1

بهروز وثوقی در حسرت مزار مادر!

سینماروزان/سهیلا عابدینی: باورش اصلا دشوار نیست؛ بهروز وثوقی هم به مانند همه آدمیان دور افتاده از وطن، در حسرت بازگشت به مام میهن است.

به گزارش سینماروزان بهروز وثوقی در پاسخ به پرسشی درباره اولین جایی که بعد از بازگشت خواهد رفت به مجله چلچراغ گفت: اگر به ایران بیایم و بخواهم به جایی بروم قبل از هر جای دیگر میروم سر قبر مادرم برای اینکه مادرم را خیلی دوست داشتم و متاسفانه در زمان غیبت من، مادرم فوت کردند.

بازیگر “قیصر” و “دشنه” ادامه داد: بعد از اینکه سر مزار مادرم رفتم و فاتحه خواندم دلم می‌خواهد به خانه آخری بروم که قبل از مهاجرت در آنجا ساکن بودم. منظورم خانه‌ای است در امیرآباد و خیابان داوری که خیلی دلم می‌خواهد مجددا به آنجا بروم.

بهروز وثوقی با ادبیات منقلب‌کننده بیان داشت: هیچ حسرتی برای بازیگری در کشورم ندارم ولی در حسرت این هستم که برگردم به وطن و به جاهایی بروم که از آنها خاطره دارم. بعد از آن هم بدم نمی‌آید تجربیات خودم را در اختیار چند نفر از جوانان بااستعداد قرار دهم.

بازیگر “سوته دلان” و “گوزنها” تاکید کرد: آخرین آرزویم برگشتن به وطن و لمس مردمی است که مدتهاست ندیده‌ام. آرزوی بزرگی است؛ غیرممکن هست ولی ممکن هم هست که بشود و اتفاق بیفتد و اگر بشود چه می‌شود…

 




اشاره معاون فرهنگی دهه شصت فارابی به آشفتگی اکران⇐این روزها اگر «مادر»علی حاتمی و «ناخداخورشید»ناصر تقوایی هم روی پرده روند، شکست می‌خورند چون بهشان سانس نمی‌دهند!!!

سینماروزان: نابسامانی اکران در سینماها که یکی از اصلی‌ترین دلایل آن وقوع تبعیضهای مختلف است، مدتهاست وجود دارد و با تغییر و تحولات در مدیریت سینمایی هم نه‌تنها این تبعیض‌ها برطرف نشده بلکه فقدان نیروی نظارتی برای جلوگیری از این تبعیضات، مشکلات را توسعه داده.

عبدالله اسفندیاری معاون فرهنگی فارابی در دهه شصت، دو سال قبل فیلمی با عنوان “نرگس مست” را تولید کرد ولی این فیلم هنوز نتوانسته شرایط اکران پیدا کند.

اسفندیاری با نقد اوضاع حاکم بر اکران به “مهر” گفت: در حال حاضر اکران در اختیار فیلم‌های کمدی است؛ فیلم‌هایی که البته عنوان «کمدی» را یدک می‌کشند اما در حقیقت مسخره هستند و برای فروش بیشتر در آن‌ها کارهایی انجام می‌شود که نمی‌شود نام آنها را فیلم گذاشت؛ فیلم‌هایی که نه قصه دارند و نه محتوا اما به بهانه یک سری حرکات ژانگولر تبدیل به فیلم‌های کمدی شده‌اند، با این وجود همین فیلم‌ها اکران را در اختیار گرفته‌اند و نمی‌گذارند فیلم‌های جدی اکران شوند، یعنی فرصت نمایش را از فیلم‌های جدی گرفته‌اند و فیلم‌های جدی در محاصره فیلم‌های کمدی هستند. به همین دلیل هم انتظار برای اکران «نرگس مست» تا به این حد طول کشیده است.

اسفندیاری توضیح داد: هرچند برخی از فیلم‌های جدی استثنائاً به فروش خوبی می‌رسند، اما فیلم‌های کمدی میدان بیشتری در اختیار دارند و در این میان فیلم‌های جدی آسیب می‌بینند. برای مثال پیش از این فیلم‌های جدی‌ای روی پرده آمدند که ما تصور می‌کردیم بتوانند به فروش مناسبی برسند اما یک فروش و اکران معمولی را پشت سر گذاشتند.

این تهیه کننده اظهار کرد: مدیریت کلان فرهنگی باید به گونه‌ای عمل کند که در کنار آن فیلم‌های به اصطلاح کمدی، آثار جدی هم به فروش خوبی برسند اما در این فضایی که ایجاد شده یقین بدانید اگر الان فیلم «مادر» به کارگردانی علی حاتمی و «ناخداخورشید» ساخته ناصر تقوایی هم اکران می‌شد، نمی‌توانستند به فروش خوبی برسند چون اصلا بهشان سانس نمیرسید یعنی بسیاری از فیلم‌های تاریخ ما در چنین شرایطی با استقبال مواجه نمی‌شدند چون این روزها سینماداران با یک سری معیارهای کلیشه‌ای مثل حضور بازیگران معروف و… تکلیف اکران را مشخص می‌کنند.

اسفندیاری تأکید کرد: ما ۲ جور اکران داریم یکی اکران هجومی و کوتاه‌مدت که برای همین فیلم‌های کمدی است و دیگری اکران تدریجی و بلندمدت که در طول زمان به موفقیت می‌رسد. بنابراین در حال حاضر ما مهندسی درست اکران نداریم تا همه نوع فیلمی در سبد سینماروها وجود داشته باشد.

وی در پایان گفت: در این میان برخی از فیلم‌هایی که حمایت جدی دارند، می‌توانند به فروش خوبی برسند که به نظرم باید این موضوع اصلاح شود تا همه فیلم‌ها اکران خوبی را پشت سر بگذارند.




اظهارات صریح مدیر تولید آثاری ماندگار همچون “مادر” و “ردپای گرگ” در انتقاد از بلبشوی حاکم بر سینمایی که بیش از ۲۰۰ میلیارد فقط صرف ساختار دولتیش میشود⇐شاهد یک هرج و مرج در حوزه سینما و بخصوص در زمینه ورود نیروهای جدید هستیم!!/هشتاد درصد از اعضای خانه سینما در بیکاری به سر میبرند تا افراد غیرصنفی کار کنند!!/افراد قلابی که با صرف پول، کارت تهیه کنندگی گرفته اند، نظم سینما را به هم زده اند!!

سینماروزان: مشکلات صنفی بدنه سینما ادامه دارد، بیکاری سینماگران به اوج رسیده و حداقل امکانات رفاهی از آنها دریغ شده و در عین حال بودجه های میلیاردی وارد سینما میشود و شفاف سازی حسین انتظامی مشخص ساخت بیش از 200میلیارد فقط صرف ساختار دولتی سینما شده است.

یونس صباحی از مدیران تولید باسابقه سینمای ایران که آثاری همچون “مادر”، “ردپای گرگ”، “روز باشکوه” و “تجارت” را در کارنامه دارد با انتقاد از شرایط سینما به “ایلنا” گفت:  متاسفانه امروز شاهد یک هرج و مرج در حوزه سینما و بخصوص در زمینه ورود نیروهای جدید هستیم. البته با این تفاهمات نمی‌خواهیم جلوی ورود نیروهای جدید را بگیریم و ما معتقدم که باید نیروهای جدید از مسیر مشخص شده وارد سینما شوند.

وی با گلایه از وضعیت امنیت شغلی سینماگران گفت: نیروهای جدید در هر حوزه‌ای باید به صنف خود مراجعه کنند و بر اساس آیین‌نامه، ضوابط و اساسنامه انجمن خود عضو شوند و بعد بتوانند در سینما فعالیت کنند.

صباحی افزود: متاسفانه یکی از مشکلات سینمای ما حضور افرادی است که تهیه‌کننده نیستند و به دلیل آنکه پول دارند خودشان را به عنوان تهیه‌کننده به سینما قالب کردند و کارت تهیه کنندگی گرفتند ولی به نوعی تهیه‌کننده قلابی هستند. این گروه از تهیه‌کنندگان چون از سرمایه خوبی برخوردار هستند، تصور می‌کنند که هر کاری دوست دارند، می‌توانند در سینما انجام دهند و با هر کسی که می‌خواهند می‌توانند کار کنند درحالیکه این رفتار آنها نظم کلی سینما را به هم می‌زند و باید با وضع قوانینی جلوی بروز بی‌نظمی را گرفت.

وی ادامه داد: یکی از بخش‌هایی که می‌تواند این نظم را در سینما و بخصوص در روند ساخت حاکم کند مدیران تولید هستند زیرا مدیران تولید عاملان اجرایی و تهیه‌کنندگان اجرایی ساخت یک فیلم هستند و با همه مشاغل و رشته‌ها در سینما ارتباط دارند و قراردادها را آنها منعقد می‌کنند به همین دلیل باید با انعقاد تفاهم‌نامه‌هایی نظم اجرایی در تولید فیلم‌ها برقرار شود.

صباحی با اشاره به فعالیت افراد غیرصنفی در پروژه ها افزود: فقط ۲۰ درصد اعضای صنوف مختلف سینمایی در رشته‌های مختلف هم اکنون به صورت دائم بر سر کار هستند و حدود هشتاد درصد از فعالان صنف سینما بیکار هستند تا افراد غیرصنفی کار کنند؟؟!! این روند خوبی نیست به همین دلیل همه باید تلاش کنیم که با حفظ امنیت شغلی اجازه ندهیم فرصت‌های شغلی سینما به دست افراد غیر بیفتد.




از «دایی جان ناپلئون» تا «هزاردستان»⇐تقدیر از یک عمر فعالیت محمدعلی کشاورز در جشن حافظ

سینماروزان: در هفدهمین جشن حافظ  از یک عمر فعالیت هنری محمدعلی کشاورز تقدیر به عمل می‌آید.
به گزارش سینماروزان محمدعلی کشاورز متولد فروردین ماه 1309در اصفهان است. وی شش دهه حضور مستمر در تئاتر، سینما و تلویزیون داشته و طی این سال‌ها مجموعه‌ای از نقش‌های ماندگار را به نام خود ثبت کرده است.
او فعالیت هنری‌اش را از سال ۱۳۳۹ با حضور در نمایش «ویولن‌ساز کره‌مونا» آغاز کرد. او برای نخستین بار در سال ۱۳۴۳ با فیلم «شب قوزی» بازیگری سینما را تجربه کرد. محمدعلی کشاورز قبل از انقلاب با کارگردانان سرشناسی چون داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی و ناصر تقوایی همکاری کرد. وی در این مقطع در چندین تله تئاتر حضور یافت و در سریال «دایی جان ناپلئون» ساخته ناصر تقوایی هم ایفای نقش کرد.
این بازیگر بعد از انقلاب هم حضورش در تلویزیون را ادامه داد و در دهه شصت در دو سریال «افسانه سلطان و شبان» و «سربداران» هنرنمایی کرد.
محمد علی کشاورز بخاطر توانایی بازی در نقش‌های متفاوت و ارائه‌ی مجموعه کاملی از کاراکترهای به یاد ماندنی در سینما و تلویزیون شناخته می‌شود.
همکاری‌های کشاورز با علی حاتمی تجربیات متفاوتی را برای این بازیگر رقم زد. این همکاری‌ها با بازی در سریال «هزاردستان» آغاز شد و همزمان با تولید این سریال، با حضور در فیلم سینمایی «کمال الملک» پیگیری شد. هنرنمایی ماندگار محمد علی کشاورز در فیلم «مادر» وهمچنین ایفای نقش در فیلم «دلشدگان» مجموعه همکاری های او و علی حاتمی را شکل داده است.
محمدعلی کشاورز در این مقطع همچنان انتخاب اول برای کارگردانان سینمای ایران بود و در کنار همکاری با علی حاتمی در فیلم‌های «یک مرد یک خرس»، «پول خارجی»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «زیر درختان زیتون» و «روز واقعه» هم به ایفای نقش پرداخت.
در میانه دهه هفتاد این بازیگر با بازی در سریال «پدر سالار» به محبوبیتی بیش از پیش در بین مخاطبان دست یافت. کشاورز تا اواخر دهه هشتاد در آثار سینمایی و تلویزیونی فراوانی جلوی دوربین رفت.
در دوره‌های گذشته جشن حافظ از یک عمر فعالیت هنری سعید پورصمیمی، نعمت حقیقی، ساموئل خاچیکیان، ناصر تقوایی، حمیده خیرآبادی، مهدی فتحی، ناصر طهماسب، عزت‌الله انتظامی، داریوش مهرجویی، جمشید مشایخی، منوچهر اسماعیلی، سعید راد، عبدالله اسکندری، مرضیه برومند و جمشید هاشم‌پور تقدیر شده است
به پاس یک عمر فعالیت هنری و بازی در ده‌ها  فیلم و سریال و ثبت چندین نقش ماندگار با اجراهای متفاوت و جذاب، تندیس حافظ یک عمر فعالیت هنری هفدهمین جشن سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر به محمد علی کشاورز اهدا می‌شود.




اکبر عبدی درباره همه چیز سخن گفت⇐از کارگری ارشاد تا ازدواج دخترش/از عاشق شدن تا طلب ۵۰ میلیونی از یک خانم

سینماروزان: اکبر عبدی هرگاه که مقابل دوربین قرار می گیرد قریحه طنازانه ذاتی که دارد موجب می شود لحظاتی مفرح را برای مخاطبان خلق کند.

به گزارش سینماروزان حضور اکبر عبدی در برنامه «دورهمی» مهران مدیری هم به نوبه خود موجب آن شد که این بازیگر با سخن گفتن از همه چیز و همه جا لحظاتی مفرح را برای مخاطبان بسازد.

عبدی در خصوص شایعات گاه و بیگاه مرگش با بیان خاطره‌ای از روزهای بستری بودن خود در بیمارستان بیان کرد: من را هر یک سال دوبار و بیشتر در زمانی که کار نمی‌کنم، می‌کشند و این در حالی است که دو سال به دلیل بیماری هایم و پیوند کلیه بیکار هستم. دست آخر هم متوجه نشدم این کشتن من از روی دوست داشتن مردم است یا نه. یک روز در شرایط نامناسب بیمارستان، ملاقاتی‌های اتاق کناری متوجه حضور من در بیمارستان شدند و به سراغ من آمدند و با هر سختی بود احوالپرسی کردند و با من عکس سلفی انداختند.
این بازیگر توانا ادامه داد: من جنبه شوخی دارم اما اگر به حق باشد، وقتی به برنامه شما دعوت شدم، به من گفتند که به کسی حرف نزن و با محمد رضا شریفی‌نیا شوخی نکن، من و شریفی نیا دوست و یار همدیگر هستیم.
عبدی به همکاری خود با کارگردان‌های بزرگ سینمای ایران اشاره کرد و گفت: از هرکدام از کارگردان‌ها درسی را آموختم.  فهم، درک و گویش یک بازیگر را از استاد تقوایی یادگرفتم و یکی از افتخاراتم همکاری با مهرجویی و میرباقری است، همچنین مدت زیادی در کنار همکاری، همسایه و همخانه مرحوم علی حاتمی بودم.
بازیگر آثاری نظیر «اجاره نشینها» و «ای ایران» ادامه داد: من همه کارهایم را حتی مباحث شخصی و خصوصی زندگی خود را مدیون اسکندری بزرگ هستم. من به پیشنهاد این مرد به مدت یک سال در کانادا و اروپا زندگی کردم و تئاتر اجرا می‌کردم و پس از بازگشت به ایران یک سال بیکار بودم و دوباره از صحنه نمایش، کارم را در ایران شروع کردم.
عبدی تاکید کرد: من به نوعی کارگر ارشاد هستم! و خطاب به مهران مدیری ادامه داد: شما به عنوان کارگردان، کارگر ارشد ارشاد هستید. ولی در این دو سال که من بیمار و بیکار هستم از ارشاد به من تلفنی زده نشده است که بدانند زنده‌ام یا مرده.
وی با اشاره به علاقه اش برای تولید فیلم گفت: الان دو تا سوژه یکی برگرفته از یک فیلم هندی و دیگری پرداخت ذهن خودم دارم که علاقه‌مند هستم تا پیش از 60 سالگی در آن‌ها بازی و یا آن‌ها را تهیه کنم. اگر به 60 سالگی رسیدم و توانستم بسازم که هیچ؛ اما اگر کسی به عنوان کارگردان بخواهد آن را بسازد، من در درخدمت هستم.
بازیگر «آدم برفی» از عاشق شدن و قرار ازدواج خود با دخترعموی همسرش گفت و از ازدواج دخترش المیرا در هفته‌های آتی خبر داد.
عبدی در پایان با اشاره به اینکه بارها از نگرفتن دستمزدهایم گلایه کرده‌ام، اظهار داشت: بارها اسم بردم و الان نامی نمی‌برم اما بعد از سال‌ها و فروش یک فیلم سینمایی، من هنوز 90 درصد از دستمزدم را نگرفته‌ام و اگر از برنامه شما متوجه می‌شود (خطاب به دوربین) بیا پول من را بده.
وی ادامه داد: من از یک خانم هم 50 میلیون طلبکارم اما در کنار همه این طلب‌ها 200 میلیون هم مالیات برایم بسته‌اند!



مرگ دوبلور زری خوشکام در «هزاردستان» و فروزان در «گنج قارون»+عکس

سینماروزان: مهین کسمایی دوبلور پیشکسوت بعد از مدتها بیماری پنجشنبه ۱۲ اسفندماه در آمریکا درگذشت.

به گزارش سینماروزان مهین کسمایی چند سالی می شد که از ایران مهاجرت کرده و در آمریکا زندگی می کرد.

مهین کسمایی برادرزاده علی کسمایی بود که به پدر دوبله ایران ملقب است.

وی در سال ۱۳۱۷ در رشت متولد شد و سال ۱۳۳۱ کار خود را در حوزه دوبله آغاز کرد.

کسمایی دوبلور بازیگرانی همچون «ادری هیپبورن»، «دایان کیتون»، «الیزابت تیلور»، «ماریا شل» و «شرلی مک لین» بود.

دوبلوری نقش عروس «خان مظفر» با بازی زری خوشکام در «هزاردستان» و دوبلوری فریماه فرجامی در فیلم «مادر» و دوبلوری فروزان در «گنج قارون» از آثار ماندگار کسمایی در حیطه محصولات داخلی است.

مهین کسمایی در کنار عمویش علی کسمایی
مهین کسمایی در کنار عمویش علی کسمایی




یک بانوی بازیگر: خانه سینما کارکردی ندارد به‌جز ارسال پیامک ترحیم!

سینماژورنال: خانه سینما همچنان از حل ابتدایی ترین مشکلات رفاهی اعضای صنوفش عاجز است و در این شرایط جشن های مختلف در این نهاد برگزار می شود.

به گزارش سینماژورنال این وضعیتی نیست که مورد قبول بدنه صنف باشد. بعد از نامه سرگشاده تعدادی از سینماگران به رییس جمهور در گلایه از وضعیت رفاهی نامناسب صنف سینما(اینجا را بخوانید) به تازگی یک بازیگر زن سینما و تلویزیون طعنه ای تند به خانه سینما زده است.

این بازیگر زن اکرم محمدی است که در گفتگو با خبرگزاری “میزان” تنها خروجی خانه سینما برای کف صنف را ارسال پیامک ترحیم دانسته است.

اکرم محمدی می گوید: از نظر من خانه سینما کارکردی به جز اعلام مراسم ترحیم به وسیله ارسال پیامک ندارد.

وی ادامه می دهد: این را هم باید بگویم که من چند وقتی حق عضویت خانه سینما را نداده ام و به زودی کارت عضویتم ابطال می شود. اصلا من اعضای انجمن بازیگران خانه سینما را نمی شناسم واین خود باعث تأسف است.

بازیگر “سام و نرگس” تأکید می کند: سینما، خانه شخصی ما نیست که با وقوع اتفاق بدی برای یکی از اعضا، بگوییم ماجرا ربطی به ما ندارد. خانه سینما باید همه اعضای خود را حمایت کند.

نامه بازیگران زن به معاون سیما توهین به خودمان بود

بازیگر آثاری خاطره انگیز نظیر “مادر” درباره نامه تعدادی از بازیگران زن به رییس رسانه ملی و ادعای اینکه چون ازدواج کرده اند به آنها نقش نمی دهند(اینجا را بخوانید) اظهار می دارد: آن نامه را تأیید نمی کنم و در واقع توهین به خود ما بود که درباره من صدق نمی کند. نمی توان این موضوع را مطرح کرد که به خاطر این که ما ازدواج کرده ایم پیشنهاد کارهای سینمایی و تلویزیونی برای ما کمتر شده است.

عده ای بازیگری را با مدلینگ اشتباه گرفته اند
بازیگر “خانه سبز” خاطرنشان می سازد: عده ای کار بازیگری را با مدلینگ اشتباه گرفته اند و فکر می کنند یک بازیگر همواره باید روی سن رژه برود تا دیگران یادشان بیافتد که او هم وجود دارد که به نظر من این روند درست نیست زیرا یک بازیگر باید پرونده‌ای داشته باشد تا بر اساس آن در کارهای مختلف حضور پیدا کند. من حاضر نیستم با بازی در فیلمنامه‌های ضعیف سابقه کاری خودم را خراب کنم البته این موضوع باعث می شود که همواره مخاطبان از ما بپرسند که چرا حضور نداریم که این موضوع جای تأسف والبته خوشحالی دارد.

این بازیگر عنوان کرد: این روزها بسیاری از بازیگران همواره در کارهای مختلف تکرار می شوند و مخاطبان به طور مدام مردم آنها را می بینند. من درباره خوب یا بد بودن این موضوع صحبت نمی کنم اما این موضوع باعث رکود کارها می شود.

محمدی ادامه داد: این موضوع بسیار فاجعه بار است به هر حال نحوه زندگی ما با مردم عادی تفاوت دارد و در صورت نبود امکان مالی دچار وضعیت سختی می شویم.




بازیگر اثر خاطره‌انگیز “مادر”⇐مردم ایران این قدر برای هم نزنند!

سینماژورنال: محمدعلی کشاورز بازیگر نقش”محمدابراهیم” در اثر خاطره‌انگیز “مادر” روزهای ابتدایی بهار امسال را در خانه اش می گذراند در حالی که میزبان برخی از همکاران و هنرمندانی است که برای دیدار نزدش می روند.

به گزارش سینماژورنال کشاورز که 26 فروردین ماه امسال 86 سالگی اش را جشن می گیرد در گفتگو با “شبکه خبری فرهنگ و هنر” مردم ایران را به رفاقت و همدلی دعوت کرد و به آنها توصیه کرد این قدر برای هم نزنند!

محمدعلی کشاورز درباره حال و هوای این روزهایش بیان داشت: بیشتر در خانه هستم و هرازگاه که حالم بهتر می شود سعی می کنم به خاطره نگاریهایم بپردازم و ماجراهایی را که طی سالیان دراز فعالیت در سینمای و تئاتر و تلویزیون دیدم مکتوب کنم تا برای آیندگان باقی بماند.

وی با اشاره به اینکه نوروز 95  را در تهران مانده گفت: خوشبختانه در ایام نوروز هوای تهران خیلی هم خوب است و با بارندگیهایی که داشته ایم بعد از مدتها آسمانی آبی و صاف با لکه ابرهایی که آن را مانند یک تابلوی نقاشی کرده اند دیده می شود. این را بگذارید کنار هویدا شدن کوه دماوند در این ایام که همه چیز را زیباتر می کند.

مردمان ایران این قدر برای هم نزنند
کشاورز در پاسخ به این سوال که چه توصیه ای به مخاطبان در ابتدای سال دارد اظهار داشت: فقط و فقط از مردم ایران می خواهم دوست باشند و رفیق بمانند. این قدر برای هم نزنند! خواهش می کنم پشت سر هم بدگویی نکنند. من از ته دل می گویم فارغ از اثرات معنوی، هر چقدر بیشتر به اصول اخلاقی پای بند باشیم اوضاع مالی مان هم بهتر خواهد شد.

این بازیگر که فعالیت هنری‌اش را از اواخر دهه سی و با حضور در نمایش “ویولن‌ساز کره‌مونا” آغاز کرده با مخاطب قرار دادن هنرمندان گفت: اهالی تئاتر و سینمای ایران حواس شان به هم باشد. وقتی می‌شنوند یک هنرمند از کار افتاده سریع به سراغش بروند و دستش را بگیرند. مرتب نگویند اینها وظیفه دولت است. اتفاقا بخشی از وظیفه هنر ترویج فرهنگ دستگیری هم‌نوع است و وقتی هنرمندان ما دست هم را نگیرند مردم از آنها چه بیاموزند؟

محمدعلی کشاورز و اکبر عبدی در نمایی از "مادر"
محمدعلی کشاورز و اکبر عبدی در نمایی از “مادر”

کم کاری پیشکسوتان به نفع هنر ایران نیست

بازیگر آثاری چون “هزاردستان”، “سربداران” و “سلطان و شبان” با بیان اینکه علیرغم اینکه به دلیل عوارض برآمده از شکستگی لگن کمتر می تواند در مجامع بیرونی حضور یابد اما سعی می کند با همکاران سابق در ارتباط باشد بیان داشت: هرازگاه دوستان و رفقا به سراغم می آیند و من نیز سعی می کنم در حد توانم از آنها پذیرایی کنم. اغلب همکاران سابق این روزها کم کار شده اند که فکر می کنم این زیاد به نفع هنر ایران نباشد.

وی ادامه داد: درست است که به لحاظ فعالیت جسمی نسل ما نمی توانند زیاد پویایی داشته باشند اما قوای فکری و نیروی تجربه را نباید دست کم گرفت. چه ایرادی دارد که برای تولید محصولات مختلف هنری که بناست دولت هم پشتیبان تولید آنها باشد یکی از چهره های پیشکسوت به عنوان مشاور فکری کنار یک چهره جوان قرار گیرد تا هم یک تعاطی تجربه صورت گیرد و هم اینکه جوان و باتجربه همدیگر را بیشتر بشناسند.

بزرگترین آرزویم این است که راه بروم
وقتی از محمدعلی کشاورز پرسیدیم بزرگترین آرزوی شخصی اش برای سال جدید چیست گفت: اینکه خوب شوم و بتوانم راه بروم و خداوند به من شفای عاجل بدهد که باز هم بتوانم بازیگری کنم.

کشاورز افزود: انشاءا.. مردمان هم ما را دعا کنند بلکه اوضاعمان بهتر شود. دعای خیر مردمان بوده که الان می توانم با شما حرف بزنم پس از مردم عزیزمان می خواهم ما را از دعای خیرشان محروم نکنند.




فاطمه معتمدآریا: از علی حاتمی برای “مادر” فیلم‌نامه خواستم، گفت نداریم؛ من هم گفتم این‌جوری کار نمی‌کنم

سینماژورنال: «پرتره فاطمه معتمدآریا، بازیگر سینمای ایران، در کنار ١٥ چهره بین‌المللی که در طول عمر خود، به منافع مشترک بشریت یاری رسانده‌اند، در گالری سازمان‌ملل متحد در نیویورک به‌نمایش درآمد. این نمایشگاه چندی پیش با پیام سام‌کوته سا، رئیس مجمع‌عمومی سازمان‌ملل، با مضمون «نزدیکی انسان با طبیعت و نگهداری از زمین و ایجاد زبان مشترک انسان و طبیعت» گشایش یافت.

به گزارش سینماژورنال این خبر مهمی بود که احتمالا روی خروجی خبرگزاری‌های جهانی هم آمد، اما لابد در ایران چون اتفاق‌های مهم‌تری در حال وقوع است، توجهی به آن نشد؛ در حالی که گاه رویداد‌هایی کم‌ارزش‌تر از این، در بوق و کرنا می‌شود. البته به آدمش بستگی دارد.

به این بهانه و البته بهانه‌های دیگر احمد طالبی نژاد در “شرق” با این بانوی هنرمند و پرآوازه ایرانی گفت‌وگو کرده‌است.

در بخشی از این گفتگو معتمدآریا درباره عدم همکاری با کارگردانان نسل اول سینمای ایران و از جمله چهره هایی چون علی حاتمی و ناصر تقوایی صحبت کرده است.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی معتمدآریا را ارائه می دهد:

گویا اخیرا در کارنامه هنری و فرهنگی شما اتفاق مهمی افتاده که خیلی‌ها از آن بی‌خبرند؛ اینکه شما به عنوان یکی از ١٦ چهره‌ تأثیرگذار در جامعه خود شناخته شده‌اید. جریان چیست؟
نمایشگاهی در سازمان‌ملل از کارهای Fabrizio Ruggiero نقاش ایتالیایی برگزار شده و ١٦ نفر از چهره‌های بین‌المللی فرهنگی را که در طول عمر خود به منافع مشترک بشریت یاری رسانده‌اند به ‌تصویر کشیده؛ به‌عنوان نماد مردم همه قاره‌های جهان.
چه چهره‌های آشنایی در این فهرست بوده‌اند؟
ساتیاجیت رای، ام‌کلثوم، ادری هیپبورن، کاندینسکی، جون بییز، مسعوو چندین چهره و شخصیت‌های دیگر از آسیا، آمریکا و اروپا که برای ما کمتر شناخته شده‌اند.
نحوه گزینش این چهره‌ها چگونه بوده؟
راستش من اطلاع دقیقی ندارم! فروردین امسال مروری بر کارهای من در فستیوال فیلم خاورمیانه در فلورانس برگزار شد. با خانمی ملاقات کردم که به من اطلاع دادند از طریق فیلم‌هایم پیگیر کارها و فعالیت‌های بشردوستانه من شدند و یکی از عکس‌های من را با آقای فابیزیو انتخاب کردند تا برای سازمان‌ملل تصویر کنند. من خیلی عکس‌العمل نشان ندادم؛ چون فکر کردم مثل همیشه فقط بروز احساسات علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر ایران است. ولی بعد از دو ماه دیدم که عکس من را که از اینترنت درآورده‌اند، تصویر کرده و همراه تصاویر کسانی گذاشته‌اند که هر کدام برای خود من همیشه اسطوره بوده‌اند. این نمایشگاه از دهه آخر خردادماه آغاز شده و بیش از این اطلاعی ندارم. من اصلا آقای فابریزیو روججیرو را نمی‌شناسم. دارم سعی می‌کنم همان‌طور که ایشان من را پیدا کردند، من هم پیدایشان کرده و برای توجه فرهنگی و انسان‌دوستانه‌ای که به ایران کرده‌اند، تشکر کنم‌.
 شما صرفا به دلیل فعالیت در عرصه بازیگری انتخاب شده‌اید یا دلایل دیگری هم دارد؟ تا آنجا که می‌دانم در این انتخاب دلایلی غیر از بازیگری هم نقش داشته. این را پرسیدم چون شما در سال‌های اخیر علاوه بر بازیگری که اتفاقا از نظر کمی، چشمگیر نیست، بیشتر به عنوان فعال اجتماعی شناخته شده‌اید… .
فکر می‌کنم یکی از دلایل این گزینش، فعالیت‌های خیریه‌ای بوده که من سال‌هاست دارم انجام می‌دهم. چون دیگرانی هم که انتخاب شده‌اند، کم‌وبیش در این عرصه‌ها فعال بوده‌اند.
و شما جزء اولین هنرمندانی هم بودید که در ایران وارد این‌جور فعالیت‌ها شدید؟
فکر می‌کنم به شکل علنی در این دوره بله. در دوره‌های پیش از ما هنرمندانی بودند که علاوه‌بر هنرشان، به خیرخواهی نیز شهره بودند.
خود شما چه تصویری از اکنونتان می‌توانید ارائه دهید؟ بازیگر یا فعال فرهنگی و اجتماعی؟
من همیشه یک بازیگرم و بازیگری یک فعالیت فرهنگی است بنابراین خودم را یک فعال فرهنگی می‌دانم تا هر چیز دیگری و البته که فعالیت فرهنگی در یک کل بزرگ‌تر انجام می‌شود که همان فعالیت‌های اجتماعی است. بنابراین تصویری که از خودم می‌توانم بدهم، یک بازیگر فعال فرهنگی و اجتماعی است که طبعا در هر کدام از اینها گرفتاری‌ها و مشکلاتی وجود دارد.
و گرفتاری‌های شما ناشی از چه بوده؟
گرفتاری‌های من مثل بقیه بوده؛ کسانی که در عرصه‌های مختلف کار می‌کنند و نسبت به کارشان حساس هستند. من هم برای بهترشدن شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ام و به‌تبع آن شرایط حرفه‌ای‌ فعالیت‌هایی کرده‌ام که گاهی اوقات سبب بروز مشکلات و گرفتاری‌هایی شده.
مسئولان و غیرمسئولانی که طی این سال‌ها گاه‌به‌گاه شما را بازخواست کرده‌اند، چه دلایلی داشته‌اند؟
بیشتر دچار سوءتفاهم بودند و غالبا متوجه می‌شدند که من دنبال چیزی غیر از بهترشدن شرایط خودم و جامعه‌ام نیستم. من دنبال جامعه‌ای هستم که از نظر فرهنگی به آن ببالم.
 چرا به حرفه‌تان نبالید وقتی این همه فیلم و تئاتر خوب در کارنامه‌تان دارید؟
نمی‌گویم کار‌هایی که کرده‌ام، باعث افتخارم نیستند ولی بحث خودم و کارهای خوب خودم یا دیگران نیست، صحبت از یک کلیت است که در خطر ابتذال است. من در ٣٠ساله بعد از انقلاب رشد کرده‌ام. اینجا درس خوانده‌ و موفق شده‌ام و خودم را به کشورم مدیون می‌دانم. برای همین نمی‌توانم در مورد خطراتی که وجود دارند، به‌خصوص در زمینه‌های فرهنگی، بی‌تفاوت باشم. من در مورد همه اتفاقات خوب و بد کشورم خودم را متعهد و مسئول می‌دانم.
این واژه تعهدی که به کار بردید، در مملکت ما خیلی دچار سوءتفاهم شده است. از نظر شما تعهد یعنی چه و در مقابل چه چیزی خود را متعهد می‌دانید؟
در مقابل مردم. در مقابل آن کسی که ٣٠، ٤٠سال قبل من را سر کلاس درس برده و به من قدردانی از زحمات دیگران را یاد داده، آقا یا خانم راننده‌ای که من را به اجرای تئاتر و صحنه می‌رساند؛ کارگر صحنه‌ای که با یک چای و لبخند همراهش خستگی کار را از تنم بیرون کرده؛ در برابر کسانی که فیلم‌ها و اجرا‌های من را دیده‌اند و هر کسی که به من کمک کرده تا سرپا بایستم و بشوم معتمدآریایی که می‌شناسید. درمقابل، مردمی که در کوچه و خیابان و ادارات، با لبخند و سلام و احوالپرسی مرا از خودشان می‌دانند و کسانی که کارشان را صادقانه و سلامت انجام می‌دهند. تمام کسانی که با ایمان و اعتقادشان کار می‌کنند. آنها به من یاد دادند کارم را درست انجام دهم و در مشکلات و گرفتاری‌ها همراهشان باشم. آنها به من یاد دادند در برابر ناهنجاری‌های دوروبرم بی‌تفاوت نباشم! همین‌ها من را متعهد می‌کنند اگر چیزی یاد گرفته‌ام، همین‌جا به‌نمایش بگذارم!
ولی چند وقتی کوچ کردید… .
خیلی کوتاه و به ناچار؛ شش ماهی دور بودم. ولی کوچ نکردم. من همیشه سعی کردم همین‌جا و خودم باشم؛ هرچند عده‌ای می‌خواستند یا من از اینجا بروم یا آدم دیگری باشم… فکر می‌کنم اگر حرف‌زدن و اعتقاداتم مال خودم نباشد، دیگر این من نیستم. برای همین هرچند وقتی، از این مشکلات پیش می‌آید… .
دارید هامون‌وار حرف می‌زنید. جایی که می‌گوید «من اگر من نباشم که دیگه من نیستم». (خنده).
من مثل خودم حرف می‌زنم. اصلا بلد نیستم ادای کسی را درآورم. به‌نظرم این یک فلسفه وجودی است و ربطی به هامون دارد یا ندارد، نمی‌دانم.
می‌شود توضیح دهید فاطمه معتمدآریا در این سن‌وسال و با این همه تجربه‌ای که پشت‌سر گذاشته، فلسفه زندگی‌اش چیست؟
من یک دانش‌آموخته هنرم که در فضای فرهنگی بزرگ شده و هیچ‌گونه تربیت غیرفرهنگی و غیراخلاقی نداشته. شغل دیگری هم غیر از بازیگری نداشته‌ام. تمرین هم کردم نشد یا نخواستم. من اگر بازیگر نباشم، منفعلم. از زمان کودکی و نوجوانی، عاشق این حرفه بودم. قدم با حرفه‌ام رشد کرده. صورتم با حرفه‌ام تغییر کرده. حتی اندازه کفش‌هایم با حرفه‌ام بزرگ‌تر شده. قبلا نمی‌فهمیدم که خودم دارم بزرگ می‌شوم یا حرفه من است که دارد بزرگم می‌کند. این حرفه با سلول‌های من رشد کرده است… .از ٩سالگی عضو فعال کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و از ١٣سالگی رسما تئاتر کار کرده‌ام، امروز فلسفه زندگی‌ام تلاش برای بازیگری در یک فضای فرهنگی و در جامعه‌ای پویا و سالم به‌دور از فساد و ابتذال است با صلح و آرامش.
هیچ وقت وسوسه کارگردانی تئاتر هم داشته‌اید؟
نه به صورت جدی… البته در زمینه مستندسازی و کارگردانی تجربه‌هایی داشته‌ام. ولی عاشق بازیگری هستم دلیلی برای انجام کار دیگری ندارم.
شما ازجمله معدود بازیگران سینما و تئاتر ایران هستید که اسمتان به اثر اعتبار می‌دهد. درواقع اسم شما به یک برند موفق و پرطرف‌دار تبدیل شده… .
این اعتبار را مردم به یک هنرمند می‌دهند. من چه‌جوری می‌توانم بدون نظر مردم خودم را محک بزنم؟ پس این اعتبار اگر هست، ناشی از سلیقه مردم است.
نکته جالب این است که تا حالا با نسل اول سینماگران جدی ما کار نکرده‌اید، البته غیر از بیضایی در فیلم مسافران. دلیل خاصی داشته است؟
من از زنده‌یاد علی حاتمی برای فیلم «مادر»، فیلم‌نامه خواستم، گفت نداریم من هم گفتم این‌جوری کار نمی‌کنم.
کدام نقش را پیشنهاد داد؟
نقش ماه‌طلعت که همسر حمید جبلی بود و خانم اکرم‌محمدی بازی کرد. آقای کیمیایی چندین‌بار اظهار لطف کرد و پیشنهاد داد که نتوانستم با ایشان کار کنم. آقای تقوایی سر فیلم ناتمام «چای تلخ» از من دعوت کرد که نقش یک پیرزن جنوبی را بازی کنم و چون من قبل از آن «گیلانه» را بازی کرده بودم، قبول نکردم آقای مهرجویی را هر چند سال یک بار می‌دیدم، می‌گفتند تو چرا جوانی برای نقشی که باید بازی کنی.
این ناشی از تقدیر است یا نوعی انتخاب؟
راستش هر دو. من روی فیلم‌نامه خیلی خیلی حساسم و برایم مهم است که فیلم‌نامه کامل و درست باشد.
ولی فیلم‌نامه «چای تلخ» عالی و بی‌نقص است… .
بله. ولی گفتم که نمی‌خواستم دوباره نقش پیرزن را بازی کنم. به کارنامه‌ام نگاه کنید.
جالب اینکه با وجود کاراکتر خیلی جدی و عاطفی‌ای که از شما در اذهان وجود دارد، چند نقش کمدی و طنزآلود هم بازی کرده‌اید، مثلا در کلاه‌قرمزی‌ها یا یکی، دو فیلم از محمدرضا هنرمند و عینک دودی لطیفی… .
اولین درس بازیگری این است که فرقی نمی‌کند چه نقشی را بازی کنی، مهم این است که به بهترین وجه بازی کنی. یادتان هست در فیلم گوزن‌ها، خانم بازیگر تئاتر‌های لاله‌زار با صدای گرم خانم فهیمه راستکار، می‌گوید یک روز نقش کلفت را بازی می‌کنم، یک روز نقش زن فرعون و آخر شب هم ١٠ تومان می‌گذارند کف دستم. این حقیقتی درباره بازیگری است، که تو باید آمادگی هرگونه نقشی را داشته باشی. اگر کسی موفق نمی‌شود عرصه‌های مختلف را تجربه کند، حتما آموزشش غلط بوده است. اگر بازیگر درست در این حرفه تربیت شده باشد، حتما هرجور نقشی را خوب بازی می‌کند. البته اگر از راه آکادمیک وارد شده باشد.
پس نقش غریزه چه می‌شود؟ چون کم نبوده‌اند بازیگرانی که از دانشگاه‌های داخل و خارج فارغ‌التحصیل شده‌اند ولی موفقیتی به‌دست نیاورده‌اند.
غریزه می‌تواند کمک کند دانسته‌هایش را درست به‌کار ببندد. غریزه نقش اصلی را ندارد کمک‌دهنده است.
ولی سینما و تلویزیون ما انگار ذاتا دانش‌گریز است.
نمی‌دانم ذاتش این است یا نه… ولی به‌عنوان یک خطر قبول دارم که در موارد زیادی تخصص و دانش کم‌کم کنار زده می‌شود، خب نتیجه‌اش می‌شود این وضعیتی که داریم می‌بینیم و این فقط محدود به بازیگری نمی‌شود، فیلم‌نامه‌هایی که به‌دلیل غلط‌های بسیار نمی‌شود خواندشان، چه برسد بازی کرد. در عرض چند سال گذشته، خیل عظیمی از بی‌خردان به عرصه هنر سینما سرازیر شده‌اند که نمی‌شود درباره آن بی‌تفاوت بود.
این اواخر کار با فیلم‌سازان جوان را ترجیح می‌دهید. مثل فیلم «بهمن» که به اتفاق همسرتان احمد حامد بازی کرده‌اید و فیلم خوبی هم از کار درآمده… .
یک فیلم دیگر هم کار کردم به نام «یحیی سکوت نکرد» ساخته کاوه ابراهیم‌پور که از آن هم راضی‌ام.
متأسفانه ندیدم! یک فیلم هم در آذربایجان کار کردید که شنیده‌ایم فیلم خوبی از کار درآمده.
بله و همه اینها فیلم‌های اول یا دوم سازندگانشان بودند.
بر چه اساسی به این جوان‌های تازه‌کار اعتماد کردید؟
در وهله اول، فیلم‌نامه‌ها را خواندم و خیلی خوشم آمد. بعد هم این دوستان نمونه کار‌هایی داشتند که دیدم و قبول کردم که بازی کنم. مثلا مرتضی فرشباف کارگردان فیلم بهمن، خیلی کارگردان باشعور و دانایی است.
ولی خیلی از بازیگران تثبیت‌شده ما حاضر نیستند ریسک کنند. این روحیه ریسک‌پذیری از کجا آمده؟
فکر می‌کنم بخش زیادی‌اش از اعتمادبه‌نفسم ناشی می‌شود. من به خودم و کاری که می‌کنم مطمئنم. چون آن‌قدر تجربه دارم که اشتباه نکنم و بفهمم نتیجه کار چه خواهد شد، به‌خصوص با نسل جوان سینما.
ولی در کارنامه بازیگران بزرگی مثل مارلون براندو، رابرت دنیرو، داستین هافمن، مریل استریپ و خیلی از غول‌های بازیگری هم فیلم‌های ضعیف یا بد وجود دارد. بالاخره یک بازیگر همان‌طور که اشاره کردید، باید بازی کند تا اموراتش بگذرد. نگران نیستید که با این همه نخبه‌گرایی و وسواس، به‌مرور فید شوید؟
دوره فیدشدن من گذشته! ولی چاره‌ای نیست؛ نمی‌شود اجازه بدهی که باد هرجا خواست تو را ببرد؛ باید ایستاد و تا جایی که توانش هست، مقاومت کرد تا از کف نروی. ضمن آنکه در کارنامه من هم دو تا از این فیلم‌ها هست ولی من از کسانی نیستم که هر چه پول به دست بیاورم، دلم بخواهد بیشترش کنم. همیشه خدا هم هشتم گروی نهم است. شاید سالی یک فیلم کار کنم، اندازه خودم را هم می‌دانم و بیشترش را هم نمی‌خواهم. به داشته‌هایم واقفم و با همان هم زندگی می‌کنم. بنابراین انگیزه‌ای برای فیلم‌بد بازی‌کردن ندارم. کارهای زیادی هست که بابتشان پولی دریافت نمی‌کنم و خوشحالم که فرصتی برای قبول کارهای بد درآمدزا برایم نمی‌گذارند.
برخی خانم‌های بازیگر ما، به‌محض اینکه پابه‌سن می‌گذراند، ستاره‌شان افول می‌کند. چون علت وجودی‌شان در سینما یا تلویزیون، وجاهت منظر است نه استعداد و دانش بازیگری. کم داریم بازیگرانی که از ابتدای ورودشان به این عرصه تا حالا، موقعیتشان حفظ شده باشد. یکی از آنها که توانسته است خودش را حفظ کند، به گمانم شما باشید… .
خیلی‌ممنون. نمی‌دانم این تعریف بود یا…؟! من با یک نقش اول در فیلم جدال وارد بازیگری شدم ولی در فیلم دومم تحفه‌ها، فرقی برایم نمی‌کرد که با ١٠، ١٢ تا بازیگر دیگر با هم همراه باشیم. در فیلم سومم جهیزیه برای رباب دوباره نقش اول داشتم…. مهم کیفیت نقش است. اگر حواسمان به این نکته باشد، همیشه جایگاهمان حفظ خواهد شد. نقش باید بر مخاطب تأثیرگذار باشد. اگر آدم بخواهد همیشه در اوج باشد، باید برایش تلاش کند. ولی اینکه چرا من هنوز هستم و بعضی‌ها متأسفانه نیستند، موضوعی است که شما باید تحلیل کنید.
در این سال‌ها چند کار مستند بلاتکلیف هم داشته‌اید. یکی در باره فرخ غفاری و یکی هم درباره یک خانم سینماگر هندی به نام آرونا واسادف. اینها به کجا رسیدند؟
کار فیلم مربوط به خانم آرونا که تمام شد و در چند جشنواره آسیایی هم به نمایش درآمد، کار آقای غفاری هم در حد راش باقی مانده، چون فوت کردند و راش‌ها دست وارث ایشان است. امیدوارم مشکلش حل شود.
 چون از جمله نخستین فعالان خانه سینما بوده‌اید، بحث‌هایی هم درباره فعالیت‌های شما در خانه سینما مطرح است که وقت تنگ است و بماند برای زمانی دیگر.
سپاس. من باید باعجله خودم را برسانم به تماشاخانه باران که چندماهی است راه افتاده برای اجرای یک نمایش ضدجنگ! نمایش «تونل» کار گروه تئاتر ترمینال به کارگردانی سیامک احصایی!