1

#شهاب_حسینی در نشست فیلم #مقیمان_ناکجا مطرح کرد: #مقیمان_ناکجا را فقط با ۷۰۰میلیون ساختم!/تمام سکانس‌های فیلم بین نیمه شب تا صبح ضبط شد!/ #ساکن_طبقه_وسط جایگاهی ویژه در کارنامه‌ام دارد!/به دنبال تولید آثاری براساس آثار ساعدی و نعلبندیان هستم!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی شهاب حسینی شب گذشته(دوشنبه سوم مهرماه) با حضور شهاب حسینی خالق اثر و منوچهر اکبرلو منتقد و پژوهشگر سینما و تاتر در پردیس چارسو برگزار شد.

در ابتدای این نشست شهاب حسینی ضمن تشکر از همکاری گروه هنر و تجربه در اکران این فیلم گفت: برخی از آثار بوی خاک باران خورده را می‌دهد و حس آشنایی به آدم القا می‌کند. من این حس را به آثار آقای اشمیت دارم و احساس می‌کنم دغدغه این آثار جنبه یادآوری دارد. بنابراین برای اولین بار که نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» را مطالعه کردم تاثیر بسیاری گرفتم و علاقمند شدم آن را بازتاب دهم.

وی با اشاره به اینکه همیشه به مرگ فکر می‌کند ادامه داد: در سال 1393 عارضه قلبی داشتم و این امر باعث شد من بیشتر به دنیای دیگر فکر کنم. پس از آن مطالعات من در این خصوص جدی‌تر شد.

وی اظهار کرد: من در نسلی بزرگ شده‌ام که دسترسی به فیلم با سختی همراه بود؛ بنابراین تماشای یک فیلم برای نسل ما از اهمیت بالایی برخوردار بود و سعی می‌شد به محتوای فیلم اهمیت بیشتری دهیم.

وی با اشاره به علاقمندی جدی‌اش به آثار اشمیت گفت: آشنایی من با متن‌های آقای اشمیت به واسطه نمایشنامه جذاب ملاقات‌کننده شکل گرفت. این نمایشنامه را در دهه 80 در فرهنگسرای نیاوران اجرا کردیم. اریک امانوئل اشمیت به نوشتن ادبیاتی مشهور است که در درجه اول فلسفی است. او به عنوان یک نویسنده، می‌گوید هدف او ارائه و کاوش ایده‌های فلسفی است که درک آن به اندازه کافی ساده است و این را می‌توان به راحتی در نمایشنامه ملاقات‌کننده مشاهده کرد.

وی ادامه داد: مضامین اصلی در این نمایشنامه موضوعات مهمی همچون وضعیت و نقص انسان، اعتقاد به خدا و… است. آثار اشمیت هیچ‌گاه انسان را مجبور به تغییر اندیشه نمی‌کند،‌ وی معمولا از این موقعیت‌ها استفاده کرده و مطالب مهم‌تری را انتقال می‌دهد. به اعتقاد اشمیت زندگی چنان نعمتی است که باید در طول آن یک کار مهم و ماندگاری انجام شود.

وی با اشاره به فیلم «مقیمان ناکجا» گفت: من قائل به دست بردن به متن سایر نویسندگان نیستم و مطمئنم که نویسنده بارها و  بارها متن را بررسی کرده؛ بنابراین دخل و تصرفی بر آثار نمی‌کنم و تنها سعی داشتم که اسامی و متن را به فرهنگ ایرانی نزدیک کنم.

شهاب حسینی افزود: ساختن هر اثری به شرایط ساخت آن اثر بستگی دارد و فیلمی مثل “ساکن طبقه وسط” به عنوان اولین تجربه کارگردانی‌ام، جایگاهی ویژه و دست نیافتنی در کارنامه‌ ام دارد به لحاظ زمانی، فیلمبرداری فیلم «مقیمان ناکجا» با اجرای نمایشنامه اعتراف با بازی علی نصیریان همزمان بود. این تئاتر هر شب ساعت 21 شروع و 23:30 به پایان می‌رسید؛ بنابراین فیلمبرداری «مقیمان ناکجا» از نیمه شب آغاز و تا ساعت 8 صبح ادامه داشت. حدود 27 جلسه فیلمبرداری انجام شد. بنابراین شرایط فیلمبرداری تنها در این زمان مهیا بود.

شهاب حسینی+غلامحسین ساعدی+عباس نعلبندیان
شهاب حسینی+غلامحسین ساعدی+عباس نعلبندیان

وی ادامه داد: سال 96 هزینه ساخت یک فیلم بلند بین 3 تا 5 میلیارد تومان برآورد می‌شد. این در حالی است که فیلم «مقیمان ناکجا» با هزینه بالغ بر 700 میلیون تومان ساخته شده است.

وی ضمن تشکر از عوامل فیلم «مقیمان ناکجا» و با اشاره به طراحی صحنه این فیلم و استفاده از آینه در طراحی گفت: در ابتدا یک صحنه طراحی شد؛ ‌اما به این نتیجه رسیدیم که این صحنه مخاطب را برای تایم طولانی نگه نمی‌دارد؛ بنابراین ایده آینه به ذهن ما رسید.

وی با اشاره به نمایشنامه‌ها و داستان‌هایی که در فرهنگ ایرانی وجود دارد گفت: بسیاری از این نمایشنامه‌ها قابلیت تبدیل شدن به یک اثر سینمایی را دارند و در زمانه‌ای که ما دنبال سوژه‌های ناب برای فیلمسازی هستیم این نمایشنامه‌ها یکی از بهترین منابع برای اقتباس و ساخت و آثار است من به شخصه بسیار دوست دارم تا از از روی آثار نویسندگان و همچون عباس نعلبندیان و غلامحسین ساعدی  یک فیلم سینمایی بسازم.

منوچهر اکبرلو پژو هشگر سینما، تاتر و منتقد سینما نیز با اشاره به فیلم «مقیمان ناکجا» و مضمونی که مطرح می‌کند گفت: افرادی که به اغما رفته و به دنیا برگشته‌اند و یا فضانوردان به یک آگاهی و شعور دست پیدا می‌کنند  و دنیای را از زاویه دیگر نگاه می‌کنند؛‌ این امر را می‌توان در مستندات مشاهده کرد.
وی معتقد است: هر قدر وابستگی افراد به دنیا بیشتر باشد،‌ آگاهی آدم‌ها کمتر و انکار آنها درباره مرگ بیشتر می‌شود و نمونه آن را میتوان در یکی از شخصیت‌های فیلم «مقیمان ناکجا» دید.
وی با اشاره به اثر اشمیت عنوان کرد:‌ فیلم «مقیمان ناکجا» با اثر اشمیت دارای 2 تفاوت است در فیلم «مقیمان ناکجا» شهاب حسینی 5 مرحله مواجه آدم‌ها با مرگ را به تصویر کشیده است در حالی که در نمایشنامه مهمانسرای دو دنیا این مسئله وجود ندارد.

وی با اشاره به اینکه «مقیمان ناکجا» در کارنامه کارگردانی  شهاب حسینی اثری قابل قبول است گفت: فیلم علی‌رغم زمان طولانی که دارد مخاطب را جذب خود می‌کند اما من به عنوان یک تماشاگر انتظار داشتم شهاب حسینی در نسخه سینمایی که از روی نمایشنامه مهمانسرای دو دنیا ساخته است از فضای بسته و یک لوکیشن ثابت خارج می شد و گذشته شخصیت‌ها را نشان می‌داد.

اجرای این نشست را علی زادمهر بر عهده داشت و در پایان نشست شهاب حسینی و منوچهر اکبرلو به سوالات مخاطبان پاسخ دادند. استقبال مخاطبان از این نشست چنان بود که علاقمندانی از شهرهایی همچون یزد و چابهار به این نشست آمده بودند.




پشت پرده نجومی انتقال کاخ جشنواره!!؟

سینماروزان/حامد مظفری: انتقال کاخ جشنواره فجر از سالن‌های میلاد و ملت به سینماهای چارسو و فلسطین ، حرف و حدیث‌های مختلفی را شکل داده.

پیشتر درباره درست و غلط این انتقال در سینماروزان نوشتیم(اینجا را بخوانید) ولی پشت پرده این انتقال چیست؟

هم سالن همایش‌های برج میلاد و هم پردیس ملت که در سالهای قبل کاخ جشنواره بودند-مستقیم یا غیرمستقیم- متعلق به شهرداری هستند و حالا به جای آنها پردیس چارسو متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد و سینما فلسطین متعلق به وزارت آموزش و پرورش هستند که جایگزین شده‌اند.

این ردّپای مشترک شهرداری در سالن‌های قبلی متعلق به کاخ جشنواره را باید ریشه اصلی انتقال از میلاد و ملت به چارسو و فلسطین دانست؟

اینکه چرا مدیران جشنواره فجر چهلم تمایلی به استفاده از سالن‌های متعلق به شهرداری نداشته‌اند بیش از هر چیز ظن پیشنهادات مالی صاحبان سالن به دبیرخانه را به ذهن متبادر می‌کند؟
واکنش رسمی به این ماجرا را یزدان عشیری مدیرکل روابط عمومی سازمان داشته که ذیل طرح گلایه‌های فیلمسازان از کیفیت فنی سالن میلاد گفت: شرایط بهره وری و امکان استفاده از برج میلاد در این دوره فراهم نبوده است.

بله؛ “شرایط بهره‌وری” و “امکان استفاده” بیش از هر چیز ظن مالی را پررنگ می‌کند و احتمالا “شرایط”پرداخت پولی نجومی در کار نبوده که تقدیم شود و “امکان استفاده” از میلاد فراهم گردد؟؟

در سالهای قبل‌تر عمدتا برای استفاده از چنین سالن‌هایی هزینه‌های مالی قابل توجهی بر گرده جشنواره سوار نمی‌شد چون مدیران میلاد و ملت می‌دانستند هیچ فضایی برای برند شدن بهتر از کاخ جشنواره وجود ندارد.

ناگفته پیداست استقرار کاخ جشنواره در برج میلاد در دولت دوم احمدی‌نژاد و تداوم این انتقال تا هفت سال بود که اشتهار میلاد را چند برابر کرد به خصوص که در تمام فضاهای تبلیغاتی کاخ جشنواره چه فرش قرمزها و چه فتوکال‌ها سهمی ویژه برای برندینگ میلاد وجود داشت‌.

درباره پردیس ملت هم انتقال بخشی از کاخ جشنواره در دولت دوم روحانی به این پردیس، فضای تبلیغاتی ویژه‌ای را برای این پردیس فراهم کرد که هرچند مدیران سابق تصویرشهر نتوانستند از این فضا برای ترمیم کامل ایرادات و ارتقای آن استفاده کنند ولی حداقلش این بود که ملت از آن پردیسِ مُرده سالهای قبل فاصله گرفت.

اینکه برج میلاد برای همراهی با جشنواره چهلم فجر، درخواست نجومی داده‌، هرچند تایید رسمی نشده ولی بی‌سابقه است؟
یادمان نمی‌رود که در دوره سی و ششم جشنواره فجر، ابراهیم داروغه‌زاده دبیر وقت، به یکباره قید میلاد را زد و کاخ جشنواره را به ملت منتقل کرد. هرچند در آن دوران دلایل اصلی این امر کیفیت فنی پایین سالن اصلی میلاد بود ولی شنیده‌های غیررسمی حکایت داشت از آن که برای دراختیار گذاشتن میلاد به فجر درخواست مالی هنگفت شده!!

حذف میلاد از فجر این مزیت را داشت که فقط سه سال بعدتر برای استقرار جشنواره در آن، نه تنها هزینه‌ای برای دبیرخانه تراشیده نشد بلکه در سال آخر برگزاری فجر در دولت اعتدال، شهرداری حامی جشنواره هم شده و به عنوان اسپانسر به کمک جشنواره آمد.

اینکه امسال مجددا میلاد به دلیل پیشنهاد بالای مالی(!؟) کنار گذاشته شده ضررش بیش از فجر برای میلاد است. چون درنهایت دبیرخانه فجر می‌تواند با تمرکز بر چارسو و فلسطین و البته افزودن یکی دو سینمای دیگر پایتخت به این دو سالن، آلترناتیوی قدرتمند برای میلاد بتراشد.

آلترناتیوی بسیار کم‌خرج‌تر که خواه ناخواه هزینه‌های اضافی موجود در میلاد و فی‌المثل پذیرایی ویژه و تمام‌وقت را هم تعدیل خواهد کرد.

مدیران شهرداری اگر دیر بجنبند آلترناتیو طراحی شده توسط دبیرخانه فجر چهلم برای رهایی از میلاد، تثبیت شده و در سالهای آینده وضعیت وارونه خواهد شد یعنی آن گاه مدیران شهرداری هستند که برای تغییر وضع و بازگرداندن فجر به میلاد باید نجومی هزینه کنند.

پشت پرده نجومی خروج کاخ جشنواره از میلاد به چارسو
پشت پرده نجومی خروج کاخ جشنواره از میلاد به چارسو

 

 




یک تصمیم نادرست و یک تصمیم درست⇐تخصیص بازار موبایل به کاخ جشنواره فجر و تخصیص سینما فلسطین به صنف منتقدان!

سینماروزان/مهدی فلاح: سرانجام بعد از گمانه‌زنی‌های مختلف درباره بازگشت مرکزیت جشنواره به برج میلاد، دبیرخانه تصمیمی معکوس گرفت.

پردیس چارسو واقع در بازار موبایل چارسو به عنوان خانه جشنواره فجر چهلم و میزبان اهالی رسانه در چهلمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد و برنامه‌های اصلی جشنواره چهلم در پردیس چارسو برگزار خواهد شد.

علاوه بر این، سینما فلسطین که بخش دیگری از خانه جشنواره است به نیازهای منتقدان و بخشی از اهالی رسانه و مهمانان پاسخ خواهد داد.

هرچند تخصیص سینما فلسطین به صنف منتقدان، منطقی است و متاثر از غرولندهای مدام برخی از جامعه موسوم به منتقدان در گلایه از برج میلاد ولی تخصیص پردیس چارسو به کاخ رسانه، منطقی نیست.

فارغ از موقعیت مکانی پردیس چارسو که در بازار موبایل و محیطی پر ازدحام و شلوغ و آلوده واقع شده، این پردیس نمی‌تواند جوابگوی کاخ جشنواره فجر باشد.

شاید جشنواره‌های کوچک و خردی مثل کوتاه و حقیقت را بشود در چارسو برگزار کرد که همانها هم در روزهای تعطیل برگزاری، گرفتار هرج و مرج می‌شدند ولی جشنواره فجر را نمی‌توان در چارسو مرکزیت داد.

پردیس چارسو فقط می‌تواند پردیسی کمکی برای مرکزیت اصلی جشنواره باشد نه اینکه کلا بشود گرانیگاه برگزاری فجر.

چهلمین جشنواره فیلم فجر در دو بخش فرهنگی و رقابتی از 12 تا 22 بهمن 1400 به دبیری مسعود نقاش‌زاده برگزار خواهد شد.




تناقضات رخ‌داده مقارن با اکران “خانه پدری” ⇐ ممنوعیت نمایش در سینماهای حوزه هنری دربرابر نمایش با سانس‌های متعدد در پردیس منسوب به بنیاد ۱۵خرداد+حمله تند یک رسانه اصولگرا به ارشاد بابت صدور مجوز اکران دربرابر منطقی خواندن اکران به‌صورت محدود از سوی یک رسانه دیگر اصولگرا

سینماروزان: درست در روز نخست اکران “خانه پدری”کیانوش عیاری- که بالاخره بعد از ده سال و توسط فیلمیران روی پرده رفته-از یک طرف شاهد تفاوت سیاستگذاری نهادهای حاکمیتی در روی پرده بردن فیلم هستیم و از طرف دیگر شاهد واکنش‌های متفاوت دو رسانه اصولگرا به فیلم.

با تعابیر خاصی که از همان اولین رونمایی‌ها از فضای روایی فیلم ارائه شد و بخصوص منتسب کردن اسباب تعزیه به پدری دخترکش، توقیف “خانه پدری” توسط حوزه هنری قابل پیش‌بینی بود؛ اتفاقی که اکنون رخ داده و فیلم در هیچ کدام از سینماهای حوزه اکران نشده با این حال پردیس چارسو منسوب به بنیاد ۱۵خرداد، فیلم را در برنامه نمایش خود قرار داده است.

از آن سو علیرغم حمله تند رسانه اصولگرای “تسنیم” به ارشاد بابت اکران فیلم ولی رسانه اصولگرای “جوان” تلویحا نمایش محدود فیلم بدون سرگروه را منطقی دانسته است.

این تفاوت خط مشی‌ها و دیدگاه‌ها را کنار هم که بگذاریم درمی‌یابیم که حتی میان آنها که زمانی برای پایین کشیدن آثاری مثل “خانه پدری” اشتراک نظر داشتند نیز به‌مانند گذشته اتفاق نظر وجود ندارد.

“تسنیم” نوشت: آیا سازمان سینمایی صرفاً با اندکی تغییر در صدای صحنه اصابت دسته هاون به سر دختر و بدون حذف این تصویر، و همچنین قید ۱۵+ راضی به اکران آن شده؟! اگر چنین است، اکنون که طرح رده‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی با شکایت دادستانی کل کشور و حکم دیوان عدالت اداری متوقف شده، شورای صنفی نمایش باید در ارائه مجوز به «خانه پدری» تجدید نظر کند. کیانوش عیاری پس از ساخت «خانه پدری» فیلم دیگری با عنوان «کاناپه» ساخت که آن فیلم هم به دلیل حضور زنان بی‌حجاب (با کلاه‌گیس) در حال حاضر توقیف است اما با همین دست‌فرمان مدیران، باید به زودی منتظر اکران آن فیلم هم باشیم. به نظر می‌رسد سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی که از تابستان امسال بر این مسند تکیه زده است، مأموریت اکران فیلم‌های توقیفی را ادامه خواهد داد.

“جوان” با نقد محتوای خشن “خانه پدری” بر اکران کاملا محدود آن تاکید کرد و نوشت: اکران محدود خانه پدری با ۱۵ سالن در پایتخت پس از سال‌ها توقیف با هشدار سنی ۱۵ سال می‌تواند برای فیلمسازانی که فیلمشان را برای مردم می‌سازند این پیام را داشته باشد که متولی امر سینما در کشور به هیچ وجه با آثاری که می‌تواند موجب جریحه‌دار کردن احساسات عمومی شود مماشات نخواهد کرد و با سیاستگذاری‌های مختلف از جمله محدود کردن سالن و گیشه مقابل ترویج چنین آثاری خواهد ایستاد.




پایان عمر کاخ میلاد⇐مسعود نجفی: جشنواره سی و ششم در محلی به جز برج میلاد برگزار خواهد شد ⇐ ملت یا چارسو؟ کدامیک پردیس رسانه ها خواهد بود؟

سینماروزان: در اولین جشنواره بعد از اتفاقات 88 بود که سالن همایشهای برج میلاد به عنوان کاخ جشنواره معرفی شد و هفت سال متوالی به عنوان مرکز رویدادهای فجر به هنرمندان، اهالی رسانه و البته مقادیر زیادی هم علاقمند(!) بی ربط به هنر و رسانه سرویس داد.

جشنواره سی و ششم اما بدون میلاد برگزار خواهد شد. مسعود نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره با اعلام این خبر گفت: پس از سال‌ها (از دوره بیست و هشتم به بعد) که برج میلاد محل برگزاری ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر بود امسال مهمترین رویداد سینمایی کشور در محلی غیر از برج میلاد برگزار خواهد شد که به زودی معرفی می‌شود.
نجفی ادامه داد: در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر مکانی ویژه اهالی رسانه در نظر گرفته می‌شود و سینمای رسانه‌ها مستقل می‌شود.

تا قبل از 88 هم سینمای رسانه ها مستقل بود و سینماهایی مختلف از استقلال تا صحرا و فلسطین در سالهای مختلف میزبان رسانه ها بودند.

امسال هم بناست سینمایی مستقل به رسانه ها داده شود و به نظر میرسد شانس یکی از دو پردیس ملت یا چارسو برای آن که به سینمای رسانه ها بدل شوند بیش از بقیه است؛ بخصوص که هر دو سابقه برگزاری جشنواره هایی مختلف از بین الملل تا شهر و مقاومت و کوتاه را داشته اند.

در این بین اغتشاش و هرج و مرجی که به واسطه قرارگیری پردیس چارسو در یک مرکز خرید موبایل در یکی از شلوغ ترین نقاط شهر وجود دارد شانس آن را برای تبدیل شدن به سینمای رسانه ها کم میکند اما پردیس ملت هم علیرغم مجاورت با پارک ملت که فضایی دل انگیز برای کاخ رسانه هاست مشکل پارکینگ دارد.

باید منتظر ماند و دید در نهایت قرعه به نام کدامیک می افتد؟




برای دیدار با مخاطبان «اکسیدان»⇐جواد عزتی، امیر جعفری، شبنم مقدمی و رفقا به پردیس چارسو میروند

سینماروزان: بازیگران کمدی «اکسیدان» با مردم به تماشای فیلم می نشینند.

به گزارش سینماروزان جواد عزتی، امیر جعفری، شبنم مقدمی، شقایق دهقان، لیندا کیانی، رضا بهبودی و وحید آقا پور بازیگران و حامد محمدی کارگردان “اکسیدان” برای دیدار با مخاطبان و گپ و گفت با آنها به پردیس چارسو میروند.

عوامل “اکسیدان” یکشنبه 4 تیر ماه از ساعت 17 تا 23 در پردیس چارسو حاضر شده و در سانسهای مختلف همراه با مخاطبان به تماشای فیلم نشسته و بعد از تماشا هم درباره فیلم با آنها گپ می زنند.

برای رزرو بلیت جهت حضور در اکرانهای مردمی اینجا را کلیک کنید.

“اکسیدان” که با ممنوعیت پخش در سینماهای حوزه هنری روبرو شده در روزهای ابتدایی اکرانش پرمخاطب بوده است. این کمدی با پخش رسانه فیلمسازان به مدیریت حبیب اسماعیلی روی پرده است.




گزارش تصویری⇐در حال و هوای چارسو؛ پردیس جهانی فجر

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: پردیس چارسو در روزهای بهاری پایتخت به مرکز جشنواره جهانی فجر بدل شده است و گردانندگان در تلاش هستند الگویی تازه از برگزاری جشنواره در کشور را ارائه کنند.

 در ادامه برخی قابهای متفاوت ضبط شده از پردیس را مرور میکنیم؛ قابهایی شامل حضور هنرمندان و چهره ها در پردیس چارسویی که مرکز جشنواره جهانی است.

در این قابها از سینماگرانی نظیر بهمن فرمان آرا، کمال تبریزی و همایون ارشادی را داریم تا مترجمی نظیر لیلی گلستان همسر نعمت حقیقی و فرزند ابراهیم گلستان.

کمال تبریزی در جشنواره جهانی فجر
کمال تبریزی در جشنواره جهانی فجر

لیلی گلستان در جشنواره جهانی فجر
لیلی گلستان در جشنواره جهانی فجر

اشکان خطیبی و همسرش در جشنواره جهانی فجر
اشکان خطیبی و همسرش در جشنواره جهانی فجر

بهمن فرمان آرا و همایون ارشادی در جشنواره جهانی فجر
بهمن فرمان آرا و همایون ارشادی در جشنواره جهانی فجر

سحر دولتشاهی در جشنواره جهانی فجر
سحر دولتشاهی در جشنواره جهانی فجر

داریوش ارجمند در جشنواره جهانی فجر
داریوش ارجمند در جشنواره جهانی فجر

فاطمه معتمدآریا در حال برگزاری کارگاه آموزشی در جشنواره جهانی فجر
فاطمه معتمدآریا در حال برگزاری کارگاه آموزشی در جشنواره جهانی فجر

رضا کیانیان و خانواده یک شهید در جشنواره جهانی فجر
رضا کیانیان و خانواده یک شهید در جشنواره جهانی فجر




انتقاد رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان از تحریف سخنانش⇐هیچ سینمایی با عنوان “نمونه” معرفی نشده!

سینماژورنال: سید ضیاء هاشمی، رییس هیئت مدیرۀ‌ جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در گفتگو با سایت رسمی این صنف، از تحریف و سوء برداشت اخبار مربوط به شورای صنفی اکران توسط یک رسانه و مصاحبۀ مربوط به انتخاب سینمای نمونه، توضیحات زیر را ارائه کرد:

هیچ سینمایی به عنوان “نمونه” معرفی نشده!

با تحقيق و نگاهى ساده به گذشته مى‌بينيم از سال‌هاى پيش تاكنون وزارت محترم ارشاد در خصوص اکران غيرقانونى فیلم‌های خارجی در سالن‌های سینما برخورد جدى نداشته، و نبود عكس‌العمل قاطع در مقابل امرى خلاف كمك كرده این‌گونه تخلفات در هفته‌ها و ماه‌هاى متمادی ادامه داشته باشد.
در برهۀ زمانى حال، كه پردیس‌های مختلف سینمایی به هيچ‌وجه از نمایش سودآور فیلم‌های خارجی نمی‌گذرند! با همت شوراى صنفى نمايش، به واسطه كنترل و بازرسى‌هاى آشكار، مخفى و مستمر با اعمال فشار و اخطارهاى گوناگون تا حد قابل‌قبولى از اين گونه تخلفات كاسته شده است.
تا آنجا كه شنبه و یکشنبۀ هفتۀ گذشته به عنوان روزهای بدون تخلف دراكران به ثبت رسيد و به يمن آن و به منظور ترغيب، يكى از كارت‌هاى زرد سينماها حذف شد، و سينماى پرديس چارسو كه براى اولين بار به جمع ديگر همكاران خود در جهت پايان تخلفات اكران پيوسته بود مورد تشويق قرار گرفت كه متاسفانه خبر توسط یکی از رسانه ها، تحريف و از پرديس چارسو به عنوان سينماى نمونه ياد گرديد.
اين مساله اساساً درست نيست و هيچ سينمايى از سوى شورا به عنوان نمونه اعلام نشده است. سينماها و پرديس‌ها همين كه روزى بدون تخلف اكران را دركارنامۀ خود ثبت كنند جاى بسى خوشحالی‌ست.

دیگر هیچ سینمایی نمایش فیلم خارجی ندارد
كنترل و بازرسى آشكار و پنهان از روند اكران فيلم‌ها ادامه دارد و در موقع لزوم برخورد بسيار قاطع نيز صورت خواهد گرفت تا جايى كه شايد از اخطار، كارت زرد و قرمز شروع و به حذف سالن متخلف از چرخه اكران نيز برسد.
خیلی اوقات وقتی کنترل‌های بیرونی شدید می‌شود، یک رفتار به صورت نهادینه شده درمی‌آید. مثلا، در ابتدا بستن کمربند ایمنی خودرو با کنترل‌های شدید همراه بود، اما حالا خیلی‌ها دیگر بدون حضور پلیس هم کمربند ایمنی را می‌بندند.
براى سينماها و پرديس‌ها هم باید همین اتفاق بیفتد تا در بلندمدت، یک کنترل شدید بیرونی به یک کنترل درونی نهادینه شده تبدیل شود. به طور مثال، امروز می‌توانيم بگوييم هيچ‌يك از سينماهای تهران نمايش فيلم خارجى ندارند. امیدواریم که سینماهای کل کشور مثل سینماهای تهران به قانون احترام بگذارند.




آغاز رسمی اکران آثار خارجی در سینماهای کشور

سینماژورنال: در شرایطی که در هفته های اخیر اکران برخی فیلمهای خارجی بدون خرید رایت قانونی آنها و بدون داشتن پروانه نمایش در برخی پردیسها در حال انجام است در جلسه 14 تیرماه شورای صنفی نمایش تکلیف اکران فیلمهای خارجی به طور قانونی مشخص شد.

به گزارش سینماژورنال براساس تصمیم گیری شورای صنفی نمایش مقرر شد هر یک از سینماها که علاقمند به اکران فیلم های خارجی هستند می توانند فیلم های خارجی دارای پروانه نمایش را با دریافت حواله از شورای صنفی نمایش در سالن های سینما اکران کنند. به عبارت بهتر هر سینمایی که می‌خواهد فیلم خارجی نمایش دهد حتی بصورت یک سانس و یک بار نمایش باید علاوه بر پروانه نمایش، از شورای صنفی نیز حواله بگیرد.

 با اجرای این قانون از این به بعد باید منتظر این باشیم که از یک طرف شرایط عادلانه ای برای اکران فیلم خارجی در تمامی سینماها فراهم شود و نه فقط یکی دو پردیس خاص و از طرف دیگر آن یکی دو پردیس خاص هم فقط فیلمهایی را که دارای پروانه نمایش است نشان دهند.

اکران رسمی فیلمهای خارجی چند سالی بود که در کشور متداول نبود و اگر هم اکران فیلم خارجی داشتیم نه به صورت سراسری که به صورت محدود و البته بدون دریافت پروانه نمایش بود.

حالا اما شورای صنفی نمایش شرایطی را پیش آورده که اکران فیلمهای خارجی به صورت رسمی و بی گرفت و گیر قانونی انجام شود.




خودآگاهی بین‌الملل فجر از فقدان مخاطب خارجی

سینماژورنال: انگار دیگر برگزارکنندگان بین الملل فجر خودشان هم دریافته اند از مخاطب خارجی البته منهای برخی مجری های ماهواره ای(!) برای جشنواره شان خبری نیست.

به گزارش سینماژورنال در امتداد همین باخبری بوده که دیگر از نمایش زیرنویس انگلیسی برای فیلمها هم خبری نیست.

در روز چهارم فیلم فرانسوی “آنتوان چخوف” در حالی در بین الملل فجر به نمایش درآمد که علیرغم زبان فرانسه فیلم فقط زیرنویس فارسی برای آن قرار داده شده بود.

آیا این به معنای آن نیست که مدیران بین الملل فجر خودشان هم دریافته اند که ژست جهانی گرفتن نمی تواند برایشان مخاطب جهانی به ارمغان آورد؟




تخصیص سانس ویژه ۱۲٫۳۰ شب به “سالوادور…” در پردیس چارسو

سینماژورنال: در کنار سینما آزادی که به دلیل تقاضای بالای مخاطبان پنجشنبه دوازدهم فروردین از شب تا صبح به نمایش “سالوادور…” می پردازد پردیس چارسو هم برای فیلم سانس فوق العاده گذاشته است.

پردیس چارسو امشب راس ساعت 12.30 سانس فوق العاده برای “سالوادور…” قرار داده است.

پردیس چارسو که در خیابان جمهوری تقاطع حافظ قرار دارد از جمله پردیسهای مدرن پایتخت است که در ایام نوروز مخاطبان برای تماشای آثار سینمایی از آن استفاده کرده اند.

“سالوادور…” با پخش رسانه فیلمسازان تا اینجا رقم فروش 7 میلیارد را رد کرده است و استقبال مخاطبان از آن همچنان ادامه دارد.




سكوت معنادار اين تهيه كننده بر جدالي مشابه با جنگ اكوادور و پرو

سینماژورنال: چند روزي است مجادله قلمي بين يك منتقد و يك فيلمساز  كه سابقه تئاتري اش پررنگتر از سينماست، خوراك سايتهاي مختلف و بعضاً صفحات روزنامه ها شده تا در دوره فترتي كه بعد از فروكش كردن تب و تاب اعلام اسامي فيلم هاي پذيرفته شده تا زمان شروع رسمي جشنواره هر ساله ايجاد مي شود، تنور جشنواره با شيبي ملايم هنوز روشن بماند.

به گزارش سینماژورنال شاید اگر در اين دوران بي خبري يا كم خبري كه تب خبري گلدن گلوب و اسكار هم فعلا فروكش كرده چه برسد به فجر خودمان كه تازه‌ترين خبرش مي شود اعطاي حكم مديريت سالن سينما به بازيگر پيشكسوت(!) اين مجادلات صورت نمي گرفت و هياهوي بسيار براي هيچ به راه نمي افتاد مطمئناً این مجادله هم چنان که باید مورد توجه رسانه ها قرار نمی گرفت.

درست مانند جنگ اكوادور و پرو كه همزمان با شروع جنگ ميان ايران و عراق، دو كشور نفت خيز در خاورميانه  و هر دو همسايه ابرقدرت شرق و هر دو مرتبط با آبراهه هاي بين المللي، شروع شد و آن قدر جنگ اين سوي جهان در خاورميانه به لحاظ خبري مهم و حياتي بود كه پرو و اكوادور مجبور شدند از بي اعتنايي جامعه جهاني و كم اهميت دانسته شدن از سوي آژانس هاي خبري پس از هشت روز به توافق برسند و صلح كنند!

امري كه اين سو هشت سال طول كشيد، حالا اين مجادله هم همانند آن جنگ در نطفه مي توانست عقيم بماند اگر در غياب خبرهاي مهمتر صورت نمي گرفت و مثلاً در بحبوحه جشنواره بود.

نامه‌هایی که برای معرفی کارنامه نگارندگان به مخاطب نگاشته شده
اما چند نكته در باب اين مجادله قابل اشاره است.

نخست نامه هاي سرگشاده هر يك به ديگري به گونه اي است كه بر خلاف نامه هاي اين چنيني به جاي آن که مخاطب طرف مقابل باشد ، مخاطب خواننده هاي اين نامه در سايتها و روزنامه ها هستند كه باید با خواندن عبارات این نامه ها، از سوابق نويسنده نامه باخبر شوند ، گويي يك پشت پرده دوستانه اي بين دو نفر قبلاً شكل گرفته و قراري گذاشته شده كه هر يك به بهانه حمله به ديگري از سوابق حرفه اي و هنري اش كه مشعشع مي‌پندارد سخن براند و در مقام اثبات خويش برآيد و جالب اينكه مرور گذشته هريك به گونه اي عنوان ميشود كه خاستگاه فكري و چرايي موقعيت فعلي اش بازگو شده و بر آن تكيه شود.

از سوره سینما تا سرود سرخ برادری
معززي نياي منتقد از ١٣٧١ و حضور در نشريه هنري حوزه  آن سال سخن مي گويد كه آنهايي كه “سوره” و بعدتر “نقد سینما”ی  آن سالها را خوانده‌اند مي‌دانند يعني چه و رحمانيان اجراي تئاتري  به نام “سرود سرخ برادري”  در ١٣٦١ را يادآور مي شود كه باز دانستگان بدانند يعني چه.

وقتي آجر به آسياب مي بريم توقع گرفتن آرد نداشته باشيم؟
در مورد رحمانيان گفتني ها را بسيار پيش از حسين معززي‌نيا سينماژورنال قلمي كرده است(اینجا را بخوانید) اما همين يك جمله بس كه وقتي شما اغلب از رانت يك مدير سالن كه دوست و بازيگرتان است استفاده مي كنيد ديگر چه انتظاري داريد كسي كه دوستي نزديك با مديريت هاي كلان و بسيار مهم تري در اين زمينه دارد از آن استفاده لازم را نبرد و به قول معروف وقتي آجر به آسياب مي بريم توقع گرفتن آرد نداشته باشيم؟!

آیا همان طور که باید از کنار ایرادات جشنواره گذشت نباید بیخیال ایرادات سینما شد؟
اما در مورد جناب معززي نيا گفتني است ايشان پس از تلاشهايي ناموفق در آنونس سازي از جمله براي فيلم هايي از جيراني و افخمي كه در همان حوزه هنري آن سالها انجام شد، ده سال بعد از آن ١٣٧١ معهود، همچنان  به عنوان يك منتقد شناخته مي شوند و مجله‌ای نيز با حمایت مهمترین ارگان شهری، روانه كيوسك ها مي كنند.

حال سوال اينجاست كه اگر حرف به فرض شما که تلويحاً و با اين مضمون مي فرماييد كه باباجان اينجا فجر است و اسكار نيست و بیله ديگ بیله چغندر و من خودم از ١٣٧١ دارم آسيب شناسي مي كنم جشنواره را و كارنامه قطوري در اين زمينه دارم و بيش از اين صحبت كردن راجع به كاستي هاي فجر، آب در هاون كوفتن است و اين نارسايي ها و نارضايي ها حالا ديگر جزو پيكره فجر شده و به جاي نقد قواعد بازي اش را بپذيريم، قبول کنیم آن گاه باید به شیوه خودتان فعالیت تان در مقام منتقد هم زیر سوال برود؟

یعنی بايد به خود شما عيناً همين جملات را راجع به اغلب فيلم هاي سينماي ايران كه نه بودجه  كلان دارند و نه حمايت هاي مديريتي را و آماج نقدهاي پرخاشگرانه در مطبوعه متبوعه شما قرار مي گيرند بیان کرد و پرسید چرا شما در نگاهي كلان تر نقد  فيلمهاي سينماي ايران را بخاطر نبود سرمايه بخش خصوصي و اعمال سانسور و مميزي در همه دوره ها و هزار و يك مشكل ديگر، تعطيل نمي‌كنيد و به قاعده بازي كه پذيرفتن اين سينماست تن در نمي دهيد؟

چون خوب مي دانيد تعطيلی نقد به بهانه مشكلات بنيادي يا عارضي هر پديده اي خلاف عقل است. شما نقد را تعطيل نمي كنيد تا عنواني را كه در سينما به آن دست يافته ايد از دست ندهيد و حتی اگر بخواهند با گفتن اين گونه تعابیر شما را در رودربایستی تعطيلي مجله تان بياندازند باز شما باهوش تر از آنيد كه در اينجا منكر نقد شويد.

سکوت معنادار فیلمبردار سابق و تهیه کننده فعلی فیلم رحمانیان
اما آنچه در خلال اين مجادلات براي حرفه اي هاي سينما جذاب است پرگويي هاي اين دونفر نيست بلكه سكوت معنادار تهيه كننده فيلمي است كه به بهانه انتخاب نشدنش براي سوداي سيمرغ اين مجادلات پاگرفته.

تهيه كننده‌اي كه يكي از بهترين هاي فيلمبرداري سينماي ايران است و خود دستي در نوشتن و كارگرداني دارد، تهيه كننده اي كه عليرغم نگراني از سرمايه يك و نيم ميلياردي فيلم آن طور كه در اين مجادلات ادعا و از سوي مقابل تاييد شده(!) بايد به ميدان بيايد و اما فعلاً کلمه‌ای موضع‌گیری نمیکند و البته که بدون موضع‌گیری برنده بازي است چرا كه نام فيلمش در ميانه اين “هياهوي بسيار براي هيچ”  كمي بيشتر بر زبانها افتاده است.




تقدیر نیکی کریمی از شهلا ریاحی در پردیس چارسو

سینماژورنال: نیکی کریمی از شهلا ریاحی به عنوان اولین کارگردان زن تاریخ سینمای ایران تقدیر می کند.

به گزارش سینماژورنال کریمی که بیش از سه دهه در سینمای ایران به عنوان بازیگر و کارگردان مشغول به فعالیت است همزمان با اکران «شیفت شب» به عنوان آخرین تجربه فیلمسازی اش از شهلا ریاحی اولین کارگردان زن سینمای ایران و بازیگر پیشکسوتی که در فیلم های زیادی به ایفای نقش پرداخته است به پاس شش دهه فعالیت هنری این بانوی سینمای ایران تقدیر می کند.

شهلا ریاحی که سالهاست فعالیت بازیگری ندارد متولد ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است و از سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب های طلایی» به عنوان بازیگر وارد سینما شد و در کارنامه اش بازی در فیلم هایی چون «پرنده کوچک خوشبختی»، «پرستار شب»، «گل مریم»، «در مسیر تندباد»، «مرگ پلنگ»، «بچه‌های طلاق»، «دلشدگان»، «دوفیلم با یک بلیت»، «راه و بیراه» و «می‌خواهم زنده بمانم» دیده می شود.

وی در سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و با تنها تجربه فیلمسازی اش نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد.

این مراسم ساعت 18 روز یک شنبه 8 آذر پیش از نمایش «شیفت شب» در پردیس سینمایی چارسو برگزار می شود.