1

جوابیه تدوینگر فیلمی با مضمون چندهمسری درباره حضور در جشنواره صلح⇐برای مستندسازی به جشنواره رفتم+نگاه سینماژورنال به چهار تناقض موجود در جوابیه

سینماژورنال: انتشار گزارش روز گذشته سینماژورنال دریاره حضور برخی مهمانان و فیلمهای بی ربط در جشنواره ای به نام “صلح” که هدفش آشنایی بیشتر جهانیان با ظلم‌های زمانه جنگ تحمیلی در موضوع بکارگیری سلاح‌های شیمیایی بر علیه رزمندگان و ملت ایران بوده(اینجا را بخوانید) سبب ساز آن شد که مجید شتی یکی از این مهمانان بی‌ربط با مضمون جشنواره، توضیحاتی را درباره دلایل حضورش به سینماژورنال ارائه کند.

به گزارش سینماژورنال مجید شتی تدوینگر آثاری نظیر «آنچه مردان درباره زنان نمی دانند» با اشاره به اینکه فیلمهای جشنواره انتخاب گردانندگان آن بوده حضور خودش را هم در جهت مستندسازی دانسته است!

ابتدا متن جوابیه شتی را بخوانید:

این که شما نگران اهداف عالی یک جشنواره ی کوچک خارجی باشید، البته چیز خوبی است و می توانید به آن ببالید و ادای آدم های دلسوز را دربیاورید. اما برای نقد هر چیزی، بهتر است اول اطلاعاتتان را در مورد آن چیز بالا ببرید. اولین نکته ای که باید بدانید این است که برگزار کنندگان ژاپنی این برنامه – که تأمین کنندۀ هزینه های این سفر هم هستند – هر سال چند ماه قبل از برگزاری این مراسم در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر به تهران می آیند و فیلم های ایرانی را می بینند و هر کدام را که خودشان با سیاست های جشنواره شان همسو ببینند، انتخاب می کنند و به طبع آن، سازندگان و دست اندرکاران آن فیلم ها را هم به کشورشان دعوت می کنند. پس این سؤال که چرا فیلم های دیگری به این جشنواره فرستاده نشد و یا چرا افرادی که – به زعم شما – نسبت به سینمای دفاع مقدس افراد بی ربطی به نظر می رسند، از اساس سؤال اشتباهی است، چون فیلم ها فرستاده نمی شوند.
بنده هم بر خلاف اطلاعات شما دستیار تدوین فیلم ” آنچه مردان درباره زنان نمیدانند” نبوده ام و تدوینگر آن بوده ام. به جز آن فیلم، فیلم های دیگری هم تدوین کرده ام که چند تایی از آنها به طور مستقیم به دفاع مقدس می پرداختند. اما دلیل رفتن بنده به این سفر جایگاهم در سینما نبوده. من به منظور ثبت این سفر و ساخت یک فیلم مستند از حضور جانبازان ایرانی در مراسم سالگرد بمباران هسته ای هیروشیما در این جمع حضور داشتم و اگر خیالتان را راحت می کند، بدانید که بیشتر لحظات این سفر را دوربین به دست سپری کردم و با اجازۀ شما الان هم مشغول تدوین فیلم و تبدیل آن به یک مستند کوتاه هستم. البته اگر از نظر شما صلاحیت دست زدن به تصاویر چنین سفر مقدسی را داشته باشم.

پی نوشت سینماژورنال

چند نکته قابل توجه بعد از مطالعه این جوابیه دو پاراگرافی به دست می آید؛ اول آن که این تدوینگر ادعا کرده اند که برگزارکنندگان جشنواره صلح هر سال در ایام برگزاری جشنواره فجر به تهران می آیند و بعد از دیدن فیلمهای مناسب آنها را انتخاب می کنند.

این ادعا در حالی طرح شده که به جز “بادیگارد” هیچ کدام از آثار به نمایش درآمده در این جشنواره محصول آخرین دوره جشنواره فجر نیستند!

از آن گذشته آثاری مانند “سعادت آباد”، “حوض نقاشی” و “امروز” که اولی شش سال قبل، دومی چهار سال قبل و سومی 3 سال قبل تولید شده و در همان زمان تولید هم در جشنواره به نمایش درآمده اند در فهرست آثار ارسالی به جشنواره صلح به چشم می خورند. پس اینکه ادعا شود برگزارکنندگان جشنواره هر سال در ایام برگزاری جشنواره به تهران می آیند و فیلم انتخاب می کنند بیش از حد فانتزی به نظر می رسد.

باز اگر همه این فیلمها در یک جشنواره فجر رونمایی می شدند می توانستیم این توجیه را به کار ببریم که دست اندرکاران این جشنواره آخرین بار شش سال قبل یا چهار سال قبل یا 3 سال قبل به تهران آمده اند اما وقتی این تدوینگر ادعا کرده اند دست اندرکاران همه ساله به تهران می آیند دیگر این توجیه هم کارساز نیست.

نکته دوم آن است که مجید شتی خود را تدوینگر می داند و از تجربیاتش در تدوین آثار دفاع مقدسی بدون نام بردن از آنها می گوید اما دلیل رفتن اش به این سفر را ساخت یک مستند از حضور جانبازان ایرانی در جشنواره می داند.

در کشوری که پر شده از مستندسازان جوان تا پیشکسوتی که اتفاقا توانایی های بالایی هم در تولید چنین مستندهای واقع نگارانه ای دارند اینکه یک تدوینگر برای مستندسازی یک جشنواره استخدام شود، عذر بدتر از گناه است.

سومین نکته آن است که باید از تدوینگر “آنچه مردان درباره زنان نمی دانند” پرسید بسته فیلمهای نمایش داده شده برای دست اندرکاران جشنواره صلح شامل چه آثاری بوده است که از میان آنها فیلمی با محوریت خیانتهای زناشویی به نام “سعادت آباد” یا فیلمی درباره معلولان ذهنی مثل “حوض نقاشی” درآمده است؟

از همه عجیبتر آن است که سهم مهمی از فیلمهای به نمایش درآمده در این جشنواره از آن دبیر و مدیر بخش دارالفنون بین الملل فجر بوده است؟ آیا کارگردانان آثاری مانند “زمناکو” و “حکایت عاشقی” نباید این پرسش برایشان پیش آید که این چه جشنواره صلحی است که آثار آنها که کاملا مرتبط با مضمون جشنواره است برای نمایش در این فستیوال برگزیده نمی شود و آثاری بی ربط متعلق به دست اندرکاران بین الملل فجر برای نمایش در آن ارجح تشخیص داده می شود؟