1

بعد از طرح گزینه‌هایی همچون عباس صالحی و حسام‌الدین آشنا برای جایگزینی⇐«کیهان» هم خبر از تغییر وزیر ارشاد داد

سینماروزان: چند هفته‌ای می‌شود که شنیده‌های مختلفی درباره تغییر وزیر ارشاد در دولت بعدی حسن روحانی شنیده می‌شود.

به گزارش سینماروزان این شنیده‌ها که ابتدا در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود در روزهای اخیر در برخی رسانه ها هم بازتاب داشته است و در خلال آنها نام گزینه‌هایی مانند عباس صالحی و حسام الدین آشنا به عنوان جانشینان رضا صالحی امیری شنیده میشود.

در تازه ترین مورد روزنامه اصولگرای «کیهان» هم در گزارشی خبر از تغییر رضا صالحی امیری وزیر فعلی ارشاد با فردی دیگر در دولت دوازدهم داد.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

نارضایتی هنرمندان و نخبگان فرهنگی نسبت به عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موجب حرف و حدیث‌های بسیاری درباره آینده این وزارتخانه شده است.
هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که بیشترین انتقادات نسبت به مسائل فرهنگی کشور از سوی اهالی فرهنگ و هنر طی چهار سال گذشته رخ داد. این انتقادات حتی بطور صریح و مکرر از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز مطرح شد. به طوری که معظم له بارها از کلیدواژه‌هایی چون «نفوذ»، «ولنگاری فرهنگی»، «مختل بودن دستگاه‌های فرهنگی»، «آتش به اختیار» و … استفاده کردند و مردم را به کار فرهنگی خود جوش و تمیز فراخواندند. همه این مسائل گواه آن هستند که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کنونی یعنی سیدرضا صالحی امیری که هنوز یک سال هم از انتصابش به این مسئولیت نگذشته، با چالش‌های متعددی مواجه است.
نکته مهم این است که حتی درون خود دولت و اردوگاه اعتدالگرایان نیز رضایت چندانی از عملکرد صالحی امیری وجود ندارد. انتشار موقت خبر برکناری صالحی امیری از وزارت ارشاد توسط سایت خبرآنلاین (وابسته به معاون مطبوعاتی همین وزارتخانه) که بعد از زمان کوتاهی حذف شد، یکی از نشانه‌های این اختلاف درونی است.با این حال، سوال این است که اگر صالحی امیری قرار نیست وزیر ارشاد دولت دوازدهم باشد، چه کسی جایگزین وی خواهد شد؟ تا به حال چند گزینه از میان معاونین فعلی و گذشته صالحی امیری در این وزارتخانه مطرح شده است که با توجه به سابقه شان، توان ایجاد تحول و ارتقای وزارت ارشاد را ندارند.



«کیهان» فیلم مناقشه‌برانگیز «لرد» را توقیف و کارگردانش را برای همیشه ممنوع‌الفعالیت کرد⇔واکنش سازمان سینمایی چیست؟

سینماروزان: در حالی که برخلاف اخبار قبلی سازمان سینمایی مبنی بر عدم صدور مجوز نمایش جشنواره ای برای «لرد» این فیلم بعد از جشنواره کن در جشنواره کارلووی واری حضور یافته است روزنامه اصولگرای «کیهان» خبر از توقیف این فیلم و ممنوعیت همیشگی کارگردانش از فیلمسازی خبر داد.

باید منتظر ماند و دید واکنش سازمان سینمایی به ادعای «کیهان» چیست؟

متن کامل خبر «کیهان» را بخوانید:

کارگردان فیلم ضد ایرانی که در فیلم خود از فرقه ضاله بهائیت حمایت کرده بود و انواع اتهامات بی‌اساس را در این فیلم به نظام نسبت داده و این فیلم را به جشنواره کن فرانسه فرستاده بود، برای همیشه از فیلمسازی محروم می‌شود.
فیلم ضدایرانی «لرد» که به طور غیرقانونی در جشنواره کن 2017 شرکت کرده بود، به طور دائم توقیف شده است. همچنین کارگردان این فیلم، محمد رسول‌اف نیز که پیش از این نیز به خاطر اقدامات ضدامنیتی متهم شده بود، به خاطر اصرار در تولید فیلم‌های تحریف‌آمیز علیه کشورمان و ارسال این فیلم‌ها به محافل غربی، برای همیشه از فعالیت سینمایی منع خواهد شد.
متأسفانه، تساهل و اقدام دیرهنگام در برخورد با سوءاستفاده‌گرها باعث می‌شود که این افراد جری‌تر شوند. محمد رسول‌اف در فیلم‌های اخیر خود به طور آشکار علیه ایران تبلیغ می‌کرد. وی در فیلم اخیر خود که در جشنواره کن به نمایش درآمد، به حمایت از فرقه ضاله بهائیت پرداخت. رسانه‌های خارجی، ازجمله روزنامه الحیات وابسته به رژیم سعودی، از این فیلم استقبال کردند و به این بهانه به تبلیغ علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی پرداختند. اگر شنیده‌ها درباره سازنده دروغگوی «لرد» صحیح باشد باید دید برخی دیگر از کارگردانان دروغ‌زن علیه کشورمان نیز در برابر اعمال قانون قرار می‌گیرند یا خیر!



امتداد انتقادات «کیهان» از اختلال در صداوسیما⇐«نفس» سریالی ۳ قسمتی بود که ۳۰قسمت کش پیدا کرد!!!/وقتی نویسنده فیلمهای سادیستی مدیر مرکز نمایش سیما بوده، تولید «زیر‌پای مادر» غیر طبیعی نیست!!!

سینماروزان: روزنامه اصولگرای «کیهان» که چندی قبل به بهانه گافهایی که در برخی برنامه های روتین رسانه ملی و از جمله «خندوانه» و «دورهمی» رخ داده بود به انتقاد از سیاستگذاریهای تلویزیون پرداخته بود و از اختلال در آن گفته بود(اینجا را بخوانید) به تازگی در یادداشتی مفصل به قلم آرش فهیم با تیتر «اختلال در دستگاه سریال سازی» به انتقاد از کیفیت پایین سریالهای رمضانی تلویزیون پرداخته است.

به گزارش سینماروزان در این یادداشت از یک طرف سریال «نفس»جلیل سامان، خسته، گنگ، نامفهوم و بی سامان خوانده شده است و سریال «زیر پای مادر» نیز به خاطر ماهیت عصبی اش مورد شماتت قرار گرفته است.

متن یادداشت آرش فهیم در «کیهان» را بخوانید:

اختلال در دستگاه سریال سازی

افت سریال‌های مناسبتی سیما، در ماه مبارک رمضان نیز ادامه پیدا کرد. درحالی که سریال‌های اصلی تلویزیون برای این مناسبت («پایتخت 5» و «سر دلبران») آماده نشدند، دو مجموعه که برای مناسبت‌های دیگر تولید شده و ارتباط چندانی با فضای این ماه نداشتند، روی آنتن رفتند. این درحالی است که ماه مبارک رمضان، مهم ترین مقطع برای صداوسیماست، هم به این خاطر که عموم مردم در لحظات پس از افطار تماشاگر تلویزیون هستند و فضای عالی و پرنشاط شب‌های ماه رمضان هم آمادگی برای دریافت معانی خوب و زیبا فراهم می‌کند. اما تلویزیون قدر این فرصت را ندانست.
نفس خسته و بی سامان
معمولا پس از افطار، یا مجموعه‌های طنز پخش می‌شد و یا سریال‌هایی درباره ارواح و شیاطین ماورایی، اما این بار شیاطین مرئی، موضوع سریال پس از افطار سیما بودند. اول که قرار شد یک سریال، علیه تروریست‌ها و با نمایش بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی روی آنتن برود، امیدوار کننده بود. اما «نفس» نه انقلابی بود و نه ضدتروریستی! پس چه بود؟ شاید بتوان گفت که نگاه شخصی و شاعرانه کارگردان، درباره وقایع مقطعی از تاریخ بود، صرفا با هدف خاطره بازی و برانگیختن احساسات نوستالژیک از طریق پخش آهنگ‌ها و ترانه‌های قبل از انقلاب، روابط عاشقانه بچه پولدارهای شورشی، اورکت آمریکایی، پیکان جوانان، قدم زدن زنان بی‌حجاب در خیابان‌های تهران و چند نشانه دیگر از آن دوران!
جلیل سامان بعد از سریال غافلگیرکننده «ارمغان تاریکی» که روایتی بدیع و خلاقانه درباره سازمان‌های تروریستی بود و پس از سریال با طراوت و جمع وجور «پروانه» که روایتی عاشقانه درباره نجات از همین سازمان‌ها بود، «نفس» را هم برای تکمیل این سه گانه ساخت. اما نفس تازه جلیل سامان، خسته، گنگ، نامفهوم و بی‌سامان بود! قسمت‌های اول، نسبتا خوب و جذاب بود. هم ریتم سریال مناسب بود و هم نوعی التهاب و اضطراب در آن جریان داشت. اما هر چه جلوتر رفتیم، سرعت وقایع نیز آب رفت. روزهای آتشین و پرشور انقلاب اسلامی در این سریال، به سردی و کندی هر چه تمام حکایت شد! کار به جایی رسید که برخی از قسمت‌های سریال «نفس» فقط در راهروها و اتاق‌های خانه یا بیمارستان و … و با رد و بدل شدن چند دیالوگ بی مزه جمع‌بندی می‌شد! بی‌اغراق نیست اگر بگوییم ما با یک سریال سه، چهار قسمتی طرف بودیم که 30 قسمت کش پیدا کرد!
«نفس» قرار بود یک سریال افشاگر درباره سازمانی تروریستی باشد که قبل از انقلاب خود را مجاهدین خلق می‌خواندند و پس از انقلاب، منافق بودنشان آشکار شد. اما این افشاگری فقط به چند حرکت مسلحانه و خشونت آمیز و مقداری هم شعارهای سطحی شخصیت روزبه محدود شد. نشانه‌هایی که برای آشنایان با گروهک‌ها قابل درک است، اما برای نوجوانی که شناختی از تاریخ و ماهیت این گونه سازمان‌ها ندارد، قابل شناخت نیست. به طور مثال، این سریال تفاوت یک منافق تروریست را با چریک انقلابی مشخص نمی‌کند. «نفس» با تمرکز بر یک مرد جوان و دختری که همراه و سپس همسر او شد، می‌توانست تبدیل به یک درام روان شناسانه و تحلیلی درباره چگونگی تغییر تدریجی یک مخالف دیکتاتوری به تروریستی سنگدل شود. اما حتی معلوم نشد که چرا روزبه، به خانواده ثروتمند و بانفوذ خودش پشت می‌کند و علیه طبقه خودش می‌شورد. چرا دختری مثل ناهید که از رفاه و نعمت و امکانات تحصیلی خوبی برخوردار است و نامزدش نیز همکار ساواک است، با این شورشی برای ضربه زدن به حکومت وقت همکاری می‌کند؟ چرا مردم در سال 57 از هیولای ساواک که در شکنجه و قتل انسان‌ها کوچک ترین رحم و مروتی نداشت، نترسیدند و برای سرنگون کردن غول بی شاخ و دم پهلوی، از جان خودشان هم گذشتند؟ و… چراهای بسیار دیگری که سریال «نفس» از پاسخ دادن به آن‌ها بر نیامد.

این سریال زیر سر چه کسی است؟
چرا در اوج کمبود بودجه صداوسیما با وجود این همه موضوع و سوژه مهم و برزمین مانده، سریالی مثل «زیر پای مادر» ساخته می‌شود؟ چرا این سریال در ماه مبارک رمضان پخش شد؟ پیش آمدن چنین پرسش‌هایی یعنی دستگاه سریال سازی سیما دچار اختلال است! چون که این سریال ، 30 شب متوالی مخاطب را به دنیایی عصبی و پر نفرت برد، آن هم در طلایی ترین لحظات زندگی مردم این کشور یعنی روزها و شب‌های مبارک ماه رمضان!
مادر، نماد مهربانی است و آن قدر مقدس است که در فرهنگ ما بهشت را زیر پای او می‌پندارند. اما در سریالی که عنوان آن ملهم از چنین مفهومی است جز خشم و خشونت، تنش و تضاد و رویارویی آدم‌ها چیزی دیده نمی‌شود!
همه چیز بدون منطق و زمینه‌سازی عقلانی و به اجبار نویسنده فیلمنامه، کارگردان و تهیه‌کننده رخ می‌دهد. آن‌ها ابتدا آتنه را بدون اینکه دلیلی مشخص داشته باشد به نهایت سیاهی و بدی بردند. چنان تصویر دهشتناکی از او ساختند که شاید در عالم واقعی یک زن به این ترسناکی نباشد. آنقدر بد که حتی نوزادش را رها می‌کند و می‌رود پی خوشگذارنی خودش! ما هیچ وقت متوجه این عمق ستمکاری آتنه نمی‌شویم. بعد هم این زن بعد از 20 سال پشیمان می‌شود و می‌خواهد دوباره مادرِ پسرش شود. توبه کرده، متحول شده و قصد جبران گذشته را دارد. اما چرا؟ باز هم فقط به این دلیل که سازندگان سریال می‌خواهند، نه دلیل دیگری!
شخصیت‌های مثبت سریال، رخساره و پدرش هستند. شخصیت‌هایی منفعل، بی هویت و خنثی که بین مشتی اراذل و اوباش، سرگردانند و هیچ کاری از دستشان بر نمی‌آید. تهیه کننده سریال «زیر پای مادر» یک زن است، اما نتوانسته گروه سازنده سریال را به سمت خلق یک شخصیت کاریزماتیک جذاب و موثر از زن مومن و پاکیزه سرشت و چادری نزدیک بکند. رخساره سریال اصلا دلچسب نیست و نه لبخندش آرام بخش است و نه اخمش کارساز!
زیر پای مادر، غیرت را تخریب و مردانگی را تحقیر می‌کند. صدرا که غیرت و ناموس لقلقه زبانش است، به تلفیقی از مازوخیسم و سادیسم مبتلاست. آن طرف هم خلیل کبابی قرار بوده شمایل مردی اصیل و قوی باشد، اما کاریکاتوری است که کامبیز دیرباز هر چه سعی کرده آن را متفاوت دربیاورد، نتوانسته است. نکته جالب اینکه همه در این سریال با هم دعوا و تخاصم می‌کنند و حتی در یکی از قسمت‌ها، پسر قصد سیلی زدن به مادرش را داشت‌(البته موقعی که نمی‌دانست، آن زن مادرش است)
بعد از 30 قسمت جنگ و پرخاش آدم‌ها به هم، ناگهان در سکانس پایانی همه با هم خوش و مهربان شدند تا سازندگان سریال، نشان بدهند که خودشان برخلاف سریالشان طرفدار خانواده و آشتی هستند!
وقتی نویسنده فیلمنامه «من مادر هستم» و کارگردان فیلم «ماجان» که هر دو فیلم‌هایی سادیستی هستند، مدیر مرکز نمایش سیما بوده(البته این مدیریت به‌تازگی‌ تغییرکرده) تولید سریالی مثل «زیر‌پای مادر» غیر طبیعی نیست!




انتقاد «کیهان» از اختلال در صداوسیما و حیازدایی روی آنتن رسانه ملی!

سینماروزان: روزنامه اصولگرای «کیهان» در گزارشی با تیتر «حیازدایی روی آنتن رسانه ملی» نقدهای تند و تیزی را بیان کرده است درباره برنامه هایی مانند «نود» و «دورهمی» و «زنده رود» و سریال رمضانی «زیر پای مادر».

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

حیا زدایی روی آنتن رسانه ملی!

مسابقه «خنداننده شو» برنامه «خندوانه» که سه‌شنبه شب پخش شد، اوج رکیک‌گویی و حیا زدایی روی آنتن تلویزیون بود؛ جریانی که مدتی است در برخی از برنامه‌های سیما اتفاق می‌افتد.

صحبت کردن درباره مسائل خصوصی و زناشویی، گفتن حرف‌های دو پهلو با معنای وقیحانه و این بار، رکیک‌گویی شوخی‌های جنسی به اسم استندآپ کمدی! ماجرایی که هدفش هر چه باشد، تأثیری جز قبح‌زدایی و ترویج بی‌حیایی نیست.
وقتی در برنامه «زنده رود» از بازیگر زن درباره اسامی خواستگارهای سینمایی‌اش سوال می‌شود، وقتی در برنامه «دورهمی» از مهمانان برنامه درباره مسائل مربوط به زندگی زناشویی سوال می‌شود، وقتی در سریالی که به مناسبت ماه مبارک رمضان و به نام مادر تولید شده، از ابتدا تا انتها پرخاشگری و ستیز اعضای خانواده با هم نمایش داده می‌شود، وقتی در برنامه فوتبالی- سیاسی «90» رکیک‌ترین الفاظ بیان می‌شود و … اینکه یک دختر جوان در برنامه «خندوانه» شوخی‌های غیراخلاقی را بیان کند و داورهای برنامه هم برایش کف بزنند، دور از انتظار نیست!
این اتفاقات گویای اختلال در بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور، یعنی صداوسیما است. البته مجریان و حاضران این برنامه‌ها مقصر اصلی نیستند، بلکه مدیران و ناظران شبکه‌های سیما هستند که باید پاسخگوی این‌گونه ماجراهای ضدفرهنگی و مغایر با رسالت رسانه ملی باشند.
مضحک این است که عوامل اصلی برنامه‌های یاد شده در مراسم افطار مدیر رسانه ملی در مقام نورچشمی بر سر میز افطار نشانده می‌شوند تا لابد چنین، عملکرد وقیحانه‌شان مهر تایید گیرد!




انتقاد «کیهان» از یک مجری تلویزیون که در هیأت داوران پرحاشیه فجر ۳۵ حضور داشت!

سینماروزان: صحبتهای اخیر اکبر نبوی‌منش که در بخش سینمایی برنامه «چشم شب روشن»محمد صالح علاء به عنوان گرداننده گفتگو با مهمانان حضور دارد به مذاق «کیهان» خوش نیامده و انتقاد این روزنامه را موجب شده است.

به گزارش سینماروزان نبوی‌منش که از اعضای هیأت داوران پرحاشیه جشنواره فجر 35 بود، در برنامه ای که پیرامون تعامل میان علماء-هنرمندان تدارک دیده شده بود از  این گفت که در حوزه تاریخ اسلام هنرمندان از علما جلوترند و همین اسباب نقد «کیهان» را موجب شده است.

متن «کیهان» در این باره را بخوانید:

مجری بخش سینمایی برنامه «چشم شب روشن» چهارشنبه 24 خرداد، در حالی که بحث این بخش با دو مهمان برنامه‌(حبیب احمد‌زاده و دکتر رجبی) به چگونگی برقراری تعاملات سازنده میان جامعه هنری کشور با علماء و حوزه‌های علمیه رسیده بود، در اظهاراتی شگفت‌انگیز گفت: «… در حوزه‌های مربوط به تاریخ اسلام و حوزه هنر باید بپذیریم که هنرمندان از علمای بزرگ جلوترند. دست‌کم نسبت به اجتهاد اجتماعی‌شان، دست‌کم نسبت به تکلیف اجتماعی‌شان، دست‌کم نسبت به عزم و همتی که به خرج دادند، من با قاطعیت می‌گویم که هنرمندان از علما خیلی جلوترند...»
معلوم نیست مقصود این مجری‌(که در زمان‌های مختلف در پست‌های دولتی در سینما فعالیت داشته) از هنرمندانی که در حوزه تاریخ اسلام و اجتهاد اجتماعی و در ادای تکالیف اجتماعی و … با قاطعیت از علما (با تاکید بر علمای بزرگ) جلوتر بوده‌اند، چه کسانی هستند؟! اگر مقصود همین جماعتی است که امروز در سینمای ایران مشغولند‌(که احتمالا منظور جناب مجری همین حضرات بوده، چنانچه چندین‌بار به آنها اشاره می‌کند) و از علمای بزرگ زمانه هم لابد باید از استاد مطهری و شهید بهشتی وآیت‌الله طالقانی و آیت‌الله جوادی آملی و امثالهم  مثال آورد،  به نظر می‌آید که دست‌اندرکاران شبکه 4‌(که ادعای شبکه فرهیختگان را دارد) و متولیان رسانه ملی، حداقل بایستی برای انتخاب مجریان برنامه‌های خود کمی دقت به خرج داده تا دیگر شاهد چنین اسرائیلیاتی بر صفحه تلویزیون این سرزمین که از بودجه بیت‌المال ارتزاق می‌کند، نباشیم.
شاید هر دانش‌آموز دبیرستانی با اندکی معلومات و سواد بتواند فاصله عرش تا فرش علمایی که نام برده شد‌(و صدها تن دیگر مانند آنها که امروزه هم در عرصه دین و فعالیت‌های اجتماعی پیشتازند و هم در میدان هنر حضور دارند) با سینمایی که امروز در ایران وجود دارد را به خصوص در عرصه‌های اجتماعی دریابد. سینمایی که اغلب به قول حامیان خارجی‌اش، «تیره، ناامید‌کننده، ملال‌انگیز‌، خشن و مازوخیستی» بوده و حتی در آن «فیلم‌های اجتماعی سرانجام به فاجعه خانوادگی ختم می‌شوند».
اگر آقای مجری اندکی در این زمینه مطالعه داشت، متوجه می‌شد که حضور علمای بزرگ در عرصه هنر ریشه در تاریخ تمدن اسلامی دارد از اشعار نغز شیخ بهایی و تبحر او در هنر معماری گرفته تا اغلب فقها و عالمانی که با شعر و ادبیات عرفانی سر و کار داشتند که نمونه معاصرش، اشعار عارفانه حضرت امام خمینی‌(رحمه‌ًْالله علیه) است که شاید بتوان گفت اگر 90 درصد کل تولیدات این سینما را در طول تاریخش برروی هم بریزیم، در عمق هنر و معنی به اندازه یک مصرع این اشعار نرسد.
البته شاید چنین افاضاتی از فردی که زمانی مسئولیت‌هایی مانند مدیر ارتباطات بنیاد فارابی، معاون فرهنگی خانۀ سینما، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات سینمایی وزارت ارشاد‌، معاون پژوهشی انجمن سینمای دفاع مقدس، مسئول کمیته فرهنگ، هنر و رسانۀ مرکز پژوهش‌های مجلس و قائم‌مقام بنیاد فارابی را در اختیار داشته‌، بعید به نظر بیاید ولی اگر متوجه باشیم که فیلم موهن و ضد ارزشی «یک خانواده محترم» از دست‌پخت‌های ایشان است، دیگر آن اظهارات دور از ذهن نمی‌آید!




انتقاد «کیهان» از یک جشنواره‌ یا همان «هفته فیلمهای ایرانی» که با همکاری خانه سینما در اروپا برگزار شده⇔شماری از محصولات ارگانی هم در این هفته فیلم فرنگی حضور داشته‌اند

سینماروزان: در سالهای اخیر کم نیستند هفته فیلمهایی که با حضور برخی از آثار ایرانی در نقاط مختلف دنیا برگزار میشوند و البته در روندی انتزاعی با نام «جشنواره» خوانده میشوند تا احتمالا حجم حضورهای فله‌ای سینمای ایران در جشنواره ها بیشتر شود.

به گزارش سینماروزان از جمله این هفته فیلمها چند سالیست که با نام جشنواره فیلمهای ایرانی در کلن برگزار میشود. چهارمین دوره این هفته فیلم شاهد حضور آثاری بود کاملا ارگانی مانند «نفس» که دوارگانی است و محصول فارابی و موسسه نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان یا «دختر» که با بودجه سازمان منطقه آزاد اروند ساخته شده است.

روزنامه «کیهان» با مرور برخی گزارشات رسانه های فرنگی به انتقاد از حمایت خانه سینما از چنین هفته فیلمی پرداخته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

در حالی چهارمین جشنواره فیلم‌های ایرانی از 3 تا 7 خردادماه در کلن آلمان برگزار شد که 3 دوره قبل آن نیز بحث برانگیز و مورد سوال بود. جشنواره‌ای که با همکاری خانه سینما و برخی کانون‌های داخلی و خارجی و همچنین بنیاد هاینریش بل آلمان و البته برخی حمایت‌های دولتی برگزار شده و همواره محلی برای نمایش آثار توقیفی یا سیاه از تولیدات این سینما بوده است. اما این بار آش آنقدر شور بود که به قول معروف صدای خان هم درآمد و رسانه‌های خارجی حامی این فستیوال نیز زبان به اعتراض گشودند. چنانچه وب سایت رادیو آلمان (دویچه وله) درباره آن نوشت:
«… فیلم‌هایی که در این دوره از جشنواره به نمایش در آمدند، به شکل ویژه‌ای تلخ و پردرد بودند. فیلم‌های اجتماعی سرانجام به فاجعه خانوادگی ختم می‌شوند؛ کمدی‌های شاد و سبک نیز دست آخر به مصیبت و ماتم می‌انجامند…»
وب سایت رادیو فرانسه (آر اف آی)  نیز درباره فضای فیلم‌های فستیوال یاد شده، نوشت:
«…امسال در مجموع 23 فیلم کوتاه و بلند سینمائی و مستند در فستیوال فیلم کلن به نمایش درآمد. فضای بسیاری از این فیلم‌ها، مثل سال گذشته تیره، ناامیدکننده، ملال‌انگیز و در مواردی خشن و مازوخیستی بود. شاید به این دلیل که امسال به عنوان نمونه، هنگام نمایش دو فیلم «بختک» و «خونمرگی»، تنها چند ده نفر در سالن حضور داشتند و تعدادی نیز بعنوان اعتراض آشکار، سالن را ترک گفتند …»
از جمله آثار نمایش داده شده در این فستیوال می‌توان به فیلم ضد انقلابی و موهن «یک خانواده محترم» اشاره کرد که اگرچه تولید یکی از نهادهای دولتی در دولت دهم است اما چه در آن دولت و چه  در دولت بعدی همچنان در توقیف قرار داشته است. اما گویا سازمان سینمایی در دولت دوازدهم قرار است به وضعیت آن رسیدگی کرده و به همراه سایر آثار توقیفی با حذف و اضافاتی پروانه نمایش آن را نیز صادر کند! فیلم‌هایی که اغلب دارای محتوای ضد فرهنگی و غیراخلاقی و مغایر با ارزش‌ها و آیین‌های جامعه ایرانی هستند.
البته در حالی که فیلم‌های ضد ایرانی و ضد دینی، نماینده سینمای ایران در جشنواره‌های خارجی مانند کن شده و جایزه هم می‌برند و از سوی دیگر محافل معلوم الحال خارجی برای سرمایه‌گذاری بر روی تولید این‌گونه فیلم‌ها در داخل سینمای ایران، مسابقه گذاشته و با وعده جوایز و کمک‌های مالی و مانند آن به جذب فیلمسازان مشغول هستند، برگزاری جشنواره‌ای مانند فستیوال کلن از فیلم‌های معلوم الحال ایرانی (که داد آن طرفی‌ها را هم در می‌آورد) آن هم با همکاری نهاد شبه دولتی خانه سینما (که مورد حمایت شدید سازمان سینمایی قرار دارد)، این پازل را تکمیل می‌سازد تا تولیدات این سینما تصویری کج و معوج و باب میل کانون‌های صهیونی و وهابی از جامعه ایرانی نشان دهد.
این کارنامه مشعشع سینمایی را قرار دهید در کنار خیل کتاب‌های مروج فحشاء و فساد اخلاقی و تطهیردهنده گروهک‌های تروریستی (گزارش کامل آن در روزنامه کیهان 2 و 4 دی ماه سال گذشته درج شد) و تئاتر‌هایی مانند «ولپن» (‌با نمایش گسترده روابط نامشروع که از رکیک‌گویی، روی نمایشات لاله‌زاری را سفید کرد) و «آیسلند» و «تئاتر سعدی، تابستان 32» (که با مضامین غیراخلاقی در جشنواره تئاتر فجر سال گذشته روی صحنه رفتند) و…
در این اوضاع وقتی نامه بلند بالای وزیر ارشاد را برای پخش آوای شجریان قبل از افطار (که خودش درخواست عدم پخش آن و هر آواز دیگرش از رسانه ملی را داده بود) می‌بینیم، تعبیر مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیرشان در جمع دانشجویان روشن‌تر می‌شود که گفتند:
«…حالا مثلاً فرض بفرمایید این‌همه ما مسئله‌ فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله‌ اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئله‌ سینما، یک مسئله‌ مهم است، [یعنی] مسئله‌ فرهنگی مهمّی است که سینمای کشور چه جوری اداره می‌شود، از کجا پشتیبانی می‌شود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا می‌کنند برای فیلم‌ها- اداره‌ هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئله‌ این‌جوری می‌شود پیدا کرد، [امّا] ناگهان می‌بینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، می‌شود مسئله‌ اصلی؛ نامه‌نگاری می‌کنند!  پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئله‌ اصلی را از مسئله‌ فرعی تشخیص نمی‌دهد و یک مسئله‌ اصلاً بی‌اعتبارِ بی‌اهمّیّت فرعی را به‌عنوان یک مسئله‌  اصلی، درشت می‌کنند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا جای همان آتش‌به‌اختیاری است که عرض کردم…»




ادعای «کیهان»⇐پرهزینه‌ترین سریال سیما در خدمت مجیزگویی دولت!

سینماروزان: کلیپ دابسمشی که سامان مقدم با حضور بازیگران سریال «دیوار به دیوار» بر روی قطعه تقدیمی محسن چاووشی به حسن روحانی ساخته بود و البته در تیتراژ پایانی قسمت آخر این سریال هم روی آنتن رفت با انتقاد «کیهان» مواجه شده است.

متن انتقاد «کیهان» را بخوانید:

پرهزینه‌ترین سریال سیما در خدمت مجیزگویی دولت!

درحالی که حسن روحانی در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود مدعی شده که بدون در اختیار داشتن رسانه، پیروز رقابت انتخابات شد(!) پرهزینه‌ترین سریال حال حاضر سیما در آخرین قسمت خود به طور آشکار به مجیزگویی دولت پرداخت!

سامان مقدم که در کارنامه خود تولید فیلم‌ضدایرانی «صد سال به این سال ها» را دارد، جمعه‌ شب گذشته در آخرین قسمت از مجموعه «دیوار به‌ دیوار» دِین خود را به دولت وعده و دروغ ادا کرد و پایان‌‌بندی کار خود را با پخش کلیپ دابسمش هنرمندان سریال که هر کدام بخشی از لباس‌هایشان به رنگ تبلیغاتی حسن روحانی ترکیب کرده بودند، با ترانه «بیست‌ هزار آرزو» محسن چاوشی به پایان برد. همان ترانه‌ای که در ایام انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم توسط محسن چاوشی در حمایت از حسن روحانی منتشر شده بود.
سریال «دیواربه‌ دیوار» سامان مقدم که از طرفی در ایام تعطیلات نوروز به ‌صورت شبانه از شبکه سه سیما روی آنتن رفت و تا پایان اردیبهشت ماه هم پخش آن ادامه داشت، فاقد نوآوری در فرم و محتوا و تنها بازتولید مجدد سریال قبلی این کارگردان در لوکیشنی تازه بود.
گویا نظارت در شبکه سوم تابع مدیریت خودمحور این شبکه است و کارگردان سلطنت‌طلب آن نیز مانند برخی مجریان شبکه،خود را از ضوابطی عقلانی و روشن آزاد تصور کرده است!




به‌خاطر بیان پاره‌ای از واقعیات مربوط به فیلم؟⇐عذرخواهی رسمی رسانه اصلاح‌طلب از کارگردان «لرد»

سینماروزان: نمایش فیلم دارای پروانه ساخت اما بدون پروانه نمایش «لرد» در جشنواره کن امسال قبل از همه واکنش رسانه هایی اصولگرا مانند «جوان» و «کیهان» را به دنبال داشت که با برشمردن مختصات تحقیرآمیز فیلم نسبت به ایرانیان از حضور چنین فیلمی در جشنواره کن به عنوان نماینده ایران گلایه کردند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در امتداد چنین نگاهی رسانه اصلاح طلب «شرق» هم در خلال گزارشی از کن با برشمردن نقاط ضعف فیلم «لرد» آن را فیلم تلخی دانست که در آن همه بد و شرور هستند و به غیر از قهرمان داستان و همسرش هیچ آدم خوبی در آن وجود ندارد. البته که این رسانه پایان بندی گزارش خود را با خطاب قرار دادن کارگردان «لرد» این طور پایان برده بود: اى كاش آنها كه اين قدر ناراحت‌اند و كينه به دل دارند، بروند و هم خيال خودشان را راحت كنند و هم مخصوصا خيال ما را… .(اینجا را بخوانید)

حالا و یک هفته بعد از آن ابرازنظر صریح که صرفا نقدی منفی بر اثری به شمار می رود که اغلب ایرانیان حاضر در جشنواره کن آن را یکسویه دانسته اند روزنامه اصلاح طلب «شرق» با ارائه یادداشتی به عذرخواهی رسمی از کارگردان «لرد» پرداخته است.

ابتدا این یادداشت عذرخواهی را که بدعتی در زمینه نقدنویسی به شمار می رود بخوانید:

٣١ اردیبهشت در صفحه ١٤روزنامه «شرق» مطلبی با تیتر «تلخ؛ همچون کن» منتشر کردیم که بازتاب‌های زیادی داشت. این مطلب، در واقع گزارشی بود از روز سوم جشنواره که تمرکزش بر حضور پررنگ سینماگران ایرانی سر صندوق رأی مستقر در کن بود. بخشی از گزارش هم مشاهدات خبرنگار بود از فیلم‌هایی که در آنجا به نمایش در آمد؛ از جمله فیلم «لِرد» ساخته آقای محمد رسول‌اُف. مشکل بزرگ این مطلب آن بود که گزارشگر، اصل بی‌طرفی را رعایت نکرده و به ‌جای مشاهده‌گربودن و ثبت واقعیت، قضاوت کرده است. طبیعتا بی‌طرفی به معنی برخورد یکسان با دیدگاه‌های مختلف نیست؛ ولی حتی برخورد با دیدگاه‌های مختلف هم باید به شکلی باشد که گزارشگر و خبرنگار کمترین اثر ممکن را از خود باقی بگذارد. متأسفانه در انتشار مطلب «تلخ؛ همچون کن» به‌ دلیل سرعت کار و دیر‌رسیدن گزارش این اصل بدیهی سهوا نادیده گرفته شد. طبعا اگر فیلمی تلخ باشد یا شیرین، این وظیفه منتقد و گزارشگر نیست که این تلخی یا شیرینی را به‌عنوان نقطه قوت یا ضعف آن مطرح و درباره آن قضاوت کند. همین‌جا از آقای رسول‌اُف بابت این اشتباه پوزش می‌خواهیم و موفقیت فیلم ایشان را در بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن تبریک می‌گوییم.

⇓⇓⇓

چرایی ارائه مانیفستهای انتزاعی در یک عذرخواهی!

نارضایتی کارگردان «لرد» و احتمالا گلایه از نگارنده نقد که در کن هم حضور داشته میتواند اصلی ترین دلیل نگارش این یادداشت باشد.

فارغ از آن که نگارنده گزارش اصلی دقیقا مشاهده خود درباره کیفیت داستانی-ساختاری «لرد» را در محتوای موردنظر ارائه کرده بود و حالا در یادداشت عذرخواهی از این گفته شده که ایشان بجای مشاهده گری قضاوت کرده(!) اینکه عذرخواهی رسمی از کارگردان فیلمی مناقشه برانگیز باعث شده مانیفست های کاملا انتزاعی درباره نقدنویسی و گزارشگری ارائه شود جای تعجب دارد.

کافیست دقت کنیم بر این بخش از یادداشت عذرخواهی که در آن گفته میشود وظیفه منتقد و گزارشگر این نیست که تلخی یا شیرینی را به عنوان نقطه قوت یا ضعف مطرح کند! پس وظیفه منتقد چیست؟

یا در جایی دیگر از یادداشت گفته میشود گزارشگر و خبرنگار باید کمترین اثر را از خود در محتوایش باقی بگذارد! مگر امکان دارد؟ گزارشگر مانند هر انسان دیگری دارای قدرت اندیشه است و طبیعی است که وقایع را از فیلتر ذهنی خودش بگذارند و البته بی کمترین تحریف واقعیت به مخاطب ارائه دهد درست همان طور که یک منتقد می تواند تلخی یا شیرینی کاسبکارانه برای دلبری از مخاطب آن وری یا این وری را زیر ذره بین تحلیل خود ارائه دهد.




انتقاد «کیهان» از تولید فله‌ای برنامه‌های آشپزی در تلویزیون⇐منشأ تولید چنین برنامه‌هایی «من و تو» است!/یا باعث افسردگی می‌شوند یا باعث رفتن زیر بار قرض!

سینماروزان: افزایش تولید برنامه های مرتبط با آشپزی که در آنها تبلیغات برندهای مختلف مربوط به پخت و پز هم به کرّات مشاهده شده باعث انتقاد روزنامه «کیهان» شده است.

به گزارش سینماروزان این روزنامه با اشاره به ریشه تولید چنین برنامه هایی که «بفرمایید شام» شبکه ماهواره ایست عاقبت تماشای چنین برنامه هایی را افسردگی و رفتن زیربار قرض دانسته است.

متن تحلیل «کیهان» را بخوانید:

باز هم حکایت آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

مدتی است که تعداد برنامه‌های تلویزیونی با موضوع و محوریت آشپزی رو به فزونی است. به طوری که تقریبا همه شبکه‌ها یک برنامه آشپزی دارند. برخی از آنها عبارتند از: دستپخت، دستپخت خودمانی، بهانه، نمایش آشپزی، ببین و بپز، پخت و پز، همیشه خونه، عصر خانواده، خوشمزه، به خانه برمی‌‌گردیم و… این گونه برنامه‌ها را می‌توان از جهات گوناگون ارزیابی کرد. در واقع واکاوی و بررسی محتوایی و موضوعی و حتی رویکرد یکباره به این سبک از برنامه‌سازی خود به تنهایی یک حدیث مفصل است. هدف اصلی یا الگوبرداری و یا ایجاد نیاز کاذب در جامعه و کلا هویت اصلی این گونه آثار قابل ارزیابی است.
اما هدف از ساخت این گونه آثار چیست؟
تشویق به خوردن یا همبستگی خانوادگی یا از آن بالاتر پرکردن جیب خالی صدا و سیما توسط غولهای الکترونیک کره‌ای و یا تغییر سبک غذا و خوراک، بهتر است بگوییم تغییر ذائقه ایرانی و یا تغییر سبک زندگی؟
به راستی آوردن بازیگر و ایجاد فضای به اصطلاح کمدی و تبدیل برنامه آشپزی به جنگ دهه هفتاد و کمدی دهه هشتاد چه معنایی دارد؟ این عناصر نمی‌توانند ساختار تولید و پخش را تغییر دهند چون ایراد از محتوا است یا بهتر است بگوییم مصداق بارز آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی.
اصولا پخش برنامه آشپزی آن هم در ساعات پربیننده فقط یک بار جذابیت دارد و بعد عادی می‌شود چون اساسا آشپزی برای همه جذابیتی ندارد. حالا اگر بازیگر، خواننده، راننده و یا هیجان کاذب هم بر این آش اضافه کنیم، حکایت آش شله قلم‌کار تکرار می‌شود. چون برنامه آشپزی ماهیتی غیرجذاب دارد. اصولا نمی‌توان از یک ماهیت توقعی در ضد خود داشت. مثل اینکه از آب توقع غیرسیال بودن داشت. یک انتقاد دیگر که می‌توان به این گونه آثار داشت که در یکی از آنها بسیار پررنگ و گل‌درشت است، تأثیر منفی بر سبک زندگی است. فضای کاملا شیک و مدرن با تمام تجهیزات آشپزخانه مثل مایکرویو، جوجه‌گران، فر، توستر، هم‌زن برقی، با دکوراسیون زیبا که هدفی جز فروش بیشتر محصولات ندارد. این تغییر را می‌توان در سبک آشپزی و یک ماده مشترک به نام پنیر پیتزا در تمام آنها به خوبی حس کرد و علاقه مردم به فست‌فود و سریع خوردن غذا و نوشیدنی گازدار را می‌توان از پیامدهای این سبک تولید آثار دانست.

در این برنامه (دستپخت) مدام بر الکترونیک بودن لوازم و زمان دار و دقیق بودن آن تاکید می‌شود. با تماشای این گونه آثار بیننده خود به خود در یک فضای خیالی فرو می‌رود و چون اغلب از جامعه متوسط شهری هستند و توان خرید تمام وسایل را ندارند و یا حداقل به یکباره ندارند اما چون قصد همذات‌پنداری دارند یا موجب سرخوردگی و افسردگی می‌شود و یا اینکه با وام و قرض و تحت فشار قرار دادن خود و دیگران به صورت اقساط قصد تهیه آن را دارند. ضمن اینکه این وسایل اغلب وارداتی است و این با فلسفه اقتصاد مقاومتی در تعارض است.
اگر نگاهی به تاریخچه برنامه‌های آشپزی داشته باشیم به این نتیجه می‌رسیم که در گذشته هم این نوع برنامه‌ها تولید و پخش می‌شد. اما تولید و پخش انبوه برنامه‌های آشپزی را می‌توان از تولید برنامه «بفرمایید شام» شبکه من و تو به این سو دانست. برنامه‌ای که با اهداف خاص و بیشتر با هدف عادی‌سازی روابط زن و مرد و صدالبته گسترش آن پخش می‌شد. وضعیت اسفبار اخلاقی این شبکه  و اینکه هر کس با آن قطع همکاری می‌کند می‌گوید مورد آزار جنسی قرار گرفته را به زمان دیگر موکول می‌کنیم. اما وقتی این شبکه معلوم‌الحال تبدیل به الگو و منشا تقلید تولید آثار قرار گیرد آن هم به این غلظت خود قابل تامل است.
اصلا مگر ما کم الگو داریم و یا چرا الگوسازی نمی‌کنیم که حالا مجبور به الگوبرداری از دیگران شویم؟ اصولا الگوبرداری به صورت این چنین ناشی از کم‌کاری اتاق فکر و تولید افکار است. چون الگوبرداری بدون توجه به شرایط خاص آن قطعا به بیراهه رفتن است. الگوبرداری رابطه عجیبی با هارمونی و هماهنگی اجزا دارد و اگر این عنصر نادیده گرفته شود، به ضد خود تبدیل می‌شود. موضوعی که در آشپزی و برنامه‌سازی صدا و سیما کاملا آشکار است.
در صدا و سیما دو نوع الگوبرداری به صورت عمده وجود داد؛ یکی به یک «دورهمی» که عین به عین الگوبرداری است یا «خندوانه» که تلفیقی است. یا «صندلی داغ» (تاک شو) در واقع نفس الگوبرداری اشتباه نیست بلکه نوع و چگونگی آن تعیین‌کننده درست یا غلط بودن آن است.
تقلید در پخش برنامه‌های آشپزی بدون در نظر گرفتن تأثیرات فرهنگی آن بر جامعه یعنی رفتن به بیراهه.




در نامه سرگشاده حسین فرحبخش به مدیرمسئول «کیهان» بیان شد⇐چرا آنچه شایسته خودتان بود را نثار ما کردید؟/آیا خبر دارید که روزنامه‌تان دیگر مخاطب ندارد؟

سینماروزان: حسین فرحبخش تهیه کننده و کارگردان سینمای ایران که در ماههای اخیر نامه هایی سرگشاده به شهردار تهران نوشته بود و نقدهایی صریح به عملکرد او و مدیران فرهنگیش وارد کرده بود(اینجا و اینجا را بخوانید) به تازگی نامه ای خطاب به حسین شریعتمداری مدیرمسئول «کیهان» نوشته و به گلایه از او پرداخته که چرا بخاطر حمایت از حسن روحانی در انتخابات96 مورد تخریب رسانه متبوع وی واقع شده است.

متن کامل یادداشت فرحبخش را با این توضیح بخوانید که در صورت تمایل، آماده انعکاس پاسخ مدیرمسئول «کیهان» هستیم:

بسم الله الرحمن الرحيم
اِلهي و رَبي مَن لي غَيرُك

آقای شریعتمداری! خدا رحمت کند پدر مرحومم حاج محمد فرح‌بخش از پیرغلامان مخلص اهل بیت (ع) همیشه مرا نصیحت می‌کرد با مردم مدارا کن اما در برابر زورگویان، ستم‌کاران و یاوه گویان جا خالی نده و خاموش نباش.

شما یک بار در سال 1391  در روزنامه‌تان، به بهانه اکران «زندگی خصوصی» و بنا به ناخشنودي از تصویری که گمان می‌کردید در آن فیلم از شما به نمایش درآمده هر چه دروغ و اطلاعات مخدوش و غلط بود درباره من خواستید، نوشتید، من به حرمت تظاهرتان به دیانت گذاشتم و گذشتم تا باز اخیراً به بهانه حمایت من از جناب آقای روحانی رییس جمهور محبوب و منتخب مردم تیغ قلم را بر من کشیدید و آنچه شایسته خودتان بود را نثار من و دیگر هنرمندان حامی دکتر روحانی کردید، لابد با این گمان که شهر خالی است و کسی نیست پاسخ یاوه سرایی‌های شما را بدهد اما اشتباه می‌کنید… من پیرو مکتب مولای متقیان امام علی (ع) هستم که از بیان حقیقت بنا به هیچ مصلحتی دست برنداشت، پس امروز اگر شما را بر خلاف شأن خویش مخاطب قرار داده‌ام بنا بر احساس تعهدی است که در بیان حقیقت دارم و اگر بر خلاف منش و مرام خویش صریح و تند با شما سخن می‌گویم نیز عکس‌العملی است به لحن، ادبیات و شیوه‌ای که شما در پیش گرفته‌اید، تا فراموش نکنید کلوخ انداز را پاسخ سنگ است.

آقای شریعتمداری! تو چه‌کاره این مملکت هستی که در هر مقوله‌ای خودت را وارد می‌کنی و به خودت اجازه اظهار نظر می‌دهی؟ اگر مدعی هستی که روزنامه‌نگاری، بدان روزنامه نگار بدی هستی که همه اخبار و اطلاعاتت غلط و نگاهت به مقولات ضد فرهنگ و کاملا امنیتی است.

اگر مأمور امنیتی هستی چرا در پی شهرت و قدرت در عرصه‌های عمومی سرک می‌کشی و خودنمایی می‌کنی؟ مثل هزاران سرباز گمنام امام زمان (عج) به شکل طبیعی به کار و وظیفه‌ات برس و دنبال حفط امنیت کشور باش نه ایجاد بلوا و آشوب، تشویش اذهان و تهمت به مردم. اگر سیاستمداری در جبهه سیاسی خودت دنبال اهداف و مطامع سیاسی خود باش تا تکلیف افراد با تو روشن باشد.

بگذار با تو صریح باشم. هیچ می دانی با عملکردت محبوب‌ترین فرد نزد رژیم صهیونیستی و منفورترین فرد نزد مردم شریف و انقلابی ایران هستی؟ هیچ می دانی به واسطه گزارش‌های غلط و اتهام‌هایی که به افراد زده‌ای چه زندگی‌هایی را نابود کرده‌ای؟ آیا خبر داری با رفتار و گفتارت باعث ناامیدی یک نسل از انقلاب و ارزش ها شده‌ای؟

هيچ مي داني با وجود تو اسلام، ايران و نظام اسلامي نياز به دشمن ندارد؟ تو کاری کرده‌ای که حتی اصولگرایان ریشه‌دار هم از تو و زبان تو در هراس هستند، پس بترس از آخرت و عاقبت خود که حضرت امام صادق (ع) فرموده‌اند: “وای به حال کسی که افراد از اعتقاد او بترسند که او قطعا اهل جهنم است.”

آیا خبر داری روزنامه کیهان دیگر خواننده‌ای ندارد و مردم آن را فقط به نیت پاک کردن شیشه‌ِهای شان آن را می‌خرند؟ تو با چه مجوزی پول بیت‌المال را صرف تخریب افراد و پیشبرد مقاصد سیاسی ناصحیح خود و تعداد قلیلی از رفقای متحجرت می‌کنی.

شرم بر تو که  همیشه در مقابل ملت ایستاده‌ای، در دوران دولت یازدهم، روزنامه کیهان به فرموده تو در کار تخریب دولت منتخب مردم و افترا علیه ملت بوده و حالا هم داری همین رویه را ادامه می‌دهی. مرا و سایر هنرمندان را به جرم حمایت از رییس جمهوری که از  حدود 24 میلیون ایرانی رای اعتماد مجدد گرفت تخریب می‌کنی و با این کار انتخاب تمام آن 24  میلیون نفری را زیرسوال می بری که در کنار سایر ملت حماسه 29 اردیبهشت را آفریدند.

حالا تو می‌خواهی شیرینی این پیروزی را به کام ملت تلخ کنی؟ به تو نصیحت می کنم دست از این‌کار برداری.

این مردم محمدرضا شاه پهلوی با آن همه خدم وحشم را به زباله‌دان تاریخ انداخت. بدان اگر در مقابل خواست مشروع و قانونی‌شان بایستی با تو و  متحجرینی امثال تو هم برخورد سختی خواهند کرد. پس تا دیر نشده به خود بیا و دست از تحجر و فتنه‌گری بردار و از سرنوشت خوارج عبرت بگیر.

آقای شریعتمداری! من، بنده خدا، محمدحسین فرحبخش، تو را نصیحت می کنم که تا دیر نشده از این اعمال باطل دست بردار، از مسیر نفاق و تحجر خارج شو و به سمت مردم بیا که همیشه بخشنده توابین بوده و هستند. وگرنه خیلی زود به سرنوشت کسانی گرفتار می شوی که خداوند در آیه 15 سوره مبارکه حدید درباره‌شان فرموده: “پس امروز نه از شما [منافقين] و نه از كساني كه كافر شده اند عوضي پذيرفته نمي شود، جايگاهتان آتش است، آن سزاوار شما است و چه بد سرانجامي است”.




واکنش به انتقادات بر سر حضور «لرد» در جشنواره کن⇐مدیرکل سینمای حرفه‌ای: این فیلم پروانه نمایش ندارد و مطابق فیلمنامه ساخته نشده⇔یک ماه قبل اداره نظارت از صدور پروانه ساخت برای «لرد» گفته بود

سینماروزان: نمایش فیلم «لرد» محمد رسول اف در جشنواره کن با انتقاد حتی ایرانیان حاضر در جشنواره مواجه شده است و دامنه این انتقادات از رسانه اصولگرای جوان تا رسانه اصلاح طلب شرق امتداد داشته است و این پرسش را شکل داده که چنین فیلمی چگونه به عنوان محصولی ایرانی در این جشنواره به نمایش درآمده است.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان این انتقادات باعث شده محمدرضا فرجی رییس اداره کل سینمای حرفه ای از این بگوید که این فیلم نه پروانه ساخت دارد و نه پروانه نمایش.

محمدرضا فرجی مدیرکل سینمای حرفه‌ای اعلام کرد: این فیلم به هیچ عنوان مجوز نمایش حتی مجوز نمایش جشنواره‌ای ندارد. این فیلم براساس فیلمنامه ارائه شده به شورای پروانه ساخت، ساخته نشده و در شورای پروانه نمایش مورخ ۱۳۹۶/۱/۳۰ رد شده است و کارگردان فیلم در جریان دلایل رد فیلم قرار دارد.

اظهارات فرجی در شرایطی بیان شده که یک ماه قبل اداره نظارت در جوابیه ای به انتقادات «کیهان» بر چگونگی حضور این فیلم در جشنواره کن بر صدور پروانه ساخت آن تاکید کرده و از بررسی نسخه جشنواره ای برای صدور پروانه نمایش جشنواره ای سخن گفته بود.(اینجا را بخوانید)

اداره نظارت در آن زمان گفته بود: فیلم سینمایی «لرد» واجد پروانه ساخت از سازمان سینمایی است. این فیلم هم‌اینک در نوبت بازبینی شورای پروانه نمایش است و به زودی پس از بازبینی درباره پروانه نمایش آن تصمیم‌گیری خواهد شد.




انتقاد «کیهان» از یک سینمای حوزه هنری؟!

سینماروزان: روزنامه اصولگرای «کیهان» در یکی از تازه ترین مطالب سینمایی خود به انتقاد از وضعیت اکران یکی از آثار دفاع مقدسی روی پرده یعنی «ویلاییها» پرداخته و به گلایه از این پرداخته که چرا سینماهای میدان انقلاب به نمایش این فیلم نپرداخته اند.

به گزارش سینماروزان فارغ از آن که بدتر از این وضعیت برای فیلمی به نام «قلب سفید قاصدکها» روی داده که آن هم دفاع مقدسی است و علاوه بر محدودیت سالن با ممنوعیت پخش تیزر تلویزیونی روبرو شده یکی از سینماهای مهم میدان انقلاب یعنی سینما بهمن متعلق به حوزه هنری است که انتقاد «کیهان» شامل این سینما هم می شود.

متن مطلب «کیهان» را بخوانید:

در شرایطی که مدیریت سینمایی دولت یازدهم، برای فیلم‌های سخیف و مبتذل، اکران گسترده را فراهم می‌کند، فیلم‌های دارای محتوای مردمی و ارزشی، با ظلم از سوی این مدیریت مواجه می‌شود. پس از انیمیشن سینمایی «نبرد خلیج‌فارس 2» که تنها امکان نمایش در دو تالار یافت، این بار فیلم دفاع مقدسی «ویلایی ها» که از آثار تحسین شده جشنواره فجر هم بود، با اجحاف مواجه شد. به طوری که تعداد سینماهای اختصاص یافته برای نمایش این فیلم، نصف فیلم «گشت 2» است. همچنین با نگاهی به سینماهای نمایش دهنده این فیلم دفاع مقدسی می‌توان دریافت که هیچ یک از سینماهای میدان انقلاب به این فیلم اختصاص نیافته است!




روزنامه «کیهان» خطاب به آقای چندشغله سینما⇐فروش پایین فیلم شما بخاطر ساختار ضعیفش است و نه ندادن تبلیغ به GEM!

سینماروزان: ماجرای پخش تیزر تبلیغاتی یکی از فیلمهای کم فروش اکران نوروزی یعنی «آباجان» از شبکه ماهواره ای جم هرچند با واکنش کارگردان آن مبنی بر بی اطلاعی از این امر مواجه شد(اینجا و اینجا را بخوانید) اما روزنامه «کیهان» در گزارشی به بهانه ادامه پخش تیزرهای این چنینی از جم به انتقاد از بیانات اخیر همایون اسعدیان پرداخته که اظهار داشته به دلیل ریاست بر شورای صنفی نمایش نتوانسته تبلیغ فیلمش را به جم دهد.(اینجا را بخوانید)

«کیهان» نوشته است: به رغم تصریح قانون مبنی بر اینکه هرگونه همکاری با شبکه‌های ماهواره‌ای معاند، مصداق اقدام علیه امنیت ملی محسوب می‌شود، همچنان برخی از سازندگان محصولات به اصطلاح فرهنگی، برای تبلیغ آثار خود به یکی از شبکه‌های مبتذل و ضدایرانی مراجعه می‌کنند. حتی برخی از فیلم‌های روی پرده نیز تبلیغات خود را به این شبکه ارائه داده اند، اما فروش آنها در حد پایینی است. اما به جز فیلم، اخیرا تیزرهای تبلیغاتی یکی از نمایش‌های روی صحنه تئاتر نیز از شبکه جم پخش می‌شود.

این روزنامه با اشاره به گفته های همایون اسعدیان که از کارگردانی و تهیه کنندگی تا ریاست بر شورای صنفی نمایش و ریاست بر هیأت مدیره خانه سینما را تجربه میکند بیان داشته است:  نکته قابل تأمل، سخن رئیس‌شورای صنفی نمایش است. همایون اسعدیان در مصاحبه‌ای ضمن تبلیغ و ترویج شبکه جم، گفته که «به دلیل جایگاه شغلی و کاری که دارم نمی‌توانم تبلیغ فیلمم را به شبکه جم بدهم.» البته همایون اسعدیان خود به خوبی آگاه است که فروش پایین فیلم او، ربطی به عدم تبلیغ در شبکه‌های ماهواره‌ای ندارد و استقبال سرد از فیلم وی، به خاطر ساختار ضعیف فیلمش است.

«کیهان» ادامه داده است: به هر حال، به نظر می‌رسد با توجه به کم کاری سازمان سینمایی در زمینه مبارزه با ارائه تبلیغات به شبکه‌های ماهواره‌ای، مسئولان قضایی و امنیتی باید عرصه را بر افرادی که برای تبلیغ اثر خود، حاضر به همکاری با شبکه‌های ضدایرانی هستند تنگ کنند. شبکه جم با مدیریت یکی از اعضای سازمان منافقین فعالیت می‌کند. برخی از بازیگران پشیمان از همکاری با جم در برخی رسانه‌ها از پشت‌پرده کثیف این شبکه گفته‌اند. ارتباط جم با منافقین امر پنهانی نبوده و معلوم نیست که برخی عناصر با علم بر این موضوع، چرا خواهان دادن سفارش تبلیغ به این شبکه هستند!




ادعای «کیهان»⇐فیلم «لِرد» با مجوز سازمان سینمایی و به سفارش جشنواره کن تولید شده!+عکس

سینماروزان: محمد رسول اف امسال مهمترین فیلمساز ایرانی است که با فیلمی به نام «لِرد» در جشنواره فیلم کن و البته در بخش «نوعی نگاه» حضور دارد.

این حضور سبب ساز آن شده که روزنامه اصولگرای «کیهان» با ارائه تحلیلی درباره عقبه این فیلمساز از این بگوید که «لرد» نه تنها با مجوز سازمان سینمایی ارشاد ساخته شده است بلکه جزو برگزیدگان نهایی این جشنواره هم هست.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

فیلم «لرد» ساخته محمد رسول اف، کارگردانی که آثارش به خاطر ضعف مفرط، هیچ‌گاه در ایران دیده نشده‌اند راهی هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن شد.
گفتنی است، محمد رسول اف در جریان فتنه سال 1388 در حالی که همراه جعفر پناهی مشغول ساخت فیلمی ضدایرانی و ضدانقلابی در جهت حمایت از فتنه‌گران بود، دستگیر و به زندان محکوم شد. او پس از آزادی از زندان فیلم دیگری در تحریف وقایع سال‌های اخیر، درباره واقعه موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای ساخت به نام «دستنوشته‌ها نمی‌سوزند» که علی‌رغم پذیرش از سوی جشنواره فیلم کن اما در داخل کشور توقیف شد و خود رسول اف ممنوع‌الخروج گشت. گفته می‌شود که وی اینک با قید وثیقه آزاد است. گویا فیلم جدید رسول اف به نام «لِرد» (به معنای میز مخصوص شراب) با مجوز رسمی سازمان سینمایی جلوی دوربین رفته است و از هم اکنون و حتی پیش از بازبینی مسئولان جشنواره کن برای این جشنواره برگزیده! و انگار اصلا به سفارش این جشنواره ساخته شده است!
متأسفانه هنوز سازوکار مشخصی در سینمای ایران برای همکاری برخی افراد معلوم‌الحال با محافل خارج از کشور ایجاد نشده است. جای سوال است که چطور فیلمساز ضدملی و دارای محکومیت ضدامنیتی این امکان را دارد تا در داخل کشور از جشنواره‌های خارجی سفارش بگیرد و برای آنها فیلم بسازد و بعد هم با خیال راحت، فیلم خود را در اختیار این جشنواره‌ها قرار دهد؟ جشنواره‌های خارجی نیز با پرداخت دستمزد به این افراد، از آثار آنها به عنوان ابزار تبلیغ علیه ایران استفاده می‌کند.

فیلم «لرد» محمد رسول اف
رضا اخلاقی راد و سودابه بیضایی در نمایی از فیلم «لرد» محمد رسول اف



پرسش «کیهان»⇐حمایت بانک ایرانی از کنسرت خواننده لس‌آنجلسی؟

سینماروزان: درحالی که در جریان بازداشت تهیه کننده سریال خانگی «شهرزاد» برخی از ارتباط این بازداشت با ماجرای سوءاستفاده از صندوق ذخیره فرهنگیان گفتند و اینکه این تهیه کننده بدون ضامن معتبر وام میلیاردی گرفته(اینجا را بخوانید) حالا روزنامه «کیهان» خبر داده که در تبلیغات مربوط به کنسرت یکی از خوانندگان لس آنجلسی نام صرافی بانک وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان به چشم میخورد.

متن خبر «کیهان» را بخوانید:

نام صرافی یکی از بانک‌های ایرانی به عنوان حامی مالی، روی تبلیغات کنسرت خواننده لس‌آنجلسی ثبت شده است. در تبلیغات منتشر شده برای کنسرت «ش . ش» خواننده لس آنجلسی در فضای مجازی، نام صرافی بانک وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان یکی از حامیان مالی این کنسرت درج شده است.
امید است ارگان اقتصادی مذکور در این باره توضیح دهد و در صورت اشتباه درج شدن نام یکی از واحدهای وابسته به آن به عنوان اسپانسر کنسرت مذکور، آن را تکذیب کند.




واکنش «کیهان» به فیلمسازی کاهانی در تایلند+عکس

سینماروزان: عبدالرضا کاهانی بعد از توقیف آخرین ساخته وطنی اش «ارادتمند نازنین بهاره تینا» ترجیح داده به تایلند برود و فیلمی که از آن با عنوان محصول مشترک یاد میشود را در تایلند کلید بزند؛ حمید فرخ نژاد و رضا عطاران هم بازیگران ایرانی این فیلم هستند که گویا درباره برخی از ایرانیانی است که برای تفریح به تایلند می روند.

روزنامه اصولگرای «کیهان» در واکنش به اخبار مربوط به تولید این فیلم در صدور پروانه ساخت برای این فیلم تشکیک کرده است.

کیهان نوشته است: یکی از فیلمسازان، هم اکنون در تایلند، کاری را جلوی دوربین برده است که داشتن و نداشتن پروانه ساخت آن روشن نیست! این فیلم که با شرکت دو بازیگر ایرانی به عنوان محصول مشترک ایران و تایلند معرفی می‌شود،در حالی تبلیغ می‌شود که نام آن هم مشخص نیست! از آنجا که فیلم قبلی این فیلمساز، توقیف شده است،جا دارد وزارت ارشاد با دقت بیشتری فیلمی که محصول مشترک معرفی می‌شود را هدف نظر قرار دهد!

عبدالرضا کاهانی-حمید فرخ نژاد-رضا عطاران-تایلند
عبدالرضا کاهانی، حمید فرخ نژاد و رضا عطاران در تایلند



امتداد انتقادات صریح «کیهان» از رسانه ملی⇐این کارگردان سلطنت‌طلب در تلویزیون چه میکند؟

سینماروزان: درست یک روز بعد از آن که روزنامه اصولگرای «کیهان» به انتقاد از بهروز افخمی و «هفت» پرداخته بود(اینجا را بخوانید) حالا این روزنامه با امتداد انتقادات خود به صراحت از حضور سامان مقدم در قامت سریال ساز نوروزی شبکه دوم گلایه کرده است. «کیهان» که پیشتر هم درباره چرایی حضور کارگردان یک فیلم توقیفی با نام «صد سال به این سالها» در رسانه ملی از مدیران صداوسیما پرسش کرده بود باز هم پرسش خود را تجدید کرده است.

به گزارش سینماروزان «صد سال به این سالها» داستان زنی به نام «ایران» را روایت میکند که آرامش ظاهری زندگیش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی به هم می خورد!!!

متن گزارش «کیهان» درباره حضور سامان مقدم در رسانه ملی را بخوانید:

کیهان در 19 دی سال جاری، نسبت به به‌کارگیری یک کارگردان سلطنت‌طلب در مرکز امور نمایش سیما هشدار داد و سؤال کرد؛ دلیل انتخاب «س.م» برای ساخت یک سریال سنگین ویژه شبکه دوم سیما چیست؟
متاسفانه خبرهای رسیده حاکی است کارگردان یاد شده کار ساخت سریال هر شبی را به نیمه رسانده است و مدیران مربوطه همچنان در قبال یک سؤال ساده کیهان پاسخی در کف ندارند.
این سکوت نشان می‌دهد؛ در نزد مدیران مربوطه و خاصه مدیری که حکم به استفاده از کارگردان مذکور داده، به‌کارگیری و جولان‌دهی کارگردانی هتاک نسبت به انقلاب اسلامی، مسئله نیست! وگرنه چه دلیلی دارد که با وجود انذار، یک سینماگر هتاک در مقام کارگردانی سریالی هر شبی تکیه بزند؟!
در همان خبر 19 دی تاکید کردیم که با وجود کارگردانان متعهد، چرا باید از فردی بدنام استفاده شود که دوران پهلوی را دوران سرخوشی و دلشادی مردم ایران توصیف می‌کند و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی را دوران سیاه و سرشار از غم و اندوه و مصیبت؟
فیلم «صد سال به این سال‌ها» به حدی شرم‌آور است که دولت فعلی هم جرات دادن مجوز نمایش بدان را ندارد.
چه اتفاقی افتاده است؛ کارگردانی با وجود اهانت به انقلاب و ستایش حکومت جور و طاغوت، ناگهان محبوب برخی مدیران سیما می‌شود و یا به حدی «حرفه‌ای» تشخیص داده می‌شود که مدیران مربوطه، حرفه‌ای بودن وی را به عدم تعهدش به انقلاب ترجیح می‌دهند؟!
کیهان اغلب مدیران سیما و از جمله دکتر علی عسکری را فردی متدین و انقلابی می‌داند اما این را هم نمی‌پذیرد که برخی از مدیران سطوح میانی،  نسبت به هتک حرمت انقلاب اسلامی، بی‌اعتنا بمانند و راه خود را بروند. مدیریت رسانه ملی باید از مدیران مربوطه دلیل و حجت به‌کارگیری کارگردان درجه سوم و ضدانقلاب را مطالبه کند.
در حالی که رسانه‌های ضدانقلاب نام هنرمندانی را که کوچک‌ترین ارتباطی با جریان‌های ارزشی سینما و تلویزیون داشته باشند سانسور کرده و به ترور شخصیت‌ آنها می‌پردازند در تنها تریبون رسمی دیداری و شنیداری نظام مظلوم جمهوری اسلامی،یک سلطنت‌طلب، پروژه‌ای سنگین را به چنگ می‌آورد و..!




تیتر امروز «کیهان»⇐پورنوساز معروف؛ تحلیل‌گر برنامه «هفت»!!!

سینماروزان: «پورنو ساز معروف؛ تحلیل‌گر برنامه هفت!» این تیتر یکی از گزارشهای فرهنگی است که 15 اسفندماه در روزنامه «کیهان» منتشر شده و دلیل استفاده از این تیتر هم حضور اسی نیک‌نژاد کارگردان پروژه نیمه‌تمام «لاله» در برنامه اخیر «هفت» است.

متن گزارش «کیهان» در این باره را بخوانید:

برنامه «هفت» که جمعه شب از شبکه 3 سیما پخش شد، برای تحلیل جوایز اسکار امسال به «اسی نیک‌نژاد» متوسل شد! همان پورنو سازی که حدود 5 سال پیش توسط حلقه انحرافی دولت قبل به ایران دعوت شد و با فریب دادن مسئولان سینمایی همان دولت، پروژه‌ای 7-8 میلیاردی به نام «لاله» راه انداخت تا زندگی یک دختر رالی باز را به تصویر بکشد!
روزنامه کیهان در تاریخ‌های 21 تیرماه ، 2 ، 5 و 14 مرداد 1391 به طور مفصل به کارنامه سیاه «اسی نیک‌نژاد» و فیلم هایش در همکاری با یکی از پورنو‌سازان معروف آمریکایی به نام «زلمان کینگ» و کمپانی وی پرداخت و نقش او را در تک تک فیلم‌هایی که به وی منتسب شده، با استناد به پایگاههای معتبر فرهنگ فیلم مورد بررسی قرار داد. دوستان اهل مطالعه می‌توانند به مطلب مفصل «همه فیلم‌های اسی نیک‌نژاد» در شماره 14 مرداد 1391 کیهان مراجعه نمایند.
پس از آن افشاگری‌ها، جناب اسی نیک نژاد (که برخلاف ادعای مجری برنامه «هفت»به دلیل اسلامی بودن نام «اسدالله» و حساسیت کمپانی‌های هالیوودی برروی اسامی اسلامی، نامش را تغییر داده!) از نظرها پنهان شد. از قول ریاست وقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی (که سرمایه گذار فیلم «لاله» بود) گفته شد که از بودجه 7 میلیاردی پروژه فیلم یاد شده، همه آن را دریافت کرده و دستمزد خود را نیز تمام و کمال گرفته و به بهانه تدوین، راش‌های فیلم را نیز از ایران خارج کرده است!
اینک جناب «اسی» که با خوش خیالی و ساده لوحی مدیران سینمایی دولت دهم، حداقل 7 میلیارد تومان از پول بیت‌المال را به هدر داده و با تداوم همان روند در دوران معاونت سینمایی دولت بعدی هم به مذاکره پرداخته، حَکَم تعیین کرده و برای تداوم کار زمینه چینی نموده، با گردنی افراشته مجددا بازگشته و در رسانه ملی که بازهم از بودجه همان بیت‌المال اداره می‌شود، بدون آنکه به روی مبارک بیاورد و از پول‌های برباد رفته و راش‌های به غارت رفته بگوید (یا مجری برنامه که آنقدر هندوانه زیر بغل جناب «اسی» می‌گذاشت، لااقل سؤالی در این مورد بپرسد) حالا طلبکار ملت شده و از ادامه ساخت فیلمش می‌پرسد که باز هم هزینه میلیاردی دیگری دریافت کرده و راهی همان هالیوود خود شود!
اما اسی نیک‌نژاد در برنامه «هفت» با ادعای عضویت در آکادمی اسکار، به عنوان کارشناس قرار بود به تحلیل مراسم فوق بپردازد. گویا اینکه به نظر می‌رسد با توجه به قوانین آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا و ضوابط عضویت در این آکادمی که معمولا نامزدان و برندگان اسکار و سینماگران برجسته را شامل می‌شود و با توجه به فعالیت جناب «اسی» در برخی استودیوهای پورنوساز از جمله کمپانی «زلمان کینگ» (که در همان هالیوود هم بدنام است!) بعید به نظر می‌رسد که وی عضو آکادمی اسکار باشد و حرف‌های وی از یک ادعای صرف فراتر نمی‌رود. خصوصا که 4-5 سال پیش و در آستانه ساخت فیلم «لاله» وی ادعا داشت در شاخه کوچکی از کمپانی کلمبیا به نام «تریومف»‌، قائم مقام پست پروداکشن فیلم بوده و حالا در برنامه هفت مدعی می‌شود که اصلا قائم مقام کل کمپانی کلمبیا است! و به نظرم در برنامه بعدی احتمالا خود را رئیس کلمبیا پنداشته و در برنامه بعدتر در مقام ریاست کل هالیوود قرار گیرد و خدا بعد از آن را به خیر کند!
علاوه براین، اطلاعات وی از آکادمی اسکار نیز کاملا مغلوط بود. گویا اساسا وی اتحادیه‌ها و کانون‌های حرفه‌ای سینمایی مانند اتحادیه تهیه‌کنندگان و کارگردانان و نویسندگان و بازیگران و… سینمای آمریکا را با شاخه‌های این حرفه‌ها در آکادمی اشتباه گرفته و براساس همین اشتباه، اطلاعات غلط به خورد بینندگان برنامه «هفت» داد و مجری برنامه هم مدام برایش به اصطلاح نوشابه باز می‌کرد!
وی در حالی که یکی به نعل می‌زد و یکی به میخ، از یک طرف، جشنواره‌های اروپایی را سیاسی خوانده و از طرف دیگر جوایز اسکار را کاملا سینمایی و حرفه‌ای دانست و در مقابل مواضع ضد و نقیض مجری برنامه، گاه آکادمی اسکار را همپای مردم و در جهت سلیقه آنها معرفی می‌کرد و گاهی هم در مقابله با نظر عوام و در جهت سرمایه‌داران حاکم!
به نظر می‌رسد متولیان رسانه ملی بیش از این بایستی در انتخاب و گزینش کارشناسان خود دقت به عمل آورند تا اگر آنها اطلاعات کافی درباره موضوع برنامه نداشته و حتی کارنامه‌ای سیاه را یدک می‌کشند، لااقل از جمله برباد دهندگان بیت‌المال نباشند که مردم به این یک فقره خیلی حساس هستند.




«کیهان» خواستار شد⇐سازمان ارزشی اوج هر چه زودتر در همکاری خود با این ترانه‌سرا تجدیدنظر کند/این ترانه‌سرا سابقه همکاری با خواننده مرتد و ضدّدین را داشته

سینماروزان: روز گذشته خبری منتشر شد درباره همکاری سازمان هنری-رسانه ای اوج با یغما گلرویی ترانه سرایی که اغلب سعی کرده خود را به عنوان چهره ای روشنفکر و منتقد نظام معرفی کند؛ جالب اینجاست که پل ارتباطی این همکاری هم پرویز پرستویی بوده که بناست از طریق اوج و با ترانه های یغما به خوانندگی بپردازد.(اینجا را بخوانید)

حالا روزنامه «کیهان» در گزارشی درباره این همکاری صراحتا از سازمان هنری-رسانه ای اوج خواسته در همکاری با این ترانه سرا تجدیدنظر کند چون وی سابقه همکاری با خواننده مرتد را داشته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

روز گذشته خبرگزاری‌ها از تولید یک اثر شعر و موسیقی با همکاری ترانه‌سرایی که سابقه همکاری با خواننده مرتد دارد توسط سازمان اوج خبر دادند!
در این خبرها آمده است: با حمایت سازمان هنری رسانه‌ای «اوج» دو موزیک ویدیو با دکلمه پرویز پرستویی بازیگر و با ترانه سرایی یغما گلرویی منتشر می‌شود.
این خبر درحالی منتشر شده که ترانه سرای مذکور، سابقه همکاری با خواننده‌های ضدانقلاب و همچنین یکی از خواننده‌های ضددین و مرتد را دارد. همچنین برخی از ترانه‌های وی هیچ بار ارزشی ندارد و مملو از ناسزا و کلمات رکیک است. جای سوال است که چرا به رغم درخشش شاعران متعهد و انقلابی درحالی که بسیاری از این طیف شاعران مهجور و مظلوم قرار دارند، سازمان اوج تصمیم به دادن بودجه خود به یک ترانه سرای ضدانقلاب را دارد؟
کیهان امیدوار است که اوج به عنوان نهادی ارزشی هر چه زودتر در همکاری خود با این ترانه‌سرا، تجدید نظر کند. گفتنی است، این قبیل هنرمندان هتاک، برعکس تصور عمومی، همواره مایل به همکاری با نهادهای انقلابی و ارزشی هستند. زیرا به این شیوه، هم از مزایای مادی آن بهره مند می‌شوند و هم در جهت تحریف مشی نهادهای یاد شده، جای پایی می‌یابند.



انتقاد «کیهان» از داوری‌های جشنواره فجر همزمان با حمایت از محصولات حوزه هنری

سینماروزان: انتقادات به داوری های جشنواره فیلم فجر و فهرست نامزدهای بخشهای مختلف به «کیهان» هم کشیده شد.

به گزارش سینماروزان این روزنامه اصولگرا در گزارشی با انتقاد از داوریهای جشنواره فیلم به حمایت از دو محصول حوزه هنری حاضر در جشنواره یعنی «21 روز بعد» و «ماجرای نیمروز» پرداخته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

س از عملکرد هیئت انتخاب سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر و ورود و عدم ورود سوال‌برانگیز برخی از فیلم‌ها به این جشنواره، این بار نوبت به اعلام نامزدهای این جشنواره شد تا غیرتخصصی بودن جشنواره فجر باز هم علنی شود.
فهرست نامزدهای جشنواره فجر امسال در حالی اعلام شده که نام برخی از آثار قابل قبول جشنواره در این فهرست دیده نمی‌شود. در مقابل، فیلم‌هایی که کمتر از حد انتظار بودند، در بخش‌های مختلفی نامزد شده‌اند. به طور مثال، فیلم‌های «تابستان داغ»، «نگار» و «زیر سقف دودی» که نه نظر هنرمندان و منتقدان را جلب کردند و نه نظر مردم را، در چندین رشته نامزد دریافت سیمرغ شده‌اند. از آن سو، فیلم‌های خوبی چون «21 روز بعد»‌که هم تحسین منتقدان و هنرمندان را برانگیخته‌اند و هم در میان مردم محبوبیت کسب کرده‌اند در این فهرست دیده نمی‌شود! همچنین در بخش فیلمنامه هم یک بار دیگر همچون سال‌های گذشته جشنواره فجر نشان داد چندان دغدغه آثار انقلابی و متناسب با ارزش‌های انقلاب را ندارد به نحوی که فیلم ماجرای نیمروز با موضوعی علیه گروهک تروریستی منافقین اصلا در این بخش نامزد نشده است.
حتی انجمن جلوه‌های ویژه نیز بیانیه‌ای را صادر کرده و نسبت به حضور فردی که اصلا به عنوان فعال این رشته شناخته نمی‌شود و نامش در بین نامزدهای بهترین جلوه‌های ویژه جشنواره دیده می‌شود اعتراض کرده است.سال گذشته نیز برنده شدن و عدم انتخاب برخی از فیلم‌ها انتقادات فراوانی را برانگیخته بود. باید دید آیا ناداوری و عدم رعایت انصاف، مانند سال گذشته در مراسم اختتامیه امسال نیز تکرار خواهد شد؟