1

قطب‌الدین صادقی با ردّ شایعات پیرامون این نویسنده و کارگردان بیان داشت⇐اینکه میگویند محمود استادمحمد به‌دلیل گرانی دارو، درگذشته است کاملا کذب است!/چرا عده‌ای سعی دارند استادمحمد را «قربانی» جلوه دهند؟/بعد از بازگشت به ایران فضای کار برای محمود استادمحمد کاملا فراهم بود/نوشته‌های این هنرمند هیچ گاه سانسور نشد و همواره با احترام با وی برخورد شد

سینماروزان: محمود استادمحمد از جمله چهره‌های نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی تئاتر ایران بود که هم پیش از انقلاب و هم بعد از انقلاب تجربه نویسندگی و کارگردانی داشت.

استادمحمد سوم مرداد 1392 بعد از مدتها ابتلا به سرطان در تهران درگذشت و حین و پس از مرگش شایعات فراوانی شکل گرفت درباره مرگ به دلیل نرسیدن دارو!!!

قطب الدین صادقی از نویسندگان و کارگردانان سرشناس تئاتر در یادداشتی که به بهانه پنجمین سال درگذشت این هنرمند نگاشته است با تکذیب این شایعات بر این امر تأکید کرده که استادمحمد نه تنها «قربانی» نبود بلکه بعد از انقلاب و بازگشت به وطن هم شرایط کار برایش مهیا گشت.

متن یادداشت قطب الدین صادقی را بخوانید:

استادمحمد شرف بزرگي داشت؛ او همواره از وطن مي‌نوشت. ايران و انسان ايراني در جامعه ايراني محور تمام نوشته‌هاي اين هنرمند است.

حتي زماني كه استادمحمد براي يك دوره نسبتا طولاني به كانادا براي زندگي رفت، ذهنش به اين كشور تبعيد نشد و راجع به ديگران سخني به ميان نياورد.

در كانادا او نمايشنامه‌هايي نوشت و به اجرا در آورد كه باز هم به مساله ايرانيان و زندگي ايراني مي‌پرداخت.

زبان استاد محمد از ديگر وي‍‍ژگي‌هاي ممتاز اين هنرمند است. زبان او از جنس شسته رفته ترجمه‌اي نبود بلكه استادمحمد زباني ايراني و تاليفي داشت.

بايد توجه داشت كه اين خصيصه‌ها وي‍ژگي‌هاي ارزشمندي در آثار اين هنرمند است كه او تلاش كرد در تمام آثار خود آنها را رعايت كرده و به جا بياورد.

پس از بازگشت به ايران در نيمه دوم دهه ٧٠، عرصه فعاليت براي استادمحمد كاملا فراهم بود و برخلاف برخي گفته‌ها، عرصه براي او تنگ نشد. مطبوعات و مركز هنرهاي نمايشي همواره با اين هنرمند با احترام رفتار كرده و به او امكان اجرا مي‌دادند و در همين دوره استاد محمد توانست نمايشنامه‌هاي خود را اجرا كند.

متاسفانه در ايران زماني كه قصد دارند فردي را بزرگ كنند بلافاصله از سانسور در آثار آن فرد نام برده و تلاش مي‌كنند او را قرباني جلوه دهند. اين در حالي است كه ما نبايد از لفظ قرباني و فردي كه امكان فعاليت هنري از او گرفته شده است، براي استاد محمد استفاده كنيم.

نوشته‌هاي اين هنرمند نمايشي نه تنها هيچگاه سانسور نشد بلكه شاهد بوديم كه او بارها به عنوان داور‌ و مهمان در جشنواره‌هاي تئاتر حضور پيدا كرد و همواره از احترام برخوردار بود.

در خصوص مرگ استادمحمد نيز شايعاتي مطرح شده است. برخي عنوان مي‌كنند در سال ٩٢ اين هنرمند به واسطه گراني و نرسيدن دارو در دوره تحريم‌ها درگذشته است.

اما اين شايعه‌ها نادرست بوده و بويي از حقيقت در آن نيست. استاد محمد به سينوس كبدي يا به عبارت ديگر سرطان كبد مبتلا شده بود و همين امر در نهايت به مرگ او منجر شد.

متاسفانه گروهي با دنبال كردن ايده قهرمان‌سازي چنين مطالبي را بيان مي‌كنند، ‌اما استادمحمد نيازي به اين شايعه‌ها براي بزرگ شدن ندارد.

بگذاريم اين هنرمند در كنار اكبر رادي، غلامحسين ساعدي و بهرام بيضايي آرام جريان خود را طي كند و آثار او در دل مردم و جامعه به زندگي خود ادامه داده و تداوم
يابد.

حاشيه‌هاي پوچ و بيهوده، فارغ از مثبت و منفي بودن آنها درباره هنرمندان هيچ فايده‌اي براي اين افراد ندارد و تنها سبب مي‌شود آنها از جريان خود خارج شوند.