1

محمد آفریده با واکاوی مدیریت دولتی سینمای ایران گفت⇐تولید فيلم‌هاي سرگرم کننده كه مردم آن را مي‌بينند و از آن استقبال مي‌كنند جزو واجبات سينماست!/همان اندازه كه سينماي سرگرم کننده خطرناك است، سينماي صرفا دولتي هم خطرات فراوان دارد!/انقلاب اسلامی روحیه خودباوری را در جامعه دوچندان کرد ولی ساختارهای مدیریتی جوابگوی آن روحیه نبود!/مدیران دولتی فقط جلوی پای خود را می بینند و سینمایی را رواج میدهند که ماندگار نیست و مدام دولت در آن دیده میشود!/سينماي آمریکا دولتي‌ترين سينماست ولی ساختارش را به گونه‌اي تنظيم کرده كه نشانه‌اي از دولت در آثار نمي‌بينيم!!  

سینماروزان: بعد از بیش از چهار دهه که از انقلاب اسلامی گذشته همچنان غلبه نگاه دولت و دولتی‌ها بر مدیریت سینماست که به چشم میخورد و بدبختی آنجاست که در این چهار دهه اغلب مدیرانی سینما را هدایت کرده اند با حداقل عقبه و ارتباط با سینما.

محمد آفریده از مدیران سالیان سینمای ایران با اشاره به نقش دولت در سینما  گفت: بحث درباره سينماي دولتي و خصوصي مثل بحث درباره جبر و اختيار است. آخرش نمي‌توان به يك جمع‌بندي قاطع و روشن رسيد. از يك نگاه ما سينماي غيردولتي نداريم نه فقط در ايران بلكه در هيچ جاي دنيا. آن سينمايي كه مورد نظر ماست يك كار جمعي و تيمي است و عوامل و دست‌اندركاران آن از حوزه‌هاي مختلف دور هم جمع مي‌شوند و هنر و صنعت را شكل مي‌دهند، اين بايد در مكان‌هايي ديده شود و چرخه‌اي داشته باشد به هر حال نياز به يك حمايت عمومي و عام دارد. اگر دولت بتواند اين بستر را آماده كند، سالن بسازد، از ساختن فيلم‌ها در يك شرايط متناسب و عادلانه حمايت كند اين نكته به نظر من و خيلي‌ها اصلا بد نيست. اين سينما اسمش را اگر دولتي يا هر چه بگذارند، خوب و درست است ولي دولت‌ها كه بايد يك نگاه كامل، واقع‌بين و آينده‌نگر داشته باشند متاسفانه فقط جلوي پاي خود را مي‌بينند.

آفریده ادامه داد: يعني اينكه فقط به امروز توجه مي‌كنند. به همين علت سينمايي كه به همين امروز توجه مي‌كند و جلوي پايش را مي‌بيند، سينمايي است كه ثمر ندارد و سينماي ماندگاري نخواهد بود. از نظر تاريخ سينما آن سينمايي در اذهان مردم ماندگار مي‌شود كه مديريت فرهنگي و دولتي آن آينده‌نگر باشند و به آينده و افق‌هاي دوردست بنگرند. در اروپا سال‌هاست در قبال تهاجم فرهنگي سينماي هاليوود، دولت‌ها بودجه مي‌گذارند و ساختارش را محكم كرده‌اند. صندوق گذاشته‌اند تا سينما و تلويزيون و هويت اروپايي خود را حفظ كنند. خب فيلمسازان در اين فضا با حمايت دولت فيلم مي‌سازند. اين مگر بد است؟ بسياري از فيلمسازان پيشرو و آوانگارد از همين مراكز دولتي حمايت شده‌اند اما اين سينماي دولتي كه ما مي‌شناسيم زمين تا آسمان با آن سينماي دولتي كه هوشمند، صبور، پيچيده، خلاق و آينده‌نگر است، تفاوت دارد. پيچيدگي نگاه و ظرافت مديريت دولتي آن است كه مي‌تواند از ظرفيت‌هاي هنرمندانش كه روحي سركش، متلاطم، متنوع و متكثر دارند و مي‌خواهند آزادانه كار خلاق خود را در قالب هنر انجام دهند، استفاده كند. به عبارتي آن نگاه متناسب و پيچيده و فرهنگي است كه مي‌تواند از سينماي دولتي، سينماي رو به جلو و پيشرو بسازد. به همين ميزان در امريكا هم همين نگاه را داريم. بعيد مي‌دانم، جريان سينما در امريكا هم بدون نظر و توجه دولت باشد. اين يك نگاه ساده‌انگارانه است كه ما فكر كنيم يك سينماي غيردولتي با اين همه گستردگي و نفوذ در سراسر دنيا غيردولتي است و خيلي‌ها هم چه در داخل امريكا و چه در خارج آن، پز اين سينما را مي‌دهند.

آفریده‌ افزود: اتفاقا به نظر من «سينماي امريكا دولتي‌ترين سينماست» اما برخلاف خيلي از دولت‌ها ساختارهاي‌شان را به گونه‌اي تنظيم و تبيين مي‌كنند كه ما نشانه‌اي از دولت در آثار نمي‌بينيم؛ اما در بسياري از كشورها مخصوصا كشور خودمان دولت همه جا ديده مي‌شود و همه هم خود را در نقش دولت مي‌بينند و مي‌خواهند همه آرزوهاي‌شان همين امروز و همين ساعت بي‌كم و كاست در همه آثار و محصولات ديده شود. به نظر من آن سينماي دولتي كه نمي‌تواند نقش خودش را خوب ايفا كند سينماي فراموش شده، پرهزينه و بي‌بر و بار خواهد بود.

این مدیر باسابقه بیان داشت: شخصا با سينماي سرگرم‌كننده مخالفتي ندارم. از نگاه من فيلم‌هايي كه مردم آن را مي‌بينند و از آن استقبال مي‌كنند و سرگرم مي‌شوند بسيار نياز سينماست و جزو واجبات سينماست ولي اگر همه سينما و سازوكار آن به اين سينما ختم شود، خطرناك است. قبلا هم گفته‌ام كه هيچ كس در اين سينما جاي كسي را تنگ نمي‌كند و همه بايد در اين سينما نقش داشته باشند. اما به همان اندازه كه سينماي صرف سرگرمي براي سينماي ما خطرناك است، سينماي صرفا دولتي! خطرش كمتر نيست. اميدوارم كه هر چه بيشتر فعالان عرصه سينما و فرهنگ در يك شرايط متناسب و متعادل و بدون تبعيض در كنار هم براي آينده اين مملكت تلاشي مضاعف داشته باشند.

آفریده خاطرنشان ساخت: باور من اين است كه انقلاب اسلامي 57 روحيه خودباوري و تلاش و اميدواري را در جامعه دو چندان كرد اما متاسفانه ساختارهاي ما و مديريت‌هاي ما اصلا آماده و جوابگوي اين رود خروشان نبوده و نيستند و ناآگاهي، بي‌مسووليتي و عافيت‌جويي فرصت تبلور استعدادها را محدود و مهجور كرده است. اميدوارم با همدلي، صداقت و اعتماد بتوانيم ضمن بهره‌گيري از همه توانمندي‌ها و ظرفيت‌هاي اين مملكت، رونق و نشاط واقعي فرهنگي را در سينما شاهد باشيم.