1

ذهن منثور و عین منظوم!/صورت و مخرج نمایش #هفت_خان_اسفندیار تحت رادیکال

سینماروزان/حامد مظفری: تلاش های حسین پارسایی برای موزیکال-لاکچری‌های مرکب از تئاتر و کنسرت به #هفت_خان_اسفندیار و شاهنامه رسیده و این بار ارگان‌های ارزشی هم حامی تولیدند تا شک و شبهه‌های اجرا با سرمایه‌های بی‌مسئولیت از بین برود.

هفت خان اسفندیار مثل بینوایان و الیور توییست یک حظ بصری کامل است برای کوچک و بزرگ و بلوغ پارسایی را نشان می‌دهد در مهندسی دکور، سازه و ماشینری و فراهم آوردن غنی‌ترین ابزار موجود در جهت مصور کردن صحنه‌ای تکه‌هایی از شاهنامه.
کاری ندارد؟ دربرابر انبوه بریز و بپاش‌هایی که می‌کنند برای شماره های ده و یازده ولی از بازنمایی یک سکانس مرعوب‌کننده از بازداشتگاه عاجزند همان یک پرده استحاله اسفندیار به‌ سیمرغ کافیست تا دریابیم اگر جیب‌شان پر شده، برای تولید هم کم نگذاشته‌اند.

عدو، سبب خیر شده! چطور؟ اتفاقات پسامهسا باعث دگرگونی کامل در کستینگ و حذف بازیگران شبه‌انتلکت و رجوع به بازیگران آلترناتیو شد و جالب اینکه در کیفیت بازی گاهی بانیپال شومان و اصغر پیران را به‌مراتب پرشورتر از امثال نوید و اشکان می‌بینیم. حتی بازیگری کلیشه در پروژه‌های ارزشی مثل امین زندگانی به خوبی رویین‌روحی اسفندیار را در تعادل با رویین‌تنی او به رخ کشیده. حساب محسن حسینی را یقینا باید از بقیه متمایز کرد که با انبوه تجربه خرد و کلان تئاتری، با ورود به هر پرده، سن را از آن خود می‌کند. فریبا کوثری پس از مختار بار دیگر شمایل بانویی کاریزماتیک را ارائه داده؛ با حضور اندک اما به یاد ماندنی و بسیار موجه‌تر از غزل‌های مرحومه.
پارسایی رندی کرده و با تغییر دادن بافت دراماتیک شاهنامه و مثلا ریزش خان مرداب در خان دریای سرخ، ریتم نمایش را بالا برده تا مخاطبی که در یک ساعت اول محو پروداکشن و دکور و حتی حرکات موزونی است یادآور کنسرت‌های متالیکا(!) در یک ساعت بعد حس تکرار و “خب که چی؟” بهش دست ندهد و از سالن بیرون نزند…

ذهن منثور و عین منظوم در نمایش هفت خان اسفندیار
ذهن منثور و عین منظوم در نمایش هفت خان اسفندیار

آنچه هفت خان اسفندیار را دیرهضم می‌کند به ذهنیت منثور نسل‌های متاخر برمی‌گردد که تاب انبوه نظم داستانی نمایش را ندارند و جاهایی ردّ روایت را گم کرده و مجبورند به داده‌های فرامتنی پناه ببرند. پارسایی می‌گوید باید آن قدر منظوم کار کرد تا ذهنیت منظوم شکل گیرد ولی بی پیشوند، نمی‌شود. نوجوان و جوانی که در سیکل پرورشی بیش از عجین شدن با ادبیات فارسی، سوق داده میشود به یادگیری زبان های فرنگی، سخت بتواند با تماشای یکی دو نمایش، نظم را دریابد…

چاره کار؟ دوستی می‌گفت ای کاش بخشی از کنداکتور یکی از انبوه شبکه‌های بی‌مخاطب را برای تله‌تئاترها درنظر گیرند و در آن جایی ویژه برای تله‌تئاتر‌های اقتباسی ادبیات کهن درنظر گرفته و با ترکیب نظم و نثر، قاپ مخاطب را بدزدند. میشود؟ تلویزیون برای نمایش نسخه ضبط شده همین هفت خان اسفندیار که جا دارد! ندارد؟




الهام کردا #جادوزن شد+عکس

سینماروزان: #الهام_کردا در موسیقی-نمایش «هفت خان اسفندیار» به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین پارسایی ایفاگر نقش «جادو زن» شد.

#هفت_خان_اسفندیار برداشتی آزاد از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به نویسندگی محمدرضا کوهستانی است.

امین حیایی، غزل شاکری، امیر کاوه آهنین جان و اصغر پیران دیگر بازیگران این پروژه هستند.
«هفت خان اسفندیار» محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است که با مشارکت بنیاد فرهنگی هنری رودکی پاییز سال جاری در تالار وحدت روی صحنه می‌برد.

الهام کردا در نقش جادوزن در نمایش هفت خان اسفندیار
الهام کردا در نقش جادوزن در نمایش هفت خان اسفندیار

عکاس: حسین حاجی بابایی