سینماژورنال: رضا یزدانی خواننده راک موسیقی ایرانی در هفته های اخیر بخاطر یک اظهارنظر عجیب در کانون توجه قرار گرفت؛ آن اظهارنظر عبارت بود از اینکه او بهترین کسی است که می تواند آثار فرهاد را بخواند.
به گزارش سینماژورنال این اظهارنظر که از آن بوی تکبر به مشام می رسید انتقادات فراوانی را موجب شد و برای همین “موسیقی ایرانیان” به سراغ یزدانی رفته و در این باره از او پرسیده است.
یزدانی در کنار صحبت درباره فرهاد نکات دیگری را هم درباره کارنامه کاری و آینده اش بیان کرده است.
اصلا موسیقی ایرانی گوش نمی دهم
این خواننده درباره نگاهش به موسیقی ایرانی و فرهاد می گوید: به واسطه موسیقی غربی که گوش میدهم موسیقی ایرانی اصلا در پلی لیست من نمیرود. اما اگر بخواهم کارهای ایرانی گوش کنم تنها خواننده محبوبم فرهاد مهراد است. در ضمن پیش از این هم بارها پیشنهاد خواندن کارهای فرهاد از سوی خیلی از تهیه کنندگان به من داده شده بود اما من همیشه میگفتم قدم گذاشتن در این راه و اجرای کارهای فرهاد کار بسیار اشتباهی است. برای اینکه هر کس چنین کاری انجام دهد به خودش ضربه زده. تجربههای مشابه خوانندههای این طرف و آن طرف آب خود گواه ناموفق بودن این کار است.
فرهاد یه دونه بود
وی در دلایل ناموفق بودن کپی کاران فرهاد ادامه می دهد: هم به علت همذات پنداری خاص مخاطبان با صدای وی و هم به خاطر خاص بودن جنس صدای و گویش خاصی که فرهاد ارائه میداد. این بیان مال فرهاد بود و مهر و امضای فرهاد هم پای همه کارهایش نشسته. بنابراین کار فرهاد را عین خودم خواندم و از او تقلید نکردم. البته که فرهاد برای تقلید کردن اصلا آدم کمی نیست. او انقدر بزرگ است که نمیشود تقلیدش کرد.
یزدانی می افزاید: فرهاد به غیر از استواریهایی که در زندگی شخصی و هنریاش، آدم خاصی بود و مهر امضای خودش را داشت. او طوری بود که دیگران نبودند. به صورت عامیانه میشود گفت «فرهاد یه دونه بود». نفر دومی مثل او نبود.
می خواهم مثل فرهادی جهانی شوم
رضا یزدانی در جایی از گفتگوی خود نیز هدف نهایی خود از کار موسیقی را چنین شرح می دهد: هدف و غایت موسیقی من جهانی شدن است. کاری که الان اصغر فرهادی توانسته در سینما آن را به دست آورد. آرزوی من همین است که موسیقیام جهانی شود و حرفم را در خارج از مرزهای این مملکت مطرح کنم. آن موقع حرفهایی را دارم که خواهم زد. مثلا صلح که مهمترین حرف من است. محیط زیست یکی دیگر از حرفهایی است که باید به جهانیان در موردش بگویم. آن قدر حرف دارم که میتوان با آنها یک کتاب نوشت.