تکلیف مدیریت فعلی روشن است و پای مجوزهایش میایستد/محال است مجوز اثری را دهیم و شرایط اکرانش را فراهم نکنیم/همين مدیریت سینمایی برای سازندگان “برادران لیلا” در دستگاه قضا، ریش گرو گذاشت/در تاریخ سابقه ندارد که دادستان، یک نماینده تامالاختیار برای حل مشکلات سینماگران بگذارد/بیش از ۶۰ درصد متقاضیان، پروانه ساخت گرفتهاند/قاطبه تهیهکنندهها مخالف تعطیلی شوراهای نظارتی هستند!/تولید فیلم با سی درصد تغییر فیلمنامه، ایرادی ندارد/قول داده بودند سکانس سیلی به پدر را از “برادران لیلا” حذف کنند/بنا بود “برادران لیلا” اکران دوم نوروز۱۴۰۲ روی پرده برود ولی…/ “شب داخلی دیوار” اصلا درخواست پروانه نمایش نداد/برای بازگشت به سینمای معتمدآریا، فراوان جلسه گذاشتیم/”جنگ جهانی سوم” نمونهی فیلمی است که همه مولفههای انتقادی و هجمه عليه سيستم را دارد ولی مجوز گرفته!/ پروانه بینالملل “قاتل و وحشی” زمینهای است برای باز شدن باب مذاکره تا…
سینماروزان: اصلاحات لازم را به طور شفاف نگوييم و مثل ادوار قبل اعمال كنيم، بهتر است يا اتفاقا بگوييم كه دوستان مراقبت كنند؟ خيلي از كساني كه الان با هم مراوده داريم و صحبت ميكنيم، يكي از بحثهايي كه بيشتر از هر مورد ديگري مطرح ميكنند، درباره مديريت فعلي سينما اين است كه تكليف ما با شما روشن است. به من، آقاي خزاعي، ايلبيگي و دوستان ميگويند تكليف روشن است يعني ميفهميم فيلم كجايش بايد درست شود يا اين فيلم سه ماه بعد به چه نقطهاي ميرسد يا برعكس.
روحالله سهرابی معاون نظارت عرضه با بیان مطلب فوق به روزنامه اعتماد گفت: ميخواهم دورهاي را كه واكنش و رويكرد منفعلانه بوده، نقد كنم كه گفته نشده. چه ايرادي دارد؟ آقاي فلان فيلمساز، آقاي بازيگر فلان، حواستان باشد به دليل حساسيتهاي جامعه و شرايط موجود به دليل اتفاقاتي كه ميافتد يا افتاده، مراقبت كنيد كه فيلمتان و پروژهتان دچار مساله و مشكل نشود.تکلیف مدیریت فعلی روشن است و پای مجوزهایش میایستد. محال است مجوز فيلمي را دهیم و شرایط اکرانش را فراهم نکنیم.
سهرابی ادامه داد: يك روز من پرونده همه سينماگرهايي را كه دچار مسائل عديده امنيتي و قضايي شدهاند، نشان شما خواهم داد كه ببينيد اتفاقا همين وزير فرهنگ و ارشاد و همين رييس سازمان سينمايي برايشان چه كار كردهاند. براي برادران ليلا بايد ببينيد كه اين آدم در قوه قضاييه چه ريشي گرو گذاشته است.
سهرابی افزود: با مسئولان قضایی جلسات متعددي برگزار كرديم، با همين خانه سينماييها به قوه قضاييه رفتيم. با بعضي از نمايندگان صنوف، با بعضي از سينماگرها. اگر بخواهم نام ببرم از حوصله شما و اين برنامه خارج است كه ببينيد براي چه تعداد سينماگر با قوه قضاييه صحبت كرديم. شما فكر كنيد دادستان كل كشور يك نماينده تامالاختيار براي حل و فصل مشكلات گذاشت كه در تاريخ انقلاب چنين چيزي نداشتيم. اينكه كسي را مامور كنند صرفا براي اينكه فلاني شما حتما براي حل و فصل مشكلات سينماگران كار كنيد كه اتفاقا به دليل حمايت و مساعدت وزير و رييس سازمان و نگاه دولت اين بود. اگر سازمان سينمايي ورود نميكرد الان واويلا بود. خيلي از فيلمهايي كه امسال در جشنواره فجر بودند، نميتوانستند توليد شوند. نميخواهم اسم ببرم، ممكن است افراد راضي نباشند. خيلي از آدمهايي كه در فيلمهاي امسال حضور دارند و در عرصههاي مختلف جلوي دوربين يا پشت دوربين حضور داشتند، ممنوعكار بودند و رفع شد. رفع ممنوعيتها اتفاقا به خاطر پيگيري سازمان سينمايي بود و از دل همان تعامل و پيگيري و خواهش و تمنا از قوه قضاييه حاصل شد وگرنه ما در سينما الان وضعيت بغرنجي داشتيم.
وی با ذکر شاهد مثال از خودش گفت: همان فیلم “خاکستر و برف”خودم اگر الان ارائه میشد احتمالا با كمي اصلاحيه [با لبخند]، پروانه ساخت میگرفت. الان كمي سخت است. آن فيلم حدود سه، چهار سال در نوبت اكران ماند و واقعا دوست داشتم كسي آن زمان در پروانه ساخت به من توصيههايي ميكرد، آن متن را اجازه نميداد بسازم و به من ميگفت اگر اين فيلم را توليد كني، احتمالا در مرحله اكران به مشكل خواهي خورد و با يكسري اصلاحات و تغييرات و جرح و تعديل به نظرم يك فيلم سرحالتر و كممسالهتري ميشد كه زودتر به جريان توزيع وصل شود.
او اظهار داشت: اگر اشتباه نكنم آخرين آماري كه دارم مربوط به ۲۰ روز قبل است كه حدود ۳۰۰ فيلمنامه متقاضي پروانه ساخت بودند. از اين ۳۰۰ فيلمنامه چيزي حدود ۱۸۰ يا ۱۸۵ اثر مجوز ساخت گرفتهاند. يعني چيزي بيش از ۶۰ درصد متقاضي. از دوستان نماينده صنوف بپرسيد كه متوجه شويد سطح و كيفيت آثاري كه رد شدهاند در چه حد بوده است.
سهرابی با اشاره به علاقه شخصی برای حذف شوراهای نظارتی بیان داشت: در شوراها بحث من با دوستان مثل حسین كرمي هم اين بود كه فلسفه اين شورا را نميفهمم. اين شورا اصلا چرا بايد تشكيل شود؟ ۴۵ سال است از انقلاب گذشته و اهالي سينما ميدانند چه چيزي بسازند و چه چيزي نسازند. من بگويم شوراها را چه كساني نگه داشتهاند تهيهكنندهها! اينقدر معروف است كه شما فرموديد. طبيعي هم هست من هم اگر تهيهكننده باشم زير بار چنين قانوني نميروم. من يك تضمين حداقلي اوليه براي آوردن سرمايه و هزينه كردن در يك فيلم ميخواهم.
سهرابی بیان داشت: الان به فيلمها پروانه ساخت ميدهيم. ۱۸ تيتر يا ماده منهيات را امضا ميگيريم. يعني تعهد ميدهند كه اين موارد را رعايت كنند مثل بحث مصرف مشروبات و دخانيات. بعد از چند صفحه تعهد و امضا ميرود يك فيلم ديگري ميسازد.
او ادامه داد: هميشه به دوستان هم ميگويم كه تا ۲۰، ۳۰ درصد به شرط آنكه در مفهوم كلي تغييري ايجاد نشود، طبيعي است. من و شما فيلم ساختهايم و ميدانيم. طبيعتا بعضي اتفاقات لحظهاي و حسي و اقتضاي سر صحنه است و اينطور نيست كه از پيش در متن آورده باشم. منتها عرض من اين است كه اگر اين اتفاق بيفتد… از همان ابتداي دولت آقاي خزايي شعاري بود كه به نظرم خيلي شعار مهمي بود و به نظرم اگر سينماگرها و اهالي سينما به اين امر دقت كنند، ايشان نكته مهم و قول بزرگي داده است. ايشان گفت هيچ فيلمي در دوره ما توقيف نخواهد شد مشروط بر آنكه به فيلمنامهاي كه داده و پروانه ساخت گرفته، وفادار بماند. حالا آن ۱۰، ۱۵ درصد كه طبيعي است و به ذوق و سليقه كارگردان برميگردد. ميخواهم عرض كنم سختگيرياي كه شما ميگوييد، اگر در جلسات شوراي پروانه ساخت باشيد، سختگيري شوراي فعلي اتفاقا از جنس بگير و ببند و محدود كردن و اصطلاحا گرفتن حقي از كسي نيست.
سهرابی پیرامون وضعیت «شب، داخلي، ديوار» گفت: به شما بايد پروانه نمايش بدهم؟ شما به من مراجعه كردهايد كه پروانه نمايش بگيريد؟ من كه در روياها و توهمات خودم نميتوانم تصميم بگيرم يك چيزي صادر كنم. اينها رفقاي ما هستند. ما قبل از جشنوارههاي سال قبل كه اين فيلم به جشنواره برود…اصلا اين فيلم به شوراي پروانه نمايش نرسيد. ما فقط يك نكته گفتيم كه به همه ميگوييم. گفتيم اگر قائل به اين هستيد كه تحت مقررات و موازين تعريف شده و مرسوم سازمان سينمايي در جشنوارهها شركت كنيد و به شكل روتين و معمول به اكران برسيد، حتما فيلمتان توسط شوراي پروانه نمايش ديده شود و بعد برويد… نمونه قبلي «جنگ جهاني سوم»، «تفريق» و نمونههاي زيادي داشتيم كه اين مسير را رفتند. بپرسيد اين فيلمها چه ميزان اصلاح خوردند. وقتي اين مسير را نميپذيريد و خودسر ميرويد، مسيري كه تصورتان است كه درست است، در اين زمينه بحثي ندارم. شايد آنها فكر كردهاند آن مسير درست است. ولي اگر ميآمدند و در شوراي پروانه نمايش اين فيلم ديده ميشد، چه بسا با چند اصلاح، فيلمي كه ۱۱۰ دقيقه است چهار تا 2۰- 10 ثانيه دربيايد، چه اتفاقي قرار است بيفتد؟ دوم اينكه در شلوغيهاي سال گذشته، اينها معني دارد. وقتي يك اتفاقي ميافتد غائلهاي در جامعه و كف خيابان به پا ميشود، اعتراضات، شلوغيها، ناآراميها، شما وقتي برشي از يك فيلم را كه اصطلاحا معني اتفاق روز است بدون اينكه مجوزي از سازمان سينمايي گرفته باشيد، بيرون ميدهيد و فضا را كمي ملتهب ميكنيد و اتفاقات بدتر را رقم ميزنيد، معتقد هستم كه ديگر از دست من مدير سينمايي خارج است و تصميم ممكن است جاي ديگري گرفته شود. شما اگر استاد دانشگاه، معلم آموزش و پرورش، پزشك سازمان نظام پزشكي باشيد هم همين است. مادامي كه فعاليت و رويكردت صنفي و حرفهاي است و مربوط به فضاي حرفهاي خودت است، مدير مربوطهات ميتواند ورود كند و اصلاح كند. از لحظهاي كه از اين غائله عبور كنيد، جاي ديگري بايد درگير شويد.
او گفت: فیلم “شب داخلی دیوار” به لحاظ سينما و بماهو سينما فيلم خوبی است ولي به لحاظ نگاه و رويكرد احتمالا اختلاف سليقه داريم. معتقدم با جرح و تعديلي همان هم قابل دفاع است و درست ميشود. منتها بعد از اتفاق قاچاق فيلم ممكن است سينمادار زير بار اين كار نرود كه يك پرده را اختصاص دهد به فيلمي كه نسخهاش در خانههاي مردم هست. به هر حال فقط ما تصميمگير نيستيم سينمادار هم بايد تصميم بگيرد.
سهرابی تاکید کرد: اي كاش فیلمهایی که به جشنواره های خارجی میروند، از قبلتر ديده ميشد كه اين فضاي فضاحتبار از كشوري كه همهمان بالا و پايينش را ميدانيم به بيرون مخابره نميشد. كساني بودهاند كه نزد من آمدهاند، طي همين دو سال فيلمي داشتهايم كه- نميخواهم اسم ببرم- در جشنواره كن يا ونيز سال قبل بوده، از دوستان سينماگر همفكر شما ميگفتند از شدت خجالت و شرم از روي صندلي بلند شديم كه اين فضا و تصوير را از كشوري كه من در آن زندگي ميكنم، نشان ميدهد و آنقدر دروغ، به خاطر يك جايزه. اتفاقا اگر اين مراقبت و نظارت طبق چيزي كه داشتيم… “جنگ جهاني سوم” نمونه عيني ماست که همه مولفههاي انتقادي و هجمه را عليه يك سيستم دارد. ولي با كارگردان فيلم تعامل كرديم. بحثم اين است به آن بخشي كه ممكن است باعث شرم يك مخاطب ايراني شود ما قائل نيستيم و فكر ميكنم اگر قبلا اين اتفاق نميافتاده، غلط بوده. اميدوارم اسامي را درست بگويم، سال قبل آقايي از ما براي فيلم «تا فردا» به تهيهكنندگي خانم نيكي كريمي پروانه نمايش گرفت. به فيلمي كه به غايت تلخ است ما پروانه نمايش داديم. پنج يا شش ماه بعد با فيلم «آيههاي زميني» بدون پروانه نمايش به جشنواره كن رفت. به چه دليل يك فيلمساز كه قبلا يك مسير باز را جلوي چشمش ديده، يك فيلم با آن شدت تلخي توانسته از ما پروانه نمايش بگيرد، از اين مسير عبور ميكند.
معاون نظارت عرضه افزود: فیلم «عصباني نيستم» را حتی از فهرست جوایز جشنواره فجر خارج کردند و مدتها توقیف بود ولی ما به فیلم دیگر رضا درمیشیان پروانه نمايش داديم به نام «مجبوريم» كه سالها توقيف بوده است و فيلمهاي ديگر. مدیران فعلی همانها هستند كه به «مجبوريم»، ابلق، روشن، قاتل وحشي، چپ راست، علفزار، عامه پسند و… پروانه نمايش دادند.
سهرابی گفت: صدور پروانه بین الملل “قاتل و وحشی” اصطلاحا تدبيري بود كه اين مرحله را عبور كنيم، يك اكران بينالملل بدهيم و دوباره وارد مذاكره شويم. فيلمي كه مطلقا امكان نمايش نداشت، لااقل فضايي را باز كرديم؛ جمله آقاي نعمتالله است كه گفت ما صد سال مديون شما هستيم. حالا اميدوارم كه هنوز بر همين اعتقادشان باشند. براي اكران در بينالملل. ميخواهم بگويم اينكه چه اتفاقي ميافتد، يك جرياني كه شروع كرده تكتك مشكلات فيلمها را حل ميكند، چطور ميشود كه در يك جا ميايستد و اتفاقا مر قانوني رفتار ميكند. مراودهاي با دوستان برادران ليلا داشتيم، مفصل هم صحبت كرديم. ابتداي امر هم اعلام آمادگي كردند. منتها اصلاحات انجام نشد يعني گفتند زمان نداريم، اصلاحاتي كه بايد، انجام نشد. به كن رفتند، حواشي پيرامون فيلم در كن به گونهاي بود كه به كل مغاير با توافقات و تفاهمات ما بود. يعني قرار بود جوري رفتار شود كه اين فيلم پروانه نمايش دارد. ولي نهتنها در اين باره سكوت نشد، بلكه با صداي بلند اعلام شد كه ما بدون پروانه نمايش آمدهايم. اصطلاحا اين كار خط و نشان كشيدن يا هر چيزي اسمش را بگذاريم، است. يك مدير سينما چطور ميتواند يك سينما با اين همه مسائل را مديريت كند؟ دوستان حي و حاضر هستند، تمام شرايط حضور در جشنواره را برايش فراهم كرديم. نگفتيم كه شما نميتوانيد برويد. سه مورد اصلاح داديم كه جمعش به سه دقيقه نميرسيد از كل ۱۰۶ دقيقه فيلم.
او ادامه داد: سکانس سیلی فرزند به پدر جزو اصلاحات ما بود و به شخصه معتقد بودم به آقاي روستايي هم گفتم، بحثم فني و سينمايي نبود. يك گپ درددلانه بود و مدل خودم به ايشان گفتم. دوست دارم اينجا هم بگويم شايد براي فيلمسازان ديگر هم خوب باشد. گفتم سعيدجان، ما كه معتقد هستيم فيلم كتاب رسالت يك فيلمساز است و اگر اين پيشفرض را قبول داشته باشيم كه نميخواهم بگويم ۱۰ ميليون نفر، بگوييم يك ميليون نفر، نه بگوييم ۱۰۰ هزار نفر يا هزار نفر، فيلم شما را ببينند و بابت اين پلان از فيلم شما تاثير بگيرند براي اسائه ادب به ساحت و جايگاه پدر؛ گفتم به شخصه معتقدم كه نه به تو، به خانواده و زندگي يك فيلمساز برميگردد به دليل اينكه يك خطي را شكسته كه نه الان، نه قبل از انقلاب، از نياكان ما نه حتي از دوره بعد از اسلام، مساله بوده و اصطلاحا خط قرمز بوده كه ايشان هم پذيرفت و گفت از اين منظر نگاه نكرده بودم و منطقي است و اصلاحش ميكنم. آخرين ديالوگهاي ما بود و قرار بود بعد از كن اصلاح شود و بعد از اين اصلاحات فيلم به اكران برسد. يعني همه كارهايش انجام شد. ما در آخرين مراوده و مذاكرات با عوامل برادران ليلا، حتي به اولين اكران بعد از نوروز ۱۴۰۲، فكر ميكرديم كه متاسفانه فيلم قاچاق شد.
معاون نظارت عرضه گفت: بحث حجاب در سينما شايد بحث مبنايي و حتي فراسازماني است. يعني تصميمي است كه اتفاقا بايد در مراجع ديگر، در محافل بالادستي گرفته شود. بماند كه با بعضي از اين دوستان ارتباط گرفتيم و صحبت و تلاش كرديم كه به اين فضا برگردند. ميتوانيد بپرسيد مثلا جلسات كمي با خانم معتمدآريا نداشتم. مفصل جلسه داشتم و اتفاقا رويكردم اين بوده كه خانم معتمدآريا به اين فضا برگردد. منتها اين برگشت مقدمات و شرايطي دارد. چون بحث حجاب در كشور ما شايد فراتر از بحث قوانين و مقررات آييننامهاي يك وزارتخانه است…در صلاحيت و اختيار من نيست و ممكن است هر چيزي بگويم، اشتباه باشد. منتها ميتوانم اين را به شما بگويم كه حتي براي چيزي كه خيلي در اختيار ما نبوده، تلاش كردهايم. دوستان هستند و ميتوانند شهادت بدهند. حتي يادم هست در ختم يكي از سينماگرها تماسي داشتيم يا در جلسهاي به يكي از دوستان گفتم اين مراسم خيلي بهانه خوبي است براي شركت شما در همان موازين قبلي كه به نوعي التزام شما به قوانين و مقررات را نشان دهد. بعضيهايشان را موفق شديم و بعضيهايشان شايد هنوز مواضع و ملاحظاتي دارند. به نظرم شايد زمان حلال اين مشكل باشد.