1

اظهارات مهدی هاشمی همزمان با روز ملی سینما⇐آن قدر مصيبت و ناراحتي، آوار شده كه فكر و تمركزي براي سينما باقي نمي‌ماند!/راهی برای رهايي نيست!/به غير از آدم‌هایي محدود، همه برده فرهنگي هستيم!/با جان و دل‌ كار مي‌كنيم ولی نمي‌شود كار باطراوتي انجام داد!/چرا نتوانستيم از مرگ و ميرها جلوگيري كنيم؟/چرا جان اين همه آدم مفت و مجاني بايد از بين برود؟

سینماروزان/تینا جلالی: به اذعان بسياري از مورخين و كارشناسان، سينما از بدو ورود به ايران فراز و نشيب زيادي به خود ديده و با وجود قدمت طولاني با بي‌مهري‌هاي زيادي مواجه شده (چالش ركودها، كج‌فهمي‌ها، سانسورها، تحريم‌ها و…) ولي آنچه اهميت داشته اينكه چراغ آن طي اين سال‌ها خاموش نشده و با هر دشواري، سالن سينما و تماشاي فيلم بر پرده عريض مطلوب بسياري از مخاطبان و خانواده‌ها بوده و بين زندگي مردم جريان داشته.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه اعتماد در مقاطع مختلف این چهار دهه، سينما نشان داده مهم‌ترين جريان فرهنگي كشور است (احتياجي نيست كه يادآور شويم چه فيلمسازاني با چه فيلم‌هايي از ايران در محافل هنري دنيا درخشيدند و لحظات شاد براي همه ما رقم زدند) پس بايد قدر اين هنر ارزشمند را دانست و به درستي و شايستگي با آن رفتار كرد.

به بهانه روز سينما سراغ مهدي هاشمي يكي از خاطره‌سازترين بازيگران سينماي ايران رفتيم و با او درباره اين روز مهم گفت‌وگو كرديم

متن گفتگوی روزنامه اعتماد با مهدی هاشمی را بخوانید:

* امروز 21 شهريور ماه و روز سينماست. شما به عنوان يكي از بازيگران سينماي ايران كه هم با كارگردان‌هاي با تفكر متفاوتي كار كرديد و هم صاحب نقش‌هاي ماندگاري هستيد خصوصا از شخصيت عكاس (ميرزا ابراهيم‌خان عكاس‌باشي) در فيلم ناصرالدين شاه آكتور سينما همواره به نيكي ياد مي‌شود و هم اينكه مردم با شما خاطرات شيريني دارند ابتدا بفرماييد درباره اين روز چه صحبتي داريد؟

باورتان مي‌شود اصلا يادم نبود كه امروز روز سينماست؟ اين روزها آنقدر تعداد مرگ و ميرها در كشورمان زياد است و حال و احوال مردم به دلايل گوناگون به‌هم ريخته كه اصلا و ابدا به چيزهاي جانبي فكر نمي‌كنم. آنقدر مصيبت و ناراحتي سر ما آوار شده كه فكر و تمركزي براي سينما باقي نمي‌ماند. يعني اگر هم فكري باقي بماند طبيعتا به چيزهاي ديگر است.

*حرف شما متين ولي به اين نكته توجه كنيد كه اهميت و اقتدار هنرهاي نمايشي خصوصا سينما را در اين دوران نمي‌توان كتمان كرد. در اين شرايط بحراني و سخت همين سينما و فيلم‌هاي آن بوده كه راه برون رفت مشكلات مردم بوده و آنها در اين ايام سخت كرونايي چه در قرنطينه و چه براي دوري از غم و ناراحتي تماشاي فيلم‌هاي سينما را به عنوان يكي از پناهگاه‌هاي خودشان قرار دادند.

كاملا قبول دارم و همين الان هم مي‌دانم سريال «روزگار قريب» از تلويزيون پخش مي‌شود و مردم از آن استقبال مي‌كنند. ما سينما را و كار را به اميد همين مردم در ايام سخت كرونايي تعطيل نكرديم و نمي‌كنيم، ولي جناب حافظ مي‌فرمايد: «كي شعر ‌تر انگيزد خاطر كه حزين باشد» براي سينما جان مي‌كنيم و با جان و دل‌مان كار مي‌كنيم ولي قبول كنيد كار شادابي لازم را ندارد يعني نمي‌شود كار باطراوتي انجام داد. براي اينكه احوالات اصلا خوب نيست و هنرمند هم بخشي از اين جامعه‌اي است كه در آن زندگي مي‌كنيم و بيرون از آن نيست. همين سينما بر اثر كرونا بسياري از بزرگان خود را از دست داد. خانم فرشته طائرپور و بسياري از دوستان، ديگر بين ما نيستند…

*البته كه تالمات روحي شما كاملا قابل درك است ولي چه بپذيريم چه قبول نداشته باشيم زندگي جريان دارد. شما براي رهايي از بار غم چه كاري انجام مي‌دهيد؟

اين روزها مشغول بازي در سريالي با عنوان «شبكه مخفي زنان» به كارگرداني افشين هاشمي و تهيه‌كنندگي جواد نوروزبيگي هستم كه بيشتر وقت من را به خود اختصاص داده و طبيعتا بخشي از ذهنم معطوف به اين كار و نحوه بازي من است ولي واقعا مي‌گويم رهايي نيست. نمي‌توانيم به مصيبت‌هايي كه بر سر هموطنان ما مي‌رود فكر نكنيم.

*بحث ديگري كه درباره سينما مي‌توان مطرح كرد اينكه در ايام كرونا اين مديوم از روزگار اوج خود فاصله زيادي گرفته به اين معني كه سينماها همچون گذشته با اقبال بالاي مخاطبان همراه نيست و اصلا تعريف سينما حداقل در اين ايام تغيير كرد. تحليل شما از اين شرايط خاصي كه بر سينما تحميل شده، چيست؟ آيا به نظر شما حيات سينما ادامه پيدا مي‌كند؟

اجازه بدهيد از اتفاقات كشور براي شما مثال بزنم اينكه روزانه در كشور ما هفتصد يا ششصد نفر جان‌شان را از دست مي‌دهند آيا بايد فكر كنيم از اين به بعد مردم ديگر زنده نمي‌مانند؟ قطعا اين‌طور نيست و حتما همه مردم ديگر به امورات و زندگي خود ادامه مي‌دهند. طاعون‌ها، وبا‌ها و بسياري از بيماري‌هاي ديگر به سرزمين ما حمله‌ور شده اما با هر سختي و مشقت، ايام تاريك بر مردم گذشته است، اين روزها هم مي‌گذرد. اما آنچه باعث به‌هم ريختگي ذهن من مي‌شود و برايم پرسش است اينكه چرا ما نتوانستيم از اين مرگ و ميرها جلوگيري كنيم ؟ چرا جان اين همه آدم مفت و مجاني بايد از بين برود؟ اين فقط سوال من نيست سوال خيلي از هموطنان ماست. مي‌توانست اين واقعه تلخ براي ما جور ديگري رقم بخورد و مسوولان وزارت بهداشت مدبرانه با اين موضوع برخورد كنند ولي افسوس… همين ديروز داشتم تشييع جنازه بازيگر مشهور چند دهه پيش فرانسه را در يكي از ميدان‌هاي بزرگ پاريس مي‌ديدم كه اكثر بزرگان فرانسه از رييس‌جمهور گرفته تا بزرگان ديگر حضور داشتند. با پرچم فرانسه دور تابوت با موسيقي موريكونه با شكوه هرچه تمام‌تر اين مراسم برگزار شد. ياد بازيگر بزرگ تاريخ تئاتر و سينماي خودمان افتادم. عزت‌الله انتظامي كه در بي‌توجهي تمام از ميان ما رفت. ببينيد تفاوت ره از كجاست تا به كجا … ولي به اين نكته اهميت دهيم كه سينما به راه خودش ادامه مي‌دهد كما اينكه در سراسر جهان اين‌گونه است و از قديم‌الايام اين‌گونه بوده؛ فعاليت شبكه نمايش خانگي هم به اين جمع اضافه شده كه به نظر من بسيار خوب است. همه ما به زندگي بخور و نمير خود ادامه مي‌دهيم اما آنچه فراموش شدني نيست و جانفرساست اين حجم از مرگ و ميرهاست.

*شما توانستيد واكسن بزنيد؟

بله، هر دو مرحله واكسن را زدم. مي‌دانيد كه ما بازيگران مقابل دوربين نمي‌توانيم از ماسك استفاده كنيم. نه اين سريال كه الان بازي مي‌كنم، در همه كارها در بسياري از صحنه‌ها بازيگران مقابل هم بدون ماسك بازي مي‌كنند اما اينكه به كرونا مبتلا مي‌شويم يا نمي‌شويم اين ديگر شانسي است. ولي خب نمي‌توانيم در خانه بمانيم و كار هم نكنيم.

*با تمام اين تفاسير اگر بخواهيد در اين ايام براي روز سينما صحبتي داشته باشيد، چيست؟ براي روز سينما چه آرزويي داريد؟ و صحبت شما با همكاران‌تان چيست؟

در وهله اول براي همه همكارانم در اين ايام سخت آرزوي صحت و سلامت دارم و اميدوارم همگي تندرست باشند و در عافيت زندگي كنند. اينكه مجبور نباشند روزي 16 يا 17 ساعت كار كنند و زحمت بكشند و كار كردن در سينما قاعده داشته باشد. متاسفم كه بايد بگويم همه‌چيز ما در كشور جهان سومي است. وقتي در فيلمي يا سريالي مشغول به كار مي‌شويم با آمدن و رفتن روزي 16 ساعت وقت ما گرفته مي‌شود. همه از صبح كه بيدار مي‌شويم به صورت فشرده كار مي‌كنيم، از تهيه‌كننده‌ها گرفته كه به دنبال اين هستند در كارهاي‌شان ضرر نكنند تا بازيگراني كه به دنبال درآمد بيشتر هستند. اين چرخه همين‌طور ادامه دارد. به نظر من غير از آدم‌هايی محدود در سينما همه برده فرهنگي هستيم؛ برده پركاري با درآمد كم. نمي‌دانم ادامه ماجرا به كجا ختم مي‌شود ولي براي همه همكارانم در سينما آرزو مي‌كنم كارها قاعده و قانوني داشته باشد و نظرم اين است كه ما اگر هزاران جايزه جهاني هم كه بگيريم تا وقتي پشت صحنه سينما و تلويزيون درست نشود و ما عوامل مجبور باشيم روزي 16 ساعت كار كنيم و دستمزدها دير داده شود و همه ‌چيز در هوا باشد و كار از قاعده و قانون درستي پيروي نكند وضع بر همين منوال خواهد بود.




ادعای تهیه‌کننده فیلمی با بازی مهدی هاشمی که متقاضی جشنواره شده⇐مسئولیت چندانی در قبال کیفیت فیلم ندارم!!!

سینماروزان: تهیه‌کننده یکی از آثار متقاضی حضور در جشنواره سی و نهم فیلم فجر، تلویحا از کیفیت فیلم، برائت جسته است؛ آن هم فیلمی که بازیگری با نام مهدی هاشمی در آن حضور دارد!!

غلامرضا آزادی فیلمبردار باسابقه سینمای ایران که به‌عنوان تهیه‌کننده فیلم “طبقه یک و نیم” متقاضی حضور در جشنواره فجر است به خبرگزاری آنا گفت: من چندان علاقه‌ای به جشنواره ندارم و اگر هم می‌بینید فیلمم به جشنواره آمده به خاطر خود کارگردان است که فیلم را داده و دوست دارد کارش و خودش دیده شود. البته جوان است و حق هم دارد.

وی همچنین افزود: اگر قرار بود خودم فیلمبرداری “طبقه یک و نیم” را برعهده بگیرم، شاید آن را جور دیگری می‌ساختم. شرایط ولی شکل دیگری رقم خورد یعنی فیلمبردار با کارگردان گویا رفاقتی(!) کار کرده و هزینه‌ای نگرفته است.

غلامرضا آزادی با عباراتی که حکایت از عدم دیدن “طبقه یک و نیم” است(؟؟) تاکید کرد: من مسئولیت چندانی در قبال کیفیت این فیلم ندارم. حتی به دوستان گفتم بگذارید فیلم را ببینم(!!) و اگر کیفیت خوبی داشت، آن را به جشنواره فجر بدهید.

این تهیه‌کننده با انتقاد از نبود هیأت انتخاب در این دوره از جشنواره فجر گفت: در سینمای ما برای ساخت یک فیلم کلی مرحله اعم از تأیید فیلمنامه، لیست بازیگران، مجوز ساخت و نمایش و … قرار داده‌اند با این حال نمی‌دانم چطور به یکباره در جشنواره فجر، هیئت انتخاب را برمی‌دارند و حذف می‌کنند!

به گزارش سینماروزان مهدی هاشمی، صحرا اسدالهی، سیروس همتی، خسرو احمدی، قاسم زارع، شهره سلطانی، بهروز پناهنده، مهران رجبی، امیرمحمد متقیان، اسدالله یکتا، اصغر حیدری، مهدی موسوی، مریم فرجی و رامتین پورقاسمیان همراه با مانی سقاباشی به‌عنوان بازیگر خردسال، ترکیب بازیگران “طبقه یک‌و نیم” هستند. فیلمی که یک فیلم اولی به نام نوید اسماعیلی به تهیه‌کنندگی غلامرضا آزادی آن را ساخته.

مهدی هاشمی+صحرا اسداللهی+طبقه+یک+و+نیم
مهدی هاشمی+صحرا اسداللهی+طبقه+یک+و+نیم




ادعای يك تهيه‌كننده تلويزيون درباره رسوخ اسپانسر‌ها در رسانه ملی⇐برنامه‌هایی روی آنتن می‌روند که از دكتر تا آشپزش اسپانسرند

سینماروزان: بحث حضور اسپانسر‌هاي برنامه‌هاي تلويزيوني آن قدر شور شده كه صداي تهيه‌كننده‌هاي تلويزيوني را هم درآورده است، آنها معتقدند اين حجم از تبليغات از كيفيت توليدات مي‌كاهد و لطمه جبران ناپذيري به برنامه‌ها مي‌زند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» اينكه تلويزيون مجبور است براي تأمين هزينه‌هاي مالي‌اش از حاميان مالي استفاده كند، موضوع پذيرفته‌شده‌اي است، اما اينكه حضور اسپانسر چقدر و چطور باشد، موضوعي است كه هنوز بر سر آن مناقشه وجود دارد؛ مناقشه‌اي كه حتي اعتراض به آن دامنه‌اي فراگير‌تر از بينندگان و منتقدان رسانه ملي پيدا و به برنامه‌سازان داخل صداوسيما نيز سرايت كرده است؛ كساني كه از نزديك با روند توليد درگير هستند و مي‌دانند كه حضور بي‌قاعده اسپانسر چقدر مي‌تواند نتايج نامطلوبي بر اثر توليدي بگذارد.
در همين راستا، انتقادات مهدي هاشمي تهيه‌كننده برنامه فوتبال برتر كه پخش مسابقات تيم ملي فوتبال و همچنين ليگ برتر فوتبال باشگاهي كشور را بر عهده دارد، جالب‌توجه است.
هاشمي كه 20 سالي سابقه تهيه‌كنندگي در تلويزيون را دارد، مي‌گويد: همه جاي دنيا اسپانسرهايي در برنامه‌هاي تلويزيوني حضور دارند و يك كار حرفه‌اي است، ولي به اين شكلي كه اكنون استفاده مي‌شود، من قبول ندارم. در برنامه «فوتبال برتر» به علت اينكه مخاطبان زيادي دارد براي اسپانسر برنامه شرايط خاصي در نظر گرفته شده است، اما متأسفانه در برنامه‌هاي ديگر ضوابط چندان رعايت نمي‌شود. در بسياري از برنامه‌ها كارشناسي و مخاطب‌سنجي كار تبليغي انجام نمي‌شود.
وي در ادامه با طرح ادعایی پرسش آلود مي‌افزايد: مثلاً برنامه‌هاي اجتماعي را مي‌بينيم كه از دكتر و آشپز و. . . همه اسپانسر هستند. اين موضوع به برنامه لطمات جبران‌ناپذيري مي‌زند. موضوع ديگر تبليغات قبل و بعد از بازي‌هاست، متأسفانه براي بازي دربي 27 دقيقه قبل از بازي و 15 دقيقه بين دو نيمه تبليغات پخش مي‌شود!‌
تهيه‌كننده برنامه «فوتبال برتر» با تأكيد بر اينكه بايد اين‌گونه تبليغات كم شود، ادامه مي‌دهد: به طور كلي بايد به اين وضع سروسامان مناسبي داده شود؛ آفت به وجود آمده اين است که به شخصي كه هنوز دستياري تهيه‌كننده را تجربه نكرده چون فلان اسپانسر را مي‌آورد، برنامه خاصي را به او مي‌دهند و بايد تجديدنظر اساسي در اين رويه شود.

رسانه ها پيشتر نيز از حضور تأثير‌گذار اسپانسر‌ها در تعيين رويكرد برنامه و انتخاب مجري حرف زده بودند و اين بار يكي از تهيه‌كنندگان برنامه‌هاي تلويزيوني نيز بر اين موضوع مهر تأييد گذاشته است و به نظر مي‌رسد با اين وضع بايد مديران تلويزيون فكري براي چنين پرسشهایی بكنند.




چرا سوسن تسلیمی جواب رحمانیان را نداد؟ چرا بیضایی صدایش را به «آینه‌های روبرو» نداد؟ چرا مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و خمسه نپذیرفتند در نمایش رحمانیان حضور داشته باشند؟

سینماروزان: محمد رحمانیان که تنها تجربه سینمایی اش «سینمانیمکت» حتی در هنروتجربه هم توجهی برنینگیخت و همین ادامه کارش در سینما را به بن بست کشاند مدتها قبلتر از کار در سینما، تجربیات تئاتری خاص خود را هم داشت؛ تجربیاتی که از شدت پهلو زدن به آتراکسیون، مطلوب مخاطبان حرفه ای تئاتر واقع نشد و شاید همین بود که رحمانیان کوشید با به میان آوردن برخی نامهای خاص هنری ایران در کانون توجه قرار گیرد.

به گزارش سینماروزان او  در نمونه ای همچون «هامون بازان» به سراغ استفاده از وجاهت داریوش مهرجویی برای جلب مخاطب رفت و حالا چند سالیست که با روخوانی یا اجرای آثار بهرام بیضایی است که به دنبال کسب اعتبار است.

 رحمانیان بعد از روخوانی یا اجرای آثاری از بهرام بیضایی نظیر «روز واقعه»، «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» و «مجلس ضربت زدن» چند هفته ایست که فیلمنامه «آینه های روبرو»ی بیضایی را روی صحنه برده است.

 «آینه های روبرو» که برخلاف ادعاهای رحمانیان درباره عاشقانه بودن، محصولی است درباره به قهقرا کشیده شدن جنس زن در مناسبات اجتماعی دو دوره تاریخی متفاوت، با فرمت فیلم-تئاتر روی صحنه رفته است.

رحمانیان در گفتگویی پیرامون «آینه های روبرو» از تلاشش برای جمع کردن بازیگران قدیمی بیضایی در این اجرا سخن گفته؛ تلاشی که به دلیل عدم استقبال سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و علیرضا خمسه نتیجه نداده است.

محمد رحمانیان درباره چرایی تبدیل یک فیلمنامه به فیلم-تئاتر به «تاریخ ایرانی» بیان داشت: داستان با یک فلاش‌بک به سال ۱۳۳۵ می‌رود و بعد به دهه چهل می‌رسد و به نقطه اول برمی‌گردد. در فیلم شما این امکان را دارید که با یکسری تمهیدات سینمایی این رفت‌و‌برگشت‌ها را انجام بدهید. اما در تئا‌تر نمی‌توانستم این کار را بکنم. اینجا هر بار باید گریم بازیگران را جوان‌تر می‌کردیم. اما نمی‌شد چرا که چنین امکانی را در تئا‌تر نداریم. مگر اینکه دو بازیگر این نقش را بازی می‌کردند. یکی میانسالی و یکی جوانی را که این را هم دوست نداشتم و دلم نمی‌خواست این اتفاق بیافتد چرا که می‌دانستم بهرام بیضایی هم برای یک بازیگر این نقش‌ها را نوشته است. به طور مشخص نزهت را برای سوسن تسلیمی نوشته بود. مطمئن بودم خانم تسلیمی نقش نزهت را در ۳۱ سالگی، بین ۱۸ تا ۴۰ سالگی‌اش بازی کند. حتی تاریخ پایان متن با تاریخ تولد ۳۱ سالگی سوسن تسلیمی همزمان بود. یعنی ۱۸ بهمن ۵۹ این متن به پایان رسیده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم که یک بازیگر این نقش را بازی کند. اینجا بود که فیلم به کمکم آمد.

رحمانیان ادامه داد: برای سوسن تسلیمی نامه نوشتم و از او خواستم که صدایشان را داشته باشیم و خواستم که بخش پایانی را بخوانند. اما متأسفانه جوابم را ندادند. برای بهرام بیضایی هم نوشتم و خواستم که این بخش پایانی را خودش بخواند اما قبول نکرد. البته  مژده شمسایی پاسخ داد که بیضایی فکر می‌کند صدایش مناسب نباشد.

رحمانیان با اشاره به اینکه علاقه داشته تمام بازیگران آثار سابق بیضایی را دور هم جمع کند ادامه داد: حیف که داریوش فرهنگ نپذیرفت که در این کار باشد...مهدی هاشمی و علیرضا خمسه نپذیرفتند که بیایند.

رحمانیان در حالی از عدم پاسخ مثبت ایفای نقش در «آینه های روبرو» از سوی امثال مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ مواجه شده که مشخص نیست دلیل پرهیز آنها از حضور در این فیلم-تئاتر چه بوده؟ آیا آنها نسبت به نتیجه نهایی کار خوش بین نبودند؟




انتقادات تند و تیز مهدی هاشمی از «علی البدل»⇐فیلمنامه در شخصیت پردازی مشکل داشت/همه چیز تکه و پاره بود/از متن رضایت نداشتم/اگر میدانستم بازی نمیکردم/در تلویزیون افرادی حضور دارند که مأموریت آنها خراب کردن فیلمنامه‌هاست!

سینماروزان: مهدی هاشمی بازیگر سرشناسی که در سالهای اخیر فعالیتهای تلویزیونی اش بیشتر شده است نوروز امسال سریال «علی البدل» را روی آنتن داشت؛ سریالی که شباهتهای آن به «ایران برگر» بسیاری را به طرح این پرسش انداخت که آیا این ادامه همان کمدی-سیاسی است؟

در ابتدای پخش «علی البدل» گفتگویی از هاشمی منتشر شد که در آن از خوب بودن همه چیز در این سریال سخن گفته بود ولی نظردهی نهایی را منوط دانسته بود به پخش قسمتهایی بیشتر از سریال(اینجا را بخوانید) اما اکنون و بعد از پایان پخش سریال در گفتگو با «شرق» به شدت به گلایه از کیفیت پایین متن و فیلمنامه پرداخته است! در حالی که سرپرست نویسندگان این مجموعه محسن تنابنده بوده است.

متن گلایه های مهدی هاشمی را بخوانید:

پیش از این زمانی که درباره کیفیت فیلم‌نامه در مجموعه‌های تلویزیونی صحبت می‌کردیم، نقد شما بیشتر متوجه زمان بسیار کم برای نگارش فیلم‌نامه‌ها و در نهایت کیفیت پایین آنها بود، زمانی که پشت صحنه سریال «علی‌البدل» پخش شد و صحبت‌های شما درباره کلیت ساخت مجموعه را شنیدم، تصور می‌کنم در مرحله اول فیلم‌نامه‌ این سریال برای شما رضایت‌بخش بوده.
مشکلی که درباره فیلم‌نامه‌ها گفتم همچنان وجود دارد و در این سریال هم وجود داشت. صحبت‌های من در پشت صحنه سریال مربوط به چند قسمت ابتدایی بود و ذهنیتی درباره کلیت کار نداشتم چراکه متن هم‌زمان نوشته می‌شد و اینجا هم مشکلی که درباره کیفیت پایین سریال‌ها گفتم، وجود داشت. متأسفانه «علی‌البدل» هم دچار پراکنده‌گویی بود و در ١٣ قسمت، داستان تازه از قسمت هفت یا هشت سریال آغاز شد. برای ساخت این سریال زحمت زیادی کشیده شد، اما متأسفانه فیلم‌نامه در شخصیت‌پردازی مشکل داشت و همه‌چیز تکه و پاره بود و آخر هم ‌جور بدی تمام شد و من از متن رضایت نداشتم و برای من پخش ناامیدکننده‌ای بود. امیدوارم دفعات بعد به متن دقت بیشتری داشته باشند یا دست‌کم سعی کنند متن را هم‌زمان با تصویربرداری ننویسند.
‌پس می‌توان گفت همکاری خوبی برای شما نبود؟
گروه بسیار خوبی بود و آدم‌های بسیار خوبی کنار هم جمع شدند. اما اگر می‌دانستم روند داستان به این شکل است، بازی نمی‌کردم.
‌مدت‌هاست که درباره ارتقای کیفی مجموعه‌های تلویزیونی صحبت می‌شود و ظاهرا قصدي براي بهبود این شرایط وجود دارد، به نظر شما در سال‌های اخیر این پیشرفت ملموس بوده یا خیر؟
همان‌طور که اشاره کردید، قصد بهبود فیلم‌نامه‌ها هست، اما عملا هرآنچه دیده می‌شود افت کیفی فیلم‌نامه‌هاست. نمی‌دانم چرا متوجه نیستند فیلم‌نامه بخش بسیار مهمی از روند ساخت سریال است و باید بیشتر به آن بها داده شود و فیلم‌نامه خوب طبعا شوقی برای بازیگر ایجاد می‌کند تا تلاش بیشتری انجام دهد. از طرفی متأسفانه در سینما و تلویزیون افرادی حضور دارند که مأموریت آنها دست‌کاری فیلم‌نامه‌هاست و به‌نوعی مأمور خراب‌کردن فیلم‌نامه‌ها هستند و به بهانه تغییر در فیلم‌نامه، اساس و ساختار آنها را به هم می‌ریزند، کسانی که در طول کارشان یک فیلم‌نامه خوب ننوشته‌اند و وظیفه آنها تغییر فیلم‌نامه‌هاست! خب طبیعی است که نتیجه چه می‌شود؛ وگرنه فیلم‌نامه خوب کم نداریم.




فرهاد آئیش، مهدی هاشمی و مهران رجبی؛ گزینه‌های اصلی بازی در سریال کیانوش عیاری⇔سریالی یادآور کمدی «زرد قناری»

سینماروزان: دو روز قبل خبری منتشر شد درباره پیش تولید تازه ترین سریال کیانوش عیاری با عنوان «87 متر»؛ سریالی که خط داستانی آن که درباره فروختن یک آپارتمان به چند نفر است یادآور کمدی «زرد قناری» رخشان بنی اعتماد است.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان حالا خبر رسیده که فرهاد آییش که در «کاناپه» توقیفی عیاری نقش اصلی مرد داستان را ایفا میکرد یکی از گزینه های اصلی بازی در این سریال است و مهدی هاشمی و مهران رجبی نیز دیگر گزینه های ایفای نقش در این سریالند.

حسن آقاکریمی تهیه کننده «87 متر» با اعلام این خبر به «مهر» گفته است: مذاکراتی با بازیگرانی از جمله فرهاد آئیش، مهدی هاشمی، مهران رجبی و بازیگرانی که پیش از این کیانوش عیاری با آنها کار کرده انجام شده است که هنوز به قطعیت نرسیده چون زمان تصویربرداری حدود یک سال است و بازیگران باید آزاد باشند.

آقاکریمی درباره زمان کلید خوردن سریال بیان داشته است: هم اکنون در حال پیش تولید و تعیین لوکیشن های کار هستیم و می توان گفت این سریال یکی از پرلوکیشن ترین آثار کیانوش عیاری است. امیدواریم این سریال را تا اواخر اردیبهشت ماه کلید بزنیم.

این تهیه کننده با اشاره مجدد به خط داستانی سریال که یادآور «زرد قناری» است گفته است: : قصه «۸۷ متر» ماجرای آپارتمانی است که به چندین خانواده فروخته شده و سریال طرح درگیری هایی است که خانواده ها به بهانه چنین مشکلی با آنها مواجه می شوند و از این حیث ممکن است رگه هایی از طنز تلخ هم در لایه های درونی کار داشته باشد.




با داستانی که یادآور کمدی «زرد قناری» است⇐کیانوش عیاری پیش‌تولید یک سریال را آغاز کرد

سینماروزان: کیانوش عیاری کارگردان سینمای ایران که آخرین ساخته اش با عنوان «کاناپه» به دلیل استفاده از کلاه گیس برای بانوان در نماهای داخلی توقیف شد به تازگی کار ساخت سریال جدیدش با عنوان «87 متر» را آغاز کرده است.

به گزارش سینماروزان خط اصلی این سریال که بناست بخشهایی از آن در کشورهای آسیای میانه فیلمبرداری شود شباهتهایی دارد با کمدی «زرد قناری» نوشته بهمن زرین پور و ساخته رخشان بنی اعتماد که در اواخر دهه شصت و به سفارش اداره بیمه تولید شد و البته مرجان شیرمحمدی همسر فعلی بهروز افخمی هم در آن برای اولین بار بازیگری را تجربه کرد.

داستان «87 متر» درباره آپارتمانی است که به چند فرد مختلف فروخته میشود و همین است که دردسرساز میشود درست به مانند وضعیتی که در «زرد قناری» برای جوانی شهرستانی رخ داد که از یک طرف زمینی خرید که به فرد دیگری فروخته شده بود و بعدتر وقتی به تهران آمد پیکانی خرید که آن هم دزدی بوده و به افراد متعددی فروخته شده بود!!!

حسن آقاکریمی مدیر تولید سریال تلویزیونی «87 متر» در خصوص آخرین وضعیت ساخت آن به «باشگاه خبرنگاران» گفت: در تعطیلات نوروز پیش تولید کار آغاز شده و هم اکنون در حال انتخاب لوکیشن و هماهنگی برای انتخاب بازیگران هستیم.

وی ادامه داد: لوکیشن‌های این مجموعه در تهران و بخشی از آن در یکی از کشورهای آسیای میانه خواهد بود. موضوع این سریال طنز است و قصه آن مربوط به آپارتمانی خواهد بود که به چند نفر فروخته می‌شود.

آقاکریمی خاطرنشان ساخت: حدود یک سال فیلمبرداری برای این سریال در نظر گرفتیم و در 50 قسمت 45 دقیقه‌ای آماده خواهد شد. «87 متر» به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی کیانوش عیاری است.

آخرین ساخته تلویزیونی کیانوش عیاری سریال «روزگار قریب» بود. این سریال که سال 86 از شبکه سه به روی آنتن رفت، با بازخوردهای مثبتی از سوی مخاطبان مواجه شد.

عیاری پیش از «روزگار قریب» هم مجموعه «هزاران چشم» با بازی مهدی هاشمی را برای تلویزیون ساخت که این مجموعه هم با استقبال تماشاگران روبرو شد به طوری که بازپخش این سریال تاکنون چندین بار از شبکه‌های مختلف سیما به روی آنتن رفته است. مجموعه «خانه به خانه» دیگر سریالی است که عیاری پیشتر برای رسانه ملی به سفارش سازمان آمار و سرشماری ساخته بود.




یک مدیر رسانه ملی⇐مهدی هاشمی منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح داد!+عکس

سینماروزان: مهدی هاشمی بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر و تلویزیون ایران که این شبها سریال «علی البدل» را که به اعتقاد بسیاری گرته برداری از کمدی-سیاسی «ایران برگر» است روی پرده دارد در تازه ترین تجربه تلویزیونی اش در سریالی با عنوان «در جستجوی آرامش» به کارگردانی سعید سلطانی بازی کرده است.

به گزارش سینماروزان غلامرضا الماسی مدیر گروه شبکه پنج سیما با اشاره به سریال «در جستجوی آرامش» به «مهر» بیان کرد: این سریال یک اثر ملودرام اجتماعی خانوادگی به کارگردانی سعید سلطانی است که در فضای زمینه آن به مباحث دانشگاهی و دارویی پرداخته می شود.

الماسی با اشاره به ویژگی های این سریال اظهار کرد: «در جستجوی آرامش» قصه جذابی دارد و خانواده ای را نشان می دهد که نوعی همدلی در حل و رفع مشکلات دارند. این خانواده تحصیلکرده هستند و از صداقت و صمیمیتی برخوردار هستند که برای مخاطب جذاب است.

مدیر گروه فیلم و سریال شبکه پنج اضافه کرد: در طول داستان نیز اتفاقاتی رخ می دهد که به واسطه آنها اشتباهی در زمینه دارویی صورت می گیرد و شخصیت دکتر بهروز امینی با بازی مهدی هاشمی به خاطر این مسایل، منافع ملی را به منافع شخصی خود ترجیح می دهد.

وی درباره زمان بندی پخش این سریال توضیح داد: پخش این سریال احتمالا بعد از ماه مبارک رمضان باشد. البته تصمیم گیری درباره پخش سریال ها توسط معاونت سیما و شبکه با هم صورت می گیرد. به همین دلیل رنگ آمیزی آنتن شبکه بیشتر مدیریتی فراشبکه ای دارد.

در جستجوی آرامش
در جستجوی آرامش



اظهارنظر مهدی هاشمی که در «علی‌البدل» یادآور علی نصیریان در «ایران برگر» است⇐در آثار مناسبتی باید گفتگوهایی را که زیر خط فقر است به اجرا برسانید

سینماروزان: مهدی هاشمی بازیگر توانای سینما و تئاتر که در سالهای اخیر در تلویزیون پرکارتر شده و بخصوص در سریالهای طنز ایفای نقش کرده است این روزها با سریال کمدی «علی البدل» که تازه ترین تجربه همکاری سیروس مقدم-محسن تنابنده است روی آنتن رفته است.

به گزارش سینماروزان مهدی هاشمی در «علی البدل» که خط داستانی آن شباهتهایی به «ایران برگر» مسعود جعفری جوزانی دارد، نقش یکی از دو خان رقیب در یک روستای در انتظار سفر رییس جمهور را ایفا می‌کند؛ نقشی که یادآور نقش «امرالله خان» با بازی علی نصیریان در «ایران برگر» است.

مهدی هاشمی با اشاره به فیلمنامه های تلویزیونی که در این سالها به او پیشنهاد شده به «مهر» گفت: مشکل اکثر این فیلمنامه ها این است که خوب نبوده اند و مساله دیگر این است که می خواهند کارها را با سرعت به تولید برسانند.

هاشمی که نوروز سال گذشته هم سریال «زعفرونی» را روی آنتن داشت که چندان در جلب مخاطب موفق نبود با تمرکز بر آثار مناسبتی  ادامه داد: آثار مناسبتی تند تند سر صحنه نوشته می شود و شما باید گفتگوهایی را که زیر خط فقر است به اجرا برسانید.

مهدی هاشمی البته حساب «علی البدل» را از دیگر سریالها جدا کرده و درباره آن گفت: «علی البدل» خوشبختانه از این شتاب برخوردار نبود و ما سه ماه و نیم در همدان به خوبی کار کردیم و خدا را شکر از هوای آلوده تهران دور بودیم.

وی افزود: همه چیز در این کار خوب بود ولی هنوز باید قسمت های بیشتری پخش شود تا بتوانیم بازخوردها را بگیریم.




داریوش فرهنگ که فارابی با ساخت فیلمنامه جنگی «صلیب زرد» توسط وی موافقت نکرده⇐ فارابی گفته من تجربه جنگ را ندارم و نباید فیلم جنگی بسازم؛ مگر اسپیلبرگ تجربه جنگ را داشت که «نجات سرباز رایان» ساخت؟/نوعی فرهنگ میان مدیران و مسئولان سینمایی جاری است که نه جواب می‌دهند و نه توضیح؟/اگر خودی باشید هرساله فیلم می‌سازید؛ چه میلیاردها بودجه بخواهید و چه نخواهید!

سینماروزان: شش سال از ساخته‌شدن «خنده در باران» آخرین فیلم داریوش فرهنگ می‌گذرد. فرهنگ در این شش سال دیگر فیلمی نساخته و ترجیح داده در مقام بازیگر مقابل دوربین ظاهر شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «شرق» شاید همین پرهیز او از فیلم‌سازی کنجکاومان کرد درباره خبری که به‌تازگی درباره فیلم جدیدش منتشر شده؛ بپرسیم؛ خصوصا ازآن‌رو که فرهنگ برای ساخت این فیلم که «صلیب زرد» نام دارد، با بنیاد سینمایی فارابی مذاکره کرده و البته گویا با چالش‌هایی هم روبه‌رو شده است.

اخیرا بابک کایدان، فیلم‌نامه‌نویس «صلیب زرد» در گفتگو با «برنا» از شایعه‌ای یاد کرده که طبق آن داریوش فرهنگ نباید این فیلم را کارگردانی کند و بهتر است کارگردانی که در گونه دفاع مقدس فیلم ساخته آن را مقابل دوربین ببرد! با فرهنگ درباره صحت و سُقم این شایعه و دلیل کم‌کاری‌اش در سینما صحبت کردیم.

او این روزها سرگرم بازی در یک سریال تلویزیونی است و البته در تمام این سال‌ها ارتباطش را با تلویزیون حفظ کرده. علاقه‌مندان سریال‌های درخشان دهه ٦٠ قطعا «سلطان و شبان» به کارگردانی او در خاطرشان هست؛ سریالی که هنوز هم بازپخش آن خیلی‌ها را پای تلویزیون می‌کشاند.

 مدتی است حاشیه‌هایی مبنی بر اینکه قرار نیست فیلم سینمایی «صلیب زرد» را کارگردانی کنید شنیده می‌شود. آیا این موضوع صحت دارد؟
معمولا آدم آخرین نفری است که گفته‌هایی درباره خودش را می‌شنود. من که خبر ندارم، کمتر اهل فضای مجازی و گپ‌و‌گفت‌های مطبوعاتی و سایت‌ها هستم. هیچ صفحه‌ای هم در فضای مجازی ندارم و حالا از شما این خبر را می‌شنوم. همه چیز به سه سال پیش برمی‌گردد که طرحی نوشته بودم. به بابک کایدان دادم که فیلم‌نامه‌اش را نوشت و چندین‌بار بازنویسی کردیم و وقتی به فارابی برای ساختش پیشنهاد دادیم، بسیار استقبال کردند و حتی فیلم‌نامه را خریدند تا بسازند… . همین‌طور زمان گذشت و فقط اگر و اما و شاید و باید و… در کار بود و سرانجام به زبان بی‌زبانی گفتند: «بودجه لازم را نداریم و ان‌شاءالله در فرصت بعدی…» و از آن زمان تا حالا فرصت بعدی پیش نیامده است! مگر چقدر بودجه مهیا نیست؟ فیلم‌نامه بسیار نرمال و متداول بود، فیلمی که با زمینه‌ای بسیار انسانی در جنگ و ویرانی روایت می‌شد.
 طبق گفته شما فیلم‌نامه  مورد استقبال فارابی قرار گرفت، اما گویا شایعه‌ای وجود دارد مبنی‌بر اینکه علت اصلی ساخته‌نشدن فیلم تا به امروز به این دلیل است که شما تجربه جنگ و حضور در مناطق جنگی را نداشتید و بهتر است فیلمی با موضوع دفاع مقدس را کارگردانی نکنید، این موضوع تا چه حد حقیقت دارد؟
هرگز به‌طور مستقیم آن را نشنیده‌ام… ساختن یا نساختن یک فیلم بعد از سه سال هم انگیزه می‌خواهد، هم شور و شوق قلبی. از سوی دیگر، تهیه‌کننده یا بنیاد سینمایی فارابی از بدو تأسیس تا به امروز از همه جور فیلمی، حمایت و در آنها سرمایه‌گذاری کرده است، نوبت ما که رسید، آسمان تپید؟ من از وزارت ارشاد یا فارابی هرگز تقاضای مالی نکرده‌ام و تا زمانی که زنده‌ام این درخواست را نخواهم کرد. حتی یک ریال! آنها باید از من تقاضا کنند، نه من از آنها! بعد از ٤٠ سال کار، من نباید دنبال آنها بدوم. «صلیب زرد» فیلم مورد علاقه ارشاد و فارابی هم بوده است. مشکل کجاست؟ اگر گفته می‌شود «فرهنگ تجربه جنگ و جبهه را ندارد»، پس چطور توانسته طرحش را بنویسد؟ مگر بهترین فیلم‌ساز دلهره‌ای و جنایی، «هیچکاک»، در قتل و جنایت زندگی کرده؟ اتفاقا بسیار موجود ترسویی بوده، حتی از سایه پلیس هم می‌ترسیده. هرگز در اتاق تنها راه نمی‌رفته که مبادا سوسکی در اتاق یا حمام او باشد، مگر اسپیلبرگ کدام جنگ را شخصا تجربه کرده که فیلم زیبای «نجات سرباز رایان» را می‌سازد. بعد از «صلیب زرد» یک فیلم‌نامه دیگر، نوشته سعید شاهسواری را به فارابی دادم و تا به امروز جوابی نداده‌اند، از چه می‌ترسند؟ متوجه شده‌اید یک نوع فرهنگ میان مدیران و مسئولان جاری است که نه جواب می‌دهند و نه توضیح؟ اغلب دنبال کارهای خنثی و بی‌دردسر می‌گردند که تهدیدی برای پست و مقام و میزشان نباشد.
یکی دیگر از کارهای فارابی، درباره فیلم «یک گزارش واقعی» است که پس از پنج‌سال خاک‌خوردن در آرشیو حالا سر از سوپرمارکت‌ها درآورده است، شاید اولین‌باری است که یک فیلم قبل از اکران در سینماها در سوپرمارکت‌ها و مغازه‌ها پخش می‌شود.آن هم با نازل‌ترین کیفیت نوری و رنگ و بدون مشورت و هماهنگی و اجازه کارگردان. خب… واقعا یعنی چه؟ من هرگز اهل غرزدن نیستم و روش من نیست. در هر شرایطی استقلال و منش خودم را حفظ کرده‌ام و با گذشت زمان نه اهمیتی برای این تصمیم‌ها قائل هستم و نه توقعی دارم. آنها می‌آیند و می‌روند و امثال ما می‌مانیم و کار می‌کنیم. نگاه کنیم به آنها که رفتند و آنها که در این حرفه ماندند…
 طبق گفته شما قاعده و قانونی برای فیلم‌سازی و حمایت ارشاد و فارابی وجود دارد؟
قاعده و قانون فقط برای دورزدن فیلم‌سازهاست، شما اگر خودی باشید هرساله فیلم می‌سازید. چه میلیاردها بودجه بخواهید و چه نخواهید. اگر خودی نباشید باید با هزار و یک اما و اگر فیلمی بسازید و با هزار و یک اما و اگر به نمایش درآورید و بروید خانه در صف بعدی؛ یعنی پنج تا شش سال بمانید. اگر هم تازه‌کار هستید باید با مشقت بسیار و بودجه بسیار اندک، فیلمی بسازید که شاید جایی جرقه‌ای بزند و سر زبان‌ها بیفتد.
تمام این سال‌ها نه خودی بوده‌ام و نه غیرخودی، تلاشم این بوده که بی‌خودی نباشم. هرگز حاضر به ساختن فیلم با این روش‌ها نیستم. با گدابازی نمی‌شود فیلم ساخت. بسیاری از همکاران من در خانه نشسته‌اند و بی‌کارند، بسیاری در شأن خود نمی‌بینند که سر کج کنند و رضایت بدهند که باری به هر جهت باشند. بسیاری از بی‌برنامگی و بحران و بی‌مدیریتی دچار سردرگمی شده‌اند. بسیاری نمی‌خواهند نان را به نرخ روز بخورند و بسیاری با ایده‌هاي زیبا سکوت پیشه می‌کنند. بعضی‌ها هم راه‌حل را در جنجال و سروصدا و دعوا می‌دانند که همیشه هم در این سال‌ها جواب داده است. مدیران و مسئولان که نمی‌خواهند مورد سؤال این و آن قرار بگیرند یا مقام خود را از دست بدهند، به‌سرعت از این نوع افراد حمایت می‌کنند تا سروصدا را بخوابانند. آن شور و جذبه در فیلم‌ها و فیلم‌سازان گم شده و این همه ناشی از بلاتکلیفی و بحران مدیریت است.
 در این سال‌ها بیشتر بازی می‌کنید و حاضر نیستید به هر شکلی در سینما کار کنید، اما مدت‌هاست که از تئاتر فاصله گرفتید، گروه تئاتر «پیاده» که شما و مهدی هاشمی بنیان‌گذارانش بودید، کارهای ماندگار و جذابی روی صحنه برد، اما سال‌هاست که شما سراغی از تئاتر نگرفتید، چرا؟
البته من این شانس را دارم که بازیگری هم می‌کنم و همیشه کارهایم را انتخاب می‌کنم و اجازه نمی‌دهم انتخاب شوم و بعد از ٤٥ سال این حق را به خودم می‌دهم. من از تلویزیون با «سلطان و شبان» شروع کردم و در بعضی سریال‌ها بازی می‌کنم و سعی می‌کنم گزیده باشند. امروزه تئاتر در بین مردم جا افتاده و از آن استقبال می‌شود. در تئاتر مثل فیلم‌های اول و دومم فقط عشق است و تنها عشق است که همه را سر پا نگه می‌دارد و به آنها انگیزه می‌دهد. کدام تئاتری یا به شکل عام سینماگر را می‌شناسید که امورات زندگی‌شان از این راه بگذرد؟ دخل‌وخرج‌شان با هم بخواند؟ فقط رنج و سرمستی و شور همکارانم است که نمی‌گذارد چراغ‌شان در این خانه بسوزد. ان‌شاءالله در فرصت بعدی مفصل درباره همه چیز سینما، تئاتر و تلویزیون صحبت خواهم کرد. الان باید به سر صحنه برگردم و گروه را منتظر نگذارم.
 در چه سریالی مشغول بازی هستید؟
سریالی با نام موقت «در جست‌وجوی آرامش» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیه‌کنندگی علی آشتیانی‌پور.




عرضه دو فیلم از کمدی “یک دزدی عاشقانه” به قیمت یک فیلم+عکس

سینماروزان: بعد از پشت سر گذاشتن ماه های محرم و صفر و ورود به ماه ربیع الاول به تدریج فیلمهای با درونمایه کمدی وارد شبکه خانگی خواهند شد.

به گزارش سینماروزان اولین فیلم کمدی که بناست از هفته آینده به شبکه خانگی عرضه شود “یک دزدی عاشقانه” ساخته امیرشهاب رضویان است.

“یک دزدی عاشقانه”  که از حضور مهدی هاشمی، فرهاد آییش و لادن مستوفی سود می برد داستان دو سارق سابقه دار را بیان می کند که بعد از مدتها وقتی از زندان آزاد می شوند به سراغ بانویی می روند که شریک آخرین سرقت آنها بوده و باید سهم آنها از سرقت را بپردازد.

“یک دزدی عاشقانه” از طریق موسسه گلرنگ رسانه به شبکه خانگی عرضه خواهد شد و علاوه بر فیلم اصلی شامل یک مستند ۷۰ دقیقه ای از پشت صحنه فیلم با نام “از اسب افتاده” هم هست که روند تولید فیلم را در فضایی مفرح به تصویر می کشد.

“یک دزدی عاشقانه” و “از اسب افتاده” در یک دی.وی.دی با قیمت ۵ هزار تومان از دوشنبه ۲۲ آذرماه در شبکه خانگی توزیع خواهند شد.

یک دزدی عاشقانه
یک دزدی عاشقانه



بابک حمیدیان جایگزین شهاب حسینی در “کاناپه” شد+فهرست کامل عوامل فیلم

سینماژورنال: بعد از آن که شهاب حسینی بخاطر حضور در “شهرزاد2”  از فهرست بازیگران “کاناپه” حذف شد بابک حمیدیان جایگزین وی شده و نقش اصلی را ایفا خواهد کرد.
به گزارش سینماژورنال “کاناپه” داستان یک مراسم خواستگاری را روایت می کند و بابک حمیدیان نقش داماد یا پسر جوانیست که به خواستگاری می رود.
ابوالفضل پورعرب نقش پدر داماد را ایفا می کند، مهدی هاشمی نقش پدر عروس. دو چهره تازه به نامهای فرگل فربخش و آتوسا انواریان هم ایفاگر نقشهای عروس و مادر عروس هستند.

فهرست کامل عوامل “کاناپه” به شرح زیر است:

تهیه کننده: کیانوش عیاری/ مجری طرح: شاهرخ دستورتبار /مدیرتولید: حسن آقاکریمی/ گروه کارگردانی: نویسنده وکارگردان: کیانوش عیاری برنامه ریزودستیاراول کارگردان: شبنم عرفی نژاد دستیاردوم کارگردان: مازیارحاجتی/ منشی صحنه: سهیلاکاشفی/ عکاس: مزدک عیاری/ بازیگران: مهدی هاشمی، ابوالفضل پورعرب، بابک حمیدیان فرگل فربخش، آتوساانواریان، بیتابیگی، تیناعبدی، رزیتاسلطانی، سمیراذکایی وباحضورفریباکامران/گروه فیلمبرداری: داریوش عیاری( مدیرفیلمبرداری) ،محمدپرچ (دستیاراول)، محسن طاهری، بابک ابرغانی،محمدرضایی، محمدحسین خداحامی/ گروه صحنه: امیرحسین قدسی (طراح صحنه ولباس)، بهنام غدیری( دستیارصحنه)، سعیدرحیمی (مدیرصحنه)، آرام موسوی (دستیارلباس)، شکیبایزدی (لباس)، مناحداد وثمین فروغی/ گروه گریم: مهدیه اعرابی(طراح گریم)، نازنین عرفی نژاد ومحمدرضاگل افشار(اجرای گریم)/ صدابردار: علیرضاغفاری نژاد/ گروه تدارکات: رضاصادق/ مدیرتدارکات: مهدی عباسی پور، مهدی بختیاری وعلی ترکاشوند(دستیاران تدارکات)




تولید “کاناپه” عیاری با سرمایه شهاب حسینی و تهیه‌کننده “شهرزاد”/شهاب ۴۳ ساله نقش آقای داماد را بازی می‌کند!!!

سينماژورنال: توليد تازه ترين فيلم کيانوش عياري با نام “کاناپه” بعد از مدتها زماني که صرف پيش توليد و انتخاب بازيگر شد در حالي بناست ظرف هفته آينده آغاز شود که گويا علاوه بر محمد امامي تهيه کنده “شهرزاد” از شهاب حسيني به عنوان سرمايه گذار فيلم نام برده شده است. جالبتر اینکه شهاب حسینی 43 ساله در این فیلم نقش یک داماد جوان را بازی می کند.

به گزارش سينماژورنال حسن آقاکريمي مدير توليد فيلم سينمايي «کاناپه» درباره آخرين وضعيت اين اثر به “مهر” گفت: اين فيلم 31 شهريور و يا اول مهرماه کليد مي خورد. تقريبا تمام عوامل آن قطعي شده اند و تنها چند بازيگر فرعي به گروه اضافه مي شود.

وي عنوان کرد: بخشي از سرمايه با مساعدت شهاب حسيني تامين شد و بخشي را محمد امامي تهيه کننده و سرمايه گذار «شهرزاد» تامين کرد البته عياري پيش از اين طرح يک فيلم ديگر را به بنياد سينمايي فارابي ارايه داده بود که ما براي آن فيلم از فارابي وام گرفتيم اما آن وام را براي «کاناپه» استفاده مي کنيم.

شهاب حسینی نقش آقای داماد را بازی می کند!!!
وي افزود: بازيگران اصلي «کاناپه» شهاب حسيني، ابوالفضل پورعرب و مهدي هاشمي هستند و درباره بازيگران خانم اين فيلم هم بايد بگويم پيش از اين کيانوش عياري براي حضور بازيگران خانم فراخوان داده بودند و پس از انجام تست اين افراد از بين 3 هزار نفر انتخاب شدند و به اين ترتيب آتوسا انواريان و فرگل فربخش به عنوان بازيگران زن در اين فيلم به ايفاي نقش مي پردازند.

مديرتوليد فيلم سينمايي «کاناپه» درباره داستان اين فيلم توضيح داد: اين فيلم روايت زندگي 2 خانواده اي است که مي خواهند با هم وصلت کنند اما در نهايت يک کاناپه باعث ايجاد مشکلاتي در زندگي آنها مي شود. در اين فيلم ابوالفضل پورعرب نقش پدر شهاب حسيني و شهاب حسيني نقش داماد را ايفا مي کند، مهدي هاشمي نقش پدر عروس يعني فرگل فربخش را بازي مي کند، آتوسا انواريان هم ايفاگر نقش مادر عروس است.

آقا کريمي ادامه داد: «کاناپه» مسايل روز جامعه را به تصوير مي کشد به همين دليل فکر مي کنم مي تواند ارتباط خوبي با مخاطبان برقرار کند. فيلمبرداري اين فيلم در 40 جلسه در تهران انجام مي شود و آن را به سي و پنجمين جشنواره فيلم فجر مي رسانيم.

 ليست افرادي که تاکنون حضورشان در «کاناپه» قطعي شده است عبارتند از نويسنده و کارگردان: کيانوش عياري، مجري طرح: شاهرخ دستور تبار، دستيار اول برنامه ريز: شبنم عرفي نژاد، دستيار دوم کارگردان: مازيار حاجتي، عکاس: مزدک عياري، طراح گريم: مهديه اعرابي، اجراي گريم: نازنين عرفي نژاد و وحدت سرچوني، مدير فيلمبرداري: داريوش عياري، دستيار اول مدير فيلمبرداري: محمد پرچ، صدابردار: عليرضا غفاري نژاد، طراح صحنه: اميرحسين قدسي، مدير تدارکات رضا صادق، دستياران تدارکات: مهدي سبحاني و مهدي بختياري.




سرمایه‌گذاری تهیه‌کننده “شهرزاد” در “کاناپه” عیاری/مهدی هاشمی، ابوالفضل پورعرب و شهاب حسینی بازیگران اصلی‌اند

سینماژورنال: کیانوش عیاری کارگردان پیشکسوت سینمای ایران بعد از گذشت ماهها از آغاز پیش تولید “کاناپه” بالاخره خبر از این داد که فیلمش را تا ده روز آینده که احتمالا می شود اواخر شهریورماه در تهران کلید خواهد زد.

به گزارش سینماژورنال نکته اینجاست که محمد امامی تهیه کننده سریال “شهرزاد” که توانسته بود با سرمایه محمدهادی رضوی داماد معاون اجرایی رییس دولت یازدهم این سریال را به تولید برساند و البته به تبع آن فعالیتهای سینمایی اش در ماههای اخیر افزایش پیدا کرده است، نیز به عنوان سرمایه گذار در “کاناپه” حضور خواهد داشت.

کیانوش عیاری در این باره به “ایسنا” گفت: فیلمبرداری «کاناپه» را 10 تا 12 روز آینده آغاز می‌کنم و البته فیلمنامه آن همچنان در حال تکمیل شدن است.

او گفت: در حال حاضر فقط بازی شهاب حسینی، مهدی هاشمی و ابوالفضل پورعرب در این فیلم قطعی شده است و با توجه به اینکه شهاب حسینی فعلا در ایران نیست، ابتدا صحنه‌هایی که او در آن‌ها حضور ندارد، فیلمبرداری می‌شود.

عیاری با بیان اینکه خودش تهیه‌کنندگی فیلم را برعهده دارد، افزود:‌ سید محمد امامی و کامران اسماعیلی هم در ساخت «کاناپه» سرمایه‌گذاری می‌کنند.

به گفته‌ی وی داریوش عیاری (مدیر فیلمبرداری)،‌  علیرضا غفاری‌نژاد (صدابردار)،‌ مهدیه اعرابی (طراح گریم)، امیرحسین قدسی (طراح صحنه و لباس)،‌  حسن آقاکریمی (مدیر تواید)، شاهرخ دستورتبار (مجری طرح)، محمدرضا صادق (مدیر تدارکات)،‌   شبنم عرفی‌نژاد  (برنامه‌ریز و دستیار کارگردان) و امید رئیس دانا (آهنگساز) از دیگر عوامل این فیلم سینمایی هستند.

عیاری اضافه کرد: صحنه‌های این فیلم در تهران و شهرستان شمیرانات فیلمبرداری می‌شود.




گلایه‌های مهدی هاشمی از چندشغلگی دردسرساز یک کارگردان+عکس

سینماژورنال: تازه ترین اثر سینمایی اکران شده مهدی هاشمی، یک کمدی بود به نام “یک دزدی عاشقانه”؛ فیلمی که مهدی هاشمی در آن در کنار فرهاد آییش ایفای نقش کرده بود و انتظار می رفت حضور این دو در یک کمدی یک محصول پرمخاطب خلق کند.

به گزارش سینماژورنال با این حال “یک دزدی عاشقانه” گیشه خوبی نداشت و نتوانست توجهی را برانگیزد. مهدی هاشمی که در این فیل در نقش یک سارق ایفای نقش کرده بود در گفتگویی با “فیلم” یکی از دلایلی که فیلم نتوانست به محصولی قابل اعتنا بدل شود را خستگی برآمده از چندشغلی کارگردان آن امیرشهاب رضویان دانست.

مهدی هاشمی گفت: در طول کار همه نهایت تلاش را کردیم و آقای رضویان با وجود تلاش زیاد درگیر کارهای دیگری هم بودند… آقای رضویان به جز مدرسه فیلمسازی، در مجتمع کوروش مسئول اداره سینماهاست و جاهای دیگر مشغله دارد و معمولا سرصحنه خسته بود.

این بازیگر پیشکسوت درباره اشکال اساسی فیلم بیان داشت: انگار این فیلم برای باور کودکان ساخته شده و زمینه‌چینی منطقی برای باوراندن شخصیتها و موقعیتها به مخاطب جدی و بزرگسال درنظرگرفته نشده است.

وی با اشاره به کاراکتر “ناصر” که لوون هفتوان آن را ایفا کرده اظهار داشت: به نظرم باید عمق و درون ناصر را بیشتر می دیدیم. در شخصیت پردازی او از ظاهر او جلوتر نمی رویم و به عمقش نمی رسیم. در واقع تصویر گذری و مختصری از او می بینیم و مشخص نیست که زندگیش چگونه است و چه روحیات و سرگذشتی دارد.

امیرشهاب رضویان و مهدی هاشمی
امیرشهاب رضویان و مهدی هاشمی



کارگردانی که در فیلم اخیرش برای یک پردیس سینمایی سنگ تمام گذاشته⇐ برند “سبیل” را در ایران جاودانه می‌کنم+عکس

سینماژورنال: امیرشهاب رضویان کارگردانی که تازه ترین فیلمش “یک دزدی عاشقانه” رپورتاژی تمام و کمال برای پردیس کوروش رفته(اینجا را بخوانید) در تازه ترین گفتگویش که با “ایسنا” انجام شده از این گفته که قصد دارد برند سبیل را در ایران جاودانه کند.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان سبیل‌دار که در “یک دزدی عاشقانه” کوشیده کاراکترهایی سبیل دار را محور داستان خویش کند با اشاره به یکی از شیوه های تبلیغی فیلمش بیان داشت:  مسابقه بهترین سلفی با یک سبیل طبیعی یا مصنوعی هم از دیگر شیوه‌های تبلیغی ماست، تعداد زیادی سبیل مقوایی پشت چسبدار چاپ کرده‌ایم که خانم‌ها و آقایان با آن عکس می‌گیرند و به نشانی تلگرام و اینستاگرام فیلم می‌فرستند.

وی درباره دلیل راه اندازی چنین مسابقه ای اظهار داشت: چون بنده به عنوان یک سبیل‌دار خاص تلاش می‌کنم، برند سبیل را در ایران جاودانه کنم.

رضویان خاطرنشان ساخت: افتخار می‌کنم در شرایطی که متاسفانه چهره برخی از پسران ما از مردانه به زنانه متمایل شده، عکس گرفتن با سبیل را تبلیغ می‌کنم و امیدوارم آن جمع اندک از پسران جوان ما از سرخاب و سفیداب‌ مالیدن دست بکشند!

امیرشهاب رضویان و مهدی هاشمی
امیرشهاب رضویان و مهدی هاشمی بازیگر “یک دزدی عاشقانه”



روایت مهدی هاشمی از ارتباط استیضاح وزیر ارشاد اصلاحات با “روز واقعه” بیضایی

سینماژورنال: مهدی هاشمی بازیگری که نزدیک به چهار دهه قبل و با “مرگ یزدگرد” همکاری با بهرام بیضایی را تجربه کرد سالها بعد در “کارنامه بندار بیدخش” باز هم بازیگری برای بیضایی را دنبال کرد.

به گزارش سینماژورنال مهدی هاشمی در گفتگویی با “شرق” که بهانه اش نمایش فیلم-تئاتر “کارنامه بندار بیدخش” بهرام بیضایی در پردیس چارسو بوده نقبی زده به ماجرای استیضاح وزیر ارشاد دولت اصلاحات که در آن از “روز واقعه” بهرام بیضایی شاهد مثال آورده است.

متن کامل گفتگوی مهدی هاشمی را بخوانید:

 آشنايي شما با بهرام بيضايي چطور اتفاق افتاد؟
وقتي سال ٥٨ آقاي بيضايي مي‌خواستند نمايش «مرگ يزدگرد» را روي صحنه ببرند، دو هفته مانده به اجرا، به دلايلى يكي از بازيگرانشان انصراف دادند. وقتي توسط دوستانم كه همسايه روبه‌رويمان هم بودند (داريوش فرهنگ و سوسن تسليمى) از اين موضوع باخبر شدم، از آنها خواستم به آقاي بيضايي بگويند از من تست بگيرد كه تست گرفتند و من قبول شدم و شبانه‌روزي روي متن كار كردم و خودم را به ديگر بازيگران رساندم. ٤٥ شب در پاييز ٥٨ در سالن چارسو اجرا داشتيم و دوسال بعد هم در تابستان ١٣٦٠ در آران كاشان در آسيايي واقعي «مرگ يزدگرد» فيلم‌برداري شد.
 با توجه به محدوديت‌هايي كه در سال‌هاي دهه ٦٠ براي بهرام بيضايي در تئاتر ايجاد شد، وقتي او پس از ١٨ سال دوري از تئاتر خواست «كارنامه بندار بيدخش» را روي صحنه ببرد، مشكلي براي اجراي آن ايجاد نشد؟
آن زمان رئيس مركز هنرهاي نمايشي حسين سليمي بود كه به فرهيختگي و والايي شهرت داشت. سليمي اصرار می‌کرد حتما پس از سال‌هاي دوري بيضايي از صحنه تئاتر، سرانجام او كار كند. با توجه به اينكه آقاي بيضايي هميشه وقتي تمام شرايط فراهم بود كارش را شروع مي‌كرد، در آن دوران اگر كوشش آقاي سليمي نبود، اي بسا كه «كارنامه بندار بيدخش» هم روي صحنه نمي‌رفت. دولت اصلاحات در تلاش بود حتما بيضايي كار كند. آن‌قدر براي بازگشت بيضايي مصمم بودند كه آقاي مهاجراني، موقع استيضاحشان در مجلس وقت هم در اين‌باره صحبت كردند و از فيلم‌نامه «روز واقعه» بهرام بيضايي به‌عنوان بهترين فيلم‌نامه اسلامي ياد كردند. البته بيضايي راحت تن در نداد تا در فضايي كه تئاتر در مضيقه است كار كند، منتها دولتمردان وقت فضايي ايجاد كردند كه نهايتا اين اتفاق افتاد و «كارنامه بندار بيدخش» اجرا شد.
 وقتي شرايط فراهم شد، چطور آغاز به كار كرديد؟
آقاي بيضايي گفتند بناست اين نمايش‌نامه‌شان را روي صحنه ببرند و وقتي من متن را خواندم، به‌قدري مشكل بود كه بعضي جملات را حتي از روي متن نمي‌توانستم روخواني كنم. از آقاي بيضايي خواهش كردم يك‌بار آن را برايمان بخوانند. من و پرويز پورحسيني به خانه ايشان رفتيم و متن را برايمان خواندند و تازه ما فهميديم با چه متني طرفيم. من فكر مي‌كنم شاملو در شعر و بيضايي در نمايش‌نامه‌نويسي غول‌هاي زبان‌ فارسي‌اند. وقتي با متن «كارنامه بندار بيدخش» مواجه شدم، ديدم كه اين متن شكلي «گوي»وار دارد و سيال است. يعني در اول و وسط و آخر، ماجرا هم‌زمان پيش مي‌رود. روايتي است مثل گوي، كه سياليت دارد، شبيه روايت‌هاي ماركز. كار بيضايي در نمايش‌نامه‌نويسي شاهكار است. او وقتي مي‌خواهد نمايش‌نامه‌اي بنويسد، قبل از اينكه آن را روي كاغذ بياورد، در ذهنش كامل آن را نوشته. در «كارنامه بندار بيدخش» كل تاريخ تئاتر ايران، به شكل يك گوي، در ٥٠ دقيقه‌ جلو چشم تماشاگر، اجرا مي‌شد. در اين نمايش‌نامه هم گوسان‌ها (اولين نمايشگران ايراني)، هم نقالي، هم با هم ‌بازي‌كردن به صورت درام امروز، هم تك‌گفتار مقابل تماشاگر همگي وجود داشت كه با موسيقي ابداعي بيضايي اجرا مي‌شد. ما با آلاتي ابداعي صدا و افكت در صحنه ايجاد مي‌كرديم. در متن اين نمايش، بُندار كه دانشمند و حكيم است، جامي مي‌سازد كه در آن جهان را مي‌توان ديد و آن را در اختيار جمشيد مي‌گذارد و به او مي‌گويد در اين جام مي‌تواني ببيني كجاي جهان افراد مستمند و محتاج هستند، تا به آنها كمك كني، درحالي‌كه شاه‌جمشيد به جام نگاه مي‌كند تا ببيند كجا توطئه‌گر و ياغي و معترضي هست كه درصدد سركوب آن برآيد. نهايتا بُندار وقتي مي‌بيند جمشيد از اين جام سوءاستفاده مي‌كند آن را مي‌شكند.
 موقع اجرا با مخالفت روبه‌رو نشديد و دردسري برايتان ايجاد نشد؟
حتما كساني مخالف بودند منتها در آن روزگار، زورشان نمي‌رسيد كاري كنند. آن سال‌ها آقاي پاكدل رئيس تئاتر شهر بودند و كوشش و حميتشان در ايجاد فضاي امن براي اين اجرا مؤثر بود. بايد از پاكدل بابت مراقبتش از نمايشي كه در مجموعه تحت مديريت او روي صحنه مي‌رفت تشكر كرد. اگر ياوري دولتمردان و مديران وقت نبود، بازگشت دوباره بيضايي به تئاتر ممكن نمي‌شد.
 هنوز هم پس از ١٩ سال ديالوگ‌هاي اين نمايش در خاطرتان هست؟
بله قسمت‌هاي تأثيرگذار اين متن در ذهنم مانده. بيضايي يكي از دو، سه نفر بزرگان معاصر زبان فارسي است. او يكي از بزرگ‌ترين وارثان خدايان زبان فارسي كلاسيك ماست كه در درام- يكي از مشكل‌ترين شكل‌هاي ادبيات- حياتي دوباره و باشكوه رقم زده. وقتي در متون او چند نفر با هم در يك درگيري خشم‌آگين و مبارزه‌طلبانه‌ گرفتار مي‌شوند، با زنده‌ترين و شعله‌ورترين كلمات و عبارات و جملات مواجهيم. هميشه از زبان والاي شكسپير شنيده بودم، اما وقتي ترجمه متونش را ‌خواندم گفتم زبان او آن‌قدر هم كه گفتند شگفت نيست و بعد فهميدم زبان شكسپير در ترجمه ساده شده. وقتي متن بيضايي را ديدم، گفتم حتما تأثير شكسپير هم بر زبان خودش مشابه تأثير بيضايي بر زبان ماست. لذتي كه او از زبان فارسي به ما چشانده مثل لذتي است كه شجريان در اين چند دهه با خواندن اشعار حافظ و مولانا به ما داده است. شجريان و بيضايي و شاملو در اين چند دهه بيشترين لذت هنر والاي ايراني را به من داده‌اند. به‌خاطر وجودشان و معاصربودن با آنها، خوشحالم كه ايراني‌ام. به‌‌خاطر هم‌زباني‌ام با آنها شادم.
 امروز از بيضايي باخبريد؟
مستقيما نه ولي از طريق دوستان از ايشان خبر مي‌گيرم. از كاركردن با آقاي بيضايي سير نمي‌شوم و آرزو دارم بازگردند و باز با هم كار كنيم. مهاجرت بيضايي ضايعه‌اي براي هنر ايران است. وقتي شجريان در هيچ سالني نمي‌خواند و بيضايي هم ايران نيست، يعني ضايعه‌اي براي فرهنگ ما رخ‌ داده. نمي‌دانم چرا به اين روز افتاده‌ايم؛ افسوس مي‌خورم.
 اميدواريد بيضايي بازگردد؟
تا فضا اين‌گونه است، نه. براي بازگشت اين استاد يگانه هنر نمايش اراده‌اي جدي لازم است.
 چرا مدت‌هاست تئاتر بازي نمي‌كنيد؟
زماني كه ما تئاتر كار مي‌كرديم، تورم نبود. با كمترين درآمد زندگي ما مي‌چرخيد و تمرينات اغلب نمايش‌هاي ما چندين‌ماه طول مي‌كشيد و همه تلاش مي‌كرديم اثري درخور تماشا روي صحنه بياوريم. حالا نگاهي به همكاران تئاتري‌ام كه مي‌كنم، اغلب يك‌پا در تلويزيون، يك‌پا در سينما و يك‌پا در تئاتر دارند و با اين تفسير در هيچ‌جايي نايستاده‌اند! من كه حالا در سينما مشغولم، ديگر فرصت نمي‌كنم در تئاتر هم كار كنم، من دوپا بيشتر ندارم و مي‌خواهم هرجا هستم، پايم همان‌جا سفت باشد.




رپورتاژ تمام و کمال “پت و مت ایرانی” برای پردیس کوروش+عکس

سینماژورنال: تازه‌ترین فیلم امیرشهاب رضویان یک کمدی عاشقانه قلمداد شده است و البته که این وجه عاشقانه در عنوان فیلم هم “یه دزدی عاشقانه” پیداست.

به گزارش سینماژورنال اگر بخواهیم به نسبت کمدی های پرفروش سالهای اخیر و مثلا “طبقه حساس”، “نهنگ عنبر” و “ایران برگر” فیلم را بسنجیم واقعا استانداردهای کمدی اثر پایین است؛ هم بلحاظ کشش درام که نه ضرباهنگ لازم برای اثری سینمایی را دارد و نه قابلیت یک فیلم بیشتر از نیمه ساعته را و هم به واسطه قاب بندی های اثر که بیشتر زوایای مطلوب تله‌فیلمها را یادآوری می‌کند تماما با هدر رفتن توانایی های هنری مهدی هاشمی و فرهاد آئیش بازیگران اصلی روبروییم.

“یه دزدی عاشقانه” البته یک سکانس سرقت در فصل نهایی دارد که درست پرداخت و اجرا شده اما حکایت آن نسبت به فیلم حکایت همان دکمه ایست که برایش کت دوخته اند.

با این حال نکته مهم درباره “یه دزدی عاشقانه” که در تبلیغات محیطی با عنوان “پت و مت ایرانی” معرفی شده، وجه رپورتاژگونه ای است که نسبت به پردیس سینمایی کوروش دارد.

این هم از عوارض کارمندی سینماگران ماست
چیزی حدود نیم ساعت از فیلم کاملا در پردیس کوروش فیلمبرداری شده است و البته که در میانه های فیلم که کاراکترها بناست وارد پردیس کوروش شوند چند ثانیه ای هم اینسرت سردر پردیس کوروش را می بینیم؛ به دنبال آن نیز هم فود کورت پردیس معرفی می‌شود و هم شهربازی آن که سکانس نهایی هم در آن می گذرد. اینها را بگذارید در کنار اکران فیلم در گروه سینمایی کوروش تا همه چیز یکرنگ شود.

امیرشهاب رضویان متولد همدان، مدیر پردیس سینمایی کوروش است و احتمالا همین پست مدیریتی برای این پردیس که مالکیت آن برای مجموعه گلرنگ است که اتفاقا مدیران آن هم اصالتی همدانی دارند بوده که باعث شده وی در فیلم خود یک حال اساسی به صاحبان پردیس بدهد؛ حتی اگر ماهیت پردیس کمترین ربطی به ماجراهای فیلم نداشته باشد…

پشت صحنه "یک دزدی عاشقانه" در شهربازی پردیس کوروش
پشت صحنه “یک دزدی عاشقانه” در شهربازی پردیس کوروش



رونمایی از پوستر فیلمی با سه عدد سبیل+عکس

سینماژورنال: در آستانه نمايش “یک دزدی عاشقانه” در سینماهای کشور، از اولين پوستر اين فيلم سينمايي  رونمایی شد.

به گزارش سینماژورنال در اين پوستر همه‌ بازيگران اصلي فيلم شامل مهدي هاشمي، فرهاد آييش، لادن مستوفي، لوون هفتوان و امير حسين رستمي حضور دارند.

 جالب است که در گریم بازیگران این فیلم لوون هفتوان، فرهاد آییش و مهدی هاشمی با سه سبیل در ابعاد مختلف دیده می‌شوند؛ که شاید ردّپای سبیل کارگردان فیلم امیرشهاب رضویان در فیلم باشد.

 طراح و گرافيست اين پوستر آيه حيدري است كه پيش از اين طراحي گرافيك كتاب‌هاي “داستان مسافر”، “خواب در خم قلاب” و پوستر جشنواره فيلم نوجوان همدان را در همکاری با امیرشهاب رضویان انجام داده است و از هنرمندان گرافیست جوان و با آتيه‌ای است که تجربه طراحی جلد کتاب‌های متعددی را در کارنامه دارد.

رضويان پيش از اين فيلم‌هاي سينمايي “سفرمردان خاكستري”، “تهران ساعت هفت صبح” و  “ميناي شهر خاموش” را كارگرداني كرده که فيلم آخر از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر دو سیمرغ بلورین دریافت کرده است.

تهيه كنندگي فيلم سينمايي «يك دزدي عاشقانه» را ناهيد دل آگاه برعهده دارد و مهدي هاشمي، فرهاد آييش، لادن مستوفي، لووان هفتوان، احد محمدكرمي، فرزانه قاسمي، رابعه مدني و امير حسين رستمي  در آن نقش آفريني مي‌كنند.

 در خلاصه داستان این فیلم آمده است: دو دزد پیر کهنه‏ کار، آقاکمال (مهدی هاشمی) و آقاجمال (فرهاد آئیش) پس از سال‏ها از زندان آزاد می‏شوند و به امید دریافت سهم‏ خود از آخرین سرقت مشترک‏شان به سراغ همدست‏شان، اسی ‏خانم (لادن مستوفی) می روند ولی …

سايت فيلم سينمايي «يك دزدي عاشقانه» به آدرس http://yekdozdi.com  و روبات تله گرام فيلم @yekdozdieasheghanebot است و علاقه‌مندان مي توانند براي دريافت آخرين اخبار و رویدادهای فيلم به آن مراجعه كنند.

یک دزدی عاشقانه
یک دزدی عاشقانه



توضیحات مهدی هاشمی درباره دلایل حضور در سریالهای روتین و کلیشه‌پرداز تلویزیون

سینماژورنال: مهدی هاشمی بازیگر قدیمی سینما، تئاتر و تلویزیون در چند سال اخیر در سریالهایی چون “دردسرهای عظیم” ظاهر شده است که به لحاظ کیفیت چیز تازه ای برای مخاطب نداشته اند و بیشتر حضور امثال مهدی هاشمی بوده که به سربالها وزن داده است.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر نوروز امسال هم سریالی با نام “زعفرونی” را روی آنتن داشت که همه چیز آن برمبنای کلیشه ها پیش می رفت و برای همین چنان که باید نتوانست توجه مخاطبان را جلب کند و البته که در نظرسنجی سیما هم وضعیت خوبی را تجربه نکرد.(اینجا را بخوانید)

نمی توانم همه چیز را رد کنم

مهدی هاشمی در گفتگو با بهناز شیربانی در “شرق” درباره دلایل ایفای نقش در چنین سریالهایی می گوید: روز اولی که بازیگری را با تئاتر آغاز کردم کاملا به جنبه هنری کار نگاه می‌کردم. وقتی وارد عرصه وسیع‌تری به اسم سینما و تلویزیون شدم، دیدم سرمایه‌ای پشت کار است و انضباط مالی، زمانی و… اینجا دقیق است.

وی ادامه می دهد: من بازیگرم، نمی‌توانم همه چیز را رد کنم. نمی‌توانم کنار بنشینم و بگویم تا کار مطلوب و صددرصد نباشد، من بازی نمی‌کنم، در این صورت من تمرین بازیگری را از دست می‌دهم و نمی‌توانم خودم را اداره کنم. این یک جنبه است که تمامی همکارانم این را درک می‌کنند و نکته دوم و جدی‌تر این است که زمانی در کاری بازی می‌کنی که می‌دانی اختصاصا برای جشنواره‌هاست و مردم عادی یا متوسط‌تر خیلی حوصله دیدن آن را ندارند، زمانی دیگر فیلمی بازی می‌کنید که عامه مردم و طیف وسیع‌تری این فیلم را می‌بینند؛ بنابراین شما وقتی در این فضا قرار گرفتید باید در آن سطح بازی کنید و نگاهتان در آن سطح باشد.

تأثیر اخلاقی نیکو بر مخاطب

مهدی هاشمی خاطرنشان می سازد: سریال‌های تلویزیون برای عامه مردم ساخته می‌شود. ارتباطات معمول زندگی، عواطف و احساسات، علاقه و جنگ و دعوا‌هایی که در محیط بسته وجود دارد و با طیف وسیع‌تری ارتباط برقرار می‌کند و روی آنها تأثیرات اخلاقی نیکو می‌گذارد، عمده‌ترین اتفاقاتی است که در این سریال‌ها تصویر می‌شود.

این بازیگر درباره سریال “زعفرونی” بیان می دارد: مثلا سریالی که به‌تازگی بازی کردم، «زعفرانی» یک‌جور مفهوم زیبازیستن و زندگی را لحظه به لحظه لمس‌کردن دارد و تمامی این مفاهیم از زاویه نگاه کارگردان جوان و خوش‌اخلاق ما حامد محمدی به‌خوبی به تصویر کشیده شد. به‌نظرم اگر بتوان با کاری روی مردم تأثیر مثبت گذاشت و با سطح قابل‌قبولی از تکنیک کار را به مردم ارائه داد، کار مهمی انجام شده است.