1

فیلمساز ممنوع‌کار در شبکه نمایش تلویزیون؟

سینماروزان: در اقدامی غیرقابل پیش بینی، بهروز افخمی در قسمت تازه برنامه “هفت” پرونده فیلمسازی محمد رسول اف – که با فیلم “دانه انجیر معابد” در جشنواره کن۲۰۲۴ حضور دارد- را گشود و از منتقدان حاضر در برنامه خواست درباره او نظر خود را بیان کنند‌.

امیرقادری، منتقد سینما ابتدا به خبر زندانی شدن محمد رسول اف در هفته اخیر اشاره کرد و گفت: من اعتقاد دارم رسول اف مانند همه ابنا بشر باید فیلم بسازد و اتفاقا داخل ایران هم فیلم بسازد. افرادی برای مخالف‌خوانی در سینما انتخاب می‌شوند که باعث می‌شود مسیر انتقاد سینمای ایران از مسیر سالم خود خارج شود. اگر انتقاد از طریق تماشاگر شکل بگیرد، بسیار شرایط بهتر خواهد بود.

قادری با اشاره به فیلم «برادران لیلا» ادامه داد: حتی فیلمی مانند «برادران لیلا» که پخش هم نشد، مسیر متعادل‌تری به نسبت فیلم‌های رسول اف برای ساخت خود طی کرد‌‌. سعید روستایی این فیلم را ساخت که مردم ایران ببینند. من به عقل و هوش جمعی مردم ایمان دارم؛ تماشاگر با استقبال یا عدم استقبال از فیلم نشان می‌دهد که تا چه حد انتقاد کارگردان را پذیرفته است.

وی افزود: ممکن است من با بعضی از اتفاقات «برادران لیلا» و فرش قرمز آن مخالف باشم، اما فیلم باید داخل ایران اکران می‌شد چرا که ما دیدیم بعد از پخش این فیلم در اینترنت، واکنش‌های منفی به فیلم زیاد بود.

قادری به پرونده محمد رسول اف اشاره کرد و گفت: حدود 10 الی 15 سال است که ما با پدیده‌ای مواجه هستیم که شخص ممنوع‌کاری هر چند سال یکبار بتواند فیلم بلند بسازد و آن را برای جشنواره‌های خارجی هم بفرستد. چطور می‌شود در این مملکت یک فیلم بلند که فیلمبرداری‌اش هم در سطح شهر است، ساخت و برای جشنواره خارجی هم فرستاد، بدون اینکه کسی متوجه شود؟ باید گفت زمانی که مسیر متعادل قضیه مخدوش شود، چنین پدیده های عجیب رانتی روی کار می‌آیند که واقعا به لحاظ منطق هم درک نمی‌شود.

رضا صدیق دیگر مهمان برنامه هفت درباره فیلمسازی رسول اف عنوان کرد: فرآیند فیگوری که رسول اف در آن می‌ایستد، عجیب است. چگونه می‌شود کسی بر طبق قانون حق فیلمسازی نداشته باشد، اما فیلم بلند بسازد؟… متاسفانه شاهد هستیم که محمد رسول اف را در کنار افرادی مانند داریوش مهرجویی و کیومرث پوراحمد قرار می‌دهند، کسانی که برای مردم ایران فیلم می‌ساختند نه جشنواره‌های خارجی.

صدیق تاکید کرد: زمانی که جریانی در سینمای ایران تصمیم می‌گیرد، از مخالف‌خوانی کلیت ایران و جمهوری اسلامی که یک انقلاب مردمی است، کاسبی کند؛ طبیعی است که ساختار قانونی هم اینگونه رفتار کند.

رضا صدیق بیان کرد: بارها در شکل های مختلف برای مردم اتفاق افتاده که مروجان سرمایه‌داری رانتی، تبعیض طبقاتی و فسادهای سیستمی به پرچمداران عدالت تبدیل شده‌اند؛ برای مردمی که خودشان قدرت تشخیص دارند…

محمد رسول اف در برنامه هفت
محمد رسول اف در برنامه هفت

امیر قادری اظهار کرد: من طرفدار چرخه متعادل اکران هستم چرا که این مردم تصمیم‌گیرنده هستند که چه فیلمی ببینند. واکنش مردم به «برادران لیلا» برخلاف پیش بینی من، منفی بود اما فیلمی بود که میخواست با عموم مردم ارتباط برقرار کند و برای بلیت فروختن ساخته شده بود.

قادری ادامه داد: ما باید برای این موضوع راه حل داشته باشیم‌. رسول اف و پناهی باید فیلم بسازند. این‌ها محصول همان سینمای انحصاری هستند که از دلش شکل‌های دیگر انحصار بیرون می‌آیند. اگر امکان این مدل فیلمسازی برای گروه‌های مختلف فراهم باشد، آن وقت دیگر کسی نمی‌تواند از پاره‌ای از انتقادات و نارضایتی‌های مردم ایران، به نفع یک شرایط پشت پرده ‌مبهم، برای بیان انتقادها استفاده کند.

وی افزود: گروه‌های مختلف سینمای ایران، به مردم ایران به عنوان مخاطب سینما اعتقاد نداشته‌اند؛ آن‌ها فکر نمی‌کنند که مردم قدرت تشخیص دارند. شاید در کوتاه‌مدت بتوان سر مردم کلاه گذاشت اما مردم در نهایت متوجه خواهند شد و خورشید همیشه پشت ابر باقی نمی ماند.

امیر قادری عنوان کرد: در مورد پدیده محمد رسول اف باید بگویم که این اتفاق عجیب نتیجه انحصار است، تا ما شرایط درستی را فراهم نکنیم که سینماگران با مردم از طریق گیشه و خریدن بلیت سینما ارتباط داشته باشند، نتیجه‌اش می‌شود فیلمسازی برای جشنواره خارجی می‌شود که کارگردانش با گروه های دیگری به جز مردم ایران حرف میزند‌‌.

بهروز افخمی، میزبان برنامه، اظهار کرد: صدور پروانه ساخت یک مشکل دائمی، طولانی فیلمسازی در ایران بوده که دولت و معاونت سینمایی وزارت ارشاد را به یک موجود آش نخورده و دهن سوخته تبدیل کرده است‌. پروانه ساخت همواره دولت را در موضع اتهام قرار می‌دهد و هیچ فایده‌ای ندارد. هیچ راه‌حلی برای جلوگیری از ساخت فیلم‌های بدون پروانه ساخت وجود ندارد.

افخمی تاکید کرد: بخش خصوصی تنبل شده و وابسته دولت که همه خطاهای خود را گردن دولت می‌اندازد، با پروانه ساخت زنده مانده است. فیلمسازهای واقعی که مسئولیت کارهای خودشان را به عهده می‌گیرند، به پروانه ساخت احتیاج ندارند. پروانه ساخت برای متهم نگه‌داشتن دولت است.




#محمد_خزاعی رئیس سازمان سینمایی در گفتگویی تفصیلی اظهار داشت: جوانان فیلمساز زیرزمینی را مخالف نمی‌بینم!/اینها استعداد هستند و باید از آنها مراقبت کرد/اگر بي‌حجابي رواج بگيرد مشكل اقتصاد و معيشت مردم حل مي‌شود؟/چرا فلان صنف خانه سینما، برخی اعضایش را به‌خاطر شرکت در جشنواره، تعلیق کرد؟/سينماي ما وقتي خالي از قهرمان شد مخاطبش ريزش كرد!/تقلید کورکورانه از سینمای جشنواره‌ای، مخاطب را فراری داد/به نوعی سینمای جشنواره‌ای دچار شده‌ایم که نه داستان دارد و نه پایان و نه قهرمان!/در ادوار قبل از شاخ اينستاگرامي تا پسر فلان رييس بانك و خانمي كه پرونده قضايي داشت، به صرف پول داشتن، مجوز گرفتند!//هیچ فیلمسازی به‌خاطر ساخت فیلم به زندان نرفته!/ #برادران_لیلا خودش نخواست که مجوز بگيرد!/احکام زندان پناهی و رسول‌اف متعلق به قبل بود!/اینها حکم‌هایی داشتند که با فعالیت‌های سیاسی اخیرشان اجرایی شد و همه هم با عفو رهبری، آزاد شدند!/من مدیر مسائل سینمایی هستم و نه مدیر مسائل سیاسی-امنیتی!/همان قدر که دلم براي سینمای مهرجویی و بیضایی تنگ شده به همان اندازه نگران فیلمسازی حاتمی‌کیا هستم!/هم مسعود کیمیایی بايد فیلم بسازد و هم ابوالقاسم طالبی!

سینماروزان: من اين جوانان فيلمساز زيرزميني را مخالف نمي‌بيينم. اتفاقاً معتقدم اينها استعداد هستند و بايد حواسمان به آنها باشد و از آنها مراقبت كنيم. من معتقدم كه اينها هنوز راه و رسم مبارزه را ياد نگرفته‌اند، بلكه در تصوير يك فضا و يك موج به سفارش يك جايي كارهايي مي‌كنند كه توضيحش را دادم. دوم اينكه اگر بگوييم شرايط اجتماعي تغيير كرده، سينما بايد به سمت شرايط اجتماعي برود، باز هم گفتم شرايط اجتماعي به معناي اين نيست كه همه مردم، تفكر و انديشه‌ها با نظر شما موافق باشند. عده‌اي از اين مردم كه اكثريت هم هستند، هنوز حاضر نيستند بپذيرند.

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در گفتگو با پلتفرم زینما، بیان داشت: اگر در سينما از منظر نگاه شما بحث بي‌حجابي رواج بگيرد مشكل اقتصاد و معيشت مردم حل مي‌شود؟ بعید است.

وی گفت: اصلاً سينماي ما وقتي خالي از قهرمان شد مخاطبش ريزش كرد و وقتي ديگر نتوانست براي مردم ما قصه تعريف كند و ادبيات‌مان دچار مشكل شد و وارد سينماي ما نشد، ما از سينماي اروپايي به خاطر جشنواره‌اش تقليد کورکورانه كرديم، اتفاقي افتاد و قصه‌هايي تعريف كرديم كه نه پايان داشت، نه داستان و نه هيچ‌چيز ديگري و مخاطب ريزش كرد. الان مگر كل مخاطب سينما چند نفر است؟ چه چيزي باعث شده كه مخاطبمان را از دست بدهيم. شما الان كه نمي‌توانيد بگوييد در دو سال من اين اتفاق افتاده است.

خزاعی تاکید کرد: آقایی که برايش صندلي خالي در جشنواره‌هاي خارجي مي‌گذاشتند، پولش را از كجا مي‌گرفت؟ من 20 سال قبل را بحث مي‌كنم. من نامي از كسي نمي‌آورم، ‌اگر مي‌خواهيد من را مجبور كنيد اسم بياورم، اين كار را نمي‌كنم، من دوست دارم كلي بگويم، همه مي‌فهمند. در هر زمان و دوره‌اي كساني كه بتوانند ارتباط برقرار كنند، از آنها حمايت مي‌شود.

وی ادامه داد: هیچ فیلمسازی به خاطر تولید فیلم به زندان نبوده است. اصلاً به خاطر فيلم نبوده است. شما هم مي‌دانيد مشكل چيست، الان در همين دوره‌اي كه ما هستيم چه كسي زندان رفته است؟ چه كساني رفته‌اند؟ آقايان جعفر پناهي و رسول‌اف با عفو رهبري آزاد شدند. چه اتفاقي افتاد؟ اصلاً جريان زندان اينها متعلق به دوران ما نبوده است، حكم داشتند و جديدا كه فعاليت كردند حكم‌هايشان اجرايي شده است.

خزاعی با انتقاد از سیاسی کاری برخی صنوف خانه سینما گفت: واقعيت سينما مانند اين است كه صورت بسيار بزك‌كرده خوشگل است كه صورتش بيرون آب است و بدنش پر از مشكلات و موضوعات مختلف است كه داخل آب است و اگر اين را بيرون بكشيد مي‌فهميد چيست. مگر مي‌شود در يك سينما به خاطر اينكه فيلمسازي مي‌خواهد در جشنواره فيلم فجر در سينماي ملي كشورش حضور پيدا كند، دچار تهديد بشود؟ در جايي كه ما همه كارها را مي‌كنيم صنفی هم ده تا فيلمسازش را حذف مي‌كند و مي‌گويد چون شما با حكومت همكاري مي‌كنيد ما بيمه شما را نمي‌فرستيم و خفقان يعني اين، مگر مي‌شود بيمه يك نفر را حذف كنيم آن هم به چنين دلايلي. باز شما مي‌گوييد كه راجع به معيشت و اقتصاد نگو، من اين را مي‌گويم چون برايم مهم است و كليدواژه‌ام است.

رئیس سینمای دولت سیزدهم اظهار داشت: واقعيت اين است كه در بعضي از مسائل، مسائلي كه مربوط به سينماي ايران مي‌شود من مدیر هستم، اما مسائلي كه فراتر از سينماست و وارد جريان‌هاي امنيتي، سياسي، ليدري، اغتشاشات، اعتراضات و مسائلي از اين دست مي‌شود طبيعتش اين است كه من مدير مسائل سياسي نيستم. من اختيار در پروانه ساخت و پروانه نمايش دارم. اختيار در اين دارم كه شرايط توليد را كنترل كنم و ببينم در روابط بين‌الملل چه اتفاقي مي‌افتد و به فكر رونق توليد و راه‌اندازي هنر و تجربه باشم، در استان‌ها هم زيرساخت‌ها و سينما را فراهم كنم. مدير اينها من هستم و پاي اصول آن ايستاده‌ام و كسي هم دخالت نمي‌كند.

محمد خزاعی درباره مشکلات پیش آمده برای فیلم برادران لیلا گفت: قبل از حضور «برادران لیلا» در جشنواره کن شورای پروانه نمایش جلسه فوق‌العاده گذاشت و دوستان گفتند فیلم در جشنواره کن حضور پیدا کند و فقط چهار مورد اصلاح را کنند. این اصلاحات یکی سیلی بود که پدر می‌خورد. یکی دستشویی بود که کاراکتر پدر در ظرفشویی ادرار می کرد که کجای فرهنگ ما اینجوریه؟ شما به عنوان کالای فرهنگی به مردم دنیا می‌گویی این یک ایرانیه که این کار را می‌کند در حالی که ایرانی‌ها حتی قبل از اسلام هم قوم متمدنی بودند. دوستان این را هم نپذیرفتند و گفتند وقت گذشته و… گفتیم حداقل به جشنواره کن که می‌روید رعایت احوالات را بکنید. ما در آن مقطع دیگر در مورد «برادران لیلا» بحثی نداشتیم و قرار بود برگردند و روی اصلاحات صحبت کنیم. رفتند جشنواره کن و آن اتفاقات افتاد و آن صحبت‌ها را کردند و از آنجا به بعد بحث «برادران لیلا» از دست ما خارج شد و نهادهای دیگر وارد شدند. «برادران لیلا »خودش بانی مشکلاتش شد. وقتی دوست دارند از دیوار بپرند من چکار می‌توانم بکنم؟ قبل از اینکه بپرند می گویم از اینجا بپرید زخمی می‌شوید. اما می‌گویند دوست داریم بپریم. آنها خودشان حواشی را ایجاد کردند و این حواشی باعث شد فیلم سر و صدا کند و سرو صدایش همزمان با سایر شرایط اجتماعی منجر به این وضعیت شد.

محمد خزاعی
محمد خزاعی

او افزود: قوانيني كه در سازمان سينمايي هست، 40 سال است قوانين بوده، حالا به من رسيدند و مي‌گويند اين قوانين چيست. انگار من اختراعش كردم، من هيچ‌چيز را در اين سينما اختراع نكردم، من فقط آمدم كه كار اجرايي بكنم. من همين الان مي‌گويم آقاي داريوش مهرجويي و بهرام بیضایی عزيز چرا فيلم نمي‌سازيد؟ من دلم براي سينماي شما تنگ شده است. همين‌طور مي‌گويم ابراهيم عزيزِ حاتمي‌كيا كاش موسي را نمي‌رفتي و ما در اين ظرفيت دو تا فيلم سينمايي از تو مي‌ديديم. من مي‌گويم آقاي مسعود كيميايي فيلمت را بساز، آقاي ابوالقاسم طالبی شما هم بايد بسازيد و آقاي پرويز شيخ‌طادي هم بايد بسازد.

خزاعی پیرامون غلبه سرمایه بر سینما در سال‌های اخیر بیان داشت: كارگردان اولي چطور شكل مي‌گرفت؟ در زمان قديم يك بحث بود و در زمان‌هاي 4، 5 سال اخير هر كسي پول دارد مي‌تواند فيلم بسازد؛ يا پول داشت يا دستيابي به پول داشت، استعداد كجا بود؟ كشف استعداد چه معنايي داشت؟ شاخ اينستاگرامي و پسر فلان رييس بانك و خانمي كه پرونده قضايي دارد، داشتند كارگردان مي‌شدند و شدند. كجاي كار هستيم؟ مگر اينها استعدادند؟ بعد آن جواني كه در همين تهران تمام دوره‌ها را گذرانده و فيلم‌هاي كوتاهش هم فيلم‌هاي خوب است يا در همين شهرستان‌ها چون من بچه شهرستانم و اصليت شما شهرستاني است، ما اصلاً به استعدادها توجه نمي‌كرديم در حالی که باید به دنبال جذب استعدادها بود.




“کیهان” با تاکید بر تاثیرپذیری اصغر فرهادی از شاپور قریب و “ممل آمریکایی”⇐ فیلم تازه رسول‌اف را ملغمه‌ای نامطبوع از بیک ایمانوردی و چه گوارا تا بیژن جزنی و فروزان و ژان لوک‌گدار قلمداد کرد!!

سینماروزان: مدتی کوتاه بعد از اعطای خرس طلای برلین به فیلم “شیطان وجود ندارد”محمد رسول‌اف، نسخه‌ای باکیفیت از فیلم در فضای مجازی منتشر شد و تماشای همین نسخه از سوی مخاطبان باعث شد که مشخص گردد باز هم نه با یک محصول هنری که با فیلمی سیاست‌باز(!) روبرویند که با حداقلی از ذوق هنری و منطق علی تولید شده.

روزنامه “کیهان” در تحلیلی بر “شیطان…”، آن را ملغمه‌ای نامطبوع از عناصر فیلمفارسی و شبه‌روشنفکری دانسته و این نوع فیلمسازی را متاثر از اصغر فرهادی دانسته که با رونویسی از شاپور قریب که دستیاریش را میکرد فیلمهایی مانند “جدایی…” را ساخته.

متن تحلیل “کیهان” را بخوانید:

زمانی فیلم‌های شبه‌روشنفکری و به اصطلاح موج نو در مقابل ابتذال فیلمفارسی فرض می‌شد. فیلم‌هایی که ظاهرا اعتراض‌آمیز بودند و به ظاهر روایتی از پلشتی‌ها و نابهنجاری‌های زیر پوست جامعه دوران شاهنشاهی را روایت می‌کردند. این در حالی بود که در همان ایام بارها و بارها ، آبشخور مشترک دو نوع فیلم یاد شده، خود را به رخ می‌کشید. همان زمانی که سوپر روشنفکر زمانه طاغوت یعنی احمد شاملو برای سوپر فیلمفارسی‌هایی همچون «اول هیکل» و «داغ ننگ» فیلمنامه می‌نوشت و بعد هم که قرار شد سینمای موج نو به بازار بیاید، بسیاری از فیلمفارسی سازان قهار مثل منوچهر صادقپور که تا دیروزش فیملفارسی‌هایی مثل «آقا مهدی کله پز» و «شاطر عباس» و «قهوه خونه قنبر» را می‌ساختند به تولید فیلم‌های شبه روشنفکری مانند «درشکه چی» روی آوردند و یا مهدی میثاقیه بهایی که تولید‌کننده فیلمفارسی‌هایی همچون «سلطان قلب ها» بود، فیلم‌های شبه روشنفکری و موج نو مثل «گوزنها» و «آقای هالو» و «صادق کرده» را تهیه کرد.
اما در سال‌های بعد وقتی در یک جشنواره آمریکایی، عباس کیارستمی سمبل سینمای شبه روشنفکری و موج نو، جایزه‌اش را به بهروز وثوقی فیلمفارسی تقدیم کرد، بیشتر و بیشتر دو روی سکه بودن این دو نوع سینما یعنی شبه روشنفکری و موج نو خود را نشان دادند.
در سال‌های اخیر این قرابت، هر زمان خود را عمیق‌تر نشان داده است. خصوصا وقتی این دو نوع فیلم و سینما در مقابل سینمای انقلابی قرار گرفتند، گویا همه تفاوت‌ها و تضادهای خواسته و ناخواسته خود را به فراموشی سپردند و یکدل و یکصدا به تقابل با سینمای ارزشی برخاستند. مثل همراهی و همگامی همه دسته جات و گروهک‌های ریز و درشتی که زمانی ظاهرا در مقابل هم صف‌آرایی می‌کردند ولی حالا در برابر انقلاب و نظام اسلامی، همرنگ و همداستان شده‌اند، حتی گروه‌هایی که با رژیم شاه به اصطلاح مبارزه مسلحانه می‌کردند و گویا اساس درگیری‌های ساواک با همین حضرات بود، با همان ساواکی‌هایی که دورانی با آنها درگیر بودند، رفیق گرمابه و گلستان شدند!!

این گونه بود که بساط رسانه‌ای شبه روشنفکران و نشریات معروف به زنجیره‌ای هر زمان در دفاع از سمبل‌های فیلمفارسی همصدا شدند و در انواع و اقسام مراسم سینمایی خود از همین سمبل‌ها دعوت کرده و آنها را روی سرشان جای داده و بارها و بارها سینمای امروز ایران را دنباله و فرزند خلف همان فیلمفارسی‌ها اعلام کردند.
اما بازهم همه این بده و بستان‌ها و نوشابه بازکردن‌ها، در حد تعارف و نوعی حرکات تاکتیکی به حساب آمد تا اینکه برای اولین بار اصغر فرهادی در فیلم‌هایی همچون «چهارشنبه سوری» و «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» و به خصوص فیلم «همه می‌دانند» فیلمفارسی و شبه‌روشنفکری را در ساختار و محتوا به هم آمیخت. همان کاری که در سینمای طاغوت امثال شاپور قریب با فیلم‌هایی همچون «ممل آمریکایی» و «خروس» و «رقاصه شهر» انجام داد و فراموش نکنیم که فرهادی خود زمانی در مجموعه «روزگار جوانی» همکار و دستیار شاپور قریب بود.

چسباندن فضای آرام و درونگرا و بعضا معمایی با ساختاری غیر متعارف به سبک فیلم‌های کیارستمی به صحنه‌های تیز و تند که ناگهان انواع و اقسام تحولات بی‌منطق و سردستی و ساده‌لوحانه در آن به وقوع پیوسته و شخصیت‌های فیلم از عناصر بی‌دست و پا یا متین و سر و به زیر به امثال جیمزباند و مت هلم و هری پالمر البته از نوع هندی‌اش مثلا با بازی سلمان خان تبدیل می‌شوند از جمله ویژگی‌های این دسته از آثار به نظر می‌رسند.
از طرف دیگر هر چه منطق داستانی و فراز و فرود فیلمنامه و نقطه عطف و لحظات آرامش و بحران و امثال این قواعد هست به سبک و سیاق شلم شوربای فیلمفارسی به هم ریخته و همچنانکه در آن فیلمفارسی‌ها ناگهان در یک صحنه تراژیک ملودرام خانوادگی، به قول مرحوم طغرل افشار ناگهان یک نفر بیرون می‌پرید و رقص عربی ارائه می‌داد، در این نوع جدید نیز یک دفعه در میانه یک ماجرای پیچیده معمایی و پرتعلیق مثل گم شدن یا دزدیده شدن سوژه اصلی داستان در فیلم «همه می‌دانند»، به ناگهان با پیدا شدن سر و کله یک عاشق عقده‌ای آمیخته با بی‌پولی و آس و پاسی جوان‌هایی فقیر همه رشته‌های فیلمنامه و قصه و داستان پنبه می‌شود.
مقصود از این همه مقدمه چینی، بهانه برای‌اشاره به تازه‌ترین فیلم محمد رسول اف به نام «شیطان وجود ندارد» بود که در اسفند ماه سال قبل جایزه اول جشنواره برلین را دریافت کرد و انتقادات بسیاری را به همراه داشت که این جایزه به سبک و سیاق همیشگی جشنواره برلین، یک جایزه هنری بنا به قابلیت‌های سینمای فیلم یاد شده نبود، بلکه صرفا یک جایزه سیاسی برای عقده گشایی علیه ایران و سینمای آن به نظر آمد.

اینک با تماشای فیلم، بهتر و سرراست‌تر می‌توان این قضاوت را انجام داد که آیا آنچه اغلب منتقدانی که در جشنواره برلین ابراز داشته و ستاره دادند، فیلم‌های دیگری شایستگی و لیاقت دریافت خرس طلایی جشنواره را داشتند یا خیر؟
فیلم «شیطان وجود ندارد» هم به روال همه آن آثار و ساختار درهم جوشی که در مقدمه طولانی این مطلب شرح داده شد، از همان ترکیب ناهمگون و ساده‌لوحانه و به عبارتی ابتذال رایج ساختار فیلمفارسی برخوردار است.
تقسیم‌بندی فیلم و داستانش به چهار ایپزود، نخستین گام فیلمساز در ابراز وجود به عنوان یک شبه روشنفکر به نظر می‌رسد. ساختاری که معمولا در فیلمفارسی‌ها سابقه ندارد. اپیزود نخست که داستان کشدار و ملال آور یک مرد خانواده را با جزییات بی‌مورد و کسالت بار روایت می‌کند، همچنان افه شبه روشنفکری خود را حفظ می‌کند که ملالت و کسالت آن نیز می‌تواند این افه را پررنگ‌تر نماید. اگرچه سکانس پایانی آن شاید بتوان گفت تنها صحنه سینمایی و غیر شعاری فیلم محسوب گردد.
اپیزود دوم نیز با همین حال و هوا آغاز شده و ادامه می‌یابد. چالش چهار سربازی که در یک زندان از مامورین اعدام بوده و حالا یکی از آنها به نام پویا، به دلائل انسانی و مانند آن نمی‌خواهد کسی را که ولو جنایتکار باشد، اعدام کند! پویا فردی دست و پا چلفتی و احساساتی و نرم خو نشان می‌دهد که ارتباطات تلفنی با نامزدش نیز بر این خصویات تاکید می‌نماید.
اما در حالی که این فضا به همین روال خاص ادامه دارد، ناگهان و بدون هیچ مقدمه و حتی فشار روانی و عصبی (که لااقل اینگونه نشان داده نمی‌شود)، علیه موقعیتش شورش کرده، اسلحه یکی از نگهبانان را مصادره نموده و مانند یک چریک به نگهبانی زندان هم شبیخون زده و از طریق کاغذ کوچکی که گویا نقشه کامل زندان و ساعات نگهبانی‌ها و نحوه فریب آنها و طریقه خروج ثبت شده، نه تنها از زندان می‌گریزد بلکه حتی در نزدیکی زندان با نامزدش قرار داشته که او را از آن منطقه فراری دهد و بعد از آن هم مثل فیلم‌های ژان پل بلموندو و یا آثار سینمای سرقت فرانسه و ایتالیا با اتومبیل نامزدش در جاده‌های می‌چرخد و می‌رقصد و ترانه معروف «بلاچاو» را مثل زوج سریال «خانه پوشالی» سر می‌دهد!!

اپیزود سوم که بازهم ماجرای یک سرباز مامور اعدام دیگر است، بسیار شعاری‌تر از اپیزود دوم شکل گرفته و ادامه می‌یابد. حالا یک قصه سانتی مانتال چریک بازی به سبک داستان‌های رمانتیک بچه‌گانه ابتدای پیروزی انقلاب که در برخی نشریات بازمانده رژیم شاهنشاهی در تجلیل احمقانه از گروه‌های چریکی منتشر می‌شد هم به ساختار فیلمفارسی «شیطان وجود ندارد» اضافه می‌شود و تیپ‌هایی با سبیل‌های آویخته و اسامی گل درشتی مثل «ارس» و «نعنا» آن را تکمیل می‌کنند. ترکیب افسانه‌های شبه پریانی چریکی به اضافه عشق‌های آبکی که با تم فیلمفارسی و البته فرم به اصطلاح شبه روشنفکری قاطی شده، همه اجناس را جور می‌کند تا ملغمه نامطبوعی از بیک ایمانوردی و چه گوارا و بیژن جزنی و فروزان و ژان لوک گدار و…. بوجود آید!!!
و بالاخره ایپزود آخر، دیگر آخر شعر و شعار به نظر می‌آید. باز هم قضیه یکی از آن سربازها و‌گریختن از شغل اعدام و زندگی تبعیدی به علاوه یک قصه فیلمفارسی: دختری که از آن سوی آب می‌آید و نمی‌داند آن سرباز وظیفه سرپیچی‌کننده از فرمان مافوق که حالا میانسال و مزرعه دار است، پدر اوست!! البته تماشاگری که چهارتا فیلم دیده باشد به راحتی این موضوع را در همان ابتدای اپیزود فوق درمی یابد اما دختر داستان جناب فیلمساز گویا «آی کیوی» چندان مناسبی نداشته و بایستی کلی برایش توضیحات بدهند تا حالیش بشود!!
در مورد نفی اعدام و خشونت ناشی از آن، فیلم‌ها و آثار ماندگار بسیاری در سینمای جهان ثبت شده که یکی از آخرین آنها فیلم «بیوه سن پی یر» ساخته پاتریس لوکنت و با شرکت ژولیت بینوش و امیر کاستاریکا است.
به جناب کارگردان «شیطان وجود ندارد» پیشنهاد می‌شود برای آینده‌اش هم که شده لااقل امثال این فیلم‌ها را ببیند. اگرچه احتمالا با تماشای هیچ‌یک از امثال فیلم‌های یادشده هم، فیلمساز نمی‌شود. چنانچه پیش از این هم با شبه فیلم‌هایی مثل «جزیره آهنی» و «دست نوشته‌ها نمی‌سوزند» و «لرد» نشانه‌ای از یک فیلمساز نشان نداد.
اما به هر حال همیشه هم حکم ممنوع الخروجی به کمک نمی‌آید تا جایزه برایش بخرد، این حکم‌ها و موقعیت‌ها و فرصت‌طلبی‌ها زمانش خیلی زود سپری می‌شود. اگرچه ایشان سعی دارد تا با همین خیمه شب بازی‌ها موقعیتش را حفظ کرده و به سرنوشت محتوم امثال مخملباف دچار نشود ولی این نیز بگذرد و سیاهی بر ذغال می‌ماند.




پیام اهدای خرس طلای برلین به “شیطان وجود ندارد” پیش‌چشم اتوبوسی از مدیران متبوع نظام⇐محکومیت قضایی داشته باش و بی‌مجوز نظام، فیلم بساز!!

سینماروزان: اهدای خرس طلای برلین۲۰۲۰ به فیلم “شیطان وجود ندارد” ساخته محمد رسول‌اف بیش از هر چیز یک پیام را به ذهن متبادر می‌کند.

جشنواره برلین به محصولات رسمی سینمای نظام که از کانال ممیزی ارشاد گذشته‌اند، روی خوش نشان نداده و هرچقدر هم که درباطن وابسته به نظام باشی ولی درظاهر نباید ساختار نظام را به‌رسمیت بشناسی و بخصوص ممنوع‌الخروج باشی تا خرس طلا بگیری.

پنج سال پیش جعفر پناهی که به‌خاطر ممنوع‌الخروجی نتوانسته بود ایران را ترک کند خرس طلای برلین را برای فیلم “تاکسی” گرفت و حالا محمد رسول‌اف که به‌خاطر محکومیت قضایی، ممنوع‌الخروج بوده، خرس طلا را برای فیلم “شیطان وجود ندارد” گرفته است.

در این فاصله پنج ساله نه‌تنها هیچ فیلمی از ایران برنده خرس طلا نشده بلکه تقریبا هیچ فیلمی از جریان رسمی سینمای نظام نتوانسته جایگاهی درخور در این جشنواره داشته باشد.

این، یک نقشه‌راه است از سوی برلین پیش‌روی فیلمسازان ایرانی؟؟ حتی اگر عمویتان، یکی از مدیران اقتصادی متبوع نظام هم باشد(!) باز برای دلبری از برلین اول باید اقدام به تولید فیلم بدون مجوز کنید و از آن سو یک ممنوع‌الخروجی هم بزنید تنگش تا خرس طلا برایتان رزرو شود؟؟

این نقشه‌راهی است که کمابیش مدتهاست جریان داشته ولی در سالهای اخیر قوت یافته! یادمان نرفته که حتی اصغر فرهادی نیز در دورانی به خرس طلای برلین دست یافت که شائبه توقیف “درباره الی” به‌خاطر بازی پررنگ گلشیفته، در اذهان پیچیده بود.

بدیهی است که این الگو به‌زودی از سوی شماری دیگر از فیلمسازان ایرانی به‌کار گرفته خواهد شد و در سال ۲۰۲۱ ده‌ها فیلم بدون مجوز برای حضور در برلین درخواست خواهند داد!

ولی آیا این الگو کافیست یا آن که برلین، سال به سال، دوز مخالفت با نظام را بالاتر می‌برد یعنی اگر حالا با زدن سازمان زندانها و ارائه تصویری اگزجره از ماموران اعدام، برلین، راضی شده به اهدای خرس طلا، دو سال دیگر زدنی به‌مراتب فراتر و دندان‌گیرتر می‌خواهد؟؟

این، ساده‌ترین نتیحه‌گیری روندی است که برلین درپیش گرفته آن هم پیش چشم اتوبوسی از مدیران سینمایی متبوع نظام که راهی برلین شده‌اند.
رویکرد این مدیران دربرابر روند برلین چیست؟؟ با بودجه نظام به برلین می‌روند، چتری می‌زنند، عکسهایی می‌اندازند و منفعلانه نظاره‌گر بی‌ارزش شدن سال به سال مجوزهایشان خواهند شد یا آن که طرحی نو درمی‌اندازند برای عوض کردن بازی برلین؟؟




مدعیات و پرسش‌های یک رسانه اصولگرا ⇐محمد رسول‌اف که خود را متهم امنیتی می‌داند در سال۹۸ سه فیلم مختلف ساخته است!!!/حتی امثال حسین فرحبخش علیرغم بازگشت مالی و صدور مجوز، توانایی تولید سه فیلم در سال را ندارند ولی رسول‌اف باوجود مشغله‌های قضایی و بدون مجوز، سه فیلم را تمام کرده!!/وقتی ماموران گشت به یک شهروند معمولی اجازه نمی‌دهند، بدون مجوز بیشتر از ده دقیقه در یک نقطه فیلم بگیرد چگونه است در طول سال ۱۳۹۸ رسول‌اف علیرغم محکومیت قضایی و بدون پروانه ساخت با امکانات حرفه‌ای فیلمبرداری و صدابرداری، سه فیلم ساخته است؟؟/آیا اهرم‌هایی قدرتمند درون سیستم وجود دارند که حامی این فیلمسازی بدون مجوز هستند؟/وقتی مدیر جشنواره برلین تنها آثاری را می‌پذیرد که پروانه ساخت و نمایش ندارند، حضور حسین انتظامی، داروغه‌زاده و عسگرپور در این جشنواره چه استدلالی خواهد داشت؟؟

سینماروزان: حضور فیلم “شیطان وجود ندارد”محمد رسول‌اف در بخش رقابتی برلین بدون اینکه این فیلم مجوز ساخت ارشاد داشته باشد مقارن شده با مسافرت گروهی از مدیران ارشاد به برلین!! اتفاقی که می‌تواند کاملا متناقض باشد چون همان‌ها که مدام بر صدور مجوز تاکید می‌کنند خودشان شده‌اند مخاطب جشنواره‌ای که فیلمی بدون مجوز را ارج می‌نهد.

این تناقض با پرسش‌های رسانه اصولگرای مشرق مواجه شده. پرسش‌هایی که همراه شده با طرح مدعیاتی درباره روال کار تازه جشنواره برلین.

متن گزارش مشرق را بخوانید:

موضوع قابل تامل در مورد رسول‌اف این است که او در سال ۱۳۹۸ علی بر مشغله‌های قضایی و چالش‌هایی امنیتی که  به زعم خودش پشت سر گذاشت، حدود سه فیلم را در ایران تمام کرده است و کارلو چاتریان با تماشای هر سه فیلم،   «شیطان وجود ندارد» را  راسا برای این جشنواره انتخاب کرده است.

این مسئله بسیار قابل تامل است که در شرایط فعلی سینمای ایران یک تهیه‌کننده معمولی و بازاری مثل محمد حسین فرحبخش (در بخش خصوصی) که تولیداتش با بازگشت مالی و سود همراه است،   در کمپانی پویا فیلم، توانایی ساخت سه فیلم در سال را ندارد. ذکر یک نکته دیگر در پروسه فیلمسازی رسول‌اف بسیار قابل تامل است، تهیه‌کننده و کارگردانانی که اقدام به تهیه فیلم می‌کنند، از طریق وزارت ارشاد پروانه ساخت دریافت کرده و با اخد این مجوز با مراجعه به پلیس پروانه فیلمبرداری در اماکن عمومی را  اخذمی‌کنند.

کافیست یک شهروند معمولی با موبایل شخصی خودش بیش از ده دقیقه در خیابان‌های تهران یا سایر شهرستان‌ها اقدام به فیلمبرداری کند، آنوقت ماموران گشت حساس می‌شوند و فرد تصویربردار را متوقف می‌کنند.

در طول سال ۱۳۹۸ رسول‌اف با امکانات حرفه‌ای فیلمبرداری و صدابرداری سه فیلم ساخته است. او با سه گروه متفاوت در امکان متعددی مشغول فیلمبرداری بوده است. پلیس اگر با چنین گروهی مواجه شود، مجوزهای لازم را مطالبه می‌کند. آقای رسول‌اف در مصاحبه با رادیو فردا خود را به عنوان متهم امنیتی معرفی می‌کند. یک متهم امنیتی چگونه بدون هیچ رصدی می‌تواند سه فیلم در طول یکسال با سه گروه حرفه‌ای بسازد.

قطعا برای این محکوم امنیتی باید اهرم‌های قدرتمندتر حمایتی فوق‌العاده‌ای، از درون سیستم وجود داشته باشد که این فیلمساز بتواند در طول یک سال شمسی،   سه فیلم را به صورت پشت سر هم فیلمبرداری کند. قطعا بنا بر آگاهی‌های کسب شده، نه تحلیل‌های عمومی، یک دست حمایتی کاملا امنیتی وجود دارد که از درون بدنه خانه سینما، فعالان این حوزه را به تحرک وادار می‌کند تا آنان بیانیه‌ای را تنظیم کند تا رسول‌اف در برلیناله حضور داشته باشد.

خطری که توسط برلیناله و مدیرانش  سینمای ایران را تهدید می‌کند، حمایت‌های مالی دولت آلمان است که در این جشنواره تقویت می‌شود که این حمایت در مرحله پخش و توزیع فیلم نیست. بلکه سرفصلی که کارلو چاتریان از سال ۲۰۲۰ در این جشنواره برای سینمای ایران تعریف کرده این است که فیلم‌های سیاسی بدون مجوز، مشمول کمک‌های مالی حین تولید نیز شوند.

در فهرست مسافران برلین، غیر از برخی منتقدان و خبرنگاران، نام مسئولان سینمایی و برخی از مدیران صداوسیما نیز دیده می‌شود. حسین انتظامی، ابراهیم داروغه‌زاده، محمدمهدی عسگرپور، امیر اسفندیاری، محمد اسفندیاری، رائد فریدزاده، کامیار محسنین، حسن نجاریان، حامد سلیمان‌زاده، محمدمهدی یادگاری که چهره‌هایی دولتی محسوب می‌شوند و میرعباس ‌اشرف، محمدعلی غلامرضایی، چنگیز حسنی، علی رحیمی و پیمان تبرخون از صداوسیما راهی این جشنواره آلمانی خواهند شد.

وقتی کارلو چاتریان مدیر جشنواره برلین ۶۰ فیلم ایرانی را برای حضور در این جشنواره رد می‌کند و تنها آثاری را می‌پذیرد که پروانه ساخت و نمایش ندارد، حضور حسین انتظامی، داروغه زاده و عسگرپور در این جشنواره چه استدلالی خواهد داشت؟ وقتی مدیران برلین خط‌مشی مشخصی را درپیش می‌گیرند تا فیلم‌های ایرانی بدون پروانه ساخت و نمایش در این جشنواره حضور داشته باشد، حضور یک لشگر از مدیران سینمایی در برلیناله چه امکان ویژه ای را می‌تواند برای سینمای ایران فراهم کند؟




انتقاد “کیهان” از حضور یک کارگردان زن ایرانی در جشنواره تورنتو⇐چگونه فردی که دارای محکومیت قطعی بوده می‌تواند بر اساس فیلمنامه محکوم دیگری، فیلمی‌بسازد و به جشنواره‌های خارجی بفرستد؟؟/ آیا خروج از کشور فردی که ۳ بار در طول ۴ سال بازداشت شده و به‌خاطر حضور فعال در فتنه ۸۸ و فعالیت علیه امنیت کشور به ۵ سال زندان محکوم شده، منعی ندارد؟/آیا سازمان سینمایی به فیلم این کارگردان زن مجوز جشنواره ای داده؟؟+جزییات داستانی فیلمی که این کارگردان زن ساخته

سینماروزان: ماجرای حضور جشنواره ای آثار موسوم به سیاه نمایانه که بر نیمه خالی لیوان زندگی در ایران تأکید میکنند کماکان ادامه دارد. البته پیشتر این جشنواره هایی مانند کن و برلین بودند که این آثار را با روی باز می پذیرفتند و حالا صاحبان چنین آثاری به جشنواره های درجه دوم رضایت میدهند.

روزنامه اصولگرای “کیهان” در نقدی بابت حضور فیلم “مادر-پسر” ساخته کارگردانی زن به نام مهناز محمدی در جشنواره تورنتو، پرسشهایی را درباره این حضور مطرح کرده است.

متن گزارش “کیهان” را بخوانید:

پس از جعفر پناهی و محمد رسول اف اینک یک محکوم دیگر دادگاههای ایران به نام مهناز محمدی با فیلمی‌سیاه تحت عنوان «مادر- پسر» با همان سبک و سیاق فیلم «لِرد» رسول اف به برخی جشنواره‌های خارجی راه یافته است. این فیلم که چند روز پیش در جشنواره تورنتو کانادا به نمایش درآمد، در اوایل مهرماه نیز در جشنواره زوریخ سوییس اکران خواهد شد.

این در حالی است که فیلمنامه فیلم «مادر- پسر» را محمد رسول‌اف نوشته که 3 ماه قبل به دلیل تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی به یک سال حبس، ممنوع‌الکاری و محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد. نکته قابل تأمل اینکه مهناز محمدی نیز 3 بار سابقه بازداشت و محکومیت دارد که در دومین بار به جرم حضور فعال در فتنه 88 و تبلیغ و اجتماع و تبانی علیه نظام به 5 سال حبس قطعی محکوم شد.

فیلم «مادر- پسر» زندگی زنی فلاکت‌زده را به تصویر می‌کشد که بدون همسر و در تنگنای اقتصادی و برای پایان‌بخشیدن به بدبختی‌هایش ناگزیر است به‌خاطر ازدواج با مردی دیگر، یکی از دو پسرش را از خود جدا کند.

اینک سؤال اینجاست چگونه فردی که دارای محکومیت قطعی بوده می‌تواند بر اساس فیلمنامه محکوم دیگری که از جمله مجازات‌های او ممنوع‌الکاری است، فیلمی‌بسازد و به جشنواره‌های خارجی بفرستد وبرای حضور در جشنواره‌های فوق، از کشور هم خارج شود؟! آیا سازمان سینمایی به چنین فیلمی‌پروانه ساخت داده؟ آیا برای چنین فیلمی ‌مجوز حضور در جشنواره‌های خارجی صادر شده است؟ آیا خروج فردی که 3 بار در طول 4 سال بازداشت شده و به‌خاطر حضور فعال در فتنه 88 و فعالیت علیه امنیت کشور به 5 سال زندان محکوم شده، منعی ندارد؟ چگونه محمد رسول‌اف با جرائمی‌کمتر از این نمی‌تواند از کشور خارج شود ولی این خانم به راحتی در جشنواره‌های خارجی حضور پیدا کرده و مانور می‌دهد؟ چرا هنوز سازمان سینمایی وزارت ارشاد برای فیلم‌هایی که تصویری چرک و کثیف از جامعه ایرانی نشان داده و مردم ایران را خوار و خفیف نشان می‌دهند، در حالی که حتی اجازه نمایش در جشنواره‌های داخلی به آنها داده نمی‌شود، مجوز حضور در جشنواره‌های خارجی صادر می‌کند؟ یعنی قرار است این تصاویر پلشت و سیاه از جامعه ایرانی که تماشاگر داخلی نمی‌تواند تحمل کند، چه شمایل کج و معوجی از این جامعه را در کنار هجمه عظیم تبلیغات منفی رسانه‌های خارج کشور، به تماشاگر آن سوی مرز نشان دهد؟ آیا این آثار ضد جمهوری اسلامی، پرچم جمهوری اسلامی را در جشنواره‌های خارجی برمی‌افرازند؟! آیا این فیلم‌ها که جز فلاکت و بدبختی از این سرزمین تصویر دیگری نشان نمی‌دهند، نماد فرهنگ و تمدن پیشرو ما هستند؟!!




یک رسانه اصولگرا با تأکید بر نقش حمیت صنفی در جهت حل مشکلات سینماگران مطرح کرد⇐چرا امثال فرمان‌آرا و فرهادی و بنی‌اعتماد و جعفر پناهی و… در کنار گردهمایی برای محمد رسول اف یک گردهمایی نمی‌گذارند برای حل مشکل بیمه بیکاری سینماگران؟/چرا یک گردهمایی نگذاشتند برای مشخص شدن سرنوشت عیدی میلیاردی وارده به خانه سینما؟/چرا یک گردهمایی نمیگذارند جهت ایجاد یک بیمه درمانی جامع برای سینماگران؟/آیا گردهمایی برای محمد رسول اف مرتبط است با مدیرعاملی عمویش بر یک بانک مهم؟؟

سینماروزان: محکومیت قضایی محمد رسول اف(برادرزاده جلال رسول اف مدیرعامل بانک آینده) به یک سال حبس تعزیری با واکنشهای حامیانه چندی از سینماگران روبرو شد و به دنبال آن نیز تعدادی از سینماگران یک گردهمایی را برای حمایت از این کارگردان ترتیب دادند.

روزنامه اصولگرای “جوان” در تحلیلی بر این ماجرا و با خوب دانستن حمیت صنفی برای عبور از بحران مصادیقی از مشکلات بدنه سینما که حل آنها نیاز به حمیت صنفی دارد را برشمرد.

متن تحلیل این رسانه را بخوانید:

حمیت صنفی نه تنها بد نیست بلکه اگر برای کمک به بهبود امور رفاهی صنف باشد خیلی هم لازم و ضروری است.

بدنه سینمای ایران مدت‌هاست از مشکلات رفاهی اولیه رنج می‌برد و فی‌المثل هنوز که هنوز است و بیش از ۲۰ سال بعد از راه اندازی خانه سینما همچنان یک بیمه بیکاری برایشان تعریف نشده یا هنوز یک بیمارستان که هیچ حتی یک درمانگاه اختصاصی هم ندارند و در کل سال یک سبدکالای اولیه میان‌شان توزیع نمی‌شود و اینهاست که حمیت صنفی را می‌طلبد. با کمک ثروتمندان و نامداران سینما به ضعفای بی‌بهره است که امکان حل این مشکلات وجود دارد و می‌توان برای ذره‌ای هم که شده سطح رفاهی بدنه سینما را ارتقا داد ولی چنین حمیتی را برای ارتقای رفاهی نمی‌بینیم و به ناگاه برای حمایت از یک محکوم قضایی است که تعداد زیادی از سینماگران متمول و سرشناس صف می‌بندند. چرا یکی از این صف‌ها برای حل مشکل بیمه بیکاری سینماگران بسته نمی‌شود؟ چرا امثال فرمان‌آرا و فرهادی و بنی‌اعتماد و جعفر پناهی و… در کنار گردهمایی برای محمد رسول اف یک گردهمایی نمی‌گذارند برای حل مشکل بیمه بیکاری سینماگران؟

چرا زمانی که کلی حرف و حدیث و نقل قول درباره عدم توزیع منصفانه عیدی میلیاردی ارشاد میان بدنه سینما مطرح شد، هیچ کدام از این سینماگران شناخته شده پیشتاز شفاف‌سازی در این باره نشدند و یک گردهمایی نگذاشتند برای مشخص شدن سرنوشت عیدی میلیاردی وارده به خانه سینما؟

یک بار دیده‌اید یا شنیده‌اید که یکی از این سینماگران در جهت ایجاد یک بیمه درمانی جامع برای سینماگران حرفی ولو در حد یک جمله زده باشد؟ حمیت صنفی خوب است ولی وقتی آب این حمیت نه برای کلیت صنف که برای یک اقلیت نزدیک به ثروت گرم می‌شود چه باید گفت؟

چرا نزدیک به ثروت؟ سینماگر محکوم توسط قوه قضائیه، برادرزاده مدیرعامل بانکی است که خود یا آقازاده‌شان در سال‌های اخیر از برخی از همین سینماگرانی که حمیت صنفی‌شان گل کرده حمایت‌های جانانه‌ای داشته‌اند. در این شرایط معلوم است که این حمیت صنفی گره می‌خورد به آن حمایت‌ها!

بماند که بلافاصله بعد از این حمیت هم یک رسانه بریتانیایی نمایش آخرین فیلم این سینماگر محکوم را در کنداکتور قرار می‌دهد و این خود نشان‌دهنده آن است که یک اقلیت چه حمایت‌هایی را از داخل تا خارج نصیب خود کرده‌اند؟ همه این‌ها به کنار، کدام یک از حامیان این محکوم قضایی پاسخی دارند به این پرسش که او چگونه از تیزرسازی در یک دفتر پخش به ناگاه به فیلمسازی بدل شده که هر چه فیلم می‌سازد اکران نمی‌شود ولی باز سرمایه لازم برای تولید فیلم در اختیارش قرار می‌گیرد؟ این چه بیزنسی است که چنین توانایی‌ای را به ایشان داده؟

حمیت صنفی یعنی اینکه بپرسند در شرایطی که صد‌ها سینماگر مطرح در بیکاری مطلق به سر می‌برند یکی مثل نامبرده چگونه و بر چه مبنایی همچنان شرایط تولید دارد؟ اگر ایشان به پلن اقتصادی خاصی رسیده‌اند که باید آن را برای کلیت صنف تدریس کنند تا بقیه بیاموزند و اگر هم بحث اتصال به کانون ثروت است که این همه مظلوم‌نمایی برای تک‌افتادگی بی‌معناست. حمیت صنفی خوب است ولی‌ای کاش قبل از آن حتماً به پرسش‌های فوق پاسخ‌هایی منطقی داده شود.




دومین نامه سینماگران به رییس جمهور منتشر شد⇐این بار به امضای بیش از ۲۰۰ سینماگر و برای رفع ممنوع‌الخروجی یک کارگردان

سینماروزان: سه هفته بعد از انتشار نخستین نامه سینماگران به رییس جمهور که مضمون آن حل مشکل اکران فیلم «عصبانی نیستم» بود و هرچند اثری در وضعیت نهایی فیلم نداشت ولی گواه نومیدی سینماگران از کارکرد صحیح صنف سینما بود، حالا گروهی از سینماگران و فعالان سینما باز هم به رییس جمهور نامه نوشته اند و این بار برای رفع ممنوع الخروجی یک کارگردان سینما.

متن نامه تازه سینماگران به رییس جمهور را بخوانید:

جناب اقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهور

‏‎
با سلام و احترام، از ان‌جا که شما پاسدار و ضامن اجرای قانون اساسی هستید و همواره بر اصل حاکمیت مردم و حقوق شهروندی تاکید داشته‌اید، ما جمعی از فیلمسازان و دست‌اندرکاران سینمای ایران در راستای کرامت انسانی و در جهت دفاع از قانون و اصل ۲۳ قانون اساسی و به خاطر دفاع از ازادی‌های مدنی، خواهان رفع ممنوع الخروجی محمد رسول‌اف، کارگردان جوان ‌سینمای ایران هستیم.

مسعود آب پرور – آناهید آباد – عبد آبست – نرگس آبیار- سپیده ابطحی  -مهدی احمدی- سعید آرمند – فرشاد آریا – غلام رضا آزادی- محسن استادعلی- مهرداد اسکویی-  حبيب  اسماعيلی- اشکان اشکانی – امرالله احمدجو – مهدی احمدی- فرهاد اصلانی – محمد اطبایی- مسعود  اطيابى- مهناز افشار – مهناز افضلی- حسن اقا‌کریمی- عباس اكبرى- مصطفی آل‌احمد- همایون امامی- خسرو اميرصادقى- ژیلا ایپکچی- محسن امیریوسفی- احمدامینی- رامین بابک – بابک برجسته – مجید برزگر- حسن‌برزیده- محمد بزرگ‌نیا -رخشان  بنی‌اعتماد- فریال  بهزاد-  بهنام بهزادی- هومن بهمنش- سهیل بیرقی – تينا پاكروان – شاهپور پورامین – سید ناصر شعبانی- حسین شهابی -حسن پورشیرازی – امین تارخ – حسن توکل‌نیا – داوود توحید‌پرست – فرهاد توحیدی -على توكل‌نيا -هدیه تهرانی- نیما جاویدی-  محمد جعفری-  مسعود جعفری جوزانی- فتح الله جعفری جوزانی-  وحید جلیلوند – عباس جهانبخش -بابک  چمن‌آرا – لیلا حاتمی -روح‌الله حجازی- سیروس حسن‌پور- الهام حسین زاده – ابراهیم حقیقی -مانی حقیقی -يوحنا حكيمى-  خاطره حناچی- محسن خان‌جهانی -سعید خانی -نرگس خرقانی- مصطفی خرقه‌پوش- مهرداد خوشبخت- محمد حسن دامن زن – علی‌رضا داوودنژاد – پوران درخشنده -رضا درمیشیان -ضیاء‌الدین دری- شاهرخ دستورتبار -صالح دلدم -محمود دينى- شادمهر راستین-   حسين رامه-  مهدی رحمانی -جمیل رستمی – ناهید رضایی – امیرشهاب رضویان -علی‌رضا رئیسیان- مونا زاهد – علی زرنگار- ساسان سالور -سامان سالور -رضا سبحانی- میثم سربندی- اکبر سنگی- علی شاه‌حاتمی – رحیم شاه‌مرادخانی – محمد شکیبانیا – اردشیرشلیله- کتایون شهابی- مهوش‌شیخ‌الاسلامی- محمد شیروانی –ابوالفضل صفاری –ناصر صفاریان-  بهتاش صناعی‌ها-  محمد طالبی-  محمد حسين عامری‌پويا – رضا عباس‌زاده – نیما عباس‌پور – علی عبدالعلی‌زاده – محسن عبدالوهاب – محمدرضا عرب – محمد‌مهدی عسگرپور – علی عصمتی زمانی – بهرام عظیم‌پور -شهرام علیدی – پدرام علی‌زاده – امیر حسین علم‌الهدی- مهدی فخیم‌زاده – نازنین فراهانی – محمدحسین فرحبخش- مجید قاری‌زاده – مهدی فرد قادری – مرتضی فرش‌باف – محمد‌رضا فرطوسی‌- اصغر فرهادی – مهرداد فرید – بایرام فضلی – هاوار قاسمی – علی محمد قاسمی- كامران  قدكچيان- محسن قرایی – فرامرز قریبیان – حسن قلی‌زاده – حسين قناعت – مهدی  قنواتی – محمد کارت – بهرام کاظمی – شهاب کاظمی- مسعود کرامتی – مهدی کرم‌پور- واروژ کریم مسیحی – مهدی کوهیان- علی کهن‌دیری – مصطفی كيايی – مژگان کیایی – مسعود کیمیایی – محمد كمالی‌پور – مهدی گلستانه – هوشنگ گلمکانی – غلام‌رضا گمرکی – آرش لاهوتی – رضا مجلسی- هادی محقق – محمدرضا محمدى – نوید محمدزاده – مهناز محمدی – شاهپور محمدی- ابراهیم مختاری – محسن مسافرچی – حسن مصطفوى – علی مصفا – فاطمه معتمدآریا – احسان معصوم- خسرو معصومی – نادر مقدس- مریم مقدم – رضا مقصودی – شهرام مکری -عبدالرضا منجزی – شهرزاد  مهدوى – محمد حسین مهدویان – آذر مهرابی – محمد‌مهران معصومی – فرهاد مهران‌فر – داریوش مهرجویی – فرزاد موتمن – وحید  موسائیان – غلام‌رضا  موسوی – شهربانو موسوی – محمد‌رضا مویینی – بیژن میرباقری – مجتبی میرتهماسب – مزدک میرعابدینی – مازیار میری – اسماعیل میهن‌دوست – مهدی نادری – سارا نامجو – نسیم  نجفی – حمید نجفی‌راد – محسن نظری – حمید نعمت‌الله – نقی نعمتی – اصغر نعیمی – علی نیک‌بخت – وحید نیک‌خواه‌آزاد – اصغر هاشمی – سید ضیا هاشمی – محمدرضا هنرمند – ابراهیم وحید‌زاده – فرهاد ورهرام – وحید وکیلی‌فر – محمود یارمحمدلو – داریوش یاری – اصغر یوسفی‌نژاد –




انتقاد «کیهان» از نمایش یک فیلم ایرانی در جشنواره «اورشلیم»⇐کارگردان این فیلم به قید وثیقه از زندان خارج شده!

سینماروزان: حاشیه های حول فیلم «لرد» محمد رسول اف از حضور این فیلم در جشنواره کن و بخش «نوعی نگاه» آن آغاز شد. مهمترین حواشی از یک طرف طرح مضامینی خاص در فیلم بود و از طرف دیگر اظهارنظرات مختلف مدیرکل سینمای حرفه ای درباره این فیلم.

به گزارش سینماروزان مدیرکل سینمای حرفه ای سازمان سینمایی یک بار ابتدای اردیبهشت ماه امسال این فیلم را دارای پروانه ساخت دانسته بود اما صدور پروانه نمایش را منوط به ارائه نسخه نهایی دانسته بود(اینجا را بخوانید) بار دیگر در انتهای اردیبهشت ماه مدیرکل سینمای حرفه ای اظهار داشته بود این فیلم در شورای پروانه نمایش رد شده است.(اینجا را بخوانید)

جالب اینجا بود که استناد مدیرکل سینمای حرفه ای به رد شدن این فیلم مربوط می شد به جلسه 30 فروردین 1396 شورای پروانه نمایش یعنی جلسه ای که حتی قبل از اظهارنظر اولیه مدیرکل درباره عدم بررسی فیلم در شورای پروانه نمایش بیان شده بود!

حالا و با تقاضای فیلم برای حضور در جشنواره اورشلیم «کیهان» به کارگردان فیلم تاخته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

یک فیلم که پیش از این هم به خاطر تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران در جشنواره فیلم کن جایزه گرفته بود، این بار راهی رژیم صهیونیستی شد. روزنامه کیهان پیش از این بارها نسبت به فیلم «لرد» به کارگردانی محمد رسول‌اف که به تقدیس فرقه ضاله بهائیت می‌پردازد هشدار داده بود. رسول‌اف که متهم به فعالیت علیه امنیت ملی است و به قید وثیقه، خارج از زندان به سر می‌برد، طی سال‌های اخیر به فعالیت آزادانه خود در زمینه فیلمسازی ادامه داد.
با این حال وی هیچ‌گاه برای مردم و داخل کشور فیلمی نساخته است. فیلم‌های وی که فاقد ساختار هنری و دراماتیک هستند، صرفا به عنوان خوراک تبلیغاتی راهی جشنواره‌های ضدّایرانی شدند. فیلم اخیر وی نیز ضمن نمایش تصویری دروغین از ایران، به طور صریح و آشکار به حمایت از فرقه ضاله بهائیت می‌پردازد. این فیلم پس از حضور غیرقانونی در هفتادمین جشنواره فیلم کن فرانسه، این بار قرار است که در اسرائیل و جشنواره اورشلیم به نمایش دربیاید.
با توجه به انفعال دستگاه فرهنگی نسبت به چنین موضوعاتی، لازم است دستگاه‌های امنیتی و قضایی نسبت به خوش‌خدمتی محمد رسول‌اف به رژیم صهیونیستی رسیدگی کنند.



«کیهان» فیلم مناقشه‌برانگیز «لرد» را توقیف و کارگردانش را برای همیشه ممنوع‌الفعالیت کرد⇔واکنش سازمان سینمایی چیست؟

سینماروزان: در حالی که برخلاف اخبار قبلی سازمان سینمایی مبنی بر عدم صدور مجوز نمایش جشنواره ای برای «لرد» این فیلم بعد از جشنواره کن در جشنواره کارلووی واری حضور یافته است روزنامه اصولگرای «کیهان» خبر از توقیف این فیلم و ممنوعیت همیشگی کارگردانش از فیلمسازی خبر داد.

باید منتظر ماند و دید واکنش سازمان سینمایی به ادعای «کیهان» چیست؟

متن کامل خبر «کیهان» را بخوانید:

کارگردان فیلم ضد ایرانی که در فیلم خود از فرقه ضاله بهائیت حمایت کرده بود و انواع اتهامات بی‌اساس را در این فیلم به نظام نسبت داده و این فیلم را به جشنواره کن فرانسه فرستاده بود، برای همیشه از فیلمسازی محروم می‌شود.
فیلم ضدایرانی «لرد» که به طور غیرقانونی در جشنواره کن 2017 شرکت کرده بود، به طور دائم توقیف شده است. همچنین کارگردان این فیلم، محمد رسول‌اف نیز که پیش از این نیز به خاطر اقدامات ضدامنیتی متهم شده بود، به خاطر اصرار در تولید فیلم‌های تحریف‌آمیز علیه کشورمان و ارسال این فیلم‌ها به محافل غربی، برای همیشه از فعالیت سینمایی منع خواهد شد.
متأسفانه، تساهل و اقدام دیرهنگام در برخورد با سوءاستفاده‌گرها باعث می‌شود که این افراد جری‌تر شوند. محمد رسول‌اف در فیلم‌های اخیر خود به طور آشکار علیه ایران تبلیغ می‌کرد. وی در فیلم اخیر خود که در جشنواره کن به نمایش درآمد، به حمایت از فرقه ضاله بهائیت پرداخت. رسانه‌های خارجی، ازجمله روزنامه الحیات وابسته به رژیم سعودی، از این فیلم استقبال کردند و به این بهانه به تبلیغ علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی پرداختند. اگر شنیده‌ها درباره سازنده دروغگوی «لرد» صحیح باشد باید دید برخی دیگر از کارگردانان دروغ‌زن علیه کشورمان نیز در برابر اعمال قانون قرار می‌گیرند یا خیر!



کارگردان فیلم مناقشه‌برانگیز «لرد» در جشنواره کارلووی‌واری مدعی شد⇐در تلاش برای دریافت پروانه نمایش هستم⇔پیشتر سازمان سینمایی از «مردود»ی فیلم در شورای پروانه نمایش و غیرقانونی بودن حضور جشنواره‌ای آن سخن گفته بود

سینماروزان: محمد رسول اف کارگردان فیلم مناقشه برانگیز «لرد» به تازگی مدعی شده به دنبال فراهم آوردن شرایط اکران فیلمش در ایران است.

به گزارش سینماروزان رسول اف که در جلسه پرسش و پاسخ فیلمش در جشنواره کارلووی‌واری  کشور چک حضور داشت بیان داشت: در ایران برای ساخت و نمایش هر فیلم، دو مجوز مجزا باید گرفت. ما هم برای مرحله ساخت، مجوز لازم را دریافت کردیم اما بعدا در مراحل ساخت، تغییرهایی ایجاد شد. با این حال در تلاش هستم که برای اکران آن نیز پروانه نمایش بگیریم؛ هرچند می‌دانم کار دشواری است.

ادعاهای رسول اف درباره تلاش برای دریافت پروانه نمایش «لرد» درحالی است که اکران این فیلم در جشنواره کن موجب شد که نه فقط رسانه های اصولگرا به تصویری که در فیلم از ایرانیان ارائه شده اعتراض کنند بلکه حتی رسانه های اصلاح طلب هم حجم عصبیت موجود در فیلم را نقد کردند.(اینجا و اینجا را بخوانید)

متعاقب این انتقادات سازمان سینمایی هم با اعلام برائت از فیلم از عدم صدور پروانه نمایش-حتی پروانه نمایش جشنواره ای-برای آن خبر داد و حتی نمایش آن در جشنواره کن را هم غیرقانونی اعلام کرده بود.(اینجا را بخوانید)




دعوت از ۱۰ سینماگر ایرانی برای حضور در آکادمی اسکار⇐از رخشان بنی‌اعتماد، لیلا حاتمی و بازیگر ایرانی سریالهای «هوملند» و «۲۴» تا کارگردان فیلم پرحاشیه «لرد»، تدوینگر و صداگذار «لانتوری»، مهاجرانی مانند گلشیفته و بهمن قبادی و…

سینماروزان: آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار از ۹ سینماگر ایرانی برای عضویت در این نهاد سینمایی دعوت کرد.

به گزارش سینماروزان آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار با دعوت از ۷۷۴ چهره جدبد تعداد اعضای خود را به بیش از ۷ هزار نفر در ۱۷ شاخه گوناگون رساند.

در شاخه بازیگری نام لیلا حاتمی بازیگر ایرانی و همچنین نازنین بنیادی بازیگر ایرانی الاصل سریالهایی همچون «24» و «هوملند» و گلشیفته فراهانی دیده می‌شود.

از دیگر چهره‌های سرشناس شاخه بازیگری دعوت‌شده برای عضویت در آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۷ می‌توان به آمیتا باچان، مونیکا بلوچی، آرون تیلور جانسن، کریستین استوارت، آماندا سیفورد، آدام درایور و … اشاره کرد.

در شاخه کارگردانی که سال گذشته عباس کیارستمی چند روز پیش از درگذشتش یکی از دعوت‌شدگان بود، امسال نام محمد رسول‌اف کارگردان ایرانی فیلم پرحاشیه «لرد» نیز دیده می‌شود.

رخشان بنی اعتماد هم در حیطه نویسندگی برای حضور در آکادمی دعوت شده است.

رسول‌اف امسال با فیلم جدیدش «لرد» جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن را کسب کرد. فاتح آکین، آمات اسکالانته، تام فورد، گرث دیویس و کیم کی-دوک از جمله دیگر چهره‌های دعوت‌شده برای شاخه کارگردانی هستند.

هایده صفی یاری و محمدرضا دلپاک تدوینگر و صداگذار «لانتوری» هم نامشان در میان دعوت شدگان به چشم می خورد.

در بخش تدوین نام هایده صفی‌یاری تدوینگر دو فیلم برنده اسکار «جدایی» و «فروشنده» اصغر فرهادی در میان دعوت‌شدگان برای عضویت در آکادمی اسکار دیده می‌شود.

همچنین محمدرضا دلپاک صدابردار فیلم‌های برنده اسکار فرهادی نیز عضو جدید اکادمی اسکار در شاخه صدا خواهد بود و در شاخه مدیران اجرایی دعوت‌شده برای اکادمی اسکار نام هنگامه پناهی بازاریاب سینمای بین الملل دیده می‌شود.

بهمن قبادی هم در شاخه نویسندگی برای عضویت در آکادمی اسکار دعوت شده است.

همچنین نام محسن موسوی سینماگر فعال هالیوودی که مسئولیت جلوه‌های ویژه فیلم‌هایی چون «روز استقلال: رستاخیز» و «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» را در کارنامه دارد در میان اعضای جدید دعوت‌شده در شاخه جلوه‌های ویژه دیده می‌شود.

۷۷۴ عضو جدید دعوت‌شده برای عضویت در آکادمی اسکار از ۵۴ کشور جهان هستند و امسال ۳۹ درصد از دعوت‌شدگان را زنان تشکیل می‌دهند. از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ شمار اعضای زن آکادمی با ۳۵۹ درصد رشد روبه‌رو بوده است. امسال دعوت‌شدگان زن ۷ شاخه از آکادمی اسکار از دعوت‌شدگان مرد در آن شاخه بیشتر هستند.

تعداد اعضای رنگین‌پوست آکادمی نیز در دو سال اخیر ۳۳۱ درصد رشد داشته و در میان دعوت‌شدگان امسال ۳۰ درصد از افراد غیرسفیدپوست هستند.

۷۷۴ سینماگر جدید دعوت‌شده برای عضویت در آکادمی اسکار در مجموع ۱۱۲ بار نامرد اسکار شده‌اند و ۲۵ بار نیز این جایزه سینمایی را کسب کرده‌اند.




یک روز بعد از اختتامیه کن و دو روز بعد از دریافت جایزه نوعی نگاه توسط «لرد» تازه سازمان سینمایی اعلام کرده که⇐حضور «لرد» در جشنواره کن غیرقانونی بوده!

سینماروزان: بالا گرفتن انتقادات به مضمون فیلم مناقشه برانگیز «لرد» که با پروانه ساخت و بدون پروانه نمایش راهی جشنواره کن شده بود موجب آن شده است که سازمان سینمایی در جوابیه ای به برخی رسانه های منتقد برای اولین بار اعلام کند که این فیلم به صورت کاملا غیرقانونی به کن رفته است.

متن جوابیه سازمان سینمایی را بخوانید:

با سلام

احتراماً بازگشت به انتشار اخبار “سکوت مسئولان سینمایی دولت در مقابل تمجید جشنواره کن از فیلم ضدایرانی” در تاریخ 7 خرداد 96( روزنامه کیهان)،”وقتی فیلمی لجن پراکن با تخریب ایران و ایرانی، از جشنواره کن جایزه می گیرد” در تاریخ 7 خرداد 96 (سایت سینماپرس) و “چرا فیلم توهین‌کننده به ایران پازل «کن» را کامل کرد؟” در تاریخ 8 خرداد96 (خبرگزاری فارس)

درخصوص عملکرد سازمان سینمایی درباره فیلم “لرد” به اطلاع می رساند پیرو اطلاعیه های قبلی سازمان سینمایی درباره عدم صدور مجوز نمایش فیلم سینمایی لرد:

1) فیلمنامه ساخته شده مغایر با فیلمنامه ای است که به آن پروانه ساخت داده شده است.

2) شورای پروانه نمایش به اتفاق آرا فیلم را مردود اعلام کرده است.

3) حضور فیلم در جشنواره کن غیرقانونی بوده که مراتب حضوراً و کتباً به تهیه کننده ، کارگردان فیلم ابلاغ شده است.

4) بدیهی است در این خصوص طبق قوانین و آیین نامه های موجود برخورد قانونی صورت خواهد گرفت.

با توجه به توضیحات ارائه شده، انتشار این گونه اخبار به منزله نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی است. انتظار دارد ضمن اصلاح اطلاعات ناصحیح، در انتشار اخبار موثق اقدام نمایید. در غیر اینصورت سازمان سینمایی پیگیری حقوقی لازم را به عمل خواهد آورد.




به‌خاطر بیان پاره‌ای از واقعیات مربوط به فیلم؟⇐عذرخواهی رسمی رسانه اصلاح‌طلب از کارگردان «لرد»

سینماروزان: نمایش فیلم دارای پروانه ساخت اما بدون پروانه نمایش «لرد» در جشنواره کن امسال قبل از همه واکنش رسانه هایی اصولگرا مانند «جوان» و «کیهان» را به دنبال داشت که با برشمردن مختصات تحقیرآمیز فیلم نسبت به ایرانیان از حضور چنین فیلمی در جشنواره کن به عنوان نماینده ایران گلایه کردند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در امتداد چنین نگاهی رسانه اصلاح طلب «شرق» هم در خلال گزارشی از کن با برشمردن نقاط ضعف فیلم «لرد» آن را فیلم تلخی دانست که در آن همه بد و شرور هستند و به غیر از قهرمان داستان و همسرش هیچ آدم خوبی در آن وجود ندارد. البته که این رسانه پایان بندی گزارش خود را با خطاب قرار دادن کارگردان «لرد» این طور پایان برده بود: اى كاش آنها كه اين قدر ناراحت‌اند و كينه به دل دارند، بروند و هم خيال خودشان را راحت كنند و هم مخصوصا خيال ما را… .(اینجا را بخوانید)

حالا و یک هفته بعد از آن ابرازنظر صریح که صرفا نقدی منفی بر اثری به شمار می رود که اغلب ایرانیان حاضر در جشنواره کن آن را یکسویه دانسته اند روزنامه اصلاح طلب «شرق» با ارائه یادداشتی به عذرخواهی رسمی از کارگردان «لرد» پرداخته است.

ابتدا این یادداشت عذرخواهی را که بدعتی در زمینه نقدنویسی به شمار می رود بخوانید:

٣١ اردیبهشت در صفحه ١٤روزنامه «شرق» مطلبی با تیتر «تلخ؛ همچون کن» منتشر کردیم که بازتاب‌های زیادی داشت. این مطلب، در واقع گزارشی بود از روز سوم جشنواره که تمرکزش بر حضور پررنگ سینماگران ایرانی سر صندوق رأی مستقر در کن بود. بخشی از گزارش هم مشاهدات خبرنگار بود از فیلم‌هایی که در آنجا به نمایش در آمد؛ از جمله فیلم «لِرد» ساخته آقای محمد رسول‌اُف. مشکل بزرگ این مطلب آن بود که گزارشگر، اصل بی‌طرفی را رعایت نکرده و به ‌جای مشاهده‌گربودن و ثبت واقعیت، قضاوت کرده است. طبیعتا بی‌طرفی به معنی برخورد یکسان با دیدگاه‌های مختلف نیست؛ ولی حتی برخورد با دیدگاه‌های مختلف هم باید به شکلی باشد که گزارشگر و خبرنگار کمترین اثر ممکن را از خود باقی بگذارد. متأسفانه در انتشار مطلب «تلخ؛ همچون کن» به‌ دلیل سرعت کار و دیر‌رسیدن گزارش این اصل بدیهی سهوا نادیده گرفته شد. طبعا اگر فیلمی تلخ باشد یا شیرین، این وظیفه منتقد و گزارشگر نیست که این تلخی یا شیرینی را به‌عنوان نقطه قوت یا ضعف آن مطرح و درباره آن قضاوت کند. همین‌جا از آقای رسول‌اُف بابت این اشتباه پوزش می‌خواهیم و موفقیت فیلم ایشان را در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن تبریک می‌گوییم.

⇓⇓⇓

چرایی ارائه مانیفستهای انتزاعی در یک عذرخواهی!

نارضایتی کارگردان «لرد» و احتمالا گلایه از نگارنده نقد که در کن هم حضور داشته میتواند اصلی ترین دلیل نگارش این یادداشت باشد.

فارغ از آن که نگارنده گزارش اصلی دقیقا مشاهده خود درباره کیفیت داستانی-ساختاری «لرد» را در محتوای موردنظر ارائه کرده بود و حالا در یادداشت عذرخواهی از این گفته شده که ایشان بجای مشاهده گری قضاوت کرده(!) اینکه عذرخواهی رسمی از کارگردان فیلمی مناقشه برانگیز باعث شده مانیفست های کاملا انتزاعی درباره نقدنویسی و گزارشگری ارائه شود جای تعجب دارد.

کافیست دقت کنیم بر این بخش از یادداشت عذرخواهی که در آن گفته میشود وظیفه منتقد و گزارشگر این نیست که تلخی یا شیرینی را به عنوان نقطه قوت یا ضعف مطرح کند! پس وظیفه منتقد چیست؟

یا در جایی دیگر از یادداشت گفته میشود گزارشگر و خبرنگار باید کمترین اثر را از خود در محتوایش باقی بگذارد! مگر امکان دارد؟ گزارشگر مانند هر انسان دیگری دارای قدرت اندیشه است و طبیعی است که وقایع را از فیلتر ذهنی خودش بگذارند و البته بی کمترین تحریف واقعیت به مخاطب ارائه دهد درست همان طور که یک منتقد می تواند تلخی یا شیرینی کاسبکارانه برای دلبری از مخاطب آن وری یا این وری را زیر ذره بین تحلیل خود ارائه دهد.




این هم از نتایج سحر رییس معزول است؟⇐فیلم مناقشه برانگیز «لرد» که سازمان سینمایی از صدور مجوز برای آن اعلام برائت کرده، برنده جایزه از جشنواره کن شد

سینماروزان: دیروز که فیلم کوتاه “حیوان” ساخته دو برادر با نام خانوادگی ارک برنده جایزه از بخش سینه فونداسیون جشنواره کن شد حجت الله ایوبی رییس معزول سینما آن را مرهون راه اندازی مدرسه ای دولتی دانست که در زمان خودش با هزینه هنگفت راه افتاد و البته در توصیف این موقعیت از عبارت  “از نتایج سحر” استفاده کرد.

به گزارش سینماروزان حالا که خبر اهدای جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه جشنواره کن به فیلم مناقشه برانگیز “لرد” محمد رسول اف منتشر شده پرسش اینجاست که آیا این هم از نتایج سحر رییس معزول است.

“لرد” در حالی در جشنواره کن جایزه گرفته که برخی نماهای زننده و تصویری که فیلم در تحقیر ایرانیان نشان می دهد ابتدا انتقاد روزنامه اصولگرای “جوان” را به دنبال داشت و بعدتر روزنامه اصلاح طلب “شرق”  نیز هم فیلم و هم فیلمساز را نواخت.(اینجا و اینجا را بخوانید)

“لرد” که بدبختیهای متوالی آوار شده بر سر یک دانشجوی اخراجی را روایت میکند بنا به ادعای یک ماه پیش اداره نظارت دارای پروانه ساخت بوده است اما بعد از انتقادات اخیر، مدیرکل سینمای حرفه ای با رد صدور پروانه نمایش برای فیلم، ادعا کرد فیلمی که ساخته شده متفاوت با فیلمنامه پروانه ساخت گرفته است.(اینجا و اینجا را بخوانید)

با توجه به اینکه پروانه ساخت “لرد” در دوران رییس معزول سینمایی صادر شده پرسش اینجاست که آیا جایزه ای که فیلم از کن گرفته هم از نتایج سحر است؟ و آیا تحقیر ایرانیان و تبلیغ فرقه ضاله در فیلم هم در امتداد همین نتایج سحرگاهی است که رییس معزول به آن نازیده؟




واکنش به انتقادات بر سر حضور «لرد» در جشنواره کن⇐مدیرکل سینمای حرفه‌ای: این فیلم پروانه نمایش ندارد و مطابق فیلمنامه ساخته نشده⇔یک ماه قبل اداره نظارت از صدور پروانه ساخت برای «لرد» گفته بود

سینماروزان: نمایش فیلم «لرد» محمد رسول اف در جشنواره کن با انتقاد حتی ایرانیان حاضر در جشنواره مواجه شده است و دامنه این انتقادات از رسانه اصولگرای جوان تا رسانه اصلاح طلب شرق امتداد داشته است و این پرسش را شکل داده که چنین فیلمی چگونه به عنوان محصولی ایرانی در این جشنواره به نمایش درآمده است.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان این انتقادات باعث شده محمدرضا فرجی رییس اداره کل سینمای حرفه ای از این بگوید که این فیلم نه پروانه ساخت دارد و نه پروانه نمایش.

محمدرضا فرجی مدیرکل سینمای حرفه‌ای اعلام کرد: این فیلم به هیچ عنوان مجوز نمایش حتی مجوز نمایش جشنواره‌ای ندارد. این فیلم براساس فیلمنامه ارائه شده به شورای پروانه ساخت، ساخته نشده و در شورای پروانه نمایش مورخ ۱۳۹۶/۱/۳۰ رد شده است و کارگردان فیلم در جریان دلایل رد فیلم قرار دارد.

اظهارات فرجی در شرایطی بیان شده که یک ماه قبل اداره نظارت در جوابیه ای به انتقادات «کیهان» بر چگونگی حضور این فیلم در جشنواره کن بر صدور پروانه ساخت آن تاکید کرده و از بررسی نسخه جشنواره ای برای صدور پروانه نمایش جشنواره ای سخن گفته بود.(اینجا را بخوانید)

اداره نظارت در آن زمان گفته بود: فیلم سینمایی «لرد» واجد پروانه ساخت از سازمان سینمایی است. این فیلم هم‌اینک در نوبت بازبینی شورای پروانه نمایش است و به زودی پس از بازبینی درباره پروانه نمایش آن تصمیم‌گیری خواهد شد.




پیشنهاد رسانه اصلاح‌طلب به کارگردان فیلم ایرانی مناقشه‌برانگیز حاضر در کن⇐آنها که این قدر ناراحتند، بروند و هم خيال خودشان را راحت كنند و هم مخصوصا خيال ما را!!!

سینماروزان: نمایش فیلم «لرد» محمد رسول اف در جشنواره کن به واسطه مضمون تلخ اندیشانه فیلم با انتقاد روزنامه اصولگرای «جوان» مواجه شد که به خاطر صدور مجوز نمایش جشنواره ای فیلمی که هم ایرانیان را تمسخر میکند و هم به تقدیس فرقه ضالّه بهاییت می گذارد بر اداره نظارت سازمان سینمایی خرده گرفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان جالب است که حالا روزنامه اصلاح طلب «شرق» هم در گزارشی به انتقاد از «لرد» پرداخته و خطاب به کارگردان فیلم گفته اگر این همه ناراحت است برود و هم خیال خودش را راحت کند و هم خیال مخاطب را!

متن گزارش «شرق» را بخوانید:

«لرد» داستان مرد جوانى به نام رضا است كه به همراه زن و پسر ١٢ساله‌اش در روستايى در استان گيلان ساكن شده و به پرورش ماهى قرمز مشغول است. همسر رضا هم مدير تنها دبيرستان دخترانه منطقه است. اما شركتى خصوصى چشم به زمين رضا دارد و براى به‌دست‌آوردن آن حاضر به هر كارى هست. فيلم داستان جنگ و كشمكش رضا و خانواده‌اش با اين شركت است.
محمد رسول‌اف انگار دل پُری داشته، چون ساخت چنين فيلم تلخى كه در آن همه و همه بد و شرور هستند و غير از قهرمان داستان و زنش هيچ آدم خوبى وجود ندارد، دليل ديگرى نمى‌تواند داشته باشد… هر چه خوبان همه دارند در اين فيلم يك‌جا جمع شده است.
خطوط قرمز  فيلم هم به هم ربطى ندارند، كارگردان براى ربط‌دادنشان به طور مداوم از سكانس‌هايى كه رضا را زير دوش يا در غارى در آب در حال شناست، نشان داده كه هر ١٠ دقيقه يك بار مى‌بينيم و كمكى به داستان نمى‌كند.
تمام اتفاقات فيلم هم قابل پيش‌بينى هستند، چه آتش‌زدن خانه‌شان، چه مسموم‌شدن ماهى‌ها و…، صحنه‌هايى هم كه آدم‌بد‌ها سراغ رضا مى‌آيند، به سبك فيلم‌فارسى‌هاى قبل از انقلاب است و بيشتر كمدى است تا هيجان‌آميز.
در آخر فيلم هم رضا كه اول در سادگى و ببوگلابى‌بودن نفر اول است، تبديل به ابرقهرمان مى‌شود و ديگر كلا هيچ ربطى به قبلش ندارد. در كمتر از يك ماه كلا اين آدم ديگر آن آدم نيست!
بازيگران فيلم هم متأسفانه دردى از اين فيلم دوا نمى‌كنند و به قول معروف: گل بود، به سبزه نيز آراسته شد… . رضا اخلاقى‌راد از اول تا آخر فيلم انگار ماسكى ناراحت و عصبى به چهره زده. ماسكى آهنى كه آن را لحظه‌اى هم از چهره برنمى‌دارد… ميميك صورتش در شادى، ناراحتى، دعوا، عصبانيت و… ثانيه‌اى هم تغيير نمى‌كند. انگار آدم‌آهنى است كه از اول فيلم كوك شده تا آخر فيلم به طور عجيب و مصنوعى راه برود، حرف بزند و همين. سودابه بيضايى هم كه انگار روى صحنه تئاتر است و در حال بازى در هملت… .
فيلم كه تمام شد همه ما ايرانى‌هاى شاد و مغرور كه براى ديدن فيلم هم‌وطنمان آمده بوديم، ناراحت سالن را ترك مى‌كرديم.
من اما فكر كردم كه اى كاش آنها كه اين قدر ناراحت‌اند و كينه به دل دارند، بروند و هم خيال خودشان را راحت كنند و هم مخصوصا خيال ما را… .




گزارش یک رسانه اصولگرا از تقدیس فرقه ضالّه و تمسخر ایرانیان در کن!+عکس

سینماروزان: نمایش فیلمی به نام «لرد» که هنوز مجوز نمایش در داخل را دریافت نکرده در جشنواره کن واکنشهایی را متفاوت شده است.

روزنامه اصولگرای «جوان» در گزارشی با تیتر «تقدیس فرقه ضالّه و تمسخر ایرانیان در کن» به مرور این واکنشها پرداخته است.

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

در جشنواره امسال کن و در بخش «نوعي نگاه» فيلمي به نام «لرد» حضور دارد؛ فيلمي به کارگرداني محمد رسول اف که هرچند ادعا مي‌شود پروانه ساخت آن صادر شده است، اما هنوز پروانه نمايش آن در داخل صادر نشده، ضمن اينکه اجازه نمايش اين فيلم در جشنواره فجر سال قبل هم داده نشد.
با اين حال گويا براي حضور اين فيلم در جشنواره کن از سوي اداره نظارت پروانه نمايش جشنواره‌اي صادر شده است، آن هم براي نسخه‌اي از فيلم که پر شده از طعنه و تمسخر به ايران و حتي تقديس فرقه ضاله بهائيت. به مانند اغلب آثار جشنواره‌اي سال‌هاي اخير سينماي ايران، «لرد» هم تا توانسته به سياه‌نمايي و کدر نشان دادن مناسبات حاکم در جامعه ايران پرداخته است.
در مرکز فيلم جواني وجود دارد که به مانند شخصيت اصلي فيلم توقيفي «عصباني نيستم» دانشجوي اخراجي است و بعد از اخراج وقتي مي‌خواهد به پرورش ماهی بپردازد با سيکلي اغراق‌آميز از آدم‌هايي روبه‌رو مي‌شود که اجازه فعاليت به او نمي‌دهند.
اين جوان که مدام در فيلم سعي مي‌شود به عنوان فردي فرهيخته و نماينده‌اي از جامعه روشنفکر جا زده شود به طور پياپي از سوي افرادي مورد اذيت و آزار قرار مي‌گيرد که گويا همه وابستگان حکومت هستند و آمده‌اند تا حتي حق حيات را نيز از اين دانشجوي اخراجي بگيرند!
 در امتداد سياه‌نمايي درباره ايران و ساختار حاکم بر آن، در سکانسي از فيلم علناً به تقديس فرقه ضاله بهائيت پرداخته مي‌شود؛ يک دانش‌آموز به اتهام بهائي بودن از مدرسه‌اي اخراج مي‌شود و بعد از خودکشي، حتي اجازه دفن وي در گورستان داده نمي‌شود!
نمايش اين فيلم در جشنواره کن نه فقط تمسخر تماشاگران به هنگام نمايش فيلم به ايران و ايرانيان را موجب شد که سبب‌ساز آن شد که يکي، دو نفر از فيلمسازان ايراني حاضر در جشنواره هم به سازنده‌اش ايراد بگيرند.
جالب است كه نمايندگان رسمي سازمان سينمايي حاضر در اين رويداد و از جمله مدير مادام‌العمر بخش بين‌الملل يک نهاد سينمايي دولتي که با پول بيت‌المال راهي اين سفر شده‌اند، نه تنها کمترين واکنش منفي به سازنده فيلم نشان ندادند بلکه کوشيدند به‌طور کاملاً پنهاني و دور از چشم دوربين‌ها به او تبريک بگويند!
پرسش آنجاست، اداره نظارت سازمان سينمايي چرا براي نسخه‌اي از فيلم که مملو است از استهزاي ايرانيان مجوز نمايش جشنواره‌اي صادر کرده است؟
لرد
رضا اخلاقی و سودابه بیضایی در نمایی از «لرد»



کارگردان فیلم مناقشه‌برانگیز «لرد» مضمون فیلم بعدش را فاش کرد

سینماروزان: محمد رسول اف کارگردان فیلم «لرد» که علیرغم دریافت پروانه ساخت نتوانست به جشنواره سی و پنجم فجر راه یابد با این فیلم در بخش «نوعی نگاه» جشنواره امسال کم حضور دارد.

به گزارش سینماروزان رسول اف که گویا فقط پروانه نمایشی برای نمایش فیلمش در جشنواره های خارجی دریافت کرده و هنوز مجوز نمایش فیلمش را در داخل به دست نیاورده در گفتگویی که با سایت رسمی جشنواره کن داشته هرچند درباره مضمون فیلم «لرد» حرفی نزده اما کلیت فیلم بعدیش را فاش کرده است.

رسول اف گفته است: فیلم بعدی من درباره دو برادر است که پس از انقلاب اسلامی ایران به سبب عقاید و ایدئولوژی‌هایشان از یکدیگر جدا می‌شوند و سال‌ها دور از هم و هر یک در گوشه‌ای از دنیا زندگی می‌کنند و از هم بی‌خبرند. یکی از آنها در ایران است و دیگری در کانادا. حالا پس از سه دهه یکی از آنها تصمیم می‌گیرد برادر خود را ببیند. از سال 2012 مشغول کار بر روی این پروژه سینمایی با تهیه کننده‌ام هستم، چالش‌های بسیاری داشتیم و فکر می‌کنم از همه آنها گذشته‌ایم و امیدوارم این فیلم از اواخر امسال مقابل دوربین برود.




اداره نظارت به «کیهان» توضیح داد⇐«لرد» پروانه نمایش ندارد!!!+داده‌های تازه «کیهان» درباره این فیلم

سینماروزان: حدودا یک هفته قبل بود که روزنامه «کیهان» گزارشی درباره حضور فیلم «لرد» محمد رسول‌اف در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن ارائه داده بود؛ گزارشی که در آن ادعا شده بود فیلم «لِرد» با مجوز سازمان سینمایی و به سفارش جشنواره کن تولید شده است.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان عطف به آن گزارش، اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی جوابیه‌ای را برای «کیهان» ارسال کرده است که در متن آن تلویحا تأکید شده که «لرد» پروانه نمایش ندارد.

متن جوابیه اداره نظارت را بخوانید:

همه فیلم‌های سینمایی تولید شده در ایران باید طبق قانون برای حضور در جشنواره‌های داخلی و خارجی پروانه نمایش بگیرند. فیلم سینمایی «لرد» واجد پروانه ساخت از سازمان سینمایی است. این فیلم هم‌اینک در نوبت بازبینی شورای پروانه نمایش است و به زودی پس از بازبینی درباره پروانه نمایش آن تصمیم‌گیری خواهد شد.
شورای صدور پروانه نمایش پس از بازبینی این فیلم، درباره حضور و اکران آن در خارج از کشور نظر خواهد داد. تمامی فیلم‌هایی که از سازمان سینمایی موفق به اخذ پروانه ساخت می‌شوند، باید همین مسیر قانونی را طی نمایند. نمایش فیلم «لرد» به کارگردانی محمد رسول‌اف در هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن هم پس از اخذ پروانه نمایش آن قانونی خواهد بود. شورای پروانه نمایش به زودی فیلم را بازبینی و درباره پروانه نمایش آن تصمیم‌گیری خواهد کرد.

حالا توضیحات تازه «کیهان» درباره این فیلم را بخوانید:
جوابیه معاونت محترم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در واقع به نحوی تأیید خبر کیهان است. ایشان در توضیحات خود صراحتا فرموده‌اند: «فیلم لِرد واجد پروانه ساخت از سازمان سینمایی است.» که اساسا سؤال کیهان همین بود که چرا به کارگردانی که هیچ حرمتی برای قوانین جمهوری اسلامی ایران قائل نیست مجوز ساخت می‌دهید؟ اما داستان محمد رسول‌اف و فیلم‌هایش فراتر از اینهاست. پیش از این و در تاریخ 22 آذرماه 1395 خبری درباره این فیلم و اعتراض به شرکت آن در جشنواره فیلم فجر در روزنامه کیهان به چاپ رسید و در حالی که هنوز هیچ سخن و حتی پیش بینی درباره حضور فیلم یاد شده در جشنواره کن نبود، کیهان از سفارشی بودن آن توسط جشنواره فوق پرده برداشت. در همان مطلب به صورت سوالی مطرح شده بود که چگونه وزارت ارشاد و معاونت سینمایی‌اش به یکی از محکومین فتنه 88 که هنوز دوران محکومیتش را می‌گذراند و به قید وثیقه آزاد است و همچنین کارنامه سیاهی در قانون‌شکنی از جمله در همان حیطه اداره نظارت و ارزشیابی دارد، پروانه ساخت می‌دهد و اینک جناب معاون با گردنی افراشته تایید کرده که «فیلم لِرد واجد پروانه ساخت از سازمان سینمایی است»!
این درحالی است که همین جناب رسول‌اف در خرداد 1392 فیلم «دست‌نوشته‌ها می‌سوزند» (یک فیلم ضد انقلابی که وهن اسلام و ایران و انقلاب بود) را به جشنواره کن فرستاد و به نمایش درآورد که نشریات و مطبوعات و رسانه‌های خارجی و وابسته به نظام سلطه جهانی همچون رادیو زمانه آن را «بازگشت پیروزمندانه (رسول‌اف) به کن» اعلام نمودند!
و حالا بازهم ایشان برای ادامه گستاخی‌هایش از سازمان سینمایی صله گرفته و پروانه ساخت دریافت کرده، از طریق همین سازمان از بیت المال ارتزاق نموده و فرم شرکت در جشنواره فیلم فجر را هم پر می‌کند و لابد انتظار داشت از آن جشنواره سیمرغ بلورین هم دریافت کند!
معاونت محترم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در توضیح خود مطرح کرده که «نمایش فیلم لِرد در هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن، پس از اخذ پروانه نمایش قانونی خواهد بود»
قطعا این سخن به آن مفهوم نیست که فیلم یاد شده در جشنواره فیلم کن به نمایش درنخواهد آمد. پس آیا این سخن  به این معناست که اگر فیلم یاد شده بدون اخذ پروانه نمایش، در جشنواره کن نمایش داده شود، عملی غیرقانونی صورت گرفته است؟ قاعدتا معاونت نظارت و ارزشیابی بایستی دربرابر این عمل غیرقانونی یا به قولی دهن کجی فیلمساز به مرجع قانونی سینما، بی‌تفاوت نمانده و جریمه‌ای مانند عدم صدور پروانه ساخت بعدی یا تعلیق مجوز کارگردانی و تهیه‌کنندگی و یا محرومیت از امکانات فیلمسازی و یا … را در نظر بگیرد وگرنه اساسا وجود این معاونت به دلیل نداشتن ضمانت اجرایی برای تصمیماتش، بی خاصیت بوده و زیر علامت سوال خواهد رفت. البته این اتفاق سال‌هاست برای معاونت ارزشیابی افتاده و برای مثال فیلم‌های قبلی همین فیلمساز بدون اخذ پروانه نمایش در جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمدند و حتی جایزه دریافت کردند و اکنون جناب کارگردان باز هم از این معاونت پروانه ساخت می‌گیرد!
اما برخی شنیده‌ها و شواهد حاکی از آن است بعضی فیلم‌های بدون پروانه نمایش، با موافقت و مجوز نمایش ویژه از سوی سازمان سینمایی در جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمده است.
در غیراین صورت چگونه فیلم‌هایی مانند «مهمونی کامی» و «مادر قلب اتمی»(علی احمد‌زاده)، «وقت داریم حالا» (عبدالرضا کاهانی)، «عصبانی نیستم» (رضا درمیشیان)، «خانه دختر»(شهرام شاه حسینی) و … علیرغم توقیف و نداشتن مجوز نمایش در جشنواره‌هایی مانند فستیوال فیلم‌های ایرانی در کلن یا جشنواره‌های استرالیا و توکیو شرکت داشته‌اند؟ اگر همه این فیلم‌ها (براساس آنچه جناب معاون گفته است) به طور غیرقانونی در جشنواره‌های خارجی حضور یافته‌اند، چگونه معاونت یاد شده هیچگونه جریمه‌ای از قبیل آنچه گفته شد، برای سازندگانشان در نظر نگرفته است و تولیدکنندگان این دسته از فیلم‌ها، عملا و علنا قوانین سازمان سینمایی را زیرپا گذارده و به آن افتخار هم کرده‌اند؟! آنها مجددا برای فیلم بعدی خود از همین سازمان و شورای صدور پروانه ساخت، مجوز ساخت گرفته و با همین مجوز از امکانات و بودجه‌های دولتی و شبه دولتی و در واقع بیت‌المال مسلمین استفاده کرده‌اند؟! انگار که نه خانی آمده و نه خانی رفته!
مثلا پس از اینکه فیلم بدون مجوز نمایش «مهمونی کامی» ساخته علی احمد‌زاده در جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمد (که یکی از نشریات آن را  «دهن‌کجی «کامی» به وزارت ارشاد، سازمان سینمایی و هرچی که هست» خواند!)، فیلم «مادر قلب اتمی» او پروانه ساخت گرفت. یا فیلم «وقت داریم حالا» (عبدالرضا کاهانی) بدون مجوز نمایش و به قول جناب معاون به طور غیرقانونی در جشنواره‌های خارجی نمایش داده شد، اما همچنان فیلم‌های بعدی‌اش مانند «استراحت مطلق» و «از هر نظر معمولی» و «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» از همین سازمان سینمایی پروانه ساخت دریافت کرد و حتی فیلم «استراحت مطلق» پروانه نمایش گرفت و به اکران عمومی درآمد! در مورد رضا درمیشیان نیز همین اتفاق افتاد و علیرغم نداشتن مجوز نمایش برای فیلم «عصبانی نیستم»، این فیلم در برخی جشنواره‌های خارجی نمایش داده شد و فیلم بعدی درمیشیان یعنی «لانتوری» نیز بدون هیچ ملاحظه و جریمه (به خاطر قانون‌شکنی قبلی فیلمساز) پروانه ساخت و نمایش دریافت کرد و به اکران عمومی هم درآمد!اینک جناب معاون (که مدیر روابط عمومی شان در چاپ جوابیه، عجله فراوانی دارد!) باید پاسخ دهد که چرا ایشان در حمایت از به قول خودشان بی‌قانونی‌ها و زیرپا گذاردن قوانینی که خود وضع کرده‌اند، اینقدر عجله به خرج می‌دهند؟! به راستی این معاونت و سازمان سینمایی تا چه اندازه در گستاخی قانون‌شکنان و محکومینی همانند رسول‌اف سهیم بوده و امکانات بیت‌المال اعم از مادی و معنوی را در اختیار ایشان گذارده است؟! تا کی به اسم اعتدال و امید، سینمای این سرزمین را در اختیار کسانی قرار می‌دهید که اساسا سرزمین و کشور و مردم آن برای‌شان سرسوزنی اهمیت نداشته و به هر قیمتی فقط فروشنده به بیگانه هستند؟!