1

کارگردان “مدرس” به‌دنبال اسرار “شوتی‌”ها؟!+صدور پنج پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه ساخت سینمایی مجوز تولید شش فیلم را صادر کرده است.

هوشنگ توکلی بازیگری که سابقه کارگردانی سریال “مدرس” را در کارنامه دارد پروانه تولید پروژه “تیم شوتی” را گرفته که به نظر می‌رسد نگاهی دارد به ماجرای زندگی شوتی ها یا جماعتی که با خودروهای خاص به قاچاق کالا یا انسان، مبادرت می‌نمایند.

احمد میرعلایی تهیه‌کننده اولیه سریال “موسی(ع)” که زمانی بنا بود به کارگردانی جمال شورجه، آن را بسازد ولی بعد از ورود ابراهیم حاتمی‌کیا، کنار گذاشته شد پروانه ساخت “گل بابا” را گرفته به کارگردانی برادران صیدخانی.

هوشنگ توکلی فیلم تیم شوتی را تولید میکند
هوشنگ توکلی فیلم تیم شوتی را تولید میکند

فهرست کامل پروانه های صادره به شرح زیر است:

— «گل بابا» به تهیه‌کنندگی سیداحمد میرعلائی میرآبادی، کارگردانی و نویسندگی حسن صیدخانی و حسین صیدخانی

–«عاشق پائیز» به تهیه‌کنندگی سحر صباغ سرشت، کارگردانی میثم بیدقی و نویسندگی آرمین طهماسبی نادری چگنی، میثم بیدقی و علی باطنی کیسمی

–«آب» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی ابوالفضل جلیلی موحدی

–«تیم شوتی» به تهیه‌کنندگی هوشنگ گل‌دوز توکلی، کارگردانی و نویسندگی سعید جلیلی

— «تلألو» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی رضا جعفری

–انیمیشن «آبان (پسر دلفینی 2)» به تهیه‌کنندگی محمدامین همدانی، کارگردانی محمد خیراندیش دولابی و نویسندگی محمد شکوهی روشنی و محمد خیراندیش دولابی




درخواست یک بازیگر از سیدابراهیم رییسی⇐ برای انتخاب وزیر ارشاد حتما با اهالی هنر مشورت کنید!/این نشود که ما به یک‌دفعه فردی که هیچ آشنایی با فرهنگ و هنر ندارد را به ‌عنوان وزیر ارشاد ببینیم!/از افرادی استفاده کنید که دغدغه مردم و انقلاب و انگیزه مبارزه با فساد و خرابی‌ها را دارند

سینماروزان/آرش فهیم: هوشنگ توکلی بازیگر باسابقه سینما از رییس دولت سیزدهم خواست برای انتخاب وزیر ارشاد حتما با اهالی هنر مشورت کند.

به گزارش سینماروزان هوشنگ توکلی بازیگر به روزنامه کیهان گفت: انتظار ما از رئیس‌جمهور منتخب این است که حداقل، کسانی که دغدغه مردم و انقلاب و انگیزه مبارزه با فساد و خرابی‌ها را دارند روی کار آورده شوند، اینها کسانی هستند که می‌دانند باید موضوع فرهنگ و هنر را جدی گرفت و اگر اصلاحی قرار است در کشور انجام شود مجری آن فرهنگی است.

کارگردان سریال «شهید مدرس» پیشنهاد داد: با حضور نخبگانی که دغدغه‌مند هستند، یک تشکل با عنوان «شورای عالی فرهنگ و هنر» به‌وجود بیاید تا توسط این شورا علاوه بر نقدهایی سالم و سازنده به وضعیت هنر در کشور، راهکارهایی هم برای مدیریت فرهنگ و هنر تعیین کنند.

توکلی تصریح می‌کند: خواسته اصلی هنرمندان از آقای رئیسی این است که در انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دقت لازم را داشته باشد و برای تعیین مسئول این وزارتخانه با اهالی هنر مشورت کنند. یعنی این نشود که ما به یک دفعه وزیری که هیچ آشنایی با فرهنگ و هنر ندارد را به ‌عنوان وزیر ارشاد در کابینه ببینیم و برای انتصاب وزیر ارشاد حتما با نخبگانی که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت دارند مشورت شود.




تحلیل یک بازیگر باسابقه از تحولات سینمایی دولت اعتدال⇐در هشت سال اخیر از نظر تکنیکی جلو رفتیم اما از نظر محتوا دچار بحران شدیم!/مدیران اعتدال ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان روی ۱۰ تا ۱۵ فیلمساز سرمایه‌گذاری کردند بدون آن که دستاورد خاصی عاید سینما شود!/هیچ فیلم شاخصی در این دوران تولید نشد ولی ابتذال از سینما تا شبکه خانگی را دربرگرفت/سرمایه‌داران نوکیسه را وارد سینما کردند بدون توجه به عواقب این کار!/هیچ کدام از سینماگران اصیل با نوکیسگان همراهی نکردند و آنها ناگزیر شدند به تولید فیلم و سریال با نیروهای بی‌ریشه!/حتی نتوانستند از شبکه خانگی محافظت کنند که قیم تازه‌ای پیدا نکند!/ چرا در این دوره از جشنواره فجر، هیچ نام‌آوری حضور نداشت؟!/نام‌آوران را حذف کردند چون به تقاضا‌های مدیران پاسخ مثبت ندادند!/ یک مجموعه از فیلم‌های خنثی و ضعیف و متوسط را آوردند و در جشنواره نشان دادند تا دچار چالش نشوند!/دولت بعدی باید یک سال زمان صرف کند برای جبران خراب‌کاری‌ها و کنار گذاشتن افراد مخرب!!

سینماروزان/مصطفی شاه‌کرمی: با رسیدن به ماههای انتهایی دولت اعتدال، ارائه تحلیل و نظر پیرامون کارنامه مدیران سینمایی اعتدال در دستور کار قرار گرفته است.

هوشنگ توکلی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در تحلیل عملکرد هشت ساله اعتدال به روزنامه جوان گفت: ما در حال به پایان رساندن دوره هشت ساله اعتدال هستیم. واقعیت این است که در این دوره تغییرات اساسی در نگاه به سینما به وجود آمد که بابت آن هزینه‌های هنگفتی هم صرف شد. شاید حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان روی ۱۰ تا ۱۵ فیلمساز سرمایه‌گذاری شد بدون اینکه دستاوردی برای سینمای ایران به دست آید. گاهی به بهانه ساخت‌وساز فیلم‌های مشترک هم عوامل تولید را به خارج از کشور منتقل کردند و آثار مشترک ساختند و محتوای داخلی (هر آنچه در ایران اتفاق می‌افتد) را به طور کلی دگرگون کردند.

توکلی ادامه داد: نگاه دومی هم وجود داشت مبنی بر اینکه با دستاورد‌های مثبت انقلاب به اصطلاح مقابله کنند آن هم به بهانه اینکه می‌خواهند موانع را از سر راه سینما و فیلمسازان بردارند و یک شرایط تهی به وجود آوردند.

بازیگر “روزگار قریب” و “زیر تیغ” اظهار داشت: این کل روند چند سال اخیر است. شما فیلم شاخصی در این مدت نمی‌بینید ولی ابتذال (منظور فیلم‌های بی‌محتوا و آثاری است که برای ایجاد خنده هم خودش و هم مردم را مسخره می‌کند) زیادتر شد و از سینما تا شبکه خانگی را دربرگرفت.

توکلی گفت: سینمای این سالها به دلیل پیشرفتی که ما در حوزه تکنولوژیکی و صنعتی داشتیم از این منظر رشد کرد و ما امروز دیگر در سینما مثلاً مشکل نورپردازی، طراحی صحنه و فیلمبرداری نداریم. در واقع ما در حوزه سخت افزاری هنری خیلی موفق هستیم و این اتفاق و حرکت رو به جلو را در کار حتی فیلم اولی‌ها هم مشاهده می‌کنیم و می‌بینیم از نظر تکنیکی خیلی جلو هستند که یک دستاورد خوب است، اما از نظر محتوا دچار بحران شدیم و این اتفاقات که به صورت آگاهانه به سمتش رفتیم چند علت داشت.

توکلی اظهار داشت: ما الان در دوران جاده خاکی سینما هستیم که جشنواره امسال به نوعی کارنامه آن‌ها محسوب می‌شود. این کارنامه هشت ساله را اگر نگاه کنیم می‌بینیم کارنامه‌ای ناقص است و برگشت به موقعیت قبلی هم غیرممکن است. این اتفاق را هم در ساخت فیلم‌ها می‌بینیم مثلاً حتی فیلمی که بازیگری توانمند مثل پرویز پرستویی امسال بازی کرده‌اند و برخی دوستان از آن تعریف می‌کردند به رغم آن تعریف‌ها پر از ضعف و اشکال است.

بازیگر “زادبوم” و”ابلیس” تاکید کرد: وقوع این اتفاقات نشان می‌دهد بعد از آن مسئول ارشد دولتی که طرح اولیه را داده است کسی روی روند و نحوه حرکت در چارچوب آن نظارتی نمی‌کند. آن فرد دولتی راه را هموار کرده است ولی نیرو‌های فکری که در سازمان سینمایی باید به فیلمسازان کمک می‌کردند تا با مشورت همدیگر به نگاه سالمی برسند را نمی‌بینیم. در واقع نگاه فرصت‌طلبانه را می‌بینیم، اما آن نگاه عمیق و سالمی که تا به امروز موجب پیشرفت سینمای کشورمان شده است را نمی‌بینیم.

این کارگردان و بازیگر سرشناس تئاتر کشورمان در رابطه با عمدی بودن چنین اهمالی و اینکه آیا اراده‌ای در سازمان سینمایی برای جلوگیری از جولان برخی جریانات خاص حاضر در سینمای کشورمان وجود دارد یا نه گفت: این‌ها در حوزه پولی و مالی تازه به دوران رسیده‌هایی هستند که می‌خواهند با اتکا به پول‌های نامشروعی که طی این سال‌ها به دست آورده‌اند برای خودشان مشروعیت درست کنند. چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟ زمانی که هنرمند با آن تعاریفی که ما از آن داریم در دایره فکری آن‌ها نباشد. چون به هر حال سینماگر اصیل و هنرمند واقعی گرسنگی‌اش را می‌کشد و فشار‌ها را تحمل می‌کند حتی جاه‌طلبی‌هایش را در جایی دیگر دنبال می‌کند، اما وارد این بازی‌های سیاه و سفید این نوکیسگان نمی‌شود. طبیعتاً این افراد ناگزیر شدند به کار با نیرو‌های بی‌ریشه تازه‌کار. جوانان چون به دنبال کسب جایگاه و شهرت هستند همواره فکر می‌کند که فرصت بازگشت و جبران گذشته را دارد گاهی اوقات هم ممکن است بشود، اما تجربه ما این را ثابت می‌کند که اغلب چنین اتفاقی نمی‌افتد.

مدیر اسبق اداره هنر‌های دراماتیک در ادامه خاطرنشان کرد: الان اگر در همین دوره از جشنواره فیلم فجر شما لیست اسامی فیلمسازان حاضر در آن را ملاحظه کنید چرا هیچ نام‌آوری وجود ندارد؟ این‌ها به ترتیب و قدم به قدم حذف نیرو‌ها و هنرمندان سالم و علاقه‌مند به انقلاب را در پیش گرفته‌اند، چون آن‌ها مطمئناً به تقاضا‌های این‌ها پاسخ مثبت نداده‌اند. عده‌ای دیگر یا خسته شده‌اند و کار را رها کرده و رفته‌اند یا هنرمندان در موقعیتی هستند که مایلند تا کار درست را انجام دهند، اما شرایط مناسب و امکانات برایشان فراهم نیست. من از نگاه نظارتی (حدود و ثغور وظایف قانونی) معاونت سینمایی آگاهی و آشنایی دارم- حتی در دوران ریاست آقای ایوبی بحثی هم سر این دست مباحث داشتیم- می‌دیدم که از همان روز‌ها شمشیر را از رو بسته بودند تا شرایط جدیدی را به وجود بیاورند بدون اینکه صلاحیت این کار را داشته باشند و به هر شکل امروز به اینجایی که هستند رسیده‌اند. اما اینکه الان نیروی فکری داریم، بله فیلمساز خوب داریم، بله، جوان‌هایی داریم که کارهایشان فوق‌العاده عالی هستند. این بندگان خدا تا کی باید منتظر بمانند تا بتوانند یک فیلم مستند نیم ساعته یا ۴۰ دقیقه‌ای بسازند حالا چه برسد به فیلم سینمایی!؟

توکلی با اشاره به اینکه همین فاجعه هم در شبکه خانگی اتفاق افتاد، افزود: همه تلاشی که ما در تعریف شبکه خانگی و تدوین اساسنامه آن انجام دادیم تا یک محمل تولید فیلم و سریال موازی با تلویزیون را راه‌اندازی کنیم تا جریانات سالم بتوانند در بستر آن حرکت کنند، بعد از رفتن ما از سوی همین آقایان به معجونی تبدیل شد که شما بهتر از ما می‌دانید تولیدات آن در تراز تولیدات و نگاه انقلاب قرار نمی‌گیرد و حتی نتوانستند از شبکه خانگی محافظت کنند که قیم تازه‌ای پیدا نکند. باید همه حواسمان را جمع کنیم تا در دولت آتی گروه‌های بعدی که می‌آیند تقریباً یک‌سالی را مصروف از بین بردن این خرابکاری‌ها یا کنار گذاشتن افراد مخرب کنند. اصلاً هم اشکالی ندارد که جریانی یک‌سال جشنواره‌اش را جمع و جور برگزار کند، ولی سالم برگزار نماید تا اینکه دوباره نیرو‌های فعال و پرانگیزه به میدان بیایند و کار‌های نو و جدیدی تولید کنند.

توکلی در رابطه با علت عدم پذیرش آثار برخی فیلمسازان سرشناس توسط برگزارکنندگان این دوره از جشنواره فیلم فجر خاطرنشان کرد: من فکر می‌کنم فیلم‌هایی که نتوانستند وارد جشنواره شوند احتمالاً فیلمسازانشان از خط قرمز‌های این‌ها عبور کرده‌اند و طبیعتاً به دلیل اینکه سال پایانی دولت است و باید مهیای رفتن شوند آمادگی یک چالش جدید را نداشتند به همین علت یک مجموعه از فیلم‌های خنثی و ضعیف و متوسط را آوردند و در جشنواره شرکت دادند و یک شورای من درآوردی برای عبور فرمالیته‌شان از این مرحله هم درست کردند تا همه چیز با یک پایان خوش و آرام تمام شود. ضمن اینکه همه این اتفاقات ذیل انگیزه‌های انتخاباتی این افراد شکل گرفته است و این جریان حالا اصلاح‌طلب بگوییم یا تجدیدنظرطلب دارند آخرین تلاش‌هایشان را می‌کنند تا از این بازی به گونه‌ای سلامت بیرون آیند که بعید به نظر می‌رسد.

 




اظهارات برون‌ریزانه هوشنگ توکلی بازیگر پیشکسوت⇐یک تبانی کاملا آگاهانه در تولید کمدی‌های مبتذل وجود دارد!/مدام از مبارزه با پولشویی میگویند اما با سرمایه‌های مشکوک فیلمهایی میسازند در ردّ پولشویی!/سرمایه‌گزاران مشکوک و حتی بازداشتی به راحتی پروانه  می‌گیرند و نه فقط در تولید که حتی در اکران، مافیا به راه می‌اندازند!/چرا ارگانهای متصل به بیت‌المال، پروژه‌ها را براساس روابط تقسیم می‌کنند؟/چرا یک دستیار تولید باید بشود تهیه‌کننده پروژه‌های ارگانی؟

سینماروزان: هوشنگ توکلی از جمله بازیگران برخاسته از تئاتر است که هرچند در اواسط دهه پنجاه برای اولین بار با ایفای نقش در یک فیلم کوتاه جلوی دوربین رفت اما وقوع انقلاب اسلامی و استفاده از چهره های توانمند تئاتر در سینما و تلویزیون بود که جایگاهی قابل اعتنا برایش رقم زد. هوشنگ توکلی در اواسط دهه شصت و با بازی در ملودرام «خانه ابری»اکبر خواجویی استارت فعالیتش در سینمای بلند را زد و به دنبال آن و طی سه دهه فعالیت از سینما تا تلویزیون تجربیات متفاوتی را پشت سر گذاشت.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «سوره سینما»، فیلمهای «انفجار در اتاق عمل»، «ماه وش»، «نفوذی»، «زادبوم»، «دلخون» و «پرنده باز» و سریالهای «کوچک جنگلی»، «شاخه طوبی»، «مرگ تدریجی یک رویا»، «زیر تیغ»، «روزگار قریب» و «جستجوگران» از جمله تجربیات بازیگری توکلی بوده است.

بهانه گفتگوی «سوره سینما» با توکلی، چرایی افت کیفی محصولات سرگرم کننده سینمای ایران در دهه نود بود و در خلال گفتگو بود که بخشهایی از مدیریت سینمایی هم آسیب شناسی شد.

*با مروری کوتاه بر اوضاع سینمای روز متوجه غلبه تولید و اکران کمدی‌هایی هستیم که هرچند پرده‌دری‌های بصری فیلمفارسی‌ها را ندارند اما درگیر نوعی نابهنجاری در دیالوگ و حتی داستان‌پردازی هستند. این اتفاق در شرایطی رخ داده که بعد از وقوع انقلاب اسلامی تا امروز مدیران مدام بر تولید محصولات اخلاق‌گرا تأکید داشته اند. به عنوان بازیگری که از ابتدای انقلاب در سینما حضور داشته‌اید این اتفاقات را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

نمی توانیم بگوییم اتفاقی که درسینما افتاده، اتفاق خوبی است یا بد! روندی که درتولید آثارسینمایی داشتیم یک پروسه تقریبا چهار دهه‌ایست و ناشی از دیدگاه دوگانه ای که مدیران فرهنگی کشورمان داشته اند. در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از بازه‌ای کوتاه که همچنان تولیدات تجاری از نوع میهنی‌اش انجام شد مدیران تصمیم گرفتند با شکل دهی نوعی سینمای دولتی، نگاه خویش را در آثار سینمایی جاری کنند. دولت در عین حال که حمایت می‌کرد انتظار داشت مفاهیم خودش هم در تولید فیلمها جاری شود که انتظار بیجایی هم نبود و در نتیجه این روند برخی محصولات قابل اعتنا هم تولید شد.

اما از جایی به بعد دولت و مدیران دولتی که دریافته بودند در نتیجه دیدگاه‎های خاصشان آن تحولی که فکر می‌کردند رخ نداده است سعی کردند با دخالت دادن بخش خصوصی در امور مختلف شرایطی را فراهم کنند که اگر هم نقصانی ایجاد میشود، عواقبش متوجه آنها نباشد.

از آموزش و پرورش شروع کردند و مدارس غیرانتقاعی راه افتاد! وارد دانشگاه شدند و دانشگاه آزاد را پدید آوردند! در سینما هم سختگیریهایی که پیشتر در زمینه فعالیت بخش خصوصی و درجه بندی سینمایی وجود داشت برچیده شد و بسیاری از فعالان بخش خصوصی توانستند تولید کنند.

وقتی بخش خصوصی وارد می شود طبیعتا به منافع خودش فکر می‌کند و این منفعت طلبی، رشدی همه جانبه را هم برایش رقم زد و در یک بازه دو دهه و نیمی کار به جایی رسید که کم‌کم سیاستگذاران ناگزیر شدند از کسانی که به عنوان سردمدار بخش خصوصی شناخته می‌شوند تبعیت کنند و از همین جا بود که مقاومت ها و عکس‌العمل‌ها هم در مقابل تولیدات خصوصی شکل گرفت!!

*در این شرایط دلیل اینکه همچنان بخش دولتی سینمای ایران تلاش دارد با راه‌اندازی محفل و گروه و جشنواره و مدرسه، خود را رشد دهد چیست؟ مگر نه اینکه سینما دست بخش خصوصی است پس تلاش بخش دولتی برای بزرگتر شدن از کجا نشأت گرفته است؟

 

وضعیت شتر، گاو، پلنگ که می‌گویند همین است و بدبختانه در حوزه کلان فرهنگ و هنر بیداد میکند و مشخص نیست بالاخره هنرمان خصوصی است یا دولتی؟! دولتیها مدام میخواهند با بخشنامه دادن و دستور دادن به زعم خود اوضاع را بهبود بخشند اما بخشنامه ها به عکس خود بدل میشود. مثلا مدام از مبارزه با پولشویی و ورود پولهای کثیف به سینما سخن میگویند اما از آن طرف با سرمایه های مشکوک فیلمهایی میسازند در ردّ پولشویی!!! سرمایه گزاران مشکوک و حتی بازداشتی به راحتی پروانه تولید میگیرند و نه فقط در تولید که حتی در اکران، مافیا به راه می‌اندازند و مدیران هم چون نمی‌توانند جلوی سلطه آنها بایستند می کوشند در طی مسیری انحرافی به نام راه اندازی محافل بودجه‌خوار از حیات خویش در سینما بگویند!! حواسشان نیست که وقتی پرفروشترین فیلمها، کمدیهای اروتیک هستند دیگر مدیریت سینمایی فرهنگی، معنا ندارد!

*یعنی فکر می‌کنید اگر این سینما کلا به بخش خصوصی واگذار شود اوضاع بهتر خواهد شد؟

ما نیاز به بازوی دولتی سینما داریم در حد نظارت و ممیزی آن هم ممیزی راهبردی یعنی به سینماگران راهبرد بدهند که برای جذب مخاطب چه کنند؟

*کم پیش نیامده که سینماگران ما وجود ممیزیهای دست و پاگیر را عاملی دانسته اند بر کیفیت پایین محصول اما به نظر می‌آید که شما به ممیزی نظارتی معتقدید؟

من معتقد به وجود خط قرمز نیستم.  خط قرمز در حوزه هنر و فرهنگ جای خوبی ندارد؛ شرایط اگر درست باشد و عوامل بخواهند کار کنند مطمئنا سر راهشان خط قرمزی نخواهد بود و می‌توانند مسائل خودشان را مطرح کنند. دلیل این که خط قرمزها دیده می‌شود به خاطر ضعف تولید است. ضعف در مدیریت تولید است و خط قرمز یک بهانه است  برای رانت گرفتن!!! ممیزی عاقلانه هست و این همه سخافت در سینما می‌بینیم؛ اگر نباشد چه خواهد شد؟؟ این را هم صریح و رک بگویم که برخلاف نظر برخی که مدعیند دولت مخالف تولید کمدیهای سخیف است من مخالف این نظرم چون حتی در شرایطی که دولتی‌‌ترین سینما را به لحاظ تولید و اکران داشته‌ایم باز آثار سخیف تولید شده اند و البته سالن سینما هم برای اکرانشان بوده است…

*با این حساب یک هماهنگی آگاهانه در تولید چنین آثاری وجود دارد؟

یک  تبانی کاملا آگاهانه  در تولید آثار سخیف و کمدیهای مبتذل وجود دارد که فقط و فقط ناشی از ضعف مدیریت است. ما در همه این سالها با دو دسته مدیر مواجه بوده ایم؛ مدیرانی که از سینما چیزی نمی‌دانستند و می آمدند در این حیطه رزومه ای پر کنند و به منصب بعدی برسند و مدیرانی که سابقه سینمایی داشته اند و همین سابقه باعث شده تصمیمات آگاهانه بگیرند. مسأله اینجاست که حتی دسته دوم مدیران سینمایی هم شاید در برابر آثار تابوشکن سیاسی ایستادگی کرده اند اما در برابر کمدیهای مبتذل واکنشی نشان نداده اند چون در منصفانه ترین حالت پیش خود فکر میکردند کسر شأن است که پیرامون این آثار، روشنگری کنند. نتیجه هم که کاملا پیش روست؛ جشن میگیرند در رکوردشکنی فیلمهایی که نمیتوان حتی یک ربع آنها را با خانواده دید!

*راه چاره چیست؟

 جا دارد سینمای ما از درون خودش را بازسازی کند و منتظر تغییر و تحولات مدیریتی نباشد. ای کاش صنفی قوی داشتیم که در این گونه موارد به کمکمان می آمد. تجربه نشان داده مدیران جز اثرات کوتاه مدت نمی‌توانند آفات سینما را برطرف کنند.

*یعنی حتی ارگانهایی که برای ارائه محصولات فاخر راه افتادند، هم نمی‌توانند در این حیطه کمک حال بدنه سینما باشند؟

وقتی همه چیز برمی‌گردد به مدیریت دولتی ارشاد معلوم است که ارگانهایی که تولید سینمایی دارند مانند  حوزه هنری یا انجمن سینمای دفاع مقدس هم نمی‌توانند درخششی خیره کننده داشته باشند چون طبق قانون ناگزیرهستند از سیاست هایی که در وزارت ارشاد ساطع می‌شود، تبعیت کنند.

اگر آثار سینمایی دهه شصت یا اوایل دهه هفتاد را مرور کنید با آثار بسیار درخشانی مواجهید که از حوزه هنری بیرون آمده است. چرا؟ دلیل اصلی آن بود که حوزه هنری در آن دوران مستقل‌تر بود و مدام با تهدیدات ارشاد مواجه نبود.  زمانی که وزارت ارشاد به عنوان مدیریت اصلی تولید آثارهنری می‌گوید که همه چیز را من باید بررسی کنم و درباره همه امور تصمیم‌گیری کنم و مجوز بدهم، ارگانهای دیگر علیرغم مقاومت هایی که می کنند، درنهایت مجبورهستند از سیستم فکری ارشاد تبعیت کنند و معلوم است که نمی‌توانند به اوج تواناییهای خود برسند!! حوزه هنری باید بتواند بدون مجوز ارشاد فیلم تولید کند مگر زمانی نبود که حوزه هنری حتی بی مجوز ارشاد، آلبوم موسیقی هم منتشر میکرد و مگر در سایه همان فضای آزاد نبود که بسیاری از هنرمندان توانستند وارد فعالیت مجاز شوند?!

*به عبارت بهتر اگر استقلال تولید را به ارگانهایی مثل حوزه برگردانیم در آن صورت شکوفایی مثمرثمری روی خواهد داد.

حوزه هنری اگر استقلال پیدا کند، در تولید آثارسینمایی حتما آثار بیشتری و با کیفیت بهتری خواهد داشت چون این توانایی را دارد؛ به خصوص که سالن‌داری هم میکند و این پتانسیلی مهم در جلب مخاطب است. بماند که بخشی از وظایف به اصطلاح مرام‌نامه‌ای و اساسنامه‌ای حوزه هم همین است که در این راستا کار کند یعنی با ارتقای فرهنگ به جلب مخاطب بیندیشد. این درمورد انجمن دفاع مقدس و بسیاری از ارگانهای دیگر هم صادق است.

*آیا استقلال عملکرد حوزه هنری و نهادهای دیگر به پویایی تولید محصولات از ژانرهای گوناگون هم کمکی خواهد کرد؟

بدیهی است که این اتفاق خواهد افتاد. شما ژانر جنگ یا دفاع مقدس را درنظر بگیرید که در این سالها مهجور واقع شده است. چرا؟ یک دلیلش آن است که انجمن سینمای دفاع مقدس نتوانسته محصولات درخور این ژانر را تولید کند در صورتی که جوانان نسل دوم و سوم انقلاب به شدت علاقه دارند از روزهای جنگ بدانند! انجمن دفاع مقدس هم به مانند بسیاری دیگر از ارگانهای سینمایی ناچار است از سیاستهای کلی سینمایی ارشاد تبعیت کند و در سایه این تبعیت است که از تولیدات جنگی حرفه ای و داستانگو بازمانده است!

*یعنی رکود سینمای جنگ فقط به خاطر سیاستگزاریهای ارشاد است؟

اول بگویم که سینمای دفاع مقدس فعلا خواب است!! یعنی به رکود رسیده است؛ ارگانهای متولی سینمای دفاع مقدس اگر بخواهند محصولاتی پاسخگو تولید کنند باید با جماعتی کار کنند که عاقل هستند و وفادار به نظام، نه آن که براساس یک سری روابط رانتی، پروژه ها را واگذار کنند. ما هنوزمتأثرهستیم ازحوادثی که در دفاع مقدس به سرمان آمده است اما نیازداریم که به صورت دلنشین این موضوعات را برای آیندگان و تاریخ روایت کنیم. متولیان سینمای دفاع مقدس اگر از خواب بیدار شوند و خود را بازسازی کنند و وارد عرصه تولید بهینه شوند، فکرمی‌کنم لااقل ده سالی طول بکشد که به سالهای درخشش برسند.

*اگر بخواهید سینمای پس از انقلاب را براساس دستاوردهای کلانش مرور کنید اولین دستاوردی که به ذهن تان می‌رسد چیست؟

راحتتان کنم علیرغم همه کمبودها ما یک جا موفق بودیم و آن هم تربیت نیرو است؛ یک بخش این دستاورد مربوط به ما و نسل ما بوده که وظیفه خود را انجام داده ایم که به هرحال تولید کننده‌هایی تربیت کنیم که نه تنها درایران بلکه درمنطقه حرف اول را بزنند؛ در حوزه کارگردانی و بازیگری و حتی پشت صحنه نیرویی که تربیت شده واقعا از دستاوردهای انقلاب است اما مشکل این است که بخش عمده این نیروها درست به کار گرفته نمیشوند. ببینید؛ ما نیروی سینماگر خلاق بسیار داریم که می توانند کارهای باارزش تولید و انجام دهند ولی اگر این هنرمندان بخواهند وارد عرصه سینمای تجاری شوند یقینا کارهایشان بد و ضعیف خواهد شد چون حوزه تجارت مربوط به گروه دیگری می شود که آنها بلد هستند چگونه آثارهنری را به کالایی تبدیل کنند که سودآور شود. این استعداد در همه نیست؛ همان طور که درهنر هم این چنین است بنابراین تربیت نیرویی زمانی مفیدفایده خواهد شده که پلی ایجاد شود میان صاحبان سرمایه و نیروهای خلاق تا در یک حرکت بینابین محصولاتی مطلوب مخاطب و با بازگشت مالی تولید شود.

*…این همه نیروی حاذق تربیت کرده‌ایم اما همچنان در بسیاری از نهادها این نیروهای غیرحرفه‌ای هستند که به کار گرفته می‌شوند.

این هم خودش یک فاجعه است که در نتیجه غلبه سینمای دولتی حادث می‌شود. برخی نهادهای متصل به بیت‌المال برای آن که بودجه ها را آن طور که خود می‌خواهند خرج کنند به جای استفاده از نیروی حرفه‌ای به سراغ نیروهای آماتور فرمانبر می‌روند مثلا به ناگاه می‌بینیم نام افرادی به عنوان تهیه کنندگان ارگانی می‌آید با رزومه ای کاملا خلوت! مثلا فردی که در فلان دفتر تولید فیلم مدیر تدارکات یا دستیار تولید بوده، به واسطه ارتباطات می‌شود تهیه کننده یک پروژه ارگانی! در تلویزیون هم این روند، تهیه‌کننده‌هایی به وجود آورد که هیچ گونه تجربه و تعهدی ندارند و در یک سری روابط پیچیده و مریض به سرعت تهیه‌کننده شدند و به سرعت بودجه‌های میلیاردی گرفتند و با این پولها هم که گرفتند جیب خود را پر کردند، دستمزد هنرمندان را خوردند و رفتند برج ساختند و کارهای اقتصادی کردند.




مریلا زارعی و فرهاد اصلانی در وردآورد کرج+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» جدیدترین اثر اجتماعی پوران درخشنده با اتمام 70 درصد فیلمبرداری در لوکیشن‌های مختلف در تهران به کارخانه‌ای در منطقه وردآورد کرج رسید.

به گزارش سینماروزان «زیر سقف دودی» فیلمبرداری فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی پوران درخشنده، با مدیریت فیملمبرداری مسعود سلامی با اتمام 70 درصد فیلمبرداری در لوکیشن‌های مختلف در تهران، روز گذشته یکشنبه 16 آبان ماه جاری با بازی فرهاد اصلانی، هادی مرزبان، فرشید زارعی فرد و ابوالفضل میری به کارخانه‌ مواد اولیه در منطقه وردآورد کرج رسید و فیلمبرداری آن تا روزهای دوشنبه و سه‌شنبه 17 و 18 آبان ماه نیز در این لوکیشن ادامه خواهد داشت و پس از آن گروه ساخت این پرژه، برای ادامه فیلمبرداری به تهران باز خواهند گشت.

«زیر سقف دودی» به موضوع طلاق عاطفی میان زوج‌ها می‌پردازد و تاکنون تعدادی از بازیگران سرشناس سینمای ایران، از جمله؛ فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، هوشنگ توکلی، مریم بوبانی، هادی مرزبان، فریبا متخصص، شهرام حقیقت دوست، رسول نجفیان و نفیسه روشن جلو دوربین رفته‌اند و حدود 70 درصد فیلمبرداری آن در دو خانه واقع در منطقه الهیه، یک خانه در منطقه جردن، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات واقع در منطقه پونک و همچنین یک خانه در منطقه فرشته تهران به پایان رسیده است.

در پروژه «زیر سقف دودی» تعدادی دیگر از بازیگران سینمای ایران از جمله؛ آزیتا حاجیان، حسام نواب صفوی و فرشید زارعی فرد به ایفای نقش می‌پردارند و همچنین در این فیلم، ابوالفضل میری و لاله مرزبان معرفی می‌شوند.

تعدادی از عوامل فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» عبارتند از:

نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان: پوران درخشنده، مدیرفیلمبرداری: مسعود سلامی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: جلیل شعبانی، منشی صحنه: سیمین آزادی، مدیر صدابرداری: عباس رستگارپور، صدابردار: امید عاشوری، طراح گریم: ایمان امیدواری، طراح صحنه: حجت اشتری، طراح لباس: گلناز گلشن، دستیاران کارگردان: علی جودی و لیلا درخشنده، مدیر تولید: عباس درخشنده، عکاس: بابک برزویه، مدیر تبلیغات: پیام ایرایی و مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی.

زیر سقف دودی
زیر سقف دودی
زیر سقف دودی
زیر سقف دودی



یک بازیگر خطاب به مدیران سینما⇐به جای گرفتن عکس با تابوت سینماگران، یک مرکز درمانی برایشان راه‌اندازی کنید

سینماروزان: صدور حکم سه ماه محرومیت از طبابت در بیمارستان جم برای پزشک خاطی در پروسه درمان عباس کیارستمی از یک طرف با انتقاد برخی از سینماگران مواجه شده است و از طرف دیگر با واکنش پزشک خاطی.

به گزارش سینماروزان سینماگران اعتقاد دارند این حکم برای تنبیه یک پزشک خاطی، تنبیه اثرگذاری نیست و از آن سو پزشک خاطی نیز در گفتگویی با رسانه متبوع سازمان نظام پزشکی از این گفته که مرگ کیارستمی به خاطر ضربه به سرش در فرانسه بوده است.

هوشنگ توکلی بازیگر سینما و تلویزیون از جمله چهره های سینمایی است که اعتقاد دارد باید به حکم صادر شده برای پزشک خاطی بدون احساسات گرایی و با تکیه بر منطق نگریست.

باید به جای احساسات گرایی، منطق حکمفرما می شد
توکلی در گفتگو با “نسیم آنلاین” بیان کرد: پزشکان هم ممکن است مانند تمامی اقشار دیگر دچار اشتباه شوند و اینکه پزشک کیارستمی دچار خطا شده یا نه را هم دادگاه صالحه است که باید تعیین کند. شخصا ولی فکر می کنم در جریان درگذشت این کارگردان مطرح سینمای ایران برخی درگیری های سیاسی سبب ساز آن شد که بی جهت بر قصور پزشکان تمرکز شود و از آن سو کم کاری های صنف سینمای ایران نسبت به وضعیت درمانی بدنه اش مورد توجه قرار نگیرد.

این بازیگر ادامه داد: نتیجه تحقیقات فعلی به حکم پیش رو منجر شده است و این حق بازماندگان کیارستمی است که به این جکم اعتراض کنند اما پرسش مهمتر این است که آیا در جریان جوسازی علیه جامعه پزشکی جانب انصاف رعایت شد؟ و آیا جز این بود که غلبه احساسات گرایی سبب ساز آن شد که به جای گفتگو در آرامش و با منطق درگیر رفتارهای هیجانی شویم؟

کاری از مدیران منفعل برنمی‌آید

توکلی با تمرکز بر نقش مدیران سینما در چنین بحرانهایی بیان داشت: مدیریت سینما چه در بخش دولتی و چه در صنف آن همواره نشان داده که موضعش نسبت به بدنه سینما حالت انفعالی دارد؛ آنها به جای اینکه از همان زمان بستری شدن کیارستمی در بیمارستان شرایط رسیدگی بهینه به وضعیت او را فراهم کنند تازه بعد از درگذشت ایشان بود که یادشان آمد به فرودگاه بروند و با تابوت مرحوم عکس یادگاری بگیرند و بعد از آن در جریان درگیری جامعه سینما با بدنه پزشکان کمترین نقش عاقلانه ای ایفا نکردند.

وی ادامه داد: مدیران سینما اگر کمی عاقلانه تر و بزرگوارانه تر به مسایل نگاه می کردند شاید این همه سر و صدای عحیب و غریب بوجود نمی آمد  و این همه ابهام و بدبینی فضای سینما را درنمی گرفت و همچنین فضا مسموم نمی شد. ما نمی گوییم مدیران کاملا گناهکارند ولی بچه گانه عمل کردند و طبیعتا مسیر تحقیق بطور کل منحرف شد و مردم هم که زمینه ذهنی قبلی داشتند دچار قضاوت هایی شدند که هم کار برای قوه قضاییه سخت شد و هم مسیر تحقیق سخت شد. من به هر حال جامعه پزشکی را به طور کامل مقصر نمی دانم.

درگذشت کیارستمی باید درسی می شد برای مدیران سینما
بازیگر آثاری نظیر «نفوذی» و «دلخون» خاطرنشان ساخت: انتظار این بود که درگذشت کیارستمی و خلأهایی که جامعه سینمای ایران در امور درمانی دارند درسی باشد برای آقایان مدیر که فکری اساسی برای حل مشکلات اساسی درمان سینماگران داشته باشند. آیا این حق زیادی است که سینماگران ایرانی یک کلینیک درمانی مخصوص به خود داشته باشند که در مواقع بیماری آنها را تحت پوشش قرار دهد؟ مطمئنا نه! اما مدیران سینمایی چون آینده نگر نیستند صرفا می کوشند با صحبت کردن و تعریف و تمجید از سینماگران درگذشته، وقت را بگذرانند بدون اینکه اثرگذاری مفیدی داشته باشند.

توکلی تأکید کرد: اینها جهت بقای خوشان در حوزه مدیریتی خط مشی انفعالی را انتخاب کرده اند که این خط مشی اشکال دارد و با مجموعه تصمیم گیری هایی که می گیرند سینما دچار بحران می شود. این برمیگردد به این که شاید این آدمها جایشان در مدیریت سینما نیست و در جای درستی قرار نگرفته اند شاید آدمهای فهمیده ای باشند ولی جایشان در حوزه فعالیت سینما نیست. برای همین است که خیلی به ندرت می بینیم در مدیریت آقایان کارهای سازنده صنفی انجام گرفته باشد و متاسفانه این قضیه به بینش اهالی سینما نسبت به مدیران آسیب زیادی زده است.

دست به دست هم دهید برای ایجاد تسهیلات درمانی سینماگران
این بازیگر با ابراز امیدواری نسبت به اینکه به جای درگیری های بیهوده بر سر پرونده پزشکی کیارستمی فکری شود برای سینماگران زنده ای که ماهانه کلی خرج درمان بیماری های صعب العلاج شان می کنند اظهار داشت: بهتر است به جای سیاسی بازی که آفت سینما شده است مدیران دولتی و صنفی سینما دست به دست هم دهند و یک بار برای همیشه تسهیلات کاملی برای درمان سینماگران بیمار فراهم آورند. کیارستمی رفت اما هنوز هستند سینماگرانی که برای درمان خود باید خانه و زندگی شان را بفروشند. چرا یک بار برای همیشه شرایطی فراهم نمی شود برای راه اندازی یک بیمارستان تخصصی یا مرکز درمانی ویژه سینماگران که کنترل دقیقی هم بر آن وجود داشته باشد.