پفک و چیپس غیرتجاری و سودمند هستند و فیلمهای مخاطبپسند، تجاری و مُضر؟
|
سینماروزان: پرسشی که بنده از مدیران رسانه ملی دارم این است که مگر پفک و چیپس و لبنیات و… تجاری نیست که شما تبلیغات آن را از تلویزیون پخش می کنید؟ پس چرا وقتی نوبت به فیلم های تجاری مخاطبپسند می رسد این کار را انجام نمی دهید و حاضر نیستید تبلیغ آن ها را بکنید؟
عبدالله علیخانی تهیهکننده باسابقه با بیان مطلب فوق به سینماپرس گفت: چرا وقتی یک فیلم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نمایش گرفته و روی پرده است به تیزرش مجوز پخش تلویزیونی نمیدهند؟ چرا اینقدر فاصله بین وزارت ارشاد و صدا و سیما زیاد است؟ آیا پفک و چیپس غیرتجاری و سودمند هستند و فیلمهای مخاطبپسند، تجاری؟
تهیه کننده فیلم های سینمایی «عطش» و «کما» تأکید کرد: وقتی رسانه ملی به فیلم های سینمایی بیتوجهی میکند تهیه کننده مجبور است که دست به دامان فضای مجازی شود چراکه تبلیغ در فضای مجازی راحت است و دیگر کسی به دنبال مجوز داشتن یا نداشتن فلان تیزر نیست و یا محدودیتی برای نشان دادن یک صحنه خاص یا خواندن آواز و… وجود ندارد.
مدیر پویافیلم گفت: بدیهی است که تلویزیون هم مخاطب خود را دارد اما از آنجا که سیاست های عجیبی در تلویزیون حاکم است اغلب شاهد هستیم که آن ها تبلیغات فیلم های گیشه ای را نمی کنند و اگر خیلی منت بگذارند و همت کنند تنها تبلیغ فیلمهای جنگی را پخش می کنند.
علیخانی افزود: اگر امروزه به ظاهر اوضاع سینما خوب است به ضرب و زور آگهی فیلمها در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان است در غیر این صورت سینماها همین میزان مخاطب را هم نداشتند. چرا تمهیدی اندیشه نمیشود که امکان تبلیغ برای یکایک فیلم های سینمایی در شبکه های سراسری رادیو و تلویزیون فراهم شود تا تهیهکنندگان مجبور نباشند به فضای مجازی و ماهواره ها مراجعه کنند؟
سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای پیمان معادی نیست!/بهرام رادان: علی مصفا و لیلا حاتمی از تماشای فیلم به وجد آمدند/عبدالله علیخانی: هر هفته منتظر توقیف بودیم!/شاهنشینان خانه سینما، “آواز قو” و بخش خصوصی را بایکوت کردند تا ارگانیها جایزه بگیرند!/حسین فرحبخش: وصیتنامه عقیدتی من همان سکانس بگومگوی جمشید آریا و قاسم زارع است!/ساره آرین: سعید اسدی علاقهای به حضور من نداشت!
|
سینماروزان: بیش از دو دهه پس از تولید درام ماجراجویانه “آواز قو” توسط موسسه پویافیلم، جعبه سیاه تولید این فیلم در مستند “از ایده تا اکران” به تهیهکنندگی ناهید دلآگاه باز شد.
در این مستند که از شبکه مستند تلویزیون روی آنتن رفت، عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیهکنندگان فیلم، سعید اسدی کارگردان و بهرام رادان و ساره آرین بازیگران اصلی حضور داشتند.
بخشهای خواندنی گفتههای این چهار نفر را بخوانید:
*سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای معادی نیست!
–فیلمنامه آواز قو برای پیمان معادی نیست، برای خودم است و من آن را در آمریکا نوشتم با محوریت جوانی که از دارالتادیب فرار میکند و درنهایت کارش به فرار به مکزیک میرسد.
–زمانی حمید جَمدَر از نیروهای معاونت فرهنگی فارابی با توجیه پرهزینه بودن تولید فیلم “یو اس اس اس وینسنس” که درباره شلیک ناو آمریکایی به ایرباس ایرانی بود، از من خواست طرح لوباحت ارائه بدهم و من نسخه ایرانی “آواز قو” را دادم با محوریت همان جوان و این بار جوان قصه به جای مکزیک سر از ترکیه درمیآورد. در هر شکل فیلمنامه اصلی برای خودم است و در خانه سینما و فارابی هم ثبت شده بود. پیمان معادی جوان مستعدی بود و فقط در حد افزودن تعدادی دیالوگ مرتبط با کلانتری کنار ما بود.
–در انتخاب بازیگر زن همیشه دنبال امکان دیگری به جز ساره آرین بودم ولی ایشان همه تلاشش را کرد و از خیلیها هم بهتر بود.
–تهیهکنندههای اولیه “آواز قو”-غلامحسین بلوریان و هوشنگ نورالهی-میگفتند آن سکانس کله زنی رادان به مامور انتظامی را حذف کن ولی من زیربار نرفتم چون اصلا منطق اتفاقات بعدی را زیر سوال میبرد تا رسیدم به پویافیلم که انصافا با حداقل تغییر، فیلمنامه را به تولید رساندند.
— “آواز قو” یک فیلم ملی بود چون درد مردم را واکاوی میکرد و وقتی با مخاطبان به طور نامحسوس فیلم را میدیدم اغلب میگفتند: طرف، چه فیلمی ساخته!
–در جشن خانه سینما کلی نامزدی داشتیم ولی متاسفانه یکی دو نفر از همکاران سیاستباز، توطئه کردند تا رأی گیری تکرار شود و فیلم، رأی نیاورد! قرار بود حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی جایزه بهترین فیلم سال را بگیرند ولی رئیس آن زمان جشن بعدا به من گفت آنها رأی گیری را تکرار کردند چون گمان میکردند اگر فرحبخش جایزه بگیرد، خدا را بنده نخواهد بود! وگرنه از فیلم تا فیلمنامه و تدوین و کارگردان و بازیگری “آواز قو” کاندید دریافت جایزه بود
*حسین فرحبخش: وصیتنامه من همان سکانس عقیدتی “آواز قو” است!
–امید روحانی واسطه معرفی سعید اسدی و فیلمنامه آواز قو به ما شد آن هم در نیمه دوم سال ۷۹ که اصلا برنامه مان پر بود و نمیخواستیم کار کنیم. چون “تکیه بر باد” را میخواستیم اکران کنیم و “دوستان” هم که تازه رفع توقیف شده بود، در مسیر اکران بود و “شبهای تهران” هم در پيش تولید ولی فیلمنامه “آواز قو” آن قدر خوب بود که تصمیم گرفتیم آن را بسازیم.
–ساره آرین را بهرام رادان معرفی کرد که جزو اقوامش بود و چون هم رادان و هم آرین کم تجربه بودند رفتم سراغ رفیق قدیمی ام آتیلا پسیانی و او را آوردم به عنوان بازیگردان که همه را هم راه انداخت. من به آتیلا گفتم من یک هفته ای بازیگر میخواهم و او یک هفته فشرده چنان با رادان کار کرد که شد بازیگر حرفه ای و تحویل داده شد به سینمای حرفه ای. ساره آرین هم کم نگذاشت و خودش نخواست بازیگری را ادامه دهد وگرنه از خیلی ها بیشتر یاد گرفت.
–۶۰ روز فیلمبرداری “آواز قو” طول کشید و حین این ۶۰روز بسیار منضبط پیش رفتیم.
–بازی جمشيد اسماعیل خانی در فیلم بی نظیر بود و با اینکه نقش مکمل داشت ولی فقط در همان سکانس سیلی زنی به رادان، تنها کلوزآپ ش پر از حس و حال و التهابی است که گاهی بازیگران اصلی هم از القای آن عاجزند.
–جمشید آریا به جای بازیگری، کاراکتر فتاح را آفرید و هنوز خیلی ها بعد از زینال بندری، حاج فتاح آواز قو را بهترین و سمپاتیک ترین نقش جمشید آریا میدانند.
–سکانس درگیری لفظی جمشید آریا و قاسم زارع و بحث بر سر حکومت علوی و اموی را یک سکانس عقیدتی دیدم و خودم نوشتم و اصلا وصیت نامه من یکی همین فیلم است و یکی “زندگی خصوصی”.
–افرادی که آن زمان فیلم را دیدند ۲۰ ساله بودند و حالا نوجوان ۱۵ ساله که آن موقع زنده نبود هم فیلم را دیده و دوست دارد چون “آواز قو” فیلم مردم و فیلم زندگی مردم است.
–“آواز قو” جزو معدود فیلمهایی است که حتی مردم با تماشای آنونس و با نمای کله زنی، کیف میزدند و تبلیغ خوبی بود برای اکران فیلم.
— “آواز قو” بیشتر از یک میلیارد و ۱۵۰میلیون(با بلیت ۴۰۰ تومانی)در کل ایران فروخت و فقط ۳۵۰میلیون در تهران و مثلا ۱۵۰میلیون در شیراز فروخت و در مجموع حدود سه میلیون نفر در اکران سینما فیلم را دیدند و ده ها میلیون نفر در شبکه خانگی و بعد شبکه های ماهواره ای و…
–فیلم “آواز قو” باقیات صالحات من است چون مردم فیلم را دیدند و دوست داشتند و هیچ وقت هم کهنه نشد.
*عبدالله علیخانی: هر روز منتظر توقیف بودیم!
–فیلمنامه آواز قو را ابتدا هوشنگ نورالهی-تهیهکننده “باشو..”-و غلامحسین بلوریان میخواستند بسازند ولی نشد چون فکر میکردند نمیتوانند پروانه بگیرند و بدون ممیزی فیلم را بسازند.
–پس از اکران هر هفته منتظر توقیف بودیم و ما هر لحظه نگران بودیم که امروز توقیف میشود یا فردا؟ حتی سینماداران متعجب بودند که چطور پروانه گرفته.
–شاه نشینان خانه سینما فیلم “آواز قو” را از فهرست جوایز حذف کردند تا پویافیلم و بخش خصوصی بایکوت شود و بجایش آثار ارگانی و متصل، به روال همه ساله جایزه بگیرند.
–در اولین اکران خصوصی در سینما سپیده با چند همکار و ازجمله محسن وزیری که فیلم را دیدیم اولین سوالشان این بود که آیا فیلم مجوز دارد؟
–در خانه سینما درست یک روز قبل از اکران، فیلم را نشان دادیم تا خدای نکرده گرفتار تحلیل های مغرضانه نشویم و فیلم جان سالم به در ببرد.
*ساره آرین: بعد از “آواز قو” مربی اسکی شدم!
–بعد از “آواز قو” ازدواج کردم و همسرم مربی اسکی بود و این شد که اسکی را ادامه دادم و حالا مربی اسکی هستم و یک پسر گل دارم ولی شاید هم دوباره برگشتم به بازیگری. بعد از “آواز قو” با اینکه بازی نکردم ولی همچنان مرا می شناسند ولی من به دنبال تشکیل خانواده رفتم و ضرر هم نکردم!
— “آواز قو” سوژه گرمی داشت و حرف دل جوانان را میزد و در اکران های خصوصی، واقعا تشویق شدیم و بعد از سالها هنوز در فضای مجازی دیالوگهایی مثل “خاک من کجاست فتاح؟” بازنشر میشود.
–من خودم امکان مهاجرت داشتم ولی چون خانواده ام را دوست داشتم، نرفتم و در ایران، ماندم و راضی هم هستم.
–جمشید آریا برخلاف شمایل خشن بسیار مهربان و منعطف بود و خیلی کمک کرد که من بتوانم راحت کار کنم.
— حسین فرحبخش و آتیلا پسیانی موافق حضور من بودند ولی سعید اسدی کارگردان باسواد فیلم، مخالف بود. حق هم داشت و میخواست بازیگر حرفه ای بیاورد ولی وقتی دید استعدادش را دارم، کمک کرد…
*بهرام رادان: “آواز قو” علی مصفا و لیلا حاتمی را به وجد آورده بود
— “آواز قو” چهارمین کار من بود و بزرگان بازیگری که در کار بودند خیلی بهم کمک کردند و آنچه باعث موفقیت شد مجموعه اجراهای ما بود و نه فقط یک بازی.
–به غیر از بسیاری از همکاران، علی مصفا و لیلا حاتمی که فیلم آواز قو را در خانه سینما دیده بودند از تماشای آن به وجد آمده بودند، تماس گرفتند و تبریک گفتند.
–دیالوگهای فیلم، درخشان بود و در ذهن مخاطبان، حک شد.
–مهمترین ویژگی آواز قو، ماندگاری است. مخاطب سینما و مردم با چند فیلم مرا به یاد میآورند و یکی هم “آواز قو”.
طعنه عبدالله علیخانی به انفعال مدیران فرهنگی در حمایت جدی از اهالی سینمای کرونازده⇐پدری کردن به این نیست که هر شب بیایی خانه و گوش بچهات را بپیچانی که چرا نمرهات کم شده!!!
|
سینماروزان: بیشتر از هفت ماه از رکود کرونایی دامنگیر سینما و اهالی آن گذشته ولی با وجود شمار اندک اهالی سینما نسبت به بسیاری از صنوف دیگر همچنان سازوکاری برای حمایت جدی و مداوم از اهالی سینما اتخاذ نشده.
کل اعضای خانه سینما به پنج هزارنفر نمیرسد ولی از ابتدای سال تاکنون جز یک سبدکالای حداقلی که آن هم با حذف هزاران سینماگر در نقطهای دورافتاده، اعطا شد هیچ بسته ارزاق دیگری نصیب سینماگران نشده؛ این اتفاق درحالیست که خانه کارگر با حدود دو میلیون عضو در شش ماه اخیر به طور مرتب مشغول اعطای سبدکالا به تمام اعضا است.
عبدالله علیخانی از تهیهکنندگان و پخشکنندگان کهنهکار سینمای ایران با انتقاد از اهمالهای مدیریتی در حمایت از سینماداران به ایلنا گفت: وقتی برای نگهداری سالن سینما ماهانه ۲۵ میلیون تومان هزینه میکنم، سازمان سینمایی میخواهد ۲۰ میلیون تومان به من کمک کند یا ۱ میلیون تومان؟ اگر قرار است رقمهایی پرداخت شود که در مقابل هزینههای نگهداری سالن سینما ناچیز است همان بهتر که پرداخت نشود.
علیخانی ادامه داد: با این رقمهای ناچیز، کدام بخش از هزینههای ما جبران میشود؟ من از عید امسال که سینماها تعطیل است تا امروز بیش از ۲۰۰ میلیون تومان هزینه کردم. با کمکهای یک میلیون تومانی کجای این هزینهها جبران میشود؟ آن رقمها را هم نمیگیرم تا منتی سرم نباشد.
مدیرعامل موسسه سینمایی پویافیلم متذکر شد: هر سینمایی در اندازه خودش باید سنجیده شود. سینمای عصر جدید در روزهای عادی و زمانی که کرونا نبود روزانه یک میلیون تومان به طور میانگین فروش داشت که با شیوع کرونا و شرایطی که وجود دارد روزانه ۴۰ هزار تومان در گیشه بلیت میفروشیم یعنی بیشتر از ۵ یا ۶ مشتری وارد سینما نمیشود.برای سالن سینما فرقی نمیکند کل ظرفیت ۶۰۰ نفری آن پر شود یا ۵ نفر پای یک فیلم بنشیند.وقتی چراغ سالن سینما روشن میشود باید تمام خدمات ارائه شود. از روشن کردن تهویه سالنها تا حضور پرسنل و آپاراتچی و مسئول گیشه و … باید آماده شود. لامپهای پروژکتور تاریخ و ساعت مصرف دارد. هر بار که روشن میشود از عمر آن کم میشود و باید در یک بازه زمانی تعویض شود. این هزینههای جاری یک سالن سینما است که باید در نظر گرفته شود.
این تهیهکننده باسابقه خاطرنشان ساخت: پدری کردن به این نیست که هر شب بیایی خانه و گوش بچهات را بپیچانی که چرا نمرهات کم شده است. پدری کردن یعنی اینکه تمام امکانات را برای فرزندانت فراهم کنی.وزارت ارشاد و سازمان سینمایی چه حمایتهایی در این مدت از سینماگران کردند؟ نمیشود این جاده بین سینماگران و مدیران یکطرفه باشد و تنها از سینماگران توقع داشته باشند که در این مسیر همراهی کنند و هیچگونه حمایتی از سوی مدیریت دولتی نباشد.
علیخانی تاکید کرد: ما تمام نیروهایمان را حفظ کردیم چون به سرمایه نیروی انسانی اعتقاد داریم.تمام افرادی که برای سینمای عصر جدید کار میکنند همگی در حوزه کاری خودشان متخصص هستند و نمیتوان به راحتی آنها را از کار کنار گذاشت و بعد که سینما رونق گرفت دوباره به سراغشان رفت.تخصص در سینما با سالها حضور و تجربه به دست میآید و به راحتی نباید آن را از دست داد.
پرسش یک رسانه اصولگرا از مصطفی کیایی⇐چرا در “مطرب” حتی از خالتورهای تولیدی پویافیلم هم عقبتری؟؟
|
سینماروزان: مصطفی کیایی که تجربه تولید آثاری قابل اعتنا همچون “خط ویژه”، “ضدگلوله” و “چهارراه استانبول” را در کارنامه دارد در تازهترین فیلمش “مطرب” به دام نوعی تجاریسازی سطحی افتاده که انتقاد بسیاری از دوستداران آثارش را موجب شده.
مساله بر سر روی آوردن کیایی به سینمای گیشه نیست بلکه مساله بر سر عدم رعایت چارچوبهای اولیه تولید در چنین نوع سینمایی است.
روزنامه اصولگرای “جوان” در تحلیلی بر سینمای تجاری این سالها به بررسی چرایی افتادن کیایی در دام سطحیسازی پرداخته است.
متن تحلیل “جوان” را بخوانید:
جریان فیلمسازی تجاری در سالهای اخیر به ورطه تولید کمدی-موزیکالهایی افتاده که بیش از آن که وامدار کمدیهای کلاسیک یا موزیکالهای کالت باشند به واریتههایی بدل شدهاند مشتمل بر مقادیری بشکن و بالابنداز و شوخیهای اروتیک کلامی.
اگر تا یک دهه قبل فقط دو تا سه دفتر تولید حوالی چهارراه استانبول بودند که مبادرت به تولید چنین آثار خالتوری میکردند در پنج سال اخیر حتی برخی از فیلمسازانی که مدعی اندیشهورزی بوده و تا شورای مرکزی صنف کارگردانان هم راه یافتهاند هم به سراغ این سبک فیلمسازی رفتهاند.
توجیه این جماعت، شکست تجاری آثار اندیشمندانهشان است بی آن که حواسشان باشد اگر با هر شکستی، کارگردان بخواهد وادهد و مسیری را برود که مورد انتقاد قبلتر خودش بوده، طبیعی است که هیچ پیشرفتی در کارنامهشان رخ نخواهد داد.
منوچهر هادی از جمله سینماگرانی است که بعد از شکست فیلمهایی خوش ساخت نظیر “زندگی جای دیگریست” و “کارگر ساده نیازمندیم”، به دام خالتورسازی افتاد و به “سالوادور…” و “رحمان۱۴۰۰” رسید.
مصطفی کیایی دیگر سینماگری است که با وجود داشتن تجربههایی قابل اعتنا مثل “خط ویژه”، “ضدگلوله” و “چهارراه استانبول” مسیر خالتورسازی را پیش گرفته و “مطرب” را ساخته که بلحاظ کیفی حتی از خالتورهای تولیدی پویافیلم هم عقبتر است. چرا؟
هم منوچهر هادی و هم مصطفی کیایی تلاش برای بازگشت مالی و ماندن در کورس کارگردانی را عامل این تغییر مسیر دانستهاند ولی سوال آنجاست که چرا حتی برای تغییر مسیر به سینمای تجاری، فیلمهایی آبرومندتر تولید نکردهاند؟
سینمای ایران تجربیات امثال داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی را پیشرو دارد که حتی وقتی به سمت سینمای تجاری آمدند فیلمهایی مانند “اجاره نشینها” یا “سگ کشی” را ساختند که نه فقط در زمان خود که در دهههای بعد همچنان مخاطبپسند و سرپا باقی ماندند.
در گونه استراتژیک هم قلهای به نام ابراهیم حاتمیکیا را داریم که حتی سیاسیترین موضوعات را هم بهگونهای مخاطبپسند دراماتیزه میکند تا بتواند هم استانداردهای سینمایی را ارتقا دهد و هم مخاطب را به سینماها بکشاند.
چرا کارگردانان جوان مدعی اندیشهورزی، چنین الگوهایی را برای سودآوری در گیشهها لحاظ نمیکنند و بهجای کار بر روی کمدی-موقعیتهای استاندارد و جذاب به سمت سادهترین کار که خالتورسازی است میروند؟؟
اساسا اگر بنا باشد هر شکست تجاری مقدمهای باشد برای خالتورسازی چرا این همه نهاد و ارگان دولتی و شبهدولتی به نام حمایت از سینماگران مشغول دریافت بودجههای میلیاردی هستند؟؟ آیا بهتر نیست برای امتداد حرکت امثال کیایی و هادی در مسیری پالوده هم که شده، به هنگام شکست تجاری، همین ارگانها باشند که به یاریشان بشتابند تا به دام “مطرب” و “رحمان…” نیفتند؟؟
یک تهیهکننده باتجربه سینما با مرور نقاط ضعف مهمترین ارگان زیرمجموعه سازمان سینمایی بیان داشت⇐وضعیت فارابی شبیه توصیفی شده که حجت الاسلام قرائتی از برخی ادارات دولتی ارائه داد!/یکی پیدا شود و بگوید خروجی فارابی طی سالهای اخیر چه بوده؟/این مکان بزرگ و این بودجه عظیمی که به فارابی رسیده چه دستاوردی برای سینما داشته؟/چرا اغلب فیلمهای فارابی یا اکران نمیشود یا در اکران شکست میخورد؟؟/چرا فارابی بودجه ها را به باد میدهد و کمکی به گیشه سینماها و افزایش مخاطب نمیکند؟؟
|
سینماروزان: حسین انتظامی با شعار چابک سازی وارد سازمان سینمایی شد و البته با ادغام موسسه رسانه های تصویری و مدرسه ملی سینما نشان داد که به دنبال عملی کردن شعارهایش است. با این حال علیرغم تحسین این ادغامها از سوی سینماگران، همچنان این اعتقاد وجود دارد که زیرمجموعه های سازمان باید بیش از اینها به سمت چابک سازی پیش بروند و در این بین بنیاد فارابی با انبوه شوراهایی که در آن هست باید هدف بعدی چابک سازی باشد.
عبدالله علیخانی تهیه کننده سینما در خصوص افول جدی بنیاد سینمایی فارابی در دوران مدیریتی دولت بنفش به «سینماپرس» گفت: بنیاد سینمایی فارابی طی سالهای اخیر هیچ خروجی و بازدهی مثبتی نداشته است؛ مسئولان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد باید با دقت عملکرد این نهاد را رصد کنند.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «تکیه برباد» و «آواز قو» افزود: سوأل اصلی بنده از مدیران سینمایی و دست اندرکاران بنیاد سینمایی فارابی این است که خروجی این بنیاد طی سال های اخیر چه چیزی بوده است؟ این مکان بزرگ که در اختیار این بنیاد قرار گرفته و این بودجه عظیمی که سالانه به این بنیاد اختصاص پیدا می کند چه خروجی و دستاوردی برای سینمای کشور داشته است؟ این نهاد طی این سال ها چه کار مثبتی برای سینمای کشور انجام داده که ما از آن بی اطلاع هستیم؟
وی در همین راستا یادآور شد: زمانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنیاد سینمایی فارابی برپا شد، هدف بر این بود که این نهاد یاری دهنده سینماگرانی باشد که می خواهند فیلم هایی بر اساس نیازهای روز جامعه تولید کنند اما هرچه از عمر این بنیاد سینمایی گذشت ما شاهد بودیم که مدیران آن هیچ سرمایه گذاری خاصی برای تولید فیلم هایی که بتوانند مخاطبان انبوه را جذب سالن های سینما کنند انجام ندادند.
علیخانی ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی در اغلب دوران حیاتش تنها از فیلم های گلخانه ای و مسئول پسند حمایت کرد که اغلب آن ها هم روی دستش ماند به نحوی که یا اصلاً اکران نشد و یا اگر اکران شد در گیشه شکست های سنگینی را تجربه کرد.
این تهیه کننده پیشکسوت سینمای کشور خاطرنشان کرد: علاوه بر مبحث تولید که چنین مشکلاتی را داشت یکی دیگر از معضلات مهم بنیاد سینمایی فارابی این بوده و هست که کسانی که در شوراهای آنجا حضور دارند اغلب افراد فاقد تخصصی هستند که راجع به فیلم ها و فیلمنامه ها اظهارنظر می کنند و معلوم نیست به چه واسطه ای در این شوراها استخدام شده و حقوق دولتی می گیرند؟
تهیه کننده فیلم های سینمایی «آبنبات چوبی» و «مردی که موش شد» تصریح کرد: طی این سال ها ما شاهد آن بودیم که این بنیاد از کسانی که اصلاً سینماگر و فیلمنامه نویس نبودند فیلمنامه های به درد نخور خریداری کرد که الآن در کمدهای این بنیاد مشغول خاک خوردن هستند و همه این اتفاقات به دلیل به کارگماردن نیروهای فاقد تخصص در شوراهای تخصصی این نهاد سینمایی بود.
علیخانی تصریح کرد: روابط در بنیاد سینمایی فارابی جای ضوابط را گرفته و به همین علت هم ما شاهد حمایت از فیلم ها و فیلمنامه هایی هستیم که جایی در میان مردم و گیشه سینماها نداشته و ندارند. در واقع می توان بر این امر صحه گذاشت که بنیاد سینمایی فارابی بودجه هایش را به باد داد و کمکی به گیشه سینماها و افزایش مخاطب نکرد و اینک هم به شدت رو به افول رفته است.
وی در پاسخ به این سوأل که با توجه به رویکرد انفعالی این نهاد نیاز به انحلال و یا ادغام بنیاد سینمایی فارابی در ذیل سایر زیرمجموعه های سازمان سینمایی تا چه میزان احساس می شود اظهار داشت: سفره ای پهن است و یک مشت آدم از دوستان و اقوام آقایان از آن ارتزاق میکنند! این مسئولان ارشد فرهنگی و سینمایی کشور هستند که باید چاره اندیشی جدی برای این معضل مهم داشته باشند.
علیخانی در خاتمه این گفتگو به بازگویی خاطره ای از حجت الاسلام والمسلمین قرائتی پرداخت و گفت: ایشان در یکی از برنامه های تلویزیونی شان در توصیفی به وضعیت ادارات اشاره کردند و گفتند ما زمانی به اداره ای رفتیم و دیدیم که در اتاق های آنجا افراد زیادی به اسم کارمند نشسته اند و رسماً کاری انجام نمی دهند و زمانی که پرس و جو کردیم به ما گفتند که اغلب این افراد از دوستان و اقوام و آشنایان مدیرانی هستند که آن ها را به کار گمارده اند؛ حالا وضعیت بنیاد سینمایی فارابی هم به همین شکل است.
واکنش حسین فرحبخش به فانتزیسازی رسانههای افراطی حول سریال «ممنوعه»⇐نباید مجوزهای ارشاد بهواسطه تخیلنگاری افراطیون زیر سوال برود/ اینکه فلان رسانه افراطی و خالی از نیروهای حرفهای، بدون دیدن فیلم یا سریال درباره آن به فانتزیسازی و اظهارنظر روی میآورد مصداق بارز نشر اکاذیب است/چگونه جرأت میکنند درباره سریالی که فقط سه قسمتش عرضه شده، حکم صادر کنند؟/تناقض آنجاست که سریال را مناسب فرزندان خود نمیدانند درحالی که سریال درجه ۱۶+ خورده!/آیا این جماعت متحجر حواسشان هست که فرزندان شان در اینستاگرام که اتفاقا فیلتر هم نیست(!) افعالی را میبینند هزاران فرسنگ جلوتر از محتوای محصولات غربی؟/مگر نه اینکه رهبری تأکید کردهاند از موازیکاری در دستگاههای مختلف پرهیز شود پس چگونه است که حتی مجوزهای ارشاد به رسمیت شناخته نمیشود و گروهی تندرو مدام اصرار دارند همه چیز و همه کس را دور بزنند؟/مگر نه اینکه رهبری بر پیشبرد امور از مسیر قانونی تأکید کردهاند پس چرا دوستان افراطی به مجوزهای قانونی ارشاد محل نمیگذارند؟/حتی علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی هم در دیدار با سینماگران تأکید کرد که هیچ کس حق دخالت در ارشاد را ندارد و این گونه دخالتها غیرقانونی است/ به محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی توصیه میکنم که تسلیم فشارهای مخالفان نشود و پای مجوزهای صادره برای محصولات بایستد
|
سینماروزان: رسانه های منسوب به کاندیدای شکست خورده انتخابات96 که در ماههای اخیر و در اوج ریاضت اقتصادی جامعه، درباره بریز و بپاشهای بدون خروجی در محافل و ارگانهای مختلف موضعی کاملا انفعالی داشته اند و دربرابر حضور برخی آقازادگان و ژنهای خوب در عرصه سرمایه گزاری سینمایی کاملا سکوت اختیار کرده اند(!!) این روزها شاید به جبران شکست در انتخابات مشغول حمله به وزارت ارشاد دولت هستند آن هم نه به خاطر یک محصول سینمایی خط قرمزی که به خاطر یک سریال خانگی ملودرام و کاملا روتین به نام «ممنوعه»!
این حملات در یک عنصر مشترکند و آن هم بیمغزی چون اساسشان بر قرار دادن سکانسی خیالی درون سریال است! سکانسی که در عالم واقع وجود ندارد اما افراطیون سعی زیادی دارند با تأکید بر وجود این سکانس، سریال و ارشاد و دولت را بزنند!! این روند با انتقاد حسین فرحبخش تهیه کننده باسابقه و از شرکای موسسه پویافیلم مواجه شده است.
حسین فرحبخش با بیان اینکه ممیزیهای لازم برای محصولات از طریق ارشاد اعمال میشود و نیازی به موازی کاری نیست اظهار داشت: دخالتهای بیجا در ارکان نظام غلط است؛ در مقوله سینما و شبکه خانگی به اندازه کافی در ارشاد ممیزی داریم و ممیزان ارشاد که مجری قوانین نظام هستند وقتی پروانه نمایش صادر میکنند دیگر نباید به واسطه تخیلنگاری برخی رسانههای افراطی، مجوزها زیر سوال برود.
فرحبخش با اشاره به حواشی پیشآمده پیشروی سریال «ممنوعه» ادامه داد: الان نمیشود درباره سریال اظهارنظر کنیم چون فقط سه قسمت از سریال عرضه شده و تعجبم از آنهایی است که تنها بعد از عرضه یک قسمت سریال با دروغپردازی درباره اش حکم صادر کردند. به عنوان مخاطب در این سه قسمت سریال چیز بدی ندیدم. اینکه بعضی سریال را نامناسب برای فرزندان شان دانسته اند هم تناقض است چون نه تنها سریال درجه 16+ دارد بلکه فرزندان ما این روزها در اینستاگرام که اتفاقا فیلتر هم نیست(!) مشغول تماشای افعال و رفتاری هستند هزاران فرسنگ جلوتر از حتی محتواهای ارائه شده در محصولات غربی.
این تهیه کننده باسابقه با نقد موازی کاری فرهنگی ادامه داد: اگر مقام معظم رهبری را قبول داریم باید بیانات ایشان فصل الخطابمان باشد. مگر نه اینکه رهبری تأکید کردهاند از موازیکاری در دستگاههای مختلف پرهیز شود پس چگونه است که حتی مجوزهای ارشاد به رسمیت شناخته نمیشود و گروهی تندرو مدام اصرار دارند همه چیز و همه کس را دور بزنند؟ مگر نه اینکه رهبری بر پیشبرد امور از مسیر قانونی تأکید کردهاند پس چرا دوستان افراطی به مجوزهای قانونی ارشاد محل نمیگذارند؟ فضاسازی گروهی تندرو حول شبکه خانگی و محصولات آن عین موازی کاری است و سازمان سینمایی باید پای تصمیماتش بایستد چون خواسته بدنه جامعه هنری هم تمکین همگان به قانون است.
حسین فرحبخش با اشاره به دیداری که به همراه برخی دیگر از سینماگران با علی شمخانی داشته، بیان داشت: چندی پیش با جمعی از تهیهکنندگان نزد سردار علی شمخانی رفتیم و اعتراض شدید خود را نسبت به برخی موازی کاریهای فرهنگی به ایشان اعلام کردیم و ایشان هم به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی تأکید کرد که هیچ کس حق دخالت در ارشاد ندارد و این گونه دخالتها غیرقانونی است.
فرحبخش ادامه داد: اینکه فلان رسانه افراطی و خالی از نیروهای حرفهای، بدون دیدن فیلم یا سریال درباره آن به فانتزیسازی و اظهارنظر روی میآورد مصداق بارز نشر اکاذیب است. رسانه وقتی ادعایی مطرح میکند باید سندش را هم ارائه کند وگرنه نمیشود که مدعی وجود فلان نما در بهمان فیلم شویم و بعد مخاطب هرچه در فیلم موردنظر میگردد چنین نمایی را نمیبیند!! این مصداق بارز دروغپردازی است که فقط ناشی است از متحجرینی که برای جبران شکستهای سیاسی، ارشاد را میزنند!!
کارگردان آثاری نظیر «خصوصی» و «مستانه» تأکید کرد: به تمام رفقای متحجر(!) توصیه میکنم ابتدا فیلمها و سریالها را ببینند و بعد برایش فضاسازی کنند. به محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم توصیه میکنم که تسلیم فشارهای مخالفان نشود و پای مجوزهای صادره برای محصولات بایستد و خاطرجمع باشد که هم بدنه سینماگران و هم بدنه مخاطبان پشتش هستند.
بعد از تاخت و تاز رسانههای اصولگرا، حالا حمله رسانه اصلاحطلب به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران⇐«هزارپا» معلول معلولیت فرهنگ ماست و ناشی از سرخوردگیهای این سالها!/در سکانسهایی، از «گنج قارون»سیامک یاسمی کپی کرده و در سکانسهایی دیگر از «کما»ی پویافیلم!/این فیلمفارسی معلول بهمراتب از «خانم دلش موتور میخواد» هم خطرناکتر است!/آیا اگر کسی به غیر از ابوالحسن داوودی از عبارت «برو یه جای دیگه بزن» در دیالوگهایش استفاده میکرد باز به راحتی مجوز میگرفت؟؟/کارگردان، فیزیک نعیمه نظامدوست را مورد تمسخر قرار داده و بازیگر چارهای جز تندادن به این حقارت ندارد!
|
سینماروزان: این خاصیت اغلب رسانه های اصولگراست که نویسندگانش حتی اگر در خلوت خویش عاشقان پروپاقرص فیلمفارسی باشند و یک شب بدون جویدن یکی از فیلمفارسیها به رختخواب نروند اما آشکارا نه فقط مدام به فیلمفارسی فحش میدهند بلکه رویه ای تهاجمی با محصولات سرگرمی ساز سینمای ایران دارند.
«هزارپا» از جملات کمدیهای سرگرمی ساز ماههای اخیر سینمای ماست که علیرغم فروش بالا از همان ابتدای اکران با تهاجم این رسانه ها مواجه شد و جملگی بر آن تاختند اما حتی یکی از این رسانه ها هم نیامد بگوید چرا مخاطبان مشتاق تماشای فیلمی هستند که آنها به آن میتازند و محصولات متبوع جریان آنها که اتفاقا کلی هم هزینه شان میشود نمیتوانند حتی به اندازه نیمی از «هزارپا» مشتری داشته باشند.
این رویه رسانه های اصولگراست که حین نگارش، خط و ربط سیاسی را ارجح میدانند بر هر چیز اما اینکه رسانه اصلاح طلب «شرق» هم بعد از رکوردشکنی «هزارپا» در یادداشتی سراسر انتقاد به آن بتازد قابل تأمل است و اینکه در گذر از میانه دهه نود چقدر رسانه های چپ و راست همپوشانی دارند.
متن یادداشت «شرق» را بخوانید:
یک: دوستان منتقدم از «چیزی» که دیدهام و نمیدانم چیست، اما خوب میدانم که «فیلم» نیست، بسیار تعریف کرده بودند. به تماشایش که نشستم، هیچ ندیدم جز یکسری شوخیهای جنسی مصور که بهجای تابوشکنی – که اصلا هم رویکرد بدی نیست- بیاخلاقی و بیفرهنگی را ترویج میدهد. دروغی هم نیست که بگویم هیچکس از شوخیهایش به خنده نیفتاد که تقریبا همه در حال قهقهه بودند؛ اما آیا صرفا «خنده» معیاری است برای ارزشگذاری یک اثر کمدی؟ آقای کارگردانش و نویسندگان نهتنها خلاقیتی در بیان حرفهای تابوشکنانه به خرج نداده بودند که از وضعیت اجتماعی و فرهنگی خاص ایران امروز تا میتوانستند سوءاستفاده کردند و البته تمام تقصیرها گردن آنها نیست که وقتی دولتمردان و دولتمندان سفتوسخت بگیرند، روزی آثارش از یک جایی بیرون خواهد زد و کجا بهتر از حوزه فرهنگ امروز ما! چنین میشود که سرتاسر «هزارپا» را یک مشت جملات عریان و غیرنمایشی جنسی دربر گرفته و خندهها نیز نشان از سرخوردگیهای این تماشاچيان بیگناه دارد؛ تماشاچياني که استقبالش از سینما را در هیچ تحلیل جامعهشناختیای نمیتوان دریافت که پُرشدن سالنها نه بهخاطر «عطاران» و کلیشه سوپراستار و نه به علت شناخت قبلی از کارنامه کارگردانِ فجربُرده است. «مردم» صرفا میروند سینما تا دمی خودشان را و شرایطشان را فراموش کنند؛ اما – در مورد «هزارپا» و آثار نظیرش- نمیدانند با ورود به سالن تاریک، به کجا پرتاب میشوند و در مدت دو ساعت، اثر کاری میکند با آنها که فحشهای رکیک رایج کوچه و خیابان نمیکند. «هزارپا» معلولِ معلولیت فرهنگ دهه 90 ایران است؛ فیلمی است مروج بیفرهنگی و ردهبندی سنیاش (عدم نمایش برای افراد زیر 15 سال) نیز یک رویکرد تبلیغاتی است و مخاطبان اصلیاش هم همان «تینایجر»ها هستند. برگردم به واژه – این روزها گرهگشای- «مردم». کدام مردم؟ مگر در سطح پایتخت چند سالن و با چه ظرفیتی وجود دارد که روزانه از پس «مردم» برآید؟ چندبار شنیدهاید «مردم» به دلیل «سولدآوت»های زودهنگام مانده باشند پشت درهای بسته سینما؟ «مردم» واژهای است که تهیهکنندگان برای توجیه کیفیت فیلم سطح پایینشان از آن استفاده میکنند وگرنه «هزارپا» هم مانند دیگر آثار سینمای ایران، مخاطبانی دارد – نسبت به جمعیت کشور- معدود. مسئله اما این است که اگر وضعیت اجتماعی مساعد بود، آیا باز هم تماشاگران به بیفرهنگیهای جاری در اثر میخندیدند؟
یکونیم: یک سؤال: چطور دیالوگهای فیلم – که همگی با قسمت خاصی از آناتومی انسان سروکار دارد- مجوز نمایش میگیرد، اما «دلم میخواد برقصم» توقیف میشود و در انتها به «دلم میخواد» تغییرنام میدهد؟ یعنی رقصیدن از فعلهای رایج در «هزارپا» خطرناکتر است؟
دو: «هزارپا» از همان فرمول «فیلمفارسی» استفاده میکند؛ فرمولی نامآشنا که الگوهای بعد از انقلاب آن «نان، عشق و موتور1000» (از آقای کارگردان) و «کُما» – بهعنوان اصیلترین فیلمفارسی بعد از انقلاب- هستند. بگذارید پیش از نتیجهگیری درباره جایگاه فیلمفارسی «هزارپا» این نکته را یادآوری کنم که بخش مهمی از ساختمان فیلمفارسی را صحنههای غالبا رقصهاي بیارتباط با داستان و صرفا برای دگرگونسازی احوال تماشاگر تشکیل میداد که پس از انقلاب و با حذف این صحنهها از فیلمفارسیهای جدید، سینما با «چیزی» ابتر، ناقص و معلول طرف بود و حالا دقت در «هزارپا» موجب این نتیجهگیری – و این سرخوردگی- میشود که سینمای بعد از انقلاب، پس از حدود 40 سال از ساخت «فیلمفارسی»های معلول، و پس از حدود 15 سال از ساختهشدن «نان، عشق…» و «کما» (آرش معیریان) همچنان طبق همان فرمول پیشین پیش میرود تا این جایی که برخی صحنهها را میتوان با فیلمها مطابقت داد؛ مثلا کلیشه مرد فقیر و دختر پولدار و عشقی که سروکلهاش در نیمه دوم فیلم پیدا میشود، پیش از این در «گنج قارون» رواج داشته و در دو اثر نامبرده نیز، داستان اصلی را تشکیل میدهد. یا مثلا صحنه رقص «عطاران» و «عزتی» که -بیارتباط با پیرنگ داستانی- جایگزین حرکات موزون در فيلمهاي گذشته شده است، از همان فرمول پس از انقلابی رقص «گلزار» و «حیایی» در «کما» الگوبرداری میکند. به قول «سعید عقیقی»: «قانون بقای فیلمفارسی مثل قانون بقای ماده و انرژی است: از بین نمیرود و نابود نمیشود، فقط شکلش تغییر میکند». ضمن اینکه نبود صحنههای بیربط مغازله و رقصهای زائد -که لااقل هرچه بود، مروج بیاخلاقی نبود و صرفا یک عمل کاملا عادی اما نامربوط به داستان را به معرض نمایش میگذاشت- جای خود را به دیالوگهای مردانه ضدزن داده است؛ بنابراین این «فیلمفارسی»های معلول بهمراتب از «خانم دلش موتور میخواد» خطرناکتر هستند و «هزارپا» نیز یکی مثل همینهاست.
دوونیم: سؤالی دیگر: آیا هرکسی میتواند فیلمنامهای مثل «هزارپا» را به ارشاد ارائه دهد و مطمئن باشد که با پروانه ساخت مواجه میشود؟ اینکه وزارت ارشاد به این فیلم پروانه ساخت داده، اصلا بد نیست، و وظیفه آن وزارت، صدور پروانهها است. اما اگر این رویکرد، شامل همه اهالی سینما شود و اکران فیلمها معلول مسائل پشت پرده نباشد. آیا همه میتوانند چنین دیالوگی را که یکی به دیگری میگوید: «بزنم؟» و دیگری میگوید: «تو چرا همهش میخوای بزنی؟ برو یه جای دیگه بزن!»، وارد متنشان کنند و آبی از آب هم تکان نخورد؟ قطعا چنین نیست. برای تابوشکنی هم باید در دسته آشناها قرار گرفت. حالا میشود یکی از مهمترین علتهای اضمحلال کمدی در سینمای ایران و تقلیلش به دیالوگهای عمدتا عریان جنسی را دریافت: وقتی تابوها را خود ساکنان وزارت ارشاد به وجود آوردهاند و خود نیز کارگردان تابوشکن پرورش میدهند، وضعیت بهتر از این نمیشود.
سه: متن «هزارپا» دارای یک قصه ساده است که به دلیل ناتوانی در بسطدادن نویسندگان (!) چند موقعیت مختلف و با لحنهایی متفاوت وارد داستان شده. «رضاهزارپا» میخواهد دوباره از پای مصنوعیاش پول دربیاورد و اینبار عملیات کلاهبرداری پیچیدهتر است و گیر یک خانم سختگیر (با بازی بیرمقِ بازیگرش: سارا بهرامی) افتاده. این قصهای است که میتوانست موقعیتهای جذابی تولید کند؛ اگر یک نویسنده کاربلد در میان بود و موقعیتهای فرعی حول روایت داستان اصلی ایجاد مزاحمت نمیکرد و اگر لحن غالب را مخدوش نمیکرد. مثلا قضیه کیف ربودهشده چه بود؟ چه داخل کیف بود که موجب این همه همهمه و هیاهو شد؟ نکند کیف «مکگافین» ِ آقای کارگردانش بوده؟ این وسط «مجاهدین» چهکاره بودند؟ چرا و به چه جرمی «منصور» (جواد عزتی) در انتها بازداشت شد؟ تمرکز کارگردان بر ماشین «داییکامران» چه تأثیری در قصه اصلی داشت؟ درواقع تقریبا همه موقعیتهای فرعی را میتوان حذف کرد بیآنکه لطمهای به داستانِ کوتاه اصلی وارد شود: قضیه خرید و فروش مشروبات الکلی، رابطه مادر «منصور» (شهره لرستانی) و «داییکامران»، حسادت پسرعموی «الهام» (سپند امیرسلیمانی) نسبت به «رضاهزارپا»، عشق خانم «کمالی» (نعیمه نظامدوست) به «رضا» و… همگی قابل حذف هستند. مشکل اصلی متن مخدوش «هزارپا»، نبود یک پیرنگ است. اگر متن دارای یک پیرنگ درست بود، موقعیتهای فرعی- و متناسب با پیرنگ اصلی- از خلال آن بیرون کشیده میشد؛ اما متن بیش از حد ناشیانه نوشته شده و حاصلش موقعیتهای متضاد فراوان است که در یک مؤلفه با هم اشتراک دارند: رفتارها و حرفهای جنسی سطح پایین و عصبیت من جایی به اوج رسید که دیدم آقای کارگردانش با «نعیمه نظامدوست» همان کاری را کرده که «رضا عطاران» با «سوسن پرور»؛ یعنی یک بازیگر را به سبب فیزیک یا چهرهاش مورد تمسخر قرار میدهند و بازیگر هم چارهای جز تندادن به این حقارت ندارد.
سهونیم: «هزارپا» فارغ از ارزشهای سینمایی، اثری است که بهوضوح نشان میدهد ساکنان وزارت ارشاد هیچ آییننامهای و معیاری برای سانسور و توقیف فیلمها ندارند؛ مگر حواشی پشت پرده و تفاوتهای آشنا میان نزديكان و غيرنزديكان. هرچند پیش از نمایش این «چیز» هم با این معیارها آشنا بودیم، اما «هزارپا» دوباره -و اینبار بهصراحت- موضع ارشاد را عیان کرد، ضمن آنکه «هزارپا» مدام بیماری فرهنگی و اجتماعی ایران امروز را یادآوری میکند؛ یک بیماری همهگیر که ناشی از سرخوردگیهای این سالهاست و حالا در بستری از كاري سطح پايين، برونریزی میکند و میخنداند. «هزارپا» معلول معلولیت فرهنگ ماست و همهچیز هست جز یک اثر سینمایی؛ یک فیلم.
حسین فرحبخش در واکنش به راهاندازی اکران نسخههای مثلهشده فیلمهای خارجی بیان داشت⇐هر شهروندی که بخواهد فیلم خارجی ببیند نسخههای اچ.دی بیسانسور را از اینترنت یا کنار خیابان تهیه میکند!/وقتی هزار شهر داریم که اصلا سینما ندارند راهاندازی اکران خارجی خندهدار است!
|
سینماروزان: راهاندازی اکران نسخه های مثله شده فیلمهای خارجی در ایران با حضور مستقیم موسسه رسانه های تصویری که از زیرشاخههای بخش دولتی سینماست و مدیرش در وظایف اصلی خود که یکیاش کنترل قاچاق محصولات خانگی در فضای مجازی است مانده، بیش از آن که به افزایش مخاطبان سینما کمک کند کمکی است به افزایش درآمد آنها که درگیر این ماجرا شدهاند!
حسین فرحبخش تهیه کننده قدیمی سینمای ایران با اشاره به اینکه در کشوری که بیش از هزار شهرش سینما ندارند راه اندازی اکران خارجی بی فایده است به «جوان» گفت: باید اکران فیلم خارجی در سینمای ایران ممنوع شود. هم اکنون هرکس که فیلم خارجی بخواهد میتواند آن را در شبکه نمایش خانگی یا تلویزیون ببیند. نسخه های اچ.دی بی سانسور همه فیلمهایی هم که میخواهند در ایران اکران کنند، در اینترنت موجود است یا در کنار خیابان به صورت «دی وی دی» فروخته میشود.
فرحبخش با اشاره به خنده دار بودن اکران خارجی در شرایطی که بسیاری از شهرهای ایران سینما ندارند، ادامه میدهد: اگر در ایران ۲ هزار سالن سینما داشتیم، میشد قبول کرد بخشی از این سالنها به اکران فیلم خارجی اختصاص پیدا کند، اما الان بیش از هزار شهر داریم که اصلاً سالن سینما ندارند.
این تهیه کننده میگوید: یکی از دلایلی که بعد از انقلاب اسلامی، سینمای ایران توانست روی پای خودش بایستد و تولید داشته باشد، این است که اکران فیلم خارجی در ایران ممنوع شد، الان هم باید آن ممنوعیت ادامه پیدا کند تا فیلمهای ایرانی امکان اکران در سینماها پیدا کنند.
حمایت «کیهان» از مدیرعامل قالیبافی تصویرشهر!⇔ این مدیر بعضی فیلمهای مجاز حوزه هنری را هم توقیف میکند!!!
|
سینماروزان: در هفتههایی که تقابل مدیرعامل تصویرشهر با مجوزهای صادره از سوی ارشاد وارد فاز تازهای شده و اعتراضات مختلف سینماگران از جامعه صنفی تهیه کنندگان تا کانون پخش کنندگان را به دنبال داشته است روزنامه «کیهان» به حمایت از مدیرعامل تصویرشهر پرداخته است.
مدیر تصویرشهر که از بازماندگان روزگار قالیباف است در یک ماه اخیر کمدی پرمخاطب «دشمن زن» که کاملا مجاز تولید و اکران شده است را در سینماهای شهرداری نمایش نمیدهد و همین امر با تجمع اعتراضی عوامل این فیلم مقابل سازمان فرهنگی-هنری شهرداری مواجه شد.
روزنامه «کیهان» در پوشش خبری این تجمع به حمایت تام از مدیر تصویرشهر پرداخت و نوشت: در ادامه تقابل محمدحسین فرحبخش تهیهکننده با علی احمدی مدیرعامل موسسه تصویر شهر، این تهیهکننده، بازیگران و عوامل فیلم خود را به مقابل سازمان فرهنگی هنری شهرداری برد. دلیل این اقدام، عدم نمایش فیلم فرحبخش در سینماهای شهرداری تهران است. شهرداری تهران و حوزه هنری طی سالهای اخیر برخی از فیلمها را که در تعارض با ارزشهای فرهنگی و خانوادگی هستند نمایش ندادهاند اما اقدام عوامل این فیلم، تلاشی جهت فشار به شهرداری تهران برای تغییر در مدیریت موسسه تصویرشهر است. مدیریتی که به رغم برخی انتقادات اما از معدود مراکز شهرداری تهران است که همچنان برمداری متعهدانه و انقلابی حرکت میکند.
حمایت «کیهان» از این مدیر شهری در شرایطی است که حوزه هنری که روندی سختگیرانه در صدور مجوز نمایش فیلمها برای سینماهایش داشته هم کمدی «دشمن زن» را در برنامه نمایش سینماهای تهران و شهرستانش قرار داده است. در این شرایط اینکه «کیهان» عدم نمایش «دشمن زن» در سینماهای شهرداری را به دلیل حرکت بر مدار متعهدانه بداند پرسش برانگیز است. آیا حوزه هنری که «دشمن زن» را روی پرده فرستاده بر چنین مداری حرکت نمی کند؟
عبدالله علیخانی در نشست با مدیران سازمان فرهنگی-هنری شهرداری مطرح کرد⇐کمدی «دشمن زن» متعلق به اسرائیل نیست و برای هنرمندان همین کشور است!/ چه معنی دارد که مدیر تصویرشهر، «دشمن زن» را توقیف کرده؟/سینماهای شهرداری ملک پدری هیچ کسی نیست و متعلق به مردم است/مدیر تصویرشهر برود با پول جیبش سینما بزند و در سینمای شخصیاش هر طور دلش خواست رفتار کند /سینماهای شهرداری برای همه سینماگرانی ایرانی است و نه برای دوست و رفیق یک مدیر واپسگرا!
|
سینماروزان: بعد از تحصن عوامل کمدی «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران و در اعتراض به توقیف این فیلم توسط تصویرشهر نشستی میان مدیران فرهنگی شهرداری و عوامل این فیلم برگزار شد.
به گزارش سینماروزان در این نشست عبدالله علیخانی از شرکای موسسه پویافیلم که با همراهی حسین فرحبخش تهیه کنندگی «دشمن زن» را برعهده داشته است با اشاره به توقیف خودسرانه «دشمن زن» توسط مدیر تصویرشهر بیان داشت: سینماهای شهرداری ملک پدری هیچ کسی نیست و متعلق به مردم است. ما بخش خصوصی هستیم، بخشی خصوصی زمانی که 8 سال استانهای مختلف این کشور درگیر جنگ بود کارش را تعطیل نکرد و اجازه نداد سینماها تعطیل شوند حتی در بدترین شرایط هم فیلمش را ساخت. اما امروز وضعیت کمی فرق کرده است و برخی از ارگانها نمیخواهند بخش خصوصی نفس بکشد.
علیخانی ادامه داد: اهالی سینما اعتراضهای زیادی دارند هرچند باید در پرانتز بگویم به قول شاعر «گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله توست آنچه البته به جایی نرسد فریاد است». من میدانم اعتراضها و فریادمان به جایی نخواهد رسید، اما باز هم کارمان را انجام میدهیم. باید به شما بگویم بخش خصوصی دارد نابود میشود و علتش آن است که مسئولین ارگانی به این بخش توجه نمیکنند.
این تهیه کننده تأکید کرد: در مورد این فیلم هم باید بگویم تمام این مسائل از جایی شروع شد که علی احمدی رئیس موسسه تصویرشهر با محمدحسین فرحبخش در یک جلسهای با هم بحث میکردند و اختلاف نظر پیدا کردند؛ بعد از آن درگیری مدیر تصویرشهر دیگر فیلمهای پویافیلم را در سینماهای شهرداری اکران نکرد!!! آیا مدیر تصویرشهر از اموال بیتالمال برای تسویه حساب شخصی استفاده میکند؟؟؟
وی افزود: مدیر تصویرشهر برود با پول جیبش سینما بزند و در سینمای شخصی اش هر طور دلش خواست رفتار کند ولی الان سالن سینمایی بخش دولتی در اختیار ایشان است و باید وظایفش را به درستی انجام دهد و این امکانات را به مساوات در اختیار همه قرار دهد. «دشمن زن» متعلق به اسرائیل نیست و برای هنرمندان همین کشور است. چرا کسی برایش مهم نیست چه بلایی دارد سر این فیلم میآید!؟؟ سینماهای شهرداری برای همه سینماگرانی ایرانی است و نه برای دوست و رفیق یک مدیر واپسگرا!
در اعتراض به توقیف خودسرانه این کمدی پرمخاطب توسط تصویرشهر روی داد⇐تحصن عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری+عکس
|
سینماروزان: نزدیک به یک ماه بعد از توقیف خودسرانه کمدی «دشمن زن» توسط مدیر بازمانده از روزگار قالیباف موسسه تصویرشهر عوامل این کمدی در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تحصن کرده و مراتب اعتراض خود را به مدیران شهری اعلام نمودند.
به گزارش سینماروزان محمدحسين فرحبخش و عبدالله عليخاني تهیه کنندگان «دشمن زن» به همراه كريم اميني كارگردان این فیلم و همچنین برخی از بازیگرانش و از جمله سام درخشانی، امیرحسین آرمان، هاوار قاسمی و مونا شناس با تحصن در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری خواستار رسیدگی به خودسریهای تصویرشهر شدند.
ساعاتی بعد از این تحصن، مدیران سازمان فرهنگی-هنری شهرداری، عوامل «دشمن زن» را دعوت کردند به حضور در نشستی با مدیران این سازمان.
در جریان این نشست دست اندرکاران تولید «دشمن زن» با اشاره به روال قانونی صورت گرفته برای ساخت این کمدی و سپس دریافت پروانه نمایش آن از مدیران فرهنگی شهرداری خواستند به اقدام خودسرانه تصویرشهر در توقیف این فیلم پایان دهند.
تجمع عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری
تجمع عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری
تجمع عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری
واکنش حسین فرحبخش به افراطیونی که قصد دارند بهمانند سعید حجاریان او را ترور کنند⇐مداحان و ستایشگران اهل بیت(ع) بر چشمان ما جا دارند!/مشکل ما فردی است که از روضهخوانی سوءاستفاده میکند/اگر به روضهخوانی افتخار میکنید چرا سابقه روضهخوانی را پله میکنید برای گرفتن مدیریت دولتی؟؟/جز خدا از هیچ کس باکی ندارم!/تا زندهام جلوی تندروهایی که آبروی کشور و اسلام را بردهاند میایستم
|
سینماروزان: توقیف برخی محصولات سینمایی مجوزدار توسط تصویرشهر که به کمدی پرمخاطب «دشمن زن» رسیده از یک طرف با واکنش تهیهکننده این فیلم حسین فرحبخش مواجه شد و از طرف دیگر با واکنش جامعه صنفی تهیه کنندگان و کانون پخش کنندگان سینمای ایران که با محکوم کردن توقیف محصولات مجاز، خواستار ورود شهردار تهران به حل مشکل زیرمجموعه سینمایی خود شدند.
متعاقب این اتفاقات حسین فرحبخش از شرکای موسسه پویافیلم با انتقاد از مدیر موسسه تصویرشهر که بی اعتنا به مجوزهای ارشاد فیلمهایی مجوزدار مانند «خالتور» و «دشمن زن» را توقیف میکند و با مرور عقبه او به طرح سوال در این باره پرداخت که چگونه میشود فردی بدون عقبه سینمایی به ناگاه از روضه خوانی به مدیریت فرهنگی در یک ارگان شهری میرسد؟
این طرح پرسش با حمله معدودی از افراطیون به فرحبخش مواجه شد و آنها کار را تا تهدید به مرگ این تهیه کننده قدیمی سینما پیش بردند؛ تهدیداتی که با اظهارنظر صریحتر فرحبخش روبرو گردید.
حسین فرحبخش در واکنش به این حملات گفت: مداحان و ستایشگران اهل بیت(ع) بر چشمان ما جا دارند! هیچ مشکلی با مداحان اهل بیت نداریم و خیلی هم دوست دارم از وعاظ باسواد بیاموزم. مشکلم با اوست که از روضه خوانی سوءاستفاده میکند. مشکل ما فردی است که به روضه خوانی افتخار میکند اما به ناگاه سابقه روضه خوانی را پله میکند برای گرفتن مدیریت فرهنگی!!چرا؟؟ اگر روضه خوانی مایه افتخار شماست چرا به واسطه آن پست مدیریتی گرفتید؟
فرحبخش ادامه داد: من پیشتر هم از قول شهیدمطهری گفتم که روضه خوانی به شکل و شیوه کنونی تا قبل از امام حسن عسکری(ع) نبوده! شهیدمطهری قائل است به اینکه تا قبل از امام یازدهم در عزاداریها از شعرا دعوت می شده برای حماسه خوانی و وقتی امام خمینی(ره) و مقام رهبری از شهیدمطهری به عنوان ایدئولوگ انقلاب نام میبرند، حجت تمام است.
این تهیه کننده افزود: ابدا علاقه ای به ریاکاری ندارم و در خانه ام هم بیشتر از خیلی از این جماعت افراطی ظاهرالصلاح، مجلس عزاداری امامان شیعه را برگزار میکنم و اصلا ریزه خوار امام حسین(ع) هستم و شخصا معتقدم با مدیریت فشل فعلی فقط اعتقاد به اهل بیت است که مملکت را نگه داشته!
حسین فرحبخش با اشاره به افراطیونی که او را تهدید کرده اند به مرگ و ترور بیان داشت: به آنها که مرا تهدید کرده اند به مرگ و اینکه تصمیم دارند مثل حجاریان مرا ترور کنند، میگویم جز خدا از هیچ کس باکی ندارم و تا زنده ام جلوی تندروهایی که آبروی کشور و اسلام را برده اند میایستم.
بعد از جامعه صنفی تهیهکنندگان، رییس کانون پخشکنندگان نیز توقیف خودسرانه «دشمن زن» توسط تصویرشهر را محکوم کرد⇐این رویه کاملا غیرقانونی است!/اگر این رفتار اصلاح نشود، اعضای کانون پخشکنندگان هیچ فیلم تازهای در اختیار سینماهای تصویرشهر قرار نخواهد داد
|
سینماروزان: هرقدر که حوزه هنری در ماههای اخیر کوشیده با احترام به قواعد ارشاد و فراهم آوردن زمینه اکران تمامی فیلمهای مجاز و حتی «خانه دختر» و «عصبانی نیستم» در سینماهایش، قضاوت درباره محصولات را به مخاطبان بسپارد، تصویرشهر وابسته به شهرداری همچنان اصرار دارد که به مانند سنوات پیش، بعضی از فیلمهای پروانه نمایش گرفته را در سینماهای خود نشان ندهد.
سال گذشته این کمدی پرفروش «خالتور» بود که در سینماهای شهرداری ممنوعالتصویر شد و حالا نیز پرمخاطبترین فیلم اکران عیدفطر یعنی «دشمن زن» با ممنوعیت نمایش در سینماهای شهرداری مواجه شده است و کار به جایی رسیده که حسین فرحبخش تهیهکننده این فیلم به دنبال احقاق قضایی برآمده است.
جامعه صنفی تهیهکنندگان به عنوان یکی از قدیمیترین و کنشگراترین صنف سینمای ایران اولین صنفی بود که با محکومیت رفتار تصویرشهر از شهردار تهران خواست به فکر حل مشکل پیش آمده باشد.(اینجا را بخوانید) و حالا کانون پخش کنندگان سینمای ایران نیز رفتار تصویرشهر را محکوم کرده است.
علی سرتیپی مدیر فیلمیران و رییس کانون پخشکنندگان با محکومیت رویه در پیش گرفته شده توسط تصویرشهر به سینماروزان گفت: در تازهترین جلسه کانون پخش، رفتار خودسرانه ارگانهایی که نمایش فیلمهای مجاز را ممنوع میکنند مورد بررسی قرار گرفت و قاطبه همکاران این رفتار را محکوم کردند و بر این امر تأکید داشتند که وقتی شورای پروانه نمایش ارشاد مجوز فیلم را صادر کرده، دلیلی ندارد که یک ارگان و نهاد دیگر بخواهد نمایش آن فیلم را ممنوع کند.
سرتیپی با اشاره به تصمیم کانون پخشکنندگان در این باره ادامه داد: اعضای کانون پخشکنندگان مصوبهای را به تأیید رساندند که بر طبق آن هر ارگانی که به مجوزهای ارشاد محل نگذارد و فیلمهای مجاز را در سینماهایش نمایش ندهد با بایکوت کانون پخشکنندگان مواجه خواهد شد و پخشکنندگان عضو کانون هیچ فیلم تازهای را در اختیار این ارگان قرار نخواهد داد. بر این اساس اگر رفتار تصویرشهر اصلاح نشود هیچ فیلم تازهای در اختیار سینماهای این ارگان قرار نخواهد گرفت.
رییس کانون پخشکنندگان خاطرنشان ساخت: این وظیفه همه نهادها و ارگانهای سینمایی است که به مجوزهای ارشاد احترام بگذارند. همین نهادها وقتی بناست فیلم تولید کنند با مجوز ارشاد فیلم را تولید میکنند و وقتی فیلمهایشان به اکران میرسد با مجوز نمایش ارشاد به سراغ اکران فیلمها میروند پس چه بهتر است که به پروانه نمایش ارشاد احترام بگذارند و شرایط نمایش تمامی فیلمهای پروانهدار را در سینماهایشان فراهم کنند تا صنوف سینمای ایران هم در تعامل با آنها حرکت کنند.
جامعه صنفی تهیهکنندگان در واکنش به توقیف خودسرانه کمدی «دشمن زن» توسط تصویرشهر بیانیه داد⇐سینماهای شهرداری جزو اموال عمومی شهر است و هر گونه سوءمدیریت در تخصیص سالن، ظلمی آشکار است در حق صاحبان فیلمها!/چرا مدیر سینمایی شهرداری سلیقه شخصی خود-که وامگرفته از خودسری است- را بر اجرای قانون ترجیح میدهد؟/این رفتار خودسرانه و در مقابل اعلام تحصن عوامل «دشمن زن» در مقابل شهرداری و طرح شکایت قضایی، عواقبی ناگوار در پی دارد!/شهردار تهران هر چه زودتر جلوی رفتارهای فراقانونی را بگیرد!
|
سینماروزان: توقیف تازه ترین محصول موسسه پویافیلم با نام «دشمن زن» توسط تصویرشهر و ممانعت از نمایش در پردیسهای شهرداری با واکنش تهیه کننده این کمدی پرمخاطب مبنی بر پیگیری حقوقی و تحصن در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری مواجه شده است.(اینجا و اینجارا بخوانید)
جامعه صنفی تهیه کنندگان به ریاست سیدضیاء هاشمی که جزو قدیمی ترین صنوف سینمای ایران است هم متعاقب این اتفاقات در بیانیهای با گلایه از روال در پیش گرفته شده توسط مدیریت تصویرشهر از شهردار تهران خواسته برای جلوگیری از بالا گرفتن ماجرا، هرچه زودتر جلوی رفتارهای فراقانونی را بگیرد.
متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران را بخوانید:
شهرداری هر شهر باید سمبل نظم و قانون شهر باشد؛ عدم رعایت قانون توسط مسئولین سینمایی شهرداری نشانه چیست!؟ اقدامهای غیرقانونی که رسمیت پروانه های نمایش صادر شده از سوی وزارتخانه ای مرجع و مسئول را به صورت عملی زیر سوال میبرد، آگاهانه باشد یا ناآگاهانه، اقدامی در جهت تضعیف نظام به شمار میرود!
ممانعت و عدم اکران فیلمهای سینمایی با وجود داشتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سینماهای شهرداری نشان میدهد با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز عدهای همچون مدیر تصویرشهر، در گوشه و کنار برخی نهادها و ارگانها، سلیقه فردی خود که وام گرفته از خودسری و تعصبات شخصی است را بر اجرای بی چون و چرای قانون ترجیح میدهند! این روزها باز هم شاهد تکرار این خودرأى بودن و جلوگیری از اکران فیلم سینمایی «دشمن زن» در سینماهای شهرداری هستیم ، بدون شک سینماهای شهرداری جزو اموال عمومی شهر است و هر گونه سوء مدیریت و برخورد شخصی خارج از حیطه قانون در تخصیص سالن، ظلمی آشکار است که موجب تحمیل خسارات جبران نشدنی به سینما و صاحبان فیلم خواهد بود.
در گذشته و در موارد پیشین به مدیر سینماهای شهرداری تذکر داده شد که لجاجت و تسویه حساب شخصی آن هم با تصمیمگیری سلیقهای در بهرهوری از اموال عمومی نه تنها عملی خلاف قانون است بلکه این رفتار دون شأن یک مجموعه هنری است اما اوضاع همچنان بر مدار سابق است.
این حق همه سینماگران است که انتظار حمایت از همه اقشار سینما را داشته باشند نه نتها عده قلیلی نور چشمی ولی مدیریت سینمایی شهرداری رفتاری خلاف این دارد.
در این اوضاع بد اقتصادی و شرایط خاص حاکم بر جامعه هر نوع بیقانونی و هر گونه اقدام فراقانونی محکوم است، چه بسا این رفتار خودسرانه و در مقابل اعلام تحصن عوامل فیلم مذکور در مقابل شهرداری و طرح شکایت قضایی برای احقاق حقوق خویش، عواقبی ناگوار در پی داشته باشد! انتظار میرود تا دیر نشده مسئولین بالا دستی شهرداری هر چه زودتر در این خصوص اقدامی در خور نمایند.
فراموش نکنیم نجات و باروری فرهنگ و هنر یک ملت همواره در گروی وجود فضای واقعبینی و به دور از تعصبهای بیمنطق است! امید است شهردار محترم و مدیران فرهنگی بتوانند ضمن ایجاد و توسعه هم افزایی فرهنگی یعنی اعتماد متقابل، هر چه زودتر جلوی رفتارهای فراقانونی در حوزه فرهنگ را بگیرد.
حسین فرحبخش با انتقاد از توقیف پیاپی محصولات پرمخاطب در سینماهای شهرداری اظهار داشت⇐بهخاطر توقیف خودسرانه فیلمها شکایتنامهای را علیه مدیرعامل تصویرشهر تنظیم کردهام!/بسیاری از اعضای صنوف سینمای ایران به عنوان شاهد پرونده در دادگاه حاضر خواهند شد
|
سینماروزان: علیرغم تغییر و تحول در شورای شهر تهران و حضور اکثریت اصلاح طلبان در شورا و حتی تغییر شهردار تهران و تغییر رییس سازمان فرهنگی-هنری شهرداری، همچنان فردی بازمانده از روزگار محمدباقر قالیباف به نام علی احمدی مدیریت موسسه تصویرشهر را برعهده دارد.
به گزارش سینماروزان علی احمدی حین مدیریتش در تصویرشهر هرازگاه اجازه نمایش برخی فیلمها در سینماهای زیرمجموعه تصویرشهر را صادر نکرد و همین امر گلایه سینماگران را موجب شده است؛ گلایه هایی که زمزمه هایی مبنی بر تغییر و تحول در تصویرشهر را هم موجب شده.
حسین فرحبخش از شرکای موسسه پویافیلم که آخرین محصولات پرمخاطب موسسه اش «خالتور» و «دشمن زن» با ممنوعیت نمایش در سینماهای شهرداری مواجه شده است بعد از مدتها رایزنی برای حل مشکل در نهایت تصمیم گرفته تا به صورت قضایی علیه توقیف نمایش فیلمش در سینماهای شهرداری احقاق حق کند.
فرحبخش با انتقاد از روند نامنصفانه حاکم بر مدیریت سینمایی شهرداری به «فارس» اظهار داشت: وقتی یک فرد، سینمایی شخصی دارد میتواند بنا به سلیقهای که دارد، یک فیلم را نمایش بدهد یا ندهد ولی وقتی سینمایی با هزینه بیتالمال ساخته میشود داستانش تفاوت دارد.
این تهیه کننده باسابقه افزود: سینماهای شهرداری تهران از پولی ساخته شده است که مردم تحت عنوان مالیات به شهرداری پرداخت کردهاند و سینماهای شهرداری باید در اختیار همه سینماگران باشد و نه اقلیتی خاص! کسی که مسئولیت موسسه تصویر شهر را بر عهده میگیرد باید به این موضوع واقف باشد. علی احمدی رئیس موسسه تصویرشهر حدود 3 سال است که فیلمهای ما را در سینماهای شهرداری نمایش نمیدهد. من به صورت حضوری با او صحبت کردم که نتیجهای نداشت.
وی ادامه داد: برای فیلم سینمایی «خالتور» ما از مؤسسه تصویر شهر درخواست کردیم که سینما در اختیارمان بگذارد اما با اینکه سالنهای خالی داشتند، گفتند نمیتوانیم فیلم شما را اکران کنیم و حالا نیز «دشمن زن» را در سینماهای شهرداری نشان نمیدهند.
فرحبخش با اشاره به اجحافی که به واسطه عدم نمایش محصولات پویافیلم نصیب این موسسه مستقل شده تصریح کرد: به تازگی شکایتنامهای از علی احمدی در قوه قضاییه به ثبت رساندهام و این پرونده در حال پیگیری است و بسیاری از اعضای صنوف خانه سینما به عنوان شاهد در دادگاه علیه آقای احمدی شهادت خواهند داد.
بهدنبال توقیف این کمدی پرفروش توسط مدیرعامل قالیبافی تصویرشهر⇐عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تحصن خواهند کرد
|
سینماروزان: حسین فرحبخش از معدود تهیهکنندگان بخش خصوصی سینمای ایران که این روزها فیلم «دشمن زن» را روی پرده سینماها دارد، از اجحاف موسسه تصویر شهر شهرداری تهران در حق این فیلم و البته شهروندان تهرانی برخی مناطق خبر داد.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «ستاره سینما» براساس گفته فرحبخش کمدی «دشمن زن» که پرفروشترین فیلم اکران عیدفطر است، در هیچیک از پردیسهای سینمایی شهرداری تهران روی پرده نرفته است و از سینماهای مهمی همچون پردیس گالری ملت، پردیس رازی، راگا، تماشا و … محروم است و البته شهروندان مناطقی هم که این پردیسها با عوارض شهرداری از آنها بنا شدهاند، برای تماشای این فیلم مجبور به افزودن به بار ترافیکی شهر و سفر درون شهری به سایر مناطق هستند.
این روند سبب ساز آن شده است که عوامل فیلم سینمایی «دشمن زن» تصمیم گیرند در روزهای آینده در اعتراض به عملکرد مدیرعامل بهجامانده از دوران قالیباف تصویرشهر در برابر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تحصن کنند!
سال گذشته نیز فیلم «خالتور» دیگر تولید موسسه پویافیلم به مدیریت حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی با ممانعت علی احمدی مدیر موسسه تصویر شهر که مدیریت سینماهای شهرداری تهران را بر عهده دارد، راهی به پرده سینماهای این نهاد شهری و خدماتی مردم تهران پیدا نکرد.
اما قانون چه میگوید؟ طبق قوانین موجود، هر فیلمی که موفق به اخذ پروانه نمایش از سازمان سینمایی وزارت ارشاد میشود، قابل نمایش در سینماهای کشور است و هیچ مقامی به غیر از مقام قضایی و یا شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آن هم در شرایط خاص و اضطراری حق جلوگیری از نمایش آن را ندارد و در صورت جلوگیری از نمایش فیلم مجوزدار، میبایست نسبت به جبران ضرر و زیان وارد و پرداخت خسارت اقدام لازم صورت پذیرد.
مردم تهران در انتخابات سال ۹۶ به تمام لیست اصلاحطلبان شورای شهر تهران رای دادند تا بلکه با تغییر مدیریت شهری، شاهد پایان اقدامات غیرقانونی و فراقانونی و رانتخواری و حیف و میل بودجه و عوارض شهر باشند اما در عمل میبینیم که همچنان بعد از یک سال و اندی از این انتخابات، در موسسه تصویرشهر بر روال سابق می چرخد و با سرمایه فرهنگی فیلمسازان بر اساس خوداجتهادی و تسویهحساب شخصی بازی میکند و البته مردم مناطقی از تهران را هم برای تماشای فیلم مورد علاقه خود در پردیسهایی که از عوارض پرداختی آنها ساخته شده است محروم میکند و مشخص نیست شهردار تهران و اعضای اصلاحطلب شورای شهر با آن همه تَکرار و البته وعده و شعار، چرا نسبت به این حکومت ملوکالطوایفی بیتفاوت هستند و کار را به جایی کشاندهاند که برخی هنرمندان در اعتراض قرار است در برابر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تحصن کنند.
اقدامات علی احمدی، مدیر موسسه تصویر شهر علاوه بر اینکه در تضاد با مدعای سعید اوحدی رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران مبنی بر احترام به مجوزهای صادره سازمان سینمایی وزارت ارشاد و رعایت قانون است، از طرف دیگر این سوال را ایجاد میکند که آیا پردیسهای سینمایی شهرداری بیتالمال است یا ارثیه پدری و بخش خصوصی این مدیر شهری که محصولات مجاز هم اجازه نمایش در آنها را پیدا نمی کنند؟
مجوز صادر شد⇐جواد یساری با «دشمن زن» روی پرده سینماها+فیلم
|
سینماروزان: بالاخره یک بار هم ییش از آن که فرشته مرگ سربرسد، مجوز بازگشت رسمی یک هنرمند قدیمی صادر شد و جواد یساری خواننده قدیمی موسیقی مردمی ایران با فیلم «دشمن زن» به عرصه فعالیت مجاز بازگشت.
بازگشت جواد یساری به عرصه مجاز با سکانسی از «دشمن زن» صورت می گیرد که او در شمایل شخصیت حقیقی خودش که یک آوازهخوان باشد به یک رستوران سنتی رفته و همراه با گروهش به آوازخوانی می پردازد آن هم در حالی که سام درخشانی و بهرنگ علوی بازیگران اصلی «دشمن زن» به عنوان مشتری به رستوران آمده اند.
«دشمن زن» ساخته کریم امینی، یک کمدی-موزیکال-رمانتیک و تازه ترین محصول موسسه سینمایی پویافیلم است که داستانی مفرح درباره به چالش کشیده شدن افکار آدمهایی را بیان میکند که در ظاهر ضدّزن به نظر میرسند.
این کمدی پربازیگر از حضور چهرههایی نظیر سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان سود میبرد.
حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتهاند و فیلم که با پخش «پویافیلم» روی پرده رفته در کمتر از یک هفته در مرز نیم میلیارد فروش است.
برای تماشای بخشی از حضور جواد یساری در «دشمن زن» اینجارا ببینید.
چهارشنبه شب و در پردیس آزادی برگزار میشود⇐افتتاحیه اکران کمدی«دشمن زن» با حضور بهاره کیانافشار و سام درخشانی
|
سینماروزان: اولین اکران مردمی «دشمن زن» همزمان با آغاز اکران در پردیس آزادی برگزار خواهد شد.
به گزارش سینماروزان اکران رسمی کمدی «دشمن زن» ساخته کریم امینی از چهارشنبه 23خردادماه در سراسر کشور آغاز خواهد شد و اولین اکران مردمی فیلم در همین روز انجام می گیرد.
سام درخشانی و بهاره کیان افشار بازیگرانی که شخصیتهایی خاص در «دشمن زن» ایفا کردهاند به همراه کریم امینی کارگردان این کمدی، چهارشنبه 23خردادماه حوالی ساعت 22.30 در پردیس آزادی حاضر خواهند شد و هم با مخاطبان گپ زده و هم به همراه آنها به تماشای «دشمن زن» می نشینند.
علاقمندان به حضور در اکران مردمی «دشمن زن» و دیدار با بهاره کیانافشار و سام درخشانی میتوانند از طریق سایت سینماتیکت نسبت به رزرو حضور اقدام کنند.
«دشمن زن» تازهترین محصول موسسه پویافیلم یک کمدی-رمانتیک-موزیکال است که اسرار پشت پرده زندگی آنها که مدام ژست ضدّزن میگیرند را برملا میکند.
تهیهکنندگی «دشمن زن» را حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی برعهده داشتهاند. سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان بازیگران این فیلم هستند.
گشایش اکران عیدفطر با «دشمن زن»+تازهترین پوستر
|
سینماروزان: «دشمن زن» به عنوان اولین فیلم اکران عیدفطر از چهارشنبه 23 خردادماه روی پرده میرود.
در فاصله ای کوتاه تا اکران این کمدی-رمانتیک تازه ترین پوستر این فیلم که بهزاد خورشیدی آن را طراحی کرده، رونمایی شد.
«دشمن زن» تازه ترین محصول موسسه سینمایی پویافیلم و اولین فیلم بلند کریم امینی است که داستانی سرخوشانه درباره جماعتی دارد که در ظاهر آنتی-زن یا ضدزن به نظر میرسند اما کافیست فقط چند قدم به سمت رویاهایشان بردارند تا همه تصوراتشان دگرگون شود…
این کمدی-رمانتیک پربازیگر از حضور چهرههایی نظیر سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان سود میبرد.
حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتهاند.
در خلاصه داستان «دشمن زن» آمده: چرا هرچي دشمن زنه بعد از يه مدت توزرد از آب در مياد و ميشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
دشمن زن
پلاکاردها آماده شد⇐«دشمن زن» از ۲۳ خردادماه با یک «اتفاق ویژه» روی پرده میرود+عکس
|
سینماروزان: «دشمن زن» تازه ترین محصول موسسه «پویافیلم» از 23 خردادماه در گروه سینمایی ماندانا روی پرده خواهد رفت.
به گزارش سینماروزان در فاصله کمتر از دو هفته ای تا اکران «دشمن زن» پلاکاردهای تبلیغاتی این فیلم طراحی و آماده نصب شد و اکران فیلم با یک اتفاق ویژه آغاز خواهد شد.
«دشمن زن» یک کمدی با مایههای عاشقانه است که با نگاهی طنازانه به زندگی دوپهلوی فمینیستهای دوآتشه میپردازد.
«دشمن زن» محصولی پربازیگر است و چهرههایی نظیر سام درخشاني، گوهر خيرانديش، بهاره كيانافشار، الناز حبيبي، بهرنگ علوي، مريم سعادت، مونا شناس، سيروس همتي، هاوار قاسمي، سپيده مرادپور و با هنرمندي اميرحسين آرمان در آن حضور دارند.
حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتهاند و کریم امینی کارگردانی این فیلم را برعهده داشته است.
در خلاصه داستان «دشمن زن» آمده: چرا هرچي دشمن زنه بعد از يه مدت توزرد از آب در مياد و ميشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
پخش سراسری «دشمن زن» از طریق پویافیلم انجام خواهد شد.