1

حبیب اسماعیلی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐ممنوعیت اکران فیلمهای سرگروه‌دار در هنروتجربه خواسته فیلمسازان هنروتجربه است/اکران فیلمهای تجاری و شناخته‌شده نیازی به هنروتجربه ندارد/هنروتجربه‌ایها به‌دنبال تأسیس مجتمعی برای خودشان باشند

سینماروزان: ممنوعیت اکران فیلمهای چرخه رسمی اکران  در گروه دولتی هنروتجربه سبب ساز واکنشهای مختلفی شده است؛ واکنشهایی عمدتا دارای درونمایه مثبت که شورای صنفی نمایش را به خاطر این تصمیم منطقی تحسین کرده اند.

حبیب اسماعیلی تهیه کننده و پخش کننده باسابقه سینمای ایران که اتفاقا یکی از آثار دفتر پخش اش با نام «وارونگی» علیرغم اکران در گروه آزاد در هنروتجربه روی پرده رفته از جمله سینماگرانی است که در گفتگو با رسانه رسمی هنروتجربه، اکران فیلمهای تجاری و دارای تعداد بالا سالن سینما در گروه هنروتجربه را نادرست می‌خواند.

اسماعیلی البته دلیل تصمیم شورای صنفی نمایش را هم اعتراضاتی می داند که قبل از هر جا از دل هنروتجربه و فیلمسازانی بیان شد که به واگذاری سینماهای این گروه به فیلمهای بفروش اعتراض کرده بودند.

متن کامل گفتگوی حبیب اسماعیلی را بخوانید:

همزمانی اکران «وارونگی» در هنروتجربه و سینماهای عادی چگونه تجربه‌ای بود.
این برای خود ما هم یک تجربه تازه بود که فیلم‌مان همزمان با اکرانش در گروه آزاد، در سینماهای هنروتجربه نیز اکران شود. به این واسطه فیلم ما در سینماهای مختص هنروتجربه که فقط فیلم‌های این گروه را به نمایش می‌گذارند نیز امکان اکران پیدا کرد و خوشبختانه در این سالن‌ها استقبال خوبی از «وارونگی» شد.
البته این مساله اکران همزمان در مورد یک سری از فیلم‌هایی ممکن است جنبه تجاری داشته باشند و می‌توانند در سایر گروه‌های سینمایی نیز به خوبی دیده شوند، کمی تفاوت می‎کند. در واقع به نظر من چنین فیلم‌هایی واقعا احتیاجی به اکران در گروه هنروتجربه ندارند، اکران این نوع فیلم‌ها باعث می‌شود، مورد مؤاخذه دوستانی قرار بگیریم که فیلم‌شان را برای هنروتجربه ساخته‌اند.
چون من در کانون شورای پخش هستم،تاکنون با افراد زیادی روبه‌رو شدم که فیلمی برای اکران در گروه هنروتجربه ساخته‌اند و نسبت به اکران فیلم‌های گروه‌های دیگر در گروه هنروتجربه معترض بودند. حرف اصلی آن دوستان این بود که چرا فیلم‌هایی که در حالت عادی فروش موفقی دارند و سالن‌های خوبی هم در اختیارشان هست، باید در گروه هنروتجربه اکران شوند و حق فیلم‌هایی که مختص خود گروه هنروتجربه هستند و سالن‌ و سانس‌های محدودی در اختیارشان است را ضایع کنند.
مطمئنا شورای سیاست‌گذاری هنروتجربه، این گروه را برای حمایت از فیلم‌هایی تشکیل داده‌اند که مدت‌هاست در نوبت اکران مانده‌اند و به‌خاطر لحن متفاوت‌شان رنگ پرده را به خود ندیده‌اند. این نوع فیلم‌ها در گروه هنروتجربه می‌توانند اکران‌های طولی – به‌جای اکران عرضی – داشته باشند و زمان طولانی‌تر با تعداد سانس کمتری به آن‌ها اختصاص داده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، کمک بزرگی به سینمای ما خواهد شد. ولی فیلم‌های تجاری و نمایش فیلم‌هایی چون «فروشنده»، «لانتوری» و غیره که به شکل معمول فروش خوبی در سینماهای عادی دارند، احتیاجی به حمایت هنروتجربه ندارند و اختصاص سالن به این نوع فیلم‌ها با اعتراض فیلم‌سازان روبرو می‌شود. از طرفی اما حمایت هنروتجربه از یک سری فیلم‌ها همچون «وارونگی» که در سینماهای آزاد اکران می‌شوند و توانایی این را ندارند که تعداد بیشتری سینما را برای اکران خود داشته باشند، اتفاق خوبی خواهد بود و می‌تواند برای تهیه‌کننده فیلم نیز کمک‌کننده باشد.

استقبال از «وارونگی» در سینماهای هنروتجربه در شهرستان‌ها چگونه بود؟
ما در رشت، شیراز، بابل، اصفهان و مشهد با استقبال خوبی مواجه شدیم و فیلم ارتباط خوبی با بیننده برقرار کرد. همین که «وارونگی» در گروه آزاد با مبلغ مناسبی فروش کرد، جای شکرش باقی‌ست و نشان می‌دهد فیلم توانسته است مخاطب خودش را پیدا کند.

به عنوان یک کارشناس سینما عملکرد گروه هنروتجربه را در طول چند سال گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وجود گروه هنروتجربه باعث شد یک مشکل اساسی از روی دوش سینمای ما برداشته شود. ممکن است سالانه ۱۰۰ فیلم در کشور ما تولید شده باشد و حدود ۳۰ یا ۴۰ تای این فیلم‌ها پشت اکران مانده و هنوز رنگ پرده را به خود ندیده باشند. این نوع فیلم‌ها ممکن است هیچ‌وقت نتوانند در سینمای بدنه و سینماهای آزاد به اکران برسند، در چنین مواردی هنروتجربه کمک بسیار خوبی برای اکران این فیلم‌ها می‌کند؛ فیلم‌هایی که به‌خاطر لحن متفاوت‌شان، تماشاگران خاص خودشان را دارند.
به نظرم باید گروه هنروتجربه یک مجتمع بزرگ با امکانات و تجهیزات کامل  فقط مختص همین گروه داشته باشد تا مخاطب بداند اگر می‌خواهد فیلمی متفاوت ببیند، باید به این مجتمع سینمایی مراجعه کند. تشکیل مراکزی این چنینی باعث می‌شود فیلم‌های هنروتجربه امنیت بیشتری داشته باشند و دیگر نگرانی این وجود نداشته باشد که اگر فلان فیلم در فلان سینما به خوبی نفروشد، ممکن است سینمادار آن را از روی پرده بردارد! اگر مجتمعی مختص به هنروتجربه باشد، خیال فیلم‎سازان راحت‌تر است و می‌دانند فیلم‌شان در این مکان و در یک ساعت و سانس مشخص برای یک مدتی بخصوص روی پرده خواهد بود. در این صورت هنروتجربه به فروش سینماهای دیگر هم لطمه وارد نخواهد کرد و مثلا سینما فرهنگ که تعداد محدودی سالن دارد، دیگر لازم نیست یک سالنش را به هنروتجربه اختصاص دهد و به این واسطه از آمار فروش سالیانه‌اش کاسته شود. چون بقیه سالن‌های سینما فرهنگ با سانس‌هایی پر از تماشاگر روبه‌رو هستند، وقتی سالن مربوط به هنروتجربه با تعداد کمتری مخاطب روبه‌رو می‌‌شود، این تفاوت تعداد تماشاگر خیلی به چشم می‌آید و سینمادار در صدد می‌افتد که سالن هنروتجربه را بگیرد و به فیلم‌هایی از سینمای بدنه اختصاص دهد. در صورتی‌که فیلم‌های تجربی در هیچ کجای دنیا به اندازه فیلم‌های سینمای بدنه مخاطب ندارند و نباید با چنین طرز فکری به فیلم‌های هنروتجربه نگاه کنیم و توقع فروش بالا از این نوع فیلم‌ها را داشته باشیم.
به نظرم اگر هنروتجربه سالن‌هایی مثل خانه هنرمندان، فرهنگسراها و سالن‌های نمایش در مراکز دانشگاهی را بیشتر مورد توجه قرار دهد و فیلم‌هایش را در این نوع سینماها به نمایش درآورد، بهتر می‌تواند به چرخه سینما و فیلم‌هایی که مدت‌ها در نوبت اکران مانده‌اند کمک کند. این‌گونه حق دوستانی که با خونِ دل یک فیلم را ساخته‌اند، ضایع نخواهد شد و به این واسطه فیلم‌های بیشتری موفق می‌شوند به اکران برسند.به‌ویژه که هنروتجربه در زمینه تبلیغات و اطلاع‌رسانی بسیار خوب عمل می‌کند و اگر به این نکاتی که گفتم هم توجه شود خیلی اتفاق بهتری رخ خواهد داد.

البته در این صورت که شما به آن اشاره کردید، فیلم‌های هنروتجربه برای همیشه از اکران در سینماهای عمومی محروم می‌مانند و صرف نمایش فیلم در فرهنگسراها نمی‌تواند کمکی به سینمای ما بکند.
منظور من این نبود که از سالن‌های بلااستفاده و متروکه برای فیلم‌های هنروتجربه استفاده شود، بلکه معتقدم باید گروه هنروتجربه مراکزی ثابت را مختص خودش داشته باشد. مثلا در حال حاضر در مجتمع تجاری مگامال، چند سینما در حال احداث است و خوب است که از همان ابتدا، یک سالن را فقط مختص فیلم‌های هنروتجربه در نظر بگیرد و هیچ چشم‌داشتی به آن نداشته باشد؛ همانطور که جاهایی مثل سینما کوروش یا سینما هویزه مشهد که تعداد زیادی سالن دارند، یک سالن‌شان را به هنروتجربه اختصاص داده‌اند.

شورای صنفی نمایش در جلسه‌ای که اخیرا داشته است، تصویب کرده‌ که از این پس نباید فیلم‌های گروه‌های آزاد و سایر سرگروه‌ها در هنروتجربه به نمایش گذاشته شود. نظر شما درباره این مصوبه چیست؟
دقیقا نمی‌دانم علت تصویب این قانون چیست ولی فکر می‌کنم دلیل اصلی‌اش اعتراضاتی باشد که فیلم‌سازان هنروتجربه نسبت به اکران همزمان فیلم‌های گروه‌های دیگر در گروه هنروتجربه داشته‌اند.

با وجود این قانون اکران فیلمی مثل «وارونگی» هم در گروه هنروتجربه امکان‌پذیر نخواهد بود.
البته به نظرم این موضوعی است که گروه هنروتجربه و اعضای شورای صنفی نمایش باید درباره آن تصمیم‌گیری و توافق کنند تا اگر فیلمی غیرتجاری مثل «وارونگی» سالن کمی در گروه آزاد دارد، بتواند در هنروتجربه نیز سهمی داشته باشد و در سالن‎‌های این گروه سینمایی اکران شود. ولی فکر می‌کنم علت اصلی اعتراضات مربوط به اکران فیلم‌های پرمخاطبی است که سالن‌های زیادی داشته‌اند و می‌توانستند در سینمای تجاری هم فروش خوبی داشته باشند. به نظرم اکران آن نوع فیلم‌ها در هنروتجربه، منجر به تصویب این قانون شده و در این میان صدمه اصلی به فیلم‌هایی مثل «وارونگی» وارد خواهد شد که به‌خاطر لحن متفاوت‌شان، می‌توانستند در سالن‌های هنروتجربه نیز جا داشته باشند. چون فیلم‌هایی که در گروه آزاد اکران می‌شوند تعداد سالن‌های محدودتری دارند.
شاید بشود شورای سیاست‌گذاری هنروتجربه و شورای صنفی نمایش با هم به یک توافق مشترک برسند و برای برخی از فیلم‌های غیرتجاری که در گروه آزاد اکران می‌گیرند نیز استثناء قائل شوند. امیدوارم امسال برای همه گروه‌های سینمایی سالی پررونق باشد.

 




حمایت علیرضا داوودنژاد از ممنوعیت نمایش فیلمهای چرخه رسمی اکران در «هنروتجربه»

سینماروزان: در حالی که روز گذشته غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش بر ممنوعیت نمایش فیلمهای دارای سرگروه و گروه آزاد در گروه دولتی «هنروتجربه» تأکید کرده بود(اینجا را بخوانید) و همین از یک طرف خرسندی برخی از فیلمسازان هنروتجربه و از طرف دیگر ناراحتی رییس این گروه دولتی را موجب شده بود علیرضا داوودنژاد که خودش هم سال قبل فیلم «روغن مار» را در این گروه داشت، در گفتگو با «شرق» ممنوعیت اکران فیلمهای چرخه رسمی اکران در هنروتجربه را اتفاقی خوب ارزیابی کرده است.

متن کامل گفته های داوودنژاد را بخوانید:

این اتفاق خوبی است که اکران فیلم‌های سرگروه‌های پنج‌گانه و آزاد از اکران گروه هنر و تجربه حذف شود، چون این یکی از نگرانی‌های خودم هم بوده است که سرنوشت گروه هنر و تجربه باید مستقل باشد.
من فکر می‌کنم باید گروه هنر و تجربه جدی گرفته شده و از آن مراقبت شود؛ یعنی این مهم است که گروه هنر و تجربه فقط اختصاص به اکران فیلم‌های همین گروه داشته باشد. جریان فیلم‌سازی در سینمای ایران یک جریان گسترده عمومی شده است؛ به‌اصطلاح با آسان‌شدن و ارزان‌شدن ابزار خیلی‌ها به‌راحتی می‌توانند فیلم بسازند، اما باید از این قضیه مراقبت شود و استعدادهای درخشان را که در فضای دیدنی و شنیدنی نمود پیدا می‌کنند، بازآموزی و به‌هرحال حمایت کنند و آنها را به سمت تولیدات سینمایی بیاورند و در گروه هنر و تجربه نمایش داده شوند، چون اگر این اتفاق نیفتد، خطر نبودن سینمای هنر و تجربه، اول این است که سینمای زیرزمینی ایجاد می‌شود و دوم اینکه محروم‌شدن فضای سینمایی کشور از مواجهه با افق‌های تازه و افتادن به ورطه کلیشه، تکرار، رکود، کسادی و ورشکستگی است.




یک تصمیم منطقی⇐ممنوعیت کامل نمایش فیلمهای چرخه رسمی اکران در «هنروتجربه»

سینماروزان: گروه سینمایی کاملا دولتی هنروتجربه که از محصولات مدیر برکنارشده سازمان سینمایی است در سه سالی که از عمرش گذشت نتوانست چنان که باید در جلب مخاطب موثر باشد و همین شد که دست اندرکاران این گروه برای رونق آن هرازگاه فیلمهای مطرح دارای تعداد بالای سینما مانند «لانتوری» و «ایستاده در غبار» را در گروه خود اکران کردند.

به گزارش سینماروزان غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش در تازه ترین گفتگوی خود اما بر ممنوعیت کامل اکران فیلمهای چرخه رسمی اکران اعم از فیلمهای دارای سرگروه یا فیلمهای گروه آزاد در این گروه دولتی تأکید کرده است. فرجی به «مهر» گفته است: این تصمیم در سال ۹۵ به وسیله شورای صنفی نمایش گرفته و در سال جدید به پخش‌کنندگان ابلاغ شده است.

وی ادامه داد: گروه «هنر و تجربه» یک گروه سینمایی با اهداف مشخص است و طبق قاعده از ابتدا بر این بوده است که فیلم‌های خاصی در این گروه نمایش داده شود و این مصوبه در همین راستاست.

سخنگوی شورای صنفی نمایش همچنین در پاسخ به اینکه برخورد با متخلفان چگونه خواهد بود، نیز گفت: این موضوع در جلسات بعدی شورای صنفی نمایش بحث خواهد شد.




مجلس شبیه در ذکر مصیبت کندن نهال گیلاس با «پیت حلبی» یا همه توهمات مردی که زیاد می‌دانست!!!

سینماروزان: بهمن فرمان آرا که یک فیلم آماده اکران به نام «دلم میخواد» دارد و به تازگی نیز فیلمی دیگر به نام «دل دیوانه» را تولید کرده است در یادداشتی برای «شرق» به گلایه از آنهایی پرداخته که نهال گیلاس کاشته شده بر مزار عباس کیارستمی را از جادرآورده اند.

به گزارش سینماروزان دو نکته جالب درباره یادداشت فرمان آرا وجود دارد؛ یکی اینکه ایشان بر تصویربرداری لابد مشکوک یک جوان از مراسم کاشت نهال و سپس تحویل نوار(!) آن به یک پژو آر.دی خبر داده! ماجرایی که بیش از آن که ظن را به سمت اتفاقی غریب ببرد توهمات ذهنی را برملا میکند که همچنان با حال و هوای سه دهه قبل زیست میکند و بناست یک تصویربرداری را هم لابد دارای اشارات سیاسی بداند.

فرمان آرا که در سالهای اخیر به یکی از پیشانیهای هنری جریان اصلاحات بدل شده باید بداند که در روزگار ما دیگر برای انتقال فایلهای تصویری از نوار استفاده نمیکنند آن هم اگر به ظن ایشان بنا باشد این تصویربرداری براساس اهدافی خاص(!) صورت گیرد.

دومین نکته یادداشت فرمان آرا آن است که بر از جادرآوردن این نهال به همراه «پیت حلبی»اش تأکید کرده است؛ «پیت حلبی» همان است که متصدی یک گروه ایزوله کاملا دولتی، یکی از چهره‌های سیاسی را به خاطر کاشت درخت به خاطر آن تمسخر کرده بود!! متصدی گروه ایزوله یکی از همان کسانی است که در جریان تشییع کیارستمی سعی زیادی کرد که با تابوت وی عکس بگیرد و حالا احتمالا باید منتظر تکمله ایشان درباره چرایی کاشت نهال با پیت حلبی بر مزار کیارستمی باشیم.

از همه اینها گذشته فرمان آرا که سن و سالی ازش گذشته باید بداند کیارستمی به عنوان موجودی که انتهای زندگی را کاملا «زمینی» درک کرده بود بعید است برایش تفاوتی داشته باشد که بر سر مزارش نهال باشد یا نباشد؛ او نهالهای فراوانی را در سینما کاشت که تک تک آنها تا ابدیت بار خواهند داد.

متن یادداشت فرمان آرا را بخوانید:

حتى یک درخت گیلاس را به عباس روا نداشتند

پنجشنبه عصر به عادت هفت، هشت ماه گذشته به دیدن عباس رفتم. مطابق معمول شب‌هاى جمعه چهار پنج نفرى از شاگردان سابقش بر سر مزار بودند. ولى همیشه باید یک چیزى باشد که دل آدم را بشکند، پنجشنبه هم یکى از همان روزها بود.

سال گذشته شب عید به همت مینا اکبرى و گروه «شما تنها نیستید»، نهال درخت گیلاسى را کنار مزار عباس کاشتیم. خیلى‌ها بودند. مسعود کیمیایى، جعفر پناهى، علیرضا داوودنژاد، مهوش شیخ‌الاسلامى، محمدرضا اصلانى، همایون ارشادى و عده زیادى از دوستداران عباس در این مراسم حضور داشتند.
امروز که سر مزارش رفتم، دیدم شخص یا اشخاصى حتى نتوانستند درخت گیلاس را کنار مزار عباس تحمل کنند و آن را با پیت حلبى‌اش از جا در آورده بودند. 
شکستن سنگ قبرها، سیمان‌ریختن روى سنگ قبر و  از ‌ریشه درآوردن نهال درخت گیلاس از کنار مزار مردى که صدها افتخار براى سینما و مملکت ما به ارمغان آورد، آن هم وقتى که در هندوستان و جاهاى دیگر دنیا به نام او درخت گیلاس می‌کارند! چرا ما باید تا این حد بى‌حرمتى را تحمل کنیم؟
روز کاشتن نهال، روز خوبى بود و همه حضار شاد بودند از اینکه به این مرد بزرگ سینماى ایران اداى احترام مى‌کنند. فقط یک جوان که اتفاقا تى‌شرتی سفید با عکس عباس روى آن به تن داشت تصویربردارى می‌کرد و جلوى چشمان شاگردان عباس، نوارش را به یک پژوى‌آردى تحویل داد.
البته ما به این چیزها عادت کردیم و چون کارى جز احترام‌گذاشتن به فیلمساز بزرگ مملکتمان نمی‌کردیم، باکى نداشتیم؛ ولى همان طور که پرونده پزشکى عباس، کم‌کم از یاد رفته است، حتى یک درخت گیلاس هم به عباس روا نداشتند و طعم شیرین گیلاس در دهان ما تبدیل به زهر‌مار شد.
خدایا ما را از گزند تنگ‌نظران محفوظ بدار.




شمس لنگرودی که چند فیلم در گروه کاملا دولتی هنروتجربه داشته در پاسخ به پرسشی درباره این گروه⇐تجربه يعني چه؟/دلم می‌خواست فیلمهایم را همه ببینند

سینماروزان: شمس لنگرودی شاعر سرشناس در سالهای اخیر به عنوان بازیگر در آثاری ظاهر شده نظیر «احتمال باران اسیدی»، «پنج تا پنج» و «فلامینگو شماره 13» که همه اینها از گروه دولتی هنروتجربه سربرآورده اند و البته چنان که باید هم توجهی برنینگیخته اند.

به گزارش سینماروزان شمس لنگرودی در گفتگویی که به بهانه کارنامه بازیگریش با «اعتماد» داشته به صراحت از این گفته که دلش میخواسته فیلمهایش را طیف گسترده تری از مخاطبان ببینند و نه اینکه به اسم سینمای تجربی فقط بخشی اندک به تماشای آثارش بنشینند.

شمس لنگرودی در پاسخ به این پرسش که فيلم‌هايي كه تاكنون بازي كرده‌ايد در گروه سينمايي هنر و تجربه بوده است. تاچه اندازه خودتان آدم تجربه‌گرايي هستيد بیان داشته است: يكي از چيزهايي كه من هنوز نفهميده‌ام همين لغت تجربي است. سينماي تجربي، شعر تجربي… را نمي‌فهمم. تو يك دردي را يا داري يا نداري. چيزي تو را آتش زده كه شعرش را مي‌گويي. تجربه يعني چه؟ بعضي‌ها سن پدرها را دارند و هنوز دارند تجربه مي‌كنند. براي كي تجربه مي‌كنيد؟

وی ادامه داده است: فيلم هم همينطور هست. من مشغله‌اي دارم و سعي مي‌كنم به بهترين شكل به آن بپردازم. مگر آنكه بي‌درد باشي و خواسته باشي فرم‌هايي را براي خود تجربه كني كه اين موضوع مساله من نيست. زيرا من معتقدم كه فرم عبارت است از هماهنگي محتوا و شكل. من اهل ريسك براي آنچه مي‌خواهم هستم اما اهل تجربه كردن به اين معنا نبوده‌ام. بنابراين نمي‌دانم اين مساله يعني چه.

این شاعر با اشاره به اکران فیلمهایش در گروهی دولتی گفته است: علت اينكه تمام فيلم‌هايم تا به امروز در هنر و تجربه اكران شده تقريبا اتفاقي است يا شايد فيلمنامه‌هايي را انتخاب مي‌كنم كه به آن سمت هدايت مي‌شوند وگرنه من خودم مي‌خواهم كه مانند شعر، فيلمم را هم همه ببينند. من براي شعر همه كار مي‌كنم. زيبايي‌شناسي خودم را پايين نمي‌آورم اما مي‌خواهم همه ببينند. چرا كه همه درحد توانايي خودشان زندگي مي‌كنند و بالاخره دركي از زندگي دارند. دلم مي‌خواست شعر و بازي من هر دو براي اينها باشد. اما ظاهرا انتخاب هايم به اين سمت مي‌رود.

 




اظهارات محمدمهدی عسکرپور که که فیلم سالها خاک‌خورده‌اش به ناچار از گروه هنروتجربه سر درآورده⇐میخواستم فیلمی بسازم که برای بازار اروپا و ایران مفید باشد!!!/طعم فیلم طوریست که میتوان آن را یک اثر اروپایی دانست!!!/قرار بود محسن نامجو به‌جای رضا عطاران در فیلم بازی کند/تمام فشارهایی که قبل از این دولت به حوزه فرهنگ تحمیل می‌شد از سوی افرادي بود که به شکل جدی هنوز هم هستند!!!

سینماروزان: «هفت‌ و پنج دقیقه» عنوان فیلمی به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور است که بعد از 9 سال پشت خط اکران ماندن در نهایت بدون اینکه بتواند به صورت رسمی و با داشتن سرگروه اکران شود از گروه دولتی هنروتجربه سربرآورده است.

به گزارش سینماروزان عسکرپور که آخرین ساخته اکران شده اش پیش از این فیلم «مهمان داریم» بود که با حمایت حوزه هنری تولید شده بود و البته آن هم در اکران بیشتر از 400 میلیون فروش نداشت در گفتگویی با «شرق» به بهانه اکران «هفت و پنج دقیقه» هدفش از ساخت این فیلم را محصولی دانسته که علاوه بر بازار ایران برای بازار اروپا هم مفید باشد و البته همچنان طعم فیلم را طوری دانسته که به نظر اروپایی می آید!!

متن کامل گفتگوی عسکرپور با «شرق» را بخوانبد:

«هفت‌وپنج دقیقه» از جمله فیلم‌های شما است که خارج از کشور ساخته شده و فیلم‌نامه‌ای دارد که بعد از گذشت سال‌ها از ساختش دچار گذشت زمان نشده و به نظر می‌رسد چنین موضوعی می‌توانست در ایران هم دستمایه ساخت یک فیلم باشد. چه شد که تصمیم گرفتید این فیلم را در فرانسه بسازید؟
آقایان تختکشیان و توحیدی پیشنهاد ساخت این فیلم را با من در میان گذاشتند. قرار بود این فیلم‌نامه در ایران ساخته شود؛ البته با داستانی مفصل‌تر از چیزی که در فیلم دیدید و بعد دوستان متوجه شده بودند شاید نتوان فیلم را با همان کیفیتی که مدنظر هست، در ایران ساخت و به‌همین‌دلیل آقای تختکشیان با فردی که ایرانی‌الاصل بود و در فرانسه زندگی می‌کرد و یک شرکت فیلم‌سازی تأسیس کرده بود، درباره ساخت فیلم در فرانسه صحبت کرد و به این نتیجه رسیدند که این فیلم در فرانسه ساخته شود. طبعا فیلم‌نامه براساس ساخت در کشوری دیگر بازنویسی شد و در نهایت من با فیلم‌نامه کاملی که بر حسب شرایط کار در کشوری دیگر بازنویسی شده بود، روبه‌رو شدم. در وهله اول قصه برایم جذابیت داشت و از طرف دیگر میل به تجربه ساخت فیلم در کشوری دیگر اتفاقی است که بسیاری از فیلم‌سازان از آن استقبال می‌کنند؛ البته من تا پیش‌ از‌ این تولید در فرانسه را با سریال «خاطرات یک خبرنگار» آقای صدرعاملی که در مقام تهیه‌کننده آن حضور داشتم، تجربه کرده بودم؛ اما کارکردن با عوامل پشت و جلوی دوربین که بسیاری از آنها فرانسوی بودند، چالش خوبی بود. پیش از شروع فیلم‌برداری یک هدف مشخص داشتیم و آن این موضوع بود که فیلمی می‌سازیم که برای بازار اروپا و ایران مفید باشد؛ به‌همین‌دلیل است که طعم فیلم به‌گونه‌ای است که آن را یک اثر اروپایی می‌توان دانست. یکی، دو ماه پیش از آغاز فیلم‌برداری به فرانسه سفر کردیم و یک نفر که قرار بود کار تولید را انجام بدهد و بعد به دلایلی از گروه جدا شد، انتخاب‌های اولیه را براساس فیلم‌نامه و پیشنهادهای ما انجام داده بود. بخش درخور‌توجهی از بازیگران انتخاب شدند، در این بخش تقریبا به نظر می‌آمد مسئله خاصی وجود ندارد و نوید این داده می‌شد که وارد یک پروژه کم‌دردسر می‌شویم؛ اما به‌مرور اختلافاتی بین آقای تختکشیان و شریک فرانسوی ایشان پیش آمد و سه، چهار روز قبل از کلیدخوردن پروژه، آقای تختکشیان از شرایط کار برای من توضیح دادند که ممکن است ساخت این فیلم با توجه به این اختلافات منتفی شود و جواب من هم این بود که آمادگی این را دارم که اگر قرار است در این شرایط کار خوبی تولید نکنیم، اساسا نیازی نیست فیلمی ساخته شود؛ اما در نهایت به تفاهم رسیدند و کار آغاز شد. کار با سرعت بالایی پیش می‌رفت و به دلیل نزدیکی ژانویه زمان محدودی برای فیلم‌برداری داشتیم و تلاش کردیم در زمان کم بهترین اتفاق را رقم بزنیم؛ اما متأسفانه هرچه به پایان فیلم‌برداری نزدیک‌تر شدیم، اختلافات بیشتر شد و شرایط دیگر با ابتدای کار تفاوت داشت. دیگر با فیلمی روبه‌رو بودیم که سر و شکل داشت و فیلم‌برداری سکانس پایانی برایم اهمیت داشت. امکانات زیادی برای سکانس پایانی فیلم نیاز داشتیم که با وجود وعده‌هایی که داده شد، هیچ‌کدام از آنها اتفاق نیفتاد. در آن شرایط به این فکر کردم که یا کار را تعطیل کنم، بدون سکانس پایانی یا فکری کنم تا فیلم نجات پیدا کند و می‌دانستم اگر بدون سکانس پایانی کار را تمام کنم، امکان برگشتن و گرفتن آن وجود ندارد؛ بنابراین راهی پیدا کردم که فیلم پایان مقبولی داشته باشد و همان شد که در فیلم می‌بینید.
برگردیم به همان اختلافاتی که از زمان ساخت فیلم باعث شد اکران آن هشت سال عقب بیفتد. مشکل اکران فیلم چه بود؟
طبق توافقی که با تهیه‌کنندگان فیلم داشتیم، قرار بود به محض آماده‌شدن ابتدا اکران اروپایی فیلم انجام شود و براساس همین توافق کارها پیش رفت؛ اما به میزانی که به کار من مربوط می‌شود، باید بگویم که بعد از فیلم‌برداری، کارها با نظم و سرعت خوبی پیش رفت و اختلافات بین آقای تختکشیان و شریک فرانسوی چیزی است که خودشان باید توضیح بدهند؛ اما این اختلافات آن‌قدر زیاد شده بود که بحث جدایی مطرح شد و صحبت سر این بود که یکی از طرفین طرف حساب فیلم شوند و به‌اصطلاح مالکیت فیلم را برعهده بگیرند و آقای تختکشیان ظاهرا فیلم را نگه می‌دارند که به نظر من کار عاقلانه‌ای کرد. اگر فیلم به اروپا می‌رفت، نمی‌دانم چه سرنوشتی در انتظار فیلم بود. متأسفانه به دلیل همین اختلافات اکران جهانی یا حضور بین‌المللی فیلم به تعویق افتاد. طبعا فیلم به‌گونه‌ای بود که می‌توانست توفیقی در جشنواره‌های خارجی داشته باشد؛ اما این اتفاق نیفتاد و جشنواره‌ها هم با فیلمی که یکی، دو سال از ساخت آن گذشته باشد، کاری ندارند. تقریبا کاری که از دست من برمی‌آمد، این بود که هر سال موضوع اکران فیلم را با آقای تختکشیان در میان بگذارم و پیگیری کنم و دو سال بود که برای اکران فیلم کارم به خواهش و تمنا رسیده بود. زمانی که گروه سینمایی هنر و تجربه شروع به فعالیت کرد، جزء اولین گزینه‌های اکرانشان این فیلم بود که آقای تختکشیان موافقت نکردند و بعد از مدتی با اکران این فیلم موافقت کردند و پروسه طولانی دیجیتال‌شدن را طی کرد و در نهایت به اکران هنر و تجربه رسید.
ظاهرا نسخه ابتدایی فیلم‌نامه با چیزی که ساخته شد تفاوت‌هایی داشته، حذف بخش‌هایی از فیلم‌نامه دلیل خاصی داشت؟
نسخه‌ای که من با آن مواجه شدم با فیلم موجود تفاوت زیادی ندارد. تغییرات فیلم‌نامه در حد تغییرات متعارفی بود که هر کارگردانی وقتی با پروژه‌ای پیوند می‌خورد، انجام می‌دهد و نظراتی است که اعمال می‌شود. اما طبعا پیش از ورود من به جریان ساخت فیلم، نگارش فیلم‌نامه پروسه‌ای را طی کرده بود و آقای توحیدی طبق مشورت‌ها و بازنویسی‌هایی که انجام داده بود، بخش‌هایی از فیلم‌نامه را حذف کرد و بر حسب شرایط ساخت در کشوری دیگر نوشت.
این فیلم با حضور بازیگران فرانسوی و ایرانی ساخته شد. از انتخاب رضا کیانیان و رضا عطاران به‌عنوان بازیگران ایرانی صحبت می‌کنید؟
دو شخصیت ایرانی در فیلم‌نامه وجود داشت، فقط بخش انتخاب آنها مهم بود. واقعیت این است که ذهنی چند نفر را برای این دو نقش تست زدیم؛ اما به این موضوع هم فکر کردیم طوری شناخته‌شده باشند که در اکران نیز پارامتری برای فروش فیلم باشند. به گزینه‌هایی فکر شد كه شاید عجیب باشد؛ اما یکی از گزینه‌های قبل از آقای کیانیان، محمود کلاری برای نقش رضوی بود یا برای نقشی که رضا عطاران بازی کرد، محسن نامجو را در نظر داشتیم؛ چون بحث تارزدن و خواندن این شخصیت هم در فیلم بود فکر کردیم انتخاب بدی نیست و این گزینه‌ها به دلایل مختلفی اتفاق نیفتاد و سراغ بازیگران رفتیم.
هر دو بازیگر ایرانی در فیلم به زبان فرانسه آشنایی ندارند این مورد تعمدی در فیلم‌نامه وارد شد یا خیر؟
درباره رضا عطاران همان اتفاقی افتاد که در فیلم‌نامه با این شخصیت مواجه هستیم؛ یعنی کسی که زبان فرانسه را متوجه می‌شود و شاید برخی لغات یا مفاهیم را نداند. جالب بود در سکانس قهوه‌خانه رضا عطاران چیزی نزدیک به سه صفحه دیالوگ فرانسه داشت که حفظ کرده بود و خوب از پس این سکانس برآمد. این‌طور نبود که سه روز برای سکانس قهوه‌خانه زمان بگذاریم. درباره شخصیت رضوی که رضا کیانیان بازی کرد هم همین‌طور؛ شاید نیاز بود تا رضا کیانیان دست‌کم یک ماه زودتر به پروژه اضافه می‌شد تا تمرین‌های بیشتری داشته باشیم، البته چیزی که در فیلم می‌بینید از این جهت هم قابل بررسی است که فارسی صحبت‌کردن کیانیان به این منظور است که زبان فارسی را به «انت» یادآوری می‌کند، قطعا اگر فرصت بیشتری در اختیار داشتیم اتفاق بهتری می‌افتاد؛ اما طبعا حضور بازیگران حرفه‌ای مثل آنها در فیلم به سرعت بهتر فیلم و به پرداخت شخصیت‌ها کمک کرد.
زمان زیادی برای اکران بهتر فیلم از دست داده شد تا به اکران هنر و تجربه رسیدید. ارزیابی شما از اکران فیلم بعد از هشت سال چیست؟
حتما شرایط آن نیست که از اول برای این فیلم فکر کرده بودیم، همیشه این صحبت هست که به‌اصطلاح فیلم‌های آدم مثل بچه‌هایش می‌مانند، توی بچه‌های من این یکی ٨، ٩ سال به خانه بخت نرفت. نمی‌دانم اگر اکران نمی‌شد چه اتفاقی برای فیلم می‌افتاد؛ اما قطعا فراموش می‌شد.
معمولا همیشه صحبت‌های شما درباره سیاست‌های کلان مدیریتی حوزه فرهنگ خصوصا سینما، حواشی بسیاری داشته. بعد از جشنواره فیلم فجر نقل‌قول‌هایی از شما منتشر شد که بازتاب‌های بسیاری داشت، نگاه‌تان به شرایط حال حاضر سینما چیست؟
بخشی از اتفاقاتی که درحال‌حاضر در حوزه فرهنگ و هنر می‌افتد، امکان پیش‌بینی داشت. بعد از ماجرای دولت دهم مجموعه فضاهایی که در حوزه‌های مختلف از جمله فرهنگ و هنر وجود داشت، نشان می‌داد ما وارد فضای جدید‌تری می‌شویم که این فضا منافذ و دریچه‌هایی دارد که تنفس در آن راحت‌تر است؛ اما کمی خام‌اندیشی بود اگر فکر می‌کردیم به‌طور کل وارد یک منظومه دیگر می‌شویم. می‌توانست پیش‌بینی کرد در حوزه فرهنگ محافظه‌کاری جدیدی شکل می‌گیرد و دلیلش هم این بود که تمام فشارهایی که قبل از این دولت به حوزه فرهنگ تحمیل می‌شد از سوی افرادي بود که به شکل جدی هنوز هم هستند. اینها تغییر خاصی نکردند و وجود دارند، دولت هم در حوزه فرهنگ بخشی از انرژیش را باید صرف اثبات برادریش می‌کرد و نشان می‌داد که من از اصولی که دلواپسان به آن معتقد هستند، قرار نیست دور شوم. مخصوصا اینکه گروهی قرار بود مسئولیت را عهده‌دار شوند که پیشنیان آنها به‌شدت شعار می‌دادند و ادعای حفظ ارزش‌ها را داشتند. اینها فضایی را ایجاد می‌کند و افرادی که بعد از آنها مدیریت را در دست می‌گیرند اگر جسارت زیادی نداشته باشند، حتما در لایه‌های محافظه‌کاری قرار می‌گیرند.
بخش درخور توجهی از انرژی مسئولان فرهنگی ما در این چند سال در وهله اول صرف اثبات حقانیتشان شده و این قابل پیش‌بینی بود. مدیریت سینما هم سعی کرد نشان دهد با همه تفکرات می‌تواند کار کند که قطعا این اتفاق یک ظاهر خوب و عامه‌پسند دارد؛ اما در عمل موضوع چیز دیگری است؛ چراکه ما با یک مجموعه مسلط که حرف و عمل متکی به یک شاکله قابل فهم داشته باشد، مواجه نیستیم. انتقادی که به مدیریت سینما در این چند سال داشتم، همین بود؛ اینکه نتوانست یک تیم با این مشخصات تشکیل دهد.
به گمان بسیاری انتقاداتی به این دوره جشنواره از جهات مختلف وارد بود، با در نظر گرفتن تجربه شخصی شما در دبیری جشنواره پاشنه آشیل این دوره را چه می‌بینید؟
وقتی درباره جشنواره صحبت می‌کنیم، طبعا دارای جایگاه و شأنی است؛ اما یک چیز را گاهی فراموش می‌کنیم؛ اینکه اعتبار یک رویداد در طول زمان ممکن است به اندازه کلیت همان موضوع باشد مثل جشنواره کن و سینمای فرانسه، در بخش مسابقه جشنواره کن خیلی فیلم‌های فرانسوی نمی‌بینيد یا جشنواره برلین و نسبتش با فیلم‌های آلمانی، اما به ما یادآوری می‌کنند که آنها غالبا اعتباربخش به سینمای کشورشان هم هستند. بخشی از مشکلات جشنواره فجر به مقررات آن برمی‌گردد، جشنواره فجر در زمان شکل‌گیری با هدف ویترین‌بودن برای سینمای ایران در یک‌سال فعالیت سینماگران، شروع شد؛ در زمانی که تولیدات یک‌سال آن‌قدر زیاد نبود و تعداد فیلم‌سازان انگشت‌شمار بود و کل فضای سینما نیاز به گسترش داشت به وجود آمد. نوع داوری با توجه به مشاغل سینما گسترش پیدا کرد و یک موجود عجیب‌وغریبی شد شبیه اسکار، جشنواره کن و همه جشنواره‌ها؛ درصورتی‌که عملا شبیه هیچ‌کدام نبود. به‌واقع جشنواره فجر در هیچ‌کجای دنیا مشابه ندارد. به نظرم بسیاری از مشاوره‌های غلط را خود اهالی سینما به مدیران جشنواره به‌خصوص آنهایی که از این منظومه نیستند و از حوزه‌های دیگری آمده‌اند، می‌دهند. به نظر من جشنواره فیلم فجر را باید بااندازه سینمای حال‌حاضر ایران متناسب کرد، قرار نیست آبروی سینمای ایران در جشنواره فجر خلاصه شود. همه کم‌وبیش می‌دانند که جشنواره فیلم فجر در دوره ٢١ زمانی که دبیر جشنواره بودم دچار دگرگونی کم‌سابقه‌ای شد. در آن زمان بر مبنای آسیب‌شناسی دوره‌های مختلف و به مدد کار کارشناسی گروهی به این نتیجه رسیدیم که جشنواره فجر به مفهومی که سال‌های قبل‌تر برگزار می‌شد، نمی‌تواند ادامه داشته باشد؛ تقریبا همین چیزی که چندین‌سال است بعد از برگزاری جشنواره مسئول و غیرمسئول آن را می‌گویند. من اشتباهاتی از این دست را که گاهی به شوخی و جدی گفته می‌شود، در سال‌هایی که خودم حضور داشتم می‌دیدم که مثلا فیلمی نامزد صدابرداری می‌شود که اساسا فقط صداگذاری شده بود. طبعا داورانی با تخصص‌های مشخص که باید در یک زمان کاملا محدود تعداد زیادی فیلم ببینند ممکن است اشتباهاتی را مرتکب شوند، اما در جشنواره‌های جهانی می‌بینیم داوران در مورد سرفصل‌های مشخص یک فیلم مثل بهترین کارگردانی، فیلم، فیلم‌نامه و بازیگر صحبت و جوایز را دسته‌بندی می‌کنند. همان‌سالی که دبیری جشنواره را برعهده داشتم، سیمرغ‌هایی را که در بررسی‌های آکادمیک و نه جشنواره‌ای قابل ارزیابی هستند حذف کردم و سنگینی این موضوع را به جشن خانه سینما منتقل کردم. برخی همکاران ما در همان سال انتقاداتی را مثل اینکه چرا اختتامیه کوتاه بود یا چرا تعداد سیمرغ‌ها کم بود مطرح کردند.
بعد از من دوستان تصمیم دیگری گرفتند و به گفته خودشان برای دلجویی اهالی سینما نه‌تنها سیمرغ‌های حذف‌شده را برگرداندند، بلکه در جهت همان دلجویی تعدادی هم اضافه کردند و البته یک‌بار از من نپرسیدند چرا تعداد سیمرغ‌ها را کم کردی؟ یک‌بار دلیلت را توضیح بده. با زیادکردن تعداد سیمرغ‌ها ارزش این جایزه را از بین بردند. هنوزم هست و خواهد بود شک نکنید سال‌های بعد یکی، دو سیمرغ را جابه‌جا یا تلفیق می‌کنند و باز تعداد سیمرغ‌ها را درمجموع بیشتر می‌کنند. تصور فیزیکالی دوستان از جشنواره فجر این است که باید در وسعت زیاد و آب‌وتاب جشنواره را برگزار کرد، اگر قرار است در همه شهرها جشنواره فیلم فجر داشته باشیم مشکلی نیست، حداقل رقابت را از آن جدا کنید. اسم این رویدادی که برگزار می‌شود میهمانی است، نه جشنواره! گروهی به قصد مسابقه می‌آیند و با میهمانی مواجه می‌شوند و گروهی که صرفا برای میهمانی آمده‌اند با وجوهی از رقابت مواجه می‌شوند که همه اینها منشأ اختلافات می‌شود.

 




محمدمهدی حیدریان درباره همه چیز سخن گفت⇐از احتمال تغییر مدیران زیردست تا بازبینی تمامی آثار توقیفی/از بازنگری در گروه دولتی هنروتجربه تا اصلاح شیوه برگزاری جشنواره‌های متعدد دولتی

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان رئیس تازه سازمان سینمایی در اولین اظهار نظر خود درباره اوضاع سینما و برنامه های پیش رو در برنامه زنده «شهرفرنگ» کوشید درباره برخی از موضوعات پرسش برانگیز و از جمله وضعیت گروه دولتی هنروتجربه، مدرسه دولتی عالی سینما، تغییر مدیران میانی سازمان و تعدد برگزاری جشنواره ها در کشور سخن گوید.

به گزارش سینماروزان حیدریان در ابتدای سخنان با اشاره به وضعیت سینما در کشور گفت: سینما قابل مقایسه با دیگر بخش های فرهنگی کشور نیست و تمامی مراحل آموزش، تولید، عرضه، بازار فروش فیلم و تکنولوژی همه باهم باید رو به پیشرفت باشند و این حلقه های مختلف باید متوازن باشند.
رئیس سازمان سینمایی افزود: نهضت راه اندازی تامین و تولید محتوای فرهنگی و تصویری با تخصیص امکانات مختلف مادی در اقصی نقاط کشور ممکن می شود و اگر در برنامه جدید سازمان به سمت تعادل فرهنگی پیش برویم، دیگر همه چیز در تهران خلاصه نمی شود.
 وی ایجاد تعادل در حوزه کمک های مالی را ضروری خواند و گفت: وقتی ما می توانیم 170 فیلم سینمایی را در طول یک سال تولید کنیم با وجود نزدیک به 700 کارگردان رسیدن به افق های معین شده، دور از ذهن نیست. اگر به سینما نگاه سیستمی داشته باشیم یعنی همه را در یک مجموعه به حساب آوریم که هدفی مشخص دارد می توانیم علاوه بر اشباع بازار داخلی در بازار خارجی نیز تاثیر گذار باشیم و بر همین اساس در تولیدات فرهنگی باید سهم خودمان را از بازار بدست آوریم.

او افزود: تمامی اجزاء در سازمان سینمایی به معنی کلمه باید با یکدیگر تعامل کنند و یک هدف مشترک را دنبال کنند و برای محقق شدن این موضوع همه دست اندرکاران باید از اهداف سازمان سینمایی مطلع باشند.

او گفت: سیاست ها در حوزه های مختلف فرهنگی و سینمایی باید باهم نوشته شود تا همه در تصمیم گیری شریک باشند و سینما را از خود بدانند؛ همچنین باید سازمان نظام هنری تشکیل شود، مانند سازمان نظام رسانه ای که در دست اقدام و دستور کار مجلس است.

او افزود: برای چابک سازی دولت نیز اقدام می کنیم شرط مدیریت قسمت های مختلف تعامل آن مسئول و مدیر با مجموعه است و در این راه ممکن است مدیران مجموعه تغییر پیدا کنند.

حیدریان نسبت به اکران فیلم «رستاخیز» گفت: هرکس از خطوط قرمز نظام جمهوری اسلامی عدول نکرده باشد به فعالیت خود ادامه می دهد. «رستاخیز» با رضایت کارشناسان مذهبی می تواند قابل پخش باشد، فیلمی که با سرمایه بخش خصوصی تهیه شده است.

حیدریان درباره برخی فیلمهای که در زمان ایوبی امکان نمایش نداشتند مانند «کاناپه» کیانوش عیاری گفت: تمامی آثار توقیفی بازنگری میشوند و با صاحبان آنها گفتگو می شود و اگر فیلمی از خط قرمز ها عبور نکرده باشد  باید بررسی شود  و مشخص شود امکان نمایش دارد یا خیر. ما معتقیدم باید از  فیلمها و محصولاتی که ارتقا فرهنگی ایجاد می کند حمایت کنیم و دغدغه های فرهنگی براساس منشور انقلاب و اعتقادات ماست.

محمد مهدی حیدریان با انتقاد از شیوه نادرست برگزاری جشنواره های متعدد و لزوم اصلاح آنها افزود: اجزا به یکدیگر وابسته و پیوسته نیست و در حال حاضر تولید، جشنواره، سینما، فیلم و قسمت های مختلف باید در یک مسیر باشد که تاکنون هیچ جشنواره ای به این شکل نبوده و چنین هدفی نداشته است.

حیدریان درباره مدرسه عالی سینما که با بودجه دولتی توسط ایوبی راه اندازی شد گفت: اگر چه زود است که نظری در این خصوص  ارائه شود اما آموزش و تکنولوژی و به روز نگه داشتن از جمله اقدامات جدی ماست اما شیوه ورود به آن مشخص خواهد شد. اگر امروز آموزش های خصوصی داریم این خوب است اما مدرسه ملی سطوح عالی را مدنظر دارد.

حیدریان درباره گروه دولتی هنر و تجربه و لزوم بازنگری در تعریف این گروه گفت: هنر و تجربه جایگاه خود را دارد و باید تقویت شود، راهی است که باید مسیر جدید را کشف کند؛ همه فرصت تجربه ندارند. تعریف ها در هنروتجربه باید بازنگری، تقویت و حفظ شود.

او با اشاره به خاطرات 30 سال پیش گفت: امروزه با تصاویر موبایل و تلفن می توان فیلم سینمایی ساخت. جامعه فرهنگی باید در راستای نظام جمهوری اسلامی باشد. دولت های سینمایی عوض شدند اما ایده های سینمایی گذشته هنوز اجرا می شود.




امتداد شعرخوانی و خودشمس‌پنداری ایوبی حتی بعد از حذف از سازمان سینمایی⇐آتشی انداختم و رفتم، آن‌که سوخت، سوخت!!! /من غصه امیریوسفی را خوردم و می‌خورم؛ غصه درویش و عیاری را هم همین‌طور!/روزهای بهتری در انتظار درویش است اما بقیه نه!!!/با کمال میل دعوت حضور در هیأت امنای هنروتجربه را می پذیرم!!!

سینماروزان: حذف حجت ا.. ایوبی از سازمان سینمایی هرچند از مدتها قبل یعنی بعد از استعفای علی جنتی از وزارت ارشاد قابل پیش بینی بود اما ایوبی خودش آن را جدی نگرفت و استعفا نداد تا بالاخره برکنار شود.

به گزارش سینماروزان ایوبی در نخستین گفتگوی پس از این حذف که با «ایسنا» انجام شده نیز همچنان به مانند گذشته از عشق و خدمت میگوید و اینکه این جابجایی برایش طبیعی است؛ او البته وعده داده به مانند کتاب خاطراتی که از حضور در رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه با عنوان «1970 روز در شماره6 ژان بارت» نوشته بود درباره حضور در سازمان سینمایی و ماجرای حذفش هم کتابی با عنوان «۱۲۶۲ روز در شماره ۴ کمال‌الملک» را بنویسد.

ایوبی به مانند اغلب مدیران برکنارشده که از خدمت میگویند درباره حذفش از سازمان سینمایی گفت: من سرباز فرهنگ و هنر هستم پس استعفا معنایی ندارد؛زیرا استعفا یعنی ناتوانی از ادامه خدمت به فرهنگ و کشور. با این حال این جابه‌جایی برای من خیلی طبیعی است و اصلا طبیعی‌تر و راحت‌تر از این قابل تصور نیست. کار در سینما خیلی سخت است، من با عشق آمدم و با عشق هم کارم را ادامه دادم، اما وقتی می‌گویند این کار سخت را می‌توانی دیگر انجام ندهی، خوب دیگر دلیلی بر تحمل این همه سختی نیست و ظاهرا قضا و قدر به کمک من آمده است. هرچند قرار نیست سینما و اهالی سینما را رها کنم، چون دلیلی برای کار نکردن در عرصه فرهنگی نمی‌بینم. محبت آقای وزیر هم همچنان باقی است و در نتیجه مقتضی موجود و مانع مفقود است.

روایت رفتن از سازمان در «۱۲۶۲ روز در شماره ۴ کمال‌الملک»

ایوبی در برابر این پرسش که چه شد این‌قدر ناگهانی و تنها دو هفته مانده به پایان سال و چند ماه مانده به پایان دولت یازدهم از سازمان سینمایی رفت؟ باز هم به سراغ شعرخوانی رفت و گفت: روز اولی که آمدم از من پرسیدند، چه شد که آمدی سینما. از خیام خواندم که: «خوش باش که پخته‌اند سودای تو دی/ فارغ شده‌اند از تمنای تو دی/قصه چه کنم که بی تقاضای تو دی/ دادند قرار کار فردای تو دی». امروز هم همان را تکرار می کنم.

اما ایوبی پس از اصرار بر این‌که باید بالاخره پاسخی درباره تمام آن‌چه گفته می‌شود باعث قطع همکاری او در سازمان سینمایی شده بدهد، گفت: وزیر جدید با نگاهی جدید آمده و تغییر طبیعی است، اما آن‌چه را باعث این اتفاق شد باید بگذارید تا در کتاب «۱۲۶۲ روز در شماره ۴ کمال‌الملک» روایت کنم. به قول شمس تبریزی، « هنوز اهلیت گفتن نیست….». خلاصه ما آمدیم به قول شمس «آتشی انداختیم و رفتیم، آن‌که سوخت، سوخت….». البته این حرف برای بنده زیاد است، ولی چون آمد، گفتم.

با این حال صحبت‌ها و اشاره‌های ایوبی که تمایلی به اظهار صریح و نیز انتشار آن‌ها ندارد،حاکی از این است که اختلاف نظر او با یکی از معاونان سازمان سینمایی که در برخی رسانه‌ها هم به آن اشاره شده از مهم‌ترین دلایل جدایی او از سازمان سینمایی بوده است.

هر چه کردم در دفاع از سینما بود

ایوبی همچنان تاکید دارد که تا وقتی در مقام ریاست سازمان سینمایی بوده، هر چه کرده در جهت دفاع از سینما بوده است و اضافه کرد: همکاری من با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همان‌طور که قبلا هم گفته بودم، ادامه دارد و دکتر صالحی هم همواره اظهار لطف کرده‌اند.

ایوبی که این روزها ریاست بنیاد شمس و مولانا را برعهده دارد و مشخص نیست چطور همزمان با مدیریت سینما چنین پستهایی را قبول کرده بود همچنین اظهار کرد: در میزگردی که در کنگره مدیران وزارت ارشاد داشتم، گزارشی از اتفاقات این حوزه ارائه کردم و گفتم از سال ۸۰ آن‌قدر درگیر حوزه فرهنگ و هنر شده‌ام که اگر بخواهم این حوزه را رها کنم هم فرهنگ و هنر مرا رها نمی‌کند. من برای این‌که فرهنگ و هنر این مملکت یک قدم به جلو برود، با تمام عشق و همه وجودم از هیچ کاری کوتاهی نمی‌کنم.

با کمال میل دعوت حضور در هیأت امنای هنروتجربه را می پذیرم

حجت‌الله ایوبی درباره نگرانی‌هایی که از سرانجام اجرای برخی برنامه‌ها که در زمان مدیریت وی عملی شده‌اند، مثل گروه هنر و تجربه و مدرسه ملی سینما وجود دارد، با اشاره به جشنواره جهانی فجر که می‌تواند یکی دیگر از آن نگرانی ها باشد، گفت: با آقای حیدریان جلسه مفصلی داشتم و توضیحات کاملی از اقدامات انجام‌شده دادم، بویژه درباره جشنواره جهانی فجر، برنامه‌هایی که صورت گرفته تشریح شدند و ان‌شاءالله ایشان هم از آن‌ها حمایت خواهد کرد. آقای حیدریان کارآزموده، منطقی و باتجربه است؛ پس حتما کارهای خوب را تقویت خواهد کرد، ضمن این‌که ارتباط ما با هم بیشتر از پیش ادامه دارد.

رییس پیشین سازمان سینمایی در ادامه درباره این‌که شنیده می‌شود او عضو هیات امنای گروه سینمایی هنر و تجربه که به موسسه هم تبدیل شده، است و آیا اگر صحت دارد در آن فعالیت خواهد داشت؟ توضیح داد: بنده به عنوان رئیس سازمان سینمایی عضو و رئیس هیات امنای همه موسسات از فارابی تا مدرسه ملی بودم و طبیعتا دیگر نیستم، ولی به عنوان شخصیت حقیقی اگر دعوت بشوم، با کمال میل عضو هیات امنای این گروه خواهم بود.

من غصه امیریوسفی را خوردم و می‌خورم/ غصه آقای درویش و عیاری را هم همین‌طور!

ایوبی همچنین در پاسخ به این‌که در زمان مدیریتش حمایت‌هایی از برخی فیلم های توقیفی از جمله رستاخیز، خانه پدری و آشغال‌های دوست‌داشتنی انجام داده و الان که سمتی ندارد فکر می‌کند این فیلم‌ها امکان اکران پیدا می‌کنند و آیا اگر در اختیارش بود به آن ها مجوز می‌داد؟ گفت: من سعی کردم در غم و شادی اهالی سینما شریک باشم و واقعا غصه‌هایشان دلم را به درد می‌آورد و خنده‌هایشان مرا شاد می‌کرد. من هرگز برای عکس گرفتن به بستر هنرمند بیماری نرفتم. تظاهر به ناراحتی در زمان غم نکردم. سخنی از روی بی‌باوری نگفتم. این را گفتم که بدانید من غصه امیریوسفی را خوردم و می‌خورم. غصه آقای درویش و عیاری را هم همین‌طور. ولی گاهی «تدبیر کند بنده و تقدیر نداند / تدبیر به تقدیر الهی به چه ماند».

او اضافه کرد: امیدوارم مشکل همه حل شود و فکر کنم روزهای بهتری در انتظار آقای درویش است اما بقیه را فکر نمی‌کنم.




تحقق پیش‌بینی سینماروزان⇐اکران نوروزی در خدمت فیلم رییس شورای صنفی نمایش، فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی و کمدی دیده نشده «سه بیگانه»+بازپس گیری سالن دوم سینما فرهنگ از گروه کم‌مخاطب هنروتجربه/حذف سینما آفریقا از سرگروهی و جایگزینی سینما قدس/اکران «هلن» از همین هفته/واگذاری سرگروه به «ماحی» و «افسونگر»

سینماروزان: همان طور که یک هفته قبل پیش بینی کردیم(اینجا را بخوانید) همایون اسعدیان رییس شورای صنفی نمایش تازه ترین فیلمش “یک روز بخصوص” را در نوروز روی پرده خواهد فرستاد ضمن اینکه فیلم “3ارگانی” قتل موسی خیابانی با عنوان “ماجرای نیمروز” و کمدی دیده نشده “سه بیگانه” هم قراردادهای اکران نوروزی شان فیکس شد.

به گزارش سینماروزان در جلسه امروز شورای صنفی نمایش قرارداد فیلم «سه بیگانه» در سرگروه سینما ماندانا، قرارداد فیلم «ماجرای نیمروز» در سرگروه پردیس کورش و قرارداد فیلم «یک روز بخصوص» در سرگروه سینما آزادی با کف فروش ۴ هفته ای برای اکران نوروزی ثبت شد.

فیلم «هلن» نیز از تاریخ ۴ اسفند در سرگروه کورش اکران می شود.

همچنین فیلمهای «شاباش» در گروه سینمایی آفریقا و«چهار اصفهانی در بغداد» در گروه سینمایی ماندانا به خاطر کف فروش پایین از این هفته به ترتیب با فیلمهای «ماحی» و «افسونگر» تعویض خواهند شد.

ضمن اینکه قرارداد فیلم «نقطه کور» هم با کف فروش ۴ هفته بعد از فیلم «خوب، بد، جلف» در سرگروه زندگی این هفتته در شورا ثبت شد.

در این جلسه درباره آیین نامه اکران سال 96 هم بحثهایی صورت گرفت وبا توجه به اعتراض شورای عالی تهیه کنندگان سینما آفریقا که به عنوان سینمای سرگروه فعالیت می کرد جای خود را به سینما قدس برای سرگروهی بعد از برنامه اکران نوروز ۹۶ داده است و سینما آفریقا فقط تا پایان برنامه اکران نوروزی سرگروه خواهد بود.

ضمن اینکه با توجه کمبود قابل توجه سالن‌های نمایش فیلم هر دو سالن سینما فرهنگ به چرخۀ اکران فیلم‌های عام افزوده شد و به این ترتیب اکران  فیلمهای”هنروتجربه” در این سینما هم پایان یافت.




تشکر دبیر جشنواره فجر از مدیر گروه دولتی «هنروتجربه» بخاطر همراهی در بلیت فروشی جشنواره!!!

سینماروزان: بلیت فروشی جشنواره سی و پنجم فجر به واسطه ناکارآمدی سامانه بلیت فروشی آنلاین به یکی از وجوه منفی این جشنواره منجر شد.

به گزارش سینماروزان داون شدن سایت فروشی آنلاین بلیت از همان ثانیه های آغازین بلیت فروشی و امتداد این روند تا 48 ساعت آینده شرایط را در جهت عذرخواهی دبیر جشنواره و در نهایت فروش حضوری بلیت در پردیس ملت به سبک دو دهه قبل پیش برد.

فروش حضوری بلیت هم خاطره ای خوش را برای مخاطبان رقم نزد چون بخش عمده بلیتهای پردیسهای پرمخاطب موجود نبود و مخاطبانی که برای خرید حضوری بلیت حاضر شده بودند چاره ای نداشتند جز بسنده کردن به بلیت پردیسهای دورافتاده.

حالا و بعد از پایان جشنواره فیلم فجر محمد حیدری دبیر جشنواره در اظهارنظری که پیرامون حمایت دبیرخانه از جشن مستقل «هنروتجربه» کرده است اظهار داشته: آقای امیرحسین علم‌الهدی دبیر شورای سیاستگذاری هنر وتجربه در روزهای سخت پیش‌فروش بلیت های جشنواره فجر که منجر به بروز حاشیه‌هایی شده بود، همراهی زیادی داشتند. ضمن تشکر مجدد از ایشان، امیدوارم که گروه هنر و تجربه به عنوان جریان تجربه‌گرای سینمای ایران، سال به سال موفق‌تر ظاهر شود.

پرسش اینجاست که به جز حضور ایشان به عنوان متصدی فروش بلیت در پردیس ملت کدام همراهی ویژه با مخاطبان جشنواره از سوی ایشان صورت گرفته که حالا به صورت ویژه و با ذکر «همراهی در بلیت فروشی» از ایشان تشکر می شود.

از آن گذشته مدیریت یک گروه سینمایی کاملا دولتی چه ارتباطی دارد با بلیت فروشی مهمترین جشنواره فیلم فجر که از ایشان برای همراهی با بلیت فروشی در جشنواره دعوت شده است؟ مگر ایشان سوابق خاصی در بلیت فروشی آنلاین یا حضوری داشته اند که از وی برای بلیت فروشی حضوری در پردیس ملت استفاده و حالا هم از ایشان تشکر شده است؟




گویا قافیه بدجوری به تنگ آمده⇐هنروتجربه هم فراخوان جشنواره را نادیده گرفت و هم دست به دامان جیرانی، رامبد جوان ، تهیه‌کننده «پادری» و… شد

سینماروزان/حامد مظفری: فضای بسته و بدون رقابتی که به واسطه تزریق بودجه دولتی در گروه سینمایی هنروتجربه ایجاد شد موجب دور شدن آن از جریان آزاد اکران و پویایی گروه شد.

به گزارش سینماروزان در رقابت آزاد است که اسباب آشکار شدن ضعفها و تلاش برای رفع آنها ایجاد می‌شود ولی هنروتجربه به دلیل ایجاد حصار دور خود و پرهیز از رقابت با جریان آزاد اکران شرایطی را ایجاد کرد که روزبروز با مطلوب مخاطب فاصله گرفت و شرایط به جایی رسید که در ماههای اخیر مجبور شد برای توجیه بودجه خود به اکران آثاری بپردازد که با سرگروه روی پرده رفته اند؛ این خود آش را شورتر کرد و اسباب اعتراضات فیلمسازان این گروه را فراهم نمود.

نتیجه طبیعی این دور شدن از نبض زنده سینما باعث شد که فقط 4 فیلم از طریق این گروه حائز شرکت در جشنواره تشخیص داده شدند و از این بین هم فقط 3 فیلم توانستند وارد بخش مسابقه شوند!!!

این بیلان ضعیف هنروتجربه در جشنواره موجب شد سیاستگذاران این گروه به ترفندی جدید روی آورند و آن هم انتشار یک فهرست 16 فیلمه موسوم به «بخش هنروتجربه جشنواره»(!)

فارغ از آن که هیچ کجای فراخوان جشنواره امسال بخشی به نام هنروتجربه وجود نداشت و انتشار این فهرست مصداق بارز زیرپا گذاشتن فراخوان است خنده‌دارتر دست به دامن شدن کارگردانان شناخته شده برای بالا بردن عیار این فهرست 16 فیلمه است.

سیاستگذاران هنروتجربه برای آن که عیار فیلمهای این بخش را بالا ببرند نام فیلمهایی از فریدون جیرانی و رامبد جوان یعنی «خفگی» و «نگار» که در بخش مسابقه جشنواره حضور دارند را در فهرست 16 فیلمه خود آورده اند!

فیلمهای «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان و «ایتالیا ایتالیا»ی کاوه صباغ‌زاده که هیچ کدام از کانال هنروتجربه به هیأت انتخاب معرفی نشده‌اند هم در این فهرست آمده است.

جالب است که «ماجرا نیمروزی» فیلمی پرهزینه به تهیه کنندگی تهیه کننده سریال «پادری» است که در تولید حمایت فارابی، تصویرشهر وابسته به شهرداری وحوزه هنری را داشته و همین حضور حوزه برایش کافیست که‌ در اکران شرایطی ایده‌آل و خیلی خیلی خیلی بی‌نیاز از هنروتجربه داشته باشد اما نام این فیلم هم در فهرست اسامی بخشی موسوم به هنروتجربه آمده است!!!

فهرست فیلمهایی که به عنوان آثار بخشی موسوم به هنروتجربه جشنواره معرفی شده‌اند را بخوانید:

«کوپال» ساخته کاظم ملایی به تهیه‌کنندگی کاظم مولایی، «چشم‌ها» ساخته مهران مهدویان به تهیه‌کنندگی علی فاتحی، «خانه/اِو» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی اصغر یوسفی‌نژاد، «زمانی دیگر» به کارگردانی ناهید حسن‌زاده و تهیه‌کنندگی فریما ملک‌مدنی و ناهید حسن‌زاده، «صحنه‌هایی از زندگی یک کارآگاه» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علیرضا رسولی‌نژاد، «ویولونیست» از محمدعلی طالبی، «والدراما» به کارگردانی عباس امینی و تهیه‌کنندگی مجید برزگر، «شماره ۱۷ سهیلا» کارگردان محمود غفاری و تهیه‌کننده امیر سیدزاده، «ترومای سرخ» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی اسماعیل میهن‌دوست، «ماجرای نیمروز» از محمدحسین مهدویان به تهیه‌کنندگی محمود رضوی، «ایتالیا ایتالیا» ساخته کاوه صباغ‌زاده، «نگار» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی رامبد جوان، «خاطرات پاییزی» کارگردان علی فخرموسوی و تهیه‌کنندگی سیدامیر سیدزاده، «خفه‌گی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی فریدون جیرانی، «بیوگرافی» ساخته فاطمه ثقفی به تهیه‌کنندگی علی‌اکبر ثقفی و «مکان» به کارگردانی سیدمهدی احمدپناه و تهیه‌کنندگی امیرشهاب رضویان.

هنروتجربه
هنروتجربه



ویژه خواری سوپرویژه هنروتجربه⇐فیلمهای هنروتجربه بدون پروانه ساخت یا نمایش وارد بخش مسابقه فجر شدند

سینماروزان: سازمان سینمایی دولت یازدهم به واسطه بودجه میلیاردی که صرف راه اندازی هنروتجربه و امتداد حیاتش کرد در برهه های زمانی مختلف مدام کوشیده به این گروه سینمایی امتیازات ویژه اعطا کند.

یکی از ویژه ترین امتیازات برای این گروه در جشنواره فجر امسال احتساب شد که آثار این گروه بدون داشتن پروانه ساخت یا نمایش وارد بخش مسابقه شدند.

این امتیاز ویژه از همان زمان انتشار فراخوان جشنواره و درست در بند یازدهم مقررات عمومی لحاظ شد که برای تمامی فیلمهای متقاضی جشنواره شرط دارا بودن پروانه ساخت یا نمایش سینمایی ذکر شد اما در یک استثنای منحصربفرد فیلمهای هنروتجربه از این شرط معاف شدند.

این روند باعث شد فیلمهایی مانند “کوپال” و “اِو” بدون داشتن پروانه ساخت سینمایی به مهمترین بخش جشنواره یعنی سودای سیمرغ وارد شوند؛ اتفاقی که قطعا دلخوری کارگردانانی را موجب می شود که برای دریافت پروانه ساخت مدام در راهروهای ارشاد بالا و پایین رفته بودند.

ورود بدون پروانه ساخت یا نمایش به جشنواره و واگذاری تصمیم گیری درباره فیلمهای این گروه به دست اندرکاران هنروتجربه، به دست اندرکاران این گروه کاملا دولتی شمایل اداره نظارت داده و در صورت ادامه این روند، فیلمسازان مایوس از اداره نظارت به جای رفتن به دنبال تعامل با اداره نظارت مستقیما به سراغ هنروتجربه ایها می روند و می کوشند با لابی با آنها در جشنواره باشند.

آیا هدف سازمان سینمایی هم کم اعتبار کردن اداره نظارت است؟




ترس از بیکاری در دولت بعد به کپی‌برداری از مورد محمود احمدی‌نژاد و دانشگاه ایرانیان منجر شد⇐سیاستگذاران هنروتجربه به‌دنبال ثبت موسسه «…سینمای ایرانیان»!/موسسه‌ای به‌ظاهر خصوصی که همچنان بناست از دولت بودجه بگیرد!!!

سینماروزان: کاملا قابل پیش بینی بود سیاستگذاران یک گروه کاملا دولتی به نام «هنروتجربه» که در طی سه سال حتی با وجود تزریق بودجه های میلیاردی نتوانستند روی پای خود بایستد در آستانه تغییر دولت چاره ای نداشته باشند جز آن که برای جلوگیری از خطر تعطیلی در دولت بعد به سمت ثبت شرکتی به‌ظاهر خصوصی و در باطن باز هم وابسته به دولت بروند.

به گزارش سینماروزان به تازگی آگهی ثبت موسسه غیرتجاری «هنر و تجربه سینمای ایرانیان» با مدیرعاملی امیرحسین علم الهدی در روزنامه ها اطلاع رسانی و از چهره هایی چون هوشنگ گلمکانی، جعفر صانعی مقدم، شهرام مکری و ایرج تقی پور به عنوان اعضای هیات مدیره نام برده شده است!!!

در این آگهی می خوانیم: «موضوع موسسه: عقد قرارداد با مالکان فیلم ها، آماده سازی، پخش و نمایش فیلم های هنری و تجربی در سینماهای داخل و خارج از کشور- راه اندازی سایت تخصصی، خبری و تحلیلی با موضوع فعالیت موسسه و حضور جدی در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی- خرید، بهره وری و اجاره سالن های سینمایی در داخل و خارج از کشور- تالیف و چاپ نشریات و کتاب های مربوط به اهداف موسسه- خرید، آماده سازی و پخش فیلم های هنر و تجربه در حوزه نمایش خانگی، درگاه های فضای اینترنتی در داخل و خارج کشور- برگزاری مستقل و مشارکتی جشنواره ها و همایش های ملی و بین المللی در داخل و خارج از کشور با اهداف موسسه- عقد قرارداد با دفاتر پخش و نمایش فیلم های سینمایی در حوزه بین المللی برای خرید و تهاتر فیلم های ایرانی و خارجی- برگزاری جلسات نقد و بررسی و ورک شاپ های تخصصی داخلی و خارجی- اخذ و اعطای نمایندگی و تأسیس و انحلال شعب در داخل و خارج از کشور موسسه پس از اخذ مجوز فعالیت های خاص مصوب از مراجع ذیربط و رعایت ضوابط هیئت رسیدگی مجاز به انجام فعالیت های مزبور می باشد».

این موسسه در تاریخ ۲۰ مرداد امسال به ثبت سازمان اسناد و املاک کشور رسیده است و گویا دفتر اصلی آن در منطقه دکترفاطمی است.

نه فقط راه و روشی که این وابستگان به سازمان سینمایی دولت یازدهم برای امتداد بقا پیموده اند بلکه حتی پسوند ایرانیان که آنها برای ثبت شرکت خود درنظر گرفته اند، سالهای انتهایی دولت دهم و تلاش برای راه اندازی دانشگاهی به نام «ایرانیان» توسط محمود احمدی نژاد را تداعی می‌کند؛ ماجرایی که البته در نهایت رنگ تحقق نگرفت.

فارغ از آن اینکه یک فیلمساز جوان به نام شهرام مکری و یک روزنامه نگار پیشکسوت به نام هوشنگ گلمکانی با ویژگی مشترک دم زدن مدام از استقلال و پرهیز ظاهری از وابستگی به دولت و نهادهای دولتی، کنار مدیران کاملا دولتی سالیان سینمای ایران قرار گرفته اند برای حرکت بر متدی که احمدی نژاد سعی در انجام آن داشت و به نتیجه نرسید مایه‌های ابزورد دارد.

امیرحسین علم الهدی مدیر گروه دولتی هنروتجربه که مدیرعامل موسسه «هنروتجربه سینمای ایرانیان» هم معرفی شده درباره چرایی راه اندازی این شرکت جدید همان واهمه از تعطیلی گروه فعلی در دولت بعد را مطرح کرده اما تناقض بزرگ ایشان آنجاست که در ابتدا می گوید با تأسیس این شرکت فضا به سمت خصوصی سازی و کاهش تصدی گری دولت می رود اما در میانه گفتگو می گوید همچنان شرکت جدید هم به بودجه دولتی وابسته است!!!

متن گفته های علم الهدی را به نقل از «بانی فیلم» بخوانید:

هدف کسب درآمد نداریم

دبیر گروه هنر و تجربه که هم اکنون مدیرعامل موسسه هنر و تجربه سینمای ایرانیان است،گفت: «همانطور که می دانید، شرکت های دولتی امکان ثبت شدن ندارند و ما از ابتدا در نظر داشتیم برای بقا و تداوم فعالیت های گروه هنر و تجربه حتی در صورت تغییر و تحول در دولت ها و وزارتخانه ها چاره ای بیندیشیم که بهترین راهکار، تبدیل این گروه به یک موسسه خصوصی برای ثبت قانونی بود. ضمن اینکه این موسسه اصلاً هدف کسب درآمد و فعالیت اقتصادی به آن صورت ندارد و غیرانتفاعی محسوب می شود. موسسه فرهنگی هنری و غیرانتفاعی هنر و تجربه سینمای ایرانیان در تلاش است تا مسوولیت اکران و پخش فیلم های گروه هنر و تجربه را با تمرکز بیشتر و بهتری به روال قبل و البته منسجم تر پی بگیرد».

زیر نظر سازمان سینمایی و ارشاد هستیم
وی با بیان اینکه این موسسه همچنان زیر نظر سازمان سینمایی و وزارت ارشاد فعالیت خواهد کرد، گفت: «تجربه سی سال گذشته و نیز مروری بر تاریخ معاصر ما نشان می دهد تا هر دولتی در صورت تغییر، ممکن است تصمیماتی را اتخاذ کند که در نهایت منجر به حذف و اضافه هایی شود که حوزه فرهنگ و هنر هم از آن مصون نبوده و به هر حال چالش هایی ایجاد می شود. ما با نظر به این قضیه و تلاش برای کوچک ماندن دولت و جلوگیری از حجیم شدن آن و سیاست کاهش تصدیگری دولت، ایده خصوصی شدن هنر و تجربه را مطرح کردیم که در رایزنی با مدیران سینمایی به چنین نتیجه ای رسیدیم. در هر حال این موسسه همچنان زیر نظر وزارت ارشاد و سازمان سینمایی خواهد بود».

به بودجه دولتی وابسته هستیم
علم الهدی درباره کم و کیف بودجه این موسسه که با سرمایه اولیه ۱۰ میلیون تومان ثبت شده، توضیح داد: «بودجه سینمای هنر و تجربه به دلیل ذات کم بنیه آن تا اطلاع ثانوی به بودجه و حمایت دولتی وابسته است و همچنان حیات و ممات آن منوط به عنایت دولت است. اصولاً در سایر کشورها نیز سینمایی از جنس هنر و تجربه برای ادامه حیات و کسب امکان نمایش به حمایت دولت وابسته است. ضمن اینکه ما در طی این دو- سه سال ثابت کردیم حتی سینمایی مثل هنر و تجربه می تواند در بحث رونق دهی به کسب و کارهای خُرد، وظیفه مهمی را به دوش بگیرد و از عهده آن برآید. حتماً شما هم شنیده اید در این مدت که از عمر هنر و تجربه می گذرد، خیلی از سینماگران که امکان نمایش فیلم هایشان را نداشته اند، به این گروه مراجعه کرده و دلگرم شده اند».

این موسسه تقریباً خصوصی است
وی با اشاره به اینکه هنر و تجربه سینمای ایرانیان تقریباً خصوصی و البته کاملاً غیرانتفاعی است، درباره اینکه مسائل مالی چطور در این موسسه مطرح و حسابرسی می شوند، گفت: «تمام اموال منقول و غیرمنقول این موسسه تحت نظارت سازمان سینمایی است و حسابرسی ها هم با رصد این سازمان صورت می گیرد که هیچ شبهه ای وجود نداشته باشد. حتی اگر بحث انحلال نیز پیش بیاید، باز این روند زیر نظر سازمان سینمایی خواهد بود. هزینه سالانه هنر و تجربه دو و نیم میلیارد تومان است و قرار شده تغییری در تزریق این بودجه صورت نگیرد».

توزیع و تولید نداریم، فقط پخش
علم الهدی گفت: «این موسسه در امر توزیع و تولید فعالیتی نخواهد داشت و مانند قبل، فقط پخش فیلم ها را مدیریت می کنیم. باز هم تأکید می کنم حمایت از کسب و کار خُرد، مهمترین دستاورد سینمای هنر و تجربه است و دستاورد مذکور قطعاً باید در ایران نهادینه شود و استمرار یابد. این روند منجر به افزایش امید در میان فیلمسازان هنر و تجربه و هنرمندان مستعد می شود. ضمن اینکه در آدرس دهی درست به تماشاگران علاقمند هم موثر خواهد بود. ما همچنان ضریب ۲۰ درصد اشغال صندلی ها برای هنر و تجربه را خواهیم داشت. از سویی هنر و تجربه موجب شد تا فیلم هایی با مخاطبان کمتر، از کانالی صحیح و فکر شده وارد چرخه نمایش شوند و آسیبی از حیث رکود به سینمای ایران نزنند».

هر تحولی ممکن است
این کارشناس سینما در پاسخ به اینکه آیا امکان دارد در آینده موسسه مذکور وارد حوزه تولید نیز شود، افزود: «تمام این تغییرات به اراده دولت بستگی دارد. ما بدمان نمی آید اسپانسری قوی داشته باشیم تا این در اقلیت بودن تماشاگران هنر و تجربه را جبران کنیم. با این وجود، بسته به نظر و خواست دولت، هر تغییر و تحولی در کارکرد موسسه هنر و تجربه ایرانیان امکانپذیر است».

پنهانکاری نکردیم!
وی با رد هرگونه پنهانکاری در ماجرای خصوصی شدن گروه هنر و تجربه در قالب موسسه مذکور گفت: «به هیچ وجه بحث مخفی کاری نبوده و مدتها بود که در تدارک اجرایی کردن این ایده بودیم. هنر و تجربه باید به سمت استقلال برود و دولت بی مورد حجیم نشود. این گروه هنر و تجربه هم با نگاه معمولی کارمندی فاصله دارد و موسسه مذکور نوعی گام برداشتن در راه استقلال طلبی و تمرکز بهتر بود. در حال حاضر البته به صورت کامل تحت نظارت وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هستیم و با کمک و حمایت دولت با اهداف بلند مدت و وسیع تری می اندیشیم».

به دنبال مجتمع سه سالنه هستیم
مدیرعامل هنر و تجربه ایرانیان با اعلام اینکه برای تخصیص بهتر سالن های نمایش به فیلم های هنر و تجربه به دنبال یک مجتمع سینمایی سه سالنه هستیم، گفت: «در صورت اختصاص چنین سالنی، نظم در نمایش این فیلم ها هم بهتر می شود و آدرس دهی شفافی هم به مخاطب صورت می گیرد. فعلاً به دنبال یافتن جایی آماده برای این منظور هستیم. البته فرصت های نمایشی قبلی هنر و تجربه در سایر سینماها همچنان برقرار است. مدیریت نیروی انسانی هم در مرکز تخصصی هنر و تجربه بهتر صورت می گیرد».




این است حاصل صرف میلیاردها تومان بودجه دولتی؟⇐یک همکار سابق “هنروتجربه” بیان کرد: “هنروتجربه” با برنامه ریزی بیهوده، نادرست و سمبل کاری پیش می رود!/سانسهای خوب را به “فروشنده” بخشیده اند و برای فیلمهای خودشان سالن ندارند!

سینماروزان: آش هنروتجربه آن قدر شور شده و گرفت و گیرهای موجود در این گروه سینمایی کاملا دولتی آن قدر زیاد شده که مدتها بعد از رسانه های مستقل و البته روزنامه نگاران مستقل حالا آن دسته از منتقدانی که خود همکاری همه جانبه ای را در تولید محتوا برای کتابچه این گروه و برگزاری نشستهای نقد و بررسی آثار آن داشتند به گلایه از آن می پردازند.

به گزارش سینماروزان از جمله این منتقدان یاشار نورایی است که در فاصله چند ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری که ممکن است سرنوشت هنروتجربه را عوض کند به انتقاد از آن روی آورده و برنامه ریزی های این گروه را کاملا زیر سوال برده است.

متن کامل یادداشت یاشار نورایی را بخوانید:

بعد از مدتها و بیش از یک سال تصمیم می گیرم دو مستند “موج نو” و “نویسنده بودن” و فیلم “مینور ماژور” را در سینماهای “هنر و تجربه” تماشا کنم.

یکی دو سانس در دو سینما به فاصله چند روز از هم هست؛ اینقدر پراکنده که می توانی برای دیدن هر سه فیلم ده روز وقت بگذاری!

ولی فیلمی مثل “لانتوری” را که اکران عمومی اش تمام شده، مفصل نشان می دهند و عملاً سانس های خوب را به این فیلم و “فروشنده” بخشیده اند.

مسخره تر از آن ادامه دادن اکران “هیهات” است که نسخه نمایش خانگی آن چند روزی به بازار آمده یا ادامه نمایش “ماهی و گربه” وقتی دی وی دی آن ماه ها پیش به فروش رفته است.

به نظرم مثل خیلی از کارهایی که قرار بود گره ای از کار فروبسته فرهنگ باز کنند و عملاً طرح هایی نیمه تمام و غلط شده اند، “هنر و تجربه” با برنامه ریزی بیهوده، نادرست،انحصارطلب ( به نفع امثال درمیشیان و فرهای و مکری) و رفع و رجوع و سمبل کاری پیش می رود و سانس های محدود را با به شکل حمایت گرا بین آدم های مشخصی تقسیم می کند که واقعاً با این میزان حمایت دولتی و اصلاً مردمی، نیازی به اکران در این گروه ندارند.

کسی از فیلمی یا سازنده آن خوشش می آید، آن وقت باید هر چه در اختیارش نهاده اند را به نمایش آن فیلم اختصاص دهد و بی اعتنا به این باشد که کلی فیلمهای دیگر که با سرمایه محدود و ماهیت منطبق با مفهوم درست “هنر و تجربه” ساخته شده اند، از همین اکران محدود محروم بمانند؟

حق کشی در این سرزمین صغیر و کبیر نمی شناسد. وقتی متولیان فرهنگ با هر ژست و عنوانی کارشان به بی عدالتی بکشد، باید خوف کرد.




پرسش”کیهان”⇐همکار رسانه‌های معاند در دبیرخانه جشنواره جهانی فجر چه میکرد؟!+عکس

سینماروزان: انتشار تصویری از حضور پرویز جاهد همکار بی.بی.سی و رادیوزمانه در کنار برخی از دست اندرکاران بین الملل فجر که به کارمندی برای هنروتجربه نیز اشتغال دارند سبب ساز بروز برخی شبهه ها درباره دعوت رسمی از وی برای حضور در ایران شده است.

به گزارش سینماروزان این شبهه ها که پیشتر و به هنگام انتشار تصویری از منصوره حسینی مجری زن “من و تو” در کنار مدیران بین الملل فجر هم پیش آمده بود(اینجا را بخوانید) سبب ساز مطلب انتقادی “کیهان” شده است که از نهادهای امنیتی خواسته است در این باره توضیح دهند.

متن کامل مطلب “کیهان” را بخوانید:

یکی از همکاران رسانه‌های ضدایرانی در دبیرخانه جشنواره جهانی فیلم فجر حضور یافت!

رسانه‌ها اخیرا عکسی را منتشر کردند که پرویز جاهد، منتقد سینمایی رسانه‌های معاندی همچون بی‌بی سی و رادیو زمانه در دبیرخانه جشنواره جهانی فیلم فجر(بخش بین‌الملل جشنواره فجر) حضور یافته و با دست اندرکاران این دبیرخانه عکس یادگاری گرفته است!

مسئولان جشنواره جهانی فیلم فجر توضیحی نداده‌اند که یک عنصر که در رسانه‌های وابسته به سرویس‌های جاسوسی بیگانه فعالیت می‌کند، در دبیرخانه این جشنواره چه می‌کند.
همچنین نهادهای امنیتی باید نسبت به حضور این فعال رسانه‌ای ضدایرانی و ضدانقلاب در نهادهای فرهنگی دولتی توضیح دهد و رسیدگی نماید.

تصویر اجتماعی پرویز جاهد که در آن در کنار کارمندان هنروتجربه(دست اندرکاران بین الملل فجر) دیده میشود
تصویر اجتماعی پرویز جاهد که در آن در کنار کارمندان هنروتجربه(دست اندرکاران بین الملل فجر) دیده میشود



نوروزبیگی در برابر یک گروه سینمایی کاملا دولتی⇐هنروتجربه مگر چقدر سانس دارد که بهترین ساعات اکران را به فیلمهای خارج از گروه مانند “فروشنده” می‌دهد؟

سینماروزان: گروه سینمایی هنروتجربه از همان روزهای ابتدایی آغاز به کار به دلیل ماهیت انحصاری و گریز از فضای رقابتی اکران با انتقاد رسانه های مستقل و از جمله سینماروزان مواجه شد.

به گزارش سینماروزان با این حال بسیاری از سینماگران و البته اهالی رسانه به یک دلیل مهم و آن هم ذینفع بودن در سیاستگذاری یا اکران یا حتی کارمندی برای این گروه زیربار انتقادات سازنده به گروه نرفتند ولی از آنجا که مشوقهای مالی فقط در کوتاه مدت است که می تواند جلوی انتقادات را بگیرد به تدریج برخی از همان سینماگرانی که آثارشان را به این گروه داده بودند به مخالفان آن بدل شدند.

از جمله این سینماگران خسرو معصومی و مصطفی آل احمد بوده اند که به انتقاد از سازوکار حاکم بر این گروه پرداختند و در تازه ترین مورد جواد نوروزبیگی تهیه کننده ای که سال گذشته فیلم “من دیه گو مارادونا هستم” را علاوه بر شکست در اکران در سرگروه با حمایت مدیران هنروتجربه در این گروه هم اکران کرده بود به انتقاد از وضعیت اکران در این گروه پرداخته است.

جواد نوروزبیگی که به تازگی فیلمی با نام «جاودانگی» به کارگردانی مهدی فردقادری را در هنروتجربه اکران کرده با انتقاد از در اختیار گذاشتن ظرفیت محدود اکران این گروه به فیلمهایی که سرگروه سینمایی دارند به “باشگاه خبرنگاران” گفت: هنروتجربه مگر چقدر سانس دارد که بهترین ساعت‌ها را هم به فیلم‌های خارج از این گروه می دهد؟

این تهیه کننده افزود: فیلم‌هایی با این طرح فضای هنروتجربه را پر می‌کنند که در سالن‌های دیگر جای کافی برای نمایش دارند. مخاطب سینمای هنر و تجربه که محدود به صندلی‌های این گروه نیست و می‌تواند در سینماهای دیگر هم این فیلم‌ها را ببیند.

نورزبیگی ادامه داد: مخاطب هنروتجربه برای دیدن «فروشنده» و «لانتوری»، می‌تواند به سینماهای دیگر برود. اما این فیلم‌ها که فروش خودشان را دارند و فرصت دیده شدن را از فیلم‌های کوچک‌تر در هنروتجربه می‌گیرند.

وی در پایان گفت: اکران فیلم های دیگر در این گروه اقدام مناسبی نیست.




خسرو معصومی: در تمام دوران کاری‌ام فقط سه تهیه‌کننده خوب کنارم بودند؛ یکی از آنها محمد امامی بود!/امامی به آنچه متعهد بود عمل می‌کرد/او بر سر قول و قرارهایش ماند/تهیه‌کنندگانی که با گرفتن مبالغ میلیونی پروانه ساخت می‌گیرند از ورود سرمایه‌گذاران حیطه‌های دیگر به سینما واهمه دارند/اگر سرمایه‌های خاص به سینما بیاید بهتر است یا به سینما نیاید و از تجارتهایی مانند دلالی سربرآورد؟

سینماروزان: در روزهایی که بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” با سکوت همکاران او و البته مشاوران درجه یکی روبرو شده که به هنگام آزادی این تهیه کننده کنار وی ارتزاق خوبی داشتند، خسرو معصومی کارگردانی است که حرفهای متفاوتی نسبت به این تهیه کننده سخن می‌گوید.

خسرو معصومی که پروانه ساخت تازه ترین فیلمنامه اش “کار کثیف” را به تهیه کنندگی خودش گرفته است درباره چرایی این امر به سینماروزان گفت: دلیل اصلی این بود که در سالهای اخیر به دلیل کار با تهیه کنندگان دیگر واقعا آزار دیدم. من از “دوران سربی” که اولین بار با حمایت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، خودم تهیه‌کننده فیلم‌ام شد دیگر تهیه کنندگی فیلم دیگری را برعهده نگرفتم تا “کار کثیف” اما حالا دیگر فهمیده ام نمی‌شود کاری که می‌خواهی را با تهیه کننده‌ای دیگر انجام دهی چون اغلب تهیه کنندگان مفهوم تولید را فقط کاستن از هزینه ها و سودآوری در تولید می دانند.

معصومی درباره اینکه در تمام دوران کاریش فقط سه تهیه کننده قابل تحمل به پستش خورده اند بیان داشت: فقط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و البته محمد امامی و صدرا فشندی تهیه کنندگانی بودند که در همکاری با آنها راحت بودم. من فیلم “دوران سربی” را با حمایت کانون ساختم و آنها واقعا از ایده های من حمایت کردند. در “آقای بخشدار” هم تهیه کننده ای به نام صدرا فشندی کنارم بود که او نیز درک بالایی داشت. در “تابو” با اینکه پروانه ساخت به نام جواد نوروزبیگی صادر شده بود اما سرمایه‌گذار محمد امامی بود که بودجه را تأمین کرد و انصافا شرایط مساعد همکاری را پدید آورد.

امامی به آنچه متعهد بود عمل کرد

این کارگردان خاطرنشان ساخت: من هم شنیده ام امامی بازداشت شده است اما این دلیلی نمی شود که حقایق را درباره این شخص نگویم. امامی بچه خوبی بود و سعی می کرد در کار تهیه کنندگی به آنچه متعهد شده عمل کند. او بر سر قول و قرارهایش ماند و ابدا هم در پروپوزال مالی طراحی شده برای کار که البته به تأیید وی رسیده بود دخالتی نکرد.

خسرو معصومی با اشاره به هزینه تولید “تابو” بیان کرد: بعد از صحبتهای ابتدایی وقتی قرار شد با امامی کار کنیم ایشان از ما برآورد هزینه خواست که برآورد ما با کمترین اتلاف، حدود 800 میلیون تومان شد و ایشان نیز بعد از تأیید هزینه ها حتی یک ریال هم از هزینه ها نزد و در پروسه کارگردانی هم کمترین دخالت یا فضولی نکرد.

معصومی افزود: البته وی به صورت مداوم از ما گزارش کار می‌خواست و درباره مباحثی که به نظرش می رسید طرح مسأله می کرد اما اهل تعامل بود و بی دلیل برای سوددهی شخصی از بودجه نزد.

امامی موافق اکران در هنروتجربه نبود

معصومی که “تابو”یش به دلیل اکران در “هنروتجربه” چندان دیده نشد خاطرنشان ساخت: امامی موافق اکران در این گروه سینمایی نبود و من هم دید کاملی نسبت به هنروتجربه نداشتم ولی نوروزبیگی موافق هنروتجربه بود و در نهایت هم فیلم را در هنروتجربه اکران کردند که باعث مهجوریت آن شد در صورتی که فیلم حتی اگر در گروه آزاد هم اکران می شد می توانست به سوددهی برسد.

برخی تهیه‌کنندگان با دریافت مبالغ میلیونی اقدام به گرفتن پروانه ساخت می کنند

کارگردان “رسم عاشق کشی” و “باد در علفزار می پیچد” با اشاره به معافیت مالیاتی فعالیتهای سینمایی که باعث می شود سرمایه گذاران مشتاقی برای ورود به این حیطه وجود داشته باشند به سینماروزان بیان داشت: سرمایه گذار اگر شعور نسبی برای کار فرهنگی داشته باشد ایرادی ندارد که وارد این حیطه شود چون همین سرمایه اگر وارد سینما نشود ممکن است از بیزنسی کاملا غیرفرهنگی سردرآورد.

معصومی پیرامون اعتراضات برخی تهیه کنندگان به تزریق پولهای بی مسئولیت و ورود پولشویان به سینما گفت: بحث تهیه کنندگان حرفه ای به کنار اما آنچه اتفاق افتاده اینکه برخی از تهیه کنندگان غیرحرفه‌ای از کارت تهیه کنندگی خود سوءاستفاده می کنند یعنی با دریافت مبالغی میلیونی اقدام به گرفتن پروانه ساخت می کنند و بعد هم ابدا  با چگونگی تولید یا تأمین بودجه کاری ندارند. من فکر می کنم این تیپ تهیه کنندگان از ورود سرمایه گذاران بیزنس های دیگر به سینما خوششان نیاید چون به هر حال امتداد حضور این سرمایه گذاران و ورودشان به حیطه تهیه کنندگی، کاسبی آنها را مختل می کند.

پولشویان به سینما بیایند بهتر است یا نه؟

وی ادامه داد: درباره ورود پولشویان به سینما و خوبی یا بدی این امر هم من نمی توانم قضاوت کنم و فقط این پرسش را طرح می کنم که اگر سرمایه های خاص به سینما بیاید بهتر است یا به سینما نیاید و از تجارتهایی مانند دلالی سربرآورد؟




غلامرضا موسوی خطاب به وزیر جدید ارشاد⇐علیرغم نظر ریاست جمهوری، سازمان سینمایی نه تنها کوچک نشده، بلکه دو مرکز هم به آن اضافه شده!/سازمان سینمایی یک گروه سینمایی{هنروتجربه؟} را به‌صورت موسسه ثبت کرده تا کلی بودجه به آن اختصاص یابد!!!/دلایل واگذاری پروژها به برخی افراد و مشارکت ها و یا وام های بی بهره مشخص نیست/ تکلیف فیلمهای توقیفی دارای پروانه نمایش و از جمله “عصبانی نیستم”، “رستاخیز” و “خانه پدری” را مشخص کنید

سینماروزان: شورای مرکزی انجمن تهیه کنندگان مستقل با تبریک انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ،از ایشان خواست تا مسائلی همچون کاهش تصدیگری دولت ، شفاف بودن عملیات مالی با اشخاص و امکان اکران  فیلم های دارای پروانه نمایش را مشخص کند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “سینماپرس” سید غلامرضا موسوی رئیس انجمن تهیه کنندگان مستقل ضمن اعلام خبر بالا افزود: نشست این هفته شورای مرکزی انجمن با توجه به انتخاب دکتر رضا صالحی امیری و رأی قاطع مجلس شورای اسلامی به این انتخاب و انتظارات تهیه کنندگان مستقل از وی اختصاصی داشت.

موسوی اضافه کرد: اعضای شورای مرکزی اعلام داشتند که آنچه وزیر در برنامه ها و سخنان خود در مجلس شورای اسلامی  اعلام داشت اگر اجرایی شود ، می تواند تحولی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. طبیعتأ سر لوحه تمام این برنامه ها کاهش تصدیگری دولت و واگذاری مسئولیت های این چنینی به اصناف است. در همین زمینه با توجه به نظر وزیر ،انجمن تهیه کنندگان مستقل تعیین یک کمیته برای حذف ادارات فاقد کارایی و حذف بودجه جاری این مراکز برای ساخت زیربناها را خواستار شد . شورای مرکزی انجمن اعتقاد دارد که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش سازمان سینمایی کشور باید تغییرات  اساسی به وجود آورد. بخصوص که علیرغم نظر ریاست جمهوری ، سازمان سینمایی در دولت یازدهم  نه تنها کوچک نشده ، بلکه دو مرکز{مدرسه عالی سینما+هنروتجربه؟} به آن اضافه شده است.

وی ادامه داد: در یک مورد که از عجایب تصمیم گیری است ، یک گروه سینمایی{هنروتجربه؟} به شکل موسسه ثبت شده که همانند این است که مثلا شورای صنفی نمایش به موسسه تبدیل گردد و در نتیجه کلی بودجه جاری و غیر ضروری بدلایلی که توجیه ندارد به آن اختصاص یابد. آنهم در شرایطی که چنین گروه اکرانی را می توان به خانه سینما و یا شورای صنفی نمایش احاله داد و از صرف بودجه های غیر ضروری خودداری کرد.

رئیس انجمن تهیه کنندگان مستقل اضافه کرد: خوشبختانه وزیر منتخب به شفاف بودن عملیات مالی بخصوص وام ها و شراکت ها اعتقاد راسخ دارد طبیعتأ ما در این زمینه خواستار اقدام فوری ایشان هستیم. انجمن می ‌خواهد دلایل واگذاری پروژها به برخی افراد و یا مشارکت ها و یا وام های بی بهره مشخص باشد چرا که در این زمینه بدلیل کمبود بودجه بعضی روابط و گاهأ مسائلی که دلایل تصمیم گیری آنها مشخص نیست ، حرف و حدیث هایی به وجود آورده که باید روشن و به اصطلاح همچون اتاق شیشه ای قابل رویت باشد.

عضو هیات رئیسه شورایعالی تهیه کنندگان اضافه کرد: یکی دیگر از درخواست های همکاران شورای مرکزی روشن شدن وضعیت فیلم هایی است که داری پروانه نمایش از دولت یازدهم هستند ، اما اجازه نمایش به آنها داده نمی شود. نمونه این فیلم ها “رستاخیز” ساخته احمدرضا درویش، “خانه پدری” کار کیانوش عیاری و “عصبانی نیستم” ساخته رضا درمیشیان است. انجمن انتظار دارد که این فیلم ها که پروانه نمایش دارند، امکان نمایش هم پیدا کنند وگرنه توضیح داده شود که چرا این اجازه علیرغم داشتن پروانه نمایش صادر نمی شود. واگذاری پست های سینمایی به افراد کارشناس و متخصص از دیگر مباحثی بود که مطرح شد.از جناب وزیر خواسته شد تا در این زمینه بخصوص در سینما اقدامات بر اساس تخصص سالاری و ضوابط باشد و نه روابط.

موسوی در پایان گفت : شورای مرکزی انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران آمادگی همه گونه همکاری با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جهت پیش برد برنامه های ایشان  را دارد  و قطعأ سعی خواهد کرد تا در جهت بهبود ساختاری سازمان سینمایی پیشنهاد های خود را به ایشان ارائه کند.




تکذیبیه کارگردان “آواز قو” بر قرارگیری نامش پای بیانیه‌ای منسوب به هنروتجربه⇐روحم از این ماجرا خبر ندارد

سینماژورنال: انتشار بیانیه ای در چرایی عدم راهیابی فیلمهای ویدیویی هنروتجربه به جشن خانه سینما،
سبب ساز آن شده که سعید اسدی کارگردان سینمای ایران که نامش پای این بیانیه آمده از امضای آن ابراز بی اطلاعی کند.

به گزارش سینماژورنال سعید اسدی با اشاره به اینکه ماههاست خارج از ایران به سر می برد و روحش از این بیانیه بی خبر است به سینماژورنال گفت: من كاملأ از اين جريان بي خبرم، و نظر خاص خود را راجع به هنر و تجربه دارم، اگر چه معتقدم سازوکار گزینش در جشنواره فجر و جشن خانه سينما به شدت زیر سوال است و منطبق بر ساختاری تو در تو.

رای گیری مجدد انجام دادند تا “آواز قو” کاندیدا نباشد

وی با اشاره به تجربیات خودش ادامه داد: مگر نبود “آواز قو” كه در جشن خانه سينما كانديدای شش جايزه شده بود اما برای نادیده گرفتنش به رأي گيري مجدد روی آوردند كه در نتیجه اش “آواز قو” کاندیدا نباشد مگر در یک رشته آن هم بازیگری! و بعد هم دانشگاهي و “دوست” ديرينه… كه رئيس جشن بود به من زنگ زد و گفت: ” عمو جان ببخشيد “!!!

حتی احمد پژمان را هم نادیده گرفتند

اسدی خاطرنشان ساخت: مگر نبود “عشق گمشده” ي من كه هم در جشنواره و هم در جشن كانديد بود ولي کاملا نادیده گرفته شد چون سازنده اش مستقل بود و نه منسوب به محفلی خاص؛ ولي همین فیلم در سپتامبر ٢٠٠٠ در بين 36 فيلم اروپايي و ژاپني وچيني و… مشعل طلايي براي بهترين فيلم و همينطور جايزه بهترين موسيقي متن (احمد پژمان) را در فستيوال پيونگ يانگ برد! اما دوستان در ایران حتی احمد پژمان را نادیده گرفتند. خب اسم اين ها را مي گذاریم جشن و جشنواره یا صرفا محفلی برای دورهم بودن خودیها؟؟




حسین فرحبخش: “آب نبات چوبی” یک فیلم هنروتجربه‌ای است/تارانتینو و ایناریتو را دو ریال قبول ندارم/اگر عطاران نبود این فیلم ۱۰۰ میلیون هم نمی‌فروخت

سینماژورنال: به جرأت می‌توان گفت رضا عطاران تنها بازیگر دهه نودی سینمای ایران است که حضورش در هر فیلمی حاشیه امنیتی نسبی را برای سرمایه‌گذاری در آن فیلم فراهم می‌کند. عطاران در ماه‌های گذشته فیلم‌هایی مانند «نهنگ عنبر»، «استراحت مطلق»، «من سالوادور نیستم» و «دراکولا» را روی پرده داشت که این چهار فیلم روی هم رفته حدود 30 میلیارد تومان فروش داشته‌اند که رقم کمی نیست.

به گزارش سینماژورنال اگر هرازگاه شایعاتی درباره دستمزد چندصدمیلیونی عطاران شکل می‌گیرد به دلیل همین سودآور بودن او در گیشه است؛ عطاران در یکی از آخرین گفت‌وگوهایش از این گفته بود که این فروش بالا سبب شده که حسادت همکارانش نسبت به او بیشتر شود و برخی فکر کنند او جای آنها را تنگ کرده است. عطاران آرزو کرده بود هرچه زودتر این آمار فروش بالا تمام و او خیالش راحت‌تر شود.(اینجا را بخوانید)  به نظر می‌رسد اتفاقی که بر سر اکران تازه‌ترین فیلم این بازیگر با نام «آب نبات چوبی» افتاده است برآورده شدن آرزوی عطاران است!

«آب نبات چوبی» که از حضور رضا عطاران در نقش اصلی‌اش سود می‌برد در مدت 10 روزی که روی پرده رفته است فقط 300 میلیون تومان فروش داشته است.

این یک فیلم هنروتجربه‌ای است!
حسین فرحبخش در پاسخ به این سؤال که چرا فیلمش به‌رغم حضور عطاران فروش فوق العاده ای نداشته به «صبح نو» گفت: این را که فروش کم بوده قبول ندارم. فیلم به اندازه خودش فروخته است. عطارانی که در فیلم می‌بینید کاملاً کلیشه‌زدایی شده است و آن جنس کمدی که عطاران را به آن می‌شناسیم در اثر وجود ندارد. من می‌توانم این فیلم را یک فیلم هنروتجربه‌ای کامل بدانم که در شرایط فعلی به اندازه خودش فروخته است.

وی ادامه داد: عطاران هم به اندازه خود در توجه مخاطبان نقش داشته. شاید اگر عطاران بازیگر «آب نبات…» نبود فیلم تاکنون 100 میلیون هم نمی‌فروخت. من نظرم این است که بازی متفاوت عطاران در این فیلم در تاریخ باقی می‌ماند!

فرحبخش درباره اینکه سوژه فیلم هم(تعرض به دختران نوجوان) برای مخاطبان دهه نودی چندان بکر به نظر نمی‌رسد و اینکه آیا در انتخاب سوژه محدودیت داشته، اظهار داشت: سوژه انتخاب خودم بود و اتفاقاً می‌خواستم با این سوژه تلنگری به خانواده‌ها بزنم؛ فیلم فقط درباره ماجرای تعرض نیست بلکه درباره روابطی است که در نتیجه بی توجهی بزرگ‌ترها به کوچک‌ترها ایجاد می‌شود و فعل و انفعالاتی که برآمده از وضعیت اجتماع است.

هنروتجربه عین شارلاتانیزم است
فرحبخش ادعا دارد فیلمش هنروتجربه‌ای است. او در پاسخ به اینکه اگر فیلمش هنروتجربه‌ای است چرا این فیلم را برای اکران به گروه هنروتجربه نداده است؟ گفت: منظور من از هنروتجربه یک اسلوب فیلمسازی است و نه یک گروه دولتی که با شارلاتانیزم کار خود را پیش می‌برد. من سیاست‌های گروه هنروتجربه را قبول ندارم چون فکر می‌کنم آنها به جای اکران فیلم‌هایی که مصداق واقعی هنروتجربه باشند آثاری بی‌کیفیت را اکران می‌کنند که مخاطب را گریزان می‌کند و در درازمدت به سینما صدمه می‌زند.

تارانتینو و ایناریتو را 2 ریال هم قبول ندارم
«آب نبات چوبی» به لحاظ ساختار،  روایتی غیرخطی دارد. سؤال از کارگردان فیلم این است که آیا رجوع به این روایت برای وی نوعی گرته‌برداری از سینمای امثال «کوئنتین تارانتینو» و «الخاندرو گونزالس» ایناریتو نبود که در سال‌های اخیر در میان مخاطبان ایرانی هوادار پیدا کرده‌اند. فرحبخش در پاسخ به این سؤال بیان داشت: من این تیپ سینماگران را 2 ریال هم قبول ندارم.

وی ادامه داد: داستان «آب نبات…» داستان جدیدی نیست اما چون از مسائل مبتلابه جامعه است می‌خواستم با روایتی تازه‌تر مخاطب را به تماشای آن بنشانم. این را هم به شما بگویم که کارگردانی این فیلم به شدت سخت بود و تجربه‌ای دشوار. اینکه نتیجه خوب از آن بگیرم یا نه را آینده مشخص خواهد کرد.