1

در تقابل با ادعاهای کارگردان و مدیر شبکه⇐شورای بازبینی «سرزمین کهن/مادری» بیانیه ۹بندی داد و تأکید کرد⇐ پخش نشدن این سریال، کم هزینه‌ترین اقدام از نظر فرهنگی و اجتماعی است!/کارگردان سریال باید به طور رسمی عذرخواهی کند/نام سریال به «شکوه ماندگار» تغییر گردد/در کلیه قسمت‌ها نام «بختیاری» از شخصیت منفی سریال حذف شود/چرا نام «بختیاری» با کلمه‌ای هم‌آوا مثل «بهادری» جایگزین شده؟/در بیان جنایات رضاشاه فقط به قتل دکتر ارانی اکتفا نشود/شرایط ساخت سریال «علیمردان خان» فراهم شود!

سینماروزان: سریال مناقشه برانگیز «سرزمین کهن»کمال تبریزی که بعد از نیمه کاره ماندن در پخش سال 93 از کنداکتور خارج شد بعد از فیلمبرداری مجدد و با نام تازه «سرزمین مادری» بنا بود 21 مهرماه امسال روی آنتن برود که این اتفاق نیفتاد.

کمال تبریزی کارگردان و علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم سیما این عدم پخش را به مشکلات فنی ربط دادند و وعده پخش عنقریب سریال را دادند اما همچنان سریال روی آنتن نرفت تا اینکه شورای بازبینی سریال با ارائه بیانیه 10بندی ضمن غیرکارشناسی خواندن گفتگوهای کارگردان و مدیر، تأکید کرد که تا مشکلات سریال حل نشود امکان پخش آن وجود ندارد.

متن بیانیه شورای بازبینی را بخونید:

جناب آقای دکتر علی عسکری

ریاست محترم سازمان صدا و سیما

 با سلام؛

عطف به نامه‌ی قبلی و مشکلات پیش آمده در خصوص سریال «سرزمین مادری» به اطلاع می رساند، علیرغم همکاری شورای بازبینی و مشاهده تمام بخش های سریال و اعمال حسن نیت جهت رفع معضلات، متأسفانه مصاحبه های غیرکارشناسانه برخی از مدیران و هم چنین کارگردان سریال مذکور نه تنها کار پیش نرفته بلکه دردسرهای تازه ای نیز به کار افزوده شده است و مشکلات را دو چندان کرده است.
شورای بازبینی ضمن تأکید مؤکد بر رعایت دقیق بند بند مفاد بیانیه ی ده ماده ای و اجرای منویات و مواد و اعمال آن در سریال پیش از پخش با توجه به شرایط حاصله و موجود، پخش آن را به صلاح نمی داند.
از سوی دیگر بسیار ضروری و واجب می داند که هر چه سریعتر کارگردان مذکور مراتب اعتذار و عذرخواهی خود خویش را نسبت به مسائل پیش آمده رسماَ در سیما ابراز دارد. لازم به توضیح است که تا کنون اکثر مدیران در جهت رفع مشکلات با حضور مستقیم و غیر مستقیم، رسماَ و تلویحاَ مراتب اعتذار خود را از باب همدلی و وفاق ملی و حفظ مصالح نظام اعلام داشته ولی ایشان هیچ گونه همکاری در این خصوص نداشته است.

شورا بر خود واجب می داند مراتب سپاسگزاری خود را از جناب آقای میرباقری قائم مقام سازمان و جناب آقای کرمی مدیر سیما فیلم و دکتر نورالله مرادى به پاس حسن نیت و همکاری های صمیمانه اعلام دارد.

به پیوست، ۹ بند تذکرات و پیشنهادات این شورا عیناَ جهت استحضار و یاد آوری به حضور جنابعالی و ملت بزرگ ایران، به ویژه شهروندان عزیز لر، ارسال می‌گردد.
بنا بر این گزارش، ۹ بند تذکرات و پیشنهادهای شورای علمی بازبینی سریال مذکور که قبلاَ برای رئیس صدا و سیما ارسال شده بدین شرح است:
1.  پخش نشدن این سریال، کم هزینه‌ترین اقدام از نظر فرهنگی و اجتماعی است و هنوز هم یک پیشنهاد جدی از سوی شورای بازبینی است؛ منتها به شرط لحاظ اصلاحات و اضافاتی که در بندهای دیگر می‌آید، پخش آن می‌تواند مورد موافقت مشروط قرار گیرد. این پیشنهادها معطوف است به بازگرداندن اعتماد جامعه بختیاری به سازندگان این سریال و باور ایشان به حسن نیت و حسن عمل آنان؛ حسن نیت و حسن عملی که ان شاء الله به اصلاح این سریال محدود نگردد و شاهد اقدامات بعدی برای تقویت روح برادری باشیم.
2.  شورای بازبینی تأکید دارد که به منظور ایجاد باور به حسن نیت و تفاهم و همدلی هرچه بیشتر و حسن اعتماد مخاطبان و از بین بردن زمینۀ واکنش های اجتماعی قبلی، نام سریال تغییر یابد که در این خصوص عنوان «شکوه ماندگار» یا عناوین دیگر پیشنهاد می‌گردد.
 
3.  در کلیه قسمت‌های این سریال نام «بختیاری» از شخصیت منفی سریال حذف شود که البته در بازبینی نسخه اصلاح شده سریال مشاهده شد که این توصیه در کلیه قسمت ها به جز قسمت سیزدهم تاکنون اعمال شده است.
4.  از آنجا که در چهار قسمت پخش شده سریال در سال 92 ظلمی در حق سردار اسعد بختیاری روا داشته شده است باید به نوعی از این سردار ملی اعاده حیثیت گردد و جبران مافات شود. لذا مقرر دارید سه سکانس به سریال اضافه گردد.1- در بیان جنایات رضاشاه فقط به قتل دکتر ارانی اکتفا نشود بلکه در قالب دیالوگ یکی از شخصیت‌های محبوب و مثبت سریال (مثلا دایه اردکانی) گفته شود که: «اعتراضات مردمی در مسجد گوهرشاد مشهد به خاک و خون کشیده شد و پیشگامان مشروطه مثل فرزند سردار اسعد بختیاری در همین زندان قصر تهران کشته شدند». 2- در سکانسی یک شخصیت مثبت و محبوب مثلاٌ حکیم السلطنه به رهی بگوید: «کمال الملک یک تابلو معروف دارد به نام پرتره سردار اسعد بختیاری که جزو پنج اثر ماندگار اوست. کمال الملک عکس هرکسی را نمی کشید. این تابلو را تمرین کن که هم کار کمال الملک را یاد بگیری هم اخلاقش را». 3- در سکانسی که رهی در کنار خیابان نقاشی‌های خود را می‌فروشد، پرتره سردار اسعد اثر کمال الملک هم با جلوه های کامپیوتری اضافه گردد.
5. در این سریال تنها ظلم رضاشاه را قتل دکتر ارانی در زندان عنوان میکند در حالی که در دوره پهلوی اول شاهد قیامهای مردمی در مناطق مختلف از جمله قیام عمومی بختیاریها در سال 1308 ش با شعار لا اله الا الله هستیم که در بیانات مورخ 26 اسفند 92 مقام معظم رهبری نیز به این قیام و رشادت علیمردان خان بختیاری اشاره صریح صورت گرفت. جا دارد اولاً یک سکانس به فیلم اضافه شود و در ردیف جنایات رضاشاه به قیام بختیاری‌ها در سال 1308 ش و دستگیری و اعدام سران بختیاری از جمله علیمردان خان اشاره شود. ثانیاً موضوع ساخت سریال علیمردان خان که از سوی مسئولان صداوسیما وعده داده شده، تسریع و روند تخصیص بودجه آن مشخص گردد و وضعیت پیشرفت پروژه به اطلاع افکارعمومی رسانده شود.
6.  در نسخه اصلاح شده که مورد بازبینی این شورا قرار گرفت، به جای «بختیاری» از عنوان «بهادری» برای خانواده شخصیت منفی سریال استفاده شده است. این نام به دلایل مختلف یادآور بخشی از هویت جامعه بختیاری است. اگر از شباهت آوایی واژگان بهادروند و بهادری و بهداروند با واژه بختیاری که مورد اشاره مینورسکی و… بوده و لقب «سردار بهادر» که به دو تن از سرداران بختیاری عصر مشروطه تعلق دارد بگذریم، شباهت این نام با نام طایفه بهادری در طایفه شهنیِ هفت لنگ در مسجد سلیمان و نیز فامیل بهادری در طایفه چهارلنگ الیگودرز نیز مزید بر علت در مخالفت با این امر است. لذا پیشنهاد می شود از نام دیگری به جای بهادری استفاده شود که تناظری با نام طوایف بختیاری نداشته باشد.
7.  قبل از پخش سریال، طی نشست‌های رسانه‌ای با حضور اعضای همین شورا یا چند صاحب نظر فرهنگ و تاریخ بختیاری، موارد اصلاح شده در سریال تذکر داده شود و نیز بخشهایی از نقش بختیاری‌ها در صیانت از ایران و جانفشانی آنان برای ایران برای هموطنان مطرح گردد.
8.  با توجه به موارد پیش آمده و جریحه دار شدن افکارعمومی منطقه بختیاری و به منظور حفظ اتحاد ملی و انسجام اسلامی، هرچه زودتر فرصت های تلویزیونی به بختیاری ها داده شود تا آنان نیز بتواند مظاهر، جلوه ها و شاخص‌های فرهنگی و هنری و تاریخی خود را که همواره در خدمت مملکت بوده، از طریق صداوسیما منعکس نمایند.
9.  هرچه زودتر نام شبکه استانی «جهان بین» که نام تپه ماهوری کوچک در حوالی شهرکرد است به «زردکوه» که مرتفع ترین قلۀ سلسله جبال زاگرس و سرچشمه دو رودخانه بزرگ کارون و زاینده رود است و دارای نقش مهم و کلیدی در فرهنگ و اقتصاد و تاریخ استان بوده و هست، تغییر یابد.
 علاوه بر اين، در ديدار هيأت با آقاى ميرباقرى، معاون سيما، ايشان تعهد دادند كه سريال على مردان خان از شبكه استانى به سيمافيلم منتقل و ساخت آن با بودجه ويژه و با نظارت علمى دانشمندان بختيارى مسلط به موضوع شروع شود و كارگردان سريال سرزمين كهن هم عذرخواهى كند.



بعد از کمال تبریزی⇐مدیر شبکه ۳ هم عدم پخش «سرزمین کهن/مادری» را به مشکلات فنی ربط داد⇐هیچ ممیزی به کار وارد نشده

سینماروزان: «سرزمین کهن» اول بار بهمن ۹۲ روی آنتن رفت اما فقط بعد از پخش چهار قسمت و به دلیل اعتراضات صورت گرفته از سوی قوم بختیاری به برخی دیالوگهای سریال، پخش سریال متوقف شد تا دو هفته گذشته که بعد از حدود سه سال، درباره پخش مجدد این سریال با تغییر نام به «سرزمین مادری» از ۱۴ مهرماه اطلاع رسانی شد اما سریال در موعد موردنظر روی آنتن نرفت تا کلی سوال درباره عدم صدور مجوز پخش مطرح شود.

به گزارش سینماروزان کمال تبریزی کارگردان مجموعه عدم پخش آن را به آماده نبودن تیتراژ و مشکلات فنی ربط داد؛(اینجا را بخوانید) نکته‌ای که حالا مدیر شبکه سوم سیما هم آن را تأیید کرده است.

علی‌اصغر پورمحمدی، مدیر شبکه سه با تأکید بر مشکلات فنی سریال به «شرق» گفت: سریال «سرزمین مادری» همچنان با مشکلات فنی مواجه است که قطعا تا هفت، هشت روز دیگر برطرف خواهد شد و قطعا این هفته یا هفته آینده از شبکه سه سیما پخش خواهد شد و جز این موضوع مشکل دیگری برای پخش این مجموعه وجود ندارد.


او با اشاره به اینکه هیچ ممیزی به کار وارد نشده افزود: این سریال برای پخش با هیچ مشکل ممیزی‌اي روبه‌رو نیست و نظارت روی مجموعه پیش از این در زمان تولید انجام شده است و دلیل عدم پخش مجموعه مشکل ممیزی یا سانسور نیست.




واکنش کمال تبریزی به روی آنتن نرفتن «سرزمین کهن/سرزمین مادری» در موعد مقرر⇐به‌خاطر آماده نبودن تیتراژ بود!!!

سینماروزان: «سرزمین کهن» اول بار بهمن 92 روی آنتن رفت اما فقط بعد از پخش چهار قسمت و به دلیل اعتراضات صورت گرفته از سوی قوم بختیاری به برخی دیالوگهای سریال، پخش سریال متوقف شد تا هفته گذشته که بعد از حدود سه سال، درباره پخش مجدد این سریال با تغییر نام به «سرزمین مادری» از 14 مهرماه اطلاع رسانی شد اما سریال در موعد موردنظر روی آنتن نرفت تا کلی سوال درباره عدم صدور مجوز پخش مطرح شود.

به گزارش سینماروزان با این حال کمال تبریزی کارگردان «سرزمین کهن» یا «سرزمین مادری»، روی آنتن نرفتن را به دلایل فنی نسبت داده و به «آنا» گفت: مشکل پخش نشدن به دلایل قبلی و چند سال پیش این سریال مربوط نمی‌شود بلکه دلیل عدم پخش در زمان اعلام شده فقط به جهت آماده نبودن تیتراژ فیلم و برخی مشکلات فنی بوده که در حال حاضر این مشکلات برطرف شده است.

وی در خصوص زمان پخش این سریال اظهار داشت: تا جایی که به من خبر داده‌اند،  این سریال جمعه این هفته 21 مهر ماه روی آنتن شبکه سه سیما خواهد رفت. البته باز هم مدیران خود شبکه در خصوص زمان قطعی پخش «سرزمین مادری» باید اطلاع‌رسانی کنند. در هر حال من تا جایی که در قبال این سریال وظیفه داشته‌ام، انرژی گذاشته‌ام.

وی ادامه داد: برای پایان دادن به اعتراضاتی که چند سال پیش در خصوص سریال «سرزمین کهن» ایجاد شده بود، بار دیگر این سریال را تصویربرداری کردم که تقریبا یک سال پیش ضبط مجدد آن تمام شد و سریال را به شبکه فرستادم، حتی عنوان آن را نیز تغییر دادم در واقع دینی که در مورد اتمام این سریال به گردن داشتم را انجام داده‌ام.




ماجرای سفر پیمان قاسم‌خانی و کمال تبریزی به تایلند و قال گذاشتن گروه تولید یک سریال پرمخاطب

سینماروزان: پیمان قاسم خانی نویسنده ای که نخستین تجربه کارگردانیش «خوب بد جلف» نوروز اکران شد و اخیرا هم وارد شبکه خانگی شده است قبل از آن که وارد تلویزیون شود از اوایل دهه هفتاد در سینما به عنوان نویسنده فعالیت داشت ولی از اواخر دهه هفتاد فعالیتهای تلویزیونی اش آن قدر شد که چند سالی از سینما دور افتاد.

به گزارش سینماروزان یکی از موفق ترین سریالهایی که قاسم خانی در نگارش آن نقش داشت سریالی بود با نام «خانه ما» که توسط مسعود کرامتی بازیگر-کارگردان ساخته شده بود.

بازپخش این سریال از شبکه «آیفیلم» موجب شده است مسعود کرامتی به ذکر خاطراتی از بدقولی پیمان قاسم خانی در نگارش این سریال بپردازد گویا طراح اصلی داستان «خانه ما» مصطفی خرقه پوش تدوینگر سینما بوده است که بنا بوده با همراهی پیمان قاسم‌خانی داستان را امتداد دهد اما کرامتی به «همشهری جوان» گفته که پیمان از جایی به بعد سفر به تایلند با کمال تبریزی را ترجیح داده و آنها را قال گذاشته است.

کرامتی می گوید: پیمان قاسم‌خانی بنا بود در نویسندگی به مصطفی خرقه‌پوش کمک کند اما مصطفی از همان ابتدا ناگهان کنار کشید و رفت و از آن زمان قرار شد پیمان قاسم‌خانی سرپرست نویسندگان باشد و متنها را بنویسد اما بدقولیهایی کرد و باعث شد شادمهر راستین و حتی سروش صحت چند قسمتی برای ما بنویسند.

وی ادامه می‌دهد: بدقولیهای پیمان قاسم خانی باعث شد که حتی احمد حامد مجری طرح سریال هم نویسنده شود. قاسم‌خانی متنها را نمی‌آورد البته بدلیل جوانی و خامی شاید پذیرش موقعیت سرپرست نویسندگان برایش جانیفتاده بود.

مسعود کرامتی می‌افزاید: بعد از رفتن خرقه پوش و شروع فیلمبرداری ما یازده قسمت نوشته شده داشتیم و از جایی به بعد خاطرم است کمال تبریزی بنا بود فیلمی در تایلند بسازد و پیمان قاسم‌خانی در آن بازی کند. این گونه بود که وسط کار پیمان به مالزی و تایلند رفت البته با این تعهد که در نبودش متن را برایمان بفرستد. اگر شما یک ورق از آن متن را دیدید ما هم دیدیم!!!




رامین پرچمی در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐حمید سمندریان به من گفت تو لهجه شمالی داری و بازیگر خوبی نمی‌شوی/برای نصرالله قادری نوشتم به من نمره قبولی بده وگرنه باید یک ترم دیگر مرا تحمل کنی/با منصور ضابطیان و امیرمهدی ژوله دچار مشکلات مالی شدم/در «سنتوری» بنا بود بجای حسن پورشیرازی نقش یک معتاد را بازی کنم اما پیشنهاد مهرجویی را رد کردم/بازی در «بوتیک» را بعد از ایفای یک سکانس رها کردم/سانسور زیاد سریال «در پناه تو» را داغان کرد/نقش پارسا پیروزفر کاملا حذف شد/می‌خواهم بخشهای حذف شده «در پناه تو» را اجرا کنم/مرگ حسن جوهرچی موجب شد بازیگران «در پناه تو» مجددا کنار هم جمع شوند/نقش من در «ضیافـت» بنا بود به حامد بهداد برسد اما…/کیمیایی اگر «ضیافت۲» را بسازد باز هم مورد استقبال قرار می‌گیرد/بدترین کار من «زیر آسمان شهر۳» بود/در فیلمهای آینده کمال تبریزی و مسعود کیمیایی بازی میکنم

سینماروزان: رامین پرچمی بازیگری که با سریال «در پناه تو» در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت و همین باعث شد چند سالی هم به واسطه آن سریال بتواند حضورش در سینما و تلویزیون را امتداد دهد بعد از حوادث انتخابات88 مدتی را در زندان به سر برد و همین باعث شد که از جریان روز بازیگری دور بماند.

به گزارش سینماروزان پرچمی پنج سالی است که از زندان آزاد شده و به زندگی حرفه ای بازگشته و میکوشد تلاشهای تازه ای داشته باشد در حیطه های مختلف هنری از بازیگری تا اجرا و حتی خوانندگی. این بازیگر اخیرا در گفتگویی تفصیلی که با «هنرآنلاین» داشته به مرور برخی از اتفاقات زندگی شخصی و حرفه ایش پرداخته است.

پرچمی با اشاره به بی علاقگی خانواده اش به بازیگری بیان داشت: در زمان ورود به دانشگاه با پدرم اختلاف نظر داشتم و در نهایت ایشان اجازه داد که من هنر بخوانم. در کنکور هنر شرکت کردم و نفر ششم مرحله اول کنکور سراسری شدم اما در مرحله دوم پذیرفته نشدم. در نهایت ورودی دانشگاه آزاد شدم و آمدم سمت بازیگری.

وی درباره اولین برخورد با حمید سمندریان گفت: در مصاحبه مهرماه دانشگاه آزاد آقای سمندریان به من گفتند که تو لهجه شمالی داری و بازیگر خوبی نمی‌شوی. بعد از آن اسم من در لیست تکمیل ظرفیت بهمن‌ماه دانشگاه آمد و من پذیرفته شدم. آقای سمندریان بعدها هم مرا دید و گفت تو هنوز مشکل لهجه‌ات را داری.

پرچمی پیرامون حضور در سریال «در پناه تو» اظهار داشت:  اهالی خانواده‌ام مخالف بودند ولی دیدند چاره‌ای نیست و بهتر است از من حمایت کنند. زمانی که مرا برای سریال «در پناه تو» انتخاب کردند، آقای لبخنده با خانه ما تماس گرفت و به پدرم گفت که پسرت برای این سریال انتخاب شده. پدرم به آقای لبخنده گفت اگر بازیگر نقش اصلی است، بیاید! در حالی‌که من حتی اگر یک نقش کوچک داشتم هم با سر می‌آمدم. آقای لبخنده بعدها از آن خاطره به خوبی یاد می‌کرد. در ادامه که من فیلم “ضیافت” را بازی کردم و معروف شدم، باعث افتخار فامیل شدم و پدرم خیلی خوشحال بود.

پرچمی با اشاره به اساتیدش در دانشگاه بیان داشت: در آن دوره آقای سمندریان، آقای اسماعیل شنگله و خانم منیژه محامدی در دانشگاه آزاد تدریس می‌کردند. اما من خیلی آدم دانشگاه برویی نبودم. خاطرم هست که سر امتحان کلاس آقای نصرالله قادری پای برگه امتحانی برای ایشان نوشتم که استاد من می‌خواستم در نهایت بازیگر شوم که شدم، حالا اگر می‌خواهید یک ترم دیگر مرا تحمل کنید، ردم کنید، اگر نه که نمره قبولی به من بدهید تا بروم سر کارم. ایشان هم مرا قبول کردند. من در دانشگاه بدن و بیان را یاد گرفتم و اساتید هم به نسبت روی من تأثیرگذار بودند اما دانشگاه بیشتر محلی برای آشنا شدن آدم‌ها با همدیگر و ارتباط گرفتن است. درس خواندن در دانشگاه تأثیر آن‌چنانی روی من نگذاشت اما من اگر وارد دانشگاه نمی‌شدم، هیچ‌وقت آگهی جذب بازیگر سریال “در پناه تو” را نمی‌دیدم و یک بازیگر حرفه‌ای نمی‌شدم. شاید آقای لبخنده یا آقای کیمیایی چیزهای بیشتری را به من یاد دادند.

رامین پرچمی درباره مهمترین اتفاق زندگیش که همان سریال «در پناه تو» بود بیان داشت: سناریو «در پناه تو» یکی از کم‌نظیرترین سناریوهایی است که من خوانده‌ام. در ابتدا به ما سناریو 10-15 قسمت اول را دادند و سپس ادامه سناریو در طول فیلمبرداری کامل شد. سناریو سریال عالی بود ولی سانسور آن را داغون کرد. الان اگر شما سریال را ببینید، متوجه سکانس‌های بی ربط و داستان گنگ آن می‌شوید. 10-12 قسمت اول سریال که نابود شد. بخش ویژه‌ای از داستان حذف شد که به نظرم خود آن بخش را الان می‌توان به یک فیلم یا سریال خوب تبدیل کرد. من حتی می‌خواهم از آقای علیرضا طالب‌زاده نویسنده سناریو اجازه بگیرم که اگر فرصت باشد آن بخش‌ها را در قالب یک نمایشنامه یا فیلمنامه‌خوانی کار کنم.

این بازیگر با اشاره به سانسور نقش پارسا پیروزفر بیان داشت: نقش پارسا پیروزفر که به خاطر یک سری دلایل احمقانه کلاً حذف شد. می‌گفتند پدر این پسر یک زن دیگر گرفته، حالا چرا این پسر عاشق دختر نامادری‌اش شده است! خوشتیپ و خاص بودن چهره پارسا هم بی دلیل نبود و همه این‌ها باعث شد قصه آن نقش کلاً حذف شود. البته آقای لبخنده از لج سانسورها، پارسا پیروزفر را در سریال گذاشت ولی با توجه به سانسورهایی که روی این نقش صورت گرفت، حضور پارسا کاملاً بی دلیل و نامشخص است. نقش من و نقش آقای جوهرچی هم خیلی دچار سانسور شد. به هر حال سریال “در پناه تو” اتفاق خوبی برای بازیگران جدید آن نسل بود. بعد از آن سریال یک دوستی خوب میان بازیگران آن سریال ایجاد شد که تا چند سال هم ادامه داشت اما از یک جایی به بعد قطع شد. سال گذشته در مراسم تشییع جنازه آقای جوهرچی دوباره آن گروه دور هم جمع شد و بعد از 10-15 سال همدیگر را دیدیم. انگار همان صمیمیت دوران فیلمبرداری سریال “در پناه تو” را با هم داشتیم. صمیمیت آن روزها دیگر هیچ‌وقت سر هیچ کاری برای من تکرار نشد.

پرچمی درباره چگونگی پیوستن به «ضیافت» کیمیایی و اینکه نقش را از بهداد گرفته اظهار داشت: آقای جوهرچی باعث این اتفاق شد. روزی که فیلمبرداری سریال “در پناه تو” تمام شد، من داشتم بعد از 1 سال و سه ماه فیلمبرداری راهی شمال می‌شدم. قبل از این‌که راه بیفتم، به خانه یکی از دوست‌هایم رفتم که دیدم تلفن آن‌جا زنگ خورد. مادرم پشت تلفن بود و گفت که آقای جوهرچی سراغت را می‌گیرد و گفته فوراً بیا فلان جا. من به آن‌جا رفتم و دیدم که قرار است فیلم سینمایی “ضیافت” به کارگردانی آقای کیمیایی ساخته شود. آقای جوهرچی و پارسا پیروزفر هم قرار بود در آن فیلم بازی کنند. عوامل فیلم به دنبال یک بازیگر جوان می‌گشتند که نقش جواد را بازی کند. گویا قرار بود از بین من و آقای حامد بهداد یک نفر را انتخاب کنند که در نهایت مرا انتخاب کردند. بعد از آن اتفاق آقای بهداد بارها به شوخی از آن اتفاق یاد می‌کند و می‌گوید که تو نقش مرا در فیلم “ضیافت” گرفتی. 4 نفر از بازیگران سریال “در پناه تو” در فیلم “ضیافت” هم بازی می‌کردند که خیلی‌ها تصور می‌کردند آقای کیمیایی ما را از سریال “در پناه تو” انتخاب کرده است، در حالی‌که آن موقع هنوز سریال پخش نشده بود و حتی اکران فیلم “ضیافت” هم قبل از پخش سریال “در پناه تو” انجام شد. نقش جواد در فیلم سینمایی “ضیافت” یکی از بهترین نقش‌هایی بود که من بازی کردم. کار کردن با آقای کیمیایی هم جزو افتخارات کارنامه کاری من است. در آن سال‌ها خیلی خوش‌شانس بودم و در این سال‌های اخیر خیلی بد شانس.

وی ادامه داد: فیلم “ضیافت” فیلم خیلی خوبی درآمد. حداقل این‌که نیمه اولش شاهکار بود. از نیمه دوم به بعد یک مقدار دچار افت شد اما باز هم آن فیلم نسبت به فیلم‌های قبل و بعد آن سال‌های آقای کیمیایی بهتر بود. آنقدر خوب بود که اخیراً می‌گویند آقای کیمیایی می‌خواهد فیلم “ضیافت 2” را بسازد. به نظرم اگر این فیلم ساخته شود هم مطمئناً مورد استقبال قرار می‌گیرد.

رامین پرچمی درباره همکارانش در مجله ای به نام «نقش آفرینان» که سالها درگیر انتشار آن بود بیان داشت: بعضی‌ از نویسندگان «نقش آفرینان» دوستان خود من بودند و بعضاً هم از طریق واسطه به مجله مطلب می‌رساندند. من با شهاب حسینی دوست بودم و به ایشان گفتم که یک مقاله برای مجله بنویسد. با بهرام رادان هم همینطور. به هر حال این بازیگرها سرشان شلوغ بود و خیلی نمی‌توانستند مشغول نوشتن شوند اما با این‌ حال من سعی می‌کردم که در هر شماره مجله، حداقل 7-8 مقاله از بازیگرها وجود داشته باشد. آقای شریفی‌نیا می‌توانست در این زمینه کمک زیادی به ما بکند اما خیلی از روابط و نفوذش استفاده نکرد. امیر آقای سکانس‌های ماه مجله را می‌نوشت که من به شخصه خیلی از آن بخش مجله خوشم می‌آمد. صالح میرزا آقایی هم به فیلم‌های خارجی تسلط زیادی داشت و خیلی خوب نقد می‌نوشت. منصور ضابطیان هم یک شماره در مجله نوشت و بعد به خاطر مسائل مالی به مشکل خوردیم و دیگر ننوشت. امیرمهدی ژوله هم همچین وضعیتی داشت. خیلی دوست داشتم آقای ژوله بنویسد اما مسائل مالی مانع این همکاری‌ها می‌شد. خیلی خوشحالم که برخی از هنرپیشه‌هایی که امروز هنرپیشه‌های مطرحی هستند، یک روزی در مجله “نقش آفرینان” می‌نوشتند. متأسفانه من از یک جایی به بعد خسته شدم و بعد هم ماجرای اتفاقات سال 88 پیش آمد و مجله از چاپ و انتشار باز ماند. شاید اگر چاپ مجله “نقش آفرینان” تا امروز ادامه داشت، الان بهترین نشریه سینمایی کشور بود.

این بازیگر پیرامون پیشنهادات خوبی که رد کرده اظهار داشت: شاید فقط 4-5 پیشنهاد را در طول دوران حرفه‌ای‌ام رد کرده باشم. البته متأسفانه همه آن‌ها کارهای خوبی از آب درآمدند.. من قرار بود در فیلم “بوتیک” بازی کنم که سر یک سکانس به مشکل برخوردم و نقشی که داشتم را بازی نکردم اما در نهایت فیلم “بوتیک” خیلی خوب شد. یا در فیلم “سنتوری”، نقشی که آقای پورشیرازی بازی کرد به من پیشنهاد شد اما من گفتم قبلاً یک نقش کوتاه در فیلم “مهمان مامان” برای آقای مهرجویی بازی کرده‌ام و دیگر بهتر است منتظر یک نقش بهتر برای همکاری با آقای مهرجویی بمانم که آن فیلم هم در نهایت گل کرد و اتفاقاً همان نقش کوتاه هم دیده شد. من آنقدری پیشنهاد نداشته‌ام که با انتخاب اشتباه یک فیلم یا سریال، مسیر هنری‌ام را اشتباه رفته باشم. شاید بدترین کار من “زیر آسمان شهر 3” بود که آن فیلم اصلاً دیده نشد. خود فیلم دیده نشد که قرار باشد بد بودن من دیده شود. من چند سال اول دوران حرفه‌ای‌ام خوش شانس بودم اما بعدها یک سری اتفاقات در زندگی‌ام افتاد که کلاً مرا از شرایط عادی دور کرد.

پرچمی درباره برنامه های آینده اش بیان داشت: من خیلی علاقه‌ای به تئاتر ندارم. علاقه‌ام به تلویزیون و سینما بیشتر از تئاتر است. در زمان دانشجویی‌ام چند تئاتر کار کردم و دیگر تا پارسال که چند نمایشنامه‌خوانی داشتم، تئاتر را تجربه نکرده بودم. الان هم یک تئاتر روی صحنه دارم اما همین‌ها هم باعث نشده که به تئاتر علاقه‌مند شوم. هنوز هم اگر از تلویزیون و سینما پیشنهاد داشته باشم، به سراغ آن‌جا می‌روم. الان مشکل ممنوع‌الکاری هم ندارم و می‌توانم در سریال‌ها بازی کنم. نمایشنامه‌خوانی‌هایی که پارسال داشتم باعث شد آقای کمال تبریزی بگوید در فیلم بعدی‌اش از من استفاده می‌کند. اگر آقای کیمیایی هم بخواهد فیلم بسازد، احتمالاً در آن فیلم هم حضور پیدا خواهم کرد. همچنین یکی از دوستانم آقای احمد احمدی که تهیه‌کننده است هم در فیلم بعدی‌اش از من استفاده خواهد کرد. من مطمئنم در اولین یا دومین کارم، دوباره روی غلتک خواهم افتاد. الان تمام تلاشم این است که دوباره دیده شوم.




واکنش کمال تبریزی-که ۲ فیلم توقیفی در کارنامه دارد- به راه‌اندازی کمیته‌ای برای بازبینی فیلمهای توقیفی⇐شاید روزی بتوان فیلمی هم درباره توقیف ساخت؛ به شرطی که دوباره آن را هم توقیف نکنند!

سینماروزان: کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون که دو عنوان از فیلمهای توقیفی اش «پاداش» و «دونده زمین» در دولت یازدهم روی پرده رفتند و البته هیچ کدام هم در جلب مخاطب موفق نبودند دو فیلم توقیفی دیگر به نامهای «خیابانهای آرام» و «در مسلخ عشق» را هم در کارنامه دارد.

به گزارش سینماروزان «خیابانهای آرام» از جمله فیلمهای انتخاباتی است که بعد از حواشی 88 ساخته شد و البته طعنه های آشکار سیاسی آن علیرغم لحن طنازانه فیلم باعث شد که فیلم نتواند پروانه نمایش گیرد.

تبریزی یک فیلم توقیفی دیگر با نام «در مسلخ عشق» هم در کارنامه دارد. این فیلم که در اواخر دهه شصت ساخته شد و درونمایه ای جنگی داشت به دلیل نگاه انتقادی به حضور ارتش در دفاع مقدس گرفتار توقیف شد؛ توقیفی که گویا به دلیل شکایت سازمان عقیدتی-سیاسی ارتش بود و باعث شد فیلم به غیر از یک نمایش در جشنواره فجر در 27 سال بعد امکان نمایش پیدا نکند.

در سالهای اخیر تلاشهایی برای اکران محدود این فیلم صورت گرفت ولی نهایتا به دلیل مفقود بودن باندهای صدا علیرغم موجود بودن نگاتیو این تلاش به جایی نرسید.

راه اندازی کمیته ای برای بازبینی آثار توقیفی در سازمان سینمایی موجب آن شده که کمال تبریزی هم درباره توقیف و آثار توقیفی سخن گوید. تبریزی با اشاره به «خیابانهای آرام» به «ایسنا» گفت: به نظر من همه فیلم‌های توقیفی روزی قابل نمایش خواهند بود و به قول معروف دیر و زود دارند اما سوخت و سوز ندارند! گرچه دیرکرد بیش از حد در صدور مجوز نمایش می‌تواند از به روز بودن مضمون فیلم بکاهد، در هر صورت امیدوارم روزی برسد که فیلم «خیابان‌های آرام» نیز در کنار سایر فیلم‌های توقیفی امکان نمایش پیدا کند.

تبریزی ادامه داد: نکته عجیب و در خور تامل برای من این است که وقتی فیلمی توقیفی اجازه نمایش پیدا می‌کند، فرد یا افرادی که باعث و بانی اصلی این ممانعت بوده‌اند با خود و وجدان خود چه می‌کنند! شاید روزی بتوان فیلمی هم درباره توقیف فیلم‌ها ساخت! به شرطی که دوباره آن را هم توقیف نکنند! در هر صورت باید دعا کرد خداوند به افراد درگیر با فرهنگ و هنر ! سعه صدر بدهد!




تأیید تحلیل سینماروزان مبنی بر انتخاباتی بودن «ساعت ۵عصر»+عکس⇐پرسش تازه: فیلم مدیری به «خیابانهای آرام» شباهت دارد یا «قلاده‌های طلا»؟!

سینماروزان: در حالی که روز گذشته سینماروزان برای اولین بار از انتخاباتی بودن “ساعت 5عصر” و مشابه سازی ماجراهای آن با اتفاقات88 خبر داده بود(اینجا را بخوانید) تازه ترین تصویر منتشره از فیلم هم که سیامک انصاری را با نماد آزادی نشان میدهد هم رنگ و بوی انتخاباتی دارد و میتواند شاهدی باشد بر مشابه‌سازی88 در این فیلم.

به گزارش سینماروزان این اتفاق در حالی رخ داده که مدیری در ماههای گذشته چندین بار در “دورهمی” به دولت روحانی تاخت و برخی این تاخت و تاز را ناشی از نزدیکی به رقیب انتخاباتی وی دانستند که سرانجام نیز در روز پیش از انتخابات اعلام حمایت وی از رییسی در فضای مجازی منتشر شد که  سکوت وی در قبال این خبر به نوعی موید اصالت و درستی خبر بود.

با این وصف این پرسش پدیدار میشود که  فیلم انتخاباتی مدیری که با بودجه سامانه ای وابسته به “همراه اول” تولید شده در مایه های کدام دسته از اسلاف خود جای می گیرد؟! «خیابانهای آرام» یا «قلاده های طلا»؟؟

«خیابانهای آرام» که هشت سال بعد از تولید همچنان توقیف است و غیرقابل نمایش! آیا امکان دارد فیلمی مشابه آن پروانه نمایش گرفته باشد؟! پس می ماند فرض دوم یعنی شبیه بودن به “قلاده های طلا”  که احتمال آن بسیار است چرا که تصور شق سومی  فارغ از این دو نامحتمل است!

تصویری از سیامک انصاری در «ساعت 5 عصر» که به شدت انتخاباتی به نظر می رسد
تصویری از سیامک انصاری در «ساعت 5 عصر» که به شدت انتخاباتی به نظر می رسد



بعد از پرستویی و فرخ‌نژاد⇐کمال تبریزی هم از موضع‌گیری صریح انتخاباتی سرباز زد

سینماروزان: بعد از پرویز پرستویی که برخلاف ادوار گذشته در این دوره از انتخابات کوشید به صراحت از این بگوید که کسی را به رأی دادن دعوت میکند و نه کسی را به رأی ندادن، حمید فرخ‌نژاد هم برخلاف سابق از این گفت که قصد ندارد کسی را از هراس آمدن کس دیگر بترساند.

به گزارش سینماروزان حالا کمال تبریزی کارگردانی که در همه این سالها منتقد دولتهای نهم و دهم و شخص محمود احمدی نژاد بود و البته از حامیان دولت حسن روحانی در گفتگویی تفصیلی که با «شرق» داشته در پاسخ به سوالی انتخاباتی کاملا احتیاط کرده تا هیچ موضع گیری صریحی از سخنش استنباط نشود.

کارگردان «مارمولک» و «طبقه حساس» در پاسخ به این سوال که مردم باید به چه کسی رأی دهند گفته است: به نظرم نامزدهایی که تأیید صلاحیت شده‌اند مشخص است و مردم می‌دانند به چه کسی از میان این شش نفر باید رأی دهند. به‌راحتی می‌توان تشخیص داد؛ در شرایط حساس کنونی، اتفاقاتی که برای کشور رخ داده را با دوره گذشته مقایسه کنند و در نهایت با انداختن چرتکه معمولی می‌فهمند باید به چه کسی رأی دهند.




افشاگری نویسنده “شیدا” ۱۸ سال پس از تولید: تمایل نداشتم کمال تبریزی این فیلم را بسازد/دوست داشتم سیف ا.. داد بسازد

سینماژورنال: “شیدا”ی کمال تبریزی جزو معدود آثار دفاع مقدس سینمای ایران است که ماهیتی کاملا عاشقانه دارد.

به گزارش سینماژورنال داستان عشق یک رزمنده مجروح به پرستاری که برای کاهش دردش قرآن می خواند نه تنها در زمان تولید خود که اواخر دهه هفتاد است تابوشکن بود بلکه هنوز هم پرداختن به چنین سوژه هایی به گونه ای که کل فیلم را به خود اختصاص دهد با اما و اگرهایی همراه است.

رضا مقصودی سناریست “شیدا” که تجربه نگارش “لیلی با من است” و “از رییس جمهور پاداش نگیرید” را نیز برای تبریزی دارد در گفتگویی با “هفت صبح” از بی علاقگی اش به ساخت این فیلم توسط کمال تبریزی سخن گفته است.

مقصودی گفته است: یک شب سیف ا.. داد به من زنگ زد و گفت فیلمنامه “شیدا” را شما نوشته اید؟ گفتم بله. گفت میخواهی چکارش کنی. گفتم خب دوست دارم ساخته شود شما میخواهی بسازی؟
گفت دوست دارم بسازم کس دیگری مدنظرت نبوده؟ گفتم صحبتهایی با حوزه هنری کرده ایم و محمدعلی نجفی قرارشده بسازد. گفتند پس اگر قرار است آقای نجفی بسازد من دیگر پیگیر نیستم.

این نویسنده ادامه داده است: شخصا دنبال این بودم که نجفی نسازد و سیف ا.. داد کارگردان “شیدا” شود که خب مرحوم داد کنار کشید. از طرفی چون نجفی در سبحان فیلم کار می کرد و با تبریزی همکار بود وقتی حوزه حاضر نشد با نجفی هم کار کند تبریزی جلو آمد.

وی خاطرنشان ساخته است: با تمام ارادتی که به تبریزی دارم تمایل نداشتم “شیدا” را بسازد. دوست داشتم سیف ا.. داد بسازد که نشد.

مقصودی از نسخه نهایی که تبریزی ساخته هم با عبارت “ناراضی نیستم!” یاد کرده است.




انتقادات صریح مدیر “فیلم‌نت” از مدیران خانه سینما⇐چرا زیر قراردادتان زدید؟

سینماژورنال: نشست خبری هجدهمین جشن خانه سینما در حالی برگزار شد که منوچهر شاهسواری مدیر عامل خانه سینما در این نشست  از توافق با سامانه “فیلمنت” برای تصویربرداری اختصاصی جشن سینمای ایران و پخش با حداقل فاصله زمانی مراسم خبر داد.

به گزارش سینماژورنال کمال تبریزی دبیر جشن نیز چند روز قبل از برگزاری این جشن اعلام کرد که اين براى اولين بار است كه يك رسانه “فیلمنت” حق پخش تصویری جشن سينماى ايران را خريده و قرار است به شكل انحصارى آن را روى فضاى مجازى قرار دهد.

هر چند این اقدام خانه سینما و واگذاری انحصاری ویدئو به “فیلمنت” اعتراض برخی دیگر از سامانه های ویدئویی را برانگیخت(اینجا را بخوانید) اما مسئولان خانه سینما و دبیر این جشن در قبال این اعتراضات تنها سکوت کردند تا اینکه روز جشن فرارسید و گروه تصویر و تولید “فیلمنت” برای ضبط اختصاصی این مراسم به میدان مشق رفتند.

اینجا بود که به یک باره ورق برگشت و مسئولان خانه سینما و این جشن بدون توجه به قراردادی که با “فیلمنت” داشتند به همه سامانه های ویدیویی قانونی و غیرقانونی اجازه ورود به مراسم را دادند؛ این اقدام به منزله لغو یکطرفه توافق و قرارداد با سامانه “فیلمنت” بود.

هم منوچهر شاهسواری و هم کمال تبریزی در قبال اتفاق مذکور سکوت پیشه کردند و حاضر به توضیح اتفاق رخ داده دقایقی قبل از آغاز جشن نشدند.

عدم توجه به متن قرارداد باعث دلخوری مخاطبان شد

اما از آن سو محمد صراف مدیر عامل موسسه فرهنگی آئینه جادو صاحب سامانه “فیلمنت” در گفتگو با سینماژورنال درخصوص وضعیت پیش آمده  گفت: “فیلمنت” از مدتها قبل از برگزاری جشن خانه سینما و در حالی که فضا برای ارائه پیشنهاد از سوی تمامی سامانه های ویدیوی درخواستی باز بود توانست موافقت مقامات خانه سینما در خصوص ضبط و پخش انحصاری جشن خانه‌ سینما و حواشی آن را جلب کرده و بعد از عقد قرارداد این مسأله به طور رسمی در نشست خبری جشن خانه‌ سینما اعلام شد.

وی ادامه داد: با این حال دقایقی قبل از آغاز جشن و در شرایطی که مخاطبان “فیلمنت” منتظر بودند تا ما به وعده‌مان عمل کنیم و جشن خانه‌ سینما را از سامانه‌ “فیلمنت” با حداقل تأخیر روی خط بفرستیم متاسفانه به دلیل عدم اهتمام به متن قرارداد از سوی برگزارکنندگان جشن خانه‌ سینما، ماجرا به ترتیب دیگری رقم خورد.

پخش آنلاین می توانست اتفاق مثبتی باشد

مدیر “فیلمنت” با اشاره به اینکه پخش آنلاین و با حداقل تأخیر مراسم از “فیلمنت” می توانست بدعتی باشد هم برای جشن خانه سینما و هم برای مخاطبان فضای مجازی خاطرنشان ساخت: هدف اصلی ما حمایت قانونی از سینما است. دایره مخاطبان ما در سامانه‌ “فیلمنت” بیش از 2.5 میلیون نفر است و پوشش جشن خانه‌ سینما به‌عنوان یکی از مهم‌ترین جشن‌های سینمایی کشور، برای مخاطب علاقه‌مند به سینما می‌توانست اتفاق مثبتی باشد. علاوه بر این که در دنیا برای پخش جشن‌های این‌چنینی استاندارهایی وجود دارد و ما به‌عنوان “فیلمنت” سعی داشتیم برای اولین بار طبق استاندارهای جهانی جشن خانه‌ سینما را پوشش دهیم اما متأسفانه بی دلیل منطقی جلوی این اتفاق گرفته شد.

هدف اصلی خود را دنبال می کنیم

صراف خاطرنشان ساخت: پوشش حرفه‌ای جشن‌هایی از این دست باعث می‌شود تا از حواشی، اتفاق‌های ناگوار و فشارهایی که بر سینما ویا نهادهای فرهنگی وارد می‌شود، جلوگیری شود؛ چرا که با ورود بدون مدیریت رسانه های مختلف، این رسانه های غیرقانونی هستند که به این جشن‌ها راه پیدا می کنند و شرایط را طوری که نیست جلوه می دهند یعنی شبیه همان اتفاقی که در جریان تصویرسازی یکی از جشنهای اخیر صورت گرفت.
مدیر موسسه آئینه جادو با بیان اینکه اتفاقاتی از این دست باعث نخواهد شد که “فیلمنت” هدف اصلی خود که حضور فعال در محافل سینمایی و پوشش تصویری آنهاست را فراموش کند بیان داشت: ما نه تنها به دنبال انحصار نیستیم بلکه همه سامانه های علاقمند را دعوت می کنیم به فعالیت قانونی و از مدیران هم می خواهیم که براساس کیفیت کار سامانه ها به انتخاب بهترین ها برای پوشش مراسم خود دست زنند اما این را هم برنمی‌تابیم که مدیری با سامانه ای قرارداد داشته باشد اما در آستانه جشن زیر قرارداد بزند.

محمد صراف
محمد صراف




همپوشانی غریب آرای هیأت داوران فجر و آکادمی(!) خانه سینما+فهرست کامل برگزیدگان جشن خانه سینما

سینماژورنال: از همان ترکتازی “ابد…” در فهرست نامزدیهای جشن خانه سینما کاملا واضح بود که بنا نیست هیچ بدعتی در تخصیص جوایز نهایی جشن صورت گیرد و درست به مانند جشنواره فجر اینجا هم فیلم “ابد…” که حمایتهای تولیدکننده سریال “شهرزاد” را پشت خود داشت بناست پیشتاز نهایی باشد.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق با تخصیص 7 جایزه و از جمله جایزه کارگردانی به “ابد…” هویدا گشت و از آن سو اعطای جایزه بهترین فیلم به “ایستاده در غبار” یک همپوشانی دیگر بود میان آرای هیات داوران جشنواره فجر با آکادمی(!) خانه سینما.

باز هم منطبق با وضعیت نامزدیها، فهرست نهایی جوایز با بایکوت کامل آثار فیلمسازانی مواجه بود مانند علیرضا رییسیان و علی ملاقلی پور که به هنگام نامزدی، نام آثارشان در بخشهای فرعی به چشم می خورد اما صراحت کلام اینها در نقد سیاستگذاریهای صنف کاری کرد که در نهایت حتی زحمات عوامل محصولاتشان هم نادیده گرفته شود.

فهرست کامل برگزیدگان جشن خانه سینمای 95 را بخوانید:

–فیلم: ایستاده در غبار/حبیب والی نژاد

–کارگردانی: سعید روستایی/ابد…

–فیلمنامه ارژینال: سعید روستایی/ابد…

–فیلمنامه اقتباسی: حمیدرضا قطبی و ناهد طباطبایی/جامه دران

–بازیگر زن: باران کوثری/کوچه بی نام

–بازیگر مرد: پیمان معادی/ابد…

–بازیگر زن مکمل: فرشته صدرعرفایی/کوچه بی نام

–بازیگر مرد مکمل: نوید محمدزاده/ابد…

–فیلمبردار: هومن بهمنش/اژدها وارد میشود

–تدوین: بهرام دهقانی/ابد…

–موسیقی متن: کارن همایونفر/بادیگارد

–جلوه های ویژه بصری: هادی اسلامی/بادیگارد

–جلوه های ویژه میدانی: ایمان کریمیان/ ایستاده در غبار

–طراح صحنه: امیرحسین قدسی/اژدها…

–صدابرداری: امین میرشکاری/ابد…

–صداگذاری: آرش قاسمی/خشم و هیاهو

–طراح لباس: غزاله معتمد/ابد…

–چهره پردازی: شهرام خلج/ایستاده در غبار

–عکس: محمد بدرلو/اعترافات ذهن خطرناک من

–انیمیشن: شاهزاده روم




توضیحات کمال تبریزی درباره شرایط اکران فیلم توقیفی “خیابانهای آرام”+عکس

سینماژورنال: “خیابانهای آرام” به مانند “گزارش یک جشن” از جمله فیلمهایی بود که هرچند به طور غیرمستقیم و نمادگرایانه به اتفاقات بعد از انتخابات 88 پرداخته بود اما همین نگاه غیرمستقیم که جای تفسیرهای مختلف را باز می‌کرد اسباب توقیف فیلم را فراهم کرد.

به گزارش سینماژورنال به تازگی نمایشگاهی از عکسهای این فیلم برگزار شده است و کمال تبریزی در حاشیه این نمایشگاه توضیحاتی را به “شرق” داده است درباره چگونگی ایجاد شرایط اکران این فیلم.

کمال تبریزی در این باره می‌گوید: فکر می‌کنم این فیلم و فیلم‌های مشابه این، به دلایلی خارج از خود فیلم دچار ممیزی و سانسور شدند و اگر آن شرایط اجتماعی که در دوره‌ای اتفاق افتاد و آن را تجربه کردیم، پرونده‌اش مختومه شود و مرتب باز باقی نماند و به سرانجامی برسد، همه این فیلم‌ها هم آزاد می‌شوند و امکان نمایش پیدا می‌کنند. ظاهرا تلاش‌هایی در این زمینه انجام می‌شود، منتها برخی از افرادی که تندروی‌های بیش از اندازه می‌کنند، با رفتارشان اجازه نمی‌دهند چنین اتفاقی رخ بدهد.

وی ادامه می‌دهد: باز هم تأکید می‌کنم اگر روزی پرونده اتفاقات گذشته مختومه شود و با آن تنها به شکل یک اتفاق که در مقطعی رخ داده است برخورد کنیم، فیلم‌ها هم امکان نمایش پیدا می‌کنند؛ فیلم‌هایی که صاحب تحلیلی از آن موقعیت هستند و چون اشاره غیرمستقیم به آن موقعیت دارند دچار توقیف شده‌اند. فکر می‌کنم

این کارگردان خاطرنشان می‌سازد: «خیابان‌های آرام» از آن دست فیلم‌هایی است که خیلی دلم می‌خواهد در سینما نمایش داده شود و عکس‌العمل مخاطب را ببینم. این فیلم در جشنواره فجر هم نمایش داده شد و تعداد محدودی فیلم را دیدند، ولی در کنفرانس مطبوعاتی فیلم تقریبا به ما گفته شد سکوت کنید و حتی به خبرنگاران هم گفته بودند ساکت باشید و خیلی درباره این فیلم سؤال نپرسید. امیدوارم شرایطی فراهم شود که هم فیلم اکران شود و هم هرکس درباره‌اش هرچه می‌خواهد بپرسد.

خیابانهای آرام
لعیا زنگنه و حسن معجونی در نمایی از “خیابانهای آرام”



طعنه غلامرضا موسوی به رییس گروه دولتی هنروتجربه⇐با حرفهای عوامانه می‌خواهند نقش منجي سينماي ايران را بازي كنند!!

سینماژورنال: عدم راهیابی آثاری فاقد پروانه نمایش سینمایی به داوری جشن خانه سینما باعث نوعی تقابل میان مدیران گروه دولتی هنروتجربه با مدیران برگزاری جشن خانه سینما شده است.

به گزارش سینماژورنال امیرحسین علم الهدی رییس گروه دولتی هنروتجربه بی توجه به اینکه بخشی از آثار این گروه با پروانه ویدیویی ساخته شده و بدین لحاظ می توانند در جشنواره فیلمهای ویدیویی یاس داوری شوند به گلایه از بی توجهی جشن خانه سینما به این فیلمهای ویدیویی پرداخته است!

این گلایه با واکنش غلامرضا موسوی از تهیه کنندگان سینمای ایران که سابقه سالها فعالیت روزنامه نگاری هم داشته است مواجه شده است که در گفتگو با “اعتماد” با طعنه ای به مدیران هنروتجربه آنها را شبیه به کسانی دانسته است که می خواهند با حرفهای عوامانه نقش منجی سینما را بازی کنند!

بايد تفاوتي ميان سينماگران حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي وجود داشته باشد

موسوی که یکی از اعضای شورای سیاستگذاری جشن خانه سینماست ارزيابي فيلم‌هاي داراي پروانه نمايش عمومي در جشن خانه سينما را يك سنت مي‌داند و معتقد است اين تصميم مربوط به امسال نيست و اگر سال‌هاي گذشته اين قانون رعايت نمي‌شده، اشتباه بوده است.


او با اشاره به اعتراض علم‌الهدي به اين تصميم گفت: «بايد تفاوتي ميان سينماگران حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي وجود داشته باشد. سينماگراني كه مي‌توانند پروانه نمايش عمومي بگيرند و آنهايي كه پروانه نمايش آثارشان محدود است.»

اگر به فکر هنروتجربه هستند فیلمهای سرگروه دار را مجددا اکران نکنند
موسوي اين اتفاق را مساله عجيبي نمي‌داند و تلاش مي‌كند گروه هنر و تجربه و دبير آن را متوجه نواقص موجود در اين گروه سينمايي كند. مشكلاتي كه اين روزها به چشم برخي از سينماگران نيز آمده است و اكران همزمان برخي فيلم‌هاي روي پرده در سالن‌هاي محدود اين گروه سينمايي چندان به مذاق‌شان خوش نيامده است: «آقاي علم الهدي اگر به فكر فيلم‌هاي گروه هنر و تجربه هستند، لطف كنند فيلم‌هايي كه به صورت گسترده در سينماها اكران مي‌شوند، در اين گروه اكران نكنند. با اين كار به فيلم‌هاي هنر و تجربه ظلم مي‌شود. مثلا همين حالا فيلم سينمايي «لانتوري» كه هم تجربي و هم هنري و فيلم بسيار خوبي است، با وجود داشتن ٢٦ سالن براي اكران چرا بايد در سالن‌هاي محدود گروه هنر و تجربه هم اكران شود؟»

بعضي آدم‌ها مي‌خواهند نقش منجي را در سينماي ايران بازي كنند
موسوي در پايان به اين مساله اشاره كرد كه گروه هنر و تجربه يك گروه سينمايي كاملا تخصصي است كه همه مسائل مربوط به آن بايد به صورت تخصصي دنبال شود. او همچنين تاكيد كرد: «بعضي آدم‌ها مي‌خواهند نقش منجي را در سينماي ايران بازي كنند اما برخي حرف‌ها عوامانه است و گفتنش سبب راه افتادن بحث‌هاي عوامانه مي‌شود.




اظهارنظری متناقض از فرهاد توحیدی⇐ “امکان مینا” سفارشی نیست/اگر هم بود شرمندگی نداشت

سینماژورنال: در تمام زمان پیش تولید “امکان مینا”ی کمال تبریزی به غیر از حضور فارابی به عنوان شریک تولید این فیلم از نام وزارت اطلاعات به عنوان حامی فیلم و سفارش دهنده اثر سخن گفته می شد.

به گزارش سینماژورنال در همین راستا بود که مرتضی اصفهانی نویسنده معتمد این وزارتخانه هم نامش در گروه نویسندگان دیده می شد.

با این حال فرهاد توحیدی دیگر نویسنده “امکان مینا” در گفتگو با “ایسنا” اظهارنظری متناقض درباره سفارشی بودن اثر داشته است. فرهاد توحیدی درباره سفارشی بودن این فیلم گفت: «امکان مینا» سفارشی نیست اما حتی اگر سفارشی هم بود، از پذیرش سفارش شرمنده نیستم. از نظر من نوشتن و ساختن کار سفارشی به شرطی جایز است که موضوع سفارش را قبول داشته باشی.

“امکان مینا” به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی منوچهر محمدی که میلاد کیمرام و مینا ساداتی به عنوان بازیگران اصلی آن حضور دارند در ده روزی که روی پرده بوده است نتوانسته چنان که باید توجه مخاطبان را به خود جلب کند.




کمال تبریزی: هم “مارمولک۲” را می‌سازم و هم یک کمدی با مضمون “مداحان”!

سینماژورنال: در حالی که پیشتر منوچهر محمدی تهیه کننده “مارمولک” شایعات مربوط به ساخت قسمت دوم “مارمولک” را تکذیب کرده بود كمال تبريزى كه اين روزها فيلم کم فروش “امكان مينا” را روى پرده سينماها دارد خبر از ساخت “مارمولك2” داد.

به گزارش سینماژورنال کمال تبریزی در گفتگویی ویدیویی با “تی وی پلاس” در اين باره گفت: فكر مى كنم وقت آن است بعد از مدت ها دوباره كارى با آقاى پرستويى انجام بدهم. الان با يك تهيه كننده خيلى خوب به يك ايده خيلى خوب رسيديم و به اين نتيجه رسيديم شخصيت اول مرد آن را آقاى پرستويى مى تواند خيلى خوب، باورپذير و متفاوت اجرا كند. اين نقش تا به حال در كارنامه كارى ايشان نبوده. ايشان اين روزها سرشان خيلى شلوغ است و مرتبا هم پيشنهاد دارند اميدوارم براى مارمولك٢ دوباره شرايط همكارى با آقاى پرستويى پيش بياید.

اولین کار این است که با منوچهر محمدی هماهنگ شویم

اين كارگردان شناخته شده در ادامه درباره روند ساخت فيلم “مارمولك٢” گفت: اين روزها داريم روى طرح و ايده كار مى كنيم وقتى به نتيجه مطلوب برسيم اولين كار اين است كه با آقاى محمدى در ميان خواهيم گذاشت و انشاالله به زودی کار را شروع خواهيم كرد.

همه تابوها بايد شكسته شود

تبريزى همچنين درباره پروژه طنز ديگرى با موضوع “مداحان” گفت: آن پروژه ربطى به “مارمولك٢” ندارد و پروژه ديگرى است كه دارد در يك كانال و مجراى ديگرى اتفاق مى افتد و اميدوارم اتفاق بيفتد؛ براى اينكه همه تابوها بايد شكسته شود كما اينكه درباره روحانيت در “مارمولك” تابوی سنگين‌ترى را شكستيم بنابراين الان هم مى تواند براى مداحان عزيز هم اتفاق بیفتد.




طراحی بنری شوخ و شنگ برای فیلم کاملا جدی و کم‌فروش “امکان مینا”+عکس

سینماژورنال: در شرایطی که تازه ترین فیلم کمال تبریزی با عنوان “امکان مینا” که با مشارکت فارابی تولید شده در اکران عمومی مورد توجه قرار نگرفته است و فروش آن به شدت پایین است، دست اندرکاران پخش فیلم برای کمک به رونق آن بنری را برای آن طراحی کرده اند که کمترین ربطی به فضای درونی فیلم ندارد.

به گزارش سینماژورنال “امکان مینا” با بازی میلاد کیمرام و مینا ساداتی فضایی کاملا جدی دارد و داستانی درباره اعضای گروهک منافقین در ابتدای انقلاب اسلامی را بیان می کند اما در بنری که اخیرا برای فیلم طراحی شده فضایی شاد و سرخوشانه می بینیم حاوی لبخندهای دو بازیگر اصلی فیلم.

اینکه برای فیلمی که رگه هایی کاملا جدی دارد چنین بنری انتخاب می شود از کلیشه ترین راهها به شمار می رود برای جلب نظر مخاطبی که علاقه ای ندارد به تماشای چنین آثاری بنشیند؛ آیا این ترفندی است برای کمک به رونق مخاطب؟ آیا با چنین ترفندهایی می توان مخاطب دهه نودی را جلب کرد؟

بنر تازه امکان مینا
بنر طراحی شده برای “امکان مینا”



شکست سنگین کمال تبریزی در گیشه⇐”امکان مینا” که با مشارکت فارابی تولید شده در قعر جدول فروش/این چهارمین فیلم متوالی تبریزی است که اکران ناموفقی را پشت سر می‌گذارد

سینماژورنال: تازه ترین فیلمهای وارد شده به سبد اکران دو فیلم هستند؛ یکی “امکان مینا”ی کمال تبریزی و دیگری “لانتوری” رضا درمیشیان.

به گزارش سینماژورنال در این بین “امکان مینا” فروش دو روز ابتدایی اکرانش به شدت پایین بوده است و به نظر می رسد با ادامه این وضع زودتر از حد تصور باید سینماها را ترک کند.

“امکان مینا” که تازه ترین فیلم کمال تبریزی است و مینا ساداتی و میلاد کیمرام بازیگران اصلی آن هستند در دو روز ابتدایی اکرانش به زحمت رقم فروش 20 میلیون تومان را رد کرده است!

این اتفاق در حالی افتاده است که تقریبا تمامی پردیسهای سینمایی شهر این فیلم را در برنامه نمایش خود قرار داده اند و البته فیلم در سینماهای حوزه هنری و از جمله سینما سپیده که فیلمها را با 50 درصد تخفیف نشان می دهد روی پرده است.

چهارمین شکست بعد از “طعم شیرین خیال”، “پاداش” و “دونده زمین”

تبریزی پیش از این “دونده زمین” را در گروه هنروتجربه روی پرده داشت که آن فیلم هم نتوانست مخاطب چندانی را جلب کند.

سال گذشته نیز این کارگردان دو فیلم را روی پرده داشت که هیچ کدام فروش مطلوبی نداشتند؛ تبریزی در نوروز سال قبل اثری سفارشی با مضمون محیط زیست به نام “طعم شیرین خیال” را روی پرده داشت که آن فیلم علیرغم روی پرده رفتن در نوروز نتوانست در نهایت بعد از دو ماه اکران بیشتر از 570 میلیون فروش داشته باشد.

تابستان سال قبل هم تبریزی یک کمدی با عنوان “پاداش” را روی پرده داشت که بعد از یک ماه و نیم نمایش، فروش اش به 400 میلیون تومان هم نرسید.

شکست سنگین فارابی و تبریزی و توحیدی و محمدی و…

با این حال و علیرغم این شکستها در اکران اما او باز هم توانست حمایت لازم برای تولید فیلم تازه اش “امکان مینا” را داشته باشد. یادمان نمی رود که فارغ از حرف و حدیثها پیرامون حمایت یکی از وزارتخانه‌ها از تولید این فیلم، سال قبل علیرضا تابش مدیرعامل فارابی هم “امکان مینا” را یکی از دو فیلمی عنوان کرده بود که فارابی در تولید آنها به طور مستقیم شراکت کرده است.

تابش دی ماه سال قبل گفته بود: بنیاد سینمایی فارابی در سال سینمایی خود بیش از ۴۰ فیلم را در لیست حمایت قرار داد؛ از این 40 تنها دو فیلم «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار و «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی در لیست فیلم های مشارکتی قرار گرفته‌اند و باقی آثار از طریق اعطای وام مورد حمایت قرار گرفته‌اند.(اینجا را بخوانید)

حالا “امکان مینا” که علاوه بر تولید در پخش هم حمایت فارابی را داشته و این نهاد بعد از مدتها دفتر پخش خود را با پخش این فیلم احیاء کرده است، نتوانسته افتتاحیه معقولی داشته باشد.

حاصل همکاری تبریزی با فرهاد توحیدی

آخرین موفقیت کمال تبریزی در اکران به کمدی “طبقه حساس” بازمیگردد که نوروز 93 روی پرده رفت و در نهایت رقم فروش سراسری 6 میلیارد را رد کرد. در فروش بالای آن فیلم فارغ از حضور رضا عطاران، نباید نقش پیمان قاسم خانی همکار فیلمنامه نویس تبریزی را فراموش کرد؛ همکاری که یک بار هم کمدی “مارمولک” را برای تبریزی نوشته بود که آن هم در مدت کوتاه اکران خود جزو پرمخاطبها بود.

جالب است که تهیه کننده “مارمولک” یعنی منوچهر محمدی به عنوان تهیه کننده “امکان مینا” کنار تبریزی بوده است اما ضعف سناریو که نام فرهاد توحیدی به عنوان یکی از دو نویسنده آن به چشم می خورد و حفره های روایی موجود در اثر که به هنگام نمایش در جشنواره هم با انتقاد مواجه شده بود باعث شد این فیلم در دو روز ابتدایی اکران حرفی برای گفتن نداشته باشد.

فروش پایین “امکان مینا”ی کمال تبریزی در شرایطی بوده که “لانتوری” رضا درمیشیان که از حضور باران کوثری، مریم پالیزبان و نوید محمدزاده سود می برد و داستانی ملتهب درباره اسیدپاشی را نشان می دهد حتی با وجود تحریم حوزه، در دو روز ابتدایی اکرانش فروشی فوق العاده را تجربه کرده و تا اینجا فروش 300 میلیون را رد کرده است.




کمال تبریزی “لوک خوش‌شانس” را با محوریت حوادث دوران احمدی‌نژاد می‌سازد

سینماژورنال: کمال تبریزی کارگردانی که اخیرا به خاطر تصویر اگزوتیک و تیره ای که از جامعه ایران در “دونده زمین” ارائه داده بود با نقد مواجه شده بود قصد دارد یک کمدی تازه بسازد.

به گزارش سینماژورنال “لوک خوش شانس” نام این کمدی تازه است و تبریزی آن طور که به “مهر” گفته این فیلمنامه را با نیم‌نگاهی به حوادث روزگار ریاست جمهوری سابق می‌سازد.

تبریزی با اشاره به فیلمنامه “لوک خوش شانس” بیان می‌دارد: اگر الان بخواهم درباره آن زمان{زمان محمود احمدی نژاد} فیلمی بسازم، راستش را بخواهید خیر اینگونه{شبیه به “دونده زمین”} نمی سازم. اکنون از نظر روحی و روانی و کنترل اعصاب (می‌خندد) حال و هوای دیگری دارم و مسلماً مدل دیگری فیلم خواهم ساخت.

وی ادامه می دهد: اکنون دیگر باید راجع به آن دوران فیلم‌های طنز نوشت و اتفاقاً فیلمنامه‌ای هم دارم که فرزاد فخری‌زاده آن را به نگارش درآورده است و اگر شرایط فراهم شود، این فیلمنامه را که «لوک خوش‌شانس» نام دارد، خواهیم ساخت.

تبریزی می افزاید: این فیلم با نگاهی به سیاستگذاری‌های آن دوران ساخته می‌شود و درباره فردی است که بسیار خوش‌شانس است. مردم هم شانس او را باور می‌کنند و معتقد هستند که او هر چه بخواهد، همان عملی می‌شود.

از “رستگاری جهان” تا “لوک خوش شانس”

به گزارش سینماژورنال حدودا دو سال پیش از این نیز تبریزی از ساخت فیلمی به نام “رستگاری جهان” سخن گفته بود که فیلمنامه آن را هم همین فرزاد فخری زاده نویسنده “لوک خوش شانس” نوشته بود.

در آن زمان تبریزی این فیلمنامه را دارای رگه‌های طنز و درباره آدمهای معمولی دانسته بود که به هیچ جا نرسیده‌اند. حالا معلوم نیست “لوک خوش شانس” همان “رستگاری جهان” است که تغییر نام داده یا یک فیلمنامه تازه؟

خود ما احمدی نژاد را حمایت کردیم

به گزارش سینماژورنال کمال تبریزی در تازه ترین گفتگوی خود علیرغم انتقادات فراوان به رییس دولت سابق اما حضور وی را برآمده از آرای مردم می‌داند. وی بیان می دارد: مادامیکه مردم سررشته امور را به دست نگیرند هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. به نظر من این آیه قرآن بسیار درست است که می فرماید «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم» حتی نمی توانیم به راحتی بگوییم یک نفر به اسم احمدی نژاد آمد و جریاناتی را به راه انداخت. خیر خود ما به او رای دادیم، ما او را دوست داشتیم، حمایتش کردیم. فکر کردیم که قرار است طرح نویی در بیندازد.

وی ادامه می دهد: عده اندکی گفتند که به نظر نمی آید توانایی این کار را داشته باشد و عده کثیری هم بودند که فکر کردند او ناجی است که آمده است کشور را نجات دهد و متاسفانه نتیجه اش را هم دیدند. من به عنوان یک فیلمساز مواردی را باید به مردم بگویم مردم هم به عنوان مخاطبان باید با من حرف بزنند.




عقب‌نشینی تبریزی در دفاع از “دونده زمین”⇐حالم خوب نبود/به صحرای کربلا زدم

سینماژورنال: تازه ترین فیلم اکران شده از کمال تبریزی در سینماها “دونده زمین” نام دارد؛ فیلمی که مضمون بیش از حد اگزوتیک آن انتقادات فراوانی را به اثر موجب شد.

به گزارش سینماژورنال “دونده زمین” داستان یک روستای دور افتاده در ناکجاآباد را روایت می کند با مردمی که هر روز آب و ناهارشان می‌رسد. مردم منفعل و راحت طلب‌اند، نه می خندند و نه حتی حالی برای عاشق شدن دارند. مردها هر روز در قهوه خانه می نشینند و چشم به برفک های تلویزیون می دوزند…

این تصویرسازی نمادین از ایران و ایرانی طبیعی است که با واکنش نه فقط منتقدان که مخاطبان معمولی سینما هم روبرو شود.

تبریزی که طی همه روزهایی که آماج نقدها درباره این فیلم بود تا توانسته بود از فیلمش دفاع کرده بود و با ربط دادن فیلمش به روزگار ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد از زیربار انتقادات رهایی یافته بود در تازه ترین گفتگویش که با “مهر” انجام شده دیگر به طور تلویحی هم که شده عصبانیت بالایش هنگام تولید فیلم را دلیل این حجم از سیاه نمایی دانسته است.

تبریزی با اشاره به روزگار ریاست جمهوری احمدی نژاد بیان داشت: استرس آن فضا مرا به این سمت برد که فیلمی با این ساختار و این شکل نمادین بسازم.

این کارگردان ادامه داده است: به هر حال، حال ما در آن زمان خوب نبود. وقتی حال هنرمند خوب نباشد به صحرای کربلا می‌زند. البته فیلم‌هایی با این ساختار در تاریخ سینما بسیار است. به طور مثال «مطب دکتر کالیگاری» را ببینید که اثری بسیار معروف است و در آن شخصیت‌ها، نورپردازی، نوع حرکت و نوع قصه‌ای که روایت می‌شود، با بسیاری از فیلم‌های هم دوره‌ خود متفاوت است. این فیلم قدیمی به دوره سینمای صامت تعلق دارد.

مقایسه احمدی نژاد با هیتلر!!!

کمال تبریزی در بخشی دیگر از گفتگو با استفاده از عبارت “قیاس مع الفارق” دوران احمدی نژاد را با روزگار آلمانها در عصر هیتلر مقایسه کرده و بیان داشته است: مردم آلمان زمانی که هیتلر را به حکومت رساندند دچار یک اشتباه تاریخی بزرگ شدند که فکر کردند دیکتاتوری مانند هیتلر می تواند نجات بخش کشورشان باشد. آن زمان همه به او اعتماد داشتند و وقتی جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد، آلمان شکست می خورد و هیتلر از بین می رود، نوعی یأس و افسردگی گسترده بر جامعه حاکم می شود. فیلمی به نام «آلمان، سال صفر» ساخته روبرتو روسلینی وجود دارد که جزو فیلم های مهم تاریخ سینمای جهان است و در دانشکده های سینمایی تدریس می شود. اگر این فیلم را ببینید شباهت هایی با «دونده زمین» دارد. در آن فیلم شما افرادی مسخ شده را می بینید و در «دونده زمین» هم شخصیت ها به شکلی نمادین در چنین فضایی سیر می کنند. مخاطب نباید در این فیلم مابه ازای واقعی افراد را در نظر بگیرد بلکه باید شکل نمادین آنها را ببیند.




ادعاهای تازه کمال تبریزی⇐ حسن روحانی با “مارمولک” مخالف بود و گفت باید توقیف شود اما رهبری از فیلم تعریف کرد/محصورین اگر کیاست به خرج می‌دادند امروز رییس جمهور بودند/تلویزیون، دشمن سينما بوده و هست/برای فیلمسازی درباره “مداحان” باید با آنها هماهنگ شد

سینماژورنال: تازه ترین فیلم کمال تبریزی “امکان مینا” در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت و فیلمی هنروتجربه ای به نام “دونده زمین” هم با هجمه منتقدان روبرو شد؛ شاید یک دلیل اینکه تبریزی مجبور شده در تازه ترین گفتگویش که با “قانون” انجام شده به جای توضیح دلایل این شکست از خاطرات زمان “مارمولک” بگوید همین بی اقبالی مخاطبان به “امکان مینا” است.

به گزارش سینماژورنال در گفتگوی تازه تبریزی علاوه بر آن که ادعاهای تازه ای درباره مخالف رییس دولت یازدهم با “مارمولک” بیان شده این کارگردان درباره همراهی رهبری با این فیلم سخن گفته است.

عجیب ترین جای این گفتگو اما جایی است که تبریزی که خود با سرمایه تلویزیون مشغول تولید یک سریال پرهزینه به نام “سرزمین کهن” است از این گفته که تلویزیون، دشمن سینما بوده و هست!!!

بخشهای خواندنی گفتگوی تبریزی را بخوانید:

گويا آقاي روحاني هم آن زمان از مخالفان سرسخت «مارمولك» بودند. درست است؟
من و آقاي روحاني باهم «مارمولك» را در شوراي عالي امنيت ملي ديديم.آقاي روحاني با فيلم مخالف بود و علنا در روي من گفت كه فيلم بايد توقيف و با شماها هم برخورد شود.به‌هرحال هر آدمي نظري دارد كه در جاي خودش محترم است. آقاي روحاني هم در آن زمان نظرشان اين بوده. 

باورپذير نيست كه كسي در مورد جنگ يا روحانيت فيلم بسازد بدون آنكه قبل از آن با جايي مذاكره نكرده و مجوزهايي را نگرفته باشد. شما براي مجوز ساخت اين فيلم‌ها رايزني كرده‌ايد؟
خوشبختانه يا متاسفانه آن زمان اين‌طور نبود اما الان اين وجود دارد كه اگر بخواهيد كاري انجام دهيد كه كمي ساختارشكنانه و متفاوت باشد حتما بايد برويد و مجوزهاي اوليه آن رابگيريد.
  مثلا الان چه حيطه‌اي در فيلمسازي  نيازمند كسب مجوز و رايزني  است؟
به طور مثال اگر الان بخواهيم يك فيلم طنز در مورد مداح‌ها بسازيم قطعا بايد با آن‌ها صحبت كنيم و در جريان‌شان بگذاريم. مي‌شود با اين موضوع يك فيلم كمدي خيلي بامزه ساخت چون زمينه‌هاي ساخت آن خيلي  وجود دارد. زماني كه مارمولك ساخته شد اين محدوديت‌ها نبود ولي الان سكانس هاي مرتبط به مداحي در فيلم «پاداش» حذف شده است و اين نشان از تغيير وضعيت دارد.
  شما اكراني هم در شوراي عالي امنيت ملي داشته‌ايد؛ از آن اكران و فضايش مي‌گوييد؟
زمان اكران مارمولك شرايط عجيبي پيش آمده بود؛  از طرفي به شدت با فيلم مخالفت مي‌شد و از طرف ديگر براي ديدن فيلم بليت پيدا نمي‌شد و صف‌هاي طويل مقابل سينما ايجاد شده بود.زماني كه حساسيت‌ها خيلي زياد شد ،براي ما يك نمايش در شوراي عالي امنيت ملي گذاشتند كه تمام اعضاي آن آمدند تا فيلم را ببينند و درمورد آن تصميم‌گيري كنند، به ما هم گفتند كنار ما بنشينيد تا اگر در طول اكران سوالي داشتيم بتوانيم بپرسيم. اتفاق جالبي  كه افتاد اين بود ؛  زماني كه قرار شد فيلم براي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي به نمايش درآيد خانواده‌هاي آن‌ها از اين ماجرا باخبر شده و گفته بودند براي ديدن فيلم آن‌ها هم مي‌آيند.كل سالن نمايش فيلم پر شده بود از خانواده‌هاي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي و محافظان‌شان. زماني كه «مارمولك» شروع شد به پخش شدن در سالن، اعضاي شورا  با حالت عصبي ودر سكوت فيلم را مي‌ديدند در حالي‌كه كل سالن از صداي خنده خانواده‌هايشان پر شده بود. يك بار هم  دو آقاي روحاني از طرف دادگستري براي تصميم‌گيري در مورد فيلم آمده بودند و به جاي اينكه فيلم را نگاه كنند مدام يادداشت‌ برمي داشتند. بعد از اينكه فيلم تمام شد به نمايندگان قوه قضاييه گفتيم خب حالا نظرتان راجع به فيلم چيست؟برايم خيلي جالب بود كه گفتند از نظر ما اكرانش هيچ اشكالي ندارد چون آنقدر غيرواقعي‌ا‌ست كه كسي تمايلي براي ديدنش ندارد در حالي‌كه زمان اكران فيلم بليت پيدا نمي‌شد. اين نشان از فاصله با مردم دارد.
  گفتيد كه مارمولك  هيچ مميزي‌اي نشد؟
«مارمولك» در جشنواره كامل پخش شد اما زمان اكران يك سكانس آن حذف شد.
  چه سكانسي بود؟
صحنه‌اي بود كه رضا مارمولك سوار قطار مي‌شود كه به مرز برود چند جوان دورش جمع مي‌شوند و شروع مي كنند به دست انداختنش. به او مي‌گويند حاج آقا عمامه‌ات را برعكس گذاشتي او هم به تندي جواب‌شان را مي‌دهد و در آخر هم مي‌گويد:«سلام من را به مادرت برسون». البته اين صحنه در نسخه‌اي از فيلم كه دي‌وي‌دي شد وجود دارد.
  ماجراي تغيير اسم فيلم چه بوده؟ چرا تصميم داشتيد اسمش را عوض كنيد؟
يادم مي‌آيد آن زمان ما فكر كرديم كه ممكن است اسم «مارمولك» حساسيت‌زا باشد بنابراين با آقاي محمدي به اين نتيجه رسيديم كه شايد بهتر است اسم فيلم را عوض كنيم.حتي آقاي محمدي در بين گروه سازنده جايزه گذاشت كه اگر كسي بتواند يك اسم خوب براي فيلم پيشنهاد بدهد يك سكه به عنوان جايزه به او داده مي‌شود. «آدرس خدا» آخرين اسمي بود كه به آن رسيديم و از تمام پيشنهادات بهتر بود اما آقاي محمدي گفت، ارشاد اعلام كرده فيلم بايد با همان اسمي كه مجوز گرفته اكران شود و نيازي به تغيير اسم نيست اما بعد از اينكه فيلم نمايش داده شد خيلي‌ها اعلام كردند اگر اسم فيلم اين نبود اين مشكلات برايش پيش نمي‌آمد من هم گفتم اشكالي ندارد من اسم فيلم را عوض مي‌كنم شما به ما اجازه اكران مجدد بدهيد اتفاقي كه هيچ‌وقت نگذاشتند رخ بدهد.
  در كنار تمام مخالفت‌ها،«مارمولك» حاميان بزرگي هم داشت.
بله  اين بعد از آن بود كه مقام معظم رهبري حامي فيلم شدند. زماني كه رهبري حمايت‌شان از اين فيلم را علني اعلام كردند ساير افراد هم گفتند كه حامي اين فيلم هستند  ولي تا قبل از حمايت مقام معظم  رهبري  چيزي نگفته بودند.تنها كسي كه براي اولين بار از اين فيلم حمايت كرد شخص رهبري بود.
  اين حمايت رهبري چطور بود؟
از دفترشان زنگ زدند و از فيلم تعريف كردند كه فيلم بسيار خوبي بوده است و …
  گويا خود آقاي محمدي جلوي اكران «مارمولك» را گرفتند.
آقاي محمدي دچار استرس وحشتناكي شده بود چون تلفن‌هاي وحشتناكي مي‌شد و او را تهديد‌هاي عجيبي مي‌كردند. فضاي عجيب  و غريبي در زمان اكران «مارمولك» به وجود آمد مثلا در تمام نماز جمعه‌ها عليه اين فيلم صحبت شده بود.يادم مي‌آيد زماني كه فيلم در دانشگاه تهران اكران شد، عده‌اي مي خنديدند و عده‌اي ديگر با اخم به فيلم نگاه مي كردند.يعني هميشه فضاي دوقطبي در قبال اين فيلم وجود داشت.
  به نظرتان اگر الان «ليلي با من است» و «مارمولك» را مي‌خواستيد بسازيد امكان ساختش بود؟
اول اين را بگويم كه الان به «مارمولك2» فكر مي‌كنم.بايد سعي كنيم كه ظرفيت آن را به وجود آوريم و اين اتفاق به مرور رخ مي‌دهد.

{شما جزو افرادی هستید که} گاردشان را در قبال انتقادها باز مي گذارند چون سنگري نيست كه به وقت نياز پشتش مخفي شوند.
كاملا همين‌طور است. من فكر مي‌كنم فيلمساز بايد همين‌طور باشد و وابسته به هيچ تشكل يا جريان حزبي نباشد. استقلال فيلمساز از نظر من خيلي مهم است و اينكه تا جايي كه مي تواند در نقطه تعادل بايستد.
من يادم مي‌آيد در مصاحبه‌اي گفتم كه در مقطعي به نظرم محصورين مي‌توانستند كياست بيشتري به خرج دهند و شايد اگر اين اتفاق مي‌افتاد به جاي آقاي روحاني امروز آنها رييس جمهور بودند و از اين خيلي جلوتر بوديم.اين حرف من خيلي از دوستانم را ناراحت كرد كه تو چرا اين حرف را مي‌زني آن‌ها الان در حصر خانگي هستند و مشكلات دارند و زدن اين حرف درست نيست اما خب عقيده‌ من اين بوده و بيانش كردم. در مورد فيلمسازي هم همين‌طور است.

امروزه شاهد گسست عجيبي بين هنرمندان و مردم با تلويزيون هستيم. به نظر شما چرا تلويزيون چنين مسيري را رفته است؟
متاسفانه تلويزيون از يك تاريخي به بعد دشمن سينما بوده و هست.نمي دانم چرا آب تلويزيون  با سينما در يك جوي نمي‌رود. تلويزيون ما تا اطلاع ثانوي مثل سدي مقابل سينما‌ست و علتش را نمي دانم! تلويزيون مجبور است يك بازنگري اساسي در سياست‌هايش كند. عده‌اي هستند كه تلويزيون را در يك مدار مصنوعي نگه داشته‌اند و راضي به تغيير شرايط هم نيستند.مخاطب تلويزيون خيلي كم است وخب  همين كم بودن مخاطب و آمار فاجعه را مي ديدند كه گفتند چه كار كنيم كه بيننده جذب كنيم؟ جنجال كنيم و فحش بدهيم نمونه بارزش هم برنامه «هفت» است.
شايد نكته غم‌انگيزش هم اين است كه يك كارگردان سينما بر مسند «هفت» نشسته و اين اتفاقات رخ داده است.
اصلا مگر افخمي توانايي اجرا دارد؟ او يك كارگردان است و بهترين كاري كه مي تواند انجام دهد اين است كه فيلم خوب بسازد.آدم بايد ظرفيت خودش را بشناسد.الان اگر به من بگويند بياروي ديوار مرگ  موتور سواري كن خب معلوم است قبول نمي كنم چون توانايي‌اش را ندارم.حالا فكر كنيد كنار افخمي آدمي هم گذاشته‌اند كه گل سرسبدمنتقدان است خب نتيجه چه آش شوربايي مي‌شود؟ قطعا تلويزيون نيازمند بازنگري‌است چون مسيري كه آنها مي‌رفتند به جاهاي خطرناكي كشيده مي‌شد.
يعني اگر به شما پيشنهاد اجرا بدهند، قبول نمي‌كنيد؟
قطعا قبول نمي‌كنم، چون كار من چيز ديگري است