سینماروزان/حامد مظفری: آنچه محمدعلی حسیننژاد از اعضای هیأت انتخاب جشنواره فجر درباره کیفیت پایین محصولات جشنواره گفت هرچند دیرهنگام بود(اینجا را بخوانید) ولی باز هم گفتنش از نگفتنش بهتر بود چون مجال واکاوی گفته ها را ایجاد میکند. حسیننژاد از جمله چهرههای مطبوع مدیریت فرهنگی است که بارها در شوراهای مختلف از سینما تا تلویزیون حضور داشته و زیر ذره بین بردن اظهاراتش نه برای مخاطبان که برای مدیران سینمایی هم باید مهم باشد.
حسیننژاد به صراحت از این گفته که از میان فیلمهای ارائه شده به جشنواره فقط 10 فیلم بوده که تمام اعضای هیأت انتخاب با حضور آنها در جشنواره موافق بودهاند و در نهایت با احتساب فیلم اولیها باید 15 فیلم وارد بخش مسابقه میشده؛ ولی آنچه در جشنواره می بینیم بیش از سی فیلم است! به بیان بهتر بیش از نیمی از فیلمهایی که در جشنواره به نمایش درآمدهاند مطلوب هیأت انتخاب نبوده!
سوال اول که مهمترین سوال هم است این است که وقتی فیلم خوب به قدر کافی تولید نمیشود چه نیازی بود به بازگرداندن بخش «نگاه نو» به جشنواره؟؟
تجربه جشنواره سی و ششم با دارا بودن فقط یک بخش اصلی حاوی 22 فیلم و مقایسه آن با جشنواره امسال، نشان داد که اگر تأکید بر انتخاب محصولات باکیفیت و نهایتا همان 20 تا 22 فیلم باشد نتیجه به غایت مطلوبتری عاید جشنواره و مخاطبان میشود. کجای جشنواره پارسال این حجم از نارضایتی در مخاطبان وجود داشت؟؟ هیأت انتخاب جشنواره پارسال حتی وقتی به سمت کمدی رفت فیلمهایی مانند «مصادره» و «خجالت نکش» را انتخاب کرد که چه در مضمون چه در ساختار حتی از ملودرامهای جشنواره امسال هم استانداردتر بودند! این طور نیست؟ یا کافیست مقایسهای کنید میان دو فیلم با مضمون مشترک اعتیاد یکی «مغزهای کوچک زنگ زده» که در جشنواره پارسال رونمایی شد و دیگری «متری شش و نیم» که در جشنواره امسال حضور داشت؛ کدام فیلم بهروزتر، سینماییتر و ملموستر بود؟
سوال دوم ناظر به نقش مدیر یا مدیران در سایه در کیفیت پایین محصولات جشنواره امسال بوده است. حسیننژاد باید این را هم میگفت که چند درصد فیلمهای حاضر در جشنواره امسال با توصیه و سفارش مدیر در سایه وارد جشنواره شدهاند؟؟ این پرسش درباره پروژه بی سر و تهی که به ظاهر چندملیتی ولی در واقع کاملا محصول هتل کنتیننتال سابق(!) بود یا پروژه ای محصول یک مدیر اخیرا بازنشسته سازمان، بیش از پیش مهم میشود.
اگر پاسخ به این سوال، مثبت باشد و سفارشها کار دست هیأت انتخاب داده باید گلایه را بالاتر برد و از دبیر جشنواره پرسید که چرا هیأت انتخابی قدرتمند نچیده که در بزنگاهها به جای آن که استقلال رأی خود را حفظ کنند زیربار توصیه و سفارش بروند؟
سوال سوم که به نوعی هم به سوال اول و هم به سوال سوم وابسته است مرتبط با ادعای پایین بودن کیفیت محصولات دیده شدت توسط هیأت انتخاب است! آیا واقعا سینمای ایران در یک سال اخیر نزولی بی سابقه را تجربه کرده؟؟ منطبق با نسبیتگرایی هم که بخواهیم پیش برویم نباید شاهد باشیم به ناگاه در یک سال خورشیدی، کیفیت محصولات تولیدی نزولی بیسابقه داشته باشد.
نه، این طور نیست! حتی اگر بخواهیم برساس همان فیلمهای تجاری هم قضاوت کنیم باز میشد فیلمهایی سروشکل دار وارد بخش مسابقه شود نه فیلم اختهای مثل «زهرمار» و فیلمی شونه تخم مرغی مثل «پالتو شتری»! یعنی کیفیت «زندانیها»ی مسعود ده نمکی یا «مصائب شیرین2»علیرضا داوودنژاد یا «ژن خوک»سعید سهیلی یا «بازیچه»محمدعلی سجادی از «پالتو شتری» هم پایین تر بود؟؟؟
جشنواره سی و هفتم در تکرار مکررات یکتا بود و این تکرار در پروژههای پرهزینه آن بیش از پیش به چشم میخورد. وقتی محمدرضا هنرمند بعد از سی سال و اندی، درونمایه«زنگها» را به گونهای مغشوش و با صرف هزینه بالا در «سمفونی نهم» بازسازی میکند یا فیلم «پنجمین سوار سرنوشت»سعید مطلبی میشود درونمایه پروژه 7میلیاردی «متری شش و نیم» یا «پناهنده»رسول ملاقلی پور به گونه ای لرزان و با همراهی فارابی و پیام رسانی منسوب به اسپانسر جشنواره، میشود «ماجرای نیمروز2» چه میتوان گفت جز آن که یکی از ضعیفترین هیأتهای انتخاب تاریخ جشنواره را پیش رو داشته ایم!!
کاری نداریم به اینکه سینمای ایران در دوقطبی ارگانی-پولشویی دست و پا میزند و گریزی از آن نیست ولی حتی با لحاظ کردن محصولات این دوقطبی در جشنواره، باز باید چند محصول مستقل باکیفیت وارد جشنواره میشد که سرشان به تنشان بیرزد!! آیا چنین محصولاتی اصلا تولید نشده اند که به جشنواره برسند؟؟ پاسخ این سوال اگر مثبت باشد که وامصیبتا به حال مدیران سینمایی که اسباب رونق سینمای مستقل را موجب نشده اند و اگر منفی باشد باز وامصیبتا به حال مدیران سینمایی که نتوانسته اند با چینش یک هیأت انتخاب قوی شرایط حضور این آثار را در جشنواره فراهم کنند!