#شماره_ده(حمید زرگرنژاد/ابراهیم اصغری)؛ دوبارهکاریِ فارابی!
سینماروزان/مسعود احمدی:
+مدخل درست گریز
+فیلمبرداری بادقت حسن پویا در سکانس های ابتدایی ولی -هرچه جلوتر میرود نوعی غلبه بی نظمی بر لنزبندی و نورپردازی سوار میشود و در نماهای زیر آب به چنان حضیضی میافتد که انگار نه انگار همان فیلمبردار اولیه سر کار است.
-تدوین کند و حوصله سربر عماد خدابخش که از دوسوم به بعد هیچ سنخیتی با داستان فرار ندارد
-کمبود قصه مناسب برای داستان فرار و واردات بی جهت ماجرای سازمان و عضوگیری در بازداشتگاه های بعث
-نمونه بهتر اسارت را در #نفوذی با حضور همین احمد کاوری-اینجا زندانبان- به عنوان کارگردان نديده بودید؟ نفوذی خیلی خوب هم به اسارت زده بود و هم از نفوذ در تمام ردهها، چرا فارابی دوبارهکاری کرده؟ ای کاش کاوری به آقایان یادآوری میکرد.
+بازی باورپذیر سیامک صفری که مطابق با چهرهپردازی بدریخت و سوختهسر، لحن سازی کرده _در نقطه مقابل مهدی زمین پرداز که همان لحن نیمروزی را برای گریم لاغر و نزار اینجا به کار گرفته-حسام منظور هم با گریم و لحن بانوی عمارت. این رشته بازیهای بازنشری سر دراز دارد تا صحرا اسداللهی و البته خودِ مجید صالحی و…
-تمهید تکراری استفاده از باران
-نه چیز جز شنیده های مرسوم از اردوگاه به نمایش میگذارد نه از عقبه اسرا حرف میزند و نه از زیست زندانبان چیزی نشان میدهد.
–پرلکنت در روایت و عاجز از طرح خلاصه داستان حتی پس از دو ساعت! کاش لااقل یک نریشن میگذاشت! ببخشید، بالاخره بعد از تیتراژ پایانی صحبتهای آزادهای را قرار میدهد که به ابتداییتربن شکل داستان زندگیش را محور کرده.
–-جوک
–زندانبان با لحن کریم سوسکه!
–پنجرههای اردوگاه آن قدر شل هستند که با دست میلرزند! چه نیازی بود به زیرآبی برای فرار؟
–بهرنگ علوی در نقش عوامل سازمان
–نماهای زیرآب مجید صالحی و تلاش برای بریدن میله های قفس!
–-پرسش
—چه هزینه سنگینی داشته این کار که مشمول حمایت فارابی بوده؟ وقتی حتی ده دقیقه نمای دیدنی از همان فرار از زیر آب ندارد؟ اینجاست که فقر تکنیسین حاذق در ژانر جنگ در شوراهای تصویب و تخصیص بودجه به چشم میخورد.
–اگر این فرار از زندان است پس پاپیون چیست؟ پریزن برک چیست؟ فرار از آلکاتراز چیست؟ اصلا چرا راه دور؟ دوستان! حتی اگر نمونه های خارجی را ندیده اید #تبعیدیها ی جهانگیر جهانگیری را ببینید که سی و چند سال قبل و با دست خالی ساخته شد.
—پیشنهاد
اگر خواستید به خاطر ارگان سازنده به این فيلم سیمرغ دهید به سیامک صفری دهید که به خوبی ساز درست را نواخته در میان انبوهی از ساز فالش بازیگران تصادفی ملبس به گریمهای بزرگنما و خندهآور !