1

سکوت گرداننده یا اتفاق مردگان؛ محبوبیت “شبهای مافیا: زودیاک” ناشی از کدام اله‌مان بود؟

سینماروزان: فصل دوم «شب‌های مافیا؛ زودیاک» محصول فیلیمو، با انتشار قسمت پانزدهم به پایان رسید. مسابقه‌ای که در طول پخش طرفداران زیادی داشت و به دلیل برخورداری از چند ویژگی، بالاتر از رقبا ایستاد.

رسانه فیلم‌پلاس در نگاهی به این رئالیتی مافیایی، برخی ویژگی‌های آن را برشمرده. متن تحلیل این رسانه را بخوانید:

فقدان رئالیتی‌شوهای مافیایی جذاب باعث محبوبیت مضاعف «شب‌های مافیا؛ زودیاک» شده. کامنت‌های بیشمار کاربران در فضای مجازی این نکته را اثبات می‌کند. در فصل دوم «شب‌های مافیا؛ زودیاک» باز هم محمد بحرانی گرداننده بود و کارگردانی آن را محمدرضا رضائیان برعهده داشت. وجه اشتراک هر دو پختگی در اجرا و کارگردانی است.

بحرانی در سری اول، با تحکم، شرکت‌کنندگان را هدایت می‌کرد ولی این بار در چرخشی تحسین‌آمیز، تغییر روش داد. او به جز شوخی‌های ابتدایی و البته به اندازه، در اغلب لحظات ساکت بود و تذکرات را به آرامی مطرح می‌کرد. این شیوه، اجرای محمد بحرانی را دلپذیرتر و متفاوت‌تر از دیگر مجریان مسابقات مافیایی کرد.

«شب‌های مافیا؛ زودیاک» از نظر ساختار نیز رشدی ملموس داشت. دکور مسابقه چشم‌نواز و آمیخته به رنگ و لعاب و گل و نان! بود و مهم‌تر این که فاصله بازیگران، منطقی بود. استفاده از ماسک به همراه پخش موسیقی زنده در شب به منظور لو نرفتن شخصیت‌ها دیگر تمهید خاص مسابقه محسوب می‌شود.

شب‌های مافیا: زودیاک
شب‌های مافیا: زودیاک

تعبیه اتفاق مردگان، نه تنها شائبه تقلب را از بین برد که خود این مکان هم واجد جذابیت بود. واکنش حذف‌شدگان که از طریق تلویزیون ادامه مسابقه را پی‌گیری می‎کردند، ارزش افزوده «شب‌های‌مافیا؛ زودیاک» شد.

ترکیب قابل قبول شرکت‌کنندگان که عمدتا جزو چهره‎های محبوب هستند را از یاد نبریم. بویژه این که در میان آن‌ها چند «پلیر» قوی وجود داشت. اتفاقات فرامتن مثل تعصب بیرانوند یا گفتار خاص جواد خیابانی هم این مسابقه را داغ‌تر کرد.




جدایی کامل جناب خان از رامبد جوان!؟

سینماروزان: بعد از پخش آخرین فصل خندوانه، ظن و گمان درباره ادامه تولید فصل بعدی فراوان است با این حال خبر جدی آن که حتی در صورت ازسرگیری تولید خندوانه، جناب خان در این برنامه جایی نخواهد داشت.

شنیده‌ها حکایت از آن دارند که محمد بحرانی دوبلور جناب خان که بخش اصلی شیرین‌کاری شخصیت با اوست به همراه سعید سالارزهی مالک عروسک و همکاران عروسک گردان خود تصمیم گرفته جناب خان را به طور مستقل زمینه‌ای کند برای تولید یک محصول طنازانه تازه.

به اعتقاد بسیاری از مخاطبان جناب خان که از فصل دوم وارد خندوانه شده بود و به غیر از فصل چهارم در شش فصل خندوانه حضور داشت، یکی از عوامل اصلی جذابیت برنامه بوده است.

اواخر تیرماه امسال محمد بحرانی در پیامی سرگشاده از احتمال عدم ادامه تولید خندوانه گفته و در همان پیام تلویحا از قطع همکاری خود با خندوانه سخن رانده بود.
بحرانی در صفحه اجتماعی خود نوشته بود: ضبط خندوانه تموم شده و معلوم نیست که دیگه اصلا ساخته بشه یا نه و معلوم نیست اگر ساخته بشه من در خندوانه باشم یا نه.

در همان پیام، محمد بحرانی بر این امر تاکید کرده بود که هیچ گاه رفاقت صمیمی با رامبد جوان نداشته و از عدم احتمال همکاری بعدی چنین حرف زده بود: من و رامبد هرگز جزو صمیمی‌ترین دوستان همدیگر نبوده‌ایم. در فواصل فصل‌های خندوانه شاید ماه‌ها از همدیگر بی‌خبر بوده‌ایم. شاید وجه همکاری ما بر وجه رفاقت مان بچربد و البته شاید در آینده من و رامبد، هرگز همکار یکدیگر نباشیم.

پیام تیرماه محمد بحرانی را کنار شنیده‌های اخیر درباره تولید مستقل محتوایی عروسکی به اشتراک جناب خان که بگذاریم فقط و فقط رهنمون می شویم به فرضیه‌ی زیر:
جدایی کامل جناب خان از رامبد جوان!؟

جدایی کامل جناب خان از خندوانه و رامبد جوان؟
جدایی کامل جناب خان از خندوانه و رامبد جوان؟




با حضور لاله اسکندری، لیلا بوشهری و صداپیشه «ببعی» و «جناب خان»⇐«عطا و جادوی سیاه» از نیمه گذشت+عکس

سینماروزان: «عطا و جادوی سیاه» عنوان یک فیلم عروسکی است است که به کارگردانی علی بوریان در مرحله فیلمبرداری قرار دارد.

به گزارش سینماروزان لاله اسکندری ، لیلا بوشهری، آرش نوذری، صفر روحی، زهرا موسوی و عطاالله صفرپور بازیگران این پروژه سینمایی هستند و تهیه کنندگی فیلم را ساناز صفرپور از موسسه سینمایی تصویر یاس سفید بر عهده دارد.

محمد بحرانی صداپیشه «ببعی» که در سالهای اخیر به واسطه صداپیشگی «جناب خان» شناخته می شود و همچنین زهره بهروزنیا مشاوران کارگردان «عطا و جادوی سیاه» هستند.

«عطا و جادوی سیاه» تاکنون نیمی از فیلمبرداری خود را پشت سر گذاشته است و بعد از پایان تولید برنامه ریزی برای رونمایی آن صورت خواهد گرفت.

فهرست عوامل «عطا و جادوی سیاه» به شرح زیر است:

دستیار کارگردان: امیرعلی قلیپور، جانشین تهیه: شاهپور بردبار، سرمایه گذار: علی بوریان، تصویربردار: سید نوید پورحقیقی زاده،  دستیاران تصویر: عباس عارفی، نیما حریریان و محمدحسین خانه بساز، صدابردار: هادی معنوی پور، دستیار صدا: امیرحسین بوریان، تدارکات: مصطفی فائزی مهر و مرتضی شاهی، مدیر تولید: یوحنا حکیمی ، جانشین تولید: سعیده اسفندیاری، طراح عروسکها: فرهاد شاکری، ساخت عروسکها: ملیحه زحمتکش و زهرا قربانی، عروسک گردانها: ملیحه زحمتکش، زهرا قربانی و رها یزدانی، صداپیشگان شاهد در صحنه: مهدی صفرپور، داوود سعیدی، مسلم اسماعیلی، تدوینگر: ساناز صفرپور، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: مهدی زیار، طراح صحنه : علی بوریان، ساخت دکور: میرزا تیموری، عکاس: فاطمه میرزایی، موسیقی: سروش کمالیان،  منشی صحنه و دستیار گریم: مریم صادقی

عطا و جادوی سیاه
عطا و جادوی سیاه
عطا و جادوی سیاه
عطا و جادوی سیاه




حمله رسانه اصلاح‌طلب به «خندوانه» که پیشتر رزومه تهیه‌کننده‌ چندشغله‌اش مورد ابهام قرار گرفته بود⇐سیما کمدین‌های ورشکسته را آورده است که با شوخی‌سازی‌های سخیف به قول خود استندآپ کمدی بسازند/رامبد جوان منفعلانه در خدمت اهداف سیاسی سیما قرار گرفته!/جوان نشان داد کمدین خلاقی نیست و جز تقلید و شکلک‌سازی کاری از او بر نمی‌آید/ای کاش رامبد همان فیلمسازی را ادامه می‌داد و سر از «خندوانه» درنمی‌آورد

سینماروزان: برنامه «خندوانه» از جمله برنامه های روتین و جنگ‌مانند سالهای اخیر رسانه ملی است که بنا بوده اسباب جلب توجه مجدد مخاطبان به سمت رسانه ملی را  در هیاهوی توسعه روزافزون شبکه های ماهواره ای فراهم کند.

به گزارش سینماروزان هرچند در فصل ابتدایی «خندوانه» و به واسطه تیم توانمند اتاق فکر این برنامه و البته تا حدی بدیع بودن، برنامه «خندوانه» توانست رضایت نسبی مخاطبان را جلب کند اما در فصول بعدی به تدریج کیفیت افت کرد تا فصل اخیر که دیگر چنگی به دل نمی زند.

در روزهای گذشته برخی رسانه ها پرسشهایی را درباره لزوم شفاف سازی تهیه کننده چندشغله این برنامه علی احمدی که همزمان مدیرعامل تصویرشهر و دبیر جشنواره شهر است طرح کرده بودند(اینجا را بخوانید)

به تازگی روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی به قلم بهزاد عشقی به انتقاد از کیفیت این برنامه پرداخته است.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

رونوشت برابر با اصل نیست

هرودت، مورخ یونان باستان، می‌گفت که: ایرانی‌ها مقلدان خوبی هستند و گاه رونوشت را از اصل بهتر درمی‌آورند. (نقل به معنا) این گزاره در موارد زیادی صحیح است و می‌توان مثال‌های تاریخی زیادی در این زمینه ارائه داد؛  به‌ویژه در علوم نظری و آفرینش‌های هنری ما اغلب خودکفا نبوده‌ایم و گوشه‌چشمی به دست‌آمد دیگران داشته‌ایم. به‌ویژه پس از برآمدن مدرنیته و به دنبال خیزش مشروطه، این نوع الگو‌برداری رو به افزایش گذاشته است. مثلا ما فاقد سنت‌های کهن‌سال نمایشی بوده‌ایم، یا اینکه سینما را ما اختراع نکردیم، یا اینکه ما بیشتر حکایت گفته‌ایم و تجربه‌ای در قصه‌نویسی مدرن نداشته‌ایم، اما رونوشت‌های ما در این زمینه، در مواردی حتی فراتر از اصل بوده است. مثلا ما مقلد سینمای غرب و به‌ویژه سینمای هنری اروپا بوده‌ایم. اما از بستر همین تأثیرپذیری، فیلم‌سازانی مانند  عباس کیارستمی و اصغر فرهادی و دیگران برآمده‌اند که حرفی برای گفتن دارند و در موارد زیادی مورد ارجاع همتا‌های خارجی خود قرار گرفته‌اند.
رمان «بوف کور» به چندین زبان ترجمه شده است و صادق هدایت با همین اثر بیش از هر نویسنده ایرانی در جهان درخشیده است. غلامحسین ساعدی  هنگامی که هنوز حرفی از مارکز و رئالیسم جادویی در میان نبود، به قول شاملو  با داستان‌های «عزاداران بیل»، پیش‌قراول این سبک ادبی بوده است. اما در کنار این مثال‌های غرورآفرین، در موارد بیشتری می‌توان گفت  ما نه‌تنها فراتر از اصل نبوده‌ایم، بلکه بسیاری از سبک‌های هنری و وارداتی را در این سرزمین به ابتذال کشیده‌ایم. در این زمینه مثال‌ها فراوان است و یکی از مثال‌های اخیر همین استندآپ کمدی است که به تقلید از شومن‌های خارجی و به‌ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای و فارسی‌زبان، وارد فرهنگ نمایشی ما شده است.
حالا دیگر همه تب استندآپ کمدی گرفته‌اند و هر نوع بی‌فرهنگی و لوس‌بازی و شکلک‌سازی و شوخی‌های جلف را در زرورق این نام می‌پیچند و به مخاطب ساده‌اندیش عرضه می‌کنند. به‌ویژه برنامه‌سازان صداوسیما در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربوده‌اند.

واقعیت این است که صداوسیما، لااقل حدود یک دهه است که بازی را به رقبای خارجی باخته  و دچار ریزش مخاطب شده است. اما به جای آنکه چاره‌سازی کند و راه‌حل را در ساخت فیلم‌ها و مجموعه‌های باکیفیت بجوید، با تقلید از شبکه‌های برون‌مرزی به ساخت برنامه‌هایی مانند  بفرمایید شام و آکادمی آواز و مسابقه صدا و چه‌و‌چه رو آورده است. یا صداپیشگان بازنشسته را احضار کرده است که نقش خوانندگان لس‌آنجلسی را مکرر کنند. یا کمدین‌های ورشکسته را آورده است که با شوخی‌سازی‌های سخیف به قول خود استندآپ کمدی بسازند.

خندوانه نیز یکی از این پدیده‌هاست که در غیاب برنامه‌های سالم و متفنن، تا حدودی مورد اقبال عمومی قرار گرفته است. اما آیا اقبال از این برنامه را ‌باید به نام رامبد جوان ثبت کنیم؟ چنین نیست و به‌ویژه در دوره نخست، جوان در این برنامه چندان کانون توجه نبود و آنچه مهم‌تر بود، جناب‌خان با صداپیشگی محمد بحرانی بود. جوان که با مجموعه خانه سبز و با تقلید از جیم کری توانسته بود تا حدودی جلب نظر کند، با کارهای بعدی خود نشان داد که کمدین خلاقی نیست و جز تقلید و شکلک‌سازی کاری از او بر نمی‌آید. بنابراین از جلوی دوربین به پشت دوربین کوچید و با ساختن فیلم‌هایی مانند  ورود آقایان ممنوع، کوشید  بخت خود را در این زمینه بیازماید. انصاف آنکه نشان داد  در این زمینه از استعداد بیشتری برخوردار است و کاش به همان مسیر ادامه می‌داد و سر از خندوانه درنمی‌آورد. خندوانه گرچه با محبوبیت جناب‌خان تا حدودی مورد توجه قرار گرفت، اما به همان نسبت قابلیت‌های جوان را به‌عنوان فیلم‌سازی که می‌توانست جدی گرفته شود، در سایه قرار داد. کمدی در ذات خود گرایش به هنجار‌شکنی و عبور از خطوط قرمز دارد. ارسطو می‌گوید که کمدی در معنای اصیل خود ریشخند زشتی‌های جهان است. اما از سوی دیگر، کمدی همه کمدی است و پاره‌ای از کمدی‌ها صرفا برای سرگرمی ساخته می‌شود و هیچ اشکالی هم ندارد.
اما مشکل اینجاست که سیمای ما در قالب برنامه‌هایی مانند  خندوانه، گاهی هم می‌خواهد سیاسی‌کاری کند و کانون‌های قدرت را دست بیندازد منتها قدرت از دید سیما فقط در دولت‌هایی خلاصه می‌شود که با آنها همسویی نداشته باشد. بنابراین نوعی طنز جناحی را جایگزین طنز انتقادی در معنای حقیقی آن می‌کند. برنامه‌سازان فرمانبری مانند  جوان نیز منفعلانه در خدمت اهداف سیاسی سیما قرار می‌گیرند. یا اینکه در موارد بیشتری، به جای پرداختن به مسائل اجتماعی، وارد حریم شخصی افراد می‌شوند و اشخاص حقیقی را مورد توهین و استهزا قرار می‌دهند. به‌عنوان نمونه، سازندگان خندوانه یکی از فوتبالیست‌ها را به برنامه دعوت می‌کنند و بعد نام فامیلش را مورد تمسخر قرار می‌دهند و آقای جوان نیز قاه‌قاه می‌خندند. غافل از اینکه توهین به اشخاص طنز نیست و هتاکی و تجاوز به حریم شخصی افراد است. در اینجاست که برخلاف نظر هرودت باید گفت که: ما نه‌تنها بدل را بهتر از اصل نمی‌کنیم، که متخصص به ابتذال‌کشاندن بسیاری از پدیده‌های جهانی، به‌ویژه در حوزه هنرهای نمایشی شده‌ایم؛ همچنان که با استندآپ کمدی چنین کرده‌ایم و شکلک‌سازی و شوخی‌های سبک و توهین به اقوام و اشخاص را به نام این نوع کمدی توجیه می‌کنیم.




صداپیشه جناب خان‌ به «قند پهلو» پیوست

سینماروزان: محمد بحرانی که این روزها مشغول صداپیشگی در مجموعه «کلاه قرمزی و پسرخاله» است از شب گذشته به جمع دست اندرکاران «قند پهلو» ویژه نوروز ۹۶ پیوست.
به گزارش سینماروزان امیر قمیشی تهیه کننده و ‌کارگردان «قند پهلو» گفت: محمد بحرانی که پیش از این نیز در مجموعه های «لبخند تهران» و «لبخند صلواتی» سابقه همکاری در آیتم های نمایشنامه خوانی را با این تیم داشته، در بخش جدید «قند پهلو» با نام «وضعیت بحرانی» حضور دارد، که به پیشنهاد و طبع نازک رضا رفیع نامگذاری شده است.
وی افزود: بحرانی در این آیتم هرشب به بازخوانی نثرهای طنز منتشر شده در بازار نشر سال ۹۵ خواهد پرداخت.
قمیشی ادامه داد: در سری جدید «قند پهلو» علاوه بر محتوای ثابت این مسابقه تلویزیونی یعنی طنز منظوم در قالب های کلاسیک، شعر نو هم در قالب های سپید و نیمایی و البته با محتوای طنز در بخش جدیدی با نام «نو که رسید به بازار» و نثر طنز در بخش «وضعیت بحرانی» به شرکت کنندگان و مخاطبان «قند پهلو» ارائه‌ خواهد شد.
به گفته این تهیه کننده، در سری هشتم «قند پهلو» تیتراژ و گرافیک رئال تری نسبت به فصل های پیشین این مجموعه پیش بینی شده و دکور ساده این مسابقه نیز شامل کاریکاتورهای مقوایی تهران قدیم‌ خواهد بود که توسط داریوش قاسمیان طراحی و اجرا شده است. ساخت و اجرای موسیقی تیتراژ این مجموعه هم چون سالهای گذشته به مسعود خادم واگذار شده و احتمالا سپیده ذهنی مجددا سرایش ترانه پایانی این برنامه عهده خواهد داشت.
قمیشی در پایان از ارائه اطلاعات تکمیلی این برنامه طی روزهای باقیمانده سال 95 خبر داد.
#محمد_بحرانی#جناب_خان#قند_پهلو#هادی_قمیشی#رضا_رفیع#



کارگردان “قرمز” با نگارش یادداشتی مطرح کرد⇐بر روی “جناب خان” و صداپیشه‌اش سرمایه‌گذاری کنید

سینماژورنال: “خندوانه” هرچند در هفته های اخیر افت محسوسی نسبت به روزهای موفق خود داشته است اما همچنان “جناب خان” است که توانسته بخش عمده ای از بار سرگرم سازی این برنامه را برعهده داشته باشد.

به گزارش سینماژورنال فریدون جیرانی کارگردان و نویسنده سینما و صاحب آثاری مانند “قرمز”، “شام آخر”، “آب و آتش”، “قصه پریا” و “من مادر هستم” در یادداشتی با عنوان «از جمع عروسک‌ها تا عروسک تنها» که در “ایسنا” منتشر شده، ضمن مرور تاریخچه برنامه های عروسکی در تلویزیون به پدیده “جناب خان” پرداخته است.

متن کامل یادداشت جیرانی را بخوانید:

عروسکهایی که می رقصاندند

ورود عروسک‌ها به برنامه‌های تلویزیون اگر چه مسبوق به سابقه بود و قبل از انقلاب کارهای عروسکی راه افتاده بود، اما در دهه‌ی 60 عروسک‌ها بهانه‌ای شدند تا تلویزیون خشک و عبوس آن روزها را تغییر دهند. زمان جنگ بود و مسئولان تلویزیون از تولید برنامه‌های شاد پرهیز داشتند و اصلا در آن تاریخ محدوده‌ی برنامه‌های شاد روشن نبود.

در چنین وضعیتی عروسک‌هایی از دل جُنگی بیرون آمدند که مجموعه‌ی “مدرسه‌ی موش‌ها” را شکل دادند، ترانه را با اندکی حرکات موزون با عروسک آوردند، آن هم در فضایی که واژه “ترانه” در رادیو و تلویزیون گفته نمی‌شد. ترانه‌ای که در مدرسه‌ی موش‌ها خوانده شد، گر چه شعر ساده‌ای برای بچه‌ها داشت اما ریتم تند موسیقی آن می‌توانست همراه با حرکات نیمه موزون عروسک‌ها، بچه‌ها را برقصاند، شادی که مجموعه‌ی مدرسه موش‌ها و بعد فیلم “شهر موش‌ها” با عروسک‌ها آوردند گر چه کنترل شده بود، اما در آن تاریخ، در آغاز دهه‌ی 60 اتفاق مهمی بود، چرا که رادیو و تلویزیون آن قدر احتیاط می‌کرد که واژه‌ی “سرود” را به جای ترانه به کار می‌برد.

راه گریزی برای عبور از ممیزی

درست در آغاز دهه‌ی 70 عروسکی که از دل برنامه‌ی جقجقه و فرفره بیرون آمد، بیش از یک دهه مردم و بچه‌ها را سرگرم کرد. عروسکی که راه گریزی می‌شد برای عبور از ممیزی‌های تلویزیون و سینما که بعد از تغییر وزیر ارشاد و مدیرعامل تلویزیون سخت‌تر شده بود. عروسکی که باز فضای تلویزیون و بعد سینما را بازتر کرد. فقط کلاه قرمزی در آغاز آن دهه می‌توانست آوازی شبیه آواز “فردین” در اتوبوس بخواند و بچه‌ها را در سالن سینما به دست زدن وادارد، آن هم در شرایطی که در مراسمی اگر دست می‌زدند یک نوع اعتراض بود به کسانی که مخالف دست زدن بودند.

نمی‌توان خلاقیتی که پشت شکل‌گیری این عروسک‌ها وجود داشت و بعد تخیلی که در نگارش متن و صداپیشه‌گان عروسک‌ها دیده می‌شد نادیده گرفت. این خلاقیت و تخیل قابل تحسین حتماً در موفقیت عروسک‌ها نقش اساسی داشته است. اما وقتی در دوره‌ی اصلاحات کلاه قرمزی از شرایط تاثیر نگرفت و فیلم ساخته شده در این دوران (کلاه قرمزی و سروناز) ارجحیتی بر “کلاه قرمزی و پسرخاله” تولید قبل از اصلاحات نداشت، این تحلیل را که عروسک‌ها از دل ممیزی بیرون آمدند و محصول محدودیت‌ها هستند، بیشتر جا انداخت. بویژه اینکه تنوع عروسک‌ها در کلاه قرمزی بعد از دوره‌ی اصلاحات شکل گرفت و مهم‌تر از آن تحول برنامه همراه این تنوع در بسته‌ترین شرایط تلویزیون اتفاق افتاد. بعد از وقایع سال 88 تلویزیون احتیاط‌های خود را چند برابر کرد. در چنین شرایطی خلاقیتی قابل تحسین در کنار هم قرار دادن عروسک‌ها در برنامه‌ای که برای کودکان ساخته شده بود، بزرگسالان را نیز کنار کودکان نشاند. دیگر عروسک‌ها تنها ترانه نمی‌خواندند و حرکات موزون انجام نمی‌دادند، آن‌ها حرف‌های خانوادگی را به نمایش می‌گذاشتند. برخوردهایی که ساده بود اما در همان شکل ساده عمقی به یک برنامه‌ عروسکی بخشیده بود. در دل این تحول، حرفه صداپیشگی رشد سریع کرد و آمدند صداهایی که به عروسک‌های کنار کلاه قرمزی جان تازه دادند.

هیچ کس فکرش را نمی کرد

هیچکس فکر نمی‌کرد عروسکی که از برنامه‌ی ناموفق “کوچه مروارید” به “خندوانه” می‌آید، بتواند نبض برنامه را در اختیار گیرد و بر محبوبیت برنامه بیفزاید و بشود آیتم جذاب برنامه. تردیدی نیست که در آن تاریخ برنامه‌ی خندوانه داشت به یک برنامه‌ی مهم و تاثیرگذار تبدیل می‌شد. که حضور در یک برنامه‌ی مهم و تاثیرگذار می‌توانست به موفقیت شرکت‌کننده اضافه کند، اما حضوری موثر نه هر حضوری. عروسکی که از کوچه مروارید به نام “جناب خان” به خندوانه آمد، در همان برنامه نخست توانست برای خود هویتی دست و پا کند. این هویت با استفاده‌ی درست از لهجه‌ی جنوبی، سادگی و لاف جنوبی‌ها توأماً، آواز جنوبی با خنده‌های بسیار بامزه به دست آمد. شوخی‌های مناسب با اسم “رامبد” که مجری برنامه بود و اسم برنامه، هویت عروسک را با شروعی خوب تکمیل کرد. شروعی که حکایت از هوش و درایت صداپیشه‌ی عروسک داشت که می‌دانست آغاز دهه‌ی 90 است و برنامه‌ای است کاملا متفاوت از همه‌ی برنامه‌ها و باید به‌روزتر از بقیه عروسک‌های پیشین عمل کند. ورود عروسک جناب‌خان به برنامه‌ی خندوانه شکل افتتاحیه‌ی یک فیلم جذاب را داشت که در همان دقایق اول قهرمانش را خوب معرفی می‌کرد.

به اعتقاد نگارنده این یادداشت آنچه عروسک “جناب خان” را متفاوت می‌کرد، شکل و فرم برنامه‌ای بود که اصلا به اتکای حضور عروسک طراحی نشده بود.

“مدرسه موش‌ها” و “کلاه قرمزی” اصلا برنامه‌هایی متکی به عروسک یا عروسک‌ها بودند. به همین دلیل عروسک خندوانه در عین اینکه می‌خواست با شوخی و خنده و آواز شباهت‌هایی با عروسک‌های ماقبل خودش داشته باشد، اما دیگر عروسکی نبود که به خاطر عبور از ممیزی وارد فانتزی شود، بلکه عروسکی بود جدی، باهویت و به‌روز، که وظیفه‌اش عبور از خطوط قرمز ممیزی‌های تلویزیون نبود که برنامه‌ی خندوانه اصلا از این خطوط قرمز عبور کرده بود.

بر روی این چهره سرمایه گذاری کنید

“محمد بحرانی” صداپیشه عروسک “جناب خان” متولد 1360 است و لیسانس بازیگری دارد و فوق لیسانس کارگردانی. در چند فیلم بازی کرد. که البته نقش‌هایش مهم نبوده است.

اما صدایش در کلاه قرمزی به جای ببعی و آقوی همسایه در ذهن‌ها مانده است. عروسک جناب خان با مجموعه‌ی “کوچه مروارید” به تهیه‌کنندگی و کارگردانی “سعید سالارزهی” معرفی شده است. مجموعه‌ای نوشته‌ی محمد نادری که برای نمایش خانگی با شرکت رامبد جوان و علیرضا خمسه در سال 93 برای شبکه نمایش خانگی ساخته شده است. این مجموعه که برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید شده عروسک‌های مختلف داشته که یکی از عروسک‌های آن جناب‌خان بوده است. محمد بحرانی چهره‌ی بسیار مستعدی است که بیشتر از جناب خان می‌توان روی او سرمایه‌گذاری کرد و این عروسک موفق را در کارهای بیشتری حتی سینما به کار گرفت.




صداپیشه “جناب خان”: به‌اندازه دنیا خسته‌ام/بخش زبانی مغزم مختل شده!

سینماژورنال: محمد بحرانی که زمانی با صداپیشگی عروسکهای “ببعی” و “آقای همساده” در مجموعه “کلاه قرمزی” تواناییهای خود را نشان داد حالا مدتهاست که به عنوان صداپیشه “جناب خان” از مجموعه “خندوانه” شناخته می شود.

به گزارش سینماژورنال بحرانی توانسته با بداهه هایی که بیش از هر چیز برآمده از تجربیات قبلی و البته توانایی اش در صداسازی برای عروسکهاست مخاطبان بسیاری را برای “جناب خان” پیدا کند با این حال این درگیری فراوان با این شخصیت آن طور که خودش به “شرق” گفتته اسباب خستگی اش را هم موجب شده است.

بحرانی در این باره می گوید:  “جناب‌خان” زندگی من را گرفته، یعنی به اندازه دنیا خسته‌ام. ما به قصه احتیاج داریم و جناب‌خان همیشه باید با دست پر و با موزیک جدید در برنامه آماده باشد، حقیقت این است که من یک نفرم و آن‌قدر با لهجه‌های مختلف حرف زدم که بخش زبان مغزم مختل شده است.

وی ادامه می دهد: درحال‌حاضر بسیاری از «ان‌جی‌او»‌ها یا مراکز خیریه یا حتی کسانی که به بیماری‌های خاصی مبتلا هستند، دوست دارند جناب‌خان حرفشان را بزند و خب، طبعا همه اینها ممکن نیست و چون تم برنامه خنده و شادی است باید در زمان‌هایی گفتن برخی از مسائل جدی و حیاتی با خنده ترکیب شود. جناب‌خان رسما یکی، دو سال زندگی من را گرفته است. آن‌قدر که فرصت کافی برای دیدن خانواده‌ام ندارم. اما خوشبختانه جناب‌خان مستقل از من زندگی می‌کند و راستش درحال‌حاضر پیش‌بینی خاصی برای آینده‌اش ندارم.

محمد بحرانی در کنار جناب خان
محمد بحرانی در کنار جناب خان