سینماژورنال: در چهاردهمین جشن سالانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر که مردادماه امسال در تالار ایوان شمس برگزار شده بود ادای احترامی صورت گرفت به ناصر ملک مطیعی و نصرت ا.. وحدت دو تن از بازیگران قدیمی سینمای ایران.(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماژورنال مدتی بعد در شهریورماه و مقارن روز ملی سینما نیز از ناصر ملک مطیعی در مراسم ویژه ای که سازمان سینمایی تدارک دیده بود دعوت به عمل آمد.
دهه ابتدایی آبان ماه و در جشنی موسوم به جشن منتقدان سینما نیز از پوری بنایی خواسته شد روی سن رفته و جایزه بهترین بازیگری زن را به مهتاب کرامتی بدهد.
این تقدیرهای پیاپی با انتقاد روزنامه اصولگرای “کیهان” روبرو شده است و این روزنامه در گزارشی سراسر گلایه به انتقاد از این دعوتها و ادای احترامها پرداخته است.
سینماژورنال متن کامل گزارش “کیهان” را ارائه می دهد و البته این حق را برای آنها که طرف صحبت “کیهان” واقع شده اند قائل است که جوابیه خود را برای انتشار در اختیار این رسانه قرار دهند:
معلوم نیست در سینمایی که اهالی آن مدام از نابودی و ورشکستگیاش دم میزنند این همه جشن چه معنا و مفهومی دارد؟
به دنبال تجلیل و تقدیر از دو هنرپیشه طاغوتی در جشن منتقدان تئاتر (که گفته شد تصادفی و خودسرانه بوده!) و پس از آن، دعوت رسمی سازمان سینمایی از یک هنرپیشه مبتذل فیلمهای فارسی شاهنشاهی به جشن این سازمان برای روز سینما، در ادامه این سلسله نامبارک یکی دیگر از به اصطلاح هنرپیشگان طاغوتی که کارنامه سیاهش در ایفای نقشهای مبتذل، تطهیرناشدنی است، در شب جشن به اصطلاح منتقدان سینمای ایران مورد تجلیل قرار گرفت!
معلوم نیست در این سینمایی که اهالی آن مدام از نابودی و ورشکستگیاش دم میزنند و مرتبا بدهکاریها و قرض و قولههایشان را به رخ میکشند، این همه جشن و مراسم و بزرگداشت چه معنا و مفهومی دارد؟ سینمایی که به گفته دستاندرکارانش در تولیدش وامانده، حالا در ازای 40، 50 فیلم اکران شده در طول سال دهها جشن و مراسم و بزرگداشت برگزار میکند!! آن هم مراسم و جشنهایی که بعضا به تجلیل و تکریم از مظاهر فساد و فحشا در دوران طاغوت میپردازند و تاسف اینکه در جشن منتقدان چنین تجلیل و تکریمی اتفاق میافتد، جشنی که جناب ریاست سازمان سینمایی و برخی دیگر از معاونان و مسئولین سینمایی کشور نیز حضور دارند!!
شخص یاد شده با کدام آثارش راه سینمای امروز ایران را هموار کرده است؟!!
واقعا چقدر دوره و زمانه نزد این جماعت وارونه شده! منتقدانی که معمولا بایستی از فیلمهای معتبر و باارزش هنری و همچنین دستاندرکاران و بازیگران صاحب سبک و مولف تقدیر نمایند. این بار چنان از این روی به آن روی چرخیدهاند که از یک نماد ابتذال آریامهری تجلیل میکنند!! و در کمال شگفتی مجری مراسم یاد شده هنگام تعریف از به اصطلاح هنرپیشه یاد شده ضمن اشاره به نقش مهم چنین افرادی در سینمای ایران، میگوید: «… کیست که یادش برود که چه کسانی این راه را هموار کردند؟!! ممنونیم که تشریف آوردید و دعوت ما را پذیرفتید خانم…»
یاللعجب!، کاش جناب مجری توضیح میداد که شخص یاد شده با کدام آثارش راه سینمای امروز ایران را هموار کرده است؟!! با فیلمهایی همچون: «خانم دلش موتور میخواد» یا «قربون زن ایرونی» و یا «یک خوشگل و هزار مشکل» چنین راهی را برای سینما هموار کرده یا با فیلمهایی مانند «نانجیب» و «زن یکشبه» و «خوشگذران» و یا با «علی سورچی» و «قصاص» و «گلنسا در پاریس»؟!!
تقاضای یک تهیه کننده از رییس سازمان سینمایی
آیا منظور مجری از هموار شدن راه امروز سینمای ایران از طریق فیلمهای مبتذل فوقالذکر، خیل به اصطلاح فیلمهای مملو از خیانت و سیاهی در بحرانهای خانوادگی و روابط غیراخلاقی مثلثی و مربعی و ذوزنقهای است که فضای این سینما را پر کرده است؟ پس بیهوده نیست که این سینما (به جز مواردی معدود) به هیچ صراطی با گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی و ملی این مردم کنار نمیآید!
اما پس از آقای مجری، یکی از به اصطلاح تهیهکنندگان سینمای ایران نیز به تجلیل از بازیگر نامبرده پرداخت و اذعان کرد تلاش داشته تا وی را در یکی از فیلمهایش شرکت دهد اما با مخالفت معاونت سینمایی وقت مواجه شده است. او با اعتراف به خطای کنار گذاردن بازیگران سینمای طاغوت مانند همین بازیگر تجلیل شده خطاب به رئیس سازمان سینمایی تذکر داد که: «سینمای ما نیاز به بازنگری و بازتعریف برخی مسائل دارد این تقاضایی است که من از معاونت سینمایی دارم تا شاهد حضور همه کسانی باشیم که قلبشان برای سینما و حضور در این صحنه میتپد.»
همین امروز هم نگاهی به سینمای دست پخت همین حضرات، نشان از ساخت و تولید فیلمفارسیهای بسیاری دارد
آیا منظور این به اصطلاح تهیهکننده سینما از «بازنگری و بازتعریف سینمای ایران»، حضور بازیگران و دستاندرکاران فیلمفارسیهای مبتذل و ساخت این دسته از فیلمها بوده؟! اگر چنین است، بهتر است راه دور نرفته و تقاضای مازاد نفرموده و جناب رئیس را به زحمت نیفکنند که همین امروز هم نگاهی به سینمای دست پخت همین حضرات، نشان از ساخت و تولید فیلمفارسیهای بسیاری دارد که در کمال تاسف بعضا از همان فیلمفارسیهای گذشته هم نازلتر و سخیفتر هستند. (فقط هنوز جرات نکردهاند صحنههای عریانگری و رقاصیهای تهوعآور و روابط جنسی آن فیلمها را بازنمایی کنند).
اما بالاخره متوجه نشدیم منظور حضرت امامخمینی(رحمهًْاللهعلیه) در سخنرانی هنگام ورودشان در بهشت زهرا، از فحشا سینمای دوران طاغوت چه بود که مخالفت خود را با آن ابراز کردند؟ اگر بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی به فساد و فحشا آن سینما باور داشتند (همچون قاطبه مردم مسلمان و انقلابی ایران که از همین روز برای اعتراض به فساد رژیم شاه، سینماها را سنگباران میکردند) پس از 37 سال که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، نمادها و مصادیق آن دوران، بر روی سن سینمایی که منصوب به همین انقلاب است، چه میکنند؟
میخواهید اصلا بگوییم هویدا هم سر کارش برگردد؟!!
آیا همانطور که مجری مراسم نهمین جشن منتقدان گفت، آنچه امروز در سینمای ایران شاهد هستیم همان راهی است که آنها هموار کردند؟ (اگر چنین است که دیگر نبایستی امیدی به این سینما داشت! چرا که دستاندرکاران همان سینمای فیلمفارسی مورد نظر آقایان که امروز از سمبلهایش تجلیل میکنند، یک سال و نیم پیش از پیروزی انقلاب، رسما ورشکستگی خود و سینمایشان را اعلام نمودند.) بنابراین واقعیات و حقایق یعنی سینمای امروز ایران، وارث یک سینمای ورشکسته تمام شده است؟! آیا منظور آن به اصطلاح تهیهکننده از «بازنگری و بازتعریف برخی مسائل» بازسازی همان سینمای مبتذل طاغوت است؟ آیا دستاندرکاران این سینما، پس از 37 سال به جای اول بازگشتهاند و تقاضای رسمیت یافتن سینمای فیلمفارسی مبتذل شاهنشاهی را دارند؟ اگر چنین است که وای به حال چنان سینمایی و منتقدانی که برایش کف میزنند!!
نقل است در روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب که نزد حضرت امام خمینی(رحمهًْ اللهعلیه) وساطت ابقای برخی عوامل و سرسپردگان شاه را میکردند، امام با شوخی و مطایبه میگویند «میخواهید اصلا بگوییم هویدا هم سر کارش برگردد؟!!»
- از راست: حمید فرخ نژاد، فرشته طانرپور، پوری بنایی و مهتاب کرامتی در شب جشن منتقدان خانه سینما