1

در مناظره‌ای تلویزیونی مطرح شد⇐جداسازی بین‌الملل از فجر اعتبار جشنواره را از بین برد!/هیچ اعتبار واقعی برای محفل بین‌الملل وجود ندارد و تمام آن فیک است!/رییس سینما از دبیر بین‌الملل بخواهد دستاوردهای برگزاری جداگانه بین‌الملل را شرح دهد!/هیچ کس نفهمید جشنواره‌ای که با نام فجر گره خورده چرا با صرف هزینه بالا دوتکه شد؟

سینماروزان: با تصمیم رئیس سازمان سینمایی مبنی بر ادغام بین الملل در جشنواره فیلم فجر پس از ۶ سال جداسازی، از حالا به بعد شاهد برگزاری یکپارچه جشنواره فجر خواهیم بود.

به تازگی برنامه تلویزیونی «بی چارچوب» میزبان گفتگو و مناظره بین دو منتقد و روزنامه‌نگار بود که هرکدام از موافقین و مخالفین این اقدام بودند.

کیوان کثیریان، به عنوان مخالف ادغام بین الملل و محمدتقی فهیم، به عنوان موافق ادغام در این برنامه حضور داشتند.

محمدتقی فهیم منتقد و روزنامه نگار سینما که با ادغام موافق است، پیرامون این جداسازی گفت: من به شدت طرفدار جشنواره ها هستم؛ اما پس از اینکه اولین دوره جشنواره پس از جداسازی برگزار شد، جزو اولین نفرهایی بودم که با انتشار یادداشت هایی با این روند مخالفت کردم. پس من الزاما مخالف جداسازی نیستم، اما این جداسازی به دلیل محتوا، باعث از بین رفتن جشنواره شد و اعتبار آن را از بین بردند و در نهایت به یک جشنواره خصوصی تبدیل شد که به نظر من کار غلطی است.

در ادامه، کیوان کثیریان که در دوره‌های پیشین بین الملل، عنوان مدیر ارتباطات و روابط عمومی را عهده‌دار بود، درباره حواشی پیرامون تبدیل شدن جشنواره جهانی به محفلی برای بریز و بپاش‌های سینمایی توضیح داد: این حواشی واقعیت ندارد و باید همه این مباحث به همراه سند باشد. لزوم جداسازی این جشنواره که در زمان آقای رضاداد شکل گرفت و به مدت ۶ سال در بهار هرسال ادامه داشت این بود که بخش بین الملل جشنواره فجر که در بهمن ماه برگزار می شد، اصولا محو شده بود و سینمای ایران با این وسعت نیاز به یک جشنواره بین المللی با استانداردهای بین المللی داشت.

او اضافه کرد: دلیل جداسازی جشنواره این بود که توجه به بخش بین المللی و فیلم های خارجی و مهمان خارجی جلب شود که در نهایت تصمیم بر این شد که جشنواره بین المللی فجر زمانی برگزار شود که بتوانیم مهمانان و ورکشاپ های خوبی برگزار کنیم که در نتیجه این ۶ دوره به این صورت برگزار شد.

محمدتقی فهیم در پاسخ به پرسش مجری مبنی بر اینکه با توجه به سامان گرفتن جشنواره جهانی فیلم فجر پس از گذشت ۶ سال و دریافت درجه الف و اعتبار کافی، ادغام آن به طور مجدد کار درستی است یا نه؟ گفت: مشکل من با همین کلمه اعتبار است! کدام اعتبار؟ جشنواره های رده A جهانی در اعتبار خودشان مانده اند! این اعتبارات را دوستان ما خودشان درست کرده اند و هیچ اعتبار واقعی برای محفل بین الملل وجود ندارد و تمام آن فیک است!

او اضافه کرد: واقعیت این است که جشنواره‌های معتبر رده A از جمله کن، برلین و ونیز همه دچار مشکلات اعتباری شده اند و همه مسائل را به آمریکا پیوند زده اند؛ به طوری که اگر چهره های معروف آمریکا در جشنواره ها نباشند اعتباری ندارند. بخش بین المللی ما هم در این سال ها همین بود و مخاطب عادی و تخصصی آن مشخص نبود. زمانی که اولیور استون بشود مهم ترین مهمان این جشنواره، تکلیف آن مشخص است!

کیوان کثیریان در ادامه بحث فهیم پیرامون کاذب بودن اعتبار این جشنواره، افزود: باید بگویم که جشنواره نیاز به زمان کافی برای شناخته شدن دارد. ما در این ۵ سال مهمان های خارجی بسیار خوبی داشتیم. جشنواره جهانی فیلم فجر شبیه کن و فرش قرمزی نیست که آقای فهیم درباره آن صحبت می‌کنند. از ابتدا قرار بوده در جشنواره جهانی فیلمهای ضد جریان نمایش داده شود و ما تلاش کنیم سینمای مستقل را در آن ها پیدا کنیم.

او ادامه داد: هدف ما از برگزاری جشنواره جهانی این بود که کشور های عربی و آسیا هدفشان جشنواره جهانی فیلم فجر ایران بشود. دوستان قبول نمی‌کنند ولی از رژیم صیهونیستی جشنواره‌ای در نوبت A قرار دارد و زمانی که ما از این جشنواره عقب نشینی کنیم، آن جشنواره ها جای ما را می‌گیرند. علاوه بر آن همین کشور عربستان هم در حال برگزاری جشنواره جهانی است.

روابط عمومی سابق بین الملل افزود: ما به دنبال اسم نیستیم که اگر بودیم باید از خودمان بپرسیم وقتی پسر اولیور استون را یکی از جشنواره ها می‌آورد و ما میخواهیم دنیا را با حضور پسر اولیور استون تکان دهیم، هیچکس هیچ چیز نمی‌گوید و اعتبار وجود دارد، ولی وقتی خود استون برای جشنواره جهانی فجر به ایران می آید، اعتباری وجود ندارد؟!

محمد تقی فهیم در ادامه با اشاره به اینکه جشنواره فجر با جداسازی از حالت اولیه خود عبور کرده است، بیان کرد: من با بخشی از صحبت ها مبنی بر ایجاد جشنواره ای که بتواند سینمای مستقل را نمایش دهد، موافقم ولی جشنواره جهانی در این امر موفق نبوده است و ما هویت جشنواره فجر را هم نابود کردیم و آن را دو تکه کردیم. تعداد موافقین این جداسازی در حال حاضر بسیار کم است و همه می‌دانیم که مخالفان این جداسازی از موافقین آن کمتر است.

کثیریان در پاسخ به صحبت فهیم مبنی بر بیشتر بودن مخالفین جداسازی نسبت به موافقین آن گفت: قطعا جشنواره موافقینی دارد؛ به طور مثال نادر طالب زاده که از دوستان آقای فهیم هستند از موافقین جشنواره بودند. جشنواره جهانی قطعا ایراداتی دارد، اما با همه این تفاسیر جزو جشنواره های A شده است. من می‌گویم با اهداف خودتان این جشنواره را که به اینجا رسیده است را اداره کنید و آن را با روش خودتان حفظ کنید و اصل ماجرا را حذف نکنید.

او اضافه کرد: جشنواره داری کار مشکلی است و باید با آدم های مختلفی پیرامون آن مذاکره کرد. آقای فهیم در جریان هستند که جشنواره های فجر سال ۹۲ به قبل چگونه برگزار می‌شد! در یکی از این جشنواره های ادغام شده فجر به جک نیکلسون جایزه دادند و روح او هم از این ماجرا بی خبر بود که فیلمش در این جشنواره است! در حالی که در جشنواره جهانی فیلم به صورت قانونی خریداری و پخش می‌شود و اگر قرار باشد دقایقی از فیلم هم به دلیل ضوابط ما حذف شود، با اجازه کارگردان است، نه اینکه مانند جشنواره های قبلی که فیلم ها را مثله میکردند، سر کارگردان را در هنگام نمایش آن سکانس گرم کنند که از مثله شدن فیلمش با خبر نشود!

فهیم در پاسخ به صحبت کثیریان مبنی بر حفظ جشنواره جهانی و مدیریت آن، افزود: چنین چیزی ممکن نیست. چون از ابتدا این جشنواره غلط برگزار شده و بنیان آن کج گذاشته است. ما پیش از این در مقطعی جشنواره را برگزار می‌کردیم که اگر چندنفر مهمان هم به ایران می‌آمدند، در دهه فجر با دیدن مسائل، مردم ایران و فیلم های ایران با دست پر باز میگشتند و سفیری برای ایران بودند، ولی زمانی که جشنواره در بهار برگزار میشد، ما هیچ خروجی از زبان مهمان های خارجی مبنی بر شور و حال ایران نداریم. هیچ کس نفهمید جشنواره ای که با نام فجر گره خورده چرا با صرف هزینه بالا دوتکه شد؟

فهیم در پاسخ به این سوال که ادغام شدن جشنواره جهانی و ملی که توسط رئیس سازمان سینمایی انجام شده ، توسط چه کسانی کارشناسی شده است، گفت:  مهم این است که ادغام این جشنواره که مخالفان زیادی دارد، نتیجه خوبی دارد چراکه جشنواره ای که در کارگاه های آن یک فیلمساز خروجی نداشته است جمع آوری می‌شود. جشنواره ای که برای رسیدن به فیاپف کارهای جعلی میکرد و دنباله روی مسیر سایر جشنواره های دیگر بود!

کیوان کثیریان در پاسخ به فهیم مبنی بر نداشتن کارگاه و پرورش فیلمساز گفت: ما بالای ۱۰۰ کارگاه با افراد معتبر داشتیم؛ امثال مجید مجیدی را داشتیم که دو دوره داور جشنواره بود و سه دوره کارگاه برگزار کرد. اگر بخواهم از خروجی کارگاه جشنواره جهانی بگویم، در جشنواره تالین فردی جایزه گرفته و گفته که من در جشنواره فجر فیلمساز شده ام. ما در بخش دارالفنون دانشجویان فیلمسازی منطقه را جمع آوری میکردیم تا آموزش ببینند. این فعالیت ها درازمدت است و باید طی زمان خروجی آن را ببینیم.

وی ادامه داد: همچنین در بخش بازار هم خروجی هایی وجود داشته است که سرمایه گذاران به صورت خودجوش هرساله در آن حضور داشتند ولی ما آمار دقیقی از آن نداریم، چون یک تبادل خصوصی میان سرمایه گذار و صاحب اثر بوده است.

کیوان کثیریان در پاسخ به صحبت محمدتقی فهیم مبنی بر به اینکه خبرنگاران در زمان برگزاری جشنواره به نحوه برپایی این رویداد میخندیدند، گفت: ما خنده ای ندیدیم و نمیدانم آقای فهیم که در جشنواره حضور نداشتند چگونه خنده اهالی رسانه را دیده اند!

وی بیان کرد: من اگر رییس سازمان سینمایی بودم از دبیر جشنواره جهانی میخواستم که دستاوردهای برگزاری جداگانه بین الملل را برایم شرح دهد.

محمدتقی فهیم با اشاره به اینکه بین الملل فجر به یک جشنواره لاکچری و پربریز و بپاش تبدیل شده است، بیان کرد: ما جشنواره ای تشکیل داده ایم که در ابتدا نام آن جشنواره مستضعفان بوده، اما با جدا سازی بین الملل این جشنواره گرفتار نوعی لاکچری نمایی شد. امیدواریم با ادغام بین الملل در فجر جشنواره یکپارچه فجر مجددا پایگاهی باشد برای تمام فیلمسازانی که دغدغه انسانیت دارند.

 




فرار متصدی جشنواره میلیاردی از پاسخگویی؟!⇔یک واقعه‌نگاري خواندنی از ساعتها تلاش «نافرجام» براي گفتگویی صریح با دبير جشنواره‌‌ای کاملا محفلی موسوم به جهانی فجر!

سینماروزان: جشنواره موسوم به جهانی فجر که به واسطه تیم مدیران و معاونان و مشاوران حاضر در آن و البته سپردن مدیریتی هم به آقازاده دبیر شکل و شمایل کامل یک جشنواره محفلی را داشته، به تازگی با تقدیر از فیلمبردار پیشت صحنه فیلم آخر دبیر و اهدای جایزه اصلی به یک فیلم ویدیویی در حالی به اتمام رسید که همچنان نقد و نظرها نسبت به آن فراوان است؛ نقدهایی که البته دبیر و دست‌اندرکاران این جشنواره میلیاردی علاقه ای نسبت به پاسخگویی به آن نشان نمی دهند.

یادمان نمی رود که در نشست پیش از جشنواره رضا میرکریمی دبیر این جشنواره با ادبیاتی توهین آمیز خطاب به رسانه های منتقد تلویحا از این گفت عده‌ای از برخی سازمانها و ارگانها حقوق میگیرند تا جشنواره اش را زیر سوال ببرند؛ ادبیاتی که البته واکنش درجای یکی از اهالی رسانه را هم به دنبال داشت.

این ادبیات که بیش از هر چیز نشان از خودبرتربینی مفرط متصدی برگزاری یک جشنواره کاملا دولتی دارد را کنار شرح تلاشهایی که اخیرا احمد رنجبر از روزنامه  «هفت صبح» برای گفتگویی چالشی با این دبیر داشته  و البته با طفره دبیر از پاسخگویی مواجه شده است بگذاریم فقط و فقط یک خروجی به ذهنمان می رسد و آن هم اینکه خود متصدیان برگزاری چنین بریز و بپاشهایی هم واقف به ایرادات سیستمهایشان هستند و ترس از به چالش کشیده شدن است که یک جا باعث میشود منتقد را مزدور بخوانند و جای دیگر از گفتگو با رسانه ای که میدانند اهل چالش است پرهیز کنند.

واقعه نگاری احمد رنجبر از شش ساعت و نیم تلاش نافرجام برای گفتگو با رضا میرکریمی را بخوانید:

اگر اهل سينما باشيد و علاقمند به آن، مي دانيد از سه سال پيش بخش بين الملل جشنواره فجر از بخش ملي كه بهمن ماه برگزار مي شود،جدا و به زمان ديگري موكول شده است.

در سال اول مشكلات ساختاري فراوان ،صداي اعتراض ها را بلند كرد اما در دو سال اخير كه جشنواره در پرديس چارسو برگزار مي شود، شكل اين رويداد، قاعده مند شده و استقبال از آن بيشتر. اين البته نفي كننده ايراد اساسي جشنواره نيست: چرا جشنواره فجر بايد در دو زمان برگزار شود؟‌مگر هويت آن به بخش داخلي نيست؟ اصلا اين جشنواره چه هدفي دنبال مي كند كه فقط با جدا سازي محقق مي شود؟

 از اين دست سوال ها زياد مطرح مي شود. قصد داشتيم همه اين ابهامات و سوال ها را از سيد رضا ميركريمي دبير جشنواره بپرسيم اما فرصتش مهيا نشد. در طول برپايي جشنواره در پرديس چارسو پرسه مي زديم و مدام او قرار مصاحبه مي گذاشتيم اما در لحظه قرار، او حاضر نمي بود.

روابط عمومي جشنواره هم كه گويي تسهيل ارتباط با دبير جزو وظايف شان نيست. به هر حال ، آنچه براي مان باقي ماند شش و ساعت و نيم قدم زدن در چارسو بود. لاجرم سوالات بي پاسخ چاپ مي شود و قبل از آن توضيح مي دهيم چند بار با بدقولي جناب ميركريمي مواجه شديم.

4 ارديبشهت / ساعت 20

اگر جزو آدم ها جشنواره رو هستيد، تصورتان را از شلوغي و هل دادن توي صف كنار بگذاريد. در كاخ جشنواره خبري از هياهو نيست: پرديس چارسو وسعت زيادي دارد و جا براي همه هست، خيلي از مدعوين به شكل رندوم به كاخ سر مي زنند، آن ها كه كارت ندارند بخاطر تعداد كم فيلم هاي ايراني و به تبع آن كم بودن چهره ها، اشتياق رساندن خود به سينما (به هر قيمتي) را ندارند… براي يكي از همكاران روابط عمومي پيام فرستاده بوديم كه قصد گفت و گو با سيد رضا ميركريمي و رضا كيانيان داريم. پاسخ شنيديم كه از ما كاري ساخته نيست و شخصا با خودشان مطرح كنيد. ساعت 20:30 دقيقه نوبت به نمايش فيلم «خانه كاغذي» است، سالن به اندازه اي كه از يك فيلم ايراني توقع مي رود،پر نشده. بعد از نمايش فيلم سراغ ميركريمي را مي گيريم اما «ظاهرا» در چارسو نيست.

5 ارديبهشت / ساعت 19:30

امروز بخاطر نمايش فيلم «دلم مي خواد» بهمن فرمان آرا، چارسو شلوغ تر از روز قبل است. اولين ملاقات مان با دبير جشنواره حوالي ساعت 19:30 شكل مي گيرد.  بعد از سلام و احوال پرسي و تقديم خداقوت، طرح موضوع مي كنيم. با حوصله مي شنود، عذرخواهي مي كند و قول فردا را مي دهد. كمي بعد اين داستان با رضا كيانيان مدير كاخ جشنواره تكرار مي شود؛ حواله مان مي دهد به روابط عمومي. ماجرا را عينا براي روابط عمومي شرح مي دهيم اما در نهايت قرار گفت و گو مهيا نمي شود. كم كم نوبت نمايش فيلم «دلم مي خواد»‌ است؛ با تصور روز قبل و به گمان اين كه همه چيز جشنواره جهاني بر خلاف بخش ملي، بر نظم و قانون استوار است، به سمت سالن شماره دو مي رويم. نه تنها درِ سالن پيش از موعد بسته شده كه هياهويي بپا است! خبرنگاران اعتراض دارند چرا سالن شان به مهمان هاي ديگر اختصاص داده شده. روابط عمومي هم براي سي دقيقه نيمه شب اكران مجدد مي گذارد. اين اتفاق ، خط بطلاني است بر تصورمان از مفهوم «نظم» در جشنواره جهاني فجر.

6 ارديبهشت/ساعت 16:30

به اميد قول جناب ميركريمي،اين بار زودتر به كاخ جشنواره مي رسيم. خبري از او نيست. توقع نداريم در ميانه شلوغي ، براي رساندن خود به قرار گفت و گو همه برنامه اش را تعطيل كند! ما جماعت خبرنگار حوصله مان زياد است و «درك» مي كنيم رتق و فتق جشنواره يعني چه. سراغ دبير را از روابط عمومي مي گيريم ، اطلاع دقيق ندارند. بي خيال تماشاي فيلم ها مي شويم كه مبادا ميركريمي بياد و فرصت گفت و گو از دست برود. چارسو انصافا جان مي دهد براي قدم زدن؛‌خاصه آن كه از تراكم جمعيت خبري نيست.

6 ارديبهشت/ ساعت 20

از پله برقي كه بالا مي آييم ، متوجه حضور ميركريمي مي شويم. طبق معمول چند نفري دوره اش كرده اند. با لبخند و حوصله جواب مي دهد. سلام و عليك و باز هم طرح موضوع. مي گويد الان فرصت ندارم ؛‌فردا بيا. يادآوري مي كنيم كه روز جمعه بايد مصاحبه آماده شود و شما قول داده بوديد و … مي گوييم فقط 20 دقيقه. چشمان ميركريمي از تعجب گرد مي شود كه اين وقت زيادي است. بعد مي گويد آخر شب ، دوازده و نيم. چانه زني ادامه دارد؛ پيشنهاد 10 دقيقه وقت مي دهيم اما اين بار براق مي شود:« نه؛‌همان دوازده و نيم.»

7 ارديبهشت/ تا سي دقيقه بامداد

عرض كرديم حوصله خبرنگار زياد است؛حتي وقتي برنامه ريزي كرده باشي و به خانواده قول و تعهد داده اي. مسائل شخصي بماند… چهار ساعت و نيم ديگر وقت داريم براي پياده روي در چارسو. گاهي همكاري مي بينيم و گپي مي زنيم. آن چه گذشته را براي كيوان كثيريان مدیر روابط عمومی جشنواره شرح مي دهيم و مي گوييم چاره اي جز چاپ سوال ها و اتفاقات اين دو شب را نداريم. با اين حال سابقه اي كه از ميركريمي سراغ داريم، نهيب مان مي زند كه سر موعد خواهد آمد. سي دقيقه بامداد مي شود ؛‌ چارسو ساكت است و خبري از دبير جشنواره نيست. پانزده دقيقه ديگر هم منتظر مي مانيم ولي فقط بر سكوت سالن افزوده مي شود. آقاي ميركريمي با بقيه هم چنين رفتاري دارد يا فقط اصحاب رسانه را پنج ساعت منتظر مي گذارد؟‌ در ميانه هياهوي جشنواره نخواسته با يك گفت و گوي چالشي ، خود را و جشنواره با به حاشيه ببرد؟ اين جشنواره كه مدعي نظم و جهاني بودن است، براي دبير يك نفر نيست تا قرار و مدارش را هماهنگ كند؟ پس روابط عمومي و ارتباط با رسانه چه مي كند؟

سوالاتي كه قصد داشتيم بپرسيم

*كي شنيديد قرار است بخش داخلي خارجي جشنواره جدا شود؟ شما سابقه دوستي با حجت الله ايوبي ،رئيس سابق سازمان سينمايي و صاحب ايده جدا سازي داريد و احتمالا با شما مشورت كرده باشد. واكنش تان چه بود؟

* وقتي بجاي عليرضا رضا داد دبيري جشنواره جهاني فجر را پذيرفتيد، چه دورنمايي براي آن متصور بوديد؟ بر اساس چه پشتوانه اي حاضر به پذيرش مسوليت شديد؟

*بخاطر مسوليت تان در خانه سينما، چم و خم برپايي جشن را بلديد. اتفاقا در دوره اي جشن خانه سينما را برگزار كرديد كه حواشي زياد بود و برخي سينماگران آن را تحريم كرده بودند. جشنواره جهاني از اين حيث مشكلي نداشته. بنظر شما عدم واكنش حتي سلبي سينماگران داخلي، نشانه اي از كم اهميت بودنش نيست؟

*چرا جشنواره فجر بايد در دو زمان برگزار شود؟‌مگر هويت آن به بخش داخلي نيست؟ اصلا اين جشنواره چه هدفي دنبال مي كند كه فقط با جدا سازي محقق مي شود؟

*شما اصرار داريد كه پيشوند سي و پنج را از جشنواره حذف نكنيد ولي اصرار داريد بگوييد بخش بين اللمل هويتش را جداگانه بدست آورده. اين تناقض نيست؟

*جشنواره اي كه در تداومش شك و ترديد وارد است ، چرا بايد دوپاره باشد؟ چه بسا با تغيير مسولان سينمايي، بخش بين الملل به سياق قبل برگزار شود.

*به اذعان خود شما، در کشورهای دیگر جشنواره‌ها در نگاه نخست اهداف ملی‌شان را پیگیری می‌کنند، پس چرا تعداد فيلم هاي ايراني جشنواره معدود است؟

*مگر جز اين است كه از طريق نمايش فيلم مي توان سينماي كشور را معرفي كرد، چرا تعداد فيلم هاي ايراني را بيشتر نكرديد؟

*فيلم هاي خارجي در جشنواره هاي ديگر هم قابل دسترسي هستند و مهمان ها مي توانند بدون سانسور آن ها را ببنيند، نبايد درصد توليدات ايراني بيشتر مي شد؟

*غالب سالن هاي پرديس چارسو موقع نمايش فيلم هاي خارجي پر نمي شود. يكي از دلايل اصلي اين است كه علاقمندان سينماي جهان منتضر جشنواره نمي مانند و نسخه با كيفيت را خيلي زودتر از جشنواره در خانه مي بينند. كمتر علاقمندي است كه فيلم «شير» را نديده باشد. اين يعني شرايط با دهه شصت كه مردم براي فيلم هاي خارجي صف مي كشيدند فرق كرده.

*به هزينه 12 ميلياردي جشنواره داخلي و خارجي اشاره كرده ايد. تمركز اين هزينه براي برپايي يك جشنواره، منجر به نتايج بهتري نمي شود؟ نمي توان مهمان هاي خارجي را بهمن ماه دعوت كرد و بخش بين الملل را پرنگ؟

*تعدد جشنواره‌ها در كشور، هميشه مورد انتقاد بوده. در اين شرايط جداسازي بخش بين الملل جشنواره ها فربه تر نمي شوند؟

*به طور مشخص بفرماييد مهمان هايي كه قرار بوده جشنواره «جيب علمي شان» را خالي كنند، چه دستاوردي براي سينماي ايران داشته اند؟

*خودتان مي دانيد اگر جشنواره جهاني فجر مي خواهد كسب رتبه كند و صاحب وجاهت شود،‌ وزن علمي مهمان ها شرط كافي نيست. چهره ها هستند كه جشنواره را توي بوق و كرنا مي كنند. مي دانيم كه تحريم و شرايط كشورمان كار شما را سخت كرده ولي پذيرفتي نيست كه به طور كلي روي اين پتاسنيل خط قرمز بكشيد. اصلا براي دعوت از چهره ها دورخيز نكرده ايد؟

*چرا بر خلاف سال گذشته، جشنواره هر شب در تلويزيون ويژه برنامه نداشت؟ طبيعي است كه بخشي از گرم شدن تنور جشنواره به پوشش تلويزيوني است.

*يكي از اتفاق هاي خوب جشنواره، محفلي بودن آن است. فرصت خوبي است كه مهمان ها بدون استرس فيلم ها را تماشا كنند. منتهي با نمايش فيلم بهمن فرمان آرا و ورود مهمان هاي ناخوانده ، سالن خبرنگاران به كسان ديگر رسيد و به نوعي پاشنه آشيل جشنواره شد. چه را اين اتفاق رخ داد و اگر فليم هاي ايراني بيشتر مي بود احتمالا بايد شاهد بي نظمي هاي بيشتري مي بوديم.

*حيف است درباره خوش ذوقي در طراحي پوستر اصلي و فرعي جشنواره حرف نزنيم. حق مطلب بخوبي درباره عباس كيارستمي ادا شده.




درگیری تند و تیز روی آنتن زنده⇐کارمند “هنروتجربه” خطاب به یک روزنامه نگار: ایشان را به جایی می برم که جواب پس دهند!

سینماروزان: کاملا قابل پیش بینی بود حضور روزنامه نگاری به نام نیما حسنی نسب که در همه این سالها کوشیده به نوبه خود تمامیت خواهی حلقه ای معدود در انجمن منتقدان را نقد کند در برنامه ای زنده به نام “شهرفرنگ” آن هم در برابر کیوان کثیریان که مدام با این شبهه مواجه شده که در سالهای اخیر به واسطه حضور در همان حلقه تا روابط عمومی گری و کارمندی در محافلی وابسته به بودجه های عمومی و از جمله “هنروتجربه” پیش رفته، سبب ساز ردوبدل شدن حرفهای تند و تیزی شود.

به گزارش سینماروزان این حرفهای تند و تیز زودتر از حد تصور عصبانیت کثیریان را موجب شد و کار تا آنجا پیش رفت که وی با لحنی تهدیدآمیز خطاب به حسنی نسب گفت: شما را به جایی می برم که مجبور باشید جواب پس دهد!!!

چرایی تند و تیزی بحث و کشیدن کار به تهدید مستقیم، ادبیات صریحی بود که حسنی نسب در انتقاد از صنفی موسوم به منتقدان و سرازیری امتیازات این صنف به جیب عده ای معدود به کار برد.

نیما حسنی نسب در این برنامه با اشاراتی صریح در تبیین آنچه نقد نیست گفت: نقد مقاطعه کاری، کارگزاری، کارچاق کنی و کنترات کردن نشست و کنترات کردن فرهنگسرا نیست.
وی ادامه داد: نمی شود شما یک دهه به واسطه نقدهایی که 15 سال قبل نوشتی عایدی داشته باشی و رانتهایی مشخص نصیب خود کنی.

این اظهارات صریح با واکنش صریح کثیریان مواجه شد که به حسنی نسب بگوید اگر مدرکی دال بر رانتخواری وی دارد منتشر کند و حسنی هم در پاسخ گفت: رانتخواری که مدرکی از خود به جای بگذارد، منگلی بیش نیست!
حسنی نسب ادامه داد: افزایش حجم فعالیتهای غیرعادی برخی افراد در در دوران خاص بدون داشتن توانایی ویژه مصداق کامل رانت است. این خوب نیست که در نشست جشنواره عربده بکشیم و جلوی خانه سینما ادا دربیاوریم بعد به دنبال نفع خواهی باشیم.

کثیریان در واکنش به حسنی نسب از فیلمسازی گفت که ادعا کرده یک منتقد برایش شماره کارت فرستاده تا از فیلمش تمجید کند و حسنی در پاسخ وی گفت: از این آقای فیلمساز عاجزانه خواهش میکنم نام منتقد موردنظر را منتشر کنند و اگر اعلام نکنند ادعایشان شبهه برانگیز است.
وی ادامه داد: نقد خریدن کار احمقانه ایست چون برای مخاطب روزگار ما خود فیلم است که اهمیت دارد و نه این نقدها.

حسنی نسب با تاکید بر اینکه برخی مشکلات حیطه نقد ناشی از انجمنی موسوم به منتقدان خانه سینماست اظهار داشت: یک چیر موهوم داریم به عنوان انجمن منتقدان که از خبرنگار تا عکاس و نویسنده و ویزیتور و آگهی بگیر و… در آن عضوند. ریشه مشکل هم در اساسنامه انجمن است که می شد اشکالات آن رفع شود که نشد.
حسنی افزود: البته عدم اصلاح اساسنامه هم دلیل دارد و اساسنامه را اصلاح نکردند چون در صورت اصلاح و حذف افراد بی ربط دیگر کمیت عددی حاضر در انجمن وجود نداشت که بشود به واسطه آن برای عده ای محدود امتیاز گرفت.
این روزنامه نگار که چندین سال مدیریت سایت “سینمای ما” را برعهده داشت ادامه داد: انجمن مذکور هرچند برای خیلیها آب نداشت اما برای اندکی نان بسیاری داشت و اصلا وظیفه ماست که مشکلات انجمن را گوشزد کنیم.
وی با خطاب مستقیم به کثیریان گفت: وقتی انجمن را درگیر حکم شلاق دادن کردید که بعد امتیازش را بگیرید معلوم است که با انتقاد مواجه می شوید. وقتی برای فیلمسازیخاص یقه جر می دهید و بعد می شوید روابط عمومی جشنواره ای که این فیلمساز، دبیرش است معلوم است که با گلایه مواجه شوید.
حسنی نسب تاکید کرد: بیایید و یک نقد مربوط به هیات رییسه سالهای اخیر انجمن که مربوط به ده سال گذشته است را نشان دهید تا بفهمیم ماجرا چیست!