1

مرگ بازیگر “هتل کارتن”+عکس

سینماروزان/حسام ناظری: آرین خلج بازیگر “هتل کارتن” درگذشت.

به گزارش سینماروزان آرین خلج نقش اصلی فیلم “هتل کارتن”سیروس الوند را بازی کرده بود.

“خاکستری” و “غریبانه” از دیگر تجربیات بازیگری آرین خلج بود که در جوانی شباهت‌هایی داشت به آنتونیو باندراس.

خلج سابقه سابقه آهنگسازی و خوانندگی هم داشت و ازجمله در ملودرام “رخساره”، آوازخوانی کرده بود.

آرین خلج در ماههای اخیر درگیر بیماری سرطان بود و درنهایت هم نتوانست بر این بیماری، فائق آید و مرحوم شد.

آرین خلج+هتل کارتن
آرین خلج+هتل کارتن




اظهارات صریح غلام کویتی‌پور ⇐”استیج” برنامه خوبی است/خیلی این برنامه را دوست دارم و دنبال می‌کنم/۳۷ سال است که حقوقی از انقلاب نگرفته‌ام/هنوز مستأجرم/بارها اجاره خانه‌ام عقب افتاده!

سینماروزان: غلام کویتی پور حماسی خوان ایرانی که بسیاری از مخاطبان با صدایش خاطره ها دارند در تازه ترین گفتگویش که با “جام جم” انجام شده نکات صریحی را درباره موضوعات مبتلابه موسیقی و از جمله برنامه هایی نظیر “شب کوک” و “استیج” گفته است.

به گزارش سینماروزان کویتی پور در این گفتگو نکاتی را هم درباره وضعیت دستمزدش گفته است و اینکه همچنان در خانه ای اجاره ای زندگی می کند.

بخشهای خواندنی گفتگوی کویتی پور را بخوانید:

صدا و سیما مدتی است در قالب برنامه « شب کوک » به کشف صداهای خوب پرداخته است، آیا این برنامه را می بینید؟

این برنامه را می بینم و خیلی خوشحالم که استعدادهای جوان و جدید به عرصه آواز و موسیقی معرفی می شوند. این برنامه در ابتدای کار است و تعداد محدودی جوان با استعداد معرفی می شوند. در حالی که با گسترش و حرفه ای تر ساختن برنامه، استعدادهای بیشتری کشف و معرفی می شوند. شبکه ماهواره ای «من و تو» هم برنامه ای را با عنوان« استیج» برای کشف صداها و استعدادهای آوازی اجرا می کند.

ابتدای مصاحبه قول دادم سوال های چالشی بپرسم، شما هم استقبال کردید. با این اشاره ای که داشتید، می خواهم بپرسم شما شبکه «من و تو» نگاه می کنید؟

بله

نظرتان درباره برنامه « استیج» این شبکه چیست؟

خیلی این برنامه را دوست دارم و دنبال می کنم. استیج برنامه خوبی است. البته باید در آن شرط ادب هم رعایت شود.

منظورتان از شرط ادب چیست؟

این برنامه چون به کشف استعدادهای خوانندگی و صداهای جدید می انجامد خیلی خوب است اما بهتر آن است که مدیران و کارشناسان قبل از ضبط رقابتی برنامه، افرادی را انتخاب کنند که با هنر آواز و موسیقی آشنا باشند. بارها شده جوانی را روی استیج آورده اند که به دلیل برخی از ضعف ها، آن جوان تحقیر شده که حس تحقیر شدن جویندگان هنر را من نمی پسندم. همچنین داوران استیج هم در برخی موارد چنان با قصد و منظور رأی و نظر یکدیگر را رد می کنند که به روشنی معلوم است اختلافی بین آنها وجود دارد و می خواهند یکدیگر را ضایع کنند. نباید هدف کشف استعدادهای جوان تحت شعاع داوری های شخصی قرار گیرد.

به تازگی باب شده که فیش حقوقی افراد را افشا می کنند تا مردم بدانند برخی افراد چه میزان حقوق می گیرد. فیش حقوقی شما چقدر است؟

این را خوب پرسیدی، به همه بگو که کویتی پور افتخار دارد که 37 سال حقوقی از انقلاب نگرفته است. یک سر سوزن از امکانات این مملکت استفاده نکرده ام.

مگر از حقوق بازنشستگی بهره مند نیستید؟

من اصلاً کارمند رسمی جایی نبودم که بخواهم بازنشسته شوم. از 37 سال پیش که از شهرم خرمشهر دربه در شدم هیچ کار ثابتی نداشتم که به فکر بازنشستگی باشم. از ابتدای جنگ بسیجی بودم و هستم. حال که پرسیدی بگذار بگویم، غلام کویتی پور نه تنها فیش حقوق ندارد بلکه هنوز مستأجر است. آن هم مستأجری که یکبار 6 ماه ، یکبار 8 ماه و یکبار هم 10 ماه اجاره خانه ام عقب افتاده و نمی توانم پرداخت کنم.

پس چگونه امرار معاش می کنید؟

تاکنون برخی افراد به طور ناشناس که البته با پیگیری خود آنها را شناختم، عقب ماندگی های اجاره خانه ام را پرداخت کرده اند. از امرار معاش گفتید، باید بگویم کویتی پور در حالیکه هنوز موج انفجارهای زمان جنگ را تحمل می کند اما از هیچ بیمه ای برخوردار نیست. هزینه سرماخوردگی معمولی را خودم می پردازم، هزینه داروی موج انفجار که جای خود دارد. یک کلام، امرار معاش من در دست خدای روزی رسان است.

در مناسبت های مختلف صدای شما از رسانه ملی پخش یا آلبوم هایی با صدای شما تولید می شود، این موارد مگر درآمدی برای شما ندارد؟

چندی پیش آلبومی با عنوان غریبانه 2 با مجوز وزارت ارشاد به نام من تولید و منتشر کردند که فروش خیلی خوبی داشت. اما صدای من نبود. من همچنین از مسئولین صدا و سیما تقاضا دارم از صدای کویتی پور که در آرشیو رادیو و تلویزیون است استفاده نکنند چرا که بیشتر آنها صدای من نیست. تقلید صدای مرا کرده اند و رسانه هم به اسم من پخش می کند. چند روز پیش برای رونمایی از فیلم اروند با حضور هنرمندان بسیاری از من دعوت کردند، جالب اینکه صدای سرود « ممد نبودی» فیلم اصلاً صدای من نبود بلکه صدای آقای کرامتی بود. یا در موردی دیگر، مرا به برنامه زنده گلخانه دعوت کردند. عوامل این برنامه برای خوشامد من گفتند که 6 عنوان از سرودهای شما را تدوین و تصویرگذاری کرده اند. وقتی که کار پخش شد گفتم 4 مورد از این 6 مورد اصلاً صدای من نیست بلکه دیگران شبیه صدای مرا خوانده اند.

از راه های قانونی پیگیر موضوع می شدید تا به حق خود برسید.

اینها جواب مرا و حقوق 37 ساله مرا نمی دهند حالا چه رسد به اینکه دنبال امتیاز آلبوم غریبانه 2 باشم.

چه کسانی باید جواب شما را بدهند؟

در 6 سال گذشته چندین نامه به ریاست جمهوری، رییس مجلس و فرماندهی سپاه نوشتم که هیچ کدام جواب مرا ندادند. فقط آقای احمدی نژاد مرا آن هم برای گرفتن عکس یادگاری دعوت کرد.

دوست داشتید در اجلاس بین المللی پیرغلامان بندرعباس شرکت می کردید؟

اتفاقاً از من هم دعوت شد ولی چون خود را مداح نمی دانم شرکت نکردم. مداحین دارای مقام و منزلت بالایی هستند که خود را جزء آنان نمی بینم. من حماسه خوانم و تاکنون هیچ دوره مداحی و استاد و کلاس مداحی را ندیده ام. البته در حال حاضر هم پیر هستم و هم غلام. (غلام کویتی پور)

حرف آخر کویتی پور؟

اگر کویتی پور و امثال من دچار نقص و ضعفی هستند نباید آنرا به پای انقلاب گذاشت. ما به آرمان های شهدا و انقلاب پایبندیم.




غلام کویتی‌پور: وقتي اجاره خانه‌ام شش ماه، شش ماه عقب مي‌افتاد، از اين دنيا بدم مي‌آمد/فقط دو نفر را می شناسم که واژه “مداح” برازنده آنهاست؛آن دو نفر هم معروف نیستند!/خرمشهر، ول مانده؛ باید زودتر و زیباتر ساخته شود

سینماژورنال/بهمن بابازاده: «روزي در تقاطع خيابان كردستان پشت چراغ قرمز و پشت فرمان اتومبيل بودم كه دو جوان به سمت من آمدند و گفتند كه شما آقاي كويتي‌پور هستيد؟ من هم گفتم بله. آنها گفتند كه پدر ما هم در جنگ بوده و گاهي به شوخي مي‌گويد كه شما با خواندن‌تان خيلي‌ها را به كشتن داديد. من هم لبخندي زدم و گفتم اگر امروز من به شما زور بگويم قبول مي‌كنيد؟ گفتند نه. گفتم‌‌ همان‌طور كه شما زير بار زور نمي‌رويد، ديگر مردم ايران هم زير بار زور نمي‌روند. تمام رزمندگاني كه در جبهه‌ها بودند با باور و اعتقاد آمده بودند و جنگيدند. اگر ما مي‌توانستيم در آن ايام قطعه‌اي حماسي بخوانيم، حاصل شور و حالي بود كه در ميان رزمندگان وجود داشت. متاسفانه دوربين‌هاي تلويزيوني در تصاويري كه از آن زمان ضبط كرده‌اند تنها به ما كه مي‌خوانديم توجه داشتند. كاش شما هم بوديد و شور و حال رزمندگان را مي‌ديديد.»

غلام كويتي‌پور خيلي به ندرت حرف مي‌زند. ولي عمده گفت‌وگوهايش مشخصا از چند فاكتور كلي برخوردارند: «حسرت برخي اتفاقات، زخم زبان و گلايه‌هايي تند.»

لفظ مداح وظيفه مي‌آورد و لياقت مي‌خواهد

كويتي پور پايه‌گذار يك اتفاق عجيب در دنياي موسيقي بود. اتفاقي كه باعث شد تا خيلي از مداح‌هاي ديگر كه تا به آن موقع دل و جرات نزديك شدن به موسيقي را نداشته‌اند، كمي راحت‌تر وارد اين فضا شوند. اما خود وي چندان از اين اتفاق راضي نبود؛ نه به خاطر اينكه از مداحي وارد فضاي پرالتهاب موسيقي شده است، بلكه به خاطر دلخوري‌هايي كه از انتشار آلبوم‌هاي اولش يعني «غريبانه ١و٢» دارد. اما بالاخره بعد از سال‌ها تصميم گرفت تا تمام اين دلخوري‌ها را كنار بگذارد و آلبوم جديدش را كه همان حال و هواي موسيقي مذهبي را دارد وارد بازار كند. آلبوم «خاموش» چند سال قبل با صداي ايشان منتشر شد و همين اواخر هم كه قرار بود كنسرتش را روي صحنه ببرد كه بنا به دلايلي اين برنامه به مرحله اجرا نرسيد و به آينده موكول شد.

حرف‌هاي بالا تنها بخشي از سخنان اين مداح نامي كشور است. مداحي كه در آستانه شب‌هاي قدر، هنوز اعتقاد دارد نبايد لفظ «مداح» را براي او استفاده كرد و اينكه: «لفظ مداح وظيفه مي‌آورد و لياقت مي‌خواهد…»

آنچه در ادامه خواهید خواند متن تازه ترین سخنان کویتی پور است که پیشتر در “اعتماد” منتشر شده است.

خودم را خواننده ارزشي نمي‌دانم

من خودم را خواننده ارزشي نمي‌دانم. من خواننده ايراني هستم. يك رگم عرب و يك رگم فارس است. من غم مملكت و مردمم را خورده‌ام و اين غم من را به معرفت سوق داد. من به همه سبك‌هاي موسيقي در سراسر دنيا اعتقاد دارم و هر‌گاه قطعه‌اي مي‌شنوم، وظيفه خودم مي‌دانم كه تا پايان آن قطعه را بشنوم.

وقتي اجاره خانه‌ام شش ماه، شش ماه عقب مي‌افتاد، از اين دنيا بدم مي‌آمد

در تمام اين سال‌ها وقتي كسي خبري از ما مي‌گرفت، مي‌گفتيم: «هر چي عشق داشتم را از من گرفتند». متاسفانه در دنياي هنر ما، مافيا حرف اول را مي‌زند و ديگر نه سليقه‌اي مانده و نه كسي دل مي‌سوزاند. با اين سكوت مي‌خواستم به نوعي از همه فاصله بگيرم و حداقل پيش وجدان خودم راحت باشم كه به كسي باج نداده‌ام و آخر سر هم وقتي اجاره خانه‌ام شش ماه، شش ماه عقب مي‌افتاد، از اين دنيا بدم مي‌آمد.

دردها را در آلبوم فریاد زده ام

اينها همه درد است. اين دردها را به نوعي در اين آلبوم فرياد زده‌ام و به نوعي تمام احساسم را در آن گنجانده‌ام. آلبوم «خاموش» را در اصل نخستين كار موسيقيايي خود مي‌دانم. با اينكه قرار بود يكي دو تا از كارها حال و هواي باورهاي ديني- مداحي را داشته باشد، ولي رفته‌رفته به سمت اين وادي بيشتر گراييده شديم و به آن پرداختيم. هر چند معتقدم كه موسيقي و كلا هنر نبايد صرفا به باورهاي اعتقادي يك جامعه خلاصه شود. دنياي هنر فضاي بي‌نهايت و گسترده‌اي دارد كه بايد همسو با آن جلو رفت. چارلي‌چاپلين مي‌آيد ولي باز هم بالاتر از چاپلين خواهند آمد. تكنولوژي پيشرفت مي‌كند. انسان‌هاي خارق‌العاده هم خواهند آمد.

غلام کویتی پور
غلام کویتی پور

انرژی برای ادامه کار

حالا چند سال بعد از انتشار آن آلبوم باز هم بازنشري از آن در بازاراتفاق افتاده كه انرژي من را براي ادامه دادن زياد كرده است.

فقط دو نفر را می شناسم که واژه “مداح” برازنده آنهاست/آن دو نفر هم معروف نیستند

من بارها خواهش كرده‌ام كه از لفظ مداح براي من استفاده نشود. ما در حد حماسه‌سرا هم نيستيم، چه برسد به مداح. مداح اهل بيت جايگاهش خيلي بالاست. مداحي سير و سلوكي دارد. متاسفانه در جامعه ما هر كس ميكروفن را مي‌بيند، مي‌گويد بلندگو را بده به من. ماجراي اصطلاح مداح‌هاي اين دوره زمانه هم تقريبا همين‌گونه است. با نسبت دادن اين واژه به يك‌سري افراد نالايق، آبروي يك عده مداح مخلص را نبريم. من فقط دو نفر از دوستان را مي‌شناسم كه واقعا واژه «مداح» تنها برازنده آنهاست. البته ناگفته نماند آنها جزو معروف‌هاي اين وادي نيستند و شايد هم دوست نداشته باشند كه من اسم‌شان را بياورم ولي هم صداي داوودي دارند و هم اخلاقيتي دارند كه من در زندگي‌ام خيلي زياد از آنها درس گرفته‌ام.

خرمشهر، ول مانده/باید زودتر و زیباتر ساخته شود

قرآن به ما ياد مي‌دهد كه قلبت براي همه مردم و همنوعان‌ات بتپد. خرمشهر هم يك قطعه از جهان است كه من در آن زندگي مي‌كنم. اما اين حق خرمشهر نيست. ول‌مانده… بايد زودتر و زيباتر از اينها ساخته شود. براي بازسازي خرمشهر خيلي‌ها آمدند و رفتند ولي اتفاق خاصي نيفتاد. اين هميشه اذيتم مي‌كند كه عروس جنوب، هنوز هم آثار آن روزهاي جنگ را در پيكره شهرش مي‌بيند.

شب‌هاي قدر آدم‌ها از درون خود بيرون مي‌آيند

هميشه دگرگوني خاصي را در اين شب‌ها دارم. از كليشه كه بخواهم خارج شوم، نتيجه‌اش مي‌شود حرف‌هايي كه شايد براي خيلي‌ها تازگي نداشته باشد. شب‌هاي قدر آدم‌ها از درون خود بيرون مي‌آيند و متعلق به خود نيستند. اين حس و حال شايد قابل روايت نباشد. اتفاقي شخصي و دروني است. براي ما هم دعا كنيد…