1

اختصاصی سینماروزان⇐واکنش غلامحسین لطفی به اظهارات فرهاد جم : از #همسران حذف نشدم!/ تهیه‌کننده دبه کرد!/موافق حضور فرهاد جم نبودم+ریز ارقام قرارداد

سینماروزان/حامد مظفری: انتشار گفتگویی از فرهاد جم در سینماروزان درباره حذف غلامحسین لطفی از سریال #همسران با واکنش لطفی مواجه شد.

فرهاد جم به روزنامه فرهیختگان گفته بود: ابتدا قرار بود لطفی کارگردان و بازیگر نقش اصلی سریال باشد ولی تهیه‌کننده های کار (بیرنگ و رسام) نپذیرفتند و برای همین فردوس کاویانی جایگزین شد و رسام و بیرنگ خودشان کارگردانی کردند.

غلامحسین لطفی در واکنش به فرهاد جم به سینماروزان گفت: مرا از #همسران حذف نکردند بلکه بر سر رقم قرارداد به توافق نرسیدیم، تهیه‌کننده دبه کرد و با اینکه چند ماه درگیر سریال بودم و تمام کارهای سریال را انجام داده بودم رها کردم و رفتم.

لطفی درباره رقم قرارداد گفت: بنا بود که ماهیانه ۹۰۰ هزار تومان دستمزد بگیرم که رقم نامعقولی هم نبود ولی به ناگاه رقم قرارداد به ۶۰۰ هزار تومان تقلیل پیدا کرد و این شد که ترجیح دادم در پروژه نباشم.

غلامحسین لطفی درباره ترکیب مدنظرش برای سریال هم بیان کرد: من موافق حضور فرهاد جم در نقش علی نبودم و الویتم بازیگر دیگری بود که اگر می‌آمد چه بسا نتیجه کار بهتر میشد‌.

این هنرمند باسابقه تاکید کرد: اصولا آدمی نیستم که اجازه دهم فرد یا جریانی مرا حذف کند چون باید چارچوب مرا بپذیرند و همکاری میسر شود وگرنه خودم کنار میکشم و اجازه نمی‌دهم کار به حذف بکشد.

غلامحسین لطفی: از سریال همسران حذف نشدم/تهیه‌کننده دبه کرد
غلامحسین لطفی: از سریال همسران حذف نشدم/تهیه‌کننده دبه کرد




چرایی حذف غلامحسین لطفی از #همسران!؟⇐فرهاد جم بعد از سی سال بازگو کرد+اعلام دستمزد بازیگران سریال

سینماروزان: تابستان ۱۳۷۳ سریال همسران را کلید زدیم و مسعود شامحمدی که از دوستانم هستند به من زنگ زدند.ایشان حلقه رابط من با مسعود رسام و بیژن بیرنگ شد.

فرهاد جم بازیگر اصلی سریال ماندگار #همسران با بیان مطلب فوق به روزنامه فرهیختگان گفت: ابتدا قرار بود بیرنگ و رسام تهیه‌کننده باشند و غلامحسین لطفی کارگردان باشد و در عین‌ حال نقش کمال لطفی را هم بازی کند.

جم ادامه داد: بعد از بازی یک بخش که ما رفتیم و اثاث‌کشی بود و اینها، آقای رسام و بیرنگ کار را نپسندیدند و بنابراین پروژه متوقف شد و بازیگران تغییر کردند و فردوس کاویانی نقش کمال لطفی و مهرانه مهین‌ترابی نقش مهین را بازی کردند. فردوس کاویانی مردی دوست‌داشتنی بود که من از او بسیار یاد گرفتم. بیژن بیرنگ طناز خوبی بود و آن را خوب بلد بود.

فرهاد جم درباره سطح دستمزدهای بازیگران سریال همسران گفت: دستمزدها در طول سریال تغییر کردند، ولی نه به‌دلیل دیده‌شدنم، بلکه بیژن و مسعود یک متممی به قرارداد سریال همسران اضافه کردند و قرارداد تغییر کرد.

جم گفت: قرارداد من ماهانه 80هزار تومان بود و بعد که متمم به قراردادم خورد، دستمزدم ماهانه 200هزار تومان شد. بعد از عید که این سریال خیلی دیده شد، این متمم به قراردادم اضافه شد.

فرهاد جم گفت: آن زمان اجاره ماهانه خانه 100متری من در شهرزیبا که دوخوابه بود، 12هزار تومان بود و دستمزدم ماهانه 80هزار تومان. من جیپ صحرای عزیزم را در سال1374 با دستمزد مسابقه «راز سیب» به قیمت سه‌میلیون و 400هزار تومان گرفتم. این جیپ را تا سه‌سال داشتم. در آن زمان دستمزدهایی که می‌گرفتم، خوب بودند.

جم درباره لوکیشن اصلی همسران گفت: آن خانه خیلی معروف همسران بعدها با تغییراتی لوکیشن «خانه سبز» شد ولی الان کوبیده و ساخته شده است. الان بالای آن اتوبان یادگار و پایینش اتوبان نیایش است.

این بازیگر بیان داشت: ما برای 40دقیقه که یک قسمت از سریال «همسران» بود، چهار روز کار می‌کردیم، ولی الان اصلا تهیه‌کننده قبول نمی‌کند که شما این زمان را صرف کنید. سرعت انجام کار شما را وادار می‌کند از یک چیزهایی بگذرید و این کیفیت را پایین می‌آورد. جمله‌ای هست که موقع بروز نقص‌ در کار می‌گویند: «کی می‌بینه، بزن بریم، گمه!» این را از صدابردار تا کارگردان و هرکسی ممکن است بشنوید، درحالی ‌که مخاطبان خیلی هم بادقت می‌بینند…

چرایی حذف غلامحسین لطفی از #همسران!؟/فرهاد جم بعد از سی سال بازگو کرد
چرایی حذف غلامحسین لطفی از #همسران!؟/فرهاد جم بعد از سی سال بازگو کرد




غلامحسین لطفی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐ زندگی میگذرد اما به سختی!/بیکاری حوصله‌ام را سر برده!/همه دنبال اسپانسر هستند!!/آیا یک نفر در سازمان هست که وقت  بگذارد برای خواندن طرحهای پیشنهادی من؟؟

سینماروزان: غلامحسین لطفی را اغلب به عنوان بازیگر برخی کاراکترهای طناز فیلمها و سریالهای تلویزیونی می‌شناسیم اما کم نیستند مخاطبانی که میدانند لطفی سالها قبل و بعد از ساخت یک فیلم ضدجریان به نام “سرخپوستها”، مجموعه ای خانوادگی به نام “آینه” را برای تلویزیون ساخت؛ مجموعه ای که هرچند در دهه شصت روی آنتن رفت ولی در تمام سالهای بعدش به عنوان یکی از  محصولات به یادماندنی ادوار رسانه ملی مطرح بود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جام جم« لطفی کار در تلویزیون را به عنوان بازیگر “شاه شکار” شروع کرد و بعد از ساخت “آینه” هم هرچند فیلمی کمدی به نام “پاک باخته” را ساخت که چندین بار از تلویزیون پخش شد با این حال دیگر نتوانست سریالی بسازد. خاطره خوش مخاطبان از لطفی به بازی در سریالهایی مثل “خانه به دوش”، “پژمان”، “نود شب” و  “معراجیها” برمیگردد. بازپخش “پژمان” بهانه ای شده برای گفتگوی «جام جم» با لطفی و شنیدن درددلهایش.

*بازپخش سریالهایی مانند “پژمان” و “خانه به دوش” همچنان طرفدار دارد. چرا؟

چون این سریالها متن خوبی داشتند حتی اگر پانصد بار هم پخش شوند باز مردم حال میکنند. حتی خانواده خودم هم وقتی برای بار چندم این سریالها را می بینند خوششان می آید و مدام از من می پرسند چرا دیگر چنین سریالهایی ساخته نمیشود.

*پاسخ شما چیست؟ چرا در طنزپردازی خلاقیت سابق را نداریم؟

چون نوع نگاه به طنز تغییر کرده! هرگاه به مانند امثال رضا عطاران و سروش صحت به سراغ نمایش تناقضات زندگی ایرانیان رفتیم موفق بودیم و هرگاه به بذله گویی و آب بندی دچار شدیم مخاطب را از کف دادیم. “پژمان” متن قوی داشت که ماندگار شد وگرنه هزینه هایی بسیار بیشتر هم برای سریالهایی دیگر صرف شده و یک سوم این سریال هم مخاطب نداشته. مشکل آن است که بر روی متن کار نمی کنیم و انتظار داریم در اجرا فوق العاده عمل کنیم درست مثل اینکه فونداسیون مناسبی برای یک برج طراحی نکنیم و  انتظار داشته باشیم برج مان سرپا بماند. هر کاری قاعده ای دارد و قاعده تولید محصولات نمایشی تمرکز وافر بر متن سریال است؛ اگر متن را با حساب و کتاب و با حضور آدمهای باسواد و کارکشته شکل دادند که تکلیف معلوم است ولی اگر فیلمنامه درست و حسابی نباشد اینکه محصول متوسط هم تولید شود، رویا است.

*از “پژمان” بگوئید. چقدر از فیلمنامه سر صحنه شکل گرفت؟

کمتر پیش می آید سریالی را کار کنم که متن آماده نداشته باشد. “پژمان” متن خوبی داشت و بخصوص کارکترم که یک باشگاه دار بود خیلی جای کار داشت و همین باعث شد من هم ظرایفی را به نقش بیفزایم و نقشم بانمک تر شود. من فکر میکنم در حیطه طنز نمیتوان کاملا منطبق با فیلمنامه پیش رفت. اصلا شاید خواندن فیلمنامه “پژمان” به اندازه اجرایش خنده دار نبود ولی بنیانی داشت که کافی بود درکش کنی و پیش بروی تا نتیجه لازم حاصل شود. این بنیان از همان فیلمنامه ای ناشی میشود که درباره اهمیتش به شما گفتم. فیلمنامه دارای بنیان قوی را که به بازیگر قوی بسپاری کار تمام است و مخاطب سالهای سال سریال را می بیند و لذت میبرد.

*براساس تحلیل شما اجرای طنز به شدت به بازیگر ربط دارد؟

قطعا همین طور است. عطاران، عطاران است و لطفی، لطفی. مخاطب که بدون سابقه ذهنی قبلی بازیهای ما را نمی‌بیند پس اجرای طنز متکیست بر بازیگر. بازیگر است که با بداهه هایش نقش را نمکین و خواستنی میکند. شخصا با ذوق خودم نقشهایم را ماندگار میکنم و برای همین است که علیرغم اینکه گزیده کار هستم اما کم ندارم نقشهای مکملی که در خاطر اغلب مخاطبان مانده است و مدام بابت آنها سوال و جواب می شوم و مردم و بینندگان مدام دوست دارند بدانند که چطوری و در چه حال و هوایی آن نقشها را بازی کرده ام.

*درباره اهمیت بنیان در فیلمنامه گفتید. کم کاریتان در سالهای اخیر از بی بنیان بودن کاراکترها ناشی شده؟

اغلب متن ها آن قدر بانمک و جذاب نیستند که وسوسه ام کنند. سالهاست که گزیده کارم؛ هر کاری را انجام نمی دهم و همیشه به ماندن کارها فکر می‌کنم به همین جهت کم کار میشوم و مخاطبان می پرسند چرا نیستید و من هم نمیدانم چه جوابی بهشان دهم!!! آخر من بازیگرم؛ نمیتوانم که خودم زنگ بزنم و خودم را به کارگردان پیشنهاد دهم!! میتوانم؟؟؟

*حداقل می توانید کارگردانی را ادامه دهید.

سریال سازی نقاشی نیست که با یک قلم مو و کمی آبرنگ بتوانی خلق کنی. تولید سریال نیاز دارد به گروه تولید و کلی هزینه و پول. برای امثال من جور کردن سرمایه واقعا سخت است آن هم با این عقبه چند دهه ای که پشت سر گذاشته ایم.

*یعنی اگر سرمایه باشد کارگردانی می کنید؟

همین الان کلی طرح آماده دارم ولی به هر تهیه کننده ای که میگویم فورا می‌فرماید: «با کمال میل ولی حتما اسپانسر بیاور!!» آخر من با این سن و سال چگونه میتوانم بروم دنبال اسپانسر؟؟ کار هنرمند، خلق است و نه ویزیتوری برای جذب پول. این از آفات صنعتی نشدن تولید در ایران است که یک نفر  باید هم بنویسد و هم سرمایه جذب کند و هم بسازد و…

*در میان طرحهای آماده تان بیشتر کار طنز به چشم میخورد یا کار جدی؟

طرح جدی هم دارم به خصوص درباره مشکلات و معضلات زندگی شهروندی در جامعه لنگ در هوای ما که بین سنت و مدرنیته مانده!! اگر خاطرتان باشد در همان سریال “آینه” هم کوشیدیم همین نگاه را به شکل ملایم به مخاطب ارائه کنیم که مورد توجه هم قرار گرفت. مظاهر مدرنیته وقتی وارد زندگی ایرانیان میشود تلقی خاصی را نسبت به ارتباطات اجتماعی شکل میدهد و این وادی پر است از داستانهای جدی و کمدی. حتی امثال رضا عطاران هم بخش عمده موفقیتشان به خاطر پرداخت صحیح به همین تناقضات بوده؛ تناقضاتی که از زمان حضور اتومبیل در کشور وجود داشت و بعدها در زمان ورود آسانسور و بعدتر زمان ورود گوشیهای همراه و حالا هم که با ورود فضای مجازی کماکان وجود دارد. باید کمی نکته بین بود و زاویه دیدی خاص از این تناقضات را دراماتیزه کرد تا مخاطب جلب شود.

*در لحظه فعلی دغدغه غلامحسین لطفی بیشتر بازیگری است یا کارگردانی؟

والله چه بگوئیم. فقط می دانم که زندگی میگذرد اما به سختی! خوش نمیگذرد ولی بد هم نمیگذرد. بیکاری حوصله ام را سر می برد و خسته ام میکند اما وقتی هم که مثلا میرویم در فیلم “خفگی” بازی میکنیم آن قدر نقش را کم و تعدیل میکنند که درمیمانی چرا اصلا دعوت به کار شده ای!!

*بالاخره کارگردانی یا بازیگری؟

دوست دارم سریال بسازم! آیا یک نفر در سازمان هست که وقت  بگذارد برای خواندن و حمایت از طرحهای پیشنهادی من؟؟؟!! باور کنید آن قد ها هم مادیگرا نیستم و میتوانم با حداقل هزینه بهترین کار را ارائه دهم. آیا یکی هست که اعتماد کند؟؟؟




غلامحسین لطفی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐موقع بازی در «خفگی» عصبانی بودم!/جیرانی فیلمنامه را نداد که بخوانم/نقشم را هم چند بار عوض کرد/جنتی دکترایی به من داد که یک قران هم به حقوقم اضافه نکرد/کیمیایی از «گوزنها» به این طرف سقوط وحشتناکی کرده!/موقع ساخت «پاکباخته» اکبر عبدی و علیرضا خمسه قهر بودند/به‌جای سیاهی‌لشکر، جنگ‌زده‌ها را از هتل المپیک می‌آورند که نقش بگیرند!!!

سینماروزان: غلامحسین لطفی را هرچند بیشتر به عنوان بازیگر و آن هم بازیگر آثار طنز دیده ایم اما لطفی سابقه کارگردانی هم دارد و علاوه بر ساخت یک فیلم خلاف جریان به نام «سرخپوستها» در اواخر دهه پنجاه، کارگردانی یک سریال خاطره انگیز با نام «آینه» و یک کمدی پرمخاطب در سینما و تلویزیون با نام «پاکباخته» را هم در کارنامه دارد.

به گزارش سینماروزان لطفی به مانند بسیاری از هم‌نسلان خود در سالهای اخیر کم‌کار شده ولی هرگاه مجالی ولو کوتاه برایش فراهم شده کوشیده ایفای نقش اثرگذاری داشته باشد. او این روزها با «خفگی»فریدون جیرانی در سینماهاست که پرفروش هم شده.

لطفی در گفتگویی با «جام جم» که پیرامون دلایل کم کاریش در سینما و تلویزیون بوده هم به گلایه از فریدون جیرانی پرداخته و هم گریزی زده به افت کاری مسعود کیمیایی.

متن کامل گفتگوی لطفی را بخوانید:

چرا این‌قدر کم کارید؟

اولین دلیل این است که کمی از محیط دور شده‌ام و در قزوین زندگی می‌کنم، البته از دید من این مساله بهانه است، چون تلفن دارم و همکاران می‌توانند تماس بگیرند و برای کار دعوت کنند. هر چند، چند باری هم در سال گذشته دعوت شده‌ام، اما نه سناریوها خوب بود و نه نقشی که من قرار بود بازی کنم. می‌دانم اگر برای بازی هم بروم یا پولم را می‌خورند یا نصفش را می‌دهند و بقیه را نمی‌دهند. از این گرفتاری‌ها هم هست. خودم هم سناریوهایی برای ساخت فیلم سینمایی و سریال دارم، اما متاسفانه کسی را برای سرمایه‌گذاری پیدا نکردم. چون خودم که سرمایه‌دار نیستم. دلایل غیبت و کم کاری همین‌هاست، وگرنه مشکل خاصی ندارم و اتفاقا در اوج آمادگی هستم. سناریوهایی را هم که دارم نو و دست اول است، نه از این فیلمنامه‌های تکراری که ازروی دست همدیگر کپی می‌کنند.

در همه این سال‌ها بیشتر شما را در نقش‌های کمدی دیدیم، این نمک و شوخ‌طبعی را در زندگی واقعی هم دارید؟

بله، همین‌طور است. منتها بارها گفته‌ام که دوست نداشتم کمدی بازی کنم. یک دفعه آن اوایل اشتباه کردم، کمدی بازی کردم و بعد همین‌طور ادامه پیدا کرد. در سینمای ایران اگر نقش منفی بازی کنید، تا آخر عمرتان نقش منفی به شما پیشنهاد می‌شود و اگر نقش کمدی بازی کنید، برای همیشه کمدین می‌مانید. اتفاقا نقش جدی زیاد بازی کردم، حتی بیشتر از نقش‌های کمدی، اما چون کمدی بیشتر در ذهن می‌ماند، به نظر می‌آید که من کمدی زیاد بازی کرده ام. البته من طنز را دوست دارم، اما کمدی‌هایی را که شلنگ تخته می‌اندازند، نه.

بعد از مدت‌ها غیبت، بازی شما را در «خفه‌گی» دیدیم؛ نقشی که باحضورتان آن را بامزه و دوست‌داشتنی کردید.

من فیلم را ندیدم، اما می‌دانم چیزی از بازی من در این کار باقی نمانده؛ چون نقش خیلی بیشتر از این بود و بقیه حذف شده است. شما که فیلم را دیدید، نقش من طنز بود؟

موقعیتی که در آن به عنوان خواستگار پیر یک دختر جوان (صحرا مشرقی با بازی الناز شاکردوست) حضور داشتید، بامزه و نمکین بود و البته این به بازی خوب شما هم مربوط است.

متاسفانه آقای جیرانی کلا سناریو را تا لحظه کلید خوردن صحنه، به من نداد که آن را بخوانم. من عادت دارم با خواندن فیلمنامه و قبل از فیلمبرداری، روی نقشم کار کنم. من جیرانی را دوست دارم، اما به نظرم این فیلمنامه را دراختیار بازیگر نگذاشتن تا قبل از فیلمبرداری و هیچ توضیحی هم درباره نقش ندادن، از آن اداهایی است که کارگردا‌ن‌های امروزی و خارجی درمی‌آورند. این کار اصلا پسندیده نیست، برای این‌که وقتی شما اطلاعاتی از نقش به بازیگر نمی‌دهید، او مجبور است برای درآوردن نقش، زور بزند! حالا این کار از جانب خارجی‌ها توجیه دارد، برای این که سناریو لو نرود و چند میلیون دلار ضرر نکنند. اما اینجا سناریو لو برود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. برای همین موقع بازی در «خفه‌گی» عصبانی بودم، چون بجز این بی‌اطلاعی از نقش تا لحظه بازی، سه چهار بار کاراکتر من عوض شد و بعد از چند شب معطلی، این دو صفحه فیلمنامه را به من دادند. به نظرم اصلا درباره این کاراکتر، فکر هم نشده بود. با این اوضاع اگر هم چیزی از این شخصیت در فیلم درآمده، تصادفی است.

تقریبا همیشه بجز یکی دو مورد، با کارگردان‌های هم‌نسل خودتان کار کردید. چرا با جوان‌های فیلمساز همکاری نمی‌کنید؟ پیش نیامده؟

اصلا برای کار کردن، پیر یا جوان‌بودن کارگردان فرقی برایم ندارد. حاضرم با یک کارگردان ده ساله هم کار کنم! مشکل من با سن و سال کارگردان‌ها نیست، یا پیشنهادی نبوده یا نشده که این همکاری با فیلمسازان جوان شکل بگیرد. من کسی نیستم که نخواهم با کارگردان‌های جوان کار کنم یا نکنم. من هنرپیشه بسیار پیش‌پاافتاده‌ای هستم!

شما از دهه ۵۰ در سینما و تلویزیون هستید…

اولین کاری که بازی کردم، سریال «دلیران تنگستان» بود.

چون تحصیلکرده رشته بازیگری و کارگردانی هم هستید و کارشناس این حرفه هم محسوب می‌شوید، نظرتان درباره وضعیت امروز سینمای ایران نسبت به دهه‌های قبل چیست؟

البته قبل از پاسخ به سوال شما باید بگویم من دو سال پیش دکترای رشته بازیگری را هم از آقای علی جنتی، وزیر وقت ارشاد گرفتم.

بله قربان، می‌دانم. حالا به دردتان خورد این دکترای افتخاری؟

نخیر، موقعی این دکترا را به من دادند که من به عنوان کارمند وزارت ارشاد بازنشسته شده بودم و گفتند دیگر یک قران هم به حقوق شما اضافه نمی‌شود! (می‌خندد) فقط یک کلمه «دکتر» برای من ماند که آن هم به هرکس می‌گویم باور نمی‌کند. این هم طنزی است برای خودش و عموم مردم فکر می‌کنند دکتر فقط کسی است که برای مریض نسخه می‌نویسد.

نگفتید؛ اوضاع سینمای ما الان نسبت به قبل بهتر شده یا نه؟

بهتر نشده، متاسفانه الان همه چیز بزن برویی و سطحی شده است و من اول هر فیلمی را نگاه کنم، می‌دانم ته آن چه می‌شود. برای همین فیلم‌های سینمای ایران را در این سال‌ها نمی‌بینم و برای دیدن آنها بلیت نمی‌خرم. البته از حق نباید گذشت که جرقه‌های خوبی هم در این سینما وجود دارد، منتها تعداد این جرقه‌ها کم است. کارگردان‌های قدیمی هم که … البته خوشحالم که آقای کیمیایی همچنان فیلم می‌سازد، اما متاسفانه سال‌هاست که فیلم‌های ایشان دیدن ندارد. از «گوزن‌ها» به این‌طرف آقای کیمیایی به شکل وحشتناکی سقوط کرده است.

در دوران اوج سینمای کمدی ایران، خیلی‌ها دوست داشتند دو ستاره این سینما یعنی اکبر عبدی و علیرضا خمسه را در یک فیلم سینمایی کنار هم ببینند؛ شما به عنوان کارگردان در فیلم «پاکباخته» این کار را کردید و این دو را کنار هم قرار دادید.

جالب است بدانید این دو نفر همان زمان با هم قهر بودند و من طوری دکوپاژ می‌کردم که اینها در یک پلان با هم نباشند. کارم خیلی سخت بود، اما به هر صورت اواسط فیلمبرداری اینها را آشتی دادیم که بتوانیم فیلم‌مان را بسازیم.

فیلم موفقی هم در گیشه بود.

بله، چون آقای فرحبخش (تهیه‌کننده پاکباخته) کار بد نمی‌کند، معمولا کپی از فیلم‌های قدیمی است و… (می‌خندد)

اولین ساخته سینمایی‌تان، «سرخپوست‌ها» بی‌تردید از آثار متفاوت سینمای ایران است؛ فیلمی درباره سیاهی‌لشکرهای فیلمفارسی. احتمالا باید بجز مردم و همکارانتان، میان این قشر هم محبوب باشید، نه؟

بله، ظاهرا همین‌طور است. وقتی دانشجو بودم این فیلم را ساختم. خیلی از سیاهی لشکرهای قدیمی فوت کرده‌اند و خیلی‌ها هم دیگر از خانه بیرون نمی‌آیند. الان سیاهی لشکرها مثل قدیم نیستند و جدیدا بعضی از این جنگزده‌ها از دهکده المپیک را می‌آورند که چیزی از بازیگری بلد نیستند. دیگر هیچ چیزی مثل قدیم‌ها نیست و سینمایی وجود ندارد که آدم از دیدن فیلم جدیدی ذوق کند. بخدا، من شرمنده‌ام و تقصیر من نیست! (می‌خندد)




در «آشوب» خواهید دید⇐از آوازخوانی کوروش تهامی تا حرکات موزون غلامحسین لطفی+فیلم

سینماروزان: در سینمای تکرارزده ما که اغلب آثار سینمایی محصور شده اند در لوکیشنهای داخلی و داستانهایی با محوریت خرده مصائب زناشویی اکران دوم نوروز فیلمی به نام «آشوب» را به خود خواهد دید که بلحاظ تنوع لوکیشن و البته طراحی داستانی پرشاخ و برگ جزو آثار متفاوت سینمای ایران است.

«آشوب» در برنامه اکران دوم نوروز بعد از «یک روز بخصوص» در گروه سینمایی آزادی روی پرده خواهد رفت؛ فیلمی که در دل تاریخ داستانی مفرح را درباره اولین فارغ التحصیل ادبیات دانشگاه تهران روایت می کند؛ فارغ التحصیلی که از پیش پرده خوانی در لاله زار شروع میکند اما رفته رفته بالا می کشد و موقعیتهای متفاوتی را تجربه می کند.

«آشوب» را کاظم راست گفتار ساخته که پیش از این سابقه ساخت آثاری همچون «نقاب» و «چک» را در کارنامه داشته است. فیلمی پربازیگر که جایگاهی خاص هم برای موسیقی ایرانی تدارک دیده است.

کوروش تهامی بازیگر نقش اصلی «آشوب» است و در کنار وی بازیگرانی نظیر آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، امیرحسین صدیق، داریوش فرهنگ، محمدرضا هدایتی، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی، رامین ناصرنصیر، نیما فلاح، فرهاد آییش،فخرالدين صديق شريف، داريوش كاردان، همايون ارشادى، رضا فياضى، سعيد اميرسليمانى، رضا بنفشه خواه، آشا محرابى، ليلا اوتادى، ميرطاهر مظلومى، غلامحسين لطفى، مژگان غلامى، بهرام سرورى نژاد، خسرو اميرصادقى، شروين اميرصادقى و با حضور داریوش فرهنگ و شهره لرستانی ایفای نقش کرده اند.

در تازه ترین تیزر منتشر شده از «آشوب» کوروش تهامی را در حال آوازخوانی در لاله زا می بینیم در حالی که در میان مخاطبان غلامحسین لطفی در حال حرکات موزون دیده می شود.

برای دیدن این تیزر اینجا را ببینید.




از «بازگشت لوک خوش شانس» آقارشید تا «زندگی با نور پایین» غلامحسین لطفی در شبکه خانگی+عکس

سینماروزان: فیلمهای «بازگشت لوک خوش شانس» به کارگردانی مجید کاشی فروشان و «زندگی با نور پایین» به کارگردانی امیرحسین احدی از طریق موسسه گلرنگ رسانه به شبکه خانگی عرضه شدند.

«بازگشت لوک خوش شانس» درونمایه ای کمدی دارد و به غیر از «آقا رشید»(قدرت الله ایزدی) کمدین مطرح اصفهانی، بازیگرانی نظیر فتحعلی اویسی و سیاوش خیرابی در آن ایفای نقش می کنند. علی اکبر بکتاشیان تهیه «بازگشت لوک…» را برعهده داشته است.

«زندگی با نور پایین» یک ملودرام است درباره زن جوانیست که سعی دارد به هر قیمتی که شده زندگیش را حفظ کند و در این بین پدرش هم کنار او قرار می گیرد. غلامحسین لطفی بازیگر قدیمی سینمای ایران علاوه بر ایفای نقش در این فیلم در قامت مشاور کارگردان هم حضور داشته است.

نگین معتضدی، طوفان مهردادیان، مرتضی نجفی، فرشید قلی پور، کیوان حبیبی، لسان اسلامی، آذر متفکر و سیما پورسید دیگر بازیگران «زندگی با نور پایین» هستند. محسن آقالر تهیه کننده «زندگی…» بوده است.

بازگشت لوک خوش شانس
بازگشت لوک خوش شانس

زندگی با نور پایین
زندگی با نور پایین