1

#شهرک؛ برنده جایزه ویژه هیات داوران فستیوال «تریپولی» لبنان

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: فيلم سینمایی «شهرک» جایزه ویژه هیات داوران دهمین دوره فستیوال تریپولی لبنان، را از آن خود کرد.

فیلم سینمایی «شهرک» به نویسندگی و کارگردانی علی حضرتی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی در نخستین حضور بین‌المللی خود توانست جایزه ویژه هیات داوران دهمین دوره فستیوال تریپولی لبنان، را از آن خود کند.

این فستیوال که یکی از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی کشور لبنان است از ۲۱ تا ۲۹ سپتامبر (۳۰شهریور تا ۷مهر) در لبنان برگزار شد و آثاری از کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، فرانسه، تایلند، مصر، تونس و…در آن به رقابت پرداختند.

پخش بین‌الملل فیلم سینمایی «شهرک» به عهده کمپانی DreamLab Films به مدیریت نسرین میرشب است.

ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، همایون ارشادی، رویا جاوید نیا شاهرخ فروتنیان، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور در این فیلم حضور دارند.

«شهرک» فضایی متفاوت، عاشقانه، رازآلود و معمایی را مدنظر قرار داده و داستان نوید فلاحتی، جوان علاقمند به بازیگری را روایت می‌کند که در تست یک فیلم سینمایی بزرگ قبول می‌شود و برای پیوستن به این پروژه و رسیدن به آرزوی دیرینه خود یعنی بازیگر شدن، باید شرایط ویژه و تمرین‌های روحی و روانی گروه بازیگران در شهرکی ایزوله شده را بپذیرد.

سینما اعتماد – به گزارش مشاور رسانه‌ای پروژه؛ فیلم سینمایی «شهرک» به نویسندگی و کارگردانی علی حضرتی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی در نخستین حضور بین‌المللی خود توانست جایزه ویژه هیات داوران دهمین دوره فستیوال تریپولی لبنان، را از آن خود کند.

این فستیوال که یکی از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی کشور لبنان است از ۲۱ تا ۲۹ سپتامبر (۳۰شهریور تا ۷مهر) در لبنان برگزار شد و آثاری از کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، فرانسه، تایلند، مصر، تونس و…در آن به رقابت پرداختند.

پخش بین‌الملل فیلم سینمایی «شهرک» به عهده کمپانی DreamLab Films به مدیریت نسرین میرشب است.

ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، همایون ارشادی، رویا جاوید نیا شاهرخ فروتنیان، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور در این فیلم حضور دارند.

«شهرک» فضایی متفاوت، عاشقانه، رازآلود و معمایی را مدنظر قرار داده و داستان نوید فلاحتی، جوان علاقمند به بازیگری را روایت می‌کند که در تست یک فیلم سینمایی بزرگ قبول می‌شود و برای پیوستن به این پروژه و رسیدن به آرزوی دیرینه خود یعنی بازیگر شدن، باید شرایط ویژه و تمرین‌های روحی و روانی گروه بازیگران در شهرکی ایزوله شده را بپذیرد.

#شهرک با پخش فیلمیران در تابستان امسال روی پرده رفت و از آثار آلترناتیو مورد پسند مخاطبان خاص سینما بود.




ده پيشنهاد #علی_حضرتی تهیه‌کننده برای بهبود اوضاع سینما: از حذف خودسانسوری تا افزایش سواد اجاره‌دهندگان کارت تهیه‌کنندگی!/از مشخص کردن مکتوب چارچوب‌های خط قرمز تا نگاه عادلانه ارگان‌ها به سینماگران/از تشکیل تعاونی‌های فیلمسازی تا حذف تصاویر سینمایی جعلی از زندگی ایرانی-اسلامی/از ارتقای تولید در فارابی و حوزه و اوج تا جهت‌دهی صحیح به بودجه‌های تولید کودک و هنروتجربه+…

سینماروزان/علی حضرتی(تهیه‌کننده سینما):

سينماي ايران در سخت‌ترين روزهاي تاريخ خودش است. اگر به معضلاتش بي‌تفاوت باشيم به يك خاطره بدل خواهد شد و از اين سينماي صاحب سبك و تاثيرگذار و بزرگ، فقط نامي مي‌ماند در كتاب‌ها و رواياتي گنگ براي نسل جديد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه اعتماد، پيش از ورود به بحث، لازم به يادآوري است كه سينماي ايران نقش مهمي براي معرفي فرهنگ ايراني به جهانيان داشته و دارد. در قياس با همه حوزه‌ها، سينما چند سر و گردن موفقيت‌هاي چشمگيرتري داشته و بسياري از مردم جهان، ايران را با كيارستمي و فرهادي مي‌شناسند و اين شايد يكي از بهترين و دلچسب‌ترين تصاويري است كه جهانيان از ايران امروز مي‌توانند در ذهن خود داشته باشند كه متاسفانه اين تصوير  روز به ‌روز كمرنگ‌تر مي‌شود.

براي زنده ماندن سينما و ادامه راهي كه حاتمي‌ها و تقوايي‌ها و شهيد ثالث‌ها و بيضايي‌ها و كيارستمي‌ها براي ما ساختند، نياز است كه همه صاحب‌نظران فعالانه‌تر فكر كنند و وارد ميدان شوند تا بتوان سينما را از اين برهه تاريخي به سلامت عبور داد.
اگر بخواهيم با معضلات سينما رو به رو شويم با يك چندوجهي منشورمانند طرف هستيم كه از هر سو به آن نگاه مي‌كنيم يك معضل و درنهايت از بالا كه مي‌نگريم يك مشكل مركزي وجود دارد كه در ادامه بيشتر و در مثال‌هاي متعدد منظور نظر را خواهم رساند. تقريبا در همه مراحل يك فيلم، مشكلات عديده‌اي وجود دارد. از قدم اول كه ايده و فيلمنامه است تا قدم بعد كه ورود تهيه‌كننده و كارگردان و بعد مجوزها و… تا اكران و جشنواره‌ها كه در ادامه به ترتيب تقدم و تاخر، تفصيلا به آنها خواهم پرداخت.

1- فيلمنامه: سانسور طولاني‌مدت بدل به خودسانسوري ناخواسته شده است
از قديم‌الايام سينماي ايران با بحران سناريو و ايده دست و پنجه نرم مي‌كرد. بخشي از اين ضعف متوجه سانسوري است كه در ذهن هنرمندان و نويسندگان نهادينه شده و شايد نتوان به زودي اين معضل را حل كرد. همان «خودسانسوري» كه در ناخودآگاه نويسنده رفته و نشسته است. شايد تا روزي كه سانسور هست، فقط بتوان علاج مقطعي براي اين معضل پيشنهاد داد؛ آن‌هم اعلام رسمي چارچوب تفسيرناپذير سانسور ازسوي وزارت ارشاد به نويسندگان است كه سناريست غير از موارد مشخص اعلامي در فضايي سيال و باز بتواند درام و روايت خود را پيش ببرد، در غير اين صورت مثلا با عنوان كلي سياه‌نمايي بسياري از فيلم‌ها مي‌توانند ساخته نشوند يا توقيف شوند؛ ولي سياه‌نمايي يعني چه؟ از منظر كي؟ چه مواردي سياه‌نمايي است ؟ در پاره‌اي از اوقات تصوير واقعي از يك موقعيت آن‌قدر سياه است كه بازنمايي آن در سينما اتفاقا از سياهي‌اش مي‌كاهد. تفسيرپذير بودن اصولا سوءتفاهم‌برانگيز است و در خودش تقويت نگاه سليقه‌اي را دارد. راه‌حل ديگر گفت‌وگوهاي طولاني بين نويسندگان و مولفين با تهيه‌كنندگان و سياست‌گذاران است. گفت‌وگويي كه به شفاف‌تر شدن و كشف حقيقت بينجامد، نه فقط صرفا دسته‌اي، دسته ديگر را مجبور به كاري كند. در اين مورد بيشترين فشار روي نويسندگان و فيلمسازان حوزه اجتماعي است كه متاسفانه نگاهي بدبينانه ازسوي سياست‌گذاران به آنها وجود دارد. درحالي كه آنها يك مشكل واقعي و مغفول مانده را به پرده مي‌آورند و بازگو مي‌كنند و از پس گفت‌وگوي طولاني مي‌توان اميدوار بود كه طرفين، اهميت اين بازگويي را بيشتر درك كنند و تاثير مثبت آن را بر جامعه يا تصميم‌گيران عميقا حس كنند و اگر كج گويي يا اغراقي هم هست، در همين رد و بدل اطلاعات و آمارها روشن‌تر و اثر واقعي‌تر و باورپذيرتر مي‌شود. اين نكته را هم بايد يادآور شويم كه فيلمنامه‌نويس يا فيلمساز براي ساخت يك اثر، تحقيقات گسترده ميداني و غيرميداني مي‌كند؛ تامل مي‌كند، تجربه مي‌كند، حس مي‌كند. دستاوردهاي آن هنرمند بسيار ارزشمند است و بستن باب گفت‌وگو به معني بستن چشم بر حقايق جامعه و پاك كردن صورت‌مساله است.
بخش ديگر معضل فوق، قطع بودن سيستماتيك ارتباط تهيه‌كنندگان و كارگردانان با خيل عظيم نويسندگان است كه اين پيوند را به شكل ارگانيك در خانه سينما و بعدتر در بسترهايي مثل ورك شاپ يا فستيوال‌هاي تخصصي فيلمنامه و بستر آنلاين بانك فيلمنامه تاحدودي مي‌توان رفع كرد؛ كه اميدوار باشيم هر ساله تعدادي نويسنده و سناريست جديد به سينماي ايران اضافه شوند.

2-تهيه‌كنندگان بدون امضا و سبك  و تاثيرگذاري خاص
متاسفانه درصد قابل‌توجهي از تهيه‌كنندگان فعال سينماي ايران بسيار منفعلانه عمل مي‌كنند. درواقع كارت و نام خود را خرج فيلم مي‌كنند و نه بيشتر. تهيه‌كننده مي‌تواند صاحب سبك باشد. حضورش در يك فيلم مي‌تواند كيفيت اثر را تضمين كند؛ اما امروز از اين نقطه بسيار دور هستيم. تهيه‌كنندگان بعضا يك پروژه حاضر و آماده حتي با حضور سرمايه‌گذار را مي‌پذيرند كه اين حضور بي‌تاثيرترين حضور است. حتي بقيه كارها و پيگيري‌هاي اكران و جشنواره و غيره هم، همچنان بر دوش كارگردانان يا سرمايه‌گذاران خواهد بود. در اين موقعيت يا تهيه‌كننده خنثي است يا حضورش دردسرساز و بعضا مشكل‌آفرين خواهد بود. درحالي كه تهيه‌كننده فعال و صاحب سبك بايد بتواند طراحي مسير درست پروداكشن و حتي توانايي انتخاب كارگردان متناسب با فيلمنامه داشته باشد. استراتژي اكران و جشنواره‌ها را بچيند و در شكل كلي سرنوشت اثر را رقم بزند نه فقط نظاره‌گر باشد.
مشكل ديگر كه به خود تهيه‌كنندگان برمي‌گردد، اختلاف چهار صنف فعال تهيه‌كنندگي است كه متاسفانه بيش از يك دهه است اين اختلاف هنوز حل نشده است. برگزاري دوره‌هاي تخصصي تهيه‌كنندگي به بازتعريف اين شغل كمك بسزايي مي‌كند كه به نوعي تهيه‌كننده را از سرمايه‌گذار يا سرمايه‌آور بتوان تمييز داد و كم‌كم منتظر ظهور و بروز كمپاني و تهيه‌كنندگاني باشيم كه سبك و سياق مختص خود را دارند.
در مرحله انتخاب كارگردان و براي ورود كارگردانان جديد به سينماي حرفه‌اي باز هم شاهد قطع بودن سيستماتيك ارتباط تهيه‌كنندگان با فيلمسازان كوتاه هستيم. براي پويايي بيشتر سينما لازم است در سال حداقل سه، چهار كارگردان كوتاه به سينماي بلند راه پيدا كنند. جشنواره فيلم كوتاه تهران مي‌تواند در اينجا نقش مهم‌تري ايفا كند و بخشي را براي معرفي كارگردانان اختصاصا براي تهيه كنندگان و فيلمنامه‌نويسان داشته باشد كه از اين راه بتوانند شناخت دقيق‌تري از يكديگر پيدا كنند.

3-سخت‌ترين بخش توليد يك فيلم كه هر روز هم سخت‌تر مي‌شود، جذب سرمايه است
سينماي ايران به شكل معمول بازگشت مالي به‌شدت سختي دارد. هزينه‌هاي توليد هم روز به ‌روز افزايش پيدا مي‌كند و اين گره كورتر از قبل هم مي‌شود. در اينجا با دو يا سه مدل فيلم طرفيم. فيلم تجاري كه معمولا آثار كمدي را در برمي‌گيرد، به نسبت مسير راحت‌تري دارد. دليلش تجاري بودن آن است و احتمالِ بيشتر بازگشت سرمايه. دسته ديگر آثاري است كه به خودي خود مسير سخت‌تري دارند و آن‌هم آثار جدي‌تر يا پيشروانه‌تر است كه ريسك سرمايه‌گذاري را بالاتر مي‌برد اما تاريخ سينما را معمولا با چنين آثاري مي‌شناسند. در اين بخش چند راه‌حل وجود دارد. نقش سازمان‌هايي مثل فارابي يا حوزه هنري مهم‌تر از قبل مي‌شود. با نگاهي عادلانه و هدفمند براي ارتقاي كيفي سينماي ايران در پروژه‌هاي اينچنيني حضور مالي پررنگ و شفافي داشته باشند. از سوي ديگر پلتفرم‌هاي فعال در سال حداقل حضور مالي در 4 يا 5 فيلم داشته باشند و سرمايه خود را در بعد از اكران و با رايت وي او دي و اكران آنلاين تضمين كنند. همچنين شركت‌ها و بنگاه‌هاي تجاري براي خود مسووليت اجتماعي تعريف كنند و بخشي از سود خود را در محصولات فرهنگي بالاخص سينما خرج كنند. البته در ساز و كاري كه رانت براي افرادي خاص ايجاد نكند و كل مجموعه سينماي ايران را پويا‌تر كند. براي جلوگيري از رانت و كارا بودن موارد فوق خانه سينما به عنوان دموكراتيك‌ترين نهاد صنفي سينما مي‌تواند متولي انتخاب آثار و توزيع سرمايه شود؛ با اين تعريف عملا هنرمندان منتخب خانه كه با راي اعضا بر كرسي تصميم‌گيري نشسته‎اند، مي‌توانند پاسخگوي چگونگي توزيع سرمايه و كيفيت آثار باشند. نكته مهم در اين بخش معيشت جمعيت زياد سينماگران است كه تنها راه‌حل برطرف كردن اين مشكل از مسير توليد مي‌گذرد. با وام و كمك‌هاي مقطعي نمي‌توان مشكل را حل كرد بلكه با راه افتادن چرخه كار و توليد مي‌توان مشكل معيشتي را برطرف كرد. هنرمند با خلق هنرش زنده است. با تقسيم و دسته‌بندي عوامل در سال و با برنامه‌ريزي دقيق مي‌شود از پتانسيل همه هنرمندان استفاده كرد كه هنرمندان كمتر به‌كار گرفته شده هم هنر خلق كنند و هم مشكل معيشت‌شان برطرف شود.

4- خط قرمزها مثل يك توده بي‌شكل و فرم هستند؛ حداقل شفاهي و مشخص چارچوبش را بگوييد
مرحله اخذ مجوز چه ساخت و چه نمايش. يكي از موانع اصلي فيلمسازهاست. پروسه طولاني اداري، نگاه سخت‌گيرانه براي مميزي و سانسور و استانداردهاي دوگانه از سختي‌هاي اين بخش است. همچنين غير از اينكه موارد فوق باعث كند شدن پروژه و به‌هم ريختن برنامه‌ريزي توليد مي‌شود، ازسوي ديگر باعث فرار سرمايه مي‌شود چون حس ناامني براي سرمايه به وجود مي‌آورد. بايد بدانيم كه با هر توقيف يا تهديد به توقيف حداقل 10 سرمايه‌گذار از سينما فرار مي‌كنند و به اين روزي كه هستيم دچار مي‌شويم. با برداشتن پروانه ساخت مي‌توانيم منتظر توليد بيشتري از آثار باشيم و شكل و مدل پروانه نمايش و اكران را كمي تغيير دهيم كه عنوان توقيف پاي فيلمي ننشيند و با تعداد سالن‌ها و موارد ديگر بتوانيم حضور حداكثري فيلم‌ها را در سالن‌ها مشاهده كنيم. در واقع به جاي توقيف اثر، در سالن‌هاي محدودتري همان اثر را نمايش دهيم كه در بخش هنر و تجربه لزوم اين تصميم را بيشتر توضيح خواهم داد.

5- رقابت بخش خصوصي لاغر و  نحيف  با دستگاه‌هاي عريض و طويل دولتي
بخش خصوصي تقريبا در سينما نابود شده است، چون مثلا بازيگري در فلان پروژه ارگاني با دستمزدي بسيار بالا ايفاي نقش مي‌كند. براي آن ارگان خاص هم مهم نيست كه بودجه اثر برگردد يا خير. بعد با همان بازيگر نمي‌توان با دستمزدي پايين‌تر قرارداد بست، مگر روي قدرت تشخيص و تحليل منصفانه‌اش حساب كني كه در يك پروژه خصوصي با دستمزدي تقريبا 20درصد قرارداد قبلي‎اش بشود توافق كرد. در غير اين ‌صورت بعد از يك يا دو پروژه، آن شركت بخش خصوصي دفتر را تعطيل مي‌كند و كم‌كم فقط فيلم‌هاي ارگاني مي‌مانند و عوامل محدودتر. خانه سينما و همه عوامل بالاخص بازيگران بايد ساز و كاري براي آثار بخش خصوصي داشته باشند. توليد فيلم‌هاي تعاوني شكل بيش از پيش جدي گرفته شود كه در آن همه عوامل در مالكيت اثر سهيم هستند و قرار دادن كف و سقف قرارداد در فيلم‌هاي بخش خصوصي شايد راه‌حل ديگري باشد.

علی حضرتی تهيه‌كننده و کارگردان
علی حضرتی تهيه‌كننده و کارگردان

6- ارايه تصوير غيرواقعي و معوج از زندگي ايراني اسلامي
در بخش توليد معضل قديمي اخيرا به بحران بدل شده است، آن‌هم بحث حجاب است كه از دو منظر مي‌توان به آن نگريست؛ اول بحثي فلسفي و اعتقادي و اجتماعي و ناگزير سياسي است كه در اين بحث موضوعيتي ندارد و دومي بحث رئاليسم و باورپذيري در سينماست. تصور كنيد مخاطب غيرايراني كه با فرهنگ ايران و دين اسلام آشنايي چنداني ندارد، به واسطه تماشاي يكي از فيلم‌هاي سينماي ايران مي‌خواهد آشنايي پيدا كند. آيا براي او اين تصور به وجود نمي‌آيد كه زن خانواده در كنار همسر و فرزندانش هم حجاب مي‌كند يا با حجاب زير دوش مي‌رود يا مي‌خوابد؟ خب طبيعي است مادامي كه قانون حجاب اجباري در سطح شهر يا سازمان‌ها برقرار است، مي‎توان -البته به فراخور شخصيت قصه در فيلم- حجاب را بر سر زن در چنين جاهايي قرار داد و مخاطب فرضي غيرايراني هم اين واقعيت را درك كند اما در زندگي خصوصي و در تنهايي و در خانه چه؟ چگونه مي‌توان چنين گره سختي را به آن مخاطب توضيح داد؟ پس مخاطبين ناآشنا به ايران تصويري معيوب و كج و معوج از زندگي ايراني و اسلامي مي‌بينند! راه‌حل اين گره عجيب هم قبل‌تر فكر شده و حتي در مواقعي اجرا شده اما متاسفانه همان هم تحمل نشد. استفاده از كلاه‌گيس در آثاري چون سريال شمقدري و فيلم «كاناپه» كه البته با همان استاندارد دوگانه يكي در سينما توقيف و ديگري در تلويزيون پخش شده بود.
نكته مختصر ولي مهم ديگر در اين بخش هم تفاوت تصويري كه در سينما ديده مي‌شود و تصوير واقعي كف جامعه است كه هر لحظه اين شكاف و فاصله بيشتر و بيشتر مي‌شود. بايد با تمهيداتي از سوي سازمان سينمايي و ايجاد پل بين مولفين و نسل جديد بشود كه چهره واقعي از مردم، شهر و مطالبات نسل جديد را با رعايت كمترين مميزي روي پرده مشاهده كنيم.

7- مقوله اكران و جشنواره‌ها
جشنواره فجر به نوعي تنها فستيوال داخلي است كه سابق بر اين نقش مهم‌تري در سرنوشت فيلم و آينده عوامل داشت؛ اما امروزه كاركرد خود را اگر نگوييم از دست داده، به حداقلي‌ترين تاثير خود رسيده. براي برون‌رفت از اين بحران بايد دبير جشنواره را يك هنرمند غيرسياسي با اعتبار و با دست و انتخاب‎هاي باز قرار دهيم كه خود او شروع‌كننده دعوت از هنرمندان اصيل و نامي شود و جايگاه جشنواره را به اوج خود برگرداند. همچنين دولت حتي‌المقدور پاي خود را از جشنواره كنار بكشد و جاي خود را به هنرمندان و خانه سينما بدهد تا جشنواره رنگ و بوي غليظ دولتي خود را از دست بدهد.
دركنار اين تغيير مي‌توانيم با همكاري كشورهايي از لحاظ فكري و سياسي نزديك‌تر، جشنوارهاي بين‌المللي در يكي از كشورهاي همسايه با موضوع انساني و اساسي مثل «عدالت» برگزار كنيم و بعد از يك يا دو دوره موفق، اميدوار باشيم كه آن جشنواره پاتوق فيلمسازهايي بشود كه در جشنواره‎هاي درجه يك جهاني جايي ندارند و اين نبودن، نه براي كيفيت بلكه به خاطر موضوع فيلم و رويكردشان است. فيلم‎هاي بسياري در تاريخ سينما هستند كه آثار بسيار خوبي بودند و هستند ولي در هيچ جشنواره مهمي نتوانستند عرض اندام كنند و در اندازه‎اي بسيار محدود ديده شدند. كاري كه مدتي اسكورسيزي و كاپولا انجام مي‌دادند، با ذره‌بين فيلم‌هايي را پيدا مي‌كردند كه نتوانسته بودند از لابيرنت سياست‌گذاري فستيوال‌ها عبور كنند و آن آثار را به جهان معرفي مي‌كردند. با فرض قبول نگاه بعضا سياسي در فستيوال‌هاي معتبري مثل كن يا برلين نبايد سلبي عمل كرد و فقط عملكرد آنها را نقد يا نفي كرد بلكه بايد با يك اقدام كيفي بتوان تاثيرگذار بود و خلأ فستيوالي با چنين رويكردي را پر كرد.
در اكران هم بايد اقدامات عادلانه و عيني صورت گيرد. مي‌توان يك توافقي بين سازمان سينمايي با شهرداري صورت گيرد كه بيلبوردها و فضاهاي تبليغاتي به مساوات براي همه فيلم‌ها ايجاد شود كه هم مردم از اكران مطلع شوند و هم نگاه عادلانه و بدون رانت را بتوانيم در عمل مشاهده‌گرش باشيم. از سوي ديگر بعد از بحران دو ساله كرونا و بعد هم ناآرامي‌هاي اخير فرهنگ سينمارفتن از عادات مردم رخت بربسته. سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها و حتي بنگاه‌هاي خصوصي طي توافقي با پخش‌كنندگان و سينماداران، سهميه بليت با تخفيف سينما به كارمندان خود بدهند كه هم هزينه بليت بار بيشتري بر كمر خميده مردم زير فشار وحشتناك اقتصادي نياورد و هم فرهنگ سينما رفتن را دوباره در بين خانواده‌ها جا بيندازيم و اين سرگرمي آگاهي‌بخش را يادآوري كنيم.

8-فقدان نگاه بين‌المللي در ارگان‌هاي سفارش‌دهنده مثل اوج، حوزه هنري و حتي فارابي
اگر بخواهيم اين واقعيت را كه سفارشي‌سازي بالاخره وجود دارد بپذيريم، مي‌توانيم پيشنهادهايي را به چنين ارگان‌هايي هم بدهيم. به نظر مي‌آيد اين ارگان‌ها نگاهي كميت‌زده دارند و از كيفيت و تاثيرگذاري جهاني ناآگاهند، در غير اين‌ صورت، بعد از شهادت قاسم سليماني و واكنش همدلانه مايكل مور به چنين حادثه تلخي و موضع‌گيري صريح اين كارگردان بين‌المللي عليه ترامپ، چرا كسي پا پيش نگذاشت تا ساخت فيلمي يا مستندي در مورد شهيد سليماني را چنين كارگرداني انجام دهد؟ در يك نظرسنجي واقعي مي‌توانند نتيجه آثاري را كه تا به حال توليد كردند رصد كنند؛ شعارزدگي و دخل و تصرف زياد باعث عدم همكاري كارگردانان
صاحب سبك با چنين ارگان‌ها يا آثاري مي‌شود كه با تغيير ريل و سياست‌گذاري مي‌توان از پتانسيل بسيار بالاي مولفين داخلي استفاده كرد و با ساز و كاري حرفه‌اي هم به همكاري‌هاي بين‌المللي انديشيد.
كارگردانان مطرحي در جهان هستند كه دغدغه مشتركي راجع به موضوعات و مفاهيم اساسي و اخلاقي كه در دنيا كمتر به آنها پرداخته شده، دارند. سفارش كار با كمترين دخل و تصرف مي‌تواند مضاميني مثل عدالت، نگاه ضد استعماري و رواياتي عليه فقر و تحريم را به آثاري با بازتاب‌هاي جهاني و تاثيرگذار تبديل كند.
در تكميل مورد فوق سازمان سينمايي با اقداماتي مثبت و همدلانه، كارگرداناني مثل اصغر فرهادي را مجاب كند كه در داخل ايران فيلم بسازند. ساختن فيلم در ايران توسط فرهادي و امثالهم براي نسل جديد مي‌تواند اميدبخش باشد و اتفاق برعكس اين نيز مي‌تواند ويرانگر باشد؛ همچنين فضايي را مهيا كند كه فيلمسازان منتقد هم حتي در بستري ديگر بتوانند فيلم بسازند و سختگيري خود را به فيلم‌هاي بدون مجوز كاهش دهد. در بدبينانه‌ترين حالت يك هنرمند با يك اثر هنري دارد نقدش را مي‌گويد و اين مدني‌ترين شكل اعتراض و انتقاد است.

9- سينماي نوستالژيك كودك و نوجوان
موضوع ديگري كه بايد به آن پرداخت، تعطيل بودن سينماي كودك و نوجوان است. سينمايي كه در دهه‌هاي 50 و 60 بسيار تاثيرگذار ظاهر شده بود، با سياست‌گذاري غلط و بي‌اعتنايي رو به محاق رفت و از آن كانون پرورش فكري و توليدات متنوع فقط فستيوال بي‌خاصيتي مانده به نام جشنواره كودك اصفهان. طبق گزارش ميداني مختصر روزنامه «اعتماد» از تعدادي از كودكان، هيچ كدام از افراد مصاحبه‌شونده هيچ يك از آثار كودك و نوجوان توليد ايران را تا به حال نديده بودند! البته مي‌توان گزارش‌هاي تحقيقي با همين موضوع در ابعاد وسيع هم تهيه كرد كه حدس بنده اين است كه نتيجه آن هم كمابيش مطابق با همين گزارش اخير خواهد بود.
زنجيره‌اي بايد ساخت از فيلمنامه تا بودجه معقول براي توليد. اكران مختص اين سينما كه مي‌تواند از صبح تا ظهر باشد كه از قضا زمان خلوتي سينماهاست. توافق و همكاري با مهدكودك‌ها و آموزش و پرورش و همچنين حمايت تلويزيون از همه آثار در اين حوزه و بعدتر هم راه‌اندازي يك
وي او دي مختص كودك و نوجوان. نهاد نوستالژيك كانون پرورش فكري را هم با تغيير سياست‌گذاري و مديرانش مي‌توان به ريل موفقيت برگرداند. اين معضل محدود به سينماي كودك و نوجوان نمي‌شود بلكه در حوزه كتاب، موسيقي و حتي رسانه براي اين مخاطبان هم مشخصا هيچ اقدام مثبت و تاثيرگذاري صورت نگرفته است.

10- مخاطبين با سليقه خاص سينمايي و مساله هنروتجربه
بخش هنر و تجربه از ابتدا غير از چند ماه اولش نتوانست جايگاه خود را پيدا كند و به نظرم -به عنوان كسي كه چند فيلم در اين حوزه تهيه كرده- امروز به حالت نيمه تعطيل درآمده و مي‌‎شود ناديده‌اش گرفت. هنر و تجربه مي‌تواند جريان فكري و پيشروانه و آوانگارد سينماي ايران باشد. پاتوق دانشجويان و خبرنگاران و متفكرين شود. هنر و تجربه مي‌توانست خودكفا شود و هنوز هم مي‌تواند. اگر با اختصاص چند سالن سينماي مشخص، اين گروه به يك انسجام حداقلي برسد، مي‌توان كارت‌هاي طلايي را بين مخاطبانش با تخفيفات متنوع توزيع كرد و تبليغات ابتداي آثار را با اسپانسرها توافق يا تهاتر كرد. همچنين در سطح شهر هم مي‌تواند تعداد مشخصي بيلبورد براي معرفي آثار خود داشته باشد. به دليل محدود بودن سالن‌ها و اكران اين گروه، مي‌شود سانسور را ناديده گرفت و با فيلم‌هايي با فضاي بازتر
رو به رو شد. در آن صورت اقبال به اين گروه كه از قضا موتور محرك فكري سينماي ايران مي‌تواند باشد، بيشتر خواهد شد. همه موارد فوق نشان از اين دارد كه يك نسخه را نمي‌توان براي سينماي ايران و راه برون‌رفت از بحران امروزي ارزيابي كرد، بلكه اين كلاف، پيچيده و سردرگم است و بايد طبق يك نقشه دقيق پيش رفت. اين منشور ابعاد و زواياي ديگري هم دارد كه نيازمند تحليل همه صاحب‌نظران اين حوزه است. مشكل مركزي اين منشور اگر از بالا بنگريم، بي‌‎اعتمادي است؛ بي‌اعتمادي مخاطب به سينما، بي‌اعتمادي مديران به هنرمندان و… جميع جوانب و ته‌نشين همه مباحث فوق، به بي‌اعتمادي در ناخودآگاه مخاطب تبديل مي‌شود كه نيازش به سينما رفتن را از بين مي‌برد و به آثار به ديده شك مي‌نگرد.
با ترميم معضلات و موانع مي‌توانيم درنهايت اميدوار باشيم كه اعتماد به سينما برگردد.




#شهرک؛ باقیات صالحات قمیشی؟

سینماروزان/حامد_مظفری:

+آغاز سریع فیلم با پرهیز از مطول گویی سینمای موسوم به هنری

+فیلم در فیلمی که آگاهانه رقم می‌خورد و بی سورپرایز اولیه به دنبال فرو بردن توأمان مخاطب و قهرمان در عمق پلیدیِ جذابِ عادت است

+تعریف دوپهلوی عادت به زبان ساده+کشف لذت‌های جبر در ساختارهای توتالیتر

+ مسخ پشت مسخ که رخ می‌دهد و مسخ‌شدگانی که  اعتراضی ندارند. مسخ نوید به فرهاد؛ مسخ فلاحتی به مدبر و...

+تصویربرداری هوشمندانه #علیرضا_برازنده که به شدت پایا و بی اعوجاج، کاری می‌کند که با آرامش، گرفتار مسخ شویم

-بازی در بازی؟ زیادی ساده‌لوحانه نیست؟ و شبیه به آنچه سیاوش قمیشیی خواند: هی بازیگر گریه نکن، ما هممون مثل همیم…

+بازسازی لحظات عاشقانه آرامش بخش درون ساختاری که حتی پدر و مادر را تغییر می‌دهد!

+بدل شدن تدریجی انسانی که آزاد خلق می‌شود به مهره اربابانی که هرچه امر میکنند باید انجام شود

+اجرا؛ منطقی و با وامداری به اسلوب سینمای معیار و خیلی فراتر از توقع از یک فیلم دومی!

+بازی همذات پندارانه #ساعد_سهیلی و فرو رفتن- گاه با فاصله گذاری -در گودالی که فیلمنامه حفر کرده

+ #کاظم_سیاحی چه خوب کاراکتر مرعوب‌کننده اربابی مدعی دلسوزی رعیت را ایفا کرده! اربابی که خود، رعیت دیگریست…

+ سرانجام عادت چنین است؟ سرانجام زور چنین است؟ یا سرانجام رویاپردازی؟ رویا را که ببافی آن گاه حقیقت وجودی خودت را چنان از کف می‌دهی که خودت هم نفهمی؟؟

سکانس
—دفن پدر فرهاد که بیشتر از رعب، آرامش بخش است

کاراکتر
— اوستا با بازی مرتضی ضرابی

دیالوگ
—پنجره رو ببندین، بیرون خبری نیست!

شهرک؛ باقیات صالحات قمیشی
شهرک؛ باقیات صالحات قمیشی




توقف فیلمبرداری «شهرک»+اولین عکس

سینماروزان/نسترن حسینی: فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهرک» بنابر اعلام سازمان سینمایی مبنی بر وضعیت قرمز کشور متوقف شد.

 

به گزارش سینماروزان فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی با توجه به وضعیت قرمز  کشور در پی افزایش شیوع بیماری کرونا و اعلام سازمان سینمایی مبنی بر لزوم توقف فیلمبرداری‌ پروژه‌های سینمایی متوقف شد.

فیلمبرداری «شهرک» پس از پشت سر گذاشتن پیش تولید ۴۵ روزه از حدود دو هفته قبل در لوکیشن‌های داخلی و خارجی در تهران آغاز شده بود.

ساعد سهیلی، مهتاب ثروتی، کاظم سیاحی، شاهرخ فروتنیان، همایون ارشادی، رویا جاویدنیا، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور، سید فرشاد هاشمی بازیگران این اثر هستند.

نویسنده و کارگردان: علی حضرتی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، مدیر تولید: پیمان حمیدی، مدیر برنامه‌ریزی و سرپرست گروه کارگردانی: علی افشین‌راد، مدیر صدابرداری: کامران کیان‌ارثی، طراح صحنه و لباس: افسانه صرفه‌جو، طراح گریم: عباس عباسی، دستیار اول کارگردان: رضا غفارنژاد، منشی صحنه: بهناز تاجیک، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیگ، ساخت فیلم پشت‌صحنه: مانی قدرت‌نما، تصویربردار: حامد مقدسی، عکاس: مریم تخت‌کشیان

ساعد+سهیلی+شهرک
ساعد+سهیلی+شهرک




صدور پروانه برای “صندلی صدام”+صدور سه پروانه دیگر

سینماروزان/هانیه معینی: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با چهار فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان ابوالفضل جلیلی پروانه فیلمی با نام “داد” را گرفته که یادآور فیلمی از خودش با نام “دان” است.

علی حضرتی که اخیرا “سازهای ناکوک” را در اکران آنلاین داشت پروانه “شهرک” را گرفته.

“صندلی صدام” که نام حسن ناظر را به‌عنوان کارگردان دارد از دیگر فیلمهای پروانه ساخت گرفته است.

فهرست تمام پروانه‌های صادره به شرح زیر است:

–“داد” به تهیه کنندگی، کارگردانی و نویسندگی ابوالفضل جلیلی

–“شهرک” به تهیه کنندگی، کارگردانی و نویسندگی علی حضرتی

–“صندلی صدام ” به تهیه کنندگی محسن مسافرچی، کارگردانی ونویسندگی حسن ناظر

–انیمیشن “مسافری از دایتیا ” به تهیه کنندگی و نویسندگی سید محمد حسین علمدار و کارگردانی سید احمد علمدار بایگی 




ادامه تعطیلی‌ بی‌منطق سینماها⇐”سازهای ناکوک” را به اکران آنلاین واداشت

سینماروزان: ادامه تعطیلی بی‌منطق سینماها، سازندگان “سازهای ناکوک” را واداشت که قید اکران در سینماها را بزنند و فیلم خود را مستقیما روانه اکران آنلاین کنند.

به گزارش سینماروزان سینماها به خاطر کم بودن مشتری حتی در دوران بازگشایی غالبا به یک‌سوم ظرفیت خود هم نمی‌رسیدند با این حال انفعال مدیران سینمایی موجب شده که مدام به بهانه کرونا سینماها را ببندند و در این میان سرنوشت بسیاری از فیلمهای آماده اکران هم نامعلوم باشد.

“سازهای ناکوک” بنا بود ۱۶ مهرماه روی پرده برود ولی تعطیلی هفته به هفته سینماها و نامشخص نبودن وضعیت بازگشایی سینماها موجب شد که سازندگان کلا بیخیال اکران در سینماها شوند و بخت خود را در اکران آنلاین بیازمایند.

“سازهاي ناكوك” که علی حضرتی به تهیه‌کنندگی فرشته طائرپور آن را ساخته، فیلمی با مایه‌های روانشناسانه و قصه زندگي دو خواهر است كه با ورود مردي عاشق، وارد چالش جديدي مي‌شود؛ چالشي كه به برملا شدن رازهاي اين دو خواهر مي‌انجامد.

در اين فيلم هنگامه قاضياني در نقش هليا و غزل شاكري كاراكتر هديه را بازي مي‌كنند ضمن اينكه حامد كميلي به اتفاق مرتضي ضرابي و احمد عرباني (كاريكاتوريست مشهور)، كاراكترهاي اصلي و مكمل اين فيلم را برعهده دارند.

اصغر عبداللهی نویسنده “عینک دودی” و “مرسدس” که خودش “قناری و کلاغ” را به تهیه‌کنندگی حضرتی ساخته بود، نویسنده متن “سازهای ناکوک” بوده است و مسعود امینی تیرانی هم مدیریت فیلمبرداری اثر را برعهده داشته است.

هنگامه قاضیانی در "سازهای ناکوک"
هنگامه قاضیانی در “سازهای ناکوک”

 




اظهارات رییس دو دوره قبل کاخ جشنواره که فیلمش به جشنواره امسال راه نیافته⇐کاهش ۵۰درصدی هزینه‌های جشنواره، نشدنی است/حاضرم برای شفاف‌سازی هزینه‌های دوره گذشته را رسانه‌ای کنم!⇔سینماروزان: در آغاز شفاف‌سازی، ریز دستمزد خود و همکاران‌تان در کاخ را منتشر کنید

سینماروزان: گویا این یک رسم در مدیریت این مرز و بوم هست که تا وقتی جزو مدیران و هسته های مرکزی مدیریت محفلی هستیم جز از نیکی هایش نمی گوییم و وقتی گرفتار تغییر و تحول و حذف از چرخه مدیریتی می شویم است که زبان به انتقاد می گشاییم.

به گزارش سینماروزان بهروز غریب پور کارگردان بیشتر فعال در تئاتر که به واسطه حضور یک مدیر تئاتری یعنی محمد حیدری در رأس جشنواره های سی و چهارم و سی و پنجم فجر توانست تا ریاست بر کاخ مهمترین جشنواره سینمایی که فجر باشد پیش برود و حین حضور در ریاست کاخ هم کمتر پیش آمده بود که نقد درون سازمانی را در دستور کار قرار دهد امسال فیلمی به نام «اردک لی» را با سرمایه گزاری علی آقازاده الیاس حضرتی از چهره های اصلاح طلب ساخت که در جشنواره سی و ششم پذیرفته نشد.

این عدم راهیابی به جشنواره ای که غریب پور دو دوره رییس کاخش بوده باعث شده او زبان به انتقاد از مدیریت فرهنگی دولت روحانی پرداخته و بگوید: روي سخن من آقاي روحاني است. حاضرم با ايشان و وزير مناظره كنم. چگونه مي‌شود هم عامل بود و هم سياستگذار؟ خودت به خودت جايزه بدهي؟! فيلم «اردک لی» قطعا ديده مي‌شود و نگران نيستم؛ ولي چرا بين حرف و عمل توازن ايجاد نمي‌كنيد؟

او در ادامه نوك‌تيز انتقادات خود را متوجه جشنواره فيلم فجر كرد: طبق برنامه‌ريزي فيلم سروقت توليد و در موقعيت مناسب به دبيرخانه فجر تحويل داده شد و  با حذف آن، فرصتي فراهم شد تا درباره فيلم صحبت كنيم. اولويتم اعتراض به رد شدن يا مورد توجه قرار گرفتن نيست اما سازمان سينمايي عملا معلوم نيست جهت‌گيري‌اش در حد شعارهاي آقاي روحاني در زمينه تدبير و اعتدال و اميد هست يا نيست.

غریب پور در ادامه با انتقاد از سخنان اخیر یک نماینده مجلس که حذف فرش قرمز جشنواره و کاهش 50درصدی هزینه ها را مهمترین دستاورد دیدار با مدیران سینمایی دانسته بود اظهار داشت: تنها ايرانيان حق دارند از فرش قرمز استفاده كنند؛ چرا كه محصول هنر آنان است. با مراجعه به عكس‌ها و تصاوير جز جلال و كرامت و احترام در آنها چيزي نمي‌يابيد. حال چه مي‌شود كه سه نفر از سازمان سينمايي از برچيده شدن فرش قرمز و كاهش پنجاه درصدي هزينه‌ها سخن مي‌گويند؟

این کارگردان تئاتر كاهش ٥٠ درصدي هزينه‌هاي جشنواره را ناشدني دانست و تاكيد كرد: حاضرم براي شفاف‌سازي در صورت عرضه مدارك و مستندات گروه كنوني، هزينه‌هاي دوره گذشته را رسانه‌اي كنم. ضمن اينكه دخالت كميسيون فرهنگي در امور جشنواره خلاف آيين‌نامه است.

 




رونمایی از شمایل متفاوت هنگامه قاضیانی در «اردک لی»+عکس⇔در قامت یک بانوی اصیل آذری

سینماروزان: هنگامه قاضیانی بازیگری که در کارنامه خود ایفای نقشهایی متفاوت در آثاری همچون «برف روی شیروانی داغ»، «میگرن» و «من مادر هستم» را دارد در تازه ترین تجربه خود با گریمی کاملا متفاوت ایفای نقش زنی آذری را برعهده داشته است.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی«اردک لی» تازه‌ترین ساخته بهروز غریب‌پور به تازگی تصویربرداری خود را در لوکیشن شهرک سینمایی به پایان رسانده است؛ هنگامه قاضیانی در «اردک لی» ایفاگر نقش مادر کودکی آذری است که محوریت داستان قرار دارد.

بهروز غریب‌پور که پس از 16 سال و بعد از حضور در ریاست کاخهای جشنواره فجر به سینما برگشته است نام فیلم تازه خود را از ماجرایی واقعی الهام گرفته است.

نزدیک به سه دهه پیش زمانی که غریب‌پور مدیر کانون پرورش فکری کودکان بود، برحسب اتفاق با دانش آموزی به نام فامیل «اردک لی» آشنا می‌شود. او تصور می‌کند او احتمالاً از روستایی نزدیک اردکان یزد آمده است و به همین دلیل چنین نامی دارد. اما کودک توضیح می‌دهد که روستای آن‌ها با همین نام در حوالی آذربایجان بوده است اما پدرش با مراجعه به سازمان ثبت نام فامیل‌شان را تغییر داده است. او از مشکلاتی که نام فامیلش برای خود و خانوده‌شان بوجود آورده می‌گوشد و قصه‌ی نابی در ذهن بهروز غریب‌پور شکل می‌گیرد. غریب‌پور همان زمان فیلمنامه‌ای با همین نام می‌نویسد که تا امروز شرایط ساخت آن فراهم نشد.

بهروز غریب پور در این‌باره می‌گوید: بیست و پنج سال پیش با شنیدن ماجرای پسرک در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فیلمنامه‌ای با نام اردک لی را نوشتم اما شرایط تولید آن تا امروز فراهم نشد تا آن‌که علی حضرتی بر حسب اتفاق فیلمنامه‌ی من را می‌خواند و تصمیم به ساخت آن می‌گیرد. بیست و پنج سال طول کشید تا این فیلم ساخته شود اما سرعت علی حضرتی در پیش تولید آن به اندازه‌ای بود که کمتر از بیست و پنج روز فیلم را در تاریخ 21 مهرماه کلید زدیم.

غریب‌پور فارغ از فعالیتهای هنری در حوزه کودک و نوجوان، پیش از انقلاب نیز چند سالی آموزگار دبستان بود و از همین رو شناخت نسبی در حوزه‌ی کودکان و نوجوانان دارد و مشکلات آن‌ها و دغدغه‌شان را به خوبی درک کرده است. این شناخت در ساخت فیلم سینمایی «اردک لی» مشهود خواهد بود. او در این فیلم به اعتماد بنفس انسان‌ها، عناصری مانند مانند نام، رنگ پوست و… که کسی در انتخاب آن‌ها نقشی نداشته و تاثیر آن در زندگی پرداخته است.

غریب‌پور دراین باره‌ می‌گوید: «اردک لی» اساسا به مقوله‌ی اعتماد به نفس اشاره دارد، پسرک قصه‌ی فیلم بچه به شدت با هوشی است اما نام او تبدیل به نقطه ضعف زندگی‌اش می‌شود و زندگی و آینده‌ خود و خانواده‌اش را تحت تاثیر قرار داده است. درواقع این فیلم داستان پسر بچه ای به نام بایرام اردک لی است، پدرش کارگر راه‌آهن بوده اما به خاطر بیماری صعب‌العلاج همسرش همراه با خانواده‌ از روستایی در آذربایجان به نام «اردک لی» به تهران می‌آید که با این مهاجرت دچار مشکلات اساسی می شوند. پسرش را در دبستانی به نام هدایت ثبت‌نام می‌کند. اتفاقاتی در مدرسه برای بایرام‌ می‌افتد که آن‌جا را به مرور برای این پسربچه تبدیل به یک قربان‌گاه کرده و درنهایت زندگی خانواده به تراژدی می‌انجامد.

این کارگردان در خصوص شکل گیری تراژدی فیلم توضیح می‌دهد: نام «اردک لی» برای تهرانی‌ها نامانوس است. شرایط حضور او در مدرسه به شکلی است که تعدادی از شاگردان مدرسه و همچنین بعضی از ناظم‌ها او را مسخره می‌کنند و در نهایت مدرسه او را به سمت مهلکه‌ای سوق می‌دهد.

فیلم سینمایی «اردک لی» از فیلم‌های پرلوکیشن سالهای اخیر است. بخشی از قصه در لوکیشن شهرک غزالی روایت شده که فیلمبرداری آن به پایان رسیده است.

گروه فیلم‌برداری هم‌اکنون در مدرسه‌ای واقع در خیابان انقلاب مشغول به کار هستند. بخش هایی از فیلم نیز در نقاط مختلفی خارج از تهران فیلمبرداری می‌شود و اما به گفته‌ کارگردان قسمت عمده‌ فیلم در مدرسه روایت خواهد شد.

غریب‌پور درباره‌ این مدرسه می‌گوید:قصه‌ فیلم «اردک لی» در سال 1340 روایت می‌شود. از همین رو بخش‌های مربوط به مدرسه نیز که از مهم‌ترین لوکیشن‌های فیلم است در یکی از قدیمی‌ترین مدارس تهران فیلم‌برداری شده. ما در حالی در این لوکیشن فیلم‌برداری می‌کنیم که مدرسه همچنان دایر است.

اردک لی
اردک لی
اردک لی
اردک لی
اردک لی
اردک لی



با حضور ۳۰۰ بازیگر⇐آغاز همکاری مشترک آقازاده اصلاح‌طلب و رییس کاخ جشنواره

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم سینمایی «اردک لی» به تهیه کنندگی علی حضرتی آقازاده الیاس از سیاستمداران اصلاح طلب و کارگردانی بهروز غریب پور که مدیریت کاخ میلاد جشنواره سی و پنجم را برعهده داشت، روز جمعه در شهرک سینمایی غزالی برای حضور در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر آغاز شد.

علی حضرتی تهیه کننده فیلم سینمایی «اردک لی» به کارگردانی بهروز غریب پور با اشاره به جذابیت و تفاوت فیلمنامه این پروژه سینمایی، گفت: تا امروز هر فردی که فیلمنامه «اردک لی» را خوانده است، به نوعی خاطره ای شبیه به اردک لی و یا کاراکترهای درون آن دارد و همین مساله سبب شد تا آقای غریب پور در همان جلسات ابتدایی فیلم برخی از این خاطرات را در دل فیلم بگنجاند.همچنین شخصیت اصلی این فیلم یک کودک آذری زبان است که به همراه پدر و مادر خود، داستان را رقم می زند. برای انتخاب بازیگر کودک، نزدیک به ۲ ماه از بیش از ۱۰۰ بازیگر آذری زبان تست گرفته شد و در نهایت کودکی از مراغه را انتخاب کردیم. همچنین بازیگران نقش پدر و مادر کودک از بین صدها فیلم کوتاهی که دیده و تست هایی که گرفته شد، انتخاب شدند.

تهیه کننده فیلم «یک قناری یک کلاغ» با اشاره به اینکه محسن ملکی طراحی گریم «اردک لی» را برعهده دارد، تاکید کرد: برنامه اصلی ما این بود که در این پروژه از چهره و اسم های شناخته شده سینما استفاده نکنیم و تنها چهره حاضر در این پروژه هنگامه قاضیانی است که با توجه به گریم و استایل متفاوتی که در فیلم دارد، کمتر کسی متوجه می شود که هنگامه قاضیانی در فیلم بازی کرده است البته احسان امانی و شاهراخ فروتنیان نیز در این پروژه با ما همکاری دارند.در این پروژه آموزش و پرورش همکاری بسیار خوبی با ما داشته است و امیدوارم نهادهای سینمایی مانند بنیاد سینمایی فارابی نیز در این زمینه ما را همراهی کنند چرا که این فیلم با این پروداکشن نیازمند حمایت جدی از سوی این نهادها است.

گفتنی است «اردک لی» بالغ بر ۳۰۰ بازیگر دارد و همین مساله سبب شد تا همزمان با آغاز پیش تولید، دوخت نزدیک به ۵۰۰ دست لباس را با همراهی یک کارگاه دوخت لباس آغاز کنیم. همچنین نزدیک به ۷۰ نفر از بازیگران کودک و نوجوان از بهزیستی و مدارس انتخاب شده اند. بازیگر خردسال نقش دوم نیز از بهزیستی انتخاب شده است که امیدواریم با بازی در این فیلم سرنوشتش تغییر کند.

لازم به ذکر است همزمان با پیش تولید، تولید موسیقی فیلم نیز توسط امیر بهزاد به همراه عاشیق سلجوق شهبازی و گروهش انجام می گیرد البته این احتمال وجود دارد که بخشی از موسیقی توسط ارکستر سمفونیک پراگ ساخته شود که شامل یک موسیقی ایرانی با لهجه آذری است. این را هم باید بگویم که عاشیق سلجوق شهبازی ترانه های فیلم را سروده است.

همچنین بدلکاران صحنه ای نیز به گروه اضافه شده اند تا طراحی حرکت برخی از صحنه ها انجام شود. تدوین فیلم نیز توسط عماد خدابخش انجام می شود. کیوان معتمدی برای چگونگی فیلمبرداری این پروژه تحقیقات بسیاری انجام داده است که با توجه به اینکه اکثر فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری می شود، بهترین روش را انتخاب کند.

«اردک لی» روز جمعه ۲۱ مهر ماه در شهرک سینمایی غزالی جلوی دوربین می رود و امیدوارم بتوانیم این فیلم را برای حضور در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر آماده کنیم.

عوامل فیلم سینمایی «اردک لی» عبارتند از

تهیه کننده: علی حضرتی، نویسنده و کارگردان: بهروز غریب پور، مدیر فیلمبرداری: کیوان معتمدی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: بیژن سلیم خانی، تدوین: عماد خدابخش، طراح گریم: محسن ملکی، طراح صحنه و لباس: بهروز غریب پور، گروه تولید: نیما شهریاری، مجری طرح: میثم کائد، صدابردار: مرتضی اصلان زاده، عکاس: احسان نقابت، مشاور رسانه ای: زینب لک، بازیگران: هنگامه قاضیانی، شاهرخ فروتنیان، احسان امانی و بیش از ۲۰۰ بازیگر در نقش های کوتاه و کودکان.




بعد از ۱۶ سال و با همراهی آقازاده اصلاح‌طلب⇐رییس کاخ جشنواره فجر سومین فیلم بلندش را می‌سازد

سینماروزان: در دو سالی که محمد حیدری دبیر جشنواره فجر شده و به نوبه خود کوشید سروسامانی به هرج و مرج کاخ میلاد جشنواره دهد بهروز غریب‌پور از رفقای تئاتری وی بود که به عنوان رییس کاخ انتخاب شد.

به گزارش سینماروزان شاید همین حضور در کاخ مهمترین جشنواره سینمایی وطنی موجب شده که غریب‌پور که 16 سال قبل یک فیلم کودک به نام «تنبل قهرمان» را براساس داستان معروف «حسن کچل» ساخته بود مجددا به سمت کارگردانی سینما بیاید و بخواهد فیلمی با نام «اردک لی» را بسازد؛ فیلمی که باز هم درونمایه ای مرتبط با کودک و نوجوان دارد.

تهیه کنندگی «اردک لی» و سرمایه گذاری آن برعهده علی حضرتی آقازاده الیاس حضرتی نماینده اصلاح‌طلب ادوار مجلس و صاحب امتیاز روزنامه های «اعتماد» و «اعتدال» است.

علی حضرتی که در سالهای اخیر و بعد از ورود به سینما تلاش کرده صرفا در تولید برخی آثار به اصطلاح هنری همچون «خداحافظی طولانی»فرزاد موتمن و «نیمرخها»ی ایرج کریمی سرمایه گذاری کند سال قبل هم فیلمی به نام «یک قناری یک کلاغ» به کارگردانی اصغر عبداللهی را تولید کرد که البته در جشنواره پذیرفته نشد.

حالا حضرتی در کنار غریب پور قرار گرفته و بناست «اردک لی» را بسازد. داستان «اردک لی» که فضایی شاعرانه دارد داستان نوجوانیست آذری که در دوره پهلوی دوم به همراه خانواده خود به تهران مهاجرت میکند و همین مهاجرت است که برایش دردسرساز میشود چون در تهران با نام خانوادگی او که «اردک لی» است برخورد مناسبی صورت نمی گیرد.

غریب پور-حضرتی در یک تعامل مشترک تصمیم گرفته اند تمام بازیگران این فیلم را از میان نابازیگرانی مقیم تهران و آذربایجان استفاده کنند تا وجه واقع گرایانه «اردک لی» بالا رود و برنامه ریزی آن است که فیلم ابتدای پاییز کلید بخورد تا در نهایت رونمایی آن در جشنواره سی و ششم فجر باشد.

غریب پور که در این سالها بیشتر درگیر کار تئاتر و بخصوص اجرای اپراهای عروسکی مختلف شده است اولین بار در اواخر دهه 60 یک فیلم کودک به نام «کارآگاه2» را کارگردانی کرد ضمن اینکه قبلترش در نگارش فیلمنامه «دونده» کنار امیر نادری حضور داشت. غریب پور سابقه تهیه کنندگی فیلم «زینت»ابراهیم مختاری را هم در کارنامه دارد.




۳ آقازاده به جشنواره راه یافتند/۲ آقازاده از جشنواره حذف شدند+عکس

سینماروزان: حضور آقازادگان سیاسی-اقتصادی در سینما در سالهای اخیر رشد بیشتری داشته است و اگر یک دهه قبل این حضور در لفافه و بدون نام بردن و از طریق تأسیس شرکتهایی کم نام و نشان صورت می گرفت در سالهای اخیر این حضور کاملا پررنگ و بی واسطه است.

به گزارش سینماروزان در میان متقاضیان حضور در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر نیز دست کم نام 5 آقازاده به چشم می خورد که از میان آنها 3 آقازاده به جشنواره راه یافتند و 2 آقازاده حذف شدند.

فیلمهای داستانی «فصل نرگس»، «چراغهای ناتمام» و مستند «ناپدید» که به ترتیب توسط نگار آذربایجانی، مصطفی سلطانی و فرحناز شریفی ساخته شده اند، سه فیلم حاضر در جشنواره اند که ردّپای پررنگ آقازادگان در تولید آنها به چشم می خورد.

دو فیلم داستانی «لابی» و «یک قناری یک کلاغ» ساخته محمد پرویزی و اصغر عبدالهی نیز جزو آن دسته از فیلمهای آقازادگانند که به جشنواره راه پیدا نکرده اند.

آقازادگان حاضر در جشنواره

سرمایه گذار و مجری طرح «فصل نرگس» حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف چهره شاخص جریان اصلاح طلب بوده است؛ پژمان بازغی، ریما رامین فر، امیر آقایی شایسته ایرانی و یکتا ناصر بازیگران «فصل نرگس» هستند؛ فیلمی که تهیه کنندگی اش را سحر صباغ سرشت برعهده داشته است.

تهیه کننده مستند «ناپدید» هم احسان رسول اف آقازاده جلال رسول اف مدیرعامل بانک آینده بوده است.

فصل نرگس

یکتا ناصر و شایسته ایرانی در نمایی از «فصل نرگس»/سرمایه گذار: آقازاده عارف

عکس لودنشده

از مستند «ناپدید» عکسی یافت نشد/تهیه کننده: آقازاده مدیرعامل بانک آینده

«چراغهای ناتمام» اما کارگردانش خود یک آقازاده است؛ مصطفی سلطانی آقازاده علی سلطانی رئیس هیات مدیره موسسه  آوینی است. علی سلطانی پیشتر مدیرعامل ناجی هنر بود و در زمان وی فیلم پرحاشیه و البته توقیفی «خانه پدری» با حمایت این موسسه تولید شد.

مصطفی سلطانی آقازاده علی سلطانی تحصیلاتش در رشته حقوق است اما توانسته در یک سری از محصولات موسسه آوینی و از جمله «بدون مرز»، «به تهران خوش آمدید»، «دلشکسته»، «شکارچی شنبه»، «خاک و آتش» ، «موج سوم» و «گام های شیدایی» به عنوان مجری طرح حاضر باشد.

حالا این آقازاده توانسته با اولین فیلم مستقل خود در مقام کارگردان یعنی «چراغهای ناتمام» که نام مجتبی امینی مدیرعامل موسسه آوینی به عنوان تهیه کننده آن آمده است در بخش مسابقه جشنواره فجر حضور داشته باشد! مجید صالحی و شقایق فراهانی بازیگران شناخته شده این فیلمند.

چراغهای ناتمام

مجید صالحی و شقایق فراهانی در نمایی از «چراغهای ناتمام»/کارگردان: آقازاده رییس هیأت مدیره موسسه آوینی

آقازادگان حذف شده

«یک قناری یک کلاغ» اصغر عبدالهی که از جشنواره حذف شده را علی حضرتی آقازاده الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه های «اعتماد» و «تعادل» از چهره های سرشناس اصلاح طلب تولید کرده است. حضرتی البته پیشتر هم سابقه سرمایه گذاری و تولید آثاری نظیر «خداحافظی طولانی» و «نیم رخها» را داشته است.

«یک قناری یک کلاغ» از حضور هنگامه قاضیانی و حبیب رضایی در نقشهای اصلی سود می برد.

یک قناری یک کلاغ

حبیب رضایی و هنگامه قاضیانی در نمایی از «یک قناری یک کلاغ»/تهیه کننده: آقازاده الیاس حضرتی

«لابی» محمد پرویزی که نتوانسته به جشنواره راه یابد هم با حمایت مالی حامد رسول اف دیگر آقازاده جلال رسول اف مدیرعامل بانک آینده تولید شده است.

«لابی» علیرغم حضور شهاب حسینی در رأس بازیگران و همراهی طیفی متنوع از بازیگران از سحر دولتشاهی و آزاده صمدی تا ساره بیات و مصطفی زمانی، پگاه آهنگرانی و آرمان درویش به دلیل آماده نبودن نسخه نهایی نتوانسته به جشنواره راه یابد.

لابی

شهاب حسینی و بهنوش طباطبایی در نمایی از «لابی»/سرمایه گذار: آقازاده مدیرعامل بانک آینده




هنگامه قاضیانی با یک چشم می‌بیند؟+عکس

سینماروزان: نسخه نهایی ” یک قناری، یک کلاغ” به دبیرخانه جشنواره فجر تحویل داده شد

به گزارش سینماروزان نسخه نهایی فیلم سینمایی “یک قناری، یک کلاغ” به کارگردانی اصغر عبداللهی و تهیه کنندگی علی حضرتی به دبیرخانه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر تحویل داده شد.

این فیلم اولین تجربه اصغر عبداللهی در زمینه کارگردانی سینماست که پیش از این به عنوان فیلم‌نامه نویس و دستیار کارگردان در سینما فعالیت می‌کرد. علی حضرتی و عبداللهی پیش از  فیلم “خداحافظی طولانی” ساخته فرزاد موتمن با یکدیگر همکاری کرده بودند که موفقیت‌های بسیاری در داخل و خارج ایران کسب کرد.

فیلمنامه “یک قناری، یک کلاغ” نوشته اصغر عبداللهی است و هنگامه قاضیانی و حبیب رضایی بازیگران آن هستند. در تازه ترین تصویر منتشره از فیلم قاضیانی را با یک چشم خیره به نقطه ای نامعلوم می بینیم!

تدوین این فیلم سینمایی بر عهده سعید شاهسواری و موسیقی ان را شورا کریمی ساخته است.

از دیگر عوامل فيلم «يك قناري، يك كلاغ» مي‌توان به کیوان معتمدی مدیر فیلم‌برداری، ميثم كائد مدير توليد، بابك اردلان صدابردار، سيامك كاري‌ نژاد طراح صحنه و لباس ، ميشا جودت چهره پرداز، سميه جعفرى عكاس اشاره كرد.

هنگامه قاضیانی در نمایی از "یک قناری یک کلاغ"
هنگامه قاضیانی در نمایی از “یک قناری یک کلاغ”



تأیید گمانه‌زنی سه روز قبل سینماژورنال⇐تهیه‌کننده فیلم آخر ایرج کریمی: فضاي “نيمرخ‌ها” به اتفاقي كه براي ايرج افتاد شبيه بود

سینماژورنال: سه روز قبل که خبر درگذشت ایرج کریمی را منتشر کردیم از شباهتهایی که میان وضعیت شخصیت اصلی فیلم آخر این کارگردان “نیم رخها” با روزهای آخر زندگی خودش وجود داشت سخن گفتیم.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حالا علی حضرتی تهیه کننده این فیلم در گفتگویی که با “اعتماد” داشت این شباهتها را تایید کرده و گفت: نكته اين است كه فضاي “نيمرخ‌ها” به اتفاقي كه براي ايرج افتاد شبيه بود و وقتي فيلم در جشنواره فجر ديده شود اين شباهت قطعا به چشم خواهد آمد.

علی حضرتی درباره تجربه همكاري‌اش با ايرج كريمي و “نيمرخ‌ها” با تاكيد بر اينكه بعد از ايرج كريمي و همكاري با او، كار كردن با شخص ديگري واقعا سخت است، گفت: يك‌بار به يكي از دوستان سر پروژه گفتم دوست دارم “نيمرخ‌ها” چند ماه ديگر ادامه پيدا كند چون اينقدر پشت صحنه انرژي مثبت و همدل بودن جريان داشت كه در فضاي سينما باوركردني نبود كه قطعا همين حس نيز به فيلم و جلوي دوربين منتقل شده است. اين همكاري تاريخي‌ترين تجربه من در اين زمينه بود و از او بسيار يادگرفتم.

به دلیل نامهربانیهایی که دیده بود باورش نمی شد که واقعا قرار است این کار ساخته شود

علي حضرتي درباره اينكه چه شد كه او و كريمي همكاري كردند تا “نيمرخ‌ها” ساخته شود اظهار داشت: با ميثم كائد، مدير توليدمان بعد از “خداحافظي طولاني” صحبت مي‌كرديم كه كار بعدي‌مان چه باشد و به گزينه ايرج كريمي رسيديم. دو هفته‌اي طول كشيد تا پيدايش كرديم چون شماره موبايلش را عوض كرده بود و بالاخره در نشر پنجره پيدايش كرديم و با هم درباره كار صحبت كرديم و او فيلمنامه “نيمرخ‌ها”را برايم توضيح داد كه قرار شد همين را بسازيم. تا لحظات آخر به دليل نامهرباني‌هايي كه ديده بود باورش نمي‌شد كه واقعا اين كار قرار است ساخته شود و وقتي قرارداد را بستيم تازه باور كرد.

فیلم آماده است برای جشنواره فجر

او درباره اينكه «نيمرخ‌ها» حالا و پس از درگذشت ايرج كريمي در چه شرايطي است بیان داشت: مراحل توليد و ساخت اين فيلم تمام شده و طبق صحبتي كه با ايرج كريمي داشتيم آماده است تا براي جشنواره فجر به نمايش درآيد. ايرج تقريبا تا آخر كار حضور داشت، خودش موسيقي را تاييد كرد و تدوين را نهايي كرده بود و در مراحل تكميل كار حضور داشت تا اينكه براي شيمي‌درماني در بيمارستان بستري شد.

حضرتي درباره پيگيري‌هاي دوطرفه او و كريمي براي نهايي شدن فيلم تاکید کرد: وقتي كه بستري بود از طريق اس‌ام‌اس در تماس بوديم و من مراحل را برايش توضيح مي‌دادم و او در جريان ماجرا بود.

درباره فیلم بعدی مان “بدرودها” با هم صحبت کردیم

تهيه‌كننده «نيمرخ‌ها» درباره روحيه ايرج كريمي در روزهاي آخر حياتش مي‌گويد: او تا لحظات آخر اميد به بازگشت داشت و حتي ما درباره فيلم بعدي‌مان هم صحبت كرديم كه نامش “بدرودها” بود كه قبل از عملي شدن اين پروژه زندگي را بدرود گفت.

حضرتی  در انتها گفت: در اين مدت همكاري از ايرج كريمي ياد گرفتم كه بايد بدون حاشيه در سينما كار كرد كه او نگاهش بي‌حاشيه بود نسبت به سينما و دغدغه‌اش سينما بود و فيلمسازي. نامهرباني زياد ديده بود كه هشت سال نتوانسته بود فيلم بسازد و براي يك هنرمند و فيلمساز شبيه او فيلم نساختن واقعا سخت بود. ايرج كه رفت با تمام اين بي‌توجهي‌ها و نامهرباني‌ها، لااقل حواس‌مان جمع باشد به ديگراني كه شبيه او هستند و در حق‌شان نامهرباني مي‌كنيم، حواس‌مان باشد كه بعد از رفتن‌شان حسرت نخوريم كه چرا چنين كرديم.

نیم رخها

بابک حمیدیان در نقش یک بیمار سرطانی در نمایی از “نیم رخها”




طعنه های تند کارگردان “نهنگ عنبر” به آقازاده اصلاح‌طلب؟؟: شما را با کلمه از سر در سینمای فیلم شکست‌خورده‌تان آویزان می‌کنم

سینماژورنال: علی حضرتی فرزند الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” این روزها فیلمی با عنوان “خداحافظی طولانی” را به عنوان سرمایه گذار روی پرده دارد.

به گزارش سینماژورنال فروش نه چندان قابل قبول این فیلم که از فضای خوبی هم برای تبلیغات بهره برده بود  سبب ساز آن شد که این سرمایه گذار هفته گذشته در گفتگویی تند و تیز به گلایه از وضعیت اکران در سینماها و بی عدالتی در توزیع سانس بپردازد.

در این گفتگو حضرتی علاوه بر طعنه زنی به “گینس” و توصیف آن با عبارت “فیلم شترمرغی” از “نهنگ عنبر” هم به عنوان فیلمی یاد کرد که سال قبل به دلیل کیفیت پایین به جشنواره راه نیافته و حالا تعداد سالنهایش هفت برابر فیلم اوست!

این طعنه های تند و تیز واکنش سامان مقدم کارگردان “نهنگ عنبر” را به دنبال داشته که با نگارش متنی اجتماعی بدون نام بردن از  این چهره جوان سینما و صرفا با اشاراتی مانند “تهیه کننده جدید سینما” کاملا غیرمستقیم به او تاخته است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت مقدم را ارائه می دهد:

مثلا انتقاد کرده اند

یکی‌ از دوستان امشب عكسي از اينستاگرام یکی‌ از تهیه کنند‌ه های جدید سینما برايم فرستاد  که مثلا ايشان ضمن انتقاد از وضعیت سینما به مدیران فرهنگی‌ کشور هم متلكي گفته که زمینه ساز به وجود آمدن فیلمی مثل “نهنگ عنبر” شده اند.

این میزان لجن پراکنی قابل تحمل نیست

 این میزان لجن پراکنی از سوی طیفی که نه با سرمایه بخش خصوصي که با تکیه به حمایت‌های ویژه چند ارگان و نهاد وارد این حرفه شده اند دیگر قابل تحمل نیست.  رانت فقط پول نیست. پرداختن به بعضی موضوعات فقط کارت بلانشی می‌خواهد که در دست چند نفر از جمله این آقای تهیه کننده ایست که به مدیران فرهنگی‌ متلک می‌گوید اما حتي نامش را به انگلیسی در پروفایلش غلط می‌نویسد ، این واقعا اسفناک است.

 شما که حتی در نگارش اسمتان چنین گرفتار هستید چطور به وضعیت فرهنگی‌ کشور که پرداختن به آن را اصلا در قواره شما نمی‌بینم انتقاد دارید.

شما را از سر در سینمای فیلم شکست خورده تان آویزان می کنم

گفته‌ام مصاحبه نمیکنم  اما این به این معنی نیست که لال هستم.خوشبختانه رسانه هایی که نظرات افرادي مثل شما را منعکس میکنند خیلی‌ مورد توجه من نیستند. در نتیجه خزعبلات این چنینی را كمتر می‌بینم ، اما اگر خیلی‌ اتفاقی مثل امشب بار دیگر با  چنین موقعیتی رو به رو شوم ، شما را به راحتی‌ با کلمه از سر در سینمای فیلم شکست خوردتان آویزان می‌کنم.




رپورتاژ پدر برای پسر با حضور برند تایوانی!+عکس

سینماژورنال: تازه ترین فیلم فرزاد موتمن با عنوان “خداحافظی طولانی” در حالی دو هفته است روی پرده رفته که بلحاظ فروش اوضاع خوبی ندارد.

به گزارش سینماژورنال شاید برای همین باشد که دست اندرکاران تولید فیلم به فکر افتاده اند دو راهکار را برای کمک به افزایش فروش درنظر گرفته اند.

راهکار اول چاپ ویژه نامه هایی از سوی روزنامه “اعتماد” برای کمک به رونق اکران است.

هر هفته تا پايان اكران يك ويژه نامه از “خداحافظى طولانى” منتشر مى شود و به صورت مستقل در تمام سينماها و مراكز فرهنگى منتشر می گردد.

طبیعی است که نقش اصلی را در انتشار این ویژه نامه ها مدیرمسئول “اعتماد” یعنی الیاس حضرتی داشته که سرمایه گذار “خداحافظی طولانی” علی حضرتی فرزندش است.

راهکار دوم کمک به فروش فیلم راه اندازی مسابقه نقدنویسی است؛ جایزه این نقدنویسی که به بهترین نقدها تعلق می گیرد هم تبلت است آن هم با برند تایوانی اچ.تی.سی.

ویژه نامه "اعتماد" برای "خداحافظی طولانی"
ویژه نامه “اعتماد” برای “خداحافظی طولانی”

 

 

 

 




حذف نام فارسی فرزند یک اصلاح‌طلب معروف از پوسترهای “خداحافظی طولانی”+عکس/نام انگلیسی این چهره همچنان به‌عنوان تهیه‌کننده روی پوسترها به چشم می‌خورد!

سینماژورنال/غفور پورغفور: تازه ترین فیلم سینمایی فرزاد موتمن کارگردان بااخلاق سینمای ایران و خالق درام تحسین شده “شبهای روشن” به تازگی روی پرده رفته است.

به گزارش سینماژورنال این فیلم “خداحافظی طولانی” نام دارد که داستان رویاپردازی یک کارگر از طبقه پایین اجتماع بعد از مرگ همسرش را روایت می کند.

“خداحافظی طولانی” مدتی پیش از نمایش در جشنواره سی و سوم فیلم فجر بواسطه نام سرمایه گذارش علی حضرتی بشدت در کانون توجه قرار گرفته بود.

جوانی که نیامده حاشیه ساز شد

علی حضرتی 24 ساله فرزند الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه های اصلاح طلب “اعتماد” و “تعادل” است و حضور این جوان کم سن و سال بعنوان سرمایه گذار “خداحافظی طولانی” بشدت حاشیه ساز شد.

فارغ از نسبت خانوادگی با یک اصلاح طلب، بخشی از این حاشیه سازیها هم به این بازمیگشت که نام این جوان در برخی منابع خبری مربوط به اثر به عنوان تهیه کننده اثر ذکر شده بود.

البته که این حواشی تا اعلام نام کاندیداهای جشنواره و نامزدی “خداحافظی طولانی” در هفت رشته و در نهایت برگزیده شدن آن در سه رشته ادامه داشت.

چندی بعد از جشنواره و فروکش کردن ماجرا، فرزاد موتمن در گفتگویی با سینماژورنال از این گفت که ارشاد با ذکر نام حضرتی به عنوان تهیه کنده “خداحافظی طولانی” موافقت کرده و برای همین در اکران رسمی نام وی در کنار نام موتمن به عنوان تهیه کننده می آید.

اینجا را بخوانید.

خداحافظی طولانی
پوستر قبلی “خداحافظی طولانی”/در پایین پوستر نام حضرتی به عنوان تهیه کننده آمده

موتمن در گفتگوی خود با سینماژورنال از این گفته بود که به هنگام اکران نام وی و حضرتی به طور مشترک به عنوان تهیه کننده می آید ولی بعد از آن که مشخص شد فیلم بناست در اکران عیدفطر روی پرده برود، اقلام تبلیغی “خداحافظی طولانی” فقط با محوریت ذکر نام علی حضرتی در مقام تهیه کننده تهیه شد و البته در پوسترهایی که برای فیلم طراحی شده بود فقط نام وی به عنوان تهیه کننده ذکر شد.

دستور به پخش کننده برای حذف نام حضرتی تهیه کننده

با این حال تنها یک هفته بعد از انتشار این پوسترها و گویا به دلیل اینکه نام ایشان به عنوان تهیه کننده نه در خانه سینما و نه در هیچ کدام از تشکلهای تهیه کنندگی ثبت نشده بود اداره نظارت و شورای بررسی مواد تبلیغی طی دستورالعملی از هدایت‌فیلم پخش کننده اثر خواست که نسبت به حذف نام ایشان از پوستر، تیزر و تمام اقلام تبلیغاتی فیلم اقدام کند.

گویا به پخش کننده دستور اکید داده شد که حتی در تیتراژ فیلم هم نباید نام ایشان به عنوان تهیه کننده بیاید و به همین خاطر و یک روز مانده به اکران نسخه تازه ای از فیلم را که نام علی حضرتی فقط به عنوان سرمایه گذار در تیتراژ آمده در اختیار سینماها قرار گرفت.

از آن طرف پوسترهای فبلی نیز از سینماها جمع آوری شده و پوسترهای جدید با حذف نام تهیه کننده و با عبارت “عاشقانه ای از فرزاد موتمن” اصلاح شده و مجددا توزیع شد.

خداحافظی
پوستر فعلی “خداحافظی طولانی”/هیچ نام فارسی از حضرتی به چشم نمی خورد اما نام انگلیسی در بالای پوستر همچنان باقی مانده

باقی ماندن نام انگلیسی حضرتی تهیه کننده

به گزارش سینماژورنال عجیب آن که هرچند در پوسترهای تازه نام فارسی علی حضرتی به عنوان تهیه کننده نیامده اما کمی تمرکز بر بخش انگلیسی بالای پوستر بیانگر آن است که همچنان نام علی حضرتی در این بخش به عنوان تهیه کننده ذکر شده است.

جالبتر اینکه در بخش انگلیسی نام حضرتی درست بعد از نام فرزاد موتمن به عنوان کارگردان آمده است و حالا باید منتظر ماند و دید واکنش شورای بررسی مواد تبلیغی به این مساله چیست.

عاشقانه کارگری

“خداحافظی طولانی” از حضور سعید آقاخانی، ساره بیات، میترا حجار و نادر فلاح در نقشهای اصلی سود می برد. سعید آقاخانی بخاطر بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگری نقش اول مرد را از جشنواره سی و سوم فیلم فجر گرفت.

این فیلم از 24 تیرماه در گروه سینمایی اریکه ایرانیان روی پرده رفته است.

این درام نهمین فیلم بلند فرزاد موتمن در مقام کارگردان است که براساس فیلمنامه “دلم را به خاک نسپار” نوشته اصغر عبداللهی ساخته شده است.

موتمن این فیلم را عاشقانه ای برای طیف کارگر اجتماع ایران دانسته است.




سام قریبیان سریال “عالیجنابان” را با فرمت سینمایی تولید می‌کند/فرزند اصلاح‌طلب معروف تهیه‌کنندگی کار را برعهده دارد/مذاکره با فرامرز قریبیان و میلاد کیمرام برای ایفای نقشهای اصلی+توضیحات سام قریبیان درباره ربط داستانی فیلمش با ماجرای آقازاده‌ها، سوژه جاسوسی اثر و تأثیرپذیری از “فردریک فورسایت”

سینماژورنال: سام قریبیان فرزند خلف فرامرز قریبیان که بسیاری از مخاطبان سینما وی را با ایفای نقش یک آقازاده در درام خیابانی “خط ویژه” می شناسند سال قبل اولین فیلم بلند خود را ساخت.

به گزارش سینماژورنال این فیلم “360 درجه” نام داشت که تجربه گرایی سام در سینمای متکی بر تعلیق و متاثر از نوآرهای هالیوودی بود.

قریبیان اما مدتی میشود که فیلمنامه اولیه یک سریال حادثه ای با عنوان “عالیجنابان” را نوشته است؛ سریالی که در انتظار دریافت پروانه ساخت است تا برای شبکه نمایش خانگی تولید شود.

جالب است که در تهیه کنندگی سریال علی حضرتی برعهده حضور خواهد داشت؛ فرزند الیاس حضرتی اصلاح طلب معروف و صاحب امتیاز روزنامه های “اعتماد” و “تعادل”. علی حضرتی در جشنواره قبل هم با “خداحافظی طولانی” حضور داشت و حالا با “عالیجنابان” بناست در شبکه خانگی هم کار کند.

سفارش نگارش را مسعود ردایی به من داد

سام قریبیان درباره سابقه نگارش فیلمنامه “عالیجنابان”   به سینماژورنال می گوید: سفارش نگارش این سناریو را مسعود ردایی تهیه کننده سینما و تلویزیون به من داد اما از جایی به بعد قرار شد علی حضرتی هم در تهیه سریال حضور داشته باشد. فیلمنامه فعلا برای دریافت پروانه ساخت ارائه شده و پس از دریافت پروانه درباره پیش تولید وارد بحث می شویم.

“عالیجنابان” سوژه ای جاسوسی-حادثه ای دارد و هیچ ربطی هم به آقازاده ها ندارد!!!

شاید اولین مفهومی که از واژه “عالیجنابان” متبادر میشود تصویرسازی آن درباره طبقه خاصی از اجتماع ایران است که در سالهای اخیر با لفظ آقازاده از آنها یاد شده است. سام درباره این مفهوم بیان می دارد: فیلمنامه اصلی ما “عالیجناب” نام داشت ولی از آنجا که فیلمنامه ای با همین نام در بانک خانه سینما ثبت شده بود ناچار شدیم یک الف و نون به نام اصلی فیلمنامه اضافه کرده و با عنوان “عالیجنابان” آن را ثبت کنیم.

قریبیان درباره مضمون سریال به سینماژورنال اظهار می دارد: اینکه در برخی منابع گفته اند کار زمینه سیاسی دارد درست نیست. “عالیجنابان” سوژه ای جاسوسی-حادثه ای دارد و هیچ ربطی هم به آقازاده ها ندارد!!! شاید اگر بخواهم مثال ملموس بزنم بتوانم فضای کار را شبیه داستانهای فردریک فورسایت نویسنده انگلیسی بدانم.

مرکز وقوع اتفاقات دنیایی خیالی است/دولت سریال هم خیالی است

این کارگردان و نویسنده جوان پیرامون مرکز وقوع اتفاقات جاسوسی سریالش می گوید: برای اینکه به دردسرهای شبیه سازی گرفتار نشویم، مرکز وقوع اتفاقات را در دنیایی فانتزی قرار داده ایم. اگر هم دولتی در سریال می بینیم دولتی خیالی است. اگر مقام مسئولی را هم می بینیم کاملا سیاسی است و خیالتان را راحت کنم هیچ کدام از کاراکترها و موقعیتهای مرکزیت سریال در عالم واقع وجود ندارند.

6 قسمت ابتدایی سریال را در فرمت فیلم سینمایی و در یک بازه زمانی 70 روزه می سازیم

سام قریبیان که بلحاظ علایق سینمایی بشدت وامدار سینمای کلاسیک آمریکا است برای روند تولید سریال هم تصمیم جالبی گرفته است. وی بنا دارد این سریال را با فرمت سینمایی بسازد. خودش در این باره می گوید: در مرحله ابتدایی 6 قسمت ابتدایی سریال را کاملا در فرمت فیلم سینمایی و در یک بازه زمانی 70 روزه می سازیم و بعد از انتشار این شش قسمت است که برای ادامه تولید برنامه ریزی می کنیم.

وی خاطرنشان می سازد: از همان ابتدا هم به مخاطبان خواهیم گفت که فصل اول سریال فقط 6 قسمت دارد و داستان هم در این 6 قسمت به پایان معقول خود می رسد و اگر مخاطبان از این قسمتها استقبال کردند وارد فصل دوم می شویم که آن هم 6 قسمت دیگر خواهد بود.

سام قریبیان درباره زمان تولید این سریال اطلاعاتی به سینماژورنال نمی دهد و از ما می خواهد به سراغ علی حضرتی تهیه کننده کار رفته و از وی در این باره بپرسیم.

کمی پیش از عید نوروز فیلمنامه را برای دریافت پروانه ساخت ارائه کردیم و بمحض دریافت پروانه ساخت وارد پیش تولید خواهیم شد

علی حضرتی نیز صرفا کوتاه و بشدت مختصر به ارائه فیلمنامه در شورای صدور پروانه ویدیویی اشاره کرده و می گوید: منتظر هستیم که پروانه ساخت صادر شود تا بعد از آن برای تولید تصمیم گیری کنیم.

وی ادامه می دهد: ما کمی پیش از عید نوروز فیلمنامه را برای دریافت پروانه ساخت ارائه کردیم و بمحض دریافت پروانه ساخت وارد پیش تولید خواهیم شد.

امتداد کاراکتر فرامرز قریبیان در “گناهکاران”

اینها داده هایی بود که تهیه کننده و کارگردان “عالیجنابان” در اختیار سینماژورنال قرار دادند. شنیده های سینماژورنال اما حکایت از آن دارند که سام قریبیان نقش ویژه ای را برای پدرش فرامرز در این سریال کنار گذاشته است.

این کاراکتر تقریبا مشابه همان شخصیتی است که فرامرز قریبیان در “گناهکاران” ایفا کرده بود؛ یک کارآگاه تندخو اما معتقد به اصول که عادت دارد معماها را به تنهایی حل کند.

گویا کاراکتر قریبیان در “عالیجنابان” امتداد همان شخصیتی است که در “گناهکاران” ایفا کرده بود و به بیان بهتر حضور همان کاراکتر این بار در شهر خیالی مرکز وقوع داستان است که دیده می شود.

یکی دیگر از بازیگرانی که شنیده هایی درباره حضور وی در “عالیجنابان” شنیده می شود میلاد کیمرام است؛ بازیگر اصلی “360 درجه” و همبازی سام در “خط ویژه”. در صورت انجام توافقات نهایی، کیمرام در سریالی یکی از شخصیتهای اصلی را بازی خواهد کرد.




فرزاد موتمن: ارشاد موافقت کرد که نام علی حضرتی به عنوان تهیه‌کننده “خداحافظی طولانی” در تیتراژ ذکر شود/خانه سینما مجوز تهیه‌کنندگی علی حضرتی را صادر کرد!

سینماژورنال/حـــامد مظفـــری: از جلمه حواشی جشنواره سی و سوم فیلم فجر حضور فرزند الیاس حضرتی صاحب امتیاز روزنامه “اعتماد” به عنوان سرمایه گذار تازه ترین فیلم فرزاد موتمن بود.

به گزارش سینماژورنال حواشی زمانی به اوج خود رسید که نام علی حضرتی سرمایه گذار 24 ساله فیلم “خداحافظی طولانی” در برخی محافل رسمی به عنوان تهیه کننده اعلام شد.

به دنبال آن و با کاندیدا شدن این فیلم در هفت رشته جشنواره نیز این ظن تقویت شد که مبادا تعلق خاطر داوران فجر به یک جریان خاص سیاسی باعث این توجهات شده است.

فکر نمیکنم نام علی حضرتی باعث توجه به فیلم شده باشد

فرزاد موتمن کارگردان “خداحافظی طولانی” درباره اینکه چقدر توجه هیات داوران به “خداحافظی طولانی” می تواند ربط داشته باشد به ریشه های سیاسی سرمایه گذار به سینماژورنال می گوید: من این طوری درباره قضیه فکر نکرده ام و بیشتر بلحاظ کیفیت اثری که تولید کرده ام انتظار توجه داوران را داشتم. واقعا فکر نمیکنم چون نام ایشان به عنوان تهیه کننده آمده بود هیات داوران به فیلم توجه نشان داد.

“سایه روشن” به جشنواره راه پیدا نکرد چون تجربی بود اما “خداحافظی طولانی” معمولی تر بود

وقتی از موتمن می پرسیم چطور میشود فیلم قبلی او “سایه روشن” که درست یک سال قبل به جشنواره فجری ارائه شده بود که دبیری آن هم برعهده رضاداد بود حتی لایق حضور در جشنواره تشخیص داده نمیشود اما فیلم فعلی این قدر مورد توجه قرار می گیرد بیان می کند: فکر میکنم فضای این دو فیلم با هم فرق داشتند. “سایه روشن” یک فیلم تجربی در گونه تریلر بود که هیات انتخاب نسبت به آن تمایلی نشان نداد اما “خداحافظی طولانی” فیلمی است که برای مخاطب عام ساخته شده و بلحاظ ساختار قابل درک تر است شاید برای همین هیات داوران هم به آن بیشتر توجه کردند.

خداحافظی طولانی
علی حضرتی(نفر دوم از راست) در رونمایی “خداحافظی طولانی” در کاخ جشنواره

در تیتراژ نام من و علی حضرتی به عنوان تهیه کننده می آید

سوال دیگری که درباره “خداحافظی طولانی” وجود دارد این است که بالاخره تهیه کننده فیلم کیست. موتمن یا علی حضرتی؟ فرزاد موتمن در این باره بیان می دارد: بنا شده در تیتراژ فیلم نام من و علی حضرتی به عنوان تهیه کننده بیاید. به هر حال ایشان تمامی سرمایه تولید فیلم را فراهم کرده و برای همین ما هم از ارشاد خواستیم که نامشان به عنوان تهیه کننده بیاید و خوشبختانه ارشاد موافقت کرد.

موتمن که پروانه ساخت “خداحافظی طولانی” را به نام خودش گرفته بود ادامه می دهد: بر این اساس “خداحافظی طولانی” دو تهیه کننده دارد؛ یکی من و دیگری علی حضرتی.

مجوز تهیه کنندگی علی حضرتی صادر شده

موتمن درباره اینکه آیا صدور پروانه تهیه کنندگی نیاز به مجوز اتحادیه تهیه کنندگان ندارد بیان می کند: خوشبختانه مجوز تهیه کنندگی ایشان از سوی صنف تهیه کنندگان خانه سینما صادر شده و برای همین ایشان از این لحاظ مشکلی ندارد.

علی حضرتی فیلمنامه را به من پیشنهاد داد

کارگردان آثاری خاطره انگیز چون “شبهای روشن” و “صداها” درباره نحوه آشنایی خود با علی حضرتی به سینماژورنال می گوید: ایشان خودشان پیشنهاد همکاری به من دادند. گویا کارهای قبلی مرا دیده بودند و بدشان نمی آمد همکاری داشته باشیم. فیلمنامه “خداحافظی طولانی” هم پیشنهاد خودشان بود.

موتمن می افزاید: حین همکاری هم فهمیدم بلحاظ دانش سینمایی آدم مطلعی است که سینمای روز ایران را پیگیری کرده است.

خداحافظی طولانی
ساره بیات و سعید آقاخانی در نمایی از “خداحافظی طولانی”

پخش فیلم را هدایت فیلم برعهده گرفته/فیلم عیدفطر اکران میشود

فرزاد موتمن درباره وضعیت اکران “خداحافظی طولانی” به سینماژورنال اظهار می دارد: پخش فیلم را هدایت فیلم برعهده گرفته است و به دنبال فراهم کردن زمانی مناسب برای پخش هستیم. برنامه مان این است که فیلم در اکران عیدفطر روی پرده برود.

برای اکران رسمی صدای پالایش شده روی فیلم قرار می گیرد

موتمن درباره تفاوت نسخه اکران با نسخه جشنواره می گوید: هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت جز صدای فیلم که در نسخه جشنواره آماده نبود و برای اکران رسمی صدای پالایش شده روی فیلم قرار می گیرد.