این عطش از کجا نشأت گرفته؟⇐بعد از تلاشهای کارگردان فیلم ۳ارگانی قتل موسی خیابانی برای فیلمسازی درباره قاچاق زنان⇐حالا رونمایی از مستند «انقلاب جنسی» آقازاده شمقدری+فیلم⇔پرسش: چرا بهجای این مضامین دستمالیشده به سراغ گورخوابها نمیروند؟/چرا رشد حبابی آقازادگان ناقل «ژن خوب» و چگونگی سوءاستفادههای هزاران میلیاردی در سینمای ایران واکاوی نمیشود؟
سینماروزان/حامد مظفری: جاذبه پرداخت به مضامین اروتیک هرچند در ظاهر به فیلمسازان موسوم به روشنفکر نسبت داده میشود اما در این سالها کم نداشتهایم فیلمسازانی که در ابتدا نماد ارزشگرایی معرفی شدهاند اما در نهایت به سراغ مضامین به زعم خودشان ملتهب اروتیک رفته اند.
از محسن مخملباف که با «توبه نصوح» شروع کرد و به «جنسیت و فلسفه» رسید تا مسعود دهنمکی که بعد از سالها روزنامه نگاری در رسانههای مدعی ارزشها با «فقر و فحشا» وارد کار فیلمسازی شد و چند سال بعدش «رسوایی» را با محوریت زندگی یک روسپی ساخت با لوگویی بهاشتراک یک کفش پاشنه بلند قرمزرنگ؛ شاید با تاثیرپذیری از «مالنا»ی جوزپه تورناتوره.
یکی از سروصداهایی که اخیرا به پا شد هم از سوی محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی با نام «ماجرای نیمروز» بود. این کارگردان که بخاطر تغییر پایانبندی فیلمش و حذف اسدالله لاجوردی از خانه فتح شده موسی خیابانی با انتقاد مواجه شده به گلایه از این پرداخته بود که چرا به او پروانه ساخت فیلمنامه تازهاش را نمیدهند؟
مضمون فیلمنامه چه بود؟ قاچاق زنان!! بله، مضمون قاچاق زنان نه مثلا در دهه هفتاد بلکه در دهه نود و در روزگاری که نه قاچاق زنان بلکه ورود توریست جنسی به برخی از شهرهای خاص کشور است که انتقادات صریح شهروندان و مقامات محلی را به دنبال داشته(!) شده است مضمون مطلوب فیلمسازی محصول ارگانهای ارزشی.
مضمونی که فارغ از دستمالی شده بودن توسط یکی مثل اصغر هاشمی در «نگین» و سالها پیشتر از وی توسط مجید مجیدی در «بدوک» از این حیث که نشان دهنده تغییر فاز سریع یکی از افتخارات سالیان اخیر جریان ارزشی از تولیدات ارگانی به سمت محصولی با پیرنگ سوءاستفاده جنسی از زنان است، عجیب به نظر میرسد.
جدا از آن که یک دلیل ناگفته عدم صدور پروانه ساخت برای چنین محصولی هم نه سوژه دستمالی شده که درخواست شورایعالی تهیهکنندگان در جلوگیری از ورود بیرویه جوانان و یکی مثل مهدویان به فاز تهیه کنندگی بود و عنقریب است که فیلم با حضور تهیهکننده فیلم 3ارگانی به تولید برسد، پرسش اصلی بر سر تغییر فاز سریع یک نماد افتخارآفرینی ارزشی به مسیریست کاملا پیش بینیپذیر.
به تازگی فیلمی از حسین شمقدری آقازاده جواد شمقدری با عنوان «انقلاب جنسی» هم در فضای ویدیوی درخواستی عرضه شده؛ مستندی که تیزرش پر شده از ارجاعات جنسی! برای دیدن تیزر اینجا را ببینید.
البته این ارجاعات به مانند تمامی موارد این چنینی به بهانه آسیب شناسی ولنگاری جنسی بوده؛ بهانه ای که باعث شده این آقازاده به برخی از کشورهای قرارگرفته در رأس بیزنس جنسی نیز سری بزند و لبخند به لب هم به مناطق 18+ شهرها رفته و هم از شهروندان درباره تجربیات جنسی آنها بپرسد.
اگر بدانیم حسین شمقدری پیشتر سازنده مستندهایی کاملا ارزشمدارانه درباره مثلا فرار مغزها بوده است رویکرد او به سمت اروتیسم عجیب به نظر میرسد.
ماجرا چیست؟ چرا دوز چرخش به سمت مضامین جنسی در میان طیفی که نماد سینمای ارزشی معرفی میشوند زیاد است؟ چرا امثال حسین شمقدری و محمدحسین مهدویان زودتر از حد تصور آسیب شناسی درباره موضوعات مطلوب ارگانهایی که کلی خرجشان کردهاند را رها کرده و وارد مسیری میشوند کاملا در تعارض با مضامین قبلی؟
اگر حتی تا یک دهه قبل میشد تابوشکنی درباره چنین موضوعاتی را دلیل رویکرد مثبت اینان دانست این روزها دیگر حرف زدن از تابوشکنی جنسی هم به عنوان دلیل فیلمسازی به بهانه آسیب شناسی جنسی، سرکار گذاشتن مخاطب است!
چون نه تنها به واسطه گشایش فضا در شبکه های اجتماعی ماهانه کلی مستند و فیلم کوتاه درباره چنین موضوعاتی در فضای مجازی منتشر میشود بلکه مثلا جوانان سفرکرده به فلان شهر تایلند یا بهمان منطقه قرمزرنگ(!) هلند هم ویدیوهای تجربیات حضور خود در این شهر را در فضای مجازی بازنشر میکنند و به این ترتیب تقریبا هیچ خط قرمزی باقی نمی ماند.
خط قرمز روز چیست؟
اختلاف طبقاتی روبه گسترش در جامعه و پدیده هایی مانند آقازادگان ناقل «ژن خوب» و تسهیلات هزاران میلیاردی واریزی به جیب اختلاسگران که تابلوترین معلولشان گورخوابی است! همان گورخوابی که باعث نامهنگاری اصغرها میشود اما کوچکترین محصول آسیبشناسانهای پیرامون آن در سینمای ایران تولید نمیشود. چرا؟
در این سالها مدام ملت از گرفتاریهای اقتصادی و در عین حال سوءاستفاده های چندهزارمیلیاردی گلایه کرده اند؛ اما واکنش سینمای ایران در ورود به آن کاملا منفعلانه است. آیا در توافقی نانوشته، چپ و راست افراطی قید ورود به آن را زده اند؟ اگر این گونه است باید گفت زنده باد امتداد فیلمسازی درباره آسیب شناسی جنسی و قاچاق زنان!