1

قابل توجه هر آن که، رییس جمهور خواهد شد⇐آشنایی با مشکلات اساسی هنرمندان+ شش راهکار اولیه برای تسکین درد

سینماروزان/حامد مظفری: در کنار تمام مشکلات اهالی هنر باید از مشکلات اقتصادی و دغدغه‌های تامین معاش، به‌عنوان زیرمجموعه مشکلات هنرمندان نام برد.

مشکل اول و آخر هنرمندان‌، مشکل معیشتی است و تقریبا تمامی هنرمندان با اینکه در صندوقی با عنوان صندوق هنر فهرست شده‌اند ولی خروجی این صندوق برای هنرمندان در شعار، پرسروصدا ولی در عمل، حداقلی بوده است. در ادامه برخی از مشکلات اساسی هنرمندان را مرور کرده‌ایم.

مشکل اول. نداشتن بیمه بیکاری:
هنرمندان هیچ بیمه بیکاری ندارند که در ایام بیکاری بتوانند از آن استفاده کنند و در شرایط کرونا، همین خلاء به شدت به ضرر هنرمندان تمام شد و متاسفانه دولت اعتدال هم که تمهیدی نیندیشید.

مشکل دوم. نداشتن بیمه درمانی جامع:
هنرمندان در سالهای اخیر یک بیمه تکمیلی تازه‌کار داشته‌اند که اخیرا هم مدیرعامل آن به‌دلیل دریافتی هنگفت، برکنار شد!!
این بیمه فارغ از محدودیت‌های فراوان در درمان هنرمندان، در بازپرداخت هزینه‌های درمان به شدت کند عمل کرده‌. این خواسته هنرمندان است که یک بیمه درمانی جامع داشته باشند که آنها را از هر گونه هزینه درمان،  خلاص کند.

مشکل سوم. کیفیت پایین بیمه بازنشستگی:
بیمه تامین اجتماعی هنرمندان، بیمه ای خویش فرماست که نزدیک نیمی از هزینه‌اش را به‌جای دولت، خود هنرمند باید پرداخت کند و به دلیل خویش‌فرما بودن این بیمه، وقتی هنرمند بعد از سی سال پرداخت حق بیمه بازنشسته می‌شود، رقمی که بابت بازنشستگی می‌گیرد حداقلی است.

مشکل چهارم. نداشتن تعاونی مصرف و عدم ارائه تسهیلات ارزاق اولیه به هنرمندان:
در حالی که بسیاری از صنوف در تعامل با فروشگاه‌های زنجیره‌ای و با توزیع کارتهای اعتباری، شرایط تامین اقلام اولیه زندگی اعضای خود با حداقل قیمت را فراهم کرده‌اند ولی هنرمندان از هر گونه تعاونی مصرف یا تسهیلات تامین ارزاق اولیه زندگی محرومند!!

مشکل پنجم. بوروکراسی دامنگیر صندوق هنر:

صندوق هنر بعنوان متولی اصلی معیشت هنرمندان گرفتار بوروکراسی پیچیده‌ای است که در دوران کرونا این بوروکراسی ، اعتراض فراوانی را موجب شد. اینکه بسیاری از امور هنرمندان بعد از مدتها ارتباط تلفنی یا ثبت الکترونیک،  در مسیر گشایش قرار نمی‌گیرد و تازه بعد از مراجعه حضوری به صندوق است که مسئولان یادشان می‌افتد، مشکل را حل کنند زیبنده دولت الکترونیک نیست. اگر صندوق هنر تیم زبده‌ای را برای پیگیری مطالبات داشت تا این حد منفعل بود؟

راه حل‌هایی اولیه برای تسکین

اول. در کوتاه مدت قبل از هر کار باید تمام هنرمندان عضو صندوق هنر که تعدادشان به صد هزار نفر هم نمی‌رسد به یک اندازه از تسهیلات بهره ببرند.

دوم. اصلی ترین تسهیلاتی که حق هنرمندان است، پرداخت کامل حق بیمه تامین اجتماعی آنهاست. به جای صرف کردن بودجه‌های دولتی برای هزینه‌های جاری و پشتیبانی نهادهای بودجه‌خوار دولتی میتوان بودجه را صرف پرداخت حق بیمه هنرمندان نمود. اصلی‌ترین کار دولت آینده باید این باشد که کل هنرمندان را از پرداخت حق بیمه، بی‌نیاز کند!

سوم. عقد یک قرارداد بلندمدت با یک فروشگاه زنجیره‌ای معتبر و ارائه تسهیلات خرید ماهانه به هنرمندان، دیگر کمکی است که در کوتاه مدت میتوان هنرمندان را از آن بهره‌مند کرد.

چهارم. انتخاب یک شرکت قدرتمند برای عقد قرارداد بیمه تکمیلی درمان، باید فعالیت دیگر دولت آتی باشد. شرکتی باید بیمه‌گزار باشد که تا ریال آخر هزینه درمان هنرمندان را دهد و بهانه نیاورد.

پنجم. برنامه‌ریزی برای ایجاد بیمه بیکاری برای هنرمندان و ارتقای بیمه بازنشستگی هنرمندان و حتی قرار دادن مشاغل هنری در فهرست مشاغل سخت برای بازنشستگی زودهنگام از دیگر کارهای هر رییس جمهوری است که به دنبال خدمت به هنرمندان است.

ششم. بیمه سطح پایین هنرمندان حتی عیدی سالانه هم به آنها نمیدهد. چه خوب است رییس جمهور بعدی توزیع حداقل عیدی کارگری را برای تمامی هنرمندان به تصویب برساند.

حامد+مظفری+منتقد+سینما+روزنامه+نگار
حامد+مظفری+منتقد+سینما+روزنامه+نگار




تهیه‌کننده “خط ویژه” و “عصر یخبندان” بیان کرد⇐دعواي ماليات هنرمندان، مضحك، غيركارشناسي و سياسي‌ شده است؛ بماند که اغلب مردم هم حس نمی‌کنند مالیات برای آبادانی کشور صرف می‌شود!/وقتی ۹۰درصد هنرمندان بیکارند و بیمه بیکاری هم ندارند چرا برای بخشودگی مالیاتی آن ۱۰درصد پرکار متمول بر سر این ۹۰درصد، منت می‌گذارید؟؟

سینماروزان: اینکه در نزدیکی انتخابات مجلس۹۸ و در فاصله‌ای کوتاه بعد از غائله بالا بردن ناگهانی قیمت بنزین، دولت اعتدال با بخشودگی مالیاتی هنرمندان سعی دارد وجهه‌ای فرهنگی به خود دهد با انتقاداتی مختلف مواجه شده است.

حرف اصلی و منطقی این انتقادات کجاست؟؟ آنجا که می‌گویند دولت به‌جای معافیت مالیاتی کل جامعه هنری باید از متمولین هنری مالیات گرفته و آن را صرف بهبود معیشتی هزاران هنرمندی کند که در طول سال حتی یک پروژه کاری هم بهشان نمی‌خورد.

منصور لشکری قوچانی تهیه‌کننده سینما با نقد سیاسی‌بازی در جریان معافیت مالیاتی هنرمندان اظهار داشت: متاسفانه فقدان نگاه تخصصی موجب شده مثل هميشه تر و خشك در قوانين با هم بسوزند! چرا به تخصص بها نميدهيم؟ چرا از قوانين كشورهاى مختلف در خصوص ماليات هنرمندان استفاده نميكنيم؟ اكثر بازيگرهاى كشور ما بيكار هستند و تعدادي اندک نيز پولهای نجومی می‌گیرند. از متمولین، مالیات نمی‌گیرند و درعوض حتی بیمه بیکاری را از تنگدستان جامعه هنری دریغ کرده‌اند!!

تهیه‌کننده “خط ویژه” و “عصر یخبندان” ادامه داد: دعواي ماليات هنرمندان، مضحك، غيركارشناسي و سياسي شده است؛ بماند که اغلب مردم احساس نمي‌كنند كه پول ماليات برای آباداني كشور خرج مي‌شود.

لشکری قوچانی افرود: وقتی ۹۰درصد هنرمندان بیکارند و بیمه بیکاری هم ندارند چرا برای بخشودگی مالیاتی آن ۱۰درصد پرکار متمول بر سر این ۹۰درصد، منت می‌گذارید؟؟ هر دو روى سكه را ببينيم ، جوگير نشويم ، تعدادي درآمد بسيار بالا دارند و مالیات هم نمیدهند ولی اكثريت هنرمندان بيكارند !!!

تهیه‌کننده “قاتل اهلی” تاکید کرد: به تخصص در راستاى كم شدن بى‌عدالتى بها دهیم. به اميد بها دادن به تخصص؛ اميدوارم كه قوانين را به‌مرور افراد متخصص بنويسند. بدون استفاده از افراد متخصص نميتوان قوانين را اصلاح كرد. نبود شفافيت، بي‌عدالتي، تبعيض، رانت و … در سيستم مالياتي مشهود است و مراقبت كنيم چون هر دو جريان ، سياسي‌كارى ميكنند و همه حقيقت را نميگويند. 




انتقاد رسانه اصلاح‌طلب از تظاهرات و جلوه‌گری‌های بی‌قاعده برخی هنرمندان در محرم⇐اگر برای باور خویش شرکت می‌کنید چه نیاز است به آفیش عکاس؟؟

سینماروزان: حضور هنرمندان در هیأتهای و تکایای مذهبی فی‌نفسه امری مثبت است اما در سالهای اخیر برخی از هنرمندان گرفتار آفت خودنمایی برای انتشار تصاویر و فیلمهای این حضور در شبکه‌های اجتماعی شده اند و کار به جایی رسیده که شماری از هنرمندان پیشتر عکاس و فیلمبردار برای خود آفیش می‌کنند تا دقایقی که در فلان هیأت هستند فیگورهای مکش مرگ مای عزاداریشان ثبت شود و نه جز آن.

این روند با انتقاد روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» مواجه شده که در یادداشتی با عنوان «آيين‌ها، افراد مشهور، ريا و تظاهر» به آن تاخته است.

متن یادداشت «اعتماد» را بخوانید:

محرم كه آمده است، بسياري از افراد كه هيچ گوشه‌اي از زندگي و عادات و منش‌هاي فردي و اجتماعي‌شان در ايام ديگر سال، نشاني از باورهاي مذهبي نداشته و نخواهد داشت، نمونه‌هايي از سوگ و مراسم اين ايام را در صفحات خود در شبكه‌هاي اجتماعي به اشتراك مي‌گذارند. مانند هر مناسبت تقويمي يا روز ديگر، به اين نوع واكنش‌هاي مقطعي و جرقه‌ها كه مي‌آيند و مي‌روند، عادت كرده‌ايم و آن را به منزله نوعي همسويي و همراهي با آنچه ميان مردم و در كوي و خيابان جريان دارد، مي‌گيريم. اما در امتداد اين رفتار، اتفاقي مي‌افتد و امسال به اوج خود رسيده كه ديگر مرزهاي همراهي همگاني را پشت سر گذاشته و آشكارا به دامنه رياكاري نزديك شده است.
در اقوال و احاديثي كه هم به واسطه همين منابر و مناسك و هم در طول سال‌هاي مدرسه، به بخشي از ناخودآگاه جمعي ما بدل شده و براي يادآوري‌شان حتي نياز به حافظه نداريم، بارها بر اينكه عمل خير خود را جار نزنيم و از آن براي نمايش نيكوكاري خويش بهره نبريم، تاكيد شده است.
اين امر به عنوان نكته‌اي انساني، آنچنان قابل درك به نظر مي‌رسد كه حتي نياز چنداني به تكرار آن تعاليم حس نمي‌شود. اما اگر محيط مجازي اين روزها و شب‌ها را نظري بيندازيد، با تصاوير پرشماري رو به رو مي‌شويد كه هر كسي از حضور خودش پاي ديگ‌هاي نذري پزان در هيات‌ها يا مراسم سينه زني و عزاداري در تكيه‌ها و مساجد، به اشتراك گذاشته است.
در دوراني كه بيت «بورياباف اگرچه بافنده ست/ نبرندش به كارگاه حرير» فراموش شده‌ترين ارجاع تاريخ شعر كهن فارسي است، بسياري عكس‌هاي متعلق به افراد مشهور يا مثلا مشهور حتي با دوربين حرفه‌اي و اسم و امضاي عكاس همراه است.
يعني مي‌توان گفت «آفيش»ي در كار بوده و براي ثبت حضور حضرات در مراسم، عكاس و دوربين خبر كرده‌اند. اين فرياد و نمود «من دارم در مراسم شركت مي‌كنم»، با وانمود و تظاهر، چه تفاوتي دارد؟
وقتي در آييني براي باور و احوال خويش شركت مي‌كنيم، چه احتياجي به اعلام تصويري و خبري، آن هم در اين مقياس و با اين كيفيت داريم؟ و اگر اين اعلام را مهم مي‌دانيم و براي عكس‌هايش، مي‌مانيم و مي‌ايستيم و عكاس صدا مي‌زنيم، آن خلوص و خلوت و نيت چه مي‌شود؟
در گوشه‌هايي از اين جلوه‌گري‌هاي بي‌قاعده كه گاه مرز حرمت به مقدسين و مقدسات را هم مي‌شكنند و ارايه مجموعه تصاوير اين آيين را با فلان جشن هنري و فرهنگي يكي مي‌پندارند و همه خندان و سرخوش رو به دوربين لبخند مي‌زنند و ژست مي‌گيرند، امسال به پديده‌اي برمي‌خوريم كه مي‌تواند از اوج‌هاي اين خودنمايي ناصواب به شمار ‌آيد: بسياري صفحات مجازي از حضور فلان و بهمان خواننده پاپ در مراسم دهه اول محرم و نوحه‌خواني آنها خبر مي‌زنند و عكس‌هايي با نورپردازي و «اديت» همانند كنسرت‌ها، ارايه مي‌دهند!
هرچند در ابعاد انتقادي، اينكه موج تازه فعالان موسيقي به جاي ترانه‌خواني، دارند روند مرثيه‌خواني را در آثارشان پياده مي‌كنند، نكته مطرحي است و انجام اين كار به منزله نوعي اقرار غيرحرفه‌اي، اما اينجا از اين مساله مي‌گذريم و بحث‌مان بر سر نكته ديگري است: اعلام پيشاپيش حضور اين افراد پشت ميكروفن هر هيات و محفل، عكس‌هايي كه گرفته و منتشر مي‌شود و ميزان آب و تابي كه به شرح ماوقع مي‌دهند، از اصالت اعتقادي چنين حركتي، چه برجاي مي‌گذارد؟
چه كسي مي‌تواند ادعا كند تاريخ اسلام مي‌داند يا «هياتي» بوده و هست؛ اما از نهان داشتن كارهاي نيك و كمك به فقرا چه ميان بزرگان دين و چه پيروان قرون و اعصار بعد، هيچ نشنيده و نخوانده است؟ و چگونه مي‌پنداريم محيط مجازي بابت اينكه ابزار جهان امروز است، از آداب ملموس سفارش شده در گذشته دين و عرف، دور مي‌ايستد؟
آن جلوه‌هاي تظاهر در انظار جماعت كه آن همه در احاديث و روايات نكوهش مي‌شد، به سادگي و به روشني حالا خود را در همين فضاي مجازي نشان مي‌دهد و خودنمايي ما را از به رخ كشيدن هر كاري كه در اين دهه كرده‌ايم، افشا مي‌كند.
همين يك حديث از پيامبر اسلام را باز بخوانيم و نسبت آن را با عادت امروز دوستان مشهور و مثلا مشهور و عكس‌هاي محرمي صفحات‌شان در شبكه‌هاي ارتباطي، بسنجيم. تكليف، روشن است: «رياكار چهار نشانه دارد: اول، هنگامي كه كسي نزد اوست به عبادت خدا حريص است. دوم، در تنهايي تنبل و بي‌حال است. سوم، در همه امورش به دنبال ستايش ديگران است و چهارم، با تمامي توان در نيكوكار جلوه دادن ظاهرش مي‌كوشد ».




دسته تبر از جنس درخت است، افسوس!⇔مرحبا به صلابت(!) خانه سینما که تازه بعد از عذرخواهی وزیر، یاد بیانیه دادن افتاد و در آن بیانیه بر مرام و اخلاق وزیر تأکید کرد

سینماروزان: اظهارات وزیر ارشاد در روز رأی گیری انتخابات96 در طعنه به دیدار ابراهیم رییسی-امیر تتلو با این عبارت «به این کاندیدای عزیز میگویم اگر نیاز به هنرمند داشتید به من میگفتید برایتان چند هنرمند میفرستادم» زودتر از همه با انتقاد رسانه‌های مستقل و سپس برخی سینماگران نظیر مسعود جعفری جوزانی، کیومرث پوراحمد و رضا کیانیان مواجه شد.

به گزارش سینماروزان این انتقادات موجب آن شد که وزیر ارشاد یک روز بعد از اظهاراتش و البته بعد از اعلام نتایج نهایی انتخابات با انتشار ویدیویی به عذرخواهی از هنرمندان بپردازد.(اینجا را بخوانید)

با این حال خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی سینمای ایران در برابر این اتفاق موضعی کاملا انفعالی داشت؛ در شرایطی که تصور می شود این نهاد زودتر از همه به انتقاد از توهین به هنرمندان بپردازد اما ساعتها بعد از اظهارنظر وزیر هیچ واکنشی از سوی این نهاد صادر نشد و در نهایت تازه بعد از عذرخواهی وزیر بود که این نهاد با انتشار بیانیه ای به این ماجرا واکنش داد و آن هم نه واکنش صریح که واکنشی حامیانه نسبت به وزیر و با این مقدمه که «با آنچه که از مرام و اخلاق در شما می شناسیم یقین داشتیم که در گفتگوی منتشر شده، هیچ قصدی بابت طعنه و توهین به جامعه محترم فرهنگی-هنری کشور نداشته اید»!!!

متن بیانیه خانه سینما را بخوانید:

جناب آقای دکتر صالحی امیری
وزیر ارجمند فرهنگ و ارشاد اسلامی

سلام
گذر از هیاهوهای کاذب و استقرار در این شادمانی ملی و همدلی تاریخی، بر همه ما واجب است.
با آنچه که از مرام و اخلاق در شما می شناسیم یقین داشتیم که در گفتگوی منتشر شده، هیچ قصدی بابت طعنه و توهین به جامعه محترم فرهنگی-هنری کشور نداشته اید، اما بپذیرید که سوءتفاهم به وجودآمده می توانست در روند ارتباط ساختارمند میان اهالی فرهنگ و هنر با حضرتعالی خلل ایجاد کند.
شکر و سپاس که با نشر پوزش صمیمانه شما، یک بار دیگر بر سعه صدر و باور به گفتمان فرهنگی دولت تدبیر و امید، مهر تائید زده شد.
هیچ یک از ما مصون از خطا و اشتباه نیستیم؛ آنان که روش پوزش خواهی را برمی گزینند، یقیناً در گسترش مکارم اخلاقی، سربلند می مانند.

منوچهر شاهسواری – مدیرعامل خانه سینما




انتقاد رسانه‌های مستقل و برخی هنرمندان وزیر ارشاد را به عذرخواهی واداشت+فیلم

سینماروزان: سخنان طعنه گونه وزیر ارشاد خطاب به ابراهیم رییسی و تعریضش به دیدار با تتلو با این عبارت “به این کاندیدای عزیز میگویم اگر نیاز به هنرمند داشتید به من میگفتید برایتان چند هنرمند میفرستادم” موجب انتقاد اغلب رسانه های مستقل و برخی از هنرمندان نظیر مسعود جعفری جوزانی، کیومرث پوراحمد و رضا کیانیان شد و در نهایت همین انتقادات وزیر ارشاد را به عذرخواهی واداشت.

رضا صالحی امیری وزیری که در جلسه رای اعتمادش در مجلس بخاطر سوابق امنیتی حاشیه ساز شده بود با انتشار ویدیویی با تاکید بر آن که هنرمندان سرمایه های اجتماع هستند از آنها عذرخواهی کرده است و البته این را هم بیان داشته که سخنان دیروزش “طنز” بوده است.

سینماروزان ضمن آن که سنت عذرخواهی مدیران بخاطر گافهایشان را ارج می نهد به عموم آنها توصیه می کند شوخی یا جدی حرمت هیچ انسانی و به ویژه هنرمندان را زیر سوال نبرند.

برای دیدن فیلم گفته های وزیر اینجا را ببینید.




هنرمند عزیز! از سخن وزیر ناراحت نشو! از سهل‌الوصول بودن خودت دلگیر باش!

سینماروزان: وزیر ارشاد دولت یازدهم درست همزمان با روز رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری و در جهت طعنه زدن به دیدار ابراهیم رییسی با امیر تتلو(؟؟) اظهارنظری کردند که با انتقاد مواجه شد.

به گزارش سینماروزان وزیر ارشاد دولت یازدهم بیان داشت: به کاندیدای عزیز می‌گویم اگر واقعا نیاز به هنرمند داشتید به من می‌گفتید برایتان چند هنرمند می‌فرستادم.

این تشبیه کردن هنرمند به «کالا»یی که میتوان آن را از ستادی به ستادی دیگر فرستاد با انتقاد برخی هنرمندان مواجه شد ولی پرسش اصلی آنجاست که چرا یک وزیر آن هم وزیر ارشاد دولتی که مدام شعار فرهنگ دوستی می‌دهد باید دچار چنین اشتباهی شود.

یک پاسخ می تواند به نداشتن سابقه فرهنگی کافی چنین دولتمردانی مربوط باشد؛ موضوعی که سینماروزان بارها و بارها و به خصوص در نقد مدیریت سینمایی کشور به آن اشاره کرده است. فرهنگ و هنر مدیران باتجربه در حیطه فرهنگ و هنر را می‌خواهد و با بهترین مدیران حوزه های دیگر نمی‌توان این حوزه را بدون گاف اداره کرد.

در کنار فقدان تجربه مدیریت فرهنگی که بارها پاشنه آشیل شده، دلیل دیگر این سهل انگاری را هم باید هنرمندانی دانست که در سالهای اخیر به راحتی و بدون کمترین تعمق در سوابق سیاستمداران به زینت مجالس آنها بدل شده اند.

فارغ از انتخابات که همواره با هنرمندانی روبروییم که اغلب بی دلیل و اخیرا هم با توجیه ترجیح بد بر بدتر به سراغ سیاستمداران بی ریشه در فرهنگ می روند در مراسم مختلف ارگانی هم کم ندیده ایم استفاده ابزاری از بخشی از هنرمندان را.

طبیعی است که این سهل الوصول بودن بخشی از جامعه هنری است که یک سیاستمدار را دچار توهم پیاده نظام بودن هنرمندان میکند و همین میشود که به جای تلاش چهارساله در جهت ارتقای منزلت هنرمندان و به ویژه حل مشکلات معیشتی، فقط در هنگامه انتخابات است که کلی شعار درباره ارزش هنر داده می‌شود و از وزیر نفت گرفته تا وزیر خارجه در قابهایی ملون با هنرمندان قرار می گیرند.

هنرمندان ما اگر قدری بیشتر بهای خویش را بدانند و به جای ساده‌انگاری با تعمق و البته استدلالهای عقل‌مدار له یا علیه سیاست یا سیاستمداران خاص موضع بگیرند آن گاه دیگر به جایی نمی رسیم که هنرمندان در بیان دولتمردان در حد «کالا» تنزل پیدا کنند.

هنرمندان حتی اگر می خواهند به تریبون حمایت از یک کاندیدای خاص بدل شوند باید در قبال حمایت، برنامه عملگرایانه آن کاندیدا برای بهبود مشکلات ریشه ای صنف خود را مطالبه کنند و تا این اتفاق نیفتد نمی توانند حقیر شدن خویش در کلام یا عمل سیاستمداران را برخورنده بدانند.




شيوع يک سندروم عجيب در پيکره سينما⇔همراهي با روحاني درعين برائت از ايوبي!!!

سينماروزان/حامد مظفری: همان طور که کاملا قابل پيش بيني بود الويت نداشتن فرهنگ و هنر در مباحث طرح شده از کاندیداها در کنار حمايتهايي که از سوي برخي کانديداهاي منتسب به اصولگرايان نثار برخي اهالي سينما شده موجب آن گشته در فاصله کمتر از يک هفته مانده به انتخابات هيچ کدام از کانديداهاي رياست جمهوري نتوانند اجماعي کامل از سينماگران را دنبال خود داشته باشند.

در اين شرايط اتفاقي که افتاده حمايتهاي پراکنده اي است که از سوي برخي سينماگران نثار حسن روحاني شده است؛ حمايتهايي که قدري عجيب به نظر مي رسند.

عجيب از اين جهت که اين سينماگران که دامنه مختلفي از  فريبرز عرب نيا و فرهاد اصلانی و شهاب حسینی گرفته تا عبدالرضا کاهاني، محسن اميريوسفي، سعيد سهيلي و حتي مسعود جعفري جوزاني را شامل مي‌شود در عين حمايت از روحاني مستقیم یا غیرمستقیم به گلايه از وضعيت فرهنگ و هنر و به ويژه سينما در دولت يازدهم پرداخته اند!

اين مسأله چه دليلي مي تواند داشته باشد جز همان ايراد ساختاري موجود در مديريت سينمايي دولت تدبير که بارها و بارها از سوي سينماروزان گوشزد شد؟

اينکه يک فارغ التحصيل سياست که کمترين عقبه‌اي در سينما نداشت به ناگاه در دولت يازدهم سر از مديريت سينما برآورد و کوشيد کم‌تجربگي خود در اين حيطه را با گوش سپردن به معدود مشاوراني پوشش دهد که همه عمر حتي يک قدم هم بي رانتهاي دولتي برنداشته بودند حاصلي نداشت جز  افزوده شدن بر دايره سيستمهاي دولتي و بودجه خوار سينما از مدرسه عالي سينما گرفته تا گروه سينمايي هنروتجربه و جشنواره اي موسوم به جهاني که بيش از سالنهاي نمايش‌اش فودکورتش مخاطب داشت در شرايطي که نه فقط تنها محمل گفتگوی مستقیم سینماگران با رییس جمهور که شورایعالی سینما بود منحل شد بلکه مجالي با نام «کميته ارتقاي منزلت» که بنا بود به بهبود مهمترين مشکل سينماگران که معيشت است کمک کند به دليل کمبود بودجه معلق شد!!!

البته که ساختار فرهنگي دولت روحاني هم هرچند خيلي دير اما در نهايت متوجه ناکارآمدی آن رييس شد و در آخرين روزهاي سال 95 وي را عزل کرد اما نامبرده اين روزها رياست بخش هنرمندان ستاد تبليغاتي روحاني را محملي کرده براي ابراز وجود! چرا؟ برای گرفتن پست و سمت جديد در دولت بعد؟؟؟

دلیلش را که خدا میداند و نامبرده اما نتيجه اين اتفاق، شيوع سندرومي عجيب در سينماي ايران است؛ سندرومي به نام اعلام حمايت از روحاني درعين اعلام برائت از عملکرد سينمايي او که رييس بخش هنرمندان ستاد تبليغاتي‌ روحاني است!!!

این سندروم عجیب فارغ از پرسش برانگیز شدن، هشداری را پیش روی تک تک کاندیداهای ریاست جمهوری قرار می دهد. هشداری جدی مبنی بر آن که مبادا در دولت دوازدهم مجددا آدمهایی برای مدیریت سینما روی کار بیایند با حداقل تجربه در سینما؛ آدمهایی که تشنه ديده شدن و به مانند تين ايجرها به دنبال قرار گرفتن با سينماگران در قابهای مختلف هستند!

سينما آدمهاي باعقبه را مي خواهد که هم سينماگران و هم جريانات موجود در سينما را بشناسند؛ هر کدام از این شش کاندیدا که رییس جمهور شد باید یکی از استخوان خردکرده های سینما را برای مدیریت انتخاب کند.

حامد مظفری
حامد مظفری



اظهارنظر طراحی که در دولت احمدی‌نژاد سیمرغ سه‌بُعدی طراحی کرد و در دولت روحانی از آن سیمرغ اعلام برائت کرد⇐آرای انتخاباتی هنرمندان به‌لحاظ عددی، اهمیتی ندارد!

سینماروزان: ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت ایرانی در سالهای اخیر به خاطر تناقضاتی که در طراحی سه بعدی سیمرغ در دولت دهم و سپس برائت از آن طراحی در دولت یازدهم و انجام یک طراحی تازه برای سیمرغ داشت خبرساز شده است.

ابراهیم حقیقی در بخشی از تازه ترین گفتگوی خود که با «شرق» و به بهانه هفته گرافیک انجام شده درباره حضور هنرمندان در انتخابات اظهارنظر کرده است. به اعتقاد حقیقی آرای هنرمندان به لحاظ کمّی به 50 هزارنفر هم نمیرسد اما تأثیرگذاری آنها برای حمایت از نامزدها اهمیت دارد؛ یعنی همان مسأله ای که امسال در بروز آن از سوی هنرمندان محافظه کاری شدید می بینیم.

حقیقی گفته است: خانه سینما با تمام عوامل و اعضایش اعم از بازیگران و کارگردانان و عوامل اجرائی حدود چهار ‌هزار نفر عضو دارد. هنرمندان عضو خانه تئاتر هم همین تعداد هستند. درکل همه اینها را اگر با هم جمع کنیم به ٥٠‌هزار نفر هم نمی‌رسد. این ٥٠ ‌هزار نفر به ‌لحاظ عددی، اهمیتی ندارد؛ آنچه اهمیت دارد حضور اینهاست.

وی ادامه داده است: این حضور می‌تواند برای تأیید یک نامزد تأثیرگذار باشد. حال اگر هنرمند پیش‌کسوت و برجسته‌ای برای مثال در تیزر تبلیغاتی فلان کاندیدا حضور داشته باشد این تأثیرگذار است، اما رأی ٥٠‌ هزار نفر تأثیری ندارد. نامزدها نیاز به رأی‌ میلیونی مردم دارند.




رییس اسبق فدراسیون فوتبال خطاب به هنرمندان⇐به‌جای آلودگی هوا از رییس جمهور درباره آلودگی‌ اقتصادی، فساد و تبعیض پرسش کنید

سینماروزان: فعالیتهایی که در سالهای اخیر هنرمندان برای حل مشکل آلودگی هوا یا حفاظت از برخی گونه های نادر جانوری داشته اند اخیرا با نامه بیشتر از 500 هنرمند به رییس جمهور برای حل مشکل آلودگی هوا امتداد یافت.

به گزارش سینماروزان محمد دادکان فوتبالیست سالهای دور پرسپولیس و رییس اسبق فدراسیون فوتبال در یادداشتی برای “شرق” با با نگاهی تأمل برانگیز از هنرمندان خواسته به جای آلودگی هوا از رییس جمهور درباره آلودگیهای اقتصادی، سیاسی و تبعیض و فساد بپرسند.

متن کامل یادداشت دادکان را بخوانید:

هنرمندان به فسادهای دیگر نیز توجه کنند

نامه بیش از ٥٠٠ نفر از هنرمندان عزیز به رئیس‌جمهور محترم در ارتباط با آلودگی هوا مرا بر آن داشت تا این متن را بنویسم.

هنرمندان عزیز! بیش از اینکه آلودگی هوا مردم را از پای درآورد، آلودگی‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، فقر و تنگدستی، تبعیض و فساد مردم را از پای درآورده است.
امروز آبرو و کرامت افراد تحت‌ تأثیر عوامل یادشده است.
چه خوب بود که شما هنرمندان گران‌قدر علاوه ‌بر نگرانی درباره میزان آلودگی هوا، از رئیس‌جمهور محترم خواستار توجه به موارد ذکرشده فوق نیز می‌شدید. اینکه سرمایه‌های عظیم مادی این مرزوبوم چگونه هزینه می‌شود و نیروی انسانی جوان و متخصص به کجا می‌رود؟




چه كساني به رئيس‌ دولت آدرس غلط مي‌دهند؟!

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: رئيس‌جمهور در شبي كه جمعي از هنرمندان را به ضيافت افطار دعوت كرده بود، از كساني انتقاد كرد كه از معرفي هنر ايران به جهان مي‌ترسند…

رئيس‌جمهور به طور مشخص به سينما اشاره كرد، اشاره‌اي كه يادآور انتقاد‌هاي اخير از جوايز فيلم «فروشنده» اصغر فرهادي در كن فرانسه بود. آيا آنگونه كه حسن روحاني گفته است، عده‌اي از اينكه سينماي ايران در جهان ديده شود، مي‌ترسند؟!

نومیدی که منیژه حکمت از آن سخن گفت
رئيس‌جمهور هميشه در برخورد با هنرمندان سعي كرده است، دولت را بزرگ‌ترين حامي هنر و هنرمندان را بزرگ‌ترين حاميان دولت بنامد. شايد هنرمندان طي مبارزات انتخاباتي سال 92 نقش مؤثري در ترغيب هوادارانشان براي رأي دادن به دكتر روحاني داشته باشند، ولي در طول سال‌هايي كه از عمر دولت مي‌گذرد، اتفاقي كه باعث شده باشد هنرمندان حامي دولت يازدهم حس كنند كابينه‌اي كه با حمايت آنها سر كار آمده است به فكر هنرمندان است، رخ نداده! نتيجه مشخص نااميدي هنرمندان از دولت را در مصاحبه‌هاي انتقادي كه برخي از چهره‌هاي شاخص طرفدار روحاني در سينما انجام داده‌اند، مي‌توان مشاهده كرد. نااميدي كه منيژه حكمت آن را صراحتاً گفت.

حتی همایون اسعدیان هم انتقاد می کند

وضعيت سينمايي دولت يازدهم بارها با وضعيت دولت قبل مقايسه شده و هر بار اين دولت كارنامه‌اي ضعيف‌تر داشته است و همين موضوع باعث شد حتي افرادي مانند همايون اسعديان و مهدي سجاده‌چي نيز لب به اعتراض بگشايند. سجاده‌چي در نامه‌اي سرگشاده به روحاني نوشت: «ما تقريباً مرده‌ايم!… خيلي ممنون آقاي رئيس‌جمهور؛ اگر هدف همه مردان فرهنگي رئيس‌جمهور، كشتن ما بوده، بفرماييد ادامه دهند، چيزي نمانده».

بعد از آن هم در چند نامه‌اي هنرمندان به رئيس‌جمهور نوشتند نشانه‌هاي نا‌اميدي از وضعيتي كه در اين دولت برايشان به وجود آمده است به خوبي نمايان است. آخرين نمود قطع اميد هنرمندان از دولت، به مراسم افطار رئيس‌جمهور باز مي‌گردد. زماني كه چهره‌هايي كه پاي ثابت حمايت از رياست جمهور شدن روحاني بودند، حضور نداشتند.

در همين زمينه «فارس» در گزارشي نوشت: «به جز حسين دهباشي سازنده فيلم تبليغاتي حسن روحاني كه ترجيح داده بود در مهماني وحيد جليلي در حسينيه هنر حضور يابد، حضور نداشتن چهره‌هايي چون رخشان بني‌اعتماد و پگاه آهنگراني نيز جاي تأمل دارد. تعداد حاضران در ضيافت افطاري رئيس‌جمهور نسبت به تعداد حاميان وي در رياست جمهوري كاهش معناداري داشته كه اگرچه اين موضوع مي‌تواند مشغله هنرمندان در اين روزها باشد، اما مشكلات فعلي آنها در رابطه با ارشاد و دلسردي نسبت به وضعيت فعلي نيز دور از ذهن نيست.» حال كه در سال سوم دولت يازدهم ريزش هنرمندان حامي دولت آشكار شده است، رئيس‌جمهور مدعي است، قدرت مجريه با همه تواني كه در اختيار دارد پشتيبان اصحاب فرهنگ و هنر بوده است و خواهد بود. رئيس‌جمهور توضيح نداد كه قدرت دولت چه پشتيباني از هنرمندان كرده است و آيا بعد از اينكه هنرمندان در نامه‌اي خطاب به وي نوشتند: آقاي روحاني صداي خرد‌شدن استخوان‌هايمان شنيده مي‌شود! فكري به حال دردهاي آنها كرده يا خير! ولي آنچه مسلم است عملكرد وزارت ارشاد دولت يازدهم باعث شده خيلي از طرفداران دولت نيز به گروه‌هاي منتقد دولت بپيوندند.

افتخارات سينمايي دولت يازدهم چه بوده؟
اگر دولت مدعي حمايت از هنرمندان است، بايد شاهد افتخارات هنرمندان در دوران اين دولت باشيم. در سه سال گذشته كه از عمر اين دولت مي‌گذرد در عرصه سينما كه قابل لمس‌ترين افتخارات را دارد، چه توفيقاتي نصيب دولت شده و آيا منتقدان دولت چون عملكرد اين حوزه از هنر موفق بوده نسبت به سينمايي كه دولت يازدهم متولي آن است، انتقاد دارند؟

اگر به سه سال گذشته نگاهي بيندازيم چند جايزه سينمايي مهم‌تر از بقيه به چشم مي‌آيند كه «فيلم فروشنده» ساخته اصغر فرهادي آخرين آنها است. همان طور كه نمي‌شود اسكار فيلم «جدايي نادر از سيمين» را ناشي از سياست‌هاي دولت دهم دانست، جايزه كن فرانسه هم ربطي به دولت يازدهم ندارد و فرهادي چهره‌اي نيست كه بشود وي را در زير بيرق يك دولت تعريف كرد. بعد از آن جايزه به برلين مي‌رسيم، جايي كه كارگردان ممنوع‌الفعاليت سينما! يعني جعفر پناهي با فيلم «تاكسي» از برلين خرس گرفت؛ جايزه‌اي كه آن هم به دولت ايران ربطي ندارد. جايزه ونيز فيلم «قصه‌ها» ساخته رخشان بني اعتماد هم كه مجوزش را دولت قبلي داد و اين دولت آن را اكران كرد هم ربطي به عملكرد اين دولت در سينما ندارد. اصولاً آنچه دولت در سينما انجام داده راه‌اندازي «هنر و تجربه» است ولاغير!

آیا اطلاعات اشتباهی ارائه شده؟
رئيس‌جمهور در مراسم افطار گفت: اگر فيلم‌هاي ما در سطح جهان بيننده داشته باشد و معرفي شود، افتخار ملت ما نيست؟ اگر ما در صنعت سينما و اگر در هنر پيشتاز باشيم براي ما افتخار نيست؟ چرا عده‌اي از معرفي هنر ما در سطح جهان هراسانند؟ چرا عده‌اي از نيرومند شدن و قدرتمند شدن بخش هنري جامعه ما نگران هستند؟

سخناني كه نشان مي‌دهد رئيس‌جمهور یا درباره حضور سينماي ايران در جشنواره‌هاي خارجي چيزي نمي‌داند يا  اطلاعات اشتباهي درباره آن دارد. تا به حال نقد و نظر مهمي درباره اينكه حضور سينماي ايران در سطح جهاني في‌النفسه كار اشتباهي است، منتشر نشده است.

هر چه نقد نيز در اين زمينه وجود دارد درباره فيلم‌هايي است كه به نمايندگي از ايران در خارج از كشور به نمايش در آمده و جايزه گرفته‌اند. «قصه‌ها» تصوير سياهي از وضعيت كشور را نشان داد و جايزه و نيز را گرفت، با وجود اينكه هيچ منتقد داخلي فيلم بني‌اعتماد را در حد آثار قبلي كارگردان نمي‌داند و حتي از آن به عنوان بيانيه سياسي نام برده مي‌شود نه يك فيلم سينمايي! آيا رئيس‌جمهور از اينكه يك بيانيه سياسي عليه كشور در خارج از ايران به نمايش در‌آيد، خوشحال مي‌شود؟!

حضور قاچاقي فيلم جعفر پناهي در برلين و رفتار سياسي اين فستيوال آلماني در قبال ايران آيا مورد تأييد رئيس‌جمهور است؟! مسلماً خير و رئيس‌جمهور در صورت دريافت اطلاعات صحيح درباره محتواي فيلم‌ها و عملكرد جهت‌دار فستيوال‌هاي بين‌المللي موضع ديگري نسبت به اين «سينماي جشنواره‌اي» اتخاذ خواهد كرد.

حتي كساني كه فيلم «فروشنده» را ديده‌اند به ايرادات متعدد اخلاقي اين فيلم اشاره دارند كه به دليل اكران عمومي نشدن آن، از بيانش صرف نظر مي‌كنيم. منتقدان سينماي جشنواره‌اي نگران نشان دادن تصويري سياه و مغرضانه از ايراني هستند كه رئيس‌جمهورش حسن روحاني است و اين موضوع بايد حتي مورد تقدير دولت نيز قرار بگيرد نه اينكه رئيس‌جمهور با حالت قهر از آن سخن بگويد.

پاي جم به سفره افطار رئيس‌جمهور كشيده شد
نكته جالب‌توجه در ديدار هنرمندان با رئيس‌جمهور اشاره به پخش تبليغات فيلم‌هاي سينمايي در شبكه ماهواره‌اي جم بود. گسترش دعواي حضور يا حضور نداشتن تيزرهاي تبليغاتي فيلم‌هاي ايراني در شبكه‌هاي ماهواره‌اي باعث شد تا مهدي فخيم‌زاده از رئيس‌جمهور بخواهد قوه مجريه و قوه مقننه در اين باره به تفاهم برسند!




رفیقان(؟!) یک به یک رفتند…

سینماژورنال: نگاهی به فهرست اسامی سینماگران حاضر در افطاری رییس جمهور یک نکته را پیش رو می‌گذارد و آن هم قلّت افراد وابسته به حلقه‌ بالادستی خانه سینما در این افطاری است.

نه فقط بخش عمده آنها که در روز بازگشایی خانه سینما با لبخندهای شیرین در کنار رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم حاضر بودند بلکه شماری از آنها که به واسطه حمایت همین سازمان سینمایی توانستند مناصب موجود در سیستمهای سینمایی دولتی تازه تاسیس را از آن خود کنند هم از حضور در این مراسم طفره رفتند.

چرایی این امر را باید به نوعی دوگانگی رفتاری این جماعت نسبت داد. اینان که در همه سه سال گذشته تا توانستند در دورهمی‌های این گونه حضور فعال داشتند در یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری ترجیح می‌دهند کمتر در چنین محافلی ظاهر شوند و به جایش منتظر بمانند تا ببینند رییس جمهور بعدی کیست تا با الصاق خود به وی اسباب ادامه برخورداری از منفعتهای مادی را فراهم کنند.

البته که این فاصله‌گیری از دولتی که حدود یک سال از عمرش زمان باقیست می تواند حاشیه امنی را ایجاد کند برای حمایت بیشتر از سوی ارگانهایی که بودجه های میلیاردی مرمت وبازسازی(!)را در اختیار این طیف قرار می‌دهند.

این غیبت حلقه بالادستی صنف سینما همراه شده بود با حضور یک سری اشخاص نه چندان مطرح و البته کاملا گمنام در افطاری رییس جمهور. این گمنامان که در ردیفهای مختلف مدعوین دیده می‌شدند عموما با پوششی کلاسیک در مراسم حضور داشتند و انگار آمده بودند تا جاهای خالی صاحب‌نامان را بپوشانند.

آن غیبت و این حضور معنایی ندارد جز آن که سازمان سینمایی دولت یازدهم در این یک سال آخر نمی‌تواند بر همراهی قطعی هیچ کدام از آن بله‌قربان‌گویان که در روزهای ابتدایی برای این مدیران سرودست می شکستند حساب باز کند.

و صد افسوس که این عاقبتی بود که بسیاری از رسانه های مستقل در همان روزهای آغاز به کار این مدیران پیش بینی کردند ولی مدیرانی که تجربه حضور در سینما را نداشتند این پیش بینی را جدی نگرفتند و ترجیح دادند خودشان آزموده‌ها را دوباره بیازمایند…




چرا اهالی سینما به‌جای حمایت همه‌جانبه از کاندیداهای سینماگر، باز هم دنباله‌روی جریانات سیاسی شدند؟

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: استفاده از محبوبيت هنرمندان براي جمع كردن رأي بيشتر در انتخابات ايده‌اي تكراري اما هنوز هم متداول است و هر بار با نزديك شدن به ايام انتخابات شاهد اظهارنظرهايي از جنس حمايت فلان بازيگر از جناح سياسي خاص و حضور يك چهره سياسي در جمع هنرمندان و نامه حمايت‌آميز عده‌اي از بازيگران سينما در تأييد كانديداتوري شخصيتي سياسي هستيم.

در انتخابات پيش رو نیز یک جریان سیاسی حساب ويژه‌اي روي سلبرتي بازي بازيگران سينما باز كرده‌اند. هر روز مي‌خوانيم كه فلان بازيگر زن كه مادر شوهرش قرار بوده كانديداي مجلس شود در اينستاگرامش چه نوشت يا فلان كارگردان بيكار كه سه فيلم توقيفي كل كارنامه هنري‌اش را تشكيل مي‌دهد نامه نوشته كه بياييد به جناح فلان رأي دهيد.

در حالی که امسال سينمايي‌ها عزمشان را جزم كرده‌اند كه چند كرسي در مجلس داشته باشند، حالا علت اينكه اينگونه اصرار بر حمایت از سیاسیون به جای کاندیداهای سینماگر چیست را فقط خدا مي‌داند.

چرا بازيگران سينما در پازلي كه سیاسیون چيده‌اند بازي مي‌كنند؟

وقتي به حرف‌هاي بازيگران در مورد سينما نگاه مي‌كنيم شعار هنر براي هنر و جدايي هنر از سياست بارها و بارها تكرار مي‌شود. با اين شعار هر چه فيلم سياه و نااميدكننده است ساخته مي‌شود، به آرمان‌ها و علائق ملت ريشخند زده مي‌شود و كلاً «هنر از سياست جدا است» وسيله‌اي مي‌شود براي پيدا كردن هر نوع سياستي.

در نقطه مقابل همين افراد كه تا ديروز شعار هنر براي هنر را سر مي‌دادند مي‌شوند تبليغاتچي‌هاي جناحي سياسي و حاضرند به عنوان پياده نظام وارد ميدان انتخابات شوند و از خرده شهرتي كه دارند براي جمع كردن رأي براي چهره‌هاي سياسي استفاده ‌كنند!

یا معنای شعارهایشان را درک نکرده اند یا بشدت ساده هستند

اين تناقض رفتاري چهره‌هاي شناخته شده سينمايي را مي‌توان اينگونه تعريف كرد كه يا اصلاً آنها معناي شعار هنر صرفاً براي هنر و جدايي هنر از سياست را درك نكرده‌اند و نادانسته در بوق و كرنا شعار استقلال هنر را سر مي‌دادند يا اينكه آنقدر ساده هستند كه جناح‌هاي سياسي آنها را گول زده و با خود همراه مي‌كنند!

هر دو پاسخ بسيار محتمل است اما پاسخ دوم مي‌تواند جامعيت بيشتري داشته باشد. پيش از اين نيز یک جریان سیاسی خاص توانسته بود برخی چهره‌ هاي سينمايي را با خود همراه كرده و کاندیداهای خود را به مجلس بفرستد.

آیا مشکلات اولیه سینمای ایران حل شد؟

حضور اين نمایندگان اما در آخر به چه چيزي ختم شد؟ آيا فضاي كار در سينما و حقوق اوليه‌اي مانند بيمه هنرمندان پيگيري شد و به نتيجه رسيد؟ يا اينكه حق بازنشستگي و حمايت مالي در صورت از كار افتادگي به صورت قانون در آمد؟ بودجه هنر افزايش پيدا كرد؟ همه اين سؤال‌ها تنها يك پاسخ دارد، «نه»!

کسی منکر آزادی سینماگران در استفاده از حق شهروندی نیست اما چرا سینماگران که سالهاست دنباله روی سیاسیون شده‌اند و البته که از این دنباله روی طرفی نبسته اند یک بار هم که شده حمایت از کاندیداهای هنرمند را در دستور کار قرار نمی دهند؟

آیا وقت آن نرسیده که سینماگران یک بار برای همیشه قید تبدیل شدن به بیلبورد انتخاباتی جناحها را زده و ظرفیت هنری خویش را صرف کاندیداهای هنرمند کنند؟




کدام چهره‌های سینما از قبول پکیج نوروزی رییس‌جمهور سرباز زدند؟!

سینماژورنال: سنت عیدی دادن از سوی بزرگترها به کوچکترها سنتی دیرینی در تاریخ ایران زمین است.

به گزارش سینماژورنال فقیر و غنی هم نمی شناسد؛ کافیست یک اسکناس 500 تومانی عیدی بگیری تا از احترامی که یک دوست یا آشنا یا همکار بزرگتر به شما گذاشته خرسند شوید.

امسال نهاد ریاست جمهوی با ارسال پیامکهایی به تمامی مردمان ایران، پیام تبریک نوروزی برایشان فرستاد؛ پیامکی که شاید بتوان آن را عیدی مجازی قلمداد کرد.

اما این نهاد در اقدامی بخصوص پکیجهای ویژه ای را هم برای برخی از اقشار جامعه ارسال کرد.

سوپراستارها عیدی گرفتند

از جمله این اقشار تعدادی از چهره های سرشناس سینمای ایران و بخصوص چند نفر از آنهایی هستند که سوپراستار قلمداد می شوند.

هرچند جزییات مواد تشکیل دهنده این پکیجها به طور دقیق اعلام نشده اما گفته می شود علاوه بر شیرینی و آجیل، مبلغی نقدی به عنوان تبرّک هنرمندان از ریاست جمهوری هم در این پکیج بوده است.

دو نوع برخورد

البته که هنرمندان ما هم در برخورد با این پکیج دو جور رفتار نشان داده اند؛ برخی از این اقدام خرسند شده اند و آن را ادای احترام رییس جمهوری به خود دانسته اند و برخی نیز با نپذیرفتن پکیجها از این گلایه کرده اند که چرا اگر بنا بوده هدیه ای به هنرمندان اهدا شود به صورت آشکار و فراگیر توزیع نشده است.

یک بازیگر سرشناس: پکیج را نپذیرفتم تا به دست نیازمندان برسد

یکی از این هنرمندان که اتفاقا از بازیگران مطرح سالهای اخیر سینمای ایران است با اعلام این مطلب به سینماژورنال که برای او هم پکیج ویژه ارسال شده اما با احترام از قبول آن سرباز زده است می گوید: من به پیکی که هدیه را برایم آورده بود عیدی دادم و از او خواستم پکیج را برگرداند تا به دست یکی از صدها سینماگر نیازمند برسد.

وی ادامه داد: همین حالا سناریستی را می شناسم که شبها در خودروی شخصی خود می خوابد و صبحها هم در مسیر سر زدن از این نهاد به آن نهاد برای ارائه فیلمنامه هایش با خودرویش مسافرکشی میکند. تا وقتی این نوع همکاران هستند عیدی گرفتن من و امثال من شرم آور است.

بالاخره هدیه دادن به هنرمندان، توهین است یا احترام؟

به گزارش سینماژورنال اهدای پکیج ویژه رییس جمهوری به هنرمندان در حالی امسال رخ داد که پیش از این و از سوی مدیران سینمایی دولت یازدهم، این توزیع هدایا، توهین به شأن هنرمندان قلمداد شده بود.

البته که این توصیفات بیش از همه در انتقاد ار رفتار مدیران سینمایی دولت قبل بود که در مناسبتهای مختلف مانند نوروز یا ماه رمضان هدایایی اعم از خواروبار یا کارت هدیه را به صورت گسترده میان تمامی سینماگران توزیع می کردند.

حالا واقعا باید کسی پیدا شود و به ما بگوید که هدیه دادن به هنرمندان توهین است یا احترام؟ اگر توهین است که چرا پکیج نوروزی به درب خانه تعدادی محدود هنرمند ارسال شده و اگر احترام است چرا این هدایا به صورت فراگیر و در میان تمامی هنرمندان توزیع نمی شود؟




نامه ۱۳۰ هنرمند به رييس‌جمهور‎ برای نجات جان یک جنگل

سینماژورنال:جنگل مازیچال یکی از بهترین جاذبه های طبیعت گردی کلاردشت مازندران است که گویا در سالهای اخیر در معرض تخریب قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال همین امر موجب شده 130 هنرمند عرصه های مختلف هنری از سینما گرفته تا تئاتر و موسیقی با نگارش نامه ای برای رییس جمهور از وی بخواهند برای نجات جنگل مازیچال کلاردشت اقدامی فوری ترتیب دهد.

در متن نامه هنرمندان به رییس جمهور که نسخه ای از آن هم برای رییس سازمان محیط زیست فرستاده شده می خوانیم:

نگران سرمایه های ملی هستیم

جنگل‌ مازيچال، بخشی از قدیمی‌ترین جنگل تاریخ جهان، به بهانه روستانشيني و سهولت دسترسی به مظاهر تمدن، در تاخت و تاز آسفالت و كابل و تيرهاي آهني قرار گرفته؛ جنگلي با پیشینه‌ی یگانه‌ی تاریخی و طبيعتي درخشان و بي‌نظير كه تا امروز دست‌نخورده مانده و بر ماست که از آن محافظت كنيم.

اما دستان سودجويان و دلالان طبيعت، نيت تيشه به ريشه‌ی این سرمايه‌ی ملي زدن را دارند. ما نگران سرمایه‌های ملی ملتیم و حال که این نگرانی را در بیانات مقام معظم رهبری  نیز می‌شنویم، چنان که در سخنان اخیرشان فرموده‌اند: «بايد از دست اندازی افراد سودجو به جنگل‌ها و منابع طبیعی به خصوص در شمال كشور جلوگيري كرد. دستگاه‌های مسئول باید قاطعانه با تعدی به جنگل‌ها به هر بهانه‌ای اعم از هتل‌سازی و جذب گردشگر و ساخت حوزه علمیه و برخی توجیهاتِ به ظاهر قابل قبول، مقابله کنند»

از شما می‌خواهیم به‌عنوان بلندپایه‌ترین مقام اجرایی کشور، این نگرانی‌ها را جدی گرفته و اقدامی عاجل انجام دهید.

در کنار ما باشید

جناب آقاي روحاني، رييس‌جمهور محترم! ما، جمعی از اهالی فرهنگ و هنر ایران‌زمین، از شما به عنوان رئیس دولتی که یکی از شعارهای کلیدی‌اش تدبیر بود، درخواست مي‌كنيم تا در كنار ما باشید و با اعلام‌کردن مازیچال به‌عنوان «سرزمین دست‌نخورده» گام نهایی را در مبارزه با سودجويان و دلالان اقتصادي كه به این دارایی ملت ایران يورش آورده‌ و قصد از بين بردن این میراث تاریخی را دارند، بردارید.

جنگل مازيچال را همین امروز باید نجات داد. نجات اين جنگل، نجات سرمايه‌اي ملی است كه نفس مي‌كشد و با نفس‌هايش براي ما زندگي مي‌سازد.

١٣٠ نفر هنرمند به ترتيب حروف الفبا

صابر ابر

شیوا ابراهیمی

کاوه ابراهیم پور

ابراهیم ابراهیمیان

سعید ابراهیمی قر

صادق آذین

برزو ارجمند

لیلا ارجمند

همایون اسعدیان

امیر آشتیانی پور

محمد آفریده

مهناز افشار

سجاد افشاریان

حسن آقا کریمی

مهدی الیاسی

داود امیری

کمند امیر سلیمانی

محسن امیریوسفی

انصاریان

فرح بانکی

امید بنکدار

بهاران بنی احمدی

رخشان بنی اعتماد

حامد بهداد

سید محمد بهشتی

مسیح بهشتی

هومن بهمنش

نازنین بیاتی

بیژن بیرنگ

سودابه بیضائی

کیومرث پوراحمد

اصغر پور هاجریان

ایرج تقی پور

نیلوفر تنباکوهی

هانیه توسلی

رویا تیموریان

پژمان جمشیدی

رامبد جوان

نگار جواهریان

رضا جودی

چکامه چمن ماه

سعید چنگیزیان

محمدعلی حسین نژاد

سام درخشانی

سحر دولت شاهی

دنيا راد

الهام راد

بهرام رادان

مسعود رایگان

المیرا رسولی راد

داود رشیدی

لیلی رشیدی

حبیب رضایی

امیر شهاب رضویان

وحید رهبانی

میثاق زارع

مونا زندی

هومن سیدی

عسل شاکری

علی شاکری

منوچهر شاهسواری

منیر شاهین

علیرضا شجاع نوری

ملیکا شریفی نیا

احسان شریعتی

آزاده صمدی

سروش صحت

آذر صداقتی خیاط

بهار صداقتی خیاط

رسول صدرعاملی

مهرداد صدیقیان

سیاوش صفاریان

فواد صفاریان

منصور ضابطیان

بهار طائرپور

فرشته طائرپور

علیرضا علویان

ناصر عنصری

محمدرضا غفاری

مسعود فروتن

محمود فلاح

السا فیروز آذر

هایده قراچه داغی

علی قربانزاده

الهام قربانی

هانا کامکار

الهام کردا

مهدی کرم پور

بابک کریمی

علیرضا کریمی صارمی

حسن کلامی

باران کوثری

رضا کیانیان

کاوه کیانیان

قاعم کیانیان

ملیحه کیانیان

مرضیه کیانیان

میلاد کی مرام

محمد حسین لطیفی

مژده لواسانی

رامتین لوافی پور

نوید محمودی

رابعه مدنی

علی مردانه

حسن معجونی

فاطمه معتمد آریا

سامان مقدم

شبنم مقدمی

فتانه ملک محمدی

محمدرضا منصوری

فرهاد مهرانفر

بیژن میر باقری

 جهانگیر میر شکاری

رضا میر کریمی

تهمینه میلانی

نازنين متين‌نيا

امیرعلی نبویان

اکبر نبوی منش

رامین نجفی

محمدعلی نجفی

پریوش نظریه

خسرو نقیبی

جواد نوروز بیگی

ماریا نیک ورز

مژگان وثوقی

افشین هاشمی

چیستا یثربی

رضا یزدانی