1

گلایه‌های بازیگر فیلم پرهزینه “غلامرضا تختی” از اوضاع اقتصادی خرابش⇐پدرم کارگر روزمزد است و خودم هم بیکارم!!/به دنبال شغلی هستم که بتوانم کمک خرج خانواده باشم ولی هیچ کس به داد ما نمی‌رسد!/برای اشتغال به کار در هر ارگانی باید آشنا داشته باشیم ولی متاسفانه من کسی را ندارم که مرا معرفی کند!

سینماروزان: بازیگر دوران نوجوانی تختی در فیلم «غلامرضا تختی» که با حمایت هنگفت فارابی تولید شد هرچند دارای عناوین مختلف جهانی در کشتی است ولی این روزها بلحاظ شرایط اقتصادی، وضعیت سختی دارد و بیکار است!

علیرضا گودرزی» آزادکار ۲۳ ساله به همراه پدر و مادر و ۲ خواهر خود از ۲ سال پیش پاکدشت را ترک و در باقرشهر شهرستان ری زندگی می‌کنند.  او مدال طلای پیکارهای نوجوانان سال ۲۰۱۴ جهان در اسلواکی، نقره رقابت‌های جوانان جهان در سال ۲۰۱۵ برزیل و برنز پیکارهای قهرمانی سال ۲۰۱۶ آسیا را در کارنامه دارد.

علیرضا به واسطه شباهتی که به جهان پهلوان «غلامرضا تختی» دارد مورد توجه عوامل سازنده فیلم تختی قرار گرفت و به توجه به آنکه خود از قهرمانان کشتی بود، خیلی سریع مورد پذیرش قرار گرفت و در فیلم بازی کرد.

گودرزی در این خصوص به ایرنا می‌گوید: «محمد طلایی» سرمربی اسبق تیم کشتی آزاد جوانان و «صادق گودرزی» از مربیان سازنده کشتی و دارنده مدال نقره المپیک، معرف من برای بازی در این فیلم بودند. چهره من شبیه آقا تختی بود و من را معرفی کردند و از سوی عوامل سازنده بدون آنکه از من امتحانی گرفته شود خیلی سریع در فیلم بازی کردم.

وی اظهار داشت: از اینکه می‌توانستم در یک فیلم آن هم در نقش جهان پهلوان تختی بازی کنم خیلی خوشحال بودم و بعد از تماشای فیلم نیز در پوست خود نمی‌گنجیدم البته افرادی هم بودند که من را تشویق می‌کردند و برخی نیز که نمی‌شناختم در فضای مجازی از حضور من در فیلم ناراحت بودند و ناسزا می‌گفتند.

این ملی‌پوش کشتی در رده‌های سنی پایه یادآور شد: حضور در فیلم و نقش جهان پهلوان تختی باعث افتخار و به نوعی در زندگی من نیز تاثیرگذار بود و بعد از آن سعی کردم که راه و روش و منش آقا تختی را ادامه دهم. بعد از بازی در این فیلم به نوعی مردم نیز از من توقع دارند، بنابراین فکر می‌کنم از این به بعد راه سختی را برای آنکه بتوانم مانند آقا تختی باشم در پیش دارم.

وی همچنین ادامه داد: در سال ۲۰۱۶ و بعد از پیکارهای قهرمانی جوانان آسیا در پدافند هوایی مشغول سربازی شدم و هر ۲ روز درمیان در قسمت پاسداری بودم و وقتی از پادگان برمی‌گشتم به اردو می‌رفتم و تمرین می‌کردم. تمرینات کشتی را تا سال ۲۰۱۷ با جدیت دنبال می‌کردم اما بعد از آن و به دلیل بیکاری و مشکلاتی که وجود داشت از کشتی دلسرد شده و به دنبال شغلی هستم که بتوانم کمک خرج خانواده باشم ولی هیچ کس به داد ما نمی‌رسد!

گودرزی گفت: پدرم کارگر روز مزد است و هر روز صبح به میدان می‌رود و اگر کاری باشد یا نباشد که بستگی به آن روز دارد. البته اکنون نیز شرایط کرونا موجب بروز مشکلاتی برای بیشتر کارگران به خصوص کارگران روز مزد شده است.

دارنده مدال طلای نوجوانان جهان ادامه داد: بعد از خدمت سربازی دیگر نمی‌خواستم به نوعی سربار خانواده باشم و دوست دارم شغلی داشته باشم و بتوانم به خانواده نیز کمک کنم. متاسفانه طی این مدت کاری نتوانستم انجام دهم و شغلی برای خود پیدا کنم.

وی در پاسخ به این سوال که بعد از فیلم “غلامرضا تختی” پیشنهاد دیگری برای بازی در فیلم نداشتی، گفت: بعد از آن دیگر پیشنهادی نداشتم و البته اکنون به واسطه شیوع ویروس کرونا شرایط ساخت فیلم سخت شده است.

گودرزی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه طی این مدت با «علیرضا دبیر» رییس فدراسیون و یا وزیر ورزش یا معاونین وزیر ورزش دیداری و گفت و گویی داشته، گفت: خیر هنوز با آنان دیداری نداشتم و قصد دارم برای مطرح کردن مشکلاتم نزد آنان بروم.

وی ادامه داد: به دلیل مشکلات مالی و بیکاری، کشتی که بخشی از زندگی من بود را باید کنار بگذارم که خیلی برایم سخت است. امیدوارم که مسوولان بتوانند کمکم کنند تا شغلی داشته باشم و بتوانم به کشتی ادامه دهم. من هنوز تقریبا در اول راه هستم و می‌توانم موفقیت‌های زیادی در کشتی کسب کنم.

این آزادکار جوان در خصوص اینکه آیا مسوولان شهر پاکدشت یا باقرشهر نیز نتوانستند در بخش‌های مختلف اداری مانند شهرداری یا آتش‌نشانی کاری برایت انجام دهند؟ گفت: برای اشتغال به کار شدن در ارگان‌هایی مانند آتش‌نشانی هم باید آشنا داشته باشیم و متاسفانه من کسی را ندارم که من را معرفی کند.

 

علیرضا گودرزی
علیرضا گودرزی




ادعای یک بازیگر⇐ چک سفید امضاء روی میز علی حاتمی گذاشتند که خودکشی تختی را فیلم کند!!/حاتمی آن پیشنهاد را رد کرد ولی بهرام توکلی مشکل را حل کرد و گفت تختی خودکشی کرده!

سینماروزان: هفدهم دی ماه امسال، میشود پنجاه و دومین سالمرگ غلامرضا تختی؛ جهان پهلوانی که علی حاتمی نتوانست فیلمش را بسازد تا بهروز افخمی جوری دیگر آن فیلم را به پایان ببرد و بگذرد و بگذرد تا فیلمی به نام “غلامرضا…” با تاکید موکد بر خودکشی تختی با حمایت هنگفت فارابی تولید شود و البته در اکران شکست بخورد!

امید روحانی پزشک-منتقدی که در سالهای اخیر درگیر بازیگری هم شده اخیرا در گفتگو با روزنامه”ایران” به یک افشاگری درباره علی حاتمی پرداخته است.

امید روحانی گفت: ماجرای فیلم “تختی” متفاوت است از تمام کارهای علی حاتمی و برمیگردد به دلیلی که او را مجبور به ساخت فیلم کرد.

امید روحانی در تشریح ماجرا ادامه داد: اولین بار که برای ساخت “تختی” سراغ حاتمی آمدند من هم اتفاقا در خانه اش بودم. افرادی(!؟) به همراه یکی دو چهره سیاسی آمده بودند. آن روزها درست منظورشان را نفهمیدم اما دیدم که یک چک سفید گذاشتند روی میز علی حاتمی تا “تختی” را آن طوری که میخواهند بسازد!

امید روحانی با اشاره به اینکه سفارش دهندگان به دنبال نمایش خودکشی تختی بوده اند و حاتمی زیربار نرفته تأکید کرد: حاتمی دچار تردید و مشکل شده بود که با پیشنهاد چه کند؟؟!! حاتمی آن پیشنهاد را رد کرد و زیربار نمایش خودکشی تختی نرفت ولی بهرام توکلی مشکل را حل کرد و گفت تختی خودکشی کرده!

این منتقد سینما افزود: حاتمی برای ساخت “تختی” به این نتیجه رسید که اصلا لزومی ندارد که سراغ مرگ تختی برود. حاتمی میخواست دغدغه های تختی از 1300 تا 1320 و در دل تلاطمات سیاسی را فیلم کند که در نهایت سرطان اجازه نداد و در کوران شیمی درمانی مرحوم شد و نتوانست “جهان پهلوان…” را بسازد.




خروجی تازه ترین شفاف سازی سازمان درباره فارابی⇐ نزدیک به ۸ میلیارد فقط برای ۶ فیلمی که “فاخر” نامیده شده اند!/بیشترین بودجه ها به “ماجرای نیمروز۲” و “غلامرضا…” رسیده/رییس هیأت مدیره خانه سینما هم سهمی خاص از بودجه ویژه آثار فاخر داشته!+جدول

سینماروزان: تازه ترین شفاف سازی سازمان سینمایی درباره فارابی حکایت دارد از صرف نزدیک به 8میلیارد(دقیقا 7میلیارد و 620میلیون) از سوی فارابی برای حمایت از تولید فقط 6 فیلم که پسوند “فاخر” بدانها داده شده است.

بخش عمده این 8میلیارد به دو فیلم “غلامرضا تختی” و “ماجرای نیمروز2: رد خون” رسیده.

“غلامرضا تختی” نزدیک به 4میلیارد(دقیقا 3.9میلیارد) حمایت گرفته برای شراکت 50 درصدی فارابی در این فیلم!! در ارزش این شراکت همین بس که علیرغم کلی حمایت و تخصیص اکران نوروز، فروش “تختی” در اکران به 2میلیارد هم نرسید.

“ماجرای نیمروز2: رد خون” نیز بازای فقط 25درصد شراکت بیش از 2میلیارد(دقیقا 2.2میلیارد) از فارابی گرفته است. جالب اینکه پیشتر مدام بر تولید “رد خون” با حمایت“آی گپ” تأکید میشد و حالا معلوم شده فارابی هم حمایت حسابی از فیلم داشته. “آی گپ” پیام رسانیست متعلق به «توسعه فناوری‌های هوشمند کیان ایرانیان»؛ شرکتی که سهامداران آن متشکل از گروه سرمایه‌گذاری نور دنا (متعلق به همراه اول)، گروه داده‌پردازی بانک پارسیان(منسوب به ایران خودرو) و شرکت تابان آتی داده پرداز هستند.

عجیب آن جاست که “ماجرای نیمروز2” بابت مشارکت 25 درصدی فارابی(!) بیش از 2میلیارد گرفته ولی “سمفونی نهم” بابت همین مقدار شراکت فارابی فقط کمی بیش از یک میلیارد(دقیقا 1.125میلیارد) از فارابی گرفته است. کارشناس تعیین ارزش درصد فیلمها در فارابی کیست؟؟؟

دیگر فیلمهایی که با پسوند “فاخر” حائز حمایت فارابی بوده اند عبارتند از:

— “سرزمین بود و نبود” متعلق به همایون اسعدیان رییس هیأت مدیره خانه سینما که بابت طراحی تولید(!؟) حمایت 225میلیونی فارابی را داشته است.

–“افسانه نیست” متعلق به محمد میرهادی حمایت 100میلیونی فارابی را فقط برای تحقیق و نگارش(!) داشته است.

–“کتیبه آخر” متعلق به سهیل موفق فقط برای تحقیق و نگارش حمایت 70میلیونی فارابی را داشته است.

 

فهرست حمایتهای “فاخر” فارابی




نقطه نظرات تهیه کننده “ناخدا خورشید” پیش روی ارگانی سازانی که همراستا با پرویز ثابتی ساواکی از خودکشی تختی گفتند ولی سیلی سنگینی از مخاطب خوردند⇐اینکه بگوییم تختی خودکشی کرده چه فایده ای دارد؟؟/زیر سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است!!/تختی اسطوره ملی است و شرافت سیاسی-اجتماعی اش است که باید نمایش داده شود

سینماروزان: فیلمی ارگانی که با صرف میلیاردها از پول ملت و همراستا با تئوری پرویز ثابتی از سران ساواک برای جاانداختن خودکشی تختی ساخته شده بود هرچند یکی از بهترین زمانهای اکران را به خود اختصاص داد ولی با شکست مطلق در اکران سیلی سختی از مخاطبانی خورد که علاقه ندارند بی حرمتی به اسطوره های خویش را تماشا کنند.

تقریبا همزمان با آن فیلم ارگانی شکست خورده که صدها سالن و کلی بیلبورد و تیزر نصیبش شد ولی نفروخت مستندی درباره تختی با نام “شهسوار” هم به صورت محدود و با حداقل تبلیغات روی پرده رفت. مستندی که نام هارون یشایایی تهیه کننده پیشکسوت سینمای ایران را به عنوان تهیه کننده بر خود داشت و بخاطر حفظ حرمت تختی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

هارون یشایایی در تشریح مشی خود در روایت زندگی تختی و با نقد نگاهی که بدنبال تأکید بر خودکشی تختی است به “اعتماد” اظهار داشت: تكه تكه كردن جزييات مرگ تختي چه فايده دارد ؟ اينكه ساواك او را كشته يا خودش چگونه خودش را كشته نباید براي ما اهميت داشته باشد. اینکه بگوییم تختی خودکشی کرده چه فایده دارد؟  در مستند “شهسوار” در مورد مرگ تختي خيلي با احتياط پيش رفتيم و نظرات مختلف را لحاظ كرديم. واقعا نمي‌خواستيم به شخصيت اين اسطوره دست‌درازي كنيم.

تهیه کننده “ناخدا خورشید” ادامه داد: نكته مهمي كه دوست دارم اينجا مطرح كنم اين است كه چگونگي مرگ تختي مهم نيست، آن چيزي كه اهميت دارد اين است كه در دنياي امروز با وجود اينكه تعداد قهرمان زياد شده چرا اينقدر پهلوان كم داريم. البته دنياي امروز اقتضائات خاص خود را دارد اما هيچ قهرماني تا پول نگيرد به زمين ورزش وارد نمي‌شود. قانونش در همه جا همين است اما آن زمان پهلواني صفتي بود كه هر قهرماني نمي‌توانست پهلوان باشد ولي هر پهلواني مي‌توانست قهرمان باشد.

هارون یشایایی با نقد بی احترامی وارده بر همسر تختی از سوی ارگانی سازان گفت: به نظر من زير سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است برای همین در مورد ايشان هم در مستند “شهسوار” محترمانه رفتار كرديم و براي شهلا خانم در اين فيلم احترام زيادي قائل شديم!!

تهیه کننده “اجاره نشینها” و “هامون” تأکید کرد: مفهوم اخلاقي تختي در جريان فكريش معني پيدا مي‌كند. شرافت سياسي- اجتماعي اوست که باید نمايش داده شود. اينها بخش‌هايي از شخصيت تختي هستند كه بايد گفته مي‌شد. باید در تعريف شخصيت تختي راستگو باشيم. تختي اسطوره ملي است. امروز هر جا برويد، صحبت از اوست. به همين جهت او يك فرد نيست، شخصيتي ملي است و ما بايد به اين نكات توجه مي‌كرديم. تختي مصداق كامل شرافت بود. اينكه به فقرا كمك مي‌كرد و خيلي به مردم توجه داشت، بحث من نيست. منظورم اين است به معناي واقعي و كلاسيك مرد شريفي بود. در همه زمينه‌ها صفت شرافت درباره او معنا پيدا مي‌كرد.




آیا این تخلف نیست؟ پخش همزمان دو فیلم کم‌مخاطب اکران نوروز توسط یک دفتر پخش؟؟!!+عکس

سینماروزان: مهندسی بالادستی اکران نوروز، حذف مستقلها و چینش فیلمهای حاکمیتی-مافیایی کنار یکدیگر از یک سو و رساندن سقف قیمت بلیت به 20 هزار تومان از سوی دیگر، موجبات شکل گیری اکران نوروزی سرد و کم رونق شده است.

در این بین یک اتفاق سوال برانگیز هم در اکران نوروز رخ داده و آن هم شبهه های پخش دو فیلم مختلف توسط یک دفتر پخش است!

در میان فیلمهای کم فروش اکران نوروز، دو فیلم “غلامرضا تختی” و “پیشونی سفید3” قرار گرفته اند که در ابتدا بنا بود “تختی” توسط سیمای مهر و “پیشونی سفید3” توسط نورتابان پخش شود.

با این حال بر روی اقلام تبلیغاتی “پیشونی سفید3” در کنار نام نورتابان، نام سیمای مهر هم آمده تا مشخص نباشد بالاخره پخش کننده فیلم کیست؟

آیا پخش اشتراکی در اکران سینماها باب شده یا تبصره، تک ماده یا استثنایی برای سیمای مهر ایجاد شده که بتواند همزمان دو فیلم را اکران کند؟؟؟

 

پوستر “پیشونی سفید3″/ در پایین پوستر هم لوگوی “سیمای مهر” به چشم میخورد و هم لوگوی “نورتابان”!!!




ادعای نابازیگر نقش “تختی”فارابی در فیلمی که همسو با پرویز ثابتی موید خوکشی تختی است⇐ محسن تنابنده برای خرید ملک به بنگاه من آمد و از طریق وی وارد فیلم ملکان شدم!

سینماروزان: فارغ از تلاش فیلم “غلامرضا تختی”فارابی که تاکید موکد داشت بر خودکشی تختی یعنی درست همسو با ادعاهای یک ساواکی به نام پرویز ثابتی، بازی بی روح نابازیگری که نقش بزرگسالی تختی به وی سپرده شدن بود و بخاطر گریم نامناسب شمایل هالک را پیدا کرده بود از دیگر موارد مناقشه برانگیز فیلم بود.

این نابازیگر که شاهرخ شهبازی نام دارد و 47 ساله است خود را متولد کوچه علی خان نور از محلات قدیمی کرمانشاه معرفی می‌کند و با بیان اینکه از همان کودکی علاقه خاصی به کشتی داشته، به “ایسنا” اظهار کرد: ۱۴ یا ۱۵ ساله که بودم به خاطر علاقه‌ای که به کشتی داشتم زیر نظر کیومرث تیرانداز از مربیان کشتی کرمانشاه، کشتی را شروع کردم. البته در کنار کشتی نیم نگاهی هم به تنیس روی میز داشتم، اما تمرکزم بیشتر روی کشتی بود.

وی به کسب مقام‌های استان در رشته کشتی اشاره کرد و افزود: تا ۲۳ سالگی همچنان کشتی را ادامه می‌دادم و در مسابقات مختلف استانی که برگزار می‌شد مقام‌هایی کسب کردم.

بازیگر نقش تختی تصریح کرد: بعدها که بزرگ‌تر شده و بیشتر وارد زندگی شدم، برای گذران زندگی در آژانسی مشغول مسافر کشی شدم، تااینکه بصورت اتفاقی یک روز به مرحوم رکن الدین خرمشاهی که از گویندگان وقت رادیو کرمانشاه بود، سرویس دهی داشتم و این مقدمه‌ای شد تا در سال ۷۳ از طریق او وارد صدا و سیمای استان شوم.

وی افزود: چند ماهی در صداوسیمای کرمانشاه مشغول به فعالیت بودم تا اینکه رئیس وقت صدا و سیما استان به من اطلاع داد، مرحوم “علی حاتمی” در پی ساخت فیلمی از زندگی اسطوره کشتی ایران، غلامرضا تختی است، برای همین راهی تهران شدم و دیداری هم با علی حاتمی داشتم که در نهایت مقرر شد در فیلم او بازی کنم، اما بیماری و مشکلاتی که برایش پیش آمد مانع از ساخت فیلم شد.

شهبازی اضافه کرد: پس از کنسل شدن حضورم در فیلم علی حاتمی، در تهران ماندگار شدم و در وزارت بازرگانی مشغول به فعالیت شدم، هشت سالی را در این وزارت کار کردم، اما در نهایت وارد کار آزاد و شغل مشاور املاکی شدم.

وی بابیان اینکه امسال از طریق فضای مجازی متوجه تلاش مجدد برای ساخت فیلم تختی شدم، تاکید کرد: از طریق همین فضای مجازی پیگیر ساخت فیلم بودم، تا اینکه از خداحافظی بازیگر اصلی فیلم مطلع شدم و همان زمان‌ها بود که یکی از دوستان”محسن تنابنده” برای خرید ملک نزد من آمد و علاقمندی خود را برای ایفای نقش تختی به او اعلام کردم که در نهایت با واسطه وی به عوامل فیلم معرفی شدم.

بازیگر نقش تختی ادامه داد: پس از طی شدن برخی مقدمات، از شهریور امسال بازی در این فیلم را شروع کردم و در چهار سکانس شامل سکانس‌های گلخانه، دفترخانه، هتل و بیمارستان ایفای نقش داشتم.

وی درخصوص تجربه بازی در این فیلم نیز گفت: هرچند کار خیلی سختی بود، اما تجربه خیلی خوبی برایم بود. اینکه در نقش یک اسطوره که محبوبیت زیادی بین مردم دارد بازی کنی، کار واقعاً دشواری است.
عوامل اصلی فیلم کمک‌های زیادی به من برای ایفای هرچه بهتر نقشم کردند و خوشبختانه در پایان هم همه راضی بودند.

وی بابیان اینکه پس از بازی در فیلم تختی چندین پیشنهاد برای حضور در فیلم‌های دیگر داشته، گفت: شیفته تختی هستم و خوشحالم که نقش این اسطوره را بازی کردم، برای همین تلاش می‌کنم اگر نقش جدیدی را در سینما و یا تلویزیون قبول کنم، به گونه‌ای نباشد که ذهنیت مثبتی که مردم از این نقش پیدا کرده اند خراب شود، لذا از بازی در کارهای طنز و یا اینکه مثبت نباشد پرهیز می‌کنم. باعث افتخار من است که به عنوان یک کرمانشاهی که کشتی در خون و رگ مردم آن جریان دارد، در نقش اسطوره بزرگی چون تختی بازی کردم.




انتقاد روزنامه اصولگرا از گاف یک آقازاده تلویزیونی در اسطوره زدایی از تختی⇐ ملل بی ریشه جهان با خلق‌ سینمایی قهرمانان غیرواقعی برای خودشان عقبه فرهنگی می آفرینند و مجری غیرحرفه ای رسانه ملی باور ملی درباره تختی را له میکند!!!

سینماروزان: تلاشهای مرتضی فاطمی آقازاده عباس فاطمی از مدیران سالیان رسانه ملی در برنامه “اختیاریه” برای سوق دادن مخاطبان به سمت تأیید خودکشی تختی  با انتقاد توأمان برخی چهره های سینمایی و رسانه ها مواجه شد.

جمشید مشایخی مهمان این آقازاده در برنامه مذکور نیز خیلی زود از روند حاکم بر برنامه گلایه کرد و آن را نقشه ای دانست برای ضایع کردن خود.

به تازگی روزنامه اصولگرای “جوان” هم با انتقاد از مشی برنامه مذکور نوشت: برنامه “اختیاریه” در حالی در یک رویکرد غیرحرفه‌ای بر روی مسئله خودکشی تختی تمرکز می‌کند که بیش از نیم قرن پس از فوت جهان پهلوان مردم هوشمندانه ترجیح می‌دهند خودکشی او را باور نکنند.

این روزنامه با اشاره به آقازاده عباس فاطمی خاطرنشان ساخت: یک مجری غیرحرفه‌ای حاضر می‌شود باور یک جامعه و ملت را زیر پایش له کند! در حالی که هر یک از ملل جهان سعی دارند برای تربیت نسل آینده از چهره‌های وطنی و میهنی‌شان بهره‌گیری و الگو‌سازی کنند یا حتی گاهی با خلق‌کردن یک قهرمان اسطوره‌ای و غیرواقعی برای خودشان عقبه فرهنگی و تمدنی بیافرینند.




آقایان آقازاده! چرا پرسشگری درباره تختی را از اتاق خواب او آغاز کرده اید؟؟/آیا اگر یکی پیدا شود و برای پرسشگری درباره شما، پیرامون مختصات اتاق خوابتان فانتزی سازی کند خرسند خواهید شد؟/اگر فقط یک ژورنالیست بابصیرت در اتاق فکرتان بود، حتی به قیمت خراب کردن جبهه ملی، آب در گلدان ساواک میریختید؟؟/در دورانی که “من و تو” از دوران پرشکوه پهلوی میگوید، بهتر نیست شما وجوهی نادیده از جنایتهای ساواک را نشان دهید تا ناقض شعارهای خود و پدرانتان نباشد؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: آفتاب آمد دلیل آفتاب/گر دلیلت باید از وی رومتاب!

همان طور که به هنگام رونمایی “متری شش و نیم” در جشنواره فجر از سفارشی شدن کلیت اثر و خدمت فیلم به ناجا و دستگاه قضا نوشتیم و در کوتاه ترین زمان پس از آن تحلیل،  هم قوه قضاییه از فیلم تقدیر کرد و هم جانشین ناجا و معاون نظارت درباره تولید فیلم با هماهنگی ناجا حرف زدند حالا و با گاف یک آقازاده تلویزیونی، تحلیل سینماروزان درباره فیلم “غلامرضا تختی”فارابی هم محقق میشود.

در زمان رونمایی “غلامرضا تختی” در جشنواره، تلاش فیلم برای تأکید بر خودکشی تختی را زیر سوال بردیم و آن را در خدمت ادعاهای پرویز ثابتی از سران ساواک دانستیم و حمایت فله ای نواصولگرایان از آن را پیش بینی کردیم و تأکید نمودیم این تلاش فقط میتواند یک دلیل داشته باشد و آن هم کوشش بعدی برای بالا آوردن طیب!!

هنوز عرق فیلم “غلامرضا تختی” خشک نشده و خبر رسمی اکران نوروزی آن نیامده که یک آقازاده تلویزیونی نواصولگرا آمده و برنامه ای روی آنتن برده برای تأکید بر خودکشی تختی آن هم با وصله پینه کردن مدعیاتی از جمشید مشایخی متکی بر اتاق خواب تختی؛ ادعاهایی که مشایخی زودتر از حد تصور آن را نقشه ای دانست برای ضایع کردنش.

این آقازاده واکنشهای منفی یکی دو چهره به این اقدام را هم ناقض پرسشگری دانسته ولی نتوانسته همسویی پرسشهای خود و هم طیفانش با ادعای پرویز ثابتی را توجیه کند!؟

قبل از آن که نواصولگرایانی دیگر پیدا شوند و با حمایت از فیلم “…تختی”  بر خودکشی تختی تاکید کنند باید چند پرسش کلیدی را خدمتشان عرض کنیم:

اول. آقایان! اگر اندکی هوش دارید در دورانی که “من و تو” با تونل زمان و یک سری تصاویر گزینش شده از دوران پرشکوه پهلوی میگوید، بهتر نیست شما وجوهی نادیده از جنایتهای ساواک را نشان دهید تا ناقض شعارهای خود و پدرانتان نباشد؟؟

دوم. آقایان! اگر فقط یک ژورنالیست بابصیرت در اتاق فکرتان بود، حتی به قیمت خراب کردن جبهه ملی، آب در گلدان ساواک میریختید؟؟

سوم. آقایان! وقتی حتی یکی مثل بهنوش طباطبایی- که خودش در فیلم با تاکید موکد بر خودکشی تختی بازی کرده و همچون مدیوم ارواح، در رونمایی فیلم هم روح علی حاتمی را حس کرده(!!)-حالا خودش منتقد شمایی شده که درباره خودکشی تختی قصه می سرایید و البته حواسش به این نیست که او که تخم لق را زودتر شکست باید بیش از بقیه پاسخگو باشد، شما چه می گویید؟؟

چهارم. آقایان! به فرض صحت ادعای پرسشگری، چرا پرسشگری را از خودکشی تختی و ربطش با اتاق خواب ایشان آغاز میکنید؟ چرا درباره مبارزات سیاسی تختی و نقش این مبارزات در سرانجامش طرح پرسش نمی کنید؟ آیا اگر یکی پیدا شود و برای پرسشگری درباره شما پیرامون مختصات اتاق خوابتان فانتزی سازی کند خرسند خواهید شد؟ کجای این گونه پرسشگری انطباق دارد با حدیث نبوی “اذکرو محاسن موتاکم”؟؟




بعد از لغو ضیافت سیمرغ به بهانه فوت همسر علی نصیریان(!!) و انتقادات ناظر به تبرئه ساواک از قتل تختی در فیلمی که حمایت بیش از ۳میلیاردی فارابی را داشته⇐نام «ابوذر ابراهیمی ترکمان» به عنوان گزینه‌ای تازه برای جانشینی عباس صالحی در وزارت ارشاد مطرح شده!!؟

سینماروزان: هرچند چندی قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر، خبر استعفای عباس صالحی از وزارت ارشاد مطرح شد ولی این روزها جدایی صالحی از وزارت ارشاد جدی تر از قبل شده است.

بعد از حواشی ناظر به برگزاری افتتاحیه جشنواره فجر حوالی گورستان خاوران(!؟) بخصوص ادعاهای مناقشه برانگیز فاطمه معتمدآریا در این افتتاحیه، در همان روز ابتدایی جشنواره، فیلم «غلامرضا تختی» که با حمایت مستقیم فارابی تولید شده رونمایی بحث برانگیزی در کاخ جشنواره داشت؛ از این منظر که فیلم تأکیدی موکد  بر خودکشی تختی دارد و به طور مستقیم ادعاهای انقلابیون پیرامون نقش ساواک در قتل تختی را رد کرده است.

بلافاصله بعد از این بحثها، پرسشهای مرتبط با چگونگی حمایت فارابی از فیلم مطرح شد و سازندگان نیز مدعی هزینه 8.5میلیاردی فیلم و تأمین 40درصد هزینه ها که میشود معادل 3میلیارد و 400میلیون توسط فارابی شدند!! اینکه فارابی برای فیلمی خلاف منویات انقلابیون درباره قتل تختی، بیش از 3میلیارد هزینه کرده سوالات را بیشتر کرد؟

این اتفاقات را بگذارید کنار اینکه دیشب بنا بود ضیافت سیمرغی به بهانه گردهمایی سینماگران، مدیران سینمایی و وزیر ارشاد برگزار شود ولی به ناگاه خبر رسید به خاطر فوت همسر علی نصیریان(!) این ضیافت لغو شده است.

حالا هم که شنیده‌ها حاکیست از آن که به جز حسین انتظامی، ابوذر ابراهیمی ترکمان هم از گزینه های جدی برای تصدی وزارت ارشاد است. ابوذر ابراهیمی ترکمان که در دولت اعتدال به ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رسید، سابقه تألیف کتبی فرهنگی بخصوص با محوریت «روسیه» را دارد و در دولت دوم احمدی نژاد هم رایزن فرهنگی ایران در روسیه بود.

سینماگران سه شنبه همین هفته به آرامگاه امام خمینی(ره) خواهند رفت. باید دید در این ادای احترام به بنیانگذار انقلاب اسلامی-که مشخص نیست چرا در سرآغاز دهه فجر صورت نگرفته و به جبران حواشی اخیر است یا نه؟؟- چه کسی کنار سینماگران خواهد بود؟ عباس صالحی؟ ابوذر ابراهیمی ترکمان؟ یا …؟




حمایت فله‌ای افراطیون از تصویرسازی اخته و در خدمت آرای پرویز ثابتی فیلم «غلامرضا تختی»، از کجا نشأت گرفته؟⇐حذف جهان پهلوان و بالا آوردن طیب!!؟؟

سینماروزان: کیفیت مناقشه برانگیز فیلم «غلامرضا تختی» چه در تصویرسازی شخصیتی منفعل و تخت از تختی و چه ضعف بارز در گریم این جهان پهلوان و چه در داستان‌پردازی در جهت تأکید موکد بر خودکشی تختی حتی مخاطبان عام را هم زده کرده ولی برخی از جماعت فعال در رسانه های افراطی مدعی ارزشها که دوازده ماه سال، یک خط ریویوی مستدل ازشان نمی‌خوانیم جدولی تدارک دیده‌اند و هر چه ستاره در آسمان داشته‌اند نثار این فیلم کرده‌اند!!

اینکه پروژه‌ای مانند «غلامرضا تختی» که در تمام دوران تولیدش حرف و حدیث درباره حمایت یک ارگان ارزشی پیرامونش وجود داشت و سرانجام مشخص گردید فارابی هم حمایت ویژه‌ای از فیلم داشته مطلوب افراطیون مدعی ارزشمداری قرار گیرد پیشتر هم قابل پیش‌بینی بود‌ اما تا قبل از نمایش فیلم گمان بر این بود که فیلم اثری در ضدیت با رژیم شاهنشاهی باشد با این حال در کارزار سیاسی‌بازی، قبل از هر چیز اصالت است که فدای مصلحت می‌شود و فیلمی پیش رو میگذارد که نتیجه آن تبرئه کامل ساواک و رژیم پهلوی در ماجرای مرگ تختی است!!

کاوش در چرایی تبلیغ افراطیون برای تصویرسازی اخته از تختی ضروری می نماید، و نمی توان فقط به یک تعجب و حیرت از این حمایت بسنده کرد.

بیش از هر چیز نقل قول‌هایی از پرویز ثابتی از ارشد های ساواک را ابتدا مرور می کنیم! پرویز ثابتی مسئول اداره کل سوم ساواک و رئیس ساواک تهران در ابتدای دهه نود کتاب گفتگوی خود با نام «در دامگه حادثه» را در ایالات متحده منتشر کرد؛ کتابی که البته بخشهایی از آن که درباره برائت ساواک از قتل تختی، صمد بهرنگی و علی شریعتی بود در برخی رسانه‌های داخلی و از جمله یک رسانه مطرح اصولگرا به طرز حیرت انگیزی با جزییات منتشر شد.

پرویز ثابتی در کتابش، ادعاهای مرتبط با قتل تختی توسط ساواک را کاملا رد کرده و به صراحت، مرگ وی را خودکشی و متأثر از مشکلات جنسی دانسته بود!!

در روندی غیرقابل پیش بینی، این بخش از گفته‌های ثابتی با اقبال برخی رسانه های افراطی مدعی ارزشها روبرو شده و یکی از سردمداران این رسانه ها تا توانست بر بازنشر این وجه از ادعاهای ثابتی، صحه گذاشت، شاید به این بهانه که تختی در شروع نهضت اسلامی فعال نبود و بیشتر با جبهه ملی همراه بود و همچنین یاد و خاطره بهرنگی هم که در تصاحب نیروهای چپ از ابتدا قرار گرفته بود، به عنوان کشته شدگان ساواک و در کنار شهدای دیگر قرار نگیرد و در عداد آنها مطرح نشود؛ دکتر شریعتی هم که وضعیت مشابه و بینابینی داشته و مورد تایید صددرصد همیشه نبوده است.

حالا حمایت آن رسانه اصولگرا از ادعاهای ثابتی را کنار ستاره‌باران کردن فیلم «غلامرضا تختی»- که صراحتا بر خودکشی تختی تأکید میکند-توسط این افراطیون بگذارید تا به طرح پرسش در چرایی این هماهنگی برسیم؟

آیا رویکرد مثبت تختی به جبهه ملی عامل هماهنگی آرای افراطیون مدعی ارزشها با یک ساواکی است؟؟ یا انفعال تختی در حمایت از قیام اسلامی 15 خرداد 1342 عامل این همراهی است؟

و آیا بعد از معرفی تختی به عنوان شخصیتی اخته و گرفتار خودکشی در محصولی مطلوب افراطیون بناست شرایط تبدیل طیب حاج رضایی که از حامیان قیام مردمی 15 خرداد 42 بود به یک جهان پهلون آغاز شود؟ به خصوص که پیشتر مسعود ده نمکی از فیلمسازان مطلوب جریان اصولگرایی هم عزم کرده بود برای ساخت زندگی طیب ولی تولید فیلم به ناگاه معلق شد؟؟

آیا «غلامرضا تختی» مطلوب افراطیون، پیش زمینه‌ای است برای بریز و بپاش برای تولید فیلم «طیب»؟؟ توسط همین اکیپ یا اکیپی مشابه که با «تنسی ویلیامز» و‌ «نیل سایمون» شروع کردند و با تظاهر به سینمای روشنفکرانه جای پایی را در میان هواداران آن نوع سینما و تفکر باز کردند ولی حالا بعد از ساخت مستندی درباره بازرگان و به دنبالش فیلمی درباره تختی که به زعم خود ضعف‌های نهان و آشکار اطرافیان مصدق را نشان میدهد بعید نیست نفر سومی از جبهه ملی سوژه شود تا نوبت به نمایش قهرمانی چون طیب برسد؟!!

سوال اصلی اما اینجاست؛ آیا به بهانه انفعال تختی در سال ۴۲ یا همراهی اش با جبهه ی ملی، باید به فیلمی که ارزش سینمایی ویژه ای ندارد و یک مستند بیوگرافیک از نوع کرونولوژیک و تقویم نگارانه اش است که حرفهای ساواک را تأیید می کند و رژیم شاه را تطهیر ، انواع و اقسام ستاره ها را نثار کرد؟! یاد سخن بنیانگزار انقلاب اسلامی خطاب به فرزند نوجوان تختی در ابتدای انقلاب به خیر که: «پسرم سعی کن پهلوان باشی نه قهرمان!»




تختی (بهرام توکلی)⇐مستندنگاری اخته با بودجه فارابی در خدمت پهلوی؟!/ این تختی است یا هالک؟؟/چگونه میتوان هم دوپاسپورته‌ بود و هم ندای وطن‌دوستی سر داد؟؟

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: وقتی اندیشه نیست برای دراماتورژی بیوپیک چاره ای نمیماند جز مستندنگاری اخته! نتیجه مستندنگاری اخته هم میشود یک تختی منفعل که حتی وقتی دشنام می شنید لبخند میزد و مدام شعار میداد!! این تختی است یا نعوذ بالله یکی از چهارده معصوم؟؟ نه از اندیشه سیاسیش و چرایی رویکردش به جبهه ملی می بینیم و نه از اهدافش در زندگی شخصی باخبریم!! انگار که داریم ویکی پدیا میخوانیم. ویکی پدیانگاری ایرادی ندارد اگر دستتان در جیب خودتان باشد و آویزان فارابی و بیت المال نباشید.

منفی:انتخاب غلط نابازیگر نقش تختی و گریم نامناسب-مگر تهیه کننده پیشتر گریمور نبوده؟(1)- باعث شده تختی به آخر خط رسیده ترکیبی باشد از غلام ژاپنی و هالک!!! این است پاسداشت جهان پهلوان؟؟

منفی: چرکی بیش از حد اغلب نماهای بیرونی از کودکی تا نوجوانی تختی و استفاده بیش از حد از دوربین روی دست در نماهای بیرونی بناست کدام مفهوم را متبادر کند؟؟

منفی: اسباب حیرت و تأسف توأمان است که فیلمی با نام “تختی” در کارگردانی معدود نماهای کشتی گرفتن تختی از فصل سوم “پایتخت” هم عقبتر است!! باور کنید نقی معمولی در “پایتخت” رئالیستی‌تر از تختی در این محصول فارابی کشتی میگرفت!!

منفی: دوبله صدای نابازیگران نقش تختی آن قدر فاقد ظرافت است که در جاهایی درمیمانی این تختی است یا یک جاهل آب منگلی؟؟

منفی: شهلا با بازی بهنوش طباطبایی یک خاله زنک تمام عیار است و مدام غرغر میکند و دختر الوند در شمایل عاشق سینه چاک تختی همان طور بازی میکند که در “ملی…” دیده بودیم!! طباطبایی و الوند در یک جا به هم میرسند و آن هم تنبلی برای شخصیت سازی.

منفی: گریم بد فرهاد آییش در نقش مصدق که یادآور کاراکترش در “چک”راست گفتار است بدجوری ضداسطوره است! ایضا گریم خنده دار حمیدرضا آذرنگ در نقش آیت الله طالقانی که شبیهش کرده به خلخالی!! مگر تهیه کننده پیشتر گریمور نبوده؟؟(2 و3)

منفی: استفاده از آرشیو فیلمهای بجامانده از روزگار تختی و پالایش آنها در جهت گنجاندن در دل فیلم!

*سکانس
–هندوانه خوری آتیلا پسیانی به هنگام شنیدن گزارش رقابت کشتی تختی در ملبورن

*تلخند
–رقاصی و عرق خوری رفقای تختی در کاباره هلسینکی!!

–نمای فیلم دیدن تختی و بلور در سینما بدون حضور حتی یک زن در سالن!

*کاراکتر
–مربی نوجوانی تختی با بازی سیاوش طهمورث

–خدمتکار پیر هتل آتلانتیک با بازی شیرین یزدان بخش

*دیالوگ
–از من زن داری درنمیاد! زندگی من مال خودم نیست!

–بازوبند شاهو میزنی! با مصدق صبحونه میخوری و با طالقانی شام؟؟

-به خدا مملکت ما مملکت حسادت و خیانته
–مملکت مثل پدر و مادره! باید موند و مملکتو درست کرد!(مگر نویسنده این دیالوگها دوپاسپورته نیست⁉️)

*افتتاحیه و اختتامیه در خدمت ربع پهلوی؟؟؟
–اینکه هم در ابتدا و هم در انتهای فیلم تأکید میشود بر اینکه تختی خودکشی کرده و ساواک نقشی در مرگش نداشته آن هم در چهل سالگی انقلاب بناست در خدمت کدام رژیم باشد؟؟




منصور برزگر با تأیید گزارش سینماروزان مبنی بر تمرینات طاقت‌فرسای کشتی با امیر جدیدی اظهار داشت⇐جدیدی، بچه بسیار باهوش و مودبی بود/ایشان شش ماه تمام برای یادگیری کشتی وقت گذاشت و فنون تختی را یاد گرفت/از نظر بازیگری هیچ مشکلی نداشت!

سینماروزان: دو هفته قبل و بعد از حذف امیر جدیدی از پروژه «غلامرضا تختی» درباره تمرینات طولانی مدت این بازیگر با منصور برزگر در خانه کشتی خبر دادیم و حذف وی علیرغم این تمرینات را زیر سوال بردیم.(اینجا را بخوانید)

حالا منصور برزگر از مربیان نامدار کشتی ایران با تأیید ماجرای تمرینات طاقت فرسا با امیر جدیدی به «جام جم» بیان داشت: ایشان بسیار بچه خوب و مودب و دوست داشتنی بود و هر چه ما گفتیم انجام داد.

برزگر ادامه داد: جدیدی بسیار باهوش و مستعد بود و خیلی سریع همه چیز را یاد میگرفت بخصوص که آدم بااحساسی هم بود و خیلی زود با بچه های کشتی صمیمی شد.

منصور برزگر خاطرنشان ساخت: امیر جدیدی چیزی از کشتی نمیدانست اما چون سابقه ورزشی داشت شش ماه تمام برای یادگیری وقت و انرژی گذاشت. هم نرمشهای کشتی را بلد شد و هم برخی فنونی که تختی در آن خبره بود نظیر سگکها و دست در مخالف را یاد گرفت.

برزگر که از دلایل حذف جدیدی از پروژه «تختی» بی اطلاع است تأکید کرد: از جزییات حذفش اطلاعی ندارم اما ایشان از نظر بازیگری هیچ مشکلی نداشت.




پنج پرسش کلیدی متعاقب حذف امیر جدیدی از پروژه «غلامرضا تختی»⇐کدام شخص یا ارگان پول تولید را داده؟؟/آیا بازماندگان تختی راضی به تولید این فیلمند؟؟/بناست مرگ تختی خودکشی جلوه داده شود یا قتل توسط ساواک؟/نگاه فیلم به جبهه ملی که تختی نزدیک به شورای مرکزیش بود، چگونه است؟/کیفیت روابط زناشویی تختی با همسرش چطور تصویرسازی خواهد شد؟؟

سینماروزان: انتشار خبر جدایی امیر جدیدی از پروژه «غلامرضا تختی» درست یک روز بعد از انتشار خبر حضور ماهور الوند آقازاده سیروس و بازیگر «دختر»رضا میرکریمی در این پروژه، پرسشهای فراوانی را پیرامون این جدایی شکل داد.

اصلی ترین پرسش مرتبط با این پروژه، نحوه تأمین بودجه آن است. چه کسی سرمایه تولید این پروژه را تأمین کرده آن هم به کارگردانی بهرام توکلی که اقل تجربه را در تولید محصولات تاریخی دارد. آیا به مانند پروژه قبلی توکلی «تنگه ابوقریب» در اینجا هم ارگانی مانند اوج است که سرمایه تولید را فراهم کرده است؟
پرسش بعدی درباره کسب رضایت از خانواده تختی است. آیا از بازماندگان تختی و بالاخص فرزندش بابک که همسری نویسنده به نام منیرو روانی‌پور دارد، برای تولید فیلم زندگی تختی رضایت گرفته شده؟

پرسش سوم پیرامون به تصویر کشیدن درگذشت تختی است. سازندگان فیلم «غلامرضا تختی» بناست مرگ تختی را به دلیل خودکشی مصور کنند یا آن که تصویری تازه از مرگ تختی و مثلا قتل توسط ساواک را در فیلم خواهیم دید؟

پرسش چهارم چگونگی دراماتیزه کردن ارتباط تختی با جبهه ملی است. به هر حال غلامرضا تختی از نزدیکان به شورای مرکزی جبهه ملی بود و باید مشخص شود جایگاه جبهه ملی در این فیلم چیست؟ به خصوص که جبهه ملی ایران در ابتدایی دهه شصت و بعد از مخالفت با لایحه قصاص از سوی امام(ره) مرتد اعلام شد و به محاق رفت.

فیلم «غلامرضا تختی» از جبهه ملی چه خواهد گفت؟ آیا به خاطر حضور تختی در این جبهه از آن تجلیل خواهد کرد یا به خاطر اتفاقات بعد از انقلاب اسلامی، جبهه ملی در فیلم کوبیده خواهد شد؟

پرسش پنجم ناظر به روابط تختی با همسر تازه‌مرحومش شهلا توکلی است. فیلم «غلامرضا تختی» بناست کیفیت روابط این زوج را چگونه به تصویر بکشد؟ آیا از اختلافاتی که میان اینها وجود داشت و اثر آن بر مرگ تختی حرفی زده خواهد شد یا نه؟

آنها که پیشتر به سراغ سینمایی کردن زندگی تختی رفتند هیچ کدام به مقصود نرسیدند؛ علی حاتمی که به دلیل شدت گرفتن سرطان در ابتدای فیلمبرداری «جهان پهلوان تختی» درگذشت و بهروز افخمی هم هرچند آمده بود فیلم ناتمام حاتمی را تمام کند اما با تغییر کلی فیلمنامه، اثرش را به سمت روایتی گزارش‌گونه برد که صرفا همان شایعات و حرف و حدیثهای پیرامون مرگ تختی را پررنگ کرد و به هیچ کدام از پرسشهای کلیدی مربوط به زندگی تختی پاسخ نداد.

آیا فیلم «غلامرضا تختی» خواهد توانست پرسشهای پنج گانه مرتبط با زندگی تختی را پاسخ گوید؟

شاید هم اصلا روح تختی راضی به ساخت فیلمی شفاف درباره‌اش نیست و تجربه اخیر که در همین ابتدای راه هم حاشیه‌ساز شده در کنار تجربیات حاتمی و افخمی به پروژه‌ای ناکام بدل خواهد شد؟




بعد از مدتها تمرین با منصور برزگر و حمید سوریان در خانه کشتی و فقط ۲۴ ساعت بعد از اعلام نام آقازاده الوند به‌عنوان بازیگر مقابل⇐امیر جدیدی قید بازی در نقش «تختی» را زد!!

سینماروزان: فاز نخست فيلمبرداری «غلامرضا تختی» كه مربوط به دوران كودكى غلامرضا تختي است در حالی پس از بیست روز در احمد آباد مستوفى به اتمام رسيد که امیر جدیدی بازیگری که بنا بود نقش اصلی فیلم را بازی کند، قید ادامه همکاری را زد!!

به گزارش سینماروزان به تازگی حضور ماهور آقازاده سیروس الوند کارگردان سینمای ایران به عنوان همسر تختی در این پروژه حتمی شده بود و حدود 24 ساعت بعد از اعلام خبر حضور آقازاده الوند در این پروژه، خبر رسیده که امیر جدیدی قید بازی در فیلم را زده!!

حذف امیر جدیدی از این پروژه در شرایطی است که جدیدی در ماه‌های اخیر تمرینات کشتی سنگینی را با منصور برزگر و حمید سوریان در خانه کشتی برای ایفای بهتر نقش انجام داده بود و حالا با حذف وی، مشخص نیست چه کسی ایفای این نقش را برعهده خواهد گرفت.

روابط عمومی تولید «غلامرضا تختی» علت حذف امیر جدیدی را به عدم تطابق گریم این بازیگر با گریم تختی نسبت داده آن هم درحالی که یک گریمور باتجربه به نام سعید ملکان تهیه کنندگی پروژه را برعهده داشته و اگر مشکل چهره پردازی وجود داشته باید زودتر از اینها برای جانشینی جدیدی چاره جویی می شد.

در متن اطلاعیه روابط عمومی «غلامرضا تختی» آمده است: مراحل تمرين كشتي و آمادگى جسمانى امير جديدى بازيگر نقش غلامرضا تختى به مدت شش ماه مستمر ادامه داشت، اما به دليل طولانى شدن آماده سازى دكورهاى فاز ٢و ٣ كه مربوط به نوجوانى و جوانى غلامرضا تختى است، تغيير در زمان بندى پروژه و از طرفى به علت حساسیت بسیار زیاد گریم بزرگسالی جهان پهلوان تختی که نیاز به مواد اوليه تهیه شده از خارج از کشور داشت، تست گریم به روزهای اخیر موکول شد! بعد از‌ تست گريم گروه توليد به این نتیجه رسیدند که امكان فيلمبردارى مبارزات كشتى جهان پهلوان تختى با اين گريم سنگين امكان پذير نيست! همين طور امكان حذف اين صحنه ها هم از فيلمنامه به هيچ وجه ميسر نمى‌باشد، با‌ طولانی شدن زمان پيش تولید و تولید و‌ داشتن تعهد از جانب جدیدی با پروژه های دیگر، با توافق کامل‌، همکاری ايشان با پروژه «غلامرضا تختی» قطع شد.

حمیدرضا آذرنگ، پریوش نظریه، ستاره پسیانی، آتیلا پسیانی، بانیپال شومون و مجتبی پیرزاده از دیگر بازیگران این فیلم هستند.




امیر جدیدی بازیگر نقش «تختی» شد!!

سینماروزان: امیر جدیدی بازیگری که در سالهای اخیر دامنه متفاوتی از نقشها را از “اژدها وارد میشود” تا “عرق سرد” تجربه کرده بازیگر یک کاراکتر حساس شد.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی«غلامرضا تختی»به کارگردانی بهرام توکلی و تهیه کنندگی سعید ملکان  با دریافت پروانه ساخت و تكميل عوامل پشت صحنه وارد مرحله پیش تولید شد.

امیر جدیدی نخستین بازیگری است که حضورش در این فیلم سینمایی قطعی شده  و نقش «غلامرضا  تختی» را ایفا خواهد کرد و دیگر بازیگران نیز به زودی معرفی خواهند شد.

پیشتر در “جهان پهلوان تختی” پروژه ناتمام علی حاتمی که به گونه ای بی ربط به فیلمنامه حاتمی توسط بهروز افخمی کامل شد این خسرو نطافت دوست بود که نقش تختی را ایفا کرد.




علیرغم شکست آخرین محصولات اکران‌شده‌اش⇐کارگردان فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» باز هم فیلم می‌سازد!! این بار درباره تختی!!!

سینماروزان: بهرام توکلی که بعد از شکستهای متوالی در سینما و تلویزیون از «آسمان زرد کم عمق» و «بیگانه» گرفته تا «من دیه گو مارادونا نیستم» و «بیمار استاندارد» سال قبل به سراغ سازمان هنری-رسانه ای اوج رفت و با بودجه این سازمان «تنگه ابوقریب» را ساخت قصد دارد فیلم زندگی تختی را بسازد.

به گزارش سینماروزان سعید ملکان به مانند سالیان اخیر همچنان به عنوان تهیه کننده در کنار توکلی قرار دارد؛ نگارش فیلم زندگی تختی به تازگی به اتمام رسیده و جهت دریافت پروانه ساخت به وزارت ارشاد ارائه شده است.

عوامل پشت صحنه این فیلم سینمایی انتخاب شده اند و گروه در حال حاضر مشغول بازبینی لوکیشن های فیلم هستند و طی روزهای آینده نام بازیگران پروژه اعلام خواهد شد.

اینکه علیرغم شکست تجاری آخرین فیلمهای سینمایی توکلی در گیشه و عدم اکران «تنگه ابوقریب» همچنان او و سعید ملکان بودجه برای کار پیدا میکنند جالب است.

هنوز مشخص نیست بودجه تولید فیلم زندگی تختی را کدام شخص یا ارگان خواهد داد؟ آیا باز هم پای سازمانهای ارزشی در میان است یا سرمایه گزارانی نظیر محمد امامی هستند که برای تولید این فیلم پاپیش گذاشته اند؟




روایت تهیه‌کننده «هامون» و «ناخدا خورشید» از تولید فیلمی با منش جهان پهلوان تختی با حضور پرویز پرستویی

سینماروزان: هارون یشایایی تهیه کننده ای که تولید برخی از آثار ماندگار سینمای ایران و از جمله «هامون»، «ناخدا خورشید» و «اجاره نشینها» را در کارنامه اش دارد به تازگی تولید «شهسوار» با محوریت زندگی غلامرضا تختی را به پایان رسانده است.

به گزارش سینماروزان «شهسوار» مستندی است به کارگردانی علی شاه‌محمدی که پرویز پرستویی هم در آن حضور داشته است.

یشایایی در یادداشتی برای «اعتماد» از دریچه صحبت درباره این مستند درباره تختی سخن گفته است.

متن یادداشت یشایایی را بخوانید:

پوشيده نماند نويسنده اين يادداشت در تمام عمر تهيه‌كننده فيلم‌هاي سينمايي و مستند بوده و هست و امسال هم به مناسبت روز ١٧ دي‌ماه پنجاهمين سالروز درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختي فيلمي مستند از منش پهلواني جهان پهلواني به ياد و به احترام او ساخته و ان‌شاءالله به نمايش گذاشته خواهد شد. كارگردان جوان آقاي علي شاه‌محمدي و هنرمند گرامي پرويز پرستويي و بسياري ديگر از دوستان همكاري كرده‌اند تا فيلمي درخور مقام جهان پهلوان تختي و در ستايش جوانمردي و پهلوان صفتي (و نه قهرمان‌پروري) ساخته شده تا مورد قضاوت دوستداران قرار گيرد.

نام اين فيلم را «شهسوار» انتخاب كرده‌ايم كه يادآور بسيار حوادثي است كه در فيلم ديده خواهد شد.  اما دليل نوشتن اين مطلب يادي از درگذشت مرحوم حسين شاه‌حسيني است كه در اين روزها با سربلندي جان به جان آفرين تسليم كرد. حضور موثر و تاريخ‌ساز زنده‌ياد حسين شاه‌حسيني در فيلم «شهسوار» جلوه‌هايي از زندگي اين پيشكسوت آبرومند ورزشي و فعال سياسي در گوشه‌هايي از دوستي و رابطه نزديك با غلامرضا تختي را نشان مي‌دهد.

شاه‌حسيني انسان پاك‌دامني است كه نام او مخصوصا در سال‌هاي ملي شدن صنعت نفت و تاريخ مبارزات رهايي‌بخش ملت ايران همواره به نيكي ياد خواهد شد و شاه‌حسيني در اين فيلم مطالبي درباره تختي گفته كه مويد شخصيت خود شاه‌حسيني است. نقل قول‌هايي از مرحوم شاه‌حسيني در فيلم شهسوار بدون هيچ كم و كاستي خواهم آورد، البته در هر مورد با توضيحي مختصر…!

درباره ورزش كشتي و نقش غلامرضا تختي مي‌گويد «اگر كشتي ما در جهان آبرويي دارد جامعه روي انديشه‌هاي تختي فكر مي‌كند نه روي تشك نشستن و يا پهلو گرفتن»  در سال‌هايي كه كشتي محبوب‌ترين و به روايتي ورزش ملي ايرانيان بود، موضوع بيمه كشتي‌گيران از راه‌هاي قانوني مطرح شد و وقتي كشتي‌گيران ايراني به پيشنهاد تختي درخواست‌هاي خود را با فدراسيون در ميان مي‌گذارند و با مخالفت مواجه مي‌شوند شاه‌حسيني مي‌گويد «تختي اضافه حرفي نمي‌زند، او حق ورزشكاران را مي‌خواست، دوستي ورزشكاران را داشت.  او مي‌گفت بسيار خوب فقط ورزش اين نيست كه حالا ما رفتيم و ورزشكار شديم و رسيديم به سن ٧٠-٦٠ سالگي حالا تو خانه‌هاي‌مان بنشينيم كشتي را تماشا كنيم، اين خيلي خوبه ولي بايد كشتي‌گيران قبلي- فعلي و بعدي به همه احترام بگذاريم و زندگي آنها را تامين كنيم تا رفاه و آسايش داشته باشند و موفقيت به دست بياورند…»
البته اين درخواست با وجود حمايت حسين شاه‌حسيني و حبيب بلور، مربي نامدار كشتي ايران به نتيجه نرسيد و اعتصاب كشتي‌گيران با دخالت ساواك به رغم مقاومت تختي به شكست انجاميد كه شاه‌حسيني درباره آن بسيار گفته است و ديگران نيز در نقش و تاثير شاه‌حسيني در موضع‌گير‌ي‌هاي تختي بسيار ديگر گفته‌اند.

با نقل خاطره‌اي از شادروان شاه‌حسيني در زندگي دوستانه او بار ديگر ياد و خاطره حسين شاه‌حسيني را گرامي مي‌داريم و براي او آرامش و خوشنامي جاودان آرزو مي‌كنيم. «با غلامرضا تختي سوار تاكسي شديم، وقت رسيدن به مقصد خواستيم از تاكسي پياده شويم، راننده گفت از شما دو نفر يعني تختي و من پول نمي‌گيرم. تختي قبول نكرد، به من گفت اگر تو مي‌خواهي كرايه تاكسي را ندهي خود داني، اما من بايد كرايه تاكسي را بدهم، همراه خودش پول نداشت، به من گفت تو به من قرض بده تا من پول تاكسي را بدهم، من گفتم به خاطر توست كه پول كرايه من را هم نمي‌خواهد بگيرد، تختي گفت باشد من حتما بايد كرايه تاكسي را بدهم تا اينكه راننده بداند من براي آن قهرمان نشده‌ام كه حق كسي را به او ندهم؛ كرايه تاكسي حق راننده است و بايد بدهيم.»




نگاه رسانه اصلاح‌طلب به اوضاع فرهنگ و هنر⇐بیضایی رفته تعطیلات و تقوایی رفته تعمیرات/ر.اعتمادی و فهیمه رحیمی را با ادای گلشیری و بهرنگی به خورد ملت می‌دهند/منتهای تأثیرگذاری بازیگران، شده است افتتاح رستوران زنجیره‌ای!

سینماروزان: غلبه تظاهرات روشنفکرانه بر سیر و سلوک بخشی از جامعه فرهنگی موجب شده است که تشخیص سره از ناسره برای مخاطب تازه‌کار دشوارتر شود.

به گزارش سینماروزان این تظاهرات و تلاش برای منگنه کردن خود به جریانی که اصالت وجودی ات در نقطه مقابل آن است موجب شده روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی طنازانه به آن بتازد.

متن این یادداشت طنازانه را بخوانید:

من و شما هم کاسبیم

از ما ‌پرسیدند چرا رسانه‌ها این‌طوری شدند و انتشار یا عدم انتشارشان فرقی نمی‌کند؟
جواب ما این است که چی الان فرق می‌کند؟ مثلا قدیم یک فیلم بیضایی یا تقوایی درمی‌آمد، یک اتفاق محسوب می‌شد. الان بیضایی رفته تعطیلات و تقوایی رفته تعمیرات و خبری نیست. اینها هم که الان فیلم می‌سازند ٩٠ درصد ما را فیلم می‌کنند تا بودجه بگیرند یا روی پرده ادای روشنفکری درمی‌آورند، اما پشت پرده مشغول ساخت‌وپاخت هستند.
کتاب هم همین شده. قدیم ادبیات مسئولیت اجتماعی بود. الان تقریبا همان ر. اعتمادی، و فهیمه رحیمی و دانیل استیل را می‌نویسند منتها نویسنده‌ها ادای گلشیری و بهرنگی و گلسرخی را درمی‌آورند، اما مرتب بررس‌ها را لایک می‌کنند که یک‌موقع کتابشان توی ارشاد مشکل پیدا نکند.  توی ورزش هم همین بوده. توی فوتبال مثلا حجازی و اینها یک‌موقع اسطوره مردم بودند و اخلاق یاد می‌دادند. الان ورزشکارها مدل فشن مردم هستند و نهایتا مدل مو یاد می‌دهند.  یک‌موقع قهرمانان کشتی و اینا مثل تختی نماد پهلوانی بودند و به‌خاطر مردم جلوی مسئولان بلند هم نمی‌شدند. الان یا کاندیدای شورای شهر و مجلس می‌شوند یا توی میهمانی مسئولان شرکت می‌کنند شاید تهش چیزی بماند. 
یک‌موقع بازیگران چهره مؤثر اجتماعی بودند. الان بیشترین تأثیری که می‌گذارند این است که رستوران زنجیره‌ای باز می‌کنند و جای ته‌دیگ، ته‌سیر می‌گذارند.  یا خوانندگان و نوازندگان یک‌موقع اهل فعالیت‌های اجتماعی و مردمی بودند. الان نهایتا توی پینت‌بال مبارزه می‌کنند و حبس‌دمشان عالی است.  حالا با این اوصاف که هیچی مثل قدیم نیست، شما توقع دارید روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران مثل قدیم باشند؟ شما خودت مثل قدیم‌هایی؟ جان عالمی راستش را می‌گویی؟
ما که می‌گوییم الان همه در یک بنگاه خیلی‌خیلی بزرگ زندگی می‌کنیم و همه کاسبیم و فروشنده. هم خودمان را می‌فروشیم هم کارمان را هم آرمان و آرزوهایمان را. فقط الان مسئله قیمت است. یکی زودتر می‌فروشد، یکی دیرتر. یکی ارزان‌تر، یکی گران‌تر. حالا بعضی‌ها البته بلدند خریدوفروششان را هم طوری نشان بدهند که انگار دارند «هزینه» می‌کنند.
خب حالا که سر صحبت باز شد بگویید ببینم آرمان‌ها و کلمه‌های من را می‌خرید چند؟ خودتان چی؟ چی دارید و می‌فروشید خودتان را چند؟
(البته بلانسبت شما مردم و مسئولان! بهتان برنخورد! ما فقط خودمان را گفتیم).