1

اولین دستور کلیدی حسین انتظامی⇐کوچک سازی سازمان سینمایی با ادغام موسسه رسانه های تصویری در یک یا دو موسسه دیگر!

سینماروزان: حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی در نخستین دستور کلیدی خود بعد از حضور در سازمان، دستور به ادغام موسسه رسانه های تصویری در یک یا دو سازمان دیگر وابسته داد.

به گزارش سینماروزان حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری در راستای سیاست‌های کلان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برنامه جامع این سازمان، حکمی را صادر کرد.

سرپرست سازمان سینمایی به مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری ماموریت داد ظرف مدت 6 ماه نسبت به انجام تشریفات قانونی ادغام وظایف موسسه رسانه‌های تصویری در یک یا دو موسسه دیگر وابسته به سازمان اقدام کند.

در راستای سیاست‌های کلان وزارت متبوع و سازمان و به منظور فراهم کردن شرایط لازم برای شکل گیری ساختاری چابک، منعطف و متناسب با رویکرد جامعه مدارانه و هم راستا با استقرار مناسبات حرفه ای و صنفی در سینمای کشور و برای ایجاد هماهنگی و هم افزایی بیشتر بین بخش‌های مختلف سینما؛ از آنجا که خوشبختانه ظرفیت و توان بخش خصوصی فعال در شبکه نمایش خانگی و بازارهای نوپدید به حد قابل قبولی رسیده است و زیرساخت لازم برای جذب و استقرار فناوری های نوین و حضور موثر در بازارهای داخلی و خارجی فراهم شده است و مصرف محصولات سینمایی و سمعی بصری شکل تازه ای به خود گرفته است و از طرفی بر اساس برنامه جامع سینما، ورود موثرتر در بازار نیازمند تمرکز بیشتر و اتکای به نیروی‌های جوان و خلاق و طرح های نو و دوری از تصدی و امور اجرایی غیرضرور در این بخش مهم است.

در این حکم آمده است؛ با توجه به تجربیات ارزنده مهدی یزدانی در مدیریت فرهنگی و آشنایی با اقتصاد سینما به وی ماموریت داده می شود حداکثر ظرف مدت 6 ماه نسبت به انجام تشریفات قانونی ادغام وظایف موسسه رسانه های تصویری در یک یا دو موسسه دیگر وابسته به سازمان اقدام فرمایید.




بعد از بریز و بپاش بیش از ۸میلیاردی برای محفل موسوم به جهانی فجر⇐حالا تحویل بگیرید افشاگری یک رسانه آنلاین را پیرامون صرف بودجه دولتی برای راه‌اندازی «سایت سینمایی»!!!⇔با حضور کارشناسانی که کمترین دستاوردی در فضای آنلاین نداشته‌اند+ریاست یک مدیر دهه شصتی که هم در حلقه مدیریتی محفل ۸میلیاردی حضور داشته و هم در حلقه سیاستگزاری یک گروه سینمایی ایزوله!!!

سینماروزان: فقط یک ماه بعد از شفاف سازی معاون توسعه سازمان سینمایی درباره بودجه بیشتر از 8میلیاردی مصروفه برای محفلی موسوم به جشنواره جهانی فجر، حالا رسانه «جوان آنلاین» گزارشی ارائه کرده درباره صرف بودجه دولتی برای راه اندازی یک «سایت سینمایی»!!

این سایت همان دانشنامه ایست که پیشتر و در سیاهه فعالیتهای شورای تازه تأسیس بین الملل سینمای ایران گنجانده شده بود و در زمان خود، سینماروزان هم پیرامون چرایی ربط این گونه فعالیتها به شورای عالی بین الملل طرح سوال کرد.(اینجا را بخوانید)

عجیب است که بدانیم مسئولیت راه اندازی این سایت سینمایی به ایرج تقی پور سپرده شده!!! تهیه کننده ای با فقط 7 عنوان محصول تولیدی در کارنامه و البته از حلقه مدیران دهه شصتی محمد بهشتی که در دولت اعتدال هم در حلقه مدیریتی محفل جهانی فجر حضور داشته و هم از بدو تأسیس گروه دولتی هنروتجربه در شورای سیاستگذاری آن حضور داشته است! اینکه تقی پور با کدام عقبه ژورنالیستی آن هم در فضای مجازی، چنین مسئولیت مهمی را پذیرفته جای سوال دارد!؟

عجیبتر آن که در مراسم تحلیل این دانشنامه هم حتی یکی از فعالان رسانه های موفق سینمایی آنلاین حضور نداشته اند و بجایش از افرادی به عنوان کارشناس برای نظردهی دعوت شده که حداقل تجربه را در فضای ژورنالیسم مجازی دارند!!

متن گزارش «جوان آنلاین» درباره راه اندازی سایت سینمایی با بودجه دولتی را بخوانید:

سازمان سینمایی این روزها به دلیل تشکیل شوراهای بسیار در حوزه های مختلف سینما به مصوب هایی می رسد که اجرای آنها علاوه بر هزینه های گزافی که به دنبال دارد برای سینمای ایران آورده ای محسوب نمی شود و دست آخر برآورد هزینه ای آن دستاوردی می شود برای عده ای از دوستان و هم اندیشان آن شورا که سرفصل های اجرایی تصویب شده را حتما به دور از هرگونه تحقیق و برگزاری جلسات با اهل فن آن حوزه به اجرا درمی آورند.

بررسی و ریز شدن روی حوزه های مختلف سینمای ایران می تواند منجر به پیشنهادهای بسیاری شود اما مهم ترین مرحله بعد از ارائه یک لایحه پیشنهادی، باید چشم انداز و همچنین دستاوردهایی باشد که آن لایحه برای سینمای ایران دارد اما در این شوراها بیش از اینکه نگاه تخصصی حکمفرما باشد، صرفا رضایت به حداقل ها با صرف هزینه حداکثری است که راه خروجی را از درب های شوراها به دنبال دارد.

«سایت دایره‌المعارف فیلم‌های ایرانی با عنوان «سی سینما – cicinema – همزمان با شروع سی وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر و با حضور مهمانان و سینماگران داخلی و خارجی و رسانه‌ها رسما آغاز به‌ کار خواهد کرد» این خبری بود که اسفندماه 96 در رسانه ها منتشر شد و امروز در چهارم تیر بعد از ماهها هم نشست خبری آن برگزار شد!!

فارغ از آن که چه دلیلی دارد کار طراحی یک سایت سینمایی به جای متخصصان بخش خصوصی توسط دولتیون انجام گیرد اینکه در عنوان دامنه سایت و پسوند آن هم حتی نشانی از ایرانی بودن سایت دایره المعارف فیلم های ایرانی وجود ندارد و اینکه برچه اساسی به این نام رسیده اند خودش جای سوال دارد و اگر به دنبال راهی برای معرفی فیلم های ایرانی بودند بهتر بود از عنوان جشنواره فجر الهام می‌گرفتند تا  دستیابی به فیلم های ایرانی در ذیل نام مهمترین دستاورد کشور و سینمای آن و همچنین برای مطرح کردن بازار جهانی فیلم فجر هم مورد توجه قرار می گرفت.

اصلی ترین راه برای جذب مخاطب در سایت های اینترنتی به طراحی آن برمی گردد و همچنین تنوع رنگ هایی که در پس زمینه و فونت های آن به کار می رود و حتی ایجاد فضاهای استراحتی که طراح برای چشمان مخاطب می دهد اما وقتی به سایت سی سینما مراجعه کنید با رنگ تیره ای در پس زمینه مواجه می شوید و رنگ متن هایی که شبیه به پس زمینه هستند و اینکه با ورود به صفحه اول آن، مشخص نیست در سایت فروش و یا دانلود فیلم وارد شدیم یا سایتی که قرار است منبعی باشد برای تاریخ تولیدات سینمای ایران!؟

چراکه خبری از تفکیک در قالب سال تولید و اکران نیست و اطلاعات فیلم ها هم در معرفی بازیگران،کارگردان،تهیه کننده و بعضا برخی از عوامل دیگر خلاصه شده است،در حالی که این عنوان و آن میزان بودجه نیازمند یک مرجع رسمی تر و کامل تر خواهد بود همانطور که پیش از این سایت سینمایی ایران اکتور، سوره سینما،30نماایران و سی نت در این زمینه کار کرده بودند اما با توجه به پیشرفت فضای مجازی، امروزه مخاطب نیازمند اطلاعات بیشتری است و فضای چندرسانه ای بهتر می تواند در این زمینه موفق باشد مانند دیدن بخش هایی از فیلم،پشت صحنه و گزارش های دیگر در قالب سرنوشت فیلم در اکران و همچنین نقدها و خبرهای مرتبط و دخیل کردن مخاطب حداکثری با کامنت گذاشتن درباره فیلم ها اما برآیند جلسه معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی با برخی از اهالی رسانه که بیشتر فعالیتشان در مطبوعات سنتی به روش صفحه بندی روزنامه ها بوده است- که این خود جای سوال دارد که چرا از میان دهها فعال مستقل عرصه رسانه های آنلاین سینمایی به چنین آدمهای غیرمرتبطی بسنده شده- نشان داد که حتی شوراهای تشکیل شده از فضای گذشته و امروز رسانه های مجازی اطلاع دقیقی ندارند و این چنین است با سایتی مواجه هستیم که علاوه بر خرج اضافی که روی دست سینمای ایران گذاشته است، خروجی مطلوبی را ندارد و صرفا کاری که باید به هرشکلی و فارغ از هر کیفیت و نیازسنجی اجرا میشد.

سایت معروف imdb نمونه مهمی است از سایتی که منبع مهمی برای تولیدات سینمایی است و علاوه براینکه شکل و فرم طراحی ساده آن به دور از هرگونه نقصی می توانست الگوی خوبی برای شورای عالی بین الملل سازمان سینمایی باشد که همچنان فکر می کنند این قبیل کارها تنها با تزریق پول زیاد انجام خواهد گرفت آن هم بدون استفاده از نیروی جوان!!

به سادگی میشد کار طراحی و اجرای این سایت را به بخش خصوصی واگذار کرد تا حاصل آن نیازهای سینمای ایران در این حوزه که شاید دغدغه امروز اهالی آن هم نباشد را برآورده کند اما با دست فرمان فعلی بعید است جز اتلاف هزینه، دستاوردی پیش رو باشد.




شش پرسش کلیدی همزمان با راه‌اندازی اکران خارجی توسط یک مدیر دولتی سینما⇐چرا در سال حمایت از کالای ایرانی؟/چرا متعاقب غائله فیلمسوزی اکران۹۶؟/چرا به بهانه درمان سینماگران؟/چرا با واسطه‌گری موسسه رسانه‌های تصویری و نه از طریق بخش خصوصی؟/چرا با حمایت یک سیاهی‌لشکر سابق که حالا شده مدیر یک گروه ایزوله بودجه‌خوار؟/آیا بناست ماجراهای آقای شین.الف تکرار شود؟

سینماروزان/حامد مظفری: انتشار نظام‌نام تازه اکران و قرار دادن بندی در آن برای اکران خارجی آن هم با زعامت موسسه رسانه‌های تصویری(!) با گفتگوی رییس این موسسه و وعده‌هایش برای اکران فیلم خارجی در همین ماه ابتدایی سال همراه شد.

راه‌اندازی اکران خارجی در برهه فعلی پرسشهایی را به ذهن می‌آورد که اگر تلاش شود برای پاسخگویی به آنها راحتتر می‌توان نتیجه نهایی راه اندازی اکران خارجی را پیش بینی کرد.

اول و دوم. پرسش اصلی زمان راه اندازی اکران خارجی است. امسال سال «حمایت از کالای ایرانی» است و اکران 97 هم امتدادیست از اکران آشفته 96.

همچنان این اعتراض موج عظیم سینماگران به دلیل تبعیض در تخصیص سالن به محصولاتشان در نیمه دوم سال 96 است که در ذهنمان مانده؛ اعتراضاتی که فارغ از دلایل مافیایی و انحصارگرایی خودیها یک دلیل دیگر هم ریشه آنهاست و آن کمبود سالن برای اکران منصفانه همه محصولات سینمایی در کشور.

چرا در سال حمایت از کالای ایرانی آقایان مدیر دولتی سینما بحث اکران خارجی را درپیش گرفته اند؟ چرا راه اندازی اکران خارجی درست بعد از بلبشوی اکران96 صورت گرفته؟ آیا بهتر نبود ابتدا فضایی عادلانه برای اکران همین محصولات داخلی را فراهم میکردند و بعد به سراغ اکران خارجی می رفتند؟

سوم. اینکه در نظام نامه تازه اکران بر این امر تأکید شده که عایدی اکران خارجی صرف کمک به هزینه‌های درمان سینماگران می‌شود بهانه ای خنده‌دار برای راه اندازی اکران خارجی نیست؟

همه ساله بخش دولتی سینما بودجه‌ای هنگفت و میلیاردی را به خانه سینما تزریق می‌کند؛ چرا به جای راه‌اندازی اکران خارجی به بهانه کمک به درمان سینماگران، نظارتی دقیق نمی‌شود بر آن که بودجه‌های خانه سینما صرف الویتهای اصلی صنف که یکی‌اش راه‌اندازی بیمه درمانی جامع برای سینماگران است بشود و نه برپایی جشنهایی بیهوده و بدون فایده برای کف صنف؟

چهارم. جالب است که طرفداران اکران خارجی آن را مقوله‌ای در جهت کاهش انحصار سینمای بی‌کیفیت ایرانی می‌دانند اما زعامت راه‌اندازی اکران خارجی به موسسه رسانه‌های تصویری از زیرمجموعه های سازمان سینمایی واگذار شده!

اگر واقعا بناست انحصار برچیده شود چرا انحصاری تازه و این بار از طریق موسسه رسانه های تصویری شکل می‌گیرد؟ رییس موسسه رسانه‌های تصویری اگر بتواند الویتهای مهم حیطه کاری خویش که یکی‌‎اش مقابله با قاچاق روزافزون محصولات خانگی در فضای مجازی است را رفع کند هنر کرده است!

اینکه در روزهایی که همچنان تاراج محصولات خانگی در فضای مجازی را به نظاره نشسته‌ایم رییس موسسه رسانه های تصویری که دبیر کمیته صیانت از محصولات فرهنگی هم هست میشود مسئول راه اندازی اکران خارجی چه معنایی دارد؟

پنجم. پیش از این و در دهه گذشته زعامت فارابی در اکران خارجی را شاهد بودیم؛ زعامتی که باعث نضج یافتن نوعی دلالی بودجه‌خوار از کانال افرادی همچون شین.الف برای خرید فیلمهای خارجی از واسطه‌های دست سوم و چهارم شد! چه تضمینی وجود دارد که با قرارگیری رسانه‌های تصویری به جای فارابی به عنوان مجری اکران خارجی باز همین واسطه‌گری در دریافت بودجه صورت نگیرد؟

با کدام دستاورد موسسه رسانه‌های تصویری شده است مجری اکران خارجی؟ مدیرعامل این نهاد کدام تجربه را نه فقط در اکران خارجی که اصلا در مقوله پخش داشته است؟

ششم. آیا کسی تاکنون به این مقوله فکر کرده است که چرا برخی مدیران ارگانها و گروههای دولتی بودجه‌خوار طرفدار اکران خارجی شده‌اند؟

آیا کسی می‌داند چرا یک سیاهی‌لشکر سابق که به لطف داییش وارد سینما شده و به ناگاه در روزگار رییس معزول سینما تبدیل شد به رییس یک گروه ایزوله سینمایی بودجه‌خوار و کم‌مخاطب، مدام سنگ اکران خارجی را به سینه می‌زند؟

اکران مقوله‌ایست در ارتباط مستقیم با مخاطب و برنامه‌ریزی برای هر نوع اکرانی از مسیر توجه به خواسته‌های مخاطبان است که به سرانجام نیکو می‌رسد. آیا مشاوره‌های آنها که حتی تجربه دستفروشی در بخش خصوصی را ندارند و به واسطه ارتباطات فامیلی وارد این نهاد و آن ارگان شده‌اند و بودجه‌های عمومی را به باد داده‌اند کمکی به بهبود اوضاع اکران خواهد کرد؟

سینما-اکران-خارجی
سینما



رییس موسسه رسانه‌های تصویری که معلوم نیست با کدام تجربه پخش شده است متولی اکران خارجی، مدعی شد⇐از فروردین‌ماه فیلمهای خارجی و به‌روز دنیا با خرید رایت فیلمها روی پرده خواهد رفت!

سینماروزان: ایجاد فضایی برای اکران فیلمهای خارجی در نظام نامه تازه اکران و روی پرده فرستادن فیلم خارجی در یکی از سالنهای پردیسهای سینمایی 7سالن به بالا یا در سانسهای فوق العاده پردیسهای 3 تا 6سالنه و واسپاری اکران این قبیل فیلمها به موسسه رسانه های تصویری پر از سوال و ابهام است. اصلی ترین سوال هم این است که موسسه رسانه های تصویری با کدام تجربه پخش شده است متولی اکران خارجی؟؟

به گزارش سینماروزان مهدی یزدانی مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری اما بی توجه به این پرسشها وعده اکران آثار به‌روز خارجی را با خرید رایت آنها داده(!!!) آن هم درحالی که سالهاست بسیاری از شرکتهای هالیوودی حتی به موسسات ویدیورسانه داخلی هم رایت پخش فیلمها را نمی‌دهند.

مهدی یزدانی مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری درباره خرید و اکران فیلم های خارجی توسط موسسه رسانه های تصویری که در آیین نامه جدید اکران برعهده این موسسه گذاشته شده است به «مهر» گفت: به منظور نظارت دقیق‌ بر اکران فیلم‌های خارجی و جذب مخاطب بیشتر برای سالن‌های سینما و درنهایت رونق بیشتر سینماهای کشور در جذب سلیقه‌های گوناگون، در این مقطع سازمان سینمایی تصمیم گرفته است انتخاب و نمایش فیلم‌های خارجی را به موسسه رسانه‌های تصویری بسپارد.

این مدیر سینمایی توضیح داد: البته نباید فراموش کرد که اکران فیلم خارجی نباید به گونه‌ای باشد که به اکران فیلم‌های سینمایی ایرانی صدمه‌ای وارد کند و از طرفی دیگر هیچ سالن سینمایی نیز بدون فیلم نماند. نباید فراموش کرد که دسترسی مردم به فیلم خارجی بسیار بیشتر از گذشته است پس حتما سعی خواهد شد نسبت به اکران فیلم‌های جدید و به‌‌روز دنیا اقدام شود.

یزدانی با اشاره به اینکه این‌گونه نیست که بتوانیم بگوییم با اکران فیلم‌های خارجی در ایران اتفاق عجیبی رخ خواهد داد، بیان کرد: دیدن برخی از فیلم‌ها روی پرده‌ سینما با کیفیت استاندارد صوتی و تصویری تجربه دیگری است که بسیاری از افراد دوست دارند آن را دنبال کنند. فیلم‌های خارجی که در ایران اکران می‌شوند، حتما باید مجوز نمایش داشته باشند و تکلیف پرداخت حقوق مالک اثر روشن شده باشد.

مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری درباره امکان افزایش بلیت برای سینماهایی که فیلم خارجی اکران می‌کنند، بیان کرد: قرار نیست قیمت گذاری بلیت فیلم‌های خارجی با فیلم‌های ایرانی تفاوتی داشته باشد و یا بیشتر باشد، ضمن این‌ که درآمد حاصل از اکران فیلم‌های خارجی همان‌گونه که از سوی سازمان سینمایی اعلام شده است صرف خدمات درمانی به سینماگران خواهد شد و تفاهمنامه فی‌مابین موسسه و خانه سینما برای صرف این درآمد برای ارایه خدمات درمانی به سینماگران امضا شده است.

وی با اشاره به امکان اکران فیلم‌های هالیودی توضیح داد: چنانچه مسایل حقوقی لاینحلی وجود نداشته باشد امکان اکران این فیلم‌ها بعد از اخذ پروانه نمایش فراهم خواهد شد. زمانی که کپی رایت یک فیلم خریداری می‌شود، می توان آن را براساس قوانین و مقررات جاری اکران کرد. همچنین تنوع فیلم‌های خارجی برای اکران شامل فیلم‌های کودک و نوجوان، هنری، جشنواره‌ای و تجاری است.

یزدانی در پایان گفت: برنامه‌ریزی اولیه برای اجرای این طرح صورت گرفته، البته تلاش ما این است حداقل هم‌زمان با اکران منطقه‌ای، فیلم‌ها در ایران اکران شوند و به احتمال زیاد اکران این فیلم‌ها از فروردین ماه صورت می گیرد.




گزارش یک رسانه مستقل از نامه‌ای شگفت‌انگیز به امضای مديرعامل رسانه‌هاي تصويري!!+عکس

سینماروزان: هرچقدر که رسانه ها از مدیران سینما بخواهند که در میانه دهه نود از افراد جوان و دارای انگیزه و البته رزومه موثر برای چینش مدیریتهای زیرمجموعه استفاده کنند باز هم کمترین بازخورد مثبت نسبت به این پیشنهادات مشاهده نمی‌شود و اغلب مدیران تکراری هستند که حلقه های بالای مدیریتی را به خود اختصاص می‌دهند.

به گزارش سینماروزان همین رخوت حاکم بر بدنه مدیریتی است که گاهی موجب می شود اتفاقاتی عجیب و غریب در زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی شکل گیرد؛ از جمله این اتفاقات شگفت انگیز در گزارشی منتشره در رسانه مستقل «نمایش خانگی» ارائه شده است.

سایت «نمایش خانگی» با انتشار نامه ای به امضای مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری که در آن فیلمی با عنوان «هستی» به کارگردانی روح‌الله حسینی را به صرف مصاحبه کارگردان واجد ارزش تشخیص نداده، این روند را نقد کرده است.

متن گزارش «نمایش خانگی» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده انعکاس توضیحات مدیرعامل رسانه های تصویری درباره این گزارش هست:

در هفته هاي گذشته کم نبوده اند رسانه هايي که با مرور رزومه سالهاي اخير مهدي يزداني مديرعامل تازه موسسه رسانه هاي تصويري و حضور ايشان در هيأت مديره شرکتهاي نساجي يا ترخيص کالا، انتخاب ايشان براي رياست موسسه اي کاملا تخصصي را به چالش کشيدند.

 البته که اين نقدها تا اينجا موجب آن نشده که رياست سازمان سينمايي درباره حوزه تخصصي نمايش خانگي به سراغ فردي داراي رزومه غني در اين حوزه برود و همچنان اين مهدي يزداني است که بر رياست اين سازمان تکيه زده.

اما يک اتفاق به شدت عجيب درباره مهدي يزداني آن است که به تازگي متن نامه اي از او خطاب به دست اندرکاران توليد فيلمي با نام «هستي» که درخواست حمايت از سوي رسانه هاي تصويري را داشته‌اند در فضاي مجازي مي چرخد؛

در اين نامه يزداني با اشاره به مصاحبه‌های روح‌الله حسینی کارگردان «هستی» این فیلم را واجد ارزش حمایت ندانسته است!!!

پيشتر مسعود فراستي را داشتيم که به عنوان یک منتقد حين حضور در کاخ جشنواره با تماشاي بخشهايي ابتدايي يک فيلم عيار کلي فيلم را محک زده و درباره آن اظهارنظر مي‌کرد اما اينکه با مديري روبرو باشيم که بدون تماشاي فيلم درباره آن حکم قطعي صادر کند به شدت غیرقابل قبول است.

البته يزداني مي‌تواند خيلي راحت از پروژه هايي خاص حمايت کند و درباره حمايتش هم دليلي نياورد اما وقتي بناست درباره عدم حمايت از پروژه اي نامه‌نگاري کند بهتر نيست که با استدلالي موجه اين کار را انجام دهد؟

آخر کجای دنیا برمبنای گفتگوهای یک کارگردان کیفیت محصولش عیارسنجی می‌شود؟

متن نامه ای که یزدانی براساس مصاحبه های کارگردان «هستی» این فیلم را فاقد ارزش حمایت دانسته است!
متن نامه ای که یزدانی براساس مصاحبه های کارگردان «هستی» این فیلم را واجد ارزش ندانسته است!



انتقاد رسانه اصولگرا از تعدد مشاغل مدیر رسانه‌های تصویری که با سابقه کار در نساجی و ترخیص کالا از سینما سربرآورده!!⇐همه ۸میلیارد و خرده‌ای بودجه جهانی فجر تحت نظر ایشان خرج شده؟!!

سینماروزان: همزمان با معرفی مهدی یزدانی به عنوان مدیر موسسه رسانه های تصویری بود که با مرور رزومه سالهای اخیرش و اینکه به عنوان عضو هیأت مدیره شرکتهای نساجی و ترخیص کالا فعالیت داشته این پرسش جدی شکل گرفت که چرا برای مدیومی کاملا تخصصی به نام شبکه خانگی باید از مدیرانی استفاده کرد که سالهاست در سیکل فعالیت در این مدیوم نبوده اند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در کارنامه یزدانی هم عضویت در هیأت مدیره صندوق اعتباری هنرمندان به چشم میخورد و هم مدیرعاملی شرکتهایی در حیطه نساجی به نامهای «مه نخ» و «ناز نخ»!!! مهدی یزدانی در سالهای اخیر رییس هیأت مدیره شرکتهایی مانند مهرتاب و آرشام بوده که اولی در زمینه نساجی و دومی در زمینه ترخیص کالا از گمرک فعالیت دارد!

به تازگی روزنامه اصولگرای «جوان» در گزارشی با مرور سوابق یزدانی به انتقاد از چندشغلگی وی پرداخته است؛ چون یزدانی که در جشنواره 8میلیارد وخرده ای موسوم به جهانی فجر معاون اجرایی بوده همزمان در تالار رودکی هم پست داشت و حالا که مدیر موسسه رسانه های تصویری است، همزمان هم در خانه سینما پست گرفته و هم مسئولیت کمیته صیانت از آثار سمعی-بصری به وی سپرده شده است

متن گزارش «جوان» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده است پاسخهای این مدیر به چرایی چندشغلگی را منتشر کند:

ظاهراً مديران سينمايي به تئوري قحط‌الرجال در سينما اعتقاد زيادي دارند؛ تئوري‌اي كه مي‌گويد تنها ماييم كه توانايي اداره امور را داريم و ديگران بايد از مواهب اين توانمندي بي‌بهره بمانند‌.
در ميان برخي قوميت‌ها در زمان باستان رسم بود كه براي بيرون نرفتن ثروت از خانواده و فاميل با اغيار وصلت نمي‌كردند و به عبارتي كسي را ميان خود راه نمي‌دادند، وضعيت حال حاضر مديريت سينما در كشور هم تقريباً همين شرايط را به ذهن متبادر مي‌كند.
متأسفانه در مديريت سينمايي كشور، مجموعه‌اي از افرادي محدود كه با يكديگر رابطه خانوادگي و منافع شخصي مشترك دارند، بسياري از كانون‌هاي مديريتي را در دست گرفته‌اند و ساختاري از چندشغله‌ها را تشكيل داده‌اند كه همين رابطه‌ها مأمني براي فساد و رانت‌بازي شده است.
در روزهايي كه بحث چگونگي هزينه‌كرد ۲۰‌ميلياردتومانی جشنواره فيلم فجر همچنان جاي بحث‌و‌نظر و انتقاد است، هستند مديراني كه از قبل داشتن چندين شغل در مديريت سينمايي حقوق و پول‌هاي بي‌حساب و كتابي به جيب مي‌زنند.
به عنوان مثال مهدي يزداني، مديرعامل فعلي مؤسسه‌هاي رسانه‌هاي تصويري كه اخيراً به اين سمت گماشته شده در دو دوره دبيري رضا ميركريمي در جشنواره بين‌المللی فجر، سمت معاون امور اجرايي جشنوار‌ه را بر عهده داشته و در كنار اين سمت مسئول امور مالي و اداري جشنواره نيز مستقيماً زير نظر ايشان بوده و همه هزينه‌ها زير نظر يزداني خرج شده است (جشنواره‌ای ۸ ميلياردي كه كسي تا به امروز در‌باره ريز هزينه‌كرد آن جوابي نداده است).
پسر ميركريمي(دبير جشنواره) كه از همان روز نخست نقد‌هاي زيادي به گماردنش در سمت مديريت پشتيباني جشنواره وارد بود نيز مستقيماً زير نظر يزداني كار كرده‌‌است.
نكته جالب اينكه دقيقاً در همان ايام كه يزداني در جشنواره بين الملل فيلم فجر اين مسئوليت‌ها را داشته، مدير اداري- مالي بنياد رودكي نيز بوده و اكنون مشاور عالي و مالي مديرعامل خانه سينماست كه براي هر كدام از اين سمت‌ها حقوق دريافت مي‌كند، اخيراً هم كه شاهسواري مدير ۱۱ شغله خانه سينما و يار غار يزداني، عضو هيئت امناي مؤسسه رسانه‌هاي تصويري (يعني جايي كه يزداني مدير عامل آن است) شده است.
در كمال تعجب و ناباوري اخيراً يزداني با حكم حيدريان (رئيس سازمان سينمايي) به عنوان دبيركل ستاد صيانت و مبارزه با تكثير و عرضه غير مجاز آثار سينمايي و سمعي و بصري منصوب شده است.
جالب است كه اين حلقه محدود همزمان سياست‌هاي سينمايي دولت و صنف را با هم مديريت مي‌كند، در واقع صنف خانه سينما در پنج سال اخير نه صرفاً در تعامل با دولت، بلكه به عنوان بازوي دولت عمل كرده‌است و همين رويكرد باعث‌شده سر بسياري از اعضاي زحمتكش صنف بي‌كلاه بماند.
آيا واقعاً بين داشتن اين همه مسئوليت ريز و درشت يك فرد و بده‌بستان‌هاي پست‌هاي مديريتي هيچ شبهه‌اي نيست؟ در خوشبينانه‌ترين حالت اگر بپذيریم كه در اين وسط هيچ رانت و امتيازي به كسي داده‌نمي‌شود، آيا مي‌توان بر اين گزاره پاي فشرد كه آيا مسئوليت‌هاي اين فرد آن قدر تخصصي و حرفه‌اي است كه هيچ‌كس ديگري روي اين كره خاكي نيست كه بتواند آنها را انجام دهد؟
اعتماد نكردن به جوان‌ها و نيروهاي تازه نفسي كه پشت درهاي مديريت بسته و تنگ‌نظرانه و محفلي سازمان‌ها و نهادهاي دولتي گير كرده‌اند، بليه‌اي است كه ديگر به امري عادي تبديل شده است.
تنگ‌نظري مديريتي به قدري افكار برخي مديران سينمايي را احاطه كرده كه اساساً به نيروهاي جديد و افكار تحول‌خواه اجازه حضور و عرض‌اندام در عرصه سينما داده نمي‌شود و مي‌توان دليل اصلي عقب‌ماندگي‌هاي فكري و اجرايي در سينما را به همين مسئله مربوط دانست.




انتقاد تند روزنامه اصلاح‌طلب از چینش تازه مدیران در سازمان سینمایی⇐فقط جابجا شدند بی‌آنکه به آشنایی‌شان با صندلی‌هایشان توجهی شود/چند نفری هستند که بیش از سه دهه در حوزه‌های مختلف سینما می چرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان می‌کنند و اغلب هم به یک نقش یا جایگاه قانع نیستند و به صورت چندمنظوره عمل می‌کنند!!!/در جمع مدیران تازه کسانی هستند که تقریبا هیچ نسبتی با سینما ندارند و تنها به سبب آشنایی یا نزدیکی با ریاست سازمان سینمایی، این پست‌ها را اشغال کرده‌اند!!!/آیا تجربه گماردن افراد ناآشنا در رأس مراکز سینمایی که موجب خوشحالی بچه‌های فک و فامیل شده، کافی نیست؟/تجربه ورود خواهرزاده مدیر سانسور و ساخت «پایان نامه» یادتان رفته؟

سینماروزان: احکام مدیریتی تازه ای که محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی برای معاونتهای زیرمجموعه اش صادر کرده و بخصوص چندشغله شدن برخی به واسطه این احکام با انتقاد روزنامه اصلاح طلب «شرق» مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان احمد طالبی نژاد منتقد با نگارش یادداشتی در این روزنامه با تیتر «باد از کجا بوزد؟» به انتقاد از این پرداخته که چرا باید عده ای خاص مدام در حیطه های مدیریتی سینما بچرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان کنند.

طالبی نژاد البته با نام بردن از فردی که صاحب 3 منصب سینمایی شده تعریضی زده به رضا میرکریمی(؟) که براساس احکام تازه سازمان سینمایی هم مشاور بین الملل است و هم عضو هیأت امنای مدرسه ملی سینما و موسسه رسانه های تصویری.

البته یادداشت طالبی نژاد یک گاف هم دارد و آن هم اینکه از کارگردان «پایان نامه» به عنوان خواهرزاده مدیر نظارت دولت احمدی نژاد نام برده شده در صورتی میان علیرضا سجادپور و حامد کلاهداری هیچ خویشاوندی وجود نداشت!!

متن یادداشت روزنامه «شرق» را بخوانید:

خب. به سلامتی بازی چرخش صندلی‌ها به عرصه سینما هم رسید و در هفته‌ای که گذشت، به حکم ریاست سازمان سینمایی، عده‌ای از مدیران دائمی سینما در مراکز و نهاد‌های مختلف این عرصه، جا‌به‌جا شدند. بله؛ فقط جابه‌جا شدند، بی‌آنکه به نسبت یا آشنایی برخی از آنها با صندلی‌هایی که در اختیارشان گذاشته شده، توجهی شده باشد.

به عبارت دیگر، چندنفری هستند که یا به دلیل سببی (که نمی‌توان به روشنی بیانش کرد) یا به دلایل دیگری، بیش از سه دهه است در حوزه‌های مختلف سینما می‌چرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان می‌کنند و اغلب هم به یک نقش یا جایگاه قانع نیستند و به صورت چندمنظوره عمل می‌کنند. به‌عنوان مثال باید به دوست عزیزی اشاره کنم که با دو حکم تازه‌ای که دریافت کرده، حالا صاحب سه منصب سینمایی است. 

در جمع مدیرانی که تعویض شده‌اند؛ دیگرانی هم هستند که تقریبا هیچ نسبتی با سینما ندارند و تنها به سبب آشنایی یا نزدیکی با ریاست سازمان سینمایی، این پست‌ها را اشغال کرده‌اند. آیا در میان فعالان سینما، فقط همین تعداد آدم شایسته پیدا می‌شوند؟ و آیا در بین سینماگران، سینماخوانده‌ها یا مدرسان سینما که سال‌های مهمی از عمرشان را درکار پرورش و آموزش جوانان و معرفی آنها به سینمای حرفه‌ای سپری کرده‌اند، جز همین چند نفر که به‌عنوان گردانندگان مدرسه سینمایی معرفی شده‌اند، یافت نمی‌شود؟

آیا فلان آقا اگر مدیر خوبی بوده، بهتر نیست در همان مسئولیتی بماند که در آن سابقه قابل دفاعی دارد؟ استمرار مدیريت‌ها به‌ویژه در عرصه فرهنگ و هنر، باعث امنیت خاطر دست‌اندرکاران این عرصه می‌شود. آیا تجربه گماردن افراد ناآشنا در رأس مراکز سینمایی و نهاد‌های ممیزی که باعث افزایش نارضایتی سینماگران باسابقه و فرهیخته از یک سو و البته از آن‌سو، فرصت‌طلبی و خوشحالی بچه‌های فک و فامیل شده، کافی نیست؟ یادتان رفته که مدیرکل سانسور در دولت احمدی‌نژاد خواهرزاده عزیزش را به زور و بلا وارد جرگه فیلم‌سازان کرد که حاصلش شد فیلم‌هایی مثل «پایان‌نامه»؟ و این در حالی بود که ده‌ها و بلکه صد‌ها جوان درس‌خوانده سینما، به دلیل نداشتن حامی، همچنان در صف انتظار ایستاده‌اند؟
آیا این شبیه کاری نیست که ١٢، ١٣ سال پیش به دلیل اینکه سردار قالیباف فرمانده وقت نیروی انتظامی که اغلب هم مردم از او راضی بودند، در انتخابات ریاست‌جمهوری رأی نیاورد، به مقام شهرداری کلان شهر تهران گمارده شد و هیچ کس هم نگفت ایشان در زمینه شهر و شهرداری چه سابقه و تجربه‌ای دارد و بهتر نیست با توجه به اینکه خلبان است، در رأس سازمان هواپیمایی کشور یا مسئولیتی شبیه به این گمارده شود؟ اما این اتفاق نیفتاد و آن سر‌دار خوش‌نام، شهردار شد و ناگهان… . آقایان محترم، لطفا هنگام تغییر ذائقه و بازکردن جا برای دوست و آشنا، به تناسب آنان با مشاغلی که برایشان در نظر می‌گیرید، توجه داشته باشید.
اینجا که شیخ‌نشین‌ها یا برخی امپراتوری‌های حاشیه خلیج‌فارس نیست که اعضای خاندان بر نهاد‌های مختلف سيطره داشته باشند. دست‌ِکم از تجربه‌های تاریخی عبرت بگیرید.
بیست‌واندی سال پیش سیدمحمد بهشتی، یکی از بهترین مدیران فرهنگی و هنری، را از مدیریت بنیاد سینمایی فارابی برداشتند و این نهاد که در سینمای آن دوران نقش اصلی را بازی می‌کرد، به بی‌خاصیت‌ترین نهاد سینمایی تبدیل شد. جشنواره کودک و نوجوان اصفهان را بنا بر بازی‌های پشت پرده، از علیرضا شجاع‌نوری که کارش را بلد بود گرفتید، از اصفهان به کرمان و سپس همدان بردید و این رویداد زنده و به راستی جهانی سینمایی کشور را به کم‌فروغ‌ترین رویداد سینمایی، چیزی در حد جشنواره رشد که کسی نمی‌داند کی و کجا برگزار می‌شود، نازل کردید.
بس نیست این همه تجربه منفی و ناکارآمد در تعیین مدیریت که نتیجه‌ای جز آچمزشدن سینما و سینماگران ایران به همراه نداشته است؟




اظهارات قابل تأمل رییس سازمان سینمایی در تودیع معاونان و…⇐حملات، ناجوانمردی‌ها و بی‌انصافی‌های زیادی در حق ایل‌بیگی شد اما او از سینما دفاع کرد!!/داروغه‌زاده به سختی پذیرفت که رییس اداره نظارت شود/علیرغم میل من، نظر وزیر بر تغییر معاونت توسعه مدیریت بود!/فارابی اگر پوست نیندازد به نتیجه نمی‌رسد/مهدی یزدانی از دوستان باسابقه ما به عنوان مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری انتخاب شده است!

سینماروزان: 23 خردادماه روزی پرسروصدا برای سازمان سینمایی بود؛ روزی پر از معارفه و تودیع. روزی که حیدریان برخی اظهارات قابل تأمل را در مراسم تودیع معاونان هیأت امنای فارابی و موسسه رسانه های تصویری بیان کرد.

به گزارش سینماروزان رییس سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری در جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی، احکام معاونین سازمان، هیات امنای مدرسه ملی و موسسه رسانه های تصویری، مشاور بخش بین الملل سازمان سینمایی را اعلام کرد.

محمدمهدی حیدریان در این جلسه گفت: سینما راهی است تا ما باید حرفمان را با آن بزنیم و ابزاری است که با آن می توانیم مشخص کنیم که عضو موثر خانواده سینما هستیم لذا برای این امر باید چارچوب ها را مشخص کنیم.

وی در ادامه افزود: حبیب ایل بیگی از دوستان باسابقه‌ای است که در طول این سال ها با فاصله و بی فاصله با ما همکاری داشته است و در این مدت حملات، ناجوانمردی ها و بی انصافی های زیادی در حق وی شد اما او از سینما دفاع کرد و در بسیاری از جاها از سینما مراقبت کرد. همانطور که مطلع هستید معاونت ارزشیابی و نظارت همیشه باید مواظب باشد زیرا جای حساسی است که محصول کار و فرآیند تولید در سینمای حرفه ای در آن تبلور پیدا می کند و جایی است که باید بسیار با سینما رفاقت کند.
رئیس سازمان سینمایی درباره بنیاد سینمایی فارابی نیز گفت: علیرضا تابش با ماموریت های جدید برای دو سال آینده ابقا شد و از تلاش وی قدردانی و تشکر می کنم زیرا در این مدت به تنهایی زحمات زیادی کشیده است.

حیدریان با اشاره به تغییردر ساختار فارابی گفت: فارابی متناسب با نیازهای جدید حرکت می کند و اگر پوست انداختن آن مانند سینما نشود مانند سایر پدیده ها که نمی توانند خود را بازتولید کنند به نتیجه نمی رسد لذا فارابی نیاز به تغییر دارد به همین دلیل حبیب ایل بیگی را با مشورت هایی که داشتیم به عنوان قائم مقام در بنیاد سینمایی فارابی برای استقرار سازمان های تولید و راه اندازی معاونت یا بخش اقتصادی یعنی تامین سرمایه های مورد نیاز برای سینما ، بخش کودک و استقرار و تجدید برنامه و تعریف سازمان سینمای کودک انتخاب کردیم که این امور با همت علیرضا تابش و حبیب ایل بیگی اتفاق خواهد افتاد. از زحمات آقای ایل بیگی و قبول مسئولیت در پست جدید تشکرمی‌کنم.

وی همچنین ادامه داد: در ابتدا قصد داشتیم از نصرت الله مرادی تا اخر امسال در همین جایی{معاونت توسعه مدیریت و منابع} که حضور داشت از توان او کمک بگیریم اما نظر وزیر بر تغییر بود. وی در ستاد اقتصادی سازمان و هم به عنوان مشاور در کنار ما حضور دارند و رمضانعلی حیدری خلیلی به جای وی مستقر می شوند. امیدواریم با این تغییر به سازماندهی مورد نظرمان در سازمان برسیم.
حیدریان در ادامه یاداور شد: تغییرات در جهت ماموریت های جدید است. حیدری خلیلی هم دوست و همراه قدیمی هستند و برای او در سمت جدید آرزوی توفیق می کنیم.

رئیس سازمان سینمایی درباره پست نظارت و ارزشیابی سازمان نیز گفت: در معاونت نظارت و ارزشیابی دکتر داروغه زاده را علیرغم اینکه وی انجام کار را به خاطر جنس آن به سختی پذیرفتند، انتخاب کردیم. همه ما از جمله منوچهر شاهسواری باید به ایشان کمک کنیم تا در این امر از توانایی ایشان استفاده کنیم زیرا صیانت و حراست از چهره تصویری بخش فرهنگ ، ایجاد تعادل ، تنظیم بازار و مراقبت از جریان نیروی انسانی همه در این حوزه قرار دارد. همچنین تدوین و اتخاذ و نگارش سیاست ها در اینجا شکل می گیرد و در این حوزه حاکمیت انتظاراتی دارد که باید به آنها واقف باشیم. باید با تعاملات به فهم مشترکی برسیم. تشکر می کنم از اینکه این مسئولیت مهم را پذیرفتید.

حیدریان درباره تغییرات در هیات امنا و هیات مدیره مدرسه ملی سینما و موسسه رسانه های تصویری نیز توضیح داد: در هیات امنای مدرسه ملی 5 تغییر و درهیات مدیره هم دو تغییر داشتیم که هدف از این تغییرات فعالتر کردن مدرسه ملی بوده است. در هیات امنای موسسه رسانه های تصویری اقای جعفر پور که رئیس کمیسیون فرهنگی مجلش شدند، به جای بیژن نوباوه و منوچهر شاهسواری ،رضا میرکریمی ، مهدی یزدانی و مجید مسچی نیز حضور دارند. این دوستان با این جهت گیری انتخاب شدند که بتوانیم با شرایط جدید موسسات کارمان را سریعتر انجام دهند.

وی ادامه داد: مهدی یزدانی که از دوستان با سابقه ما در رسانه های تصویری بود که به عنوان مدیرعامل این موسسه انتخاب شده است. کاری که دکتر مصطفی ابطحی در موسسه رسانه های تصویری انجام می‌داد درست بود اما انتظارات ما با توجه به رویکرد جدیدمان خیلی بیشتر بود لذا شرح وظیفه ای نوشته شد؛ دکتر ابطحی در حین اینکه از دوستان خوب ما هستند به عنوان مشاور از ایشان استفاده می کنیم همچنین تدوین و پیگیری آیین نامه های سازمان بر عهده وی خواهد بود.

رئیس سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: بازارهای جدید و موجود، صیانت از مال و اموال و دارایی و حقوق مولفین و سرمایه گذاران حوزه تصویر از مهمترین ماموریت های موسسه رسانه های تصویری است و سر و سامان دادن و تنوع بخشی و البته افزایش کمی محصولات حوزه نمایش خانگی از وظایف جدی موسسه است.

حیدریان با اشاره به حضور رضاداد نیز گفت: علیرضا رضا داد بحث کودک را مدیرت استراتژیک و اجرایی می کند زیرا سرمایه اصلی ما کودکان و نوجوانان هستند. سینمای کودک و نوجوان بر عهده ایشان باشد و در ستاد سازمان هم به ما کمک کنند.

وی درباره وظایف رضا میرکریمی نیز گفت: با این سطح و نوع خلاقیت در مدیریت رضا میرکریمی در دوره جدید آشنا شدم و از زمانیکه در سینمای جوان بودند او را می شناختم. در جشنواره جهانی وی استعدادهای خود را نشان داد که به دنبال آن فعالیت‌های بین المللی سینما را با کمک او استخراج کردیم. باید بنیاد بین الملل سینمای ایران را راه اندازی کنیم اما در حال حاضر فکر کردیم بدنه سینما را بزرگتر نکنیم. ایشان به عنوان مشاور امور بین المللی سینما در موسسه رسانه ها مستقر می‌شوند و برای اینکه پشتیبانی مالی و اجرایی تری در آنجا داشته باشیم همه فعالیت های قبلی باید در چارچوب متمرکز بین المللی سازمان اتفاق بیافتد لذا ایشان هیات برنامه ریزی و طراحی خواهند داشت تا با مدیرعاملان موسساتی که درگیر هستند تفاهمنامه هایی داشته باشد.

وی ادامه داد: از ابتدا گفتم پاشنه آشیل سینمای ایران و آنچه سینمای ایران را محبوس کرده دیوارهای بلندی است که در اطراف راه سینما ایجاد شده است و تنها راه فارغ شدن از این مدار بسته، حوزه بین‌الملل است که ماموریت سختی دارد و حرکت بخش بین الملل بسیار تاثیر حیاتی بر روی سینما دارد که محصولاتمان جهان پسند شود. از همکاری و همراهی ایشان هم تشکر می کنیم و امیدوارم مجموعه این تغییرات به صلاح سینما باشد.




واگذاری مدیریت موسسه رسانه‌های تصویری به فردی دارای سابقه فعالیت در شرکت‌های نساجی و ترخیص کالا!!!

سینماروزان: بعد از تغییر معاونت نظارت و ارزشیابی و حضور ابراهیم داروغه زاده به جای حبیب ایل بیگی در رأس این معاونت با حکم محمدمهدی حیدریان حالا مصطفی ابطحی هم از مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری حذف شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» جانشین مصطفی ابطحی فردیست به نام مهدی یزدانی که در جشنواره های موسوم به جهانی فجر به عنوان معاون اجرایی رضا میرکریمی دبیر این جشنواره میلیاردی انجام وظیفه می کرد و گویا قرابت نزدیکی هم با وی دارد.

اگر کارنامه مدیریتی یزدانی را مرور می کنیم متوجه می شویم فارغ از سابقه کوتاه مدتش در مدیریت موسسه رسانه های تصویری در دهه هشتاد، وی که از دهه ۶۰ وارد سیکل مدیریتی شده و همچنان در این سیکل حضور دارد تجربه مدیریتها یا معاونتهایی کاملا بی ربط به یکدیگر را در کارنامه دارد.

به عنوان مثال در کارنامه یزدانی هم عضویت در هیأت مدیره صندوق اعتباری هنرمندان به چشم میخورد و هم مدیرعاملی شرکتهایی در حیطه نساجی به نامهای «مه نخ» و «ناز نخ»!!! ایشان هم خزانه‌داری فارابی را در کارنامه دارد و هم مدیرعاملی شرکتی به نام «آریا» که در امارات متحده عربی ثبت شده و گویا در فیلد گردشگری فعالیت می‌کند!

مهدی یزدانی در سالهای اخیر هم علاوه بر معاونت اداری-مالی بنیاد رودکی رییس هیأت مدیره شرکتهایی مانند مهرتاب و آرشام بوده که اولی در زمینه نساجی و دومی در زمینه ترخیص کالا از گمرک فعالیت دارد!

اینکه چطور میشود نام چنین گزینه‌ای به مدیریت در موسسه رسانه‌های تصویری که دولتی ترین ساختار مرتبط با نمایش خانگی است می‌رسد جای پرسش دارد؟