1

افشاگری یک رسانه حیطه سلامت پیرامون گاف‌های بزرگ دو فیلم مرتبط با پیوند اعضاء علیرغم دریافت کمک⇐ ژن خوب کافی نیست تحقیق خوب می‌خواهد!

سینماروزان: رابطه میان پزشکان و اهالی سینما آنقدر پرسوءتفاهم بوده که بروز گافهای پزشکی متعدد در آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی به روالی عادی بدل شده است اما مشکل وقتی دوچندان میشود که آثاری با حمایت ارگانهای متصدی حیطه بهداشت و سلامت تولید میشوند ولی باز هم همان گافها در آنها رخ میدهد.

رسانه «تریتانیوز» که از رسانه های تخصصی در حیطه سلامت و اقتصاد هست به تازگی در گزارشی متمرکز بر آثار جشنواره سلامت به مرور گافهای پزشکی دو فیلم «فصل نرگس» و «یک روز بخصوص» پرداخته است. فیلمهایی که حمایت مادی یا معنوی وزارت بهداشت برای تولید را داشته اند.

متن گزارش «تریتانیوز» را بخوانید:

کم پیش نمی‌آید که در آثار سینمایی یا تلویزیونی با گافهای پزشکی روبرو باشیم؛ گافهایی که تنها دقایقی گفتگو با یک پزشک عمومی و نه حتی متخصص امکان بروز آنها را به صفر می‌رساند اما گویا رابطه سینماگران با جامعه پزشکی آن قدر خوب نیست که پزشکان به عنوان مشاورانی که می‌توانند در این حیطه به آنها آگاهی دهند مورد توجه قرار گیرند.

جشنواره فیلم سلامت که مهمترین جشنواره تاریخ سینمای ایران با حیطه پزشکی است این روزها با تحلیل و مرور آثارش در شبکه های چهارم و مستند سیما می‌کوشد شرایطی را فراهم کند برای اقبال گسترده تر مخاطبان به جشنواره حین برپایی.

نگاهی به آثار حاضر در بخش مسابقه بلند این جشنواره که اتفاقا تحلیل و بررسی آنها در رسانه ملی هم ارائه شده گافهایی را پیش روی جامعه پزشکی می گذارد واقعا تعجب برانگیز.

از جمله این آثار «فصل نرگس» است که این روزها روی پرده سینماها هم هست. در این فیلم بدعتی غلط از سوی کارگردان تداعی میشود با این مضمون که با انتقال قلب از زنی به زن دیگر، عشق او به مردی خاص هم به فرد جدید منتقل میشود!!!

فقط کمی جستجو در منابع پزشکی میتوانست شک و شبهه انتقال امیال روحی بشری به واسطه انتقال اندام فیزیکی را از بین ببرد با این حال به نظر می‌رسد کمترین مطالعاتی در این باره صورت نگرفته.

درست همان طور که در تعبیر عامه وقتی از مهر به معشوق گفته میشود با عباراتی نظیر «قلب من» مورد پاسداشت قرار می‌گیرد در اینجا هم کارگردان پیش خود گمان کرده حالا که قلب پیوند می‌خورد معشوقی که با صنعت اغراق در حد قلب پاس داشته شده هم انتقال پیدا می‌کند!!!

البته در میان فیلمهای بخش مسابقه جشنواره سلامت با آثاری نظیر «شماره 17 سهیلا» و «خشکسالی و دروغ» روبرو هستیم که کوشیده اند در حد بضاعت خود از برخی معضلات روانی جوانان زیست کرده در جوامع معلق بین سنت و مدرنیته بگویند و انصافا با حداقل گافهای روانکاوانه این روایت را انجام داده اند.

در همین جشنواره فیلمی به نام «زیر سقف دودی» را هم داریم که درباره موضوعی سالها تابوبرانگیز به نام سکس-تراپی هرچند سربسته و با واهمه از ممیزی اطلاعات میدهد اما فضا را باز میکند که در سالهای آینده سینما و تلویزیون بیشتر و بیشتر در این باره ورود کنند.

یا فیلمی به نام «ماجان» را داریم که هرچند روایتی سانتی مانتال از مشکل نگهداری از فرزندان معلول می گوید اما هر چه هست رفتاری که از این افراد سر میزند را با حداقل گاف تصویرسازی میکند.

اینها امید به جشنواره سلامت را بهبود می بخشد اما به هر حال گافهایی آشکار نظیر آنچه در «فصل نرگس» رخ داده نیز پیش روی ماست به خصوص که پای نهادی در حوزه سلامت به عنوان حامی تولید فیلم در میان است.

چنین گافهایی البته متأثر از سینمای ایران است؛ نوروز امسال هم فیلمی به نام «یک روز بخصوص» روی پرده بود که با حمایت وزارت بهداشت در تخصیص لوکیشن مواجه بود اما در فیلم با زنده شدن بیمار مرگ مغزی روبرو بودیم؛ اشتباهی مسبوق به سابقه که سالها پیشتر هم در یک فیلم دولتی مانند «جعبه موسیقی» هم وجود داشت و در همان زمان پزشکان کم از آن گلایه نکردند.

امید که جشنواره فیلم سلامت در کنار برجسته کردن ویژگیهای مثبت آثار مرتبط با حیطه پزشکی، گافهای علمی آنها را هم از طریق همین برنامه های تلویزیونی خود رونمایی کند تا در سالهای آینده حضور این گافها در آثار سینمایی و تلویزیونی کمتر شود.