1

صدور پروانه برای یک نیروی نظارتی باسابقه!+عکس

سینماروزان/حسام ناظری: شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی با صدور پروانه نمایش یک فیلم موافقت کرد.

شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای فیلم «صحنه زنی» به کارگردانی علیرضا صمدی موافقت کرد.

فیلم سینمایی «صحنه‌زنی» را مجید رضابالا از اعضای ادوار شوراهای نظارتی صدور پروانه ساخت و نمایش تولید کرده که البته سابقه فعالیت مدیریتی در فارابی، سیمافیلم و شبکه اول سیما را هم داشته است.

رضابالا پیشتر در همکاری با صمدی فیلمی با عنوان “بی نامی” را با بازی باران کوثری تولید کرده بود که گیشه موفقی نداشت.

مهتاب کرامتی، بهرام افشاری، پیام احمدی‌نیا، لیندا کیانی، محمد نادری، فرزانه سهیلی، غزاله جزایری و مجید صالحی به همراه امید روحانی، سیامک ادیب، حمیدرضا نعیمی و آتش تقی‌پور بازیگران “صحنه زنی” هستند.

این فیلم درباره شخصیتی به نام اسد است که همراه با گروهی صحنه‌های جعلی تصادف می‌سازد تا از بیمه خسارت بگیرد.

پخش فیلم “صحنه زنی” را بهمن سبز حوزه هنری برعهده دارد و با توجه به رکود کامل سینماها و واهمه اغلب تولیدکنندگان از اکران، باید دید رضابالا چه زمانی را برای اکران فیلمش انتخاب خواهد کرد؟

پیام احمدی‌نیا، مجید صالحی و بهرام افشاری در "صحنه زنی"
پیام احمدی‌نیا، مجید صالحی و بهرام افشاری در “صحنه زنی”




ورود مشاور یک بانک به شورای پروانه نمایش!!+ورود دو نفر دیگر به شورای پروانه ساخت

سینماروزان: در روزهایی که بیش از هر چیز دیگر اخبار کرونا در کانون توجهات است معاون نظارت اعضای تازه شوراهای پروانه ساخت و نمایش را معرفی کرد.

اکبر نبوی منش و مجید رضابالا دو نفری هستند که به عنوان اعضای جدید شورای پروانه ساخت معرفی شده اند که البته رضابالا همچنان در شورای پروانه نمایش هم حضور دارد.

حسن بلخاری که سابقه مشاورت هنری مدیرعامل بانک‌پاسارگاد و دبیری جشنواره فیلم 180ثانیه‌ای پاسارگاد را برعهده داشته نیز به شورای پروانه نمایش راه یافته است.

آثاری همچون “من دیه گو مارادونا هستم”، “بهمن” و “مرگ ماهی” ازجمله آثاری هستند که در دوران حضور بلخاری به عنوان مشاور هنری بانک پاسارگاد با حمایت این بانک تولید شده اند و البته جملگی آثاری کم رونق در گیشه بودند ولی جالب اینجاست که در هیات داوران جشنواره امسال پاسارگاد که همچنان بلخاری دبیرش است نام بهرام توکلی و روح الله حجازی کارگردانان “دیه گو…” و “مرگ ماهی” دیده میشود!!

حسن بلخاری پیشتر در شورای پروانه ساخت حضور داشته و با حکم جدید از شورای ساخت به نمایش رفته است.




خسرو معصومی در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐فکر ساخت “کار کثیف”  در زندان بهشهر به ذهنم رسید؛ آن هم بعد از آشنایی با یک فروشنده عرق تقلبی!!/ فیلم‌نامه “کار کثیف” در شورای پروانه ساخت تنها یک مخالف داشت که مجید رضابالا[تهیه کننده فیلم شکست خورده “بی نامی”] بود!!/ رضابالا پیشتر  با فیلم‌نامه «باد در علفزار می‌پیچد» هم مشکل داشت!!/رضابالا خودش بهم گفت: «میز خودم را به فیلم‌نامه تو ترجیح می‌دهم»(!!)ولی بعدتر این حرفها را تکذیب کرد/فیلم راست در ایران ساختن یک مصیبت است ولی تکرارش آدم را پوست‌کلفت میکند!/کیانوش عیاری میخواست در «کاناپه» به مورد عجیب “خوابیدن زنان با حجاب کامل در رختخواب”(!) خاتمه دهد ولی نتیجه چه شد؟ توقیف!!/چون میدانم ترس سرچشمه دروغ است پس با سرسختی بیشتری به سراغ ساخت فیلمی با مضمون کولبرها میروم!

سینماروزان: تازه ترین فیلم خسرو معصومی کارگردانی که قابهایی زیبا از طبیعت بکر شمال را زیربنای درامهایش کرده با نام “کار کثیف”در حالی روی پرده رفت که با وجود داشتن سرگروه حتی ده سالن فول سانس هم ندارد.

“کار کثیف” که داستان زندگی یک ساقی مشروبات الکلی را روایت میکند بلحاظ واقع نگاری حقایقی از اجتماع ایران میتواند اثری ماندگار و مبین اوضاع زندگی جوانان دهه نودی قلمداد شود.

خسرو معصومی در چرایی تولید “کار کثیف” به “شرق” گفت: «چندسال پیش، دامادم که وکیل است، از موکلش گفت که کارش فروش مشروبات تقلبی بوده و گیر افتاده بابت آنکه در اثر خوردن مشروبات او چند نفر کور شده‌اند و عده‌ای هم مرده‌اند. دلم می‌خواست او را  که در زندان بهشهر بود ببینم، فکر ساخت فیلمی دراین‌باره آنجا بود که به ذهنم رسید. جست‌وجو کردم تا موفق شدم با برخی از کسانی که کاروبارشان از این راه بوده حرف بزنم. هرچه می‌گذشت و من پیش می‌رفتم، در چندوچون زندگی این افراد، جدیتم در ساخت این فیلم، اساس و پایه محکم‌تری پیدا می‌کرد. بی‌کاری و پیامدهای آن، مشکلات فرار مغزها، بیشترشدن کار خلاف و تنیده‌شدن بحران‌های اجتماعی. همه اینها نکاتی بود که آزارم می‌داد و من کار دیگری از دستم برنمی‌آمد جز ساخت فیلم «کار کثیف».

معصومی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فیلم‌نامه که نوشته شد، کسانی که در جریانش قرار گرفتند بیش‌وکم بر این باور بودند که امکان پروانه ساخت‌گرفتنش بسیار ضعیف است، می‌گفتند ماجرای فیلم «خرس» که همچنان در انتظار مانده برای این فیلم هم پیش خواهد آمد. «کار کثیف» نام اولیه فیلم‌نامه نبود. نامش چیز دیگری بود. همه ما سانسورشده‌ها، طی این سال‌ها یک پا ممیز شده‌ایم! به همین دلیل نامش به «کار کثیف» تغییر کرد. فیلم‌نامه در شورای پروانه ساخت تنها یک مخالف داشت که آقای رضابالا بود. آقای رضابالا چندسال پیش از این هم با فیلم‌نامه «باد در علفزار می‌پیچد» مشکل داشت، اصولا بعضی‌ها با طرح مشکل، مشکل دارند، شاید به این دلیل که فکر می‌کنند چیزی که مشکل من نیست اصلا چرا باید به آن فکر کرد. به‌هرحال آقای رضابالا چندسال پیش فیلم‌نامه «باد در علفزار می‌پیچد» را رد کرد و در جواب سؤال من که دلیلش برای این مخالفت چیست، گفت: «میز خودم را به فیلم‌نامه تو ترجیح می‌دهم»، هرچند که او بعدها منکر گفته‌هایش شد، اما چنین مشکلی را در صدور پروانه ساخت برای فیلم‌نامه «کار کثیف» هم داشتم».

معصومی به بخش دیگری از مصائب نگارش فیلم‌نامه‌هایی که موضوعات اجتماعی را نشانه می‌گیرد اشاره کرد و گفت: «نهایت بدبختی یک نویسنده در ایران این است که به‌جای آزادی در خلاقیت، مدام باید چرتکه بیندازد و محاسبات ننوشته و بیان‌نشده شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش را در چندوچون نوشته‌هایش رعایت کند. کیانوش عیاری در فیلم «کاناپه» آمد و با کلاه‌گیس‌گذاشتن روی سر بازیگران زن، خواست به چیز عجیبی که اکثر خلق‌الله پذیرفته‌اند خاتمه دهد، آخر انصاف بدهید، کدام خواهری در خانه کنار برادرش روسری به سر می‌کند؟ یا باز انصاف بدهید، کدام زنی در خانه برابر همسرش به همان شکل روسری به سر دارد که در خیابان؟ یا باز بیایید و انصاف بیشتر بدهید، کدام زن عاقلی با حجاب کامل خیابان، در رختخواب می‌خوابد؟ نتیجه کار کیانوش عیاری در فیلم «کاناپه» چه شد؟ توقیف فیلمش! با آنکه یک نفر بیاید و کمی عاقلانه به کار او فکر کند، آسیب‌شناسی کند این پدیده را و دست‌آخر، نتیجه معقولی بگیرد و آن را به کار ببندد؛ یعنی همان کاری را که در اکثر جاهای دنیا می‌کنند و کرده‌اند و نتیجه‌اش شده است توسعه پایدار. من بیش‌وکم تلاش کرده‌ام تا نترسم از بیان واقعیت‌هایی که می‌دانم دارد داد از روزگارمان درمی‌آورد، زیرا ترس، سرچشمه دروغ است».

فرازوفرودهای فیلم کار کثیف و پایانی که بعد از نخستین نمایشش در جشنواره فیلم فجر هم برای بسیاری از منتقدان جای پرسش داشت، بار دیگر در این گفت‌وگو مطرح شد؛ پایانی که بسیاری بعد از تماشای فیلم آن را تحمیلی توصیف کردند و برای برخی منتقدان راضی‌کننده نبود. معصومی درباره نتیجه‌گیری فیلمش گفت: «مصیبت هرگز و هیچ‌گاه به صورت سربازی یکه و تک به سنگر زندگی شما حمله نمی‌کند، بلکه درست به همان‌گونه که شکسپیر در هملت می‌گوید با ایل‌وتبارش یورش می‌آورد. بسیاری از آدم‌ها، رخنه این یورش همه‌جانبه در زندگی را درک نمی‌کنند و نمی‌بینند و زمانی چشم باز می‌کنند که کار از کار گذشته و غرق شده‌اند. من در فیلم کار کثیف خواسته‌ام این یورش همه‌جانبه را هم با ذکر جزئیاتش نشان بدهم؛ نشان بدهم که دروغ در تمام ابعاد اجتماعی و خانوادگی و شخصی آن منجر به چه مصیبت غیرقابل‌جبرانی می‌شود».

او ادامه داد: «یادتان نرود که فیلم‌ساختن، فیلم راست در ایران ساختن یک مصیبت است. تکرار مصیبت با تمام معایبش یک حسن هم دارد؛ آدم را پوست‌کلفت می کند. برای همین است که من خیز برداشته‌ام برای ساخت فیلم بعدی‌ام که درباره کولبرهاست، حتی اگر از نظر مالی در نمایش فیلم کار کثیف شکست بخورم. من زمین که می‌خورم درجا برمی‌خیزم و گردوخاک را از لباس‌هایم می‌تکانم و راهم را سرسخت‌تر از قبل ادامه می‌دهم».




ادعای کارگردان فیلمی شکست خورده به تهیه کنندگی مجید رضابالا و با بازی باران کوثری: فیلمی روی پرده است که بودجه سه بیلبوردش به اندازه تمام بودجه فیلم من است!!!/نمیشود با تبلیغات میلیاردی مقابله کرد⇐پرسش: کدام فیلم تبلیغ میلیاردی داشته است؟/کدام فیلم بیشتر از فیلم شما تیزر تلویزیونی داشته؟؟

سینماروزان: کمتر پیش آمده که در سینمای ایران با کارگردانانی روبرو شویم که وقتی پاسخ مناسب را از گیشه نمی گیرند و فیلم شان شکست میخورد به راحتی شکست را قبول کنند و آن را درسی کنند برای امتداد مسیر فیلمسازی.

از جمله فیلمهای اکران پاییز که گیشه مناسبی نداشته “بی نامی” است. فیلمی که اتفاقا بازیگری گران به نام باران کوثری را در رأس خود دارد و تهیه کننده اش هم مجید رضابالا از مدیران سالیان شوراهای ارگانی مختلف بوده است.

“بی نامی” در دو هفته اکران به زحمت فروشش از 50میلیون عبور کرده که رقمی نازل برای فیلمیست که باران کوثری را دارد.

علیرضا صمدی کارگردان این فیلم ولی بی کمترین اشاره به کیفیت فیلمش تنها دلیل شکست را قدرت رقبا دانسته و در گفتگو با “مهر” ادعا کرده است:

می توانم بگویم ما به اندازه توان خودمان کار کرده ایم اما نمیشود با فیلمها و تبلیغات میلیاردی مقابله کرد. در حال حاضر فیلمی روی پرده است که بودجه سه بیلبورد تبلیغاتی آن در شهر تهران به اندازه تمام بودجه ساخت فیلم من است!!

اینکه کارگردانی در تشریح دلایل شکست فیلمش کمترین اشاره ای به کیفیت نمیکند به کنار اینکه ادعایی طرح میکند درباره تبلیغات میلیاردی رقبا جای سوال دارد.

کارگردان “بی نامی” دقیقا بگوید تبلیغ کدام فیلم میلیاردی بوده؟؟ یا حداقل نام فیلمی که بودجه سه بیلبوردش برابر بودجه ساخت فیلم خودش بوده را اعلام کند.

“بی نامی” هر چه نداشت تیزرهای تلویزیونی پر و پیمانی داشت که حتی قبل از اکران روی آنتن میرفت. کارگردان “بی نامی” که به نوبه خود به انتقاد از تبعیض تبلیغاتی فیلمها پرداخته بد نبود میگفت کدام فیلم بیشتر از فیلم ایشان تیزر تلویزیونی داشته؟؟؟




پرسشهای منتج از شکست سنگین “بی نامی” در گیشه⇐چه کسی بودجه تولید این فیلم شکست خورده را در اختیار مجید رضابالا قرار داده؟/باران کوثری چطور رضایت داده به حضور در این فیلم؟ بخاطر حل مشکل ممنوع التصویری؟؟/رضابالا که در نخستین تجربه عملی خود چنین شکست سنگینی را متحمل شده، باز هم صلاحیت حضور در مناصب ارگانی را دارد؟

سینماروزان/حامد مظفری: مجید رضابالا که مدام در مناصب مختلف ارگانی از شوراهای نظارتی ارشاد تا معاونت فرهنگی فارابی و از هیأت انتخاب جشنواره فجر تا مدیریت میانی سیمافیلم حضور داشته و اغلب از موضع یک کارشناس درجه اول(!) با فیلمسازان برخورد داشته فیلمی روی پرده دارد به نام “بی نامی” که تاکنون و بعد از ده روز اکران پنجاه میلیون هم نفروخته است!

این شکست فاحش یک مدیر ارگانی را کنار هزینه های بالای تولید فیلمی با بازی باران کوثری و حسن معجونی بگذاریم اولین پرسش ناظر بر چگونگی تأمین بودجه فیلم است. بودجه این فیلم شکست خورده را چه کسی داده؟

“بی نامی” فیلمیست که تیزرهایش با حضور باران کوثری-که پیشتر ممنوع التصویر بود-به کرات در شبکه های مختلف تلویزیون-حتی مدتی پیش از اکران- روی آنتن میرفت ولی فیلم مخاطب چندانی را جلب نکرد! هزینه حضور باران کوثری در این فیلم را چه کسی داده؟ آیا رضایت باران جهت همکاری در چنین پروژه ای ، تهاتری بوده در جهت رفع ممنوع التصویری!؟؟

از اینها گذشته، رضابالایی که در نخستین تجربه عملی خود در سینما این چنین شکستی را تجربه کرده آیا باز هم صلاحیت این را دارد که در شوراهای مختلف ارگانی حضور داشته باشد و درباره کیفیت کار سینماگران دیگر نظر دهد؟؟ این پرسشی است که علاوه بر رضابالا مدیران ارگانها و نهادهای سینمایی که از وی استفاده کرده اند باید بدان پاسخ دهند.