1

توضیحات اصغر فرهادی درباره حمایت شیوخ عرب از “فروشنده”/فقط تنخواه(fund) گرفتیم!

سینماژورنال: انتشار گزارشی درباره سرمایه گذاری یک شاهزاده عرب در تولید فیلم تازه اصغر فرهادی با عنوان «فروشنده»(اینجا را بخوانید) با واکنش این کارگردان مواجه شد.

به گزارش سینماژورنال فرهادی با بیان اینکه سرمایه «فروشنده» را خودش و کمپانی ممنتو تأمین کرده اند از رقمی می گوید که موسسه فیلم دوحه به عنوان fund که معادلی است بر پشتوانه مالی  یا تنخواه(!) به این پروژه تخصیص داده است.

فرهادی درباره حضور سرمایه گذاری موسسه قطری به “ایسنا” بیان می دارد: فستیوال دوحه، هر سال به تعدادی فیلم رقمی به عنوان فاوند (fund)پرداخت کرده و شریک می‌شود. آنها در سال‌های گذشته نیز، مثل بسیاری از جاهای دیگر در دنیا که فاوند می‌دهند و در فیلم‌ها مبلغی سرمایه‌گذاری می‌کنند که معمولا در مقابل بودجه کلی فیلم، درصد بالایی نیست.

این کارگردان خاطرنشان می سازد: مسئول فستیوال دوحه قطر، پس از حضورکمپانی ممنتو به‌عنوان تهیه‌کننده در این فیلم، با آنها تماس گرفته و ابراز تمایل کرده بودند که امسال یکی از فاوندهای‌شان را به فیلم «فروشنده» بدهند وممنتو هم پذیرفته بود. در تیتراژ هم نامشان در کنار تلویزیون آرته فرانسه، با عنوان «با همکاری (Association) آرته و دوحه فیلم فستیوال» آمده است.

به گزارش سینماژورنال سوال تازه ای که از خلال توضیحات فرهادی در این باره به ذهن خطور می کند آن است وقتی رقمی که موسسه فیلم دوحه تخصیص داده رقم اندکی است دلیل پذیرش آن چیست و از همه مهمتر موسسه ای که فقط اندکی تنخواه به پروژه اختصاص داده چرا مدیرش از این پروژه به عنوان مجالی برای شوآف خود استفاده کند؟




از “فروشنده” تا “مشتري”⇐تغيير يك نام يا يك ايده؟

سینماژورنال: 16 اردیبهشت ماه خبری از سوی محمد حقیقت منتقد مقیم فرانسه منتشر شد مبنی بر اینکه فیلم تازه اصغر فرهادی با تغییر نام از “فروشنده” به “مشتری” در جشنواره کن به نمایش درخواهد آمد.

این خبر تحلیل سینماژورنال را در پی داشت که با زیر ذره بین بردن مضمون این فیلم که در بخشی از آن ماجراهای پیرامون یک زن بدنام روایت می شود، تغییر چند باره نام این فیلم از “برسد به دست آهو” تا “بدنام”، سپس “فروشنده” و در نهایت “مشتری” را به نوعی تردید کارگردان در عدم توانایی انتخاب نامی قطعی برای فیلم نسبت داد.(اینجا را بخوانید)

ساعاتی بعد از گزارش سینماژورنال خبری از سوی روابط عمومی فیلم فرهادی منتشر شد مبنی بر اینکه به دلیل تولید فیلمی همنام فیلم فرهادی در فرانسه ، نام فیلم فرهادی در این کشور از “فروشنده” به “مشتری” تغییر ماهیت داده است.

در خبر روابط عمومی فیلم فرهادی چنین آمده است: پخش‌ جهانى اين فيلم بر عهده كمپانى ممنتو است که این فیلم را با عنوان انگلیسی The Salesman اکران می‌کند. عنوان فرانسوی این فیلم، به دلیل آنکه اخیرا فیلمی با نام “فروشنده/LE VENDEUR” در فرانسه ساخته شده است به “مشتری/ LE CLIENT” تغيير كرده است. 

فارغ از اینکه روابط عمومی “فروشنده” عقب‌تر از یک روزنامه نگار ایرانی مقیم فرانسه است و ابتدا باید محمد حقیقت خبر تغییر نام را به مخاطبان بدهد و تازه چند ساعت بعد و البته پس از گزارش سینماژورنال درباره شبهه‌های گریبانگیر فرهادی در تغییر چندباره عنوان فیلم است که روابط عمومی فیلم به ذکر توضیح در این باره می پردازد نکاتی دیگر هم درباره این توجیه خبری حائز اهمیت است.

از همه مهمتر اینکه می گویند چون اخیرا فیلمی به نام “فروشنده” در فرانسه ساخته شده پس نام فیلم فرهادی باید بشود “مشتری”!

این توجیه البته عقلانی نیست زیرا از یک طرف فیلم فرهادی زودتر از فیلم موردنظر ساخته شده است و از طرف دیگر اهمیت نام فیلمی که در جشنواره کن رونمایی می‌شود قاعدتا باید بیشتر از فیلمی باشد که در مرحله ساخت است و هنوز مشخص نیست می تواند در یک جشنواره الف رونمایی شود یا نه.

“مشتری” حتی در فرانسه هم نام ارژینال نیست

 اگر مبنا، انتخاب نام ارژینال باشد هم که “مشتری” ابدا نمی تواند یک عنوان تازه باشد چون سالها پیش و در ابتدای دهه نود یک درام جنایی با همین عنوان و با بازی “تامی لی جونز” و “سوزان ساراندون” در هالیوود تولید شده بود.

این درام جنایی در بسیاری از کشورهای اروپایی و از اسپانیا گرفته تا آلمان و ایتالیا و انگلستان گرفته تا مجارستان، بلغارستان، روسیه، نروژ و البته  فرانسه هم با همان نام “مشتری” اکران شد. پس حتی در خود فرانسه هم این اولین بار نیست که فیلمی با عنوان “مشتری” روی پرده می رود.

 اگر بخواهیم به سابقه عنوان “فروشنده” هم اشاره کنیم که بنا شده فیلم فرهادی با این عنوان اکران شود باز هم حداقل نیم قرن قبل چنین عنوانی برای مستندی آمریکایی ساخته آلبرت و دیوید مایسلس به کار رفته است.

در کن “مسئول خرید شخصی” هم هست اما “فروشنده” نه!

البته در بخش اصلی جشنواره کن امسال فیلمی محصول فرانسه وجود دارد به نام PERSONAL SHOPPER  ساخته “الیویر آسایاس” که معادل فارسی آن می تواند “مسئول خرید شخصی” باشد که این هم نمی تواند قرابت چندانی با “فروشنده” داشته باشد و اتفاقا به “مشتري ” شبيه تر است.

سوژه ای که در ایران بدعت چندانی ندارد

در سينماي ايران چه پرداختن به آن كسي كه در لباس تردامنانه يك بدنام فروشنده است و چه مشتري هايي كه به عمل او رونق مي بخشند چندان بداعت و طراوتي ندارد.

به بیان بهتر مرور زندگی زنان بدنام اتفاق تازه ای در هنرهای تصویری ایران نیست و به روزگار تولید فیلمفارسیها بازمی گردد. در آن روزگار فراوان آثاری یافت می شد که با محوریت عشق زنان بدنام به کلاه مخملیها یا بالعکس داستان خود را روایت می کردند که شاید در این بین “آقای هالو”ی داریوش مهرجویی یک نمونه آشنا باشد.

در دهه های بعد هم بسیاری دیگر از آثار تصویری و از جمله مستند “فقر و فحشا” مسعود ده نمکی، “ده” عباس کیارستمی، “زیر پوست شهر” رخشان بنی‌اعتماد مستقیم یا غیرمستقیم موضوع زنان بدنام را دستمایه کار کردند پس کاری که فرهادی در “فروشنده” انجام داده آن قدرها هم بدیع نیست.

نمونه جشنواره ای چنین سوژه ای هم یک دهه قبل تولید شد..

اگر در مقیاس آثار جشنواره ای هم بسنجیم نمونه هايي چون ” دايره” جعفر پناهي را داریم که بيش از يك دهه قبل ساخته شده و جوايز شان را هم از اكثر جشنواره ها گرفته اند.

مي ماند نگاه روانشناختي به موضوع كه نه در علايق فرهادي است و نه قابليت هاي سينماي او كه همواره اجتماعي است و نه آمادگي كلي در سينماي ايران براي طرح اين موضوع از اين منظر!

حال سوال این است این همه تردیدی که در مسیر انتخاب نهایی نام این فیلم که ظاهرا نام زن بدنام آن “آهو” است چیست؟ ایجاد فضای تبلیغاتی پیرامون اثر و ایجاد کنجکاوی در ذهن مخاطب يا سردرگمي فيلمساز از اينكه كانسپت اصلي اش در طراحي داستانش چه بوده است.

تغییر نام، متداول است اما استفاده از عنوان متضاد، نه

این را هم نباید فراموش کرد که هرچند تغییر عنوان فیلمها برای اکران در کشورهای مختلف امری بدیهی است که شاید نمونه ای قابل ملاحظه برای آن “رنگ خدا”ی مجید مجیدی باشد که با عنوان “رنگ بهشت” پخش جهانی شد اما سابقه نداشته که برگردان عنوان خارجی فیلم به مانند مورد فرهادی کاملا متضاد با عنوان اصلی آن باشد!

 




“فروشنده” فرهادی در فرانسه به “مشتری” بدل شد!⇔با پوستری که یادآور “شهرزاد” است+عکس

سینماژورنال: “فروشنده” ساخته اصغر فرهادی که یک هفته بعد از اعلام نام سایر فیلمهای بخش مسابقه، نامش به عنوان فیلم اضافه شده به بخش مسابقه جشنواره کن معرفی شد با تغییر نام در این جشنواره به نمایش درخواهد آمد.

به گزارش سینماژورنال خبر این تغییر نام را محمد حقیقت منتقد و روزنانه نگار ساکن پاریس به “بانی فیلم” داده و از این گفته که در آفیش تبلیغاتی این فیلم که توسط شرکت پخش کننده طراحی و منتشر شده نام “مشتری” است که به چشم می خورد.

ابتدا گزارش محمد حقیقت در این باره را بخوانید:

“فروشنده” آخرین ساخته اصغر فرهادی که به عنوان نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه شصت و نهمین دور جشنواره کن، حضور دارد، در آفیش تبلیغاتی اش که توسط شرکت پخش کننده طراحی و منتشر شده با نام “مشتری” در سینماهای فرانسه به نمایش در می آید.

 اصغر فرهادی با “فروشنده” برای دومین بار است که به بخش مسابقه جشنواره کن راه یافته است.

“فروشنده” با نام “مشتری” از روز دوم نوامبر ۲۰۱۶ در سینماهای فرانسه به نمایش عمومی در خواهد آمد. کمپانی ممنتو و اصغر فرهادی به طور مشترک این فیلم را تهیه کرده اند.

مدت زمان “فروشنده” دو ساعت و پنج  دقیقه است و امتیاز فروش بین المللی این فیلم همچون چند فیلم اخیر اصغر فرهادی در اختیار کمپانی ممنتو است.

اخیرا آفیش فرانسوی به همراه تعداد زیادی عکس در اختیار مطبوعات فرانسوی قرار داده شده که عنوان “مشتری” برای فیلم آمده است. آیا در نهایت اسم فیلم «فروشنده» خواهد بود یا “مشتری”؟ آیا “فروشنده” بهتر می فروشد یا “مشتری” طرفداران بیشتری به خود جلب خواهد کرد؟

به همه این پرسش ها در ماه نوامیر آینده پاسخ داده خواهد شد.

از ورای خلاص داستان ارائه شده از سوی پخش کننده و عکس های منتشر شده،  صحنه ها در آپارتمان است و به نظر می آید آخرین فیلم اصغر فرهادی از نظر فضا سازی نزدیک به “جدائی نادر ازسیمین” است.

پوستر "مشتری" یا همان "فروشنده"
پوستر “مشتری” یا همان “فروشنده”

در رابطه با یک “بدنام” اینجا “فروشنده” است که اهمیت دارد و آنجا “مشتری”

نکته جالب پیرامون تغییرنام “فروشنده” آن است که شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که فیلم داستان زندگی زوجی را بیان می کند که وارد مجتمعی می شوند که یک زن بدنام هم در آن زندگی می کند و تعارضات با همین زن بدنام است که بخشی از درام را شکل می دهد.

شاید یک دلیل اینکه در برهه ای از زمان فرهادی بدش نمی‌آمد این پروژه را “بدنام” بنامد تعبیری بود که واژه “بدنام” می توانست برای کارگر جنسی حاضر در داستان ایجاد کند؛ با این حال به دلیل اشتهار بیش از حد تریلر “بدنام” آلفرد هیچکاک او ترجیح داد به سراغ عنوان “فروشنده” برود.

حالا با تغییر نام فیلم از “فروشنده” به “مشتری” این حس به مخاطب دست می دهد که گویا برخلاف اینجا که فرهادی بدنام را به فروشنده تشبیه کرده بود ممنتوفیلم ترجیح داده برای اکران خارج از کشور، مشتری را معادلی بداند برای مضمون مرتبط با یک زن بدنام! به عبارت بهتر از دید فرهادی بدنامی برای “فروشنده” بود اما خارج از کشور انگار این “مشتری” ها هستند که بدنام قلمداد می شوند!

طراحی ساده انگارانه پوستر

فارغ از تغییر ماهیت چندباره عنوان فیلم از “برسد به دست آهو” تا “بدنام” و “فروشنده” و حالا “مشتری” که نشان دهنده تردیدهای فراوان اصغر فرهادی است، درباره طراحی پوستر فرانسوی “مشتری” هم نکته ای وجود دارد و آن هم طرح به شدت ساده انگارانه و دم دستی آن است که به نظر می رسد بیشتر مناسب عرضه فیلمی سوپرمارکتی در شبکه خانگی باشد نه ارائه محصول در جشنواره کن.

به خصوص که بازیگران اصلی فیلم فرهادی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی هستند که طی ماههای اخیر با سریال “شهرزاد” مهمان شبکه خانگی بوده اند و البته طراحی پوستر “مشتری” فعلی یا “فروشنده” قبلی بی شباهت به پوسترها و بنرهای این سریال هم نیست.

یادآوری فیلمی از تامی لی جونز

به گزارش سینماژورنال عنوان “مشتری” یادآور محصولی دهه نود در هالیوود هم هست؛ یک درام جنایی با بازی “تامی لی جونز” و “سوزان ساراندون” ساخته “جوئل شوماخر” از محصولات برادران وارنر با این حال آن درام ربطی به بدنامی(!) به شکل مدنظر فرهادی نداشت.

“مشتری” هالیوودی داستان کشته شدن وکیلی را روایت می کرد که وکالت خلافکاران را برعهده می گیرد. مظنون بودن یکی از مشتریان این وکیل به قتل یک سناتور و گره خوردن آن با ماجرای کشته شدن وکیل بود که درام را پیش می برد.

پوستر فیلم دهه نودی "مشتری"
پوستر فیلم دهه نودی “مشتری”