق پخش پرداخت نشده(!!) و اگر بانک مرکزی به کمک سازمان نیاید، ممکن است بازی ایران-اسپانیا روی آنتن نرود! آیا این معنایی دارد جز آن که بازی ابتدایی ایران بدون پرداخت حق پخش روی آنتن رفته؟؟

پورمحمدی درباره هزینه خریداری حق پخش بازی های جام جهانی فوتبال روسیه به «مهر» گفت: فروشنده حق پخش بازی های جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ روسیه ابتدا گفته بود ۴۰ میلیون دلار برای پخش بازی ها باید پرداخت کنیم ولی درنهایت ما قراردادی برای پخش بازی ها بستیم که بابت آن ۱۸ و نیم میلیون دلار برای جام جهانی فوتبال و یک و نیم میلیون دلار بابت بازی های آسیایی ۲۰۱۸ اندونزی پرداخت کنیم.

رییس شورای سیاست گذاری و هماهنگی ورزش صداوسیما درباره اینکه آیا رقم قرارداد برای شرکت دارنده حق پخش پرداخت شده است، بیان کرد: پرونده پرداخت حق پخش تلویزیونی روی میز آقای احمد شهریاری معاون اداری و مالی سازمان صداوسیماست و او در حال رایزنی با مدیر بانک مرکزی است که ببینند چگونه این پول را باید پرداخت کنند. آقای شهریاری باید برای تأمین منابع مالی و راه های پرداخت بانکی این حق پخش تلاش کند. اگر این هزینه پرداخت نشود امکان دارد در پخش بازی ایران و اسپانیا که روز چهارشنبه است برای ما مشکلاتی پیش بیاید.

پورمحمدی در گفتگویی با «تسنیم» هم اظهار داشت: ما قرارداد منعقد کرده‌ایم و بازی‌های جام جهانی 2018 روسیه خریداری شده‌اند اما به‌خاطر مشکلات مالی رسانه ملی نتوانسته واریزی داشته باشد. الان هم پرونده قرارداد مربوطه در دفتر معاونت مالی اداری صداوسیما توسط آقای شهریاری پیگیری می‌شود. از این به بعد ایشان بایستی سرعت به‌خرج بدهند و رایزنی‌های جدی در بانک مرکزی داشته باشند که با چه راه‌‌حل و راهکاری این پول به شرکت مربوطه ارسال شود. ممکن است بازی بعدی ایران مقابل اسپانیا در روز چهارشنبه را نتوانیم پخش کنیم امیدوارم بخشی از این پول تا قبل از مسابقه پرداخت شود؛ در غیر این صورت برای ادامه پخش، دچار مشکل خواهیم شد. این را هم بدانید که این پرونده از شبکه سه و شورای ورزش خارج شده و اکنون دست معاون مالی اداری است و آن‌ها بایستی این پول را زودتر واریز کنند.




حمایت اصغر پورمحمدی از مدیر تازه شبکه ۳ که متصف شده به «ژن خوب»!!⇔پرسش: آیا این حمایت به حکم صادرشده برای داماد پورمحمدی ربط دارد؟

سینماروزان: حذف علی اصغر پورمحمدی از شبکه 3 و قرار دادن علی فروغی به عنوان مدیر این شبکه با واکنش برخی از رسانه‌ها درباره نسبت خانوادگی فروغی با غلامعلی حدادعادل و تأثیر «ژن خوب» در انتصاب وی همراه بوده است.

به گزارش سینماروزان علی فروغی پیشتر رییس مرکز بسیج صداوسیما بود و در همان زمان هم به خاطر فرزندی باجناق حدادعادل و به تعبیری پسرخاله بودن با فرید آقازاده حداد، به عنوان «ژن خوب» مطرح شد. حالا و با حضور وی به عنوان مدیر شبکه 3 این ماجرا پررنگتر شده است.

علی اصغر پورمحمدی در مراسم معارفه این مدیر، هجمه ها پیرامون «ژن خوب» بودن او را «جوسازی» خواند و گفت: بالاخره هر شخص افرادی را در اطراف خود دارد. فرزند کسی است، این که شایستگی افراد را بر این اساس ‌مورد تردید قرار دهیم جوانمردانه نیست.

حمایت پورمحمدی از مدیری که منتسب شده به «ژن خوب» عجیب است؟ او هموست که در زمان مدیریت بر شبکه سوم سیما از دامادش یوسف منصوری به عنوان هسته مرکزی تولید فصل سوم «هفت» با اجرای بهروز افخمی سود برد. اتفاقی که علیرغم حاشیه سازیهای فراوان با تأیید بعدی افخمی و اینکه در حال آموزش به آقای داماد است همراه گشت.

حالا هم پورمحمدی به دفاع از علی فروغی پرداخته که پیشتر رییس بسیج صداوسیما بوده و حین مدیریت در آن مجموعه از یوسف منصوری داماد پورمحمدی به عنوان مدیر برنامه های نمایشی مرکز بسیج سود برده است!!

آیا حمایت پورمحمدی از مدیر تازه شبکه 3 به حکم صادرشده برای دامادش مرتبط است؟




به خاطر خواسته اسپانسر برنامه یا با هدف تولید یک برنامه شادی آور؟⇐مهران مدیری با کارگردانی فقط یک فیلم سینمایی، مجری برنامه سینمایی «هفت» شد!!

سینماروزان: علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم سیما در حالی نام مهران مدیری را به عنوان مجری ویژه برنامه جشنواره ای “هفت” اعلام کرد که فارغ از بی سابقه بودن مدیری در اجرای برنامه های سینمایی فقط نام یک فیلم به عنوان کارگردان در کارنامه وی به چشم می خورد.

به گزارش سینماروزان حضور مهران مدیری در “هفت” این پرسش کلیدی را ایجاد کرده که آیا این حضور به واسطه سفارش اسپانسری بوده که پشت “هفت” قرار دارد؟

“هفت” در جشنواره امسال رقبایی مانند “سینمادو” و “شبهای شفاهی” را دارد و با توجه به وقفه چندماهه در تولید این برنامه بهترین راه برای سبقت از برنامه های مشابه استفاده از یک نام شناخته شده برای اجرا بوده است.

مهران مدیری یکی از شناخته شده ترین نامها برای اجرای “هفت”ی است که میخواهد بعد از ماهها مجددا در کانون توجه قرار گیرد اما مساله اصلی بر سر فقدان تجربه مفید مدیری در اجرای برنامه ای تخصصی آن هم در حوزه سینماست.

مدیری هرچه دارد از تولید طنزهای تلویزیونی و اجرای برنامه ای فان به نام “دورهمی” است و طبیعیست که حضورش به عنوان مجری یک برنامه تخصصی سینمایی به شدت پرریسک باشد؛ مگر آن که مدیری “هفت” را هم به سمت فضای مفرح و شادی آور ببرد.




بعد از حضور داماد مدیر شبکه سوم سیما در تیم تولید «هفت»⇐حالا برادرزاده‌ این مدیر هم وارد فاز تولید شد!+عکس⇔تولید فیلمی که احتمالا با پروانه ویدیویی تولید شده!

سینماروزان: همزمان با روی آنتن رفتن فصل سوم «هفت» با اجرای بهروز افخمی بود که اخباری درباره حضور یوسف منصوری داماد علی اصغر پورمحمدی معاون وقت سیما و مدیر فعلی شبکه سوم در تیم تولید برنامه منتشر شد.

به گزارش سینماروزان بعدتر بهروز افخمی هم در گفتگوهایش حضور آقای داماد را تأیید کرد و از این گفت که قصد آموزش تولید را به او دارد.(اینجا را بخوانید) افخمی البته بعدتر هم در رپورتاژی همه‌جانبه برای این آقای داماد او را کسی دانست که باعث شده ترسش از اجرای زنده بریزد.(اینجا را بخوانید) آقای دامادی که اخیرا پرسشهایی جدی درباره حضورش در مدیریت مرکز فیلم سازمان بسیج صداوسیما وجود دارد.

به تازگی خبری رسیده درباره تولید فیلمی به نام «دوباره زندگی» با حضور گلاب آدینه بازیگر قدیمی سینما و تئاتر و شمس لنگرودی شاعر معاصر به عنوان بازیگران آن.

کارگردانی «دوباره زندگی» را رضا فهیمی از فعالان سینمای کوتاه برعهده داشته است و نام حسین پورمحمدی به عنوان تهیه کننده آمده است.

حسین پورمحمدی برادرزاده علی اصغر پورمحمدی است که البته پدرش جزو چهره های متنفذ رفسنجان بوده و پستهای مهمی را هم در این شهر در اختیار داشته است.

مشخص نیست فیلمی که برادرزاده پورمحمدی تولید آن را برعهده داشته سینمایی است یا ویدیویی اما با توجه به آن که هم کارگردان فیلم و هم تهیه کننده آن فیلم اولی هستند امکان اینکه برای این فیلم پروانه ساخت سینمایی صادر شده باشد وجود نداشته و منطقی ترین مسیر برای صدور پروانه، دریافت پروانه نمایش خانگی بوده است.

البته شنیده هایی وجود دارد مبنی بر آن که ابوذر پورمحمدی دیگر عموی حسین که تهیه کنندگی «شیار143» و «نفس» را در کارنامه دارد به عنوان مشاور تولید در «دوباره زندگی» حضور داشته است اما در اطلاع رسانی های مربوط به این فیلم اثری از اسم او به چشم نمیخورد تا براساس آن به گمانه زنی درباره صدور پروانه ساخت به نام ابوذر پورمحمدی برسیم.

بر این اساس اینکه «دوباره زندگی» به عنوان محصولی سینمایی به جشنواره فجر ارائه شود زیر سوال است به خصوص که در جشنواره امسال بخشی به نام هنروتجربه وجود ندارد و در بند اول فراخوان جشنواره تأکید شده که صرفا آثار «سینمایی» میتوانند متقاضی حضور در جشنواره شوند!

حسین پورمحمدی(سومین نفر از راست) در کنار شمس لنگرودی و گلاب آدینه
حسین پورمحمدی(سومین نفر از راست) در کنار شمس لنگرودی و گلاب آدینه



در تقابل با ادعاهای کارگردان و مدیر شبکه⇐شورای بازبینی «سرزمین کهن/مادری» بیانیه ۹بندی داد و تأکید کرد⇐ پخش نشدن این سریال، کم هزینه‌ترین اقدام از نظر فرهنگی و اجتماعی است!/کارگردان سریال باید به طور رسمی عذرخواهی کند/نام سریال به «شکوه ماندگار» تغییر گردد/در کلیه قسمت‌ها نام «بختیاری» از شخصیت منفی سریال حذف شود/چرا نام «بختیاری» با کلمه‌ای هم‌آوا مثل «بهادری» جایگزین شده؟/در بیان جنایات رضاشاه فقط به قتل دکتر ارانی اکتفا نشود/شرایط ساخت سریال «علیمردان خان» فراهم شود!

سینماروزان: سریال مناقشه برانگیز «سرزمین کهن»کمال تبریزی که بعد از نیمه کاره ماندن در پخش سال 93 از کنداکتور خارج شد بعد از فیلمبرداری مجدد و با نام تازه «سرزمین مادری» بنا بود 21 مهرماه امسال روی آنتن برود که این اتفاق نیفتاد.

کمال تبریزی کارگردان و علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم سیما این عدم پخش را به مشکلات فنی ربط دادند و وعده پخش عنقریب سریال را دادند اما همچنان سریال روی آنتن نرفت تا اینکه شورای بازبینی سریال با ارائه بیانیه 10بندی ضمن غیرکارشناسی خواندن گفتگوهای کارگردان و مدیر، تأکید کرد که تا مشکلات سریال حل نشود امکان پخش آن وجود ندارد.

متن بیانیه شورای بازبینی را بخونید:

جناب آقای دکتر علی عسکری

ریاست محترم سازمان صدا و سیما

 با سلام؛

عطف به نامه‌ی قبلی و مشکلات پیش آمده در خصوص سریال «سرزمین مادری» به اطلاع می رساند، علیرغم همکاری شورای بازبینی و مشاهده تمام بخش های سریال و اعمال حسن نیت جهت رفع معضلات، متأسفانه مصاحبه های غیرکارشناسانه برخی از مدیران و هم چنین کارگردان سریال مذکور نه تنها کار پیش نرفته بلکه دردسرهای تازه ای نیز به کار افزوده شده است و مشکلات را دو چندان کرده است.
شورای بازبینی ضمن تأکید مؤکد بر رعایت دقیق بند بند مفاد بیانیه ی ده ماده ای و اجرای منویات و مواد و اعمال آن در سریال پیش از پخش با توجه به شرایط حاصله و موجود، پخش آن را به صلاح نمی داند.
از سوی دیگر بسیار ضروری و واجب می داند که هر چه سریعتر کارگردان مذکور مراتب اعتذار و عذرخواهی خود خویش را نسبت به مسائل پیش آمده رسماَ در سیما ابراز دارد. لازم به توضیح است که تا کنون اکثر مدیران در جهت رفع مشکلات با حضور مستقیم و غیر مستقیم، رسماَ و تلویحاَ مراتب اعتذار خود را از باب همدلی و وفاق ملی و حفظ مصالح نظام اعلام داشته ولی ایشان هیچ گونه همکاری در این خصوص نداشته است.

شورا بر خود واجب می داند مراتب سپاسگزاری خود را از جناب آقای میرباقری قائم مقام سازمان و جناب آقای کرمی مدیر سیما فیلم و دکتر نورالله مرادى به پاس حسن نیت و همکاری های صمیمانه اعلام دارد.

به پیوست، ۹ بند تذکرات و پیشنهادات این شورا عیناَ جهت استحضار و یاد آوری به حضور جنابعالی و ملت بزرگ ایران، به ویژه شهروندان عزیز لر، ارسال می‌گردد.
بنا بر این گزارش، ۹ بند تذکرات و پیشنهادهای شورای علمی بازبینی سریال مذکور که قبلاَ برای رئیس صدا و سیما ارسال شده بدین شرح است:
1.  پخش نشدن این سریال، کم هزینه‌ترین اقدام از نظر فرهنگی و اجتماعی است و هنوز هم یک پیشنهاد جدی از سوی شورای بازبینی است؛ منتها به شرط لحاظ اصلاحات و اضافاتی که در بندهای دیگر می‌آید، پخش آن می‌تواند مورد موافقت مشروط قرار گیرد. این پیشنهادها معطوف است به بازگرداندن اعتماد جامعه بختیاری به سازندگان این سریال و باور ایشان به حسن نیت و حسن عمل آنان؛ حسن نیت و حسن عملی که ان شاء الله به اصلاح این سریال محدود نگردد و شاهد اقدامات بعدی برای تقویت روح برادری باشیم.
2.  شورای بازبینی تأکید دارد که به منظور ایجاد باور به حسن نیت و تفاهم و همدلی هرچه بیشتر و حسن اعتماد مخاطبان و از بین بردن زمینۀ واکنش های اجتماعی قبلی، نام سریال تغییر یابد که در این خصوص عنوان «شکوه ماندگار» یا عناوین دیگر پیشنهاد می‌گردد.
 
3.  در کلیه قسمت‌های این سریال نام «بختیاری» از شخصیت منفی سریال حذف شود که البته در بازبینی نسخه اصلاح شده سریال مشاهده شد که این توصیه در کلیه قسمت ها به جز قسمت سیزدهم تاکنون اعمال شده است.
4.  از آنجا که در چهار قسمت پخش شده سریال در سال 92 ظلمی در حق سردار اسعد بختیاری روا داشته شده است باید به نوعی از این سردار ملی اعاده حیثیت گردد و جبران مافات شود. لذا مقرر دارید سه سکانس به سریال اضافه گردد.1- در بیان جنایات رضاشاه فقط به قتل دکتر ارانی اکتفا نشود بلکه در قالب دیالوگ یکی از شخصیت‌های محبوب و مثبت سریال (مثلا دایه اردکانی) گفته شود که: «اعتراضات مردمی در مسجد گوهرشاد مشهد به خاک و خون کشیده شد و پیشگامان مشروطه مثل فرزند سردار اسعد بختیاری در همین زندان قصر تهران کشته شدند». 2- در سکانسی یک شخصیت مثبت و محبوب مثلاٌ حکیم السلطنه به رهی بگوید: «کمال الملک یک تابلو معروف دارد به نام پرتره سردار اسعد بختیاری که جزو پنج اثر ماندگار اوست. کمال الملک عکس هرکسی را نمی کشید. این تابلو را تمرین کن که هم کار کمال الملک را یاد بگیری هم اخلاقش را». 3- در سکانسی که رهی در کنار خیابان نقاشی‌های خود را می‌فروشد، پرتره سردار اسعد اثر کمال الملک هم با جلوه های کامپیوتری اضافه گردد.
5. در این سریال تنها ظلم رضاشاه را قتل دکتر ارانی در زندان عنوان میکند در حالی که در دوره پهلوی اول شاهد قیامهای مردمی در مناطق مختلف از جمله قیام عمومی بختیاریها در سال 1308 ش با شعار لا اله الا الله هستیم که در بیانات مورخ 26 اسفند 92 مقام معظم رهبری نیز به این قیام و رشادت علیمردان خان بختیاری اشاره صریح صورت گرفت. جا دارد اولاً یک سکانس به فیلم اضافه شود و در ردیف جنایات رضاشاه به قیام بختیاری‌ها در سال 1308 ش و دستگیری و اعدام سران بختیاری از جمله علیمردان خان اشاره شود. ثانیاً موضوع ساخت سریال علیمردان خان که از سوی مسئولان صداوسیما وعده داده شده، تسریع و روند تخصیص بودجه آن مشخص گردد و وضعیت پیشرفت پروژه به اطلاع افکارعمومی رسانده شود.
6.  در نسخه اصلاح شده که مورد بازبینی این شورا قرار گرفت، به جای «بختیاری» از عنوان «بهادری» برای خانواده شخصیت منفی سریال استفاده شده است. این نام به دلایل مختلف یادآور بخشی از هویت جامعه بختیاری است. اگر از شباهت آوایی واژگان بهادروند و بهادری و بهداروند با واژه بختیاری که مورد اشاره مینورسکی و… بوده و لقب «سردار بهادر» که به دو تن از سرداران بختیاری عصر مشروطه تعلق دارد بگذریم، شباهت این نام با نام طایفه بهادری در طایفه شهنیِ هفت لنگ در مسجد سلیمان و نیز فامیل بهادری در طایفه چهارلنگ الیگودرز نیز مزید بر علت در مخالفت با این امر است. لذا پیشنهاد می شود از نام دیگری به جای بهادری استفاده شود که تناظری با نام طوایف بختیاری نداشته باشد.
7.  قبل از پخش سریال، طی نشست‌های رسانه‌ای با حضور اعضای همین شورا یا چند صاحب نظر فرهنگ و تاریخ بختیاری، موارد اصلاح شده در سریال تذکر داده شود و نیز بخشهایی از نقش بختیاری‌ها در صیانت از ایران و جانفشانی آنان برای ایران برای هموطنان مطرح گردد.
8.  با توجه به موارد پیش آمده و جریحه دار شدن افکارعمومی منطقه بختیاری و به منظور حفظ اتحاد ملی و انسجام اسلامی، هرچه زودتر فرصت های تلویزیونی به بختیاری ها داده شود تا آنان نیز بتواند مظاهر، جلوه ها و شاخص‌های فرهنگی و هنری و تاریخی خود را که همواره در خدمت مملکت بوده، از طریق صداوسیما منعکس نمایند.
9.  هرچه زودتر نام شبکه استانی «جهان بین» که نام تپه ماهوری کوچک در حوالی شهرکرد است به «زردکوه» که مرتفع ترین قلۀ سلسله جبال زاگرس و سرچشمه دو رودخانه بزرگ کارون و زاینده رود است و دارای نقش مهم و کلیدی در فرهنگ و اقتصاد و تاریخ استان بوده و هست، تغییر یابد.
 علاوه بر اين، در ديدار هيأت با آقاى ميرباقرى، معاون سيما، ايشان تعهد دادند كه سريال على مردان خان از شبكه استانى به سيمافيلم منتقل و ساخت آن با بودجه ويژه و با نظارت علمى دانشمندان بختيارى مسلط به موضوع شروع شود و كارگردان سريال سرزمين كهن هم عذرخواهى كند.



بعد از کمال تبریزی⇐مدیر شبکه ۳ هم عدم پخش «سرزمین کهن/مادری» را به مشکلات فنی ربط داد⇐هیچ ممیزی به کار وارد نشده

سینماروزان: «سرزمین کهن» اول بار بهمن ۹۲ روی آنتن رفت اما فقط بعد از پخش چهار قسمت و به دلیل اعتراضات صورت گرفته از سوی قوم بختیاری به برخی دیالوگهای سریال، پخش سریال متوقف شد تا دو هفته گذشته که بعد از حدود سه سال، درباره پخش مجدد این سریال با تغییر نام به «سرزمین مادری» از ۱۴ مهرماه اطلاع رسانی شد اما سریال در موعد موردنظر روی آنتن نرفت تا کلی سوال درباره عدم صدور مجوز پخش مطرح شود.

به گزارش سینماروزان کمال تبریزی کارگردان مجموعه عدم پخش آن را به آماده نبودن تیتراژ و مشکلات فنی ربط داد؛(اینجا را بخوانید) نکته‌ای که حالا مدیر شبکه سوم سیما هم آن را تأیید کرده است.

علی‌اصغر پورمحمدی، مدیر شبکه سه با تأکید بر مشکلات فنی سریال به «شرق» گفت: سریال «سرزمین مادری» همچنان با مشکلات فنی مواجه است که قطعا تا هفت، هشت روز دیگر برطرف خواهد شد و قطعا این هفته یا هفته آینده از شبکه سه سیما پخش خواهد شد و جز این موضوع مشکل دیگری برای پخش این مجموعه وجود ندارد.


او با اشاره به اینکه هیچ ممیزی به کار وارد نشده افزود: این سریال برای پخش با هیچ مشکل ممیزی‌اي روبه‌رو نیست و نظارت روی مجموعه پیش از این در زمان تولید انجام شده است و دلیل عدم پخش مجموعه مشکل ممیزی یا سانسور نیست.




تازه‌ترین اظهارات و ادعاهای بهروز افخمی⇐حیدریان اگر تصورات سی سال پیش را ادامه دهد سینما نابود می‌شود!/جشنواره کودک شده جای ریخت و پاش و پول خرج کردن!/محمد خزاعی سعی کرد «هفت» را مصادره کند/تمام دستمزدم برای «هفت» به انداز دستمزد یک کار سینمایی بود/ده نفر در سینمای ایران هستند که هم مدیران را انتخاب می‌کنند، هم خانه سینما را اداره می‌کنند و هم رانتها را بین خودشان تقسیم می‌کنند/برنامه ما نزدیک به ۲۷ میلیون تماشاچی داشت/به کاندیداهای جشنواره سی و پنجم گفتند فقط در صورتی جایزه می‌گیرند که به «هفت» فحش دهند+توضیحات تازه‌ای درباره نقش داماد پورمحمدی و همچنین محمدرضا شهیدی‌فر در تولید برنامه

سینماروزان: بهروز افخمی وقتی به عنوان مجری فصل سوم «هفت» و هسته مرکزی تولید آن انتخاب شد سعی زیادی کرد که در امتداد حرکت رسانه های مستقل سینمایی سالیان اخیر حرکت کند یعنی با پرهیز از روش منفعلانه رسانه های دولتی و شبه‌دولتی کوشید همان صراحت و شفاف سازی را در پی گیرد که رسانه های مستقل سالهای اخیر را بدان می شناسند.

به گزارش سینماروزان روش افخمی جواب هم داد و او خیلی زود توانست «هفت»ش را برند کند اما مشکل از خاستگاه برنامه اش شکل گرفت.  برنامه افخمی نه تنها مستقل نبود بلکه با اعلام حمایت آشکار از برخی محصولات ارگانی و حضور خویشاوند نزدیک معاون وقت سیما در حلقه مرکزی تولیدش، بدجوری به چالش کشیده شد. این روند بود که تناقضات را شکل داد و در نهایت هم باعث شد افخمی هم از «هفت» جدا شود.

بهروز افخمی در تازه ترین گفتگویی که درباره «هفت» داشته کوشیده به سوالات مختلفی درباره این برنامه به 24 پاسخ دهد و از جمله اینکه بهروز افخمی پیرامون شایعات مربوط به دستمزد هنگفتش برای حضور در «هفت» گفت: در مورد ما {جعل سند کردند} و گفتند که برای «هفت» 800 میلیون دستمزد گرفته ایم در صورتی که فقط شش ماه از شروع برنامه گذشته بود.

وی ادامه داد: تمام دستمزدم برای برنامه «هفت» و برای یک سال و نیم کار در مجموع اندازه دستمزد کارگردانی یک کار سینمایی بوده که تلویزیون هنوز نصف آن را هم نداده است.

افخمی درباره میزان مخاطبان برنامه اش ادعا کرد: تا قبل از «هفت» 97 درصد مردم سینما نمی رفتند و همین الان می توانیم بگوییم نود درصد مردم ایران هنوز سینما نمیروند اما برنامه «هفت» باعث شد که آن سه درصد تبدیل شود به ده درصد چون ما سال گذشته 27 میلیون تماشاچی داشتیم!!!

بهروز افخمی درباره مخالفان برنامه «هفت»ی که اجرا میکرد هم دیدگاه جالبی دارد. به گزارش سینماروزان وی با بیان اینکه مجموع کسانی که با «هفت» مخالف بودند ده نفر بودند بیان داشت: ده نفری در سینمای ایران هستند که مدیران را انتخاب می‌کنند. سیاست‌های دولتی را تعیین می‌کنند. رانت‌ها را بین خودشان تقسیم می‌کنند و… کسانی هستند که خانه سینما را اداره می‌کنند. این ده نفر جو را کنترل می‌کنند. این ده نفر همان کسانی‌اند که سینمای ایران را از بین بردند. تماشاگرهای سینمای ایران را به زیر ده میلیون رساندند و می‌گفتند فیلم اصلا برای تماشاگر ساخته نمی‌شود. می‌گفتند فیلم برای این ساخته می شود که ما پول‌های دولت را بگیریم و خرج کنیم.

افخمی با اشاره به حواشی جشنواره سی و پنجم اظهار داشت: در جشنواره سال گذشته  کسانی را که قرار بود جایزه بگیرند دعوت کردند و می گفتند به شراط این که روی سن مراسم اختتامیه به برنامه «هفت» فحش بدهید جایزه می گیرید. این حرف خیلی واضحی است. به طور متواتر به ما گفته اند در جشنواره سال گذشته کسانی که احتمال داده می‌شد سازش کنند و روی سن درباره «هفت» حرف تند بزنند و فحاشی کنند کاندیدا می شدند. بعد تازه صدایشان می کردند و می‌گفتند که آیا حاضرید این کار را بکنید؟!

بهروز افخمی با تأکید بر جایگاه یوسف منصوری داماد علی اصغر پورمحمد معاون وقت سیما و مدیر فعلی شبکه سوم در تولید فصل سوم «هفت» خاطرنشان ساخت: در سه ماه اول برنامه را مانند یک فیلم بلند می ساختم و همه مصاحبه ها را خودم می گرفتم و همه آیتمها را خودم تدوین میکردم. یوسف منصوری و سعید پروینی هم در آن سه چهار ماه به سرعت یاد گرفتند باید چه کنند و بعدش من در نهایت هفته ای دو تا تلفن می زدم و جمعه مصالحی که آماده شده بود را می دیدم.

وی درباره جایگاه محمدرضا شهیدی فر در برنامه اش گفت: محمدرضا شهیدی فر درباره برنامه های جشنواره سال 94 مشورتهایی به من داد که خیلی خوب بود.

افخمی ادعایی را هم طرح کرده درباره تلاش محمد خزاعی برای امتیازگیری از برنامه. افخمی اظهار داشت: بعضیها سعی میکردند امتیاز بگیرند یعنی هر شب برنامه داشته باشند مثل جشنواره مقاومت که محمد خزاعی سعی کرد برنامه ما را مصادره کند اما بعد از یادداشتی که درباره این اتفاق نوشتم دیگر هیچ کس جرأت نکرد برای برنامه از زبان تهدید استفاده کند و امتیاز بگیرد.

افخمی با انتقاد از جشنواره های رنگین دولتی بیان داشت: ساختن چند فیلم کمدی یا کودک که سخت نیست اما می‌بینیم که جشنواره کودک بیشتر جای پول خرج کردن و ریخت و پاش شده است. مفاهیمی مثل فیلم فاخر و جشنواره‌هایی که برای ریخت و پاش ابداع شده باید متوقف شود و دولت میتواند با همین پنجاه تا صد میلیارد تومانی که دارد خرج میکند به فیلمساز وام با بهره 5 درصدی بدهد و بگوید ضرر بانک و مابه التفاوت این بهره را میدهد.

بهروز افخمی با مخاطب قرار دادن محمدمهدی حیدریان بیان داشت: اگر حیدریان بخواهد با تصورات سی سال پیش خودش درباره سینما را ادامه دهد، سینما نابود میشود.




بازگشت سرافراز به رسانه ملی؟+فهرستی از ۶ گزینه جانشینی علی‌عسکری؛ از رحمانی‌فضلی تا قالیباف و یک روحانی

سینماروزان: کاملا قابل پیش بینی بود که توسعه کمّی که صداوسیما در دو دهه گذشته داشته است مانعی بزرگ است پیش روی هر آن کس که مدیریت در این نهاد را در دهه نود برعهده گیرد.

به گزارش سینماروزان محمد سرافراز رییس قبلی صداوسیما کوشید به نوبه خود با تجمیع شبکه ها و استارت بازخرید نیروهای ناکارآمد و بازنشسته شرایط چابک سازی این رسانه را فراهم آورد اما دامنه اعتراضات کنارگذاشته‌شدگان که در بخش خصوصی حرفی برای گفتن نداشتند و بهشت‌شان رسانه ملی بود، موجب شد که سرافراز در نهایت استعفا دهد و عبدالعلی علی‌عسکری جانشین اش شود.

علی عسکری هم نتوانست بر مشکل اصلی سازمان که کمبود منابع مالی است فائق آید و از سوی دیگر بازگرداندن یک سری شبکه و کانال که در زمان سرافراز تجمیع شده بود باعث شد تنگناهای مالی سازمان بیشتر هم شود.

شاید برای همین است که حدود یک سال بعد از روی کار آمدن علی عسکری زمزمه هایی جدی شنیده می شود مبنی بر جایگزینی او با یک فرد تازه نفس.

در میان گزینه های جانشینی علی عسکری نامهای مختلفی به چشم می خورد؛ از عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم که نماینده رییس جمهور در شورای نظارت بر صداوسیما هم هست تا محمدباقر قالیباف شهردار تهران که بعد از کناره گیری از انتخابات96 به نفع ابراهیم رییسی و شکست رییسی در انتخابات، در آینده نزدیک و با تغییر شورا باید شهرداری را هم به چهره هایی همچون محسن مهرعلیزاده واگذار کند و شاید حضور در صداوسیما برایش مجالی باشد برای نوعی قدرت‌نمایی تازه.

علی اصغر پورمحمدی از مدیران باسابقه رسانه ملی که در زمان سرافراز معاون سیما بود و در دوران علی عسکری هم مدیریت شبکه سوم را برعهده داشته دیگر گزینه جانشینی علی عسکری است. عزت الله ضرغامی دیگر گزینه ایست که نامش برای حضور دوباره در رسانه ملی شنیده میشود اما ضرغامی که این تنگناهای مالی را پیشتر خیلی خوب درک کرده بعید است دوباره خطر کند و وارد چنین عرصه ای شود.

حجت‌الاسلام رمضانعلی موسوی مقدم قائم مقام فعلی سازمان دیگر گزینه جانشینی علی‌عسکری است؛ موسوی مقدم که پیش از علی عسکری هم به عنوان معاون امور مجلس سازمان فعالیت کرده نیز به خوبی از گرفتاریهای مالی سازمان آگاهی دارد و همین حضور او در جایگاه ریاست بر سازمان را دچار شبهه می کند.

محمد سرافراز رییس پیشین سازمان هم جزو گزینه هاست به خصوص که فقط کمی بیش از یک سال بعد از جایگزینی او با علی عسکری مشخص شد کلیت برنامه هایی که او برای چابک سازی این سازمان عریض و طویل داشت چقدر کاربردی بود و محال است هر مدیر دیگری بدون اتکا به آن کوچک سازی بتواند در مدیریت این نهاد در میانه دهه نود موفق باشد.

اینکه آیا علی عسکری همچنان بر ریاست خود بر سازمان امتداد خواهد داد یا نه هنوز قطعا مشخص نیست و اینکه در صورت استعفای وی کدامیک از گزینه ها بجایش می آیند معلوم نیست اما واقعیت آن است هر کدام از این چهره ها که به ریاست برسند چاره ای ندارند جز آن که به جای تکیه بیش از حد بر بودجه های دولتی سازمان را به سمت کوچک کردن و ایستادن روی پای خود  ببرند.

این الگو در زمان سرافراز تا حدی اجرا شد و نتیجه اش هم چندان بد نبود اما سرافراز در برابر فشارها نتوانست دوام بیاورد و برنامه اش را کامل اجرا کند.

شاید اگر همان برنامه سرافراز توسط خودش یا دیگرانی که به جایش می آیند دنبال شود سازمان از این سیکل مشکلاتی که به شدت به «رسانه ملی»بودنش ضربه زده فاصله گیرد و مجالی پیدا کند برای احیای دوباره.




رشیدپور چرا روی آنتن نیست؟⇔مشکلات مالی یا ناراحتی جسمی؟

سینماروزان: رضا رشیدپور که در سال گذشته با برنامه ای بامدادی به نام «حالا خورشید» در رسانه ملی حضور داشت مدتی است که روی آنتن نمی رود و در این باره شایعات مختلفی طرح شده؛ از عدم یافتن اسپانسر و تأمین مالی برنامه تا مشکلات جسمی رشیدپور.

به گزارش سینماروزان علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم تلویزیون با تأیید هر دو شایعه به «مهر» گفت: یک دلیل بیماری خود رضا رشیدپور بود که مهمترین مساله است و مساله دیگر مشکلات مالی است.

وی خاطرنشان ساخت: تیم این برنامه اکنون به نوعی مشغول هستند تا ان شاء الله بتوانند به زودی روی آنتن بروند.




برای ساخت فیلم انتخاباتی؟⇐افخمی از «هفت» رفت⇔آیا داماد پورمحمدی هم می‌رود؟

سینماروزان: در حالی که بهروز افخمی مجری فصل سوم «هفت» پیشتر از این گفته بود که در صورت فراهم شدن مقدمات تولید فیلم سینمایی اش سعی می کند همچنان با همراهی گروه تولیدش در «هفت» بماند اما حالا مدیر گروه اجتماعی شبکه سوم سیما اعلام کرده که کار تولید فصل سوم «هفت» با حضور افخمی به پایان رسیده است.

به گزارش سینماروزان ناصر کریمان، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه سیما اعلام کرد: برنامه سینمایی «هفت» تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری 96 پخش نخواهد شد و فصل جدید این برنامه پس از برگزاری انتخابات با تیم جدیدی می آید. باتوجه به اتمام قرارداد دومین سال اجرای این برنامه با سازمان صداوسیما، جلساتی با گروه ساخت برنامه «هفت» جهت توافق مجدد برگزار و خواسته های سازمان صداوسیما طرح شد. از سویی آقای افخمی به دنبال ساخت فیلم سینمایی شان بودند. درنهایت تفاهم دوسویه این شد که پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، تیم جدیدی بر سر کار بیاید.

مدیر گروه اجتماعی شبکه سه خاطرنشان کرد: البته آقای افخمی به عنوان کارشناس در زمان مقتضی در سری جدید برنامه «هفت» حضور پیدا خواهند کرد و از نظرات ایشان بهره گیری خواهد شد. ساختار سری جدید این برنامه متعاقبا تعیین و اعلام خواهد شد‌.

حذف انتخاباتی؟

فارغ از آن که حذف افخمی از برنامه «هفت» شاید بخاطر علاقه وی به ساخت فیلم انتخاباتی یکی از کاندیداهای انتخابات96 صورت گرفته این نکته هم حائز اهمیت است که فصل سوم «هفت» از ابتدای تولید حضور یوسف منصوری داماد علی اصغر پورمحمدی معاون وقت و مدیر فعلی شبکه سوم سیما را در تیم تولید به خود دید و شاید برای همین بود که پورمحمدی سعی کرد علیرغم برخی انتقادات جلوی تغییر و تحویل در برنامه را بگیرد.

حالا معلوم نیست با حذف افخمی از «هفت» آیا داماد پورمحمدی هم قید ادامه کار را خواهد زد یا نه؟ ضمن اینکه هنوز مشخص نیست گروهی از کارمندان رسانه های اصولگرا که پیشتر یک رسانه سینمایی متعلق به حوزه هنری را می گرداندند و بعد از حذف از آن رسانه، سروکله شان در «هفت» پیدا شده بود همچنان در این برنامه خواهند ماند یا نه؟




احضار یک مدیر تلویزیون به دادسرا به خاطر خودکشی یک نوجوان!!!/پای اخوی افخمی هم در میان است

سینماژورنال: دادسرای امور جنایی تهران دستور احضار علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه ۳ سیما، به عنوان صادر‌کننده مجوز پخش سریال «۵ کیلومتر تا بهشت» و علیرضا افخمی اخوی بهروز افخمی به عنوان کارگردان این سریال به اتهام تسبیب در مرگ مرحوم «مهدی کوهی» را صادر کرد.

به گزارش سینماژورنال با توجه به نقض قرار منع تعقیب متهمان پرونده سریال «۵ کیلومتر تا بهشت» از سوی دادگاه کیفری ۲ تهران و صدور قرار جلب به دادرسی متهمان، قاضی مرادی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، دستور احضار آقایان پورمحمدی مدیر شبکه ۳ سیما به عنوان صادر‌کننده مجوز پخش سریال، علیرضا افخمی کارگردان سریال و داوود هاشمی تهیه‌کننده سریال را به اتهام «تسبیب» در مرگ شبه عمد مرحوم مهدی کوهی به نحو مشارکت را صادر کرد.

طبق نظریه کمیسیون پزشکی قانونی تهران با توجه به تاثیرپذیری مرحوم مهدی کوهی از محتوای سریال «۵ کیلومتر تا بهشت» و عدم اخطار از سوی سازمان صدا و سیما برای ممنوعیت تماشای سریال برای اطفال، مدیر این شبکه و عوامل ساخت این سریال در پرونده خودکشی کوهی مقصر شناخته شدند.

خودکشی دختر و کمای بعد از آن

گفتنی است سریال “۵ کیلومتر تا بهشت” رمضان ۱۳۹۰ از شبکه سوم سیما پخش شد که مرحوم مهدی کوهی ۱۳ ساله، تحت تاثیر محتوای این سریال خود را با شال گردن، حلق‌آویز کرد.
داستان سریال درباره پسر جوانی است که بعد از درگیری با تعدادی خلافکار به کما می رود و جسدش در گندمزاری رها می شود.
بعد از به کما رفتن، روح این پسر جوان با کمک روح دختری که بر اثر خودکشی به کما رفته می کوشد نشانی محل استقرارش را پیش روی دختر محبوبش بگذارد.
مهدی سلوکی بازیگر اصلی این سریال بود. داریوش فرهنگ، شبنم قلی خانی، پریناز ایزدیار و پردیس افکاری بازیگر مهاجر به جم دیگر بازیگران سریال بودند.

پنج کیلومتر تا بهشت
پنج کیلومتر تا بهشت



فیش گیت دامن “هفت” را هم گرفت⇐افخمی ۳ برابر فردوسی‌پور بودجه می‌گیرد؟+عکس

سینماژورنال: بعد از هياهوى پیش آمده در جریان انتشار فيش هاى حقوقى نجومی برخی مدیران دولتی و امتداد آن تا سینما و تقابلی که در سینمای ایران درباره میزان دستمزد میان مدیران فعلی و مدیران سابق پیش آمد حالا تصاویر برآورد هزینه های برخی برنامه های تلویزیونی هم در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این برآوردها مربوط به برنامه های “هفت” و “نود” هست که هر دو از شبکه سوم سیما روی آنتن می‌روند.

تصاویری که در شبکه های اجتماعی منتشر شده حکایت از آن دارد که علیرغم قدمت 17 ساله برنامه “نود” و البته موفقیت نسبی آن در این سالها اما عایدی مالی این برنامه تقریبا یک سوم “هفت” فعلی است که عمرش به یک سال هم نمی‌رسد؛ از این تصاویر چنین برمی آید که “هفت” فعلی دقیقه ای 380 هزار تومان بودجه داشته است در حالی که “نود” با دقیقه ای 142 هزار تومان تولید می شود.

فصل سوم “هفت” که با حضور بهروز افخمی از مهرماه سال قبل روی آنتن رفت از همان آغاز به واسطه حضور یوسف منصوری داماد علی‌اصغر پورمحمدی و همچنین محمدحسین رضوی برادر محمود رضوی تهیه کننده تلویزیون، در تیم تولید، مورد توجه قرار گرفت.

این برنامه که در ابتدا به صورت تولیدی و در ماههای اخیر به صورت زنده پخش شده است در برهه های زمانی مختلف و به دلایلی چون اظهارنظر مسعود فراستی درباره یک فیلم خاص و همچنین انتقادات صریح افخمی به بین الملل فجر و برگزارکننده اش حاشیه ساز شد.

حالا و با انتشار رقم برآورد این برنامه و شنیده هایی که درباره دستمزد ماهیانه 50 تا 60 میلیون تومانی افخمی از این برنامه وجود دارد قطعا حواشی پیرامون “هفت” وارد فاز تازه تری خواهد شد…

تصاویر برآمده از برآورد "هفت" و "نود" که در شبکه های اجتماعی منتشر شده
تصاویر برآمده از برآورد “هفت” و “نود” که در شبکه های اجتماعی منتشر شده/برای وضوح کلیک کنید




پورمحمدی مدیر شبکه ۳ شد⇔تثبیت جایگاه افخمی در “هفت”

سینماژورنال: علی اصغر پورمحمدی که چندی قبل از معاونت سیما کناره گیری کرده بود با حکم مرتضی میرباقری معاون جدید سیما به جای غلامرضا میرحسینی به مدیریت شبکه سوم منصوب شد.

به گزارش سینماژورنال شبكه سه در اين حكم شبكه تخصصي ورزش، مسابقات و سرگرمي خوانده شده كه توليد تأمين و پخش برنامه‌هاي مفيد مفرح و پرنشاط را بر اساس اهداف كلان رسانه و عنايت به مؤلفه هاي دين، آگاهي، اخلاق و اميد در همه قالب‌هاي برنامه‌سازي بر عهده دارد.

ميرباقري در اين حكم از مدير جديد شبكه سه سيما خواسته است با توكل به خداوند بزرگ وبهره‌گيري از تجارب اهل نظر و تجربه براي ساخت و پخش برنامه‌هاي مفيد واثرگذار براي عموم مخاطبان به‌ويژه جوانان عزيز ايران اسلامي اهتمام ويژه داشته باشد.

معاون سيما در پايان اين حكم از تلاش‌هاي سيدغلامرضا ميرحسيني در طول مدت تصدي اين مسئوليت قدرداني كرده است.

به گزارش سینماژورنال حضور پورمحمدی در قامت مدیر شبکه سوم که پیشتر و در دهه هشتاد و در زمان عزت‌ا.. ضرغامی هم در این شبکه مدیریت می‌کرد، می تواند بیش از همه به نفع بهروز افخمی مجری “هفت” باشد.

افخمی که با حمایت پورمحمدی و با حضور داماد این مدیر به عنوان هسته اصلی تولید فصل سوم “هفت” این برنامه را روی آنتن برده بود در هفته های اخیر به سبب صراحتی که در انتقاد از برخی فیملسازانی که با بودجه های دولتی فیلمهای نفروش می‌سازند در پیش گرفته بود با انتقاد این گروه مواجه شده بود و در نهایت انتقاد صریح مسعود فراستی در “هفت” از یکی از آثار این گروه فیلمسازان به هجمه ای تمام عیار علیه “هفت” بدل شد.




بهروز افخمی: تا شهریورماه همه گفتنی‌ها را در “هفت” گفته‌ام/سایتی آموزشی درباره سینمای کلاسیک راه می‌اندازم/اصلاح‌طلبان مرتب سخنان مرا سانسور کردند/ایوبی تحت‌تأثیر سینماگرانی است که مرتب با بودجه دولتی فیلم می‌سازند و مرتب در گیشه شکست می‌خورند

سینماژورنال: بهروز افخمی در هفته های اخیر به واسطه برخی مباحث طرح شده در «هفت» و البته اظهارنظری درباره توجه جشنواره های فرنگی به دگرباشان به شدت مورد توجه قرار گرفته است و بخصوص اظهارنظر اخیرش یک دوقطبی رقم زده؛ برخی به شدت او را به این واسطه تکفیر می کنند و برخی نیز دلشان خنک شده که یکی مانند او این چنین جشنواره های غربی را چوب می زند.

به گزارش سینماژورنال با این حال اتفاقی که در همین اوضاع و احوال رخ داده کناره گیری علی اصغر پورمحمدی از معاونت رسانه ملی است. افخمی بعد از دیدار با پورمحمدی و با حمایت وی بود که توانست سکان هدایت «هفت» را در دست بگیرد آن هم در شرایطی که داماد پورمحمدی به عنوان هسته تولید برنامه کنار وی قرار گرفت.

حالا کناره گیری پورمحمدی از معاونت سیما آینده «هفت» افخمی را هم دستخوش ابهام می کند؛ بخصوص که وی بنا دارد از شهریورماه تولید پروژه ای جنگی با نام «خمسه خمسه» را هم انجام دهد.

افخمی در تازه ترین گفتگوی خود که با روزنامه «صبح نو» انجام شده در عین اینکه کوشیده درباره برخی از مباحث تکراری تر نظیر همان ماجرای دگرباش-جشنواره کن حرف بزند اشاراتی را هم داشته است به آینده خود در «هفت». جالب است که در این گفتگو افخمی از این گفته که اغلب گفتنی ها را در «هفت» گفته و تا شهریورماه مابقی گفتنی ها را هم خواهد گفت و ممکن است از آن به بعد به تکرار بیفتد و این می تواند این معنا را به ذهن متبادر کند که افخمی هم امیدی به ادامه کارش در «هفت» ندارد.

سینماژورنال متن گفتگوی افخمی با «صبح نو» را ارائه می دهد:

*انتخاب مهمان در برنامه شما به چه شکل صورت می گیرد؟ آیا اتاق فکر خاصی وجود دارد؟

خیر! خودم و با نظر شخصی خودم مهمانان را دعوت می کنم و توصیه خاصی را هم نمی پذیرم

* آیا طرح مباحث بحث برانگیز در برنامه «هفت» ناشی از الگوبرداری از رسانه هایی نیست که می کوشند کمی از الگوهای کلاسیک فاصله گرفته وصریح تر با مخاطب حرف بزنند؟ یعنی انگار شما عمدا نظراتی را در برنامه طرح می کند که مرتب در رسانه های دیگر بازنشر شود.

 نه. این کار من نیست و دیگران چنین می کنند. اگر می بینید برنامه ما می تواند اسباب بحث و نظر را فراهم کند برای این است که من فیلمنامه نویس هستم و فیلمنامه نویس بدی هم نیستم و برای تک تک قسمتهای برنامه فیلمنامه دارم. اگر قسمتهای اول را دیده باشید حتما متوجه بوده اید که برنامه را کاملا سینمایی جلو بردم و بعد از اینکه زنده شد هم سعی می کنم همواره با فیلمنامه ای که فراز و فرود لازم را داشته باشد برنامه را اجرا کنم.

*یکی از شایعات هفته های اخیر پیرامون «هفت» تهدید شما به برکناری از این برنامه و سپردن اجرا به یک مجری معتدلتر است.

 ابدا چنین تهدیدی وجود نداشته. اتفاقا خوشم می آید که برکنار شوم چون در همین مدت کوتاه هم اثرات خود را گذاشته ام.

* طرح مباحثی نظیر «توجه جشنواره کن به دگرباشان» حرف خود شماست؟

بله، دیدگاه خودم است. این طور نیست که بخشی یا رسانه ای بخواهد مرا به سمتی حرکت دهد. در واقع مسأله اینجاست که اصلاح طلبان سانسورشان شدیدتر است و مرتب سخنان مرا سانسور کردند و علاقمند نبودند برخی از نظرات مرا بشنوند اما اصولگرایان معمولا گفته های مرا بی سانسور منتشر می کنند و گفته های اخیرم را هم بی سانسور منتشر کردند.

*چطور می‌شود شما سانسور اصلاح طلبان را شدیدتر می دانید اما به عنوان نماینده آنها وارد مجلس ششم می شوید؟

من همیشه با اصلاح طلبان درگیری داشتم و این علاقمندی من نبود که وارد لیست آنها شوم. من در جریان انتخابات 76 با رییس دولت اصلاحات همکاری تبلیغاتی داشتم و بعدتر به واسطه برادرشان دعوت شدم به حضور در مجلس وگرنه شخصا تمایلی نداشتم به فعالیت سیاسی آن هم با نام اصلاح طلب.در مجلس ششم هم اگر آرای مرا مرور کرده باشید بیشتر به سمت رییس مجلس ششم رفتم که سعی می کرد موضعی معتدلتر اتخاذ کند و نه اصلاح طلبان دوآتشه. رسانه های اصلاح طلب در این سالها مرتب صحبتهای مرا آن طور که خواسته اند منعکس کرده اند و نه آن طور که گفته ام.

*بر این اساس آیا می توان گفت که رسانه ملی هم با استفاده از نام شما در «هفت» خواسته برنامه ای را که در زمان محمود گبرلو بیش از حد منفعل شده بود احیاء کند؟

خیر. چنین نیست. این من هستم که دارم از «هفت» استفاده می کنم و حرفهایی که خودم دوست دارم و نظراتم را بیان می کنم. تمام نکاتی که در «هفت» بیان می شود هم نظر و عقیده خودم هست و از آنها دفاع می کنم.

*در هفته های اخیر صحبتهایی طرح شده است درباره تحریم برنامه شما از سوی برخی سینماگران؟ آیا می توانید به صراحت بگویید این سینماگران چه کسانی هستند؟

اول بگویم که این تحریم مربوط به هفته های اخیر نبوده و تقریبا از زمان حضورم در این برنامه برخی از سینماگران چنین برخوردی را داشته اند. نمی توانم نام آنها که همواره موضعی طلبکارانه نسبت به سینما داشته اند را هم بیاورم. اینها در طی این سالها مرتب با بودجه های دولتی فیلم ساخته اند و مرتب هم در گیشه شکست خورده اند و مرتب هم طلبکار دولت بوده اند که چرا بودجه بیشتری را در اختیار آنها قرار نمی دهد. این طیف سینماگران که ژست روشنفکران مسلمان را به خود گرفته اند متأسفانه در ماههای اخیر آقای ایوبی را هم تحت تأثیر خود قرار داده اند که منطبق با نظر آنها حرکت کند. این تیپ سینماگران وابسته چون می دانستند به هنگام حضور در «هفت» به چالش کشیده خواهند شد از حضور در برنامه طفره رفتند و وقتی که برنامه زنده شد هم بر درصد این تحریم کنندگان افزوده شد چون در زمان برنامه تولیدی امکان جرح و تعدیل گفته ها در تدوین وجود داشت و طرف می توانست گافهای خودش را اصلاح کند اما در برنامه زنده چنین مجالی وجود ندارد.

*مهمترین پرسشی که درباره آینده «هفت» وجود دارد این است که بعد از درگیری شما در پروژه سینمایی بعدی تان که احتمالا «خمسه خمسه» خواهد بود سرنوشت این برنامه به کجا خواهد رسید؟

ما یک تیم تولید داریم که در طول هفته با هم کار می کنیم. بعد از رسیدن به ایده ،این تیم در طول هفته آیتمها را تولید می کنند. اگر همه تیم با هم باشند ادامه کار ممکن است و می توان هم فیلم را ساخت و هم برنامه را ادامه داد.

*اگر روزی از «هفت» رفتید ممکن است برنامه سازی را در مدیومی همچون فضای مجازی ادامه دهید؟

من برای این به «هفت» آمدم که فکر می کردم سینمای ایران را تعدادی فیلمساز طلبکار که فیلمهایشان هم نمی فروشد مصادره کرده اند. من مسئولیت «هفت» را قبول کردم تا بتوانم ماهیت این فیلمسازان را هویدا کنم. در همین چند ماه هم کارم را به قدر کفایت انجام داده ام و خداراشکر برنامه کار خودش را کرده است. تا شهریورماه که درگیر «خمسه خمسه» خواهم شد نیز احتمالا گفتنی ها را گفته ام و بعد از آن ممکن است حرفهایم تکراری شود. بعد از رفتن از «هفت» هم بازگشتم به عرصه ژورنال به این زودی ها امکان پذیر نیست اما اگر بنا باشد روزی در فضای مجازی کار کنم ترجیح می دهم سایتی آموزشی درباره سینمای کلاسیک را راه بیندازم که بتوان از طریق آن علاقمندان به این نوع سینما را هدایت کرد.




تأیید کناره‌گیری پورمحمدی از معاونت سیما⇔خبری که بیش از همه افخمی را نگران خواهد کرد

سینماژورنال: در حالی که در روزهای گذشته گمانه‌زنی برخی رسانه‌ها درباره رفتن علی‌اصغر پورمحمدی از سمت معاونت سیما طرح گشته بود پورمحمدی این گمانه زنی ها را تأیید کرد.

به گزارش سینماژورنال پورمحمدی در گفتگویی با “ایسنا” با تأیید کناره گیری اش از رسانه ملی از مرتضی میرباقری به‌عنوان جایگزین خودش نام برد و افزود: در هفته‌ای که گذشت، جلساتی با حضور عبدالعلی علی‌عسکری (رییس سازمان صداوسیما) برگزار و در نهایت، تصمیم گرفته شد که مرتضی میرباقری به‌عنوان معاون جدید سیما معرفی شود.

پورمحمدی که شنیده شده به معاونت برون مرزی سیما خواهد رسید از معرفی شدن رسمی میرباقری به‌عنوان معاون سیما در چند روز آینده خبر داد.
 بازگشت معاونی که “ربنا” را از کنداکتور حذف کرد
 
مرتضی میرباقری که به‌عنوان گزینه جایگزین پورمحمدی معرفی می‌شود، در دوره ریاست سیدعزت‌الله ضرغامی، معاون سیما بود و سپس جای خود را به علی دارابی داد. پیشتر و در زمان دولت اصلاحات نیز میرباقری رییس سازمان ملی جوانان بود.

او که در ماههای اخیر به عنوان قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی فعالیت کرده است مناصبی مانند شورای عالی معارف سیما را هم تجربه کرده است.

ماجرای برکناری میرباقری از معاونت سیمای ضرغامی در شهریور 89 و  اندکی بعد از حذف مناجات «ربنا»ی شجریان از کنداکتور پخش ادعیه صداوسیما صورت گرفت.

او یک روز قبل از برکناری در بازدید از پشت صحنه سریال «نون و ریحون» فرزاد موتمن در گفتگویی با “ایلنا” بیان داشته بود: شجریان به دلیل مواضع ضدانقلابی که گرفته است و مواضع بدی که در رابطه با مردم خودش گرفته است؛ دیگر صلاحیت کافی برای حضور در قلب مردم را ندارد. او؛ خودش چهره خود را مخدوش کرده است.

آینده مبهم افخمی و تیمش
به گزارش سینماژورنال تغییر و تحول در معاونت سیما شاید زودتر از هر جای دیگر اثر خود را در برنامه “هفت” نشان دهد.
این برنامه که فصل سومش با اجرای بهروز افخمی و با حضور داماد پورمحمدی به عنوان هسته اصلی تیم تولید روی آنتن رفته بود در هفته های اخیر به دلیل اظهارنظرات مجری اش به شدت محل مناقشه واقع شده بود با این حال حمایت پورمحمدی از این برنامه باعث امتداد کار افخمی و تیمش شد.
باید منتظر ماند و دید آیا با برکناری پورمحمدی همچنان افخمی خواهد توانست با وجود انتقادات به کار خودش ادامه دهد یا آن که برای توجیه معاون جدید سیما هم که شده باید اصلاحات گسترده ای در برنامه اش به وجود آورد؟



در خاطره‌نگاری رادیویی رییس دفتر اصلاحات بیان شد⇐چگونگی ورود معاون فعلی سیما به حلقه مدیران سازمان

سینماژورنال: محمدعلی ابطحی که در دوران اصلاحات رییس دفتر رییس جمهور بود در هفته های اخیر در “اعتماد” به مرور برخی از خاطرات خود از مدیریت در دهه 60 در رادیو می پردازد.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین خاطره نگاری، ابطحی از چگونگی راه اندازی برنامه “سلام صبح بخیر” گفته که ایده آن از رادیوی مشهد و جواد آتش افروز آمده است.

ابطحی در خلال این خاطره نگاری نکته ای را هم درباره چگونگی ورود علی اصغر پورمحمدی معاون فعلی سیما به حلقه مدیریتی صداوسیما گفته است. گویا ابطحی از قبل از انقلاب اسلامی پورمحمدی و خانواده اش را می شناخته و بعد از شروع به کارش در رادیو هم یک بار اتفاقی او را در قم دیده و همان دیدار باعث شده حکم مدیریت گروه اجتماعی رادیو برایش صادر شود.

سینماژورنال متن کامل خاطره نگاری ابطحی را به نقل از “اعتماد” ارائه می‌دهد:

سلام صبح بخیر

يكي از برنامه‌هايي كه در زمان مديريت من بر راديو ايران آغاز شد، “سلام صبح بخير” بود. تا آن موقع رسم بود كه راديو تلويزيون خيلي بهداشتي جز خوبي در جامعه نبيند. حتي در مسائل اجتماعي هم جز خوبي نمي‌شد چيزي ديد. در مشهد كه مدير برنامه‌هاي راديو تلويزيون بودم، جوان شادابي به نام جواد آتش‌افروز در آنجا بود كه با كمك نويسندگان توانايي از جمله مرحوم احمد خرسند و حسن معين برنامه‌اي داشتند بنام سلام صبح بخير. كار اصلي و متفاوت‌شان پخش تلفن‌هاي مردم بود كه مشكلات شهري را مي‌گفتند. ساعت هفت تا هفت و نيم صبح زنده اجرا مي‌شد ولي تلفن‌هايش از قبل كنترل مي‌شد.

یک روز پورمحمدی را دیدم و حکم مدیریت اجتماعی را برایش زدم

در اواخر سال ۶۲ كه تازه به تغييرات در راديو مشغول شده بودم، يك روز در قم اصغر پورمحمدي را ديدم كه از قبل انقلاب خودش و خانواده‌هامان با هم آشنا بودند. از او دعوت كردم به راديو بيايد. پذيرفت و آمد. حكم مديريت گروه اجتماعي را برايش زدم. چون براساس سيستم و ضوابط راديو هر برنامه‌اي بايد ذيل يك گروهي تعريف مي‌شد. از اولين روزها بحث انتقال برنامه “سلام صبح بخير” به شبكه سراسري را مطرح كردم. چند تا مشكل وجود داشت. در سطح ملي و در ايام جنگ و راديوي پرشنونده، طرح مشكلات فردي بسيار غيرقابل پذيرش به نظر مي‌رسيد. نكته ديگر وجود گويندگان سابقه‌دار در راديو بودند كه با آوردن يك فرد از شهرستان و سپردن برنامه به وي مخالف بودند.

“سلام صبح بخیر” یک اتفاق بود

دل به دريا زدم. از آتش‌افروز و تيمش خواستم به تهران بيايد. كارمند آموزش و پرورش بود. با نامه‌نگاري در عالي‌ترين سطح بين آقاي محمد هاشمي و آقاي اكرمي، وزير وقت آموزش و پرورش به تلويزيون انتقال يافت و در ارديبهشت سال ۱۳۶۳ برنامه “سلام صبح بخير” در شبكه سراسري ساعت ۷/۵ تا ۸ شروع به پخش كرد. روزهاي اوليه خيلي سخت بود. استقبال مردمي وسيع ولي مسوولان كشوري با نگراني به آن برخورد مي‌كردند. در شهر “سلام صبح بخير” يك اتفاق بود و تظلم‌خواهي. برنامه ريتم مشخصي داشت. هر روز موضوعي انتخاب مي‌شد و محور برنامه بود. تلفن‌ها هم در لابه‌لاي برنامه پخش مي‌شد.

وزرا به رییس جمهور چغلی می کردند

علاوه بر تلفن، در سطح شهر گزارشگر‌هايي بودند كه از مردم گزارش مي‌گرفتند و آنها را آماده مي‌كردند و روزهاي بعد پخش مي‌شد يا با بي‌سيم به راديو مي‌فرستادند. در ابتدا آقايان غفاري و سنجري بيشتر گزارش مي‌گرفتند تا آقاي شهرياري هم به اين جمع پيوست. فرهاد خسروي، عبداللهي و سعيد نعمتي از جمله نويسندگان سلام صبح بخير بودند. چند ماهي از شروع برنامه كه گذشت، وزرا حساسيت نشان دادند. مرتب به نخست‌وزير و رييس‌جمهور چغلي مي‌كردند. آن ايام هم زير سايه امام خميني همه مسوولان در يك جبهه محسوب مي‌شدند و به دليل گرايش‌هاي سياسي – مثل آنچه اين روزها عادت شده است، حرمت مسوولان زيرسوال نمي‌رفت و سيستم تبليغي كه مورد قبول بيشتر مردم بود، به خود اجازه نمي‌داد كه حرمت‌شكني كند.

یک نیاز روزانه

اما ما خيلي زودباور پيدا كرده بوديم كه انتقاد غير تخريب است. “سلام صبح بخير” تبديل به يك نياز روزانه شده بود. مسوولان آن را پذيرفتند. روزهاي پنجشنبه به طور ثابت شهردار تهران مهمان برنامه بود. از آن مهم‌تر اينكه كم‌كم روز سياستمداران با سلام صبح بخير آغاز مي‌شد. در اين اواخر آقاي دكتر حبيبي به عنوان معاون اول دولت كارگزاران به اعضاي دولت رسما بخشنامه و خبر آن را هم منتشر كرد كه مسوولان همه بايد در اول صبح برنامه سلام صبح بخير را گوش كنند و روابط عمومي‌ها موظف باشند كه پاسخگوي سلام صبح بخير باشند. حتي يك روزي را سلام صبح بخير به عنوان روز محيط زيست اعلام كرده بود كه شرحش را بعدا خواهم گفت، از دفتر رياست‌جمهوري وقت، آيت‌‌الله خامنه‌اي تماس گرفتند كه به دليل اهميت اين روز ايشان مي‌خواهند در برنامه سلام صبح بخير پيام بدهند كه ضبط و پخش شد. خيلي از اتفاقات عادي اين سال‌ها مسير سختي را طي كرده تا به اينجا رسيده است.




در معارفه رییس جدید صداوسیما طرح شد⇐از طلب عفو سرافراز تا توصیه پورمحمدی به استفاده از “تیپا” به‌جای استعفاء!!!

سینماژورنال: مراسم تودیع آقای محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صدا و سیما و معارفه آقای عبدالعلی علی‌عسکری در سالن همایش‌های سازمان صدا و سیما برگزار شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “فارس” در این مراسم، چهره‌های مختلفی نظیر حسام الدین آشنا، داوود میرباقری، مسعود جعفری جوزانی، سیدمحمود رضوی، تقدس نژاد، داریوش ارجمند، ایرج راد، محمد حسینی، حسن خجسته، بیژن نوباوه، سیدرمضانعلی موسوی مقدم، محمد صالح علا، علی اکبر ولایتی، سردار نقدی، سردار شیرازی، محسن رضایی و … حضور داشتند.

نکته حاشیه ساز این مراسم توصیف دوپهلویی بود که معاون سیما از کیفیت حضور محمد سرافراز در رسانه ملی ارائه داد.

در ابتدای مراسم علی عسکری حکم ریاست خود را از حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی نماینده ولی فقیه در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دریافت کرد.

پورمحمدی: سرافراز نتوانست خود را با دولت و مجلس هماهنگ کند

در ادامه این مراسم علی اصغر پورمحمدی معاون سیما به ایراد سخنانی پرداخت و پس از قرائت دعایی کوتاه گفت: قرار نبود صحبت کنم ولی گفتند چون شما پیرمرد محترم شورای معاونین هستید باید صحبت کنید. من سخنران خوبی نیستم. دکتر سرافراز یک پدیده بود و هست، دکتر علی عسکری نیز یک پدیده بود و هست و مهندس ضرغامی هم یک پدیده بود و هست. به این خاطر می گویم پدیده که 14 یا 16 صفت رهبر معظم انقلاب برای دکتر سرافراز برشمردند که ایشان با استعفای سرافراز هم موافقت کردند.

وی افزود: ایشان کارهای بسیاری انجام دادند و یکی از دلایلی که باعث شد ناکام بمانند این بود که چندین کار را با هم می خواستند انجام بدهند. ملاحظات گوناگون و مختلفی وجود دارد که نمی گذارد شما به انقلاب مد نظرتان برسید. ایشان علیرغم روحیه انقلابی نتوانستند به آنچه می خواستند برسند. شاید هم ما مدیران ناتوان و نالایقی بودیم که نتوانستیم ایشان را همراهی کنیم. ما هرچه حقوق می گیریم باید به برنامه سازان و بازنشستگان و … بدهیم و بودجه ای برای برنامه سازی نمی ماند.

وی تصریح کرد: ما فرستندگان پیام با هم از نگاه فرهنگی و ارزش ها با هم متفاوت هستیم و با مخاطبان بسیاری هم روبرو هستیم. اول باید با خانواده و بعد نمازگزاران مسجد و خیابان ایران، اهالی رفسنجان، همه باید راضی باشند. ما چهارشنبه پیش مشکلات خود را خدمت آقای لاریجانی گفتیم که خبر نداشتند. یکی از نقاط ضعف سرافراز همین بود که مشکلات را نمی گوید و بیان نمی کند. مثلا آقای لاریجانی که از دوستان آقای سرافراز هستند نیز از این مشکلات خبر نداشتند.

سعی کنیم استعفا ندهیم و از مکتب “تیپا” استفاده کنیم

پورمحمدی ضمن ابراز خشنودی از حضور حسام الدین آشنا در این مراسم و آوردن وی از ردیف سوم صندلی ها به ردیف اول به شوخی گفت: همین موضوع روی میزان بودجه ما تاثیر دارد. در حالی که سردار شیرازی هم اینجا حضور دارد ولی اصلا معلوم نیست کجاست. هماهنگی در کشور ما کار بسیار سختی است و سرافراز نتوانست با دولت و مجلس هماهنگ باشد ولی گام های مهمی را برداشت و امیدوارم دکتر علی عسکری در این مسیر سخت و طولانی موفق باشد.

معاون سیما در ادامه به موفقیت های سرافراز اشاره کرد و اظهار داشت: حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی، تمرکز بر تولیدات بهتر به جای کمیت، چابک سازی و تلاش برای حرکت رسانه ای و … همه از اقدامات موثری بود که ایشان انجام داد و من از تلاش ها و مجاهدت های خاموش ایشان قدردانی می کنم. ان شاءالله اگر ما هم در خدمتشان بودیم بتوانیم کار کنیم. یک نکته کاری هم بگویم که استعفا کلا چیز خوبی نیست و با آن موافقت می شود. سعی کنیم استعفا ندهیم و از مکتب “تیپا” استفاده کنیم.

سرافراز: طلب عفو می کنم

محمد سرافراز نیز با ابراز اینکه نمی دانم آقای پورمحمدی از ما تعریف کرد یا تخریب، بعد از مرور برخی از فعالیتهایش گفت: سازمان صداوسیما در این مقطع با مسائل زیادی هم در حوزه گفتمانی، هم مسائل سیاسی و هم مسائل فرهنگی و رسانه‌ای دست به گریبان است؛ این چالش‌ها همچنان ادامه دارد و مدیر صحیح و انقلابی همچون آقای علی‌عسکری از عهده‌ آن برخواهد آمد.

وی در واکنش به توصیه پورمحمدی درباره مقوله “استعفا” گفت: من به بخش سنتی استعفا می پردازم که استعفا به معنی طلب عفو کردن است و از همه طلب عفو می کنم که در این مدت اذیتشان کردیم و امیدوارم توفیق خدمت برای همه فراهم شود.

علی عسکری: معنای رسانه ملی در همکاری و تعامل با قوای سه گانه است

علی عسکری در سخنانی گفت: ابتدا باید از مقام عظمای ولایت تشکر کنم که به من اعتماد کردند و امیدوارم به زودی روزی را ببینم که به واسطه زحمات شما لبخند بر لب ایشان نشسته است.

وی ادامه داد: برای گسترش و غنای صداوسیما کمک کرده و اقدام می کنم. این بار بر دوش انسان های رسانه ای است و موجب افتخار و مباهات است و در همه حوزه ها قابل طرح است. چه کاری وظیفه ماست؟ عمق بخشی به تولیدات و دین باوری و مواجهه هوشندانه با موضوعات اجتماعی، نگاه کرامت آمیز به تولیدات، پاسخگویی به نیاز مخاطبان، تولید و انتقال و انتشار با کیفیت بالا و تصویر جمال زیبای ملت ایران به دست ماست.

علی عسکری ادامه داد: حمایت و پشتیبانی از به حرکت درآوردن هنرمندان عرصه رسانه و خلق آثار بزرگ فیلم ها و سریال های فاخر از ماموریت های رسانه ملی است. معنای رسانه ملی در همکاری و تعامل با قوای سه گانه است. حمایت قاطع از دولت محترم در دستیابی به اهداف نظام، پرهیز از سیاه نمایی های مرسوم، پرهیز از دو قطبی شدن جامعه، شکل دهی به مقاومت رسانه و کمک به دستیابی مردم ایران به اهداف خود از جمله اهداف رسانه ملی در دوره جدید خواهد بود.

لاریجانی: از عمر کوتاه مدیریت سرافراز تاسف می خوریم

علی لاریجانی سخنران بعدی مراسم اظهار داشت: امیدواریم آقای علی‌عسکری به گونه‌ای مدیریت کنند که 10 سال دیگر برای چنین جلسه‌ای بیاییم و از عمر کوتاه مدیریتی آقای سرافراز تاسف می‌خوریم چرا که ایشان انسان با استعداد و با هوشی است.  آقای سرافراز در ریاست رادیو و تلویزیون و در دوره فعالیت‌های خود تلاش‌های خوبی داشت. من از ایشان خواهش کردم که در رادیو و تلویزیون بماند چرا که مدیریت‌ها خیلی تاثیرگذار نیست. بلکه باید از استعدادها و توانمندی‌ها استفاده کرد.

وی بر همین اساس اضافه کرد: آقای علی‌عسکری هم قطعا موفق می‌شود که چالش‌هایی که برای سرافراز ایجاد شد، برطرف کند. البته این چالش‌ها همیشه وجود داشت که باید با عقلانیت راه‌های آن را پیدا کرد. آقای علی‌عسگری از مدیریت توانایی برخوردار است. بعید می‌دانم ایشان با پشتکار و روحیه خستگی‌ناپذیر استعفا دهند مگر اینکه شما به ایشان فشار وارد کنید که اینکه انسان در مقابل مشکلات و فشارها مقاومت کند خوب است.

وی گفت: از رهبر معظم انقلاب تشکر می‌کنم که آقای علی‌عسگری را به عنوان رئیس رسانه ملی انتخاب کردند. اگر بندهایی که در حکم ریاست سازمان صدا و سیما آمده است اجرا شود بسیاری از امور به خودی خود پیش می‌رود.




یک بانوی روزنامه‌نگار خطاب به ۳۰ بازیگر زن ناراضی⇐نیکی کریمی هم دیگر توقع نقش “عروس” را ندارد، شما که جای خود دارید

سینماژورنال: ماجرای نامه ای که سی تن از بازیگران زن تلویزیون به معاون سیما نوشته بودند و در آن از بی اخلاقی های حاکم بر پشت صحنه تولیدات تلویزیونی گلایه کرده بودند(اینجا را بخوانید) هرچند با واکنش صریح معاون سیما و این جمله مواجه شد که در تلویزیون فساد نداریم(اینجا را بخوانید) اما اظهارنظرات مختلف پیرامون آن نامه همچنان وجود دارد.

به گزارش سینماژورنال در یک اظهارنظر تازه دنیا خمامی بانوی روزنامه نگار ایرانی با نگارش یادداشتی پنج بخشی که در “صبا” منتشر شده هم پاسخ فقیهه سلطانی بازیگر زنی را که اولین بار ماجرای این نامه را فاش کرد را داده و همتایانی دیگر که زیر این نامه را امضاء کرده اند.

به اعتقاد این بانوی روزنامه نگار این ذات هنر بازیگری است که با بالا رفتن سن و البته کلیشه شدن در کاراکترهای تکراری و از آن مهمتر دست بردن در چهره و جراحیهای مختلف در صورت، باعث کم شدن دایره نقشهای پیشنهادی به بازیگران می شود.

سینماژورنال متن کامل یادداشت این روزنامه نگار را ارائه می دهد:

دیگر تقریبا عادت کرده‌ایم

1. دیگر تقریبا عادت کرده‌ایم که هر شش‌ ماه یک بار با دو جریان خبری مواجه شویم؛ یکی بحث دستمزدهای بازیگران و دیگری بحث فساد در سینما و تلویزیون! این بار کلید ماجرا با گفت‌وگوی فقیهه سلطانی، یکی از بازیگران تلویزیون زده شد که دلیل کم‌کاری یا بیکاری‌اش را مربوط به موضوعات فرامتنی دانست. او تلویحا اشاره داشت که در تلویزیون ماجرا از این قرار شده که به بازیگرانی که ازدواج کرده‌اند، نقش نمی‌دهند و از طرف دیگر پیشنهادات غیراخلاقی از جانب تهیه‌کننده‌های سریال‌های تلویزیونی باعث می‌شود تا ما که به اصول اخلاقی‌مان پایبند هستیم، نتوانیم کار کنیم.

خانم فقیهه سلطانی باید به سیر طبیعی زندگی ایمان آورد و بداند که هرچه سن آدم‌ها بیشتر می‌شود کارایی آن‌ها کمتر می‌شود و شاید موفقیت‌هایی که در دوران جوانی حاصل می‌شود، در سال‌های بعد دیگر مثل سابق تکرار نشود. شما هم در دورانی که جوان بودید نقش‌های اصلی زیادی در سریال‌های تلویزیونی که عموما با توفیق آنچنانی هم مواجه نبود، بازی کردید و به نظر می‌آید بیشتر از آن‌که دنبال مقصر درمیان سازندگان و عوامل تولید آثار بگردید باید به این فکر کنید شاید توانایی‌های شما و آن 29 نفر دیگر در این حوزه آنقدر چشمگیر نیست که هرتهیه‌کننده‌ای را مجاب کند تا از گزینه‌های دیگرش بگذرد و به شما یا شراره رخام یا معصومه کریمی، آرام جعفری و… فکر کند.

همه بازیگران روزی از دوران اوج و پرکاری خودشان فاصله می‌گیرند

2. همه بازیگران روزی از دوران اوج و پرکاری خودشان فاصله می‌گیرند و به دوره افول در این حوزه نزدیک می‌شوند و این ربطی به حاشیه‌های کاری ندارد؛ رخدادی طبیعی و مسبوق به سابقه است.

نیکی کریمی هم دیگر توقع ندارد که نقش «عروس» را بازی کند و رو به کارگردانی، عکاسی و نگارش کتاب آورده، همان‌طور که بیتا فرهی و فریماه فرجامی دیگر انتظار ندارند نقش‌ اصلی پروژه‌های کیمیایی و مهرجویی باشند. جای این سه اسم صدها ستاره دیگر داخلی و خارجی می‌توانید بگذارید که پذیرفته‌اند کارایی‌شان و ستاره بودنشان تنها می‌تواند محدود به دوره‌ای مشخص از زندگی‌شان شود.

در ایران و در تمام دنیا این روال طبیعی و تعریف شده است و معمولا بازیگران در دوره میان‌سالی با این افسردگی مواجه می‌شوند که چرا دیگر برای اغلب پروژه‌ها انتخاب نمی‌شوند؛ همه «مریل‌استریپ» نخواهند شد که تا کهن‌سالی بدرخشند!

بازیگری که توان حرف زدن عادی هم ندارد چگونه انتظار نقش اصلی را دارد

3. صداوسیما با ورشکستگی علنی مواجه است و بودجه‌های محدود صرف تولید پروژه‌های الف می‌شود و از طرف دیگر تولید فیلم تلویزیونی متوقف شده است و نمی‌توان انتظار داشت تهیه‌کننده‌ای که حالا فرصتی برای او به وجود آمده تا در شرایط پرخطر سریال بسازد، برای نقش‌های اصلی مجموعه‌اش بازیگری را انتخاب کند که صورتش درگیر انواع و اقسام جراحی‌های زیبایی شده و توان حرف زدن عادی را هم ندارد، یا بازیگری را که در همه سریال‌های کارنامه‌اش، مشابه هم بازی کرده و هیچ لحظه اعجاب‌انگیزی خلق نکرده، برای نقش اصلی انتخاب کند یا کاراکتر حساس فیلمنامه‌اش را به بازیگری بسپارد که تمام دغدغه‌اش از این هنر، دیده شدن مجازی و بالا رفتن تعداد فالوئرهای صفحه ایسنتاگرامش است و در انواع و اقسام مراسم‌ها حضور دارد و دیگر هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارد.

یعنی بقیه همه گناهکارند؟

4. در بخشی از این نامه آمده است: «چگونه است که اکثریت بانوان موجه این حرفه به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج که توصیه و دستور اسلام است در تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی ناخواسته از میدان به در می‌شوند» این یعنی که ستاره ‌اسکندری، اندیشه فولادوند، آزاده صمدی، مهراوه شریفی‌نیا، گلاره عباسی، شبنم مقدمی، پریوش نظریه و… همه با نگاهی که شما و آن 29 نفر دیگر در یادداشتتان داشتید، خدای ناکرده گناهکار هستند یا در جامعه بازیگری فقط شما و آن 29 نفر دیگر به زندگی زناشویی‌تان پایبند هستید و بازیگران دیگر…

حالا که کلید ماجرا را زده اید تا پایان بمانید

5. در سیستم و چرخه معیوب کاری این فقط بازیگر نیست که در پشت صحنه تلویزیون و سینما در معرض خطر قرار دارد که در هر نهاد، سازمان و اداره‌ای نقصان‌هایی وجود دارد و افرادی پیدا می‌شوند که دائما در حال اشتباه کردن هستند اما زیر سوال بردن کل سیستم کاری، تنها یک‌جور توهین به خود و دیگران است.

این‌که شما می‌گویید در سیستمی کار می‌کنید که تهیه‌کننده‌هایش ارتباط‌های بیماری با بازیگرانشان دارند، تنها موجب محکوم کردن همکاران شماست و تئوری توهم توطئه‌ای را نشان می‌دهد که همه گناهکار هستند مگر این‌که خلافش ثابت شود.

ما در قانون، مجرم خیالی نداریم و وقتی اتهامی را می‌زنید باید آن را به اثبات برسانید، اگر نمی‌خواستید قضیه را رسانه‌ای کنید، پس نمی‌بایست دست به این اقدام منفعلانه می‌زدید و برای پررنگ کردن خودتان مصاحبه می‌کردید. حالا که کلید این ماجرا را زده‌اید حداقل برای اثباتش هم که شده تا پایان بمانید، بلکه دیگر پرونده این ماجرا در تلویزیون بسته شود و ما هم بدانیم که فضای تلویزیون با اعتراض شما پاک می‌شود.