1

…و بالاخره اجرای زنده محسن چاووشی+ فیلم و توضیحات مفصل چاووشی درباره این اجرا

سینماژورنال: محسن چاووشی خواننده موسیقی پاپ در تمام این سالها از زمان انتشار “نفرین” و “متاسفم” در دنیای غیرمجاز گرفته تا “سنتوری” و بعدتر مجاز شدن با “یه شاخه نیلوفر” و انتشار آلبومهای مختلف از “حریص” و “ژاکت” گرفته تا “پرچم سفید” و “پاروی بی قایق” و “امیر بی گزند” همواره با این اتهام روبرو بوده که صدایش برآمده از فیلترهای رایانه ای است و توانایی اجرای زنده ندارد.

به گزارش سینماژورنال این اتهام دیرپا که همه این سالها با چاووشی بود در نهایت موجب شد وی به تازگی با انتشار کلیپی 51 ثانیه ای از اجرای زنده قطعه “متاسفم” به همه نقدهایی که صدای وی را فیلترزده می دانند پاسخ دهد.

ساعاتی بعد از انتشار کلیپ هم چاووشی در گفتگو با “مدآنلاین” از دلایلش برای انتشار این کلیپ اجرای زنده حرف زد و از این گفت که فقط بخاطر هوادارانش این کار را کرده.

برای دیدن فیلم اجرای زنده چاووشی اینجا را کلید کنید.

تازه ترین گفتگوی چاووشی را در ادامه بخوانید:

چرا تصمیم گرفتید کاری را که در این چندسال نکردید، بکنید؟
در تمام این سیزده‏‌چهارده‏‌سال، که همیشه خواسته و ناخواسته درگیر این شایعات بودم، هیچ‏‌وقت حتی به ذهنم نرسید که باید برای ثابت‏‌کردن خودم کاری انجام بدهم یا جواب کسی را بدهم. شما اگر بخواهید جواب کسی را بدهید، یک روز متوجه می‏‌شوید که باید جواب هفتاد میلیون نفر را بدهید. فکر می‏‌کنید عقلانی است که من کار و زندگی و تولید موزیکم را بگذارم یک طرف و از صبح تا شب فقط جواب این حرف‏‌ها را بدهم؟ تا امروز واقعاً خیلی تحمل کرده‌ام. من اصولاً آدم صبوری هستم. بعضی وقت‏‌ها آن‏قدر صبور هستم که لج اطرافیان و دوستان نزدیکم را در می‏‌آورم. می‏‌گویند: «چرا جواب نمی‏‌دهی؟ محسن یک چیزی بگو». و من به خودم می‏‌گویم که چی؟ و می‏‌روم توی اتاقم و کار می‌‏کنم. اما می‌‏پرسید چرا حالا بعد از این همه سال این کار را کردم؛ واقعاً جوابش یک کلمه است. به خاطر هوادارانم. آن‏‌ها تمام این سال‌ها انواع و اقسام این تهمت‌ها و شایعات را شنیدند. نمی‌توانستم بیشتر از این تنهایشان بگذارم. محسن چاوشی نه از چیزی هراس دارد، نه از چیزی فرار می‌کند. من فقط به قلب وحسم تکیه می‌کنم. طرفداران من، بهترین طرفدارهای دنیا هستند. بخش عمده ‏ای از خوشبختی من هستند. همیشه با منطق، ادب و متانتشان پشت من هستند و می‌‏خواهم این‌جا باز هم از آن‌ها تشکر کنم و بگویم اگر محسن چاوشی را واقعاً دوست دارید، هیچ وقت ادب و این متانت را از خودتان دور نکنید. من مخلص تک‌‏تک‌شان هستم.

سبک زندگی مجازی شما شامل چه باورهایی است؟ گاهی در صفحه تان در رسانه‌‏های اجتماعی عصبانی می‌‏شوید.
هر کسی عصبی می‌شود. من از بحث‌ها و حرف‌های حاشیه‌ای بدم می‌آید. من آدمی نیستم که مدام به فکر تاییدگرفتن باشم یا این مسأله خیلی ذوق‏‌زده‏‌ام کند. نه اتفاقاً نقدهای سازنده و دلسوزانه و بدون حب و بغض بیش‌تر به جان من می‌نشیند. رفتار مجازی البته نمی‌دانم منظورتان چیست.

این‌‏که آیا شما ایده یا رفتاری به‏‌خصوص خود در این رسانه‏‌های عصر جدید دارید؟
من یکی از قدیمی‌های فضاهای مجازی هستم. از همان روز اول از طریق فیس بوک و… با مخاطبانم ارتباط داشتم. رفتارم هم مثل بقیه آدم‌هاست. فقط بیش‌تر دیده می‌شوم. وگرنه که هیچ فرقی با بقیه ندارم. اما باور من چه در فضای مجازی چه در فضای واقعی اصل احترام‌گذاشتن است. من از حاشیه فراری هستم. لطفاً این را بزرگ بنویسید. محسن چاوشی نه کاری به کسی دارد نه آزاری به کسی می‌رساند و یک گوشه این دنیا دارد کار خودش را می‌کند. کم‌ترین حق‌اش این است که آزار نبیند. این خواسته زیادی نیست. با من از موسیقی حرف بزنید. از شعر. از تنظیم از آهنگ‌سازی… همه دنبال کشف چاوشی هستند؟ مگر چاوشی کیست؟ هیچ‌‏کس. آدمی که اگر کار نکند و نخواند می‌میرد. محسن چاوشی یک نفر از هفتاد میلیون جمعیت ایران است.

چهره‏‌های بزرگی در دنیای موسیقی و ادبیات، این سبک زندگی را اتخاذ کرده‏‌‏اند که کم‏‌تر جلوی چشم رسانه‌‏ها و مردم باشند. این استراتژی در رفتار حرفه‌‏ای شما مبتنی بر چیست؟
ماجرا برای من حسی‏‌تر از این حرف‌‏هاست. هر چند باید اول دید منظورتان از حرفه‏‌ای‏‌بودن چیست. اگر به معنی کار درست باشد و بر اساس استاندارد بله. تمام سعی‌ام این است که موزیکم حرفه‌ای باشد.

حرفه، نه فقط در معنای اشتغال‌‏تان به موسیقی؛ بلکه همه رفتارهایی که برازنده استایل شخصی شماست.

رفتار حرفه‌ای خیلی به من نمی‌آید. اهلش نیستم. دوستان نزدیکم می‌دانند که اگر حرفه‌ای‌بودن به معنی نقشه و سیاست داشتن است، من خیلی اهل‌اش نیستم. هر چه هست از حس آدم‌ها می‌آید. اما این حس، حس بی‌منطقی نیست. باوری پشت آن وجود دارد. من با مخاطبانم اتفاقاً همیشه رفتار حسی داشته‌ام. هیچ وقت به خاطر این‌که این رفتار ممکن است به زعم شما حرفه‌ای نباشد خودم را سانسور نکردم. هر طور که عشق کنم رفتار می‌کنم و بزرگ‌ترین آرزویم این است که هر چه هستم باشم، اما منافق نباشم. با هیچ کس و هیچ چیز.

به هر حال باوری هست که می‏‌گوید «هر کی مد خودش رو داره. مد شما چیست؟
من هیچ وقت به این قضیه حتی فکر هم نکردم. اولین بار هم هست با چنین سوالی روبه‌رو می‌شوم اما راستش من وقتی می‌خواهم از خانه بیرون بیایم اولین چیزهایی را که دم دستم باشد، می‌پوشم و می‌آیم بیرون.کلاً فکر می‌کنم در این قضیه خیلی ضعف دارم [می‌خندد] از بچگی همین‌طور بودم. این چیزها معذبم می‌کند. ترجیح می‌دهم راحت باشم. راحتی خیلی خوب است.من عاشق مولانا و شمس هستم. حکایت جالبی در مقالات شمس هست با این مضمون که یک نفر از یک نفر دیگر می‌پرسد چرا حالت خوب نیست؟ مگر بی‌لباس موندی یا…؟ و فرد مقابل جواب می‌دهد که: کاش همین یک لباس را هم از من می‌گرفتند و خلاص! داستان ما هم این‌طوری است.




جشنواره فیلمهای ایرانی، کنسرت‌گزار لس‌آنجلسی، خرده‌بورژوای مقیم آلمان و مخاطبانی که تحمیق می‌شوند

سینماژورنال/حامد مظفری: راه اندازی جشنواره‌هایی که پسوند ایرانی دارند در نقاط مختلف دنیا در دو سال اخیر به شدت فزونی یافته است.

به گزارش سینماژورنال همواره عادت داشتیم که از جشنواره فیلم کن و برلین و ونیز و لوکارنو و… بشنویم اما حالا چند ماهی است که نام جشنواره هایی را می‌شنویم با پسوند ایرانی؛ به عنوان مثال جشنواره فیلمهای ایرانی زوریخ، جشنواره فیلمهای ایرانی تورنتو، جشنواره فیلمهای ایرانی برلين، جشنواره فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو، جشنواره فیلمهای ایرانی لندن، جشنواره فیلمهای ایرانی پاریس، جشنواره فیلمهای ایرانی کلن و…كه البته برخی اوقات در خبرهاي روابط عمومي‌هاي فيلم‌هاي شركت‌كننده، پسوند ايراني قبل شهر برگزاري حذف و به جشنواره زوریخ و فرانکفورت بسنده می‌شود!

اما این جشنواره ها چه هستند؟ موجوداتی تازه کشف شده یا محصولاتی که پیشتر با نامی دیگر وجود داشته اند؟

اگر دقت كنيم این جشنواره‌ها دقیقا همان هفته فیلمهایی هستند که پیشتر توسط رایزنی های فرهنگی ایران در کشورهای مختلف برگزار می‌شده‌اند و حالا و برای آن که احتمالا نامی شیک‌تر برای آنها برگزیده شود و شاید بیلان مدیریتی سینما از حضور در جشنواره ها بیشتر و بیشتر شود نام “جشنواره فیلمهای ایرانی” را برای آن برگزیده اند.

حتی رییس هم اغوا شده

اینکه به ناگاه رییس سازمان سینمایی در نشست تقدیر از عوامل فیلم فرهادی در خانه سینما می گوید: «ما در سال گذشته ۳۷۰ جایزه دریافت کردیم و این یعنی اینکه هر روز سینماگران ایرانی در جشنواره های مختلف یک جایزه گرفتند.» را اگر کنار حضور سینمای ایران در جشنواره های معتبر جهانی که به زحمت به ده حضور می رسد بگذاریم فقط و فقط یک نتیجه عایدمان می شود و آن هم اینکه حتی سازمان سینمایی هم اغوای این هفته فیلمهایی شده که با نام جعلی جشنواره در حال برگزاری هستند.

البته برخی نیز از این می‌گویند که سازمان سینمایی هم برای برگزاری این جشنواره‌-نماها همکاری لازم را داشته است چراکه در همه مدت برگزاری این جشنواره‌ها که اتفاقا با برخی از دست اول‌ترین محصولات سینمای ایران رونق می‌گیرند سازمان سینمایی هیچ موضع‌گیری منفی نداشته است و حتی از خانه سینما و سازمان سینمایی نیز نمایندگانی به این جشنواره‌-نماها اعزام شده‌اند.

ردّپای یک ایرانی مقیم آلمان در برگزاری این محافل

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارند که ردّپای یکی از ایرانیاني خرده‌بورژوایی که در سالهای گذشته محصولاتی مشترک را درباره پناهندگان مهاجر ایرانی در آلمان تهیه کرده بود نیز در این جشنواره-نماها به چشم می خورد.

سازوکار این جشنواره-نماها را که زیر ذره بین می بریم می بینیم درست به مانند یک محفل یا دورهمی نمایش فیلم با آثار برخورد می‌شود؛ یعنی یک سری فیلم ایرانی در سالنی اجاره‌ای مثلا در فرانکفورت به نمایش درمی‌آیند و در پایان نمایش فیلمها هم به یک سری از آثار جایزه داده می‌شود. مخاطبان حاضر در این دورهمی هم یا دست اندرکاران فیلمهای حاضر در این دورهمی هستند یا خانواده کارمندان سفارتهای ایران در آن سوی دنیا یا برخی از ایرانیان مهاجر.

درست مانند کنسرتهای لس آنجلسی
اگر بخواهیم رک تر بگوییم برگزارکنندگان این محافل درست همان کاری را انجام می‌دهند که برخی از کنسرت‌گزاران لس‌آنجلسی در این سالها درگیر آن بوده‌اند. این کنسرت‌گزاران برای افزودن بر دامنه مخاطبان خود به جای یک خواننده، شرایط حضور چند خواننده را در یک کنسرت فراهم می‌کنند و به این ترتیب عایدی بیشتری هم خواهند داشت.

اما آن کنسرت‌گزاران هیچ گاه نام کنسرت را قلب به “جشنواره موسیقی” نمی کنند چون می دانند که جشنواره موسیقی چیزی دیگر است و کنسرت چیزی دیگر.

با این حال اما محفل نمایش چند فیلم ایرانی در یک شهر اروپایی به جای آن که هفته فیلم نامیده شود جشنواره نامیده می‌شود تا هر چه بیشتر در جهت تحمیق مخاطب پیش برویم؛ به عبارت بهتر نه تنها اعتباری سینمایی برای این محافل وجود ندارد بلکه انگار فقط برای این بنا شده‌اند که با تمرکز بر نام شهر اروپایی یا آمریکایی که دورهمی در آن برگزار شده ذهن مخاطب داخلی را به این سمت ببرند که این دورهمی‌ها متعلق به کشوری اروپایی هستند که محفل در آن برگزار شده!

اگر می‌بینیم اخبار این دورهمی‌ها بیشتر از کانال رسانه‌های کاملا دولتی داخلی و اغلب هم آن دسته از رسانه‌ها منتشر می‌شود که سعی زیادی در پربار نشان دادن کارنامه سینمایی مدیران دارند دقیقا در همین جهت است.

ترفندهایی برای موجه جلوه دادن کارنامه

اما اسفناک این است که برخی مدیران سینمایی فهرست حضور در این دورهمی های نمایش فیلم را در فهرست حضورهای رسمی جشنواره ای ایرانی قرار داده و پز این را می‌دهند که سینماگران ایرانی هر روز در جشنواره های خارجی جایزه گرفته اند.

به هر حال در سینمایی که جشنواره ای با نام “جهانی” حداقل 5 محصول دست اول برای رونمایی ندارد و مهمترین مهمان خارجی اش یک مجری زن ماهواره‌ایست استفاده از این ترفندها برای موجه جلوه دادن کارنامه سینمایی نباید آن قدرها عجیب باشد.




آهنگساز شجریان از واپسین تلاش‌ها برای حفظ روحیه استاد سخن گفت

سینماژورنال: مجید درخشانی از شاگردان محمدرضا لطفی و اعضای اولیهٔ گروه شیدا بوده‌است.

به گزارش سینماژورنال مجید درخشانی که از سال ۱۳۸۵، محمدرضا شجریان و گروه آوا را در کنسرت‌های اروپا، آمریکا و ایران همراهی کرده است در گفتگویی با “شرق” با اشاره به بیماری سرطان شجریان از مسئولان خواسته تا دیر نشده برای رفع ممنوعیت انتشار آثار و برگزاری کنسرت وی کاری کنند.

درخشانی می گوید: واقعیت این است که آقای شجریان نیاز به حمایت پزشکی ندارد. ایشان الان تحت نظر پزشکان خوبی هستند که روند درمان ایشان را پیگیری می‌کنند اما ‌ای‌ کاش که این ممنوعیت‌ها اتفاق نمی‌افتاد.

وی ادامه می دهد: تنها چیزی که می‌توانست به روند بهبود شجریان کمک کند همین وضع‌نشدن ممنوعیت‌ها بود. تأسف‌آور است که هنرمندی چون شجریان سال‌ها با شرایط بد جسمی مشغول فعالیت باشد اما اجازه انتشار آثارش را در کشور خود نداشته باشد. این را من می‌گویم که یک‌سال‌ونیم درگیر چنین ماجرایی بودم و می‌دانم برای یک هنرمند، ممنوعیت تا چه میزان گران تمام می‌شود.

مجید درخشانی خاطرنشان می سازد: ایشان درحال‌حاضر حداقل دو آلبوم آماده با گروه شهناز دارند که لغو ممنوعیت انتشار آنها می‌تواند تنها کمک مسئولان به روند بهبودی استاد باشد. باید تا دیر نشده، ممنوعیت شجریان در ایران لغو شود، شاید این واپسین تلاش ما برای حفظ روحیه استاد باشد.




تهدید به مرگ در کنسرت همایون شجریان

سینماژورنال: همایون شجریان درباره دلیل لغو کنسرتش در آلمان توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش سینماژورنال شجریان با انتشار متنی در صفحه اجتماعی اش درباره کارشکنی‌های برنامه‌گزار کنسرت در آلمان سخن گفت.

سینماژورنال متن کامل این یادداشت را ارائه می دهد:

دل همگى شما و ما شكست

سالها بود به خاطر چنين مشكلاتى كه در اين بيست وشش سال فعاليت هنرى خود نظير آن را كم نديده ام و نشنيده ام كنسرت‌هاى خارج از ايران را قبول نمى كردم. دل همگى شما و ما شكست و از ديدار رويتان محروم مانديم و همه تنها به خاطر اعتماد.

همان چيزى كه همگى بارها و بارها از آن اسيب ديده ايم ، ولى باز ترجيح ميدهيم بدون آن زندگى نكنيم. ميدانم كه همگى عزيزان حرمت بر من نگه داشتند و بزرگوارانه به ماجراى كنسلى كنسرت نگاه كردند.

غمى سنگين بر دلمان نشست
ما نيز چون شما آمديم تا با اشتياق ميزبان شما عزيزان باشيم كه اين اتفاق رخ نداد و غمى سنگين بر دلمان نشست. بسيارى از اقوامم و دوستانم و بسيارى از شما عزيزان خود را از شهرهاى دور به هامبورگ رسانيده بوديد كه اين موضوع غمم را سنگين تر ميكند.

باورم نيست شبى را كه مى توانست بدل به خاطره اى خوش با شما عزيزان شود، اعتماد مديران گروه به اين برنامه گزار، تبديل به چنين كابوسى براى من و همراهانم و شما عزيزانم كرد.

بر خود واجب ميدانم چند موضوع را بازگو كنم:

شب كنسرت با وجود اعلام مدير برنامه گروه به برنامه گذار مبنى بر كنسل بودن كنسرت، ايشان همچنان به فروش بليت ادامه دادند و اهداف نامعلوم خود را دنبال كردند كه البته اين موضوع با واكنش و شكايت به مراجع قضايى آلمان همراه شد.

پس از آنكه متوجه اعلام نشدن كنسلى كنسرت به مردم عزيز شدم همان لحظه در صفحه اينستاگرامم آن را اعلام كردم و براى رفع تهمت هايى كه در سالن از سوى برنامه گذار به اينجانب وارد گرديده بود بلافاصله ويديويى در صفحه اينستاگرامم قرار دادم.

پس از تاكيد مدير گروه مبنى بر لغو كنسرت و اعتراض به ادامه فروش بليت متاسفانه مدير گروه با تهديد جانى نسبت به خود و گروه روبرو مى شوند كه اين موضوع نيز در مراجع قضايى آلمان با شهادت چندين شاهدِ نشسته در لابى هتل تشكيل پرونده شده است.

به همين دليل نيز از آمدنم به سالن كه وظيفه خود مى دانستم حضورا از شما عذر خواهى كنم ممانعت بعمل آمد و از اين هم ناكام ماندم. نكته آخر براى عزيزانى كه هنوز وجه بليتشان برگردانده نشده است اينكه برخلاف شايعاتى كه براه انداخته شد، بنده همايون شجريان، فرزند محمدرضا، هيچ مبلغى را دريافت نكرده و نخواهم كرد، كليه مبالغ دريافتى از فروش بليت نزد برنامه گذار مى باشد.

در پايان با آرزوى سلامتى براى همه شما عزيزان و دوستداران هنر اميدوارم روزى بتوانيم تلخى آن شب گذشته را فراموش كنيم.




فرزاد فرزین “دیوید کاپرفیلد” میشود؟!+عکس

سینماژورنال: فرزاد فرزین خواننده پاپ کشورمان در جدیدترین کنسرت خود قصد دارد یک پرفورمنس سینمایی_موسیقایی را به روی صحنه ببرد؛ کنسرتی که دکوپاژ سینمایی آن بر گرفته از حرکات بدلکاری است و فرزین قصد دارد با استفاده از جذابیت های تصویری سینما،فضایی متفاوت را برای مخاطبان خود رقم بزند.

به گزارش سینماژورنال در این کنسرت که چهره های شاخص سینما و تئاتر هم در آن حضور پیدا میکنند، برای اولین بار قطعاتی از آلبوم “شش” فرزاد فرزین در تهران اجرا میشود.

گفتنی است کنسرت بزرگ فرزاد فرزین روز های چهارشنبه و پنچ شنبه ۸ و ۹ اردیبهشت در نمایشگاه بین المللی ، سالن میلاد اجرا میشود.

فرزاد فرزین
فرزاد فرزین



طفره رفتن کاوه یغمایی از افشای دلیل اصلی لغو کنسرتش

سینماژورنال: ساعاتی پیش از لغو ناگهانی کنسرت کاوه یغمایی که بنا بود در قالب جشنواره موسیقی فجر انجام شود خبر دادیم و  این گمانه را طرح کردیم که حضور چند سال قبل کاوه یغمایی در کانادا و البته مصاحبه اش با یکی از رسانه های آن سوی آب دلیل لغو این کنسرت بوده است.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال کاوه یغمایی بعد از انتشار خبر لغو کنسرتش یک نشست خبری گذاشت و در حالی که پیش بینی می‌شد در این نشست به صراحت درباره دلایل لغو کنسرت سخن گوید اما در پاسخ به سوالات متعدد خبرنگاران فقط از این گفت که این لغو کنسرت را حتما جبران خواهد کرد.

این طفره رفتن از پاسخگویی صریح به مخاطبان و البته تأکید یغمایی بر اینکه کنسرت به دلیل عدم هماهنگی گروه لغو نشده است و البته خاطرنشان ساختن این مسأله که وی حاضر است خسارت جشنواره موسیقی فجر بخاطر این لغو کنسرت را بدهد بیش از پیش ذهن را به سمت همان گمانه زنی اولیه می برد.

سینماژورنال متن کامل صحبتهای یغمایی در نشست مربوط به لغو کنسرت را به نقل از “ایسنا” ارائه می دهد:

کاوه یغمایی گفت: لازم است درباره اتفاقاتی که در جریان لغو کنسرتم افتاده است توضیح دهم؛ خیلی‌ها می‌خواستند به این کنسرت بیایند و از ما حمایت کنند و متأسفانه اذیت شدند. من شخصا از تمام کسانی که بلیت این کنسرت را خریده بودند و از شهرستان‌ها آمدند، عذرخواهی می‌کنم، حتی می‌دانم افرادی بودند که می‌خواستند با ویلچر به این کنسرت بیایند! قول می‌دهم این اتفاق ناگوار را از هر جهت جبران کنم.

او ادامه داد: امیدوارم به‌زودی با خبرهای خوب بتوانم این خاطره‌ی بد را کم‌رنگ کنم. از شب گذشته تا کنون، این موضوع ارکستر من را تحت‌ تأثیر قرار داده، اما این خبر را که گفته‌اند ارکستر من به اجرا نرسیده است‌، تکذیب می‌کنم؛ ارکستر من کاملا آماده اجرا بود و ما در 15 روز اخیر، با فشار زیاد تمرین کرده بودیم.

مدیریت،‌ سالن‌، خبررسانی، جشنواره و … مقصر نبودند

پسر کوروش یغمایی اظهار کرد: تک‌تک افرادی که در ارکستر من ساز می‌زنند، از حرفه‌ای‌ترین‌ها هستند. از همسرم نیلوفر فرزندشاد شروع می‌کنم که با این‌که پدرش در بستر بیماری بود‌، می‌خواست روی صحنه بیاید. هومن غفاری یکی از بهترین درامرهای این سال‌ها بوده و قوی‌ترین اجرایش را برای من آماده کرده بود. آرین کشیشی یکی دیگر از این نوازنده‌های خوب است که وقتی من هم‌سن او بودم، حتی نمی‌دانستم موسیقی یعنی چه. مسعود همایونی هم که یکی از بهترین گیتاریست‌های فعال در ایران است. آرون حسینی را هم که همه می‌شناسند. ساتگین یغمایی خواهرم و نگین پارسا که بک‌وکال این اجرا بودند‌، آمادگی کامل داشتند. همین‌طور همایون نصیری به من افتخار داده بود‌، بابک شهرکی هم که در زمینه موسیقی ایرانی فعال است‌، قرار بود در این اجرا کنار ما باشد.

یغمایی تأکید کرد: متأسفانه اتفاقی افتاده و اجرای ما لغو شده است. خواهش می‌کنم این مسأله را گردن یکی از بافت‌های موسیقی نیندازید. مدیریت،‌ سالن‌، خبررسانی، جشنواره و … مقصر نبودند. مشکل پیش‌آمده و لغو شدن کنسرت را خودم گردن می‌گیرم. اجازه دهید این مشکلات برطرف شوند و به‌زودی با انتشار آلبوم در خدمت مخاطبانم باشم. قطعا با قطعات جدید، از خجالت همه درمی‌آیم.

 درست نیست که موضوع را به گردن یک شخص مشخص انداخت

یغمایی که  در تالار وحدت سخن می‌گفت اظهار کرد: امکان اجرا شدن این کنسرت وجود نداشت و درست نیست که موضوع را به گردن یک شخص مشخص انداخت. در واقع چند موضوع مانند حلقه‌های زنجیر به‌هم وصل شدند تا این اتفاق نیفتد. من هم نمی‌خواهم این اتفاق گردن کسی بیفتد.

این هنرمند همچنین در پاسخ به این پرسش که شاید جشنواره از نام او سوءاستفاده‌ی تبلیغاتی کرده است،‌ گفت: من این موضوع را قبول ندارم؛ جشنواره از من سوءاستفاده نکرده است. اتفاقا مکانیزم جشنواره تلاش زیادی داشت و نوازندگان هم با فشار زیاد تمرین کردند.

این هنرمند همچنین بیان کرد: شنیده‌ام که خیلی از هنرمندان اینجا به‌خاطر مسائل اقتصادی اجرا در جشنواره را جدی نمی‌گیرند. در حالی که فجر تنها جشنواره موسیقی ایران است و باید بیشترین توان را برایش گذاشت. اتفاقا من هم تمام توانم را گذاشته بودم. اصلا خیلی از جریان‌های موسیقی باید از طریق همین جشنواره باشد. امیدوارم نگاه‌ها به جشنواره تغییر کند و شاهد یک رقابت واقعی باشیم.

یغمایی در پاسخ به این پرسش که چگونه به جشنواره دعوت شده بود؟ توضیح داد: من 15 روز پیش به‌صورت رسمی از طریق جشنواره دعوت شدم. اکنون هم جشنواره از این بابت متضرر شده و اگر من خسارت مادی به جشنواره زده باشم، موظفم که آن را بپذیرم. در عین حال، مهم‌ترین مسأله برای من، مردم هستند که می‌خواستند به این اجرا بیایند.

 اجرای من مجوز داشت

او تأکید کرد: اجرای من مجوز داشت و مشکلی از این نظر وجود نداشت.

وی از انتشار آلبوم جدیدش هم خبر داد و گفت: اگر به من بود، این آلبوم را هم همین الان منتشر می‌کردم.




لغو کنسرت کاوه یغمایی؛ به دلایل فنی یا عواقب گفتگو با یک رسانه آن ور آبی؟

سینماژورنال: در حالی که بنا بود کاوه یغمایی خواننده راک وطنی بنا بود دوشنبه 26 بهمن ماه در قالب جشنواره موسیقی فجر کنسرت برگزار کند اما این کنسرت لغو شد.

به گزارش سینماژورنال البته که در توجیه لغو این کنسرت از مشکلات فنی نام برده شده اما در شرایطی که اجراهای مربوط به جشنواره موسیقی فجر از مدتها پیش هماهنگ شده اند اینکه این کنسرت به دلایل فنی لغو شده باشد کمی دور از ذهن است.

اینکه گفته می شود کنسرت کاوه یغمایی به دلیل آماده نبودن گروه لغو شده است هم چندان قابل باور نیست چون یغمایی خواننده ای نبوده که بیگدار به آب بزند و اگر مشکلی با گروهش داشت باید زودتر از اینها آن را رسانه ای می کرد.

عواقب مصاحبه با رسانه آن ور آبی؟

در این بین شائبه ای هم طرح شده مبنی بر اینکه سوابق فعالیت کاوه یغمایی در آن سوی آبها و حضور چند ساله اش در کانادا و همکاری با یکی از شرکتتهای موسیقی لس آنجلسی عامل این لغو ناگهانی کنسرت بوده است. بخصوص که وی حین حضور در خارج از ایران گفتگویی را هم با “صدای آمریکا” داشت که شاید این لغو کنسرت ناشی از آن گفتگو باشد.

در آن گفتگو کاوه یغمایی بیشتر درباره فعالیت موسیقایی خود صحبت کرده بود اما انتقاداتش از ممیزی آلبوم “مترسک” توسط دفتر موسیقی ارشاد جلب توجه می کرد. او در آن گفتگو یکی از دلایل مهاجرتش را آشنا کردن مخاطبان غربی با موزیسین های ایرانی دانسته بود و البته به طعنه به این موضوع اشاره کرده بود که مخاطبان جهانی نباید فکر کنند ما هنوز شتر سوار می شویم!

حالا باید منتظر ماند و دید واکنش رسمی کاوه یغمایی به این لغو کنسرت چیست؟




گزارشی خواندنی از کنسرت یک بازیگر زن؛ کنسرتی که عکاسی در آن ممنوع بود!

سینماژورنال: هنگامه قاضیانی این روزها ظاهرا چراغ جادو در دست دارد. این هنرمند سرشناس این روزها توانسته به بخشی از آرزوها و رویاهای زندگی‌اش جامعه عمل بپوشاند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از گزارشی که ساناز صفایی در “مد آنلاین” ارائه داده شنبه گذشته این بانوی بازیگر برای اولین بار در کسوت خوانندگی روی صحنه رفت و آواز خواند! کنسرت هنگامه قاضیانی و گروهش بعد از ظهر به یادماندنی را برای تالار وحدت رقم زد.

تمام صندلی‌های تالار وحدت توسط بانوان علاقه‌مند به شنیدن صدای این بازیگر مشهور پر شده بود. هنگامه قاضیانی که سال‌ها آرزوی خواننده شدن در سر داشت، بالاخره توانست کنسرتی برگزار کند.

این برنامه از آنجا که اولین اجرای او و گروهش بود به بازخوانی برخی ترانه‌های قدیمی و ماندگار با تنظیم جدید رضا تاجبخش اختصاص پیدا کرد. اما بی شک یکی از ویژگی‌های ممتاز و متفاوت این کنسرت لباس‌ و چهره‌پردازی آن بود که شاید تا امروز در کمتر اجرای موسیقی دیده بودیم. این موضوع به نظر با حضور یک ستاره مشهور سینما در کسوت خواننده بی‎ارتباط نیست.

این لباس‌های کلاسیک و باشکوه
شنیده‌اید می‌گویند جای سوزن انداختن نبود. کنسرت شنبه هنگامه قاضیانی و گروه‌شان مصداق واقعی این جمله است. سالن مملو از جمعیت که شد، گروه  به روی صحنه آمدند و پشت ساز‌های‌شان نشستند.

لباس موزیسین‌های این برنامه ترکیب دو رنگ سفید و مشکی بود. با اینکه این اجرا تنها به خانم‌ها اختصاص داشت و حتی یک فریم عکس هم در آن گرفته نشد اما هم حضار و هم تمام اعضای گروه و خواننده، حجاب اسلامی کامل داشتند.

در این بین دست سارا جعفریه، طراح لباس جوان این اجرا، در طراحی لباس‌ها باز بود و محدودیت‌های کمتری نسبت به یک اجرای مختلط داشته است. سارا جعفریه، طراح لباس این برنامه،‌ در این باره گفت:« طبیعتا چون اجرا تنها برای زنان بود و عکاسی هم قرار بود انجام نگیرد دست من کمی بازتر بود و توجه به لباس می‌توانست بیشتر باشد. درباره طراحی لباس موزسین‌ها با توجه به اینکه اجرا به بازخوانی ترانه‌های قدیمی و ماندگار اختصاص داشت فرم کلاسیک را انتخاب کردم. همینطور سعی کردم لباس نوازندگان در عین اینکه با لباس خانم قاضیانی به جهت تم کلی و کلاسیک بودن همخوانی داشته باشد اما تفاوت را هم حفظ کردم تا تمایز خواننده روی صحنه به چشم مخاطب بیاید.» فرم لباس نوازندگان دخترانه و نرم بود، برعکس فرم لباس هنگامه قاضیانی که زنانه بود و نوعی جذابیت بصری و تمایز برای او روی صحنه به ارمغان آورده بود.

پوششی تداعی کننده پوشش خوانندگان اپرا

هنگامه قاضیانی اجرایش را با پیراهن بلند و فاخر شروع کرد که تداعی‎کننده لباس خوانندگان اپراهای کلاسیک غربی بود. لباسی مجلل که انتخاب ترکیب پارچه‌های ابریشم و مخمل، آن هم به رنگ زرشکی، بر شکوه آن افزوده بود. دامن مخمل ژپون‌دار بلند تا روی زمین می‌آمد و قسمت پایین آن گل‌هایی با پرهای مشکی و سنگ دست دوزی شده بود.

اما بالاتنه  لباس سادگی خاصی داشت. گویی بلوز آستین بلند و بدون یقه ساده‌ای با ابرشیمی زیبا و مرغوب برای تکمیل این دامن انتخاب شده بود. قاضیانی با سربندی مخملی از جنس و رنگ دامنش، موهای خود را کاملا پوشانده بود. گوشواره‌های جواهری بزرگ و بلندی جبران سادگی قسمت بالای لباس را می‌کرد و جلوه چشم‌نوازی به صورت این ستاره مشهور داده بود.

سارا جعفریه درباره این پیراهن گفت: «این پیراهن الهام گرفته از لباس‌های دوره رنسانس است و کاملا لباسی کلاسیک به حساب می‌آید. مهم‌ترین هدف من در طراحی آن ایجاد شکوه و تمایز برای خواننده بود که سعی کردم با کمک رنگ و پارچه و طرح و برش لباس به آن برسم. برای دامن با توجه به اینکه جنس آن مخمل بود و سنگینی و ایستایی لازم را داشت از ژپون استفاده کردم. انتخاب پر برای تزئین دامن هر دو لباس به جهت استفاده آنها برای خواننده بود. خوانندگی با نوعی حس رهایی و سبکی همراه است که فکر می‌کنم پر می‌تواند این حس را به خوبی منتقل کند. البته طبیعتا هر دو پیراهنی که برای خانم قاضیانی انتخاب شد نتیجه صحبت و تبادل نظر بین بنده و ایشان بوده است.»

جعفریه درباره انتخاب رنگ زرشکی و قرمز افزود: «از آنجا که لباس موزیسین‌ها سیاه و سفید بود برای لباس شروع خانم قاضیانی تصمیم گرفتیم از رنگی استفاده کنیم که متفاوت باشد و به چشم بیاید و برای همین از ترکیب زرشکی و سرخ استفاده کردیم.»

پیراهن حریر مشکی

معماری تالار وحدت به شکلی است که خواننده روی صحنه از همه جای سالن واضح به چشم نمی‌آید؛ سارا جعفریه موفق شد با طراحی لباس مناسب کاری کند که هنگامه قاضیانی از تمام لژها و ردیف‌های انتهای سالن هم کاملا به چشم بیاید. اما دومین لباس ستاره سینما برای قسمت دوم اجرایش پیراهن حریر مشکی بود که به سبک و سیاق همان لباس قبلی اما با برشی متفاوت بود. بالا تنه و آستین‌ها بلند و پوشیده بودند و تا جلوی پیراهن دکمه می‎خوردند. لباس از کمر با دامنی کلوش و چند لایه و بلند ادامه پیدا می‌کرد.

تمامی قسمت پایین دامن  با پرهای مشکی گل دوزی شده، که جلوه زیبا و متفاوتی به لباس بخشیده بود. سربند این لباس که موهای خواننده را کاملا پوشانده بود مشکی با دنباله حریر بود. جعفریه درباره این لباس گفت: «چون وارد قسمت دوم برنامه می‌شدیم رنگی انتخاب کردیم که با لباس موزیسین‌ها همخوانی داشته باشد. همینطور به اندازه پیراهن اولی شکوه نداشت اما فرم  آن همچنان کلاسیک و پر زرق و برق بود. جنس پارچه حریر با مخمل کاملا متفاوت است و آن ایستایی را ندارد بنابراین سعی کردیم با استفاده از پرها در پایین دامن جلوی ریزش آن را بگیریم و دامن را کمی محکمتر و بالاتر نگه داریم. برای دامن این لباس از چندین لایه حریر روی هم استفاده شد و حدود 15 متر پارچه در آن به کار برده شده است. برای همین از ژپون هم استفاده نکردیم و پف دامن نسبت به لباس اول کمتر بود.  پارچه حریر حس زنانگی بیشتری منتقل می‌کرد و لطافت آن با ترانه‌های عاشقانه و آرام این قسمت از برنامه همخوانی داشت.»

همکاری با فاطمه معتمدآریا، تینا پاکروان، نیکی مظفری و اندیشه فولادوند 

این طراح لباس جوان که فارغ‌التحصیل رشته گرافیک است و بیش از شش سال است در حوزه طراحی لباس فعالیت می‌کند تاکنون برای چهره‌های هنری مشهوری مانند فاطمه معتمدآریا، تینا پاکروان، نیکی مظفری و اندیشه فولادوند مجموعه‌هایی طراحی کرده است. از او درباره همکاری جدیدش با هنگامه قاضیانی پرسیدیم: «با ایشان از قبل آشنایی داشتم اما فرصتی برای همکاری پیش نیامده بود تا اینکه حدود دو ماه پیش جلساتی داشتیم که منجر به طراحی لباس‌های این اجرا و تصمیم برای برنامه‌های دیگری در آینده نزدیک شد. طراحی لباس‌های این کنسرت حدود دو هفته زمان برد و به خاطر کمبود وقت طراحی فشرده‌ای انجام گرفت.»

وقتی برای اولین بار یک کنسرت چهره‌پردازی می‌شود
بحث گریم هم مثل لباس یکی از دغدغه‌های اصلی هر اجرایی است. اما در کنسرت هنگامه قاضیانی اتفاق تازه‌ای افتاد که باید آن را به فال نیک گرفت. در این اجرا برای اولین بار گروه پا را از گریم فراتر گذاشته و برای خواننده و موزیسین‌ها چهره‌پردازی حرفه‌ای انجام شد.

رامین مجردخان که یکی از مشهورترین چهره‌پردازان است این وظیفه را بر عهده گرفت. این طراح باتجربه درباره نکاتی که در چهره‌پردازی این پروژه حائز اهمیت بوده است گفت: «در ابتدا پیرامون فضاى اجرایى این كار با خانم قاضیانى به بحث و گفت‌وگو نشستیم و در نهایت به نقاط مشترك اجرایى رسیدیم. با توجه به اینكه مخاطبان این پروژه بانوان بودند، وجوه و اجزاءِ تشكیل دهنده این اتفاق می‌بایست در راستاى شأن و احترام بانوى ایرانى مى‌بود. بخش طراحی نزیك به دو هفته و بخش اجرا یك روز توسط مجریان خانم به انجام رسید.»

چهره‌پردازی این برنامه کاملا در حال و هوای سالن کلاسیک تالار وحدت، ترانه‌های خاطره‌انگیزی که خوانده شد و لباس‌های کلاسیک و باشکوه این کنسرت قرار داشت. آرایش چهره خانم قاضیانی به نحوی طراحی شده بود که نوعی شکوه و قدرت را در ذهن بیننده تداعی می‌کرد. اما چهره موزیسین‌ها دخترانه و ساده‌تر طراحی شده بود. مجردخان که ظاهرا به همه این مسائل توجه داشته است درباره تعامل با بخش لباس این اجرا گفت: «تمام تلاش من و طراح لباس بر این بود كه بر خلاف طرح‌های متداول و مرسوم عمل كنیم و به نقطه نوآورى برسیم. در واقع سعی بر تعامل و همفكرى در قالب كار گروهى بود. هماهنگى و تناسب طراحى چهره پردازى، لباس، صحنه و نور با توجه به سالن اجراى كنسرت هدف نهایى ما بود. خواسته خانم قاضیانى هم بر اساس ایجاد فضایى شكیل و متناسب با سلیقه و فرهنگ غنى بانوان سرزمین‌مان بود.»

وقتی این اجرا با شب تولد مادر خانم بازیگر مصادف شد
اما این کنسرت هم مثل همه برنامه‌ها و مراسم‌های هنری حواشی جالبی هم داشت.

اجرای این برنامه مصادف با تولد مادر خانم قاضیانی شده بود. این بازیگر مشهور روی صحنه به مادرش تبریک گفت و ترانه لالایی را برای او خواند، بوسه‌ای برای او فرستاد و سر تعظیم در مقابل مادر فرو آورد. مادر هم بلند شد و از او و دیگر حاضران که تشویقش می‌کردند تشکر کرد.

 در این مراسم جمع قابل توجهی از ستارگان زن حضور داشتند. گلاب آدینه، شقایق فراهانی، مرجانه گلچین، فاطمه گودرزی، نسیم ادبی، ستاره اسکندری، فریبا کوثری، سهیلا رضوی، کمند امیرسلیمانی، تینا پاکروان، نیکی مظفری، ژاله صامتی، مرجان شیرمحمدی و شیرین بینا از مهمترین این میهمانان بودند.

اما این مراسم میزبان برخی از چهره‌های سرشناس اجتماعی و سیاسی نیز بود که شناخته شده‎ترین آنها سوسن شریعتی، فرزند دکتر علی شریعتی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر و نویسنده سرشناس معاصر بود.

دو سبد گل زیبا هم روی سن جلب توجه می‌کرد که مریلا زارعی و سودابه خسروی فرستاده بودند. هنگامه قاضیانی از حضور تک تک میهمانان ویژه‌اش تشکر کرد و گفت:«امشب به من ثابت شد چه کسانی واقعا کنار من هستند چون من خودم همیشه کنار همه بوده‌ام.»

در پایان این برنامه به اصرار حاضرین گروه ترانه «تا اشارات نظر» را دوباره تکرار کردند. هنگامه قاضیانی تا نیم ساعت بعد از پایان برنامه روی سن بود و به ابراز احساسات طرفدارانش پاسخ می‌داد. طرفدارانی که ده‌ها دسته گل، سبد گل و بسته‌های هدیه و کادو برای او آورده بودند.




یک خبر بسیار خوشحال کننده از استاد شجریان

سینماژورنال: محمدرضا شجريان خواننده موسیقی سنتی ایران با همراهي گروه شهناز چهارم مهرماه در قونيه مي خواند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “موسیقی ما” محمدرضا شجریان به همراه گروه شهناز به سرپرستی مجید درخشانی چهارم مهر در قونیه به اجرای كنسرت خواهد پرداخت و حالا تمرینات این گروه با همراهی شجریان آغاز شده است.

این نخستین اجرای این استاد آواز خوان، بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در بیمارستان، به حساب می آید و این در حالی است كه او همچنان نتوانسته است بعد از   6 سال در ایران به اجرای برنامه بپردازد و آنطور كه نزدیكان این آوازخوان میگویند به تمام درخواستهای او برای اجرای زنده پایخ منفی داده شده است.

برنامه آوازخوانی شجریان در قالب «فستیوال- موزیك» در قونیه كه به مناسبت تولد «مولانا» به مدت یك هفته در culture park  برگزار میشود، انجام خواهد شد.

در سالهای گذشته هنرمندانی چون فاطمه واعظی، مجید خلج، كیهان كلهر و دیگران در این برنامه به اجرا پرداخته بودند.

پیش از این قرار بود، شجریان ۱۳ شهریور ماه  چهارم سپتامبر- در سالن «زورلو»ی استانبول به اجرای برنامه بپردازد كه آن كنسرت به دلایلی نامعلوم لغو شد.




اولین کنسرت خواننده پاپ بعد از جراحی تومور مغزی+عکس

سینماژورنال: بهنام صفوی خواننده بااخلاق موسیقی پاپ که اخیرا تحت جراحی تومور مغزی قرار گرفته بود بناست مهرماه کنسرتی را در برج میلاد برگزار کند.

به گزارش سینماژورنال بهنام با اعلام این خبر در صفحه اجتماعیش نوشته است: دوستان عزيزم خيلي خوشحالم كه بعد از چند مدت  پزشكهاي معالجم اجازه دادند كه براي يك سانس ١٧ مهر ٩٤ بتونم كنسرت برگزار كنم و كنار شما دوستاي فوق العاده ام  باشم.

وی ادامه داده است: مطمئنم در كنار شما با انرژي خيلي عالي مي تونم كل كنسرت و اجرا كنم و با قدرت بخونم.

بهنام صفوی در کنار محمدرضا خانزاده(کنسرت گذار)
بهنام صفوی در کنار محمدرضا خانزاده(کنسرت گذار)



نویسنده اصلاح‌طلب: كنسرت به مراتب از كافي‌شاپ‌، مهماني‌ خانگي يا دانشگاه كم‌خطرتر است!

سینماژورنال: حواشی مرتبط با لغو کنسرتهای کیهان کلهر و پرواز همای همچنان در جامعه رسانه ای کشور ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین واکنش سیدعلی میرفتاح روزنامه نگار و نویسنده اصلاح طلب با نگارش یادداشتی در “اعتماد” بخش عمده ای از مخالفت با کنسرتها را آگاهی نداشتن از فضای حاکم بر چنین محیطهایی می داند.

این نویسنده اعتقاد دارد که اگر مخالفان کنسرتها با فضای حاکم بر این کنسرتهای و بخصوص کنسرتهای سنتی آشنایی داشته باشند این همه موضع گیری تند نسبت به آن صورت نمی دهند.

سینماژورنال متن کامل یادداشت میرفتاح را ارائه می دهد:

خدا بخير كند

قبلا هم اين حكايت را نوشته‌ام، اما چون واجد نكاتي قابل تامل است به اجمال تكرارش مي‌كنم كه بدانيد اشكال كار از كجاست و چرا مسائل ما لاينحل مي‌مانند و تبديل به معضل مي‌شوند. بعضي از رنود، مسائل را طوري طرح مي كنند كه به راحتي نشود حل و فصل‌شان كرد. خيلي سال پيش كه تازه «سينما» به ايران آمده بود، بعضي رنود براي اينكه سينما را از امر عادي در‌بياورند از بعضي علما سوال كرده بودند كه «يك جايي هست سربسته و تاريك بدون پنجره و روزن. زن و مرد داخل مي‌شوند در را پشت سر خود مي‌بندند و يك چيزي را كه روي ديوار مي‌اندازند تماشا مي‌كنند و… آيا چنين چيزي حلال است؟» امروز كه سينما به امر عادي بدل شده، مي‌فهميم اين طرح مساله خالي از شيطنت نيست، اما بسيار ديده‌ايم كه امور عادي ديگر را با چنين شيطنتي طرح كرده‌اند.

كنسرت به مراتب از كافي‌شاپ‌ها، يا مهماني‌هاي خانگي يا دانشگاه كم‌خطرتر است

خيلي از اينها كه از شنيدن «كنسرت» كهير مي‌زنند و از رفتن زنان به ورزشگاه حال‌شان بد مي‌شود، تاكنون نه به كنسرت رفته‌اند و نه به ورزشگاه و اگر دقيق با آنها وارد بحث شويم، مي‌فهميم كه تصوير روشني از كنسرت ندارند. كنسرت يك امر عادي است و به مراتب از كافي‌شاپ‌ها، يا مهماني‌هاي خانگي يا دانشگاه كم‌خطرتر است… حالا منظورم اين نيست كه كافي‌شاپ‌ها يا مهماني‌ها  و كلاس‌هاي دانشگاه خطرناكند. همان اوايل انقلاب هم امام و هم رهبري در برابر جداسازي دانشگاه‌ها موضع گرفتند و در حافظه آدم‌هايي به سن و سال من هست كه ديوار كشيدن يا پرده كشيدن وسط كلاس را نمونه تحجر عنوان كردند.

آدم مریض نیاز به کنسرت ندارد

كلاس يك امر عادي است و هر كس دانشگاه رفته باشد، مي‌داند كه هيچ مفسده‌اي بر آن مترتب نيست. البته آدم‌هاي مريض و فاسد نيازي به كلاس وكنسرت و سينما ندارند و كارشان را در هر جايي راه مي‌اندازند. يك دليل اين همه سر و صدا و مخالف‌خواني با برنامه‌هاي فرهنگي همين است كه اكثر متنفذين، تجربه حضور در كنسرت ندارند و به گوش و چشم نشنيده‌اند و نديده‌اند كه در كنسرت موسيقي- به خصوص موسيقي سنتي و كلاسيك- چه مي‌گذرد. در اين ميان هم البته رنودي هستند كه شيطنت مي‌كنند و طوري از برنامه‌هاي فرهنگي و هنري تصوير مي‌سازند كه عين آن سينماي كذايي نمي‌تواند امر عادي باشد.

هیچ بعید نیست…
اصولا طوري دارند فعاليت مي‌كنند و همه جانبه پيش مي‌روند كه ديگر هيچ امر عادي‌اي وجود ندارد. حالا ديگر حتي كلاس‌هاي ساده دانشگاه هم امر عادي نيستند و رگ غيرت ملت را به جوش مي‌آورند و هيچ بعيد نيست كاري كنند كه نه فقط ورزشگاه‌ها و كنسرت‌ها كه حتي روزنامه‌ها و مجله‌ها و پياده‌روها و كافي‌شاپ‌ها هم زنانه مردانه شوند. فرض كن درباره مجله‌ها بگويند يك صفحاتي هست كه دختران و پسران چيزي مي‌نويسند و مطالب‌شان را كنار هم مي‌بندند، عكس‌شان را هم به حالت خندان و شادان بغل هم چاپ مي‌كنند و درباره همه چيز هم اظهارنظر، بلكه انتقاد مي‌كنند و روي دكه‌ها هم و گاهي روي پياده‌رو مقابل دكه‌ها هم عرضه مي‌شوند و ملت هم بالا سرشان مي‌ايستند و گاهي مي‌خرندشان… خدا به خير كند.